eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بس که موج عاشقی اینجا تلاطم می کند هر کسی می اید اینجا دست و پا گم می کند تا که با دست کریمت مشکلاتش حل شود پیرمردی باز دارد نذر گندم میکند تا که پای زائر تو می رسد باب الرضا جای خود اول سلام از بانوی قم می کند تا که می گیرد نگاه زائرت راه ضریح آسمان دیده اش را غرق انجم می کند آب سقاخانه داری یا که حوض کوثر است گوئیا ساقی کوثر باده در خم می کند جنس خاکت از طلا ، آقا نمازش باطل است هر که با خاک سرای تو تیمم می کند دست هر کس آمد و دامان لطفت را گرفت کی دراز این دست دیگر سوی مردم می کند بارها دیدم زبان اینجا نمی آید به کار لال وقتی با زبان دل تکلم می کند در کنار پنجره فولاد هر کس می رسد کربلا را در خیال خود تجسم می کند کربلایی هر که شد از باب شکر لطف تو کربلا هم یاد تو ای ماه هشتم می کند کربلا گفتم مرا یاد آمد از ان طفل که با سه شعبه در گلو دارد تبسم می کند ناصر شهریاری @marsiyeeh
قبل از قدم برداشتن در راه هجرانش بايد رفاقت کرد با خار بيابانش هجران کشيدن به اميد وصل ميارزد گر اولش تلخ ست، شيرين است پايانش هر کس که عاشق نيست پس اصلا چرا زنده ست يا چه جوابى ميدهد فردا به وجدانش خاکستر پروانه اى را ديدم و گفتم هر کس که عاشق ميشود اين است تاوانش آن کوچه اى که يار ما از آن گذر کرده ست عشاق منت ميکشند از سنگ طفلانش منکه چهل سال است روى خاک ميخوابم حيف است نگذارم سرم را روى دامانش اين شمعها که بر تن پروانه ميگريند زنده نميمانند تا شام غريبانش اشک جوانى بهترين سرمايه پيرى ست خوب است باشد آدمى فکر زمستانش در وقت مردن روبه قبله ميشود هر کس من وقت مرگم ميشوم رو به خيابانش در اصل بنده بودنش را جار خواهد زد عبدى که سجده ميکند اول به ايوانش باران که آمد بعد از آن خيرات ميبارد خير کسى را خواستى اول بگريانش سنگينى زنجير بر گردن نميگيرد از گريه هر که خيس ميگردد گريبانش من سالها در گيسوى تو سير ميکردم سيرى که خيل عارفان خواندند عرفانش وقتى دلم را دست چشمان تو ميدادم باور نميکردم بيندازى به زندانش يک شب در آغوشت نباشم خشک خواهم شد پژمرده ميگردد گلى که نيست گلدانش آنکه لبش را از ضريحت برنميدارد صدها گره وا ميکند از کار، دندانش . گفتم همه هستند شايد جاى من هم هست منهم يکى از اين کبوترهاى مهمانش شکر خدا اينجا کريمان سلطنت دارند دنيا به ايران نازد و ايران به سلطانش سيرش دو چندان و سلوکش هم دو چندان است هر کس که از قم ميرود سمت خراسانش علی اکبر لطیفیان @marsiyeeh
صحن ، یکباره به آوای تو برمی خیزد جمعیت پیش قدمهای تو برمی خیزد تو فلج بودی و ارباب شفایت داده صحن پیداست که در پای تو برمی خیزد قبل از این هیچ نبودی پس از این محترمی احترام است که از جای تو برمی خیزد تو به امضای امام خودت از جا برخیز همه ی شهر به امضای تو برمی خیزد گیرم اصلا به کلاف آمده باشی ، یوسف به خریداری کالای تو برمی خیزد نوکرش باش و دم مرگ رضا را بطلب مطمئن باش که آقای تو برمی خیزد لطف او را پس از این نیز خودت خواهی دید داخل قبر که اعضای تو برمی خیزد از سه باری که خودش گفته یکی مانده هنوز یار از امروز به فردای تو برمی خیزد بموالاتکم ای عشق... بخوان ای شاعر که قلم باز به انشای تو برمی خیزد مثل نقاره گلو را پر فریادش کن صحن اینبار به آوای تو برمی خیزد محسن ناصحی @marsiyeeh
بدهکاری حرم آمد ، تو پر کردی حسابش را سلام گرگ گرچه با طمع ، دادی جوابش را پریشان هرکس آمد در حرم با مشکلی کاری تو با لبخند دادی پاسخ حال خرابش را خدا شاهد که هرکس خوابتان را دید ، در ساعت خودت تعبیر کردی با زیارت زود خوابش را نه این چیز عجیبی نیست وقتی لطف سرشارت نمک پرورده حتی کرده است اهل کتابش را نه تنها زیر دِینَت چند مفلس مثل من هستند که مدیون شما آقاست کشور انقلابش را میان کربلا و مشهد و قم چند روزی هست دلم با قاطعیت کرده آقا انتخابش را ... نگاهم خیره حالا بر روی انگشترم مانده همانکه قم گرفتم سنگ و در مشهد رکابش را حمیدرضا محسنات @marsiyeeh
آفتاب قم همیشه جور دیگر بوده است از زمین تا آسمان خیر سراسر بوده است لذتی دارد نگاه آسمان شام او هر ستاره در خطوط دب اکبر بوده است صحبت روز ازل از ابتدای ابتداست پس یقیناً روز مادر روز دختر بوده است در میان واژه های بی نهایت مثل هم نام تو با نام زینب نام‌ خواهر بوده است بارها دیدم که در آیینه کاری حرم چهره های زائران جمع مکسر بوده است وعده ی جنت به زائر های تو داده رضا حب تو اصل و اساس روز محشر بوده است از کریمان انتظار دیگری دارد فقیر در نگاهش حداقل حداکثر بوده است 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) تاری که از ولای تو در من تنیده شد بر عمق جان نشست و ز مهرت قصیده شد چون تو شروع یک غزل ناب گشته ای یاد تو در سراسر دفتر گزیده شد از شوق دیدن تو نکرده است خواب خوش پلکی زد آفتاب و ز نورش سپیده شد یادی که در حریم تو بوده است یک دمی از آنچه غیر یاد تو باشد، بریده شد هر کس به هر کجا به لبش گفته یا رضا صوتش به ماورای فلک هم شنیده شد "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" عشقی که از محبت مادر مکیده شد چون آهوی رمیده به سویت روان شدم باید که صید کوی تو شد تا رهیده شد 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش برو سجادهء ما را بتکان، مِی بردار بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش وسط حلقهء عشاق، زمینگیر شدیم خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است راهِ معراج همه خانهء موسی شده است می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا طورِ موسی همه اش جلوهء زهرا شده است دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است بی جهت نیست که معصومهء بابا شده است خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید در محله، خبر لطف و عطایش پیچید بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش آمدم سجده کنم باز روی خاک درش وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش با گنهکاری خود آمدم و راهم داد باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده حاجتم را برسان دست ضریح پدرش شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود نخی از معجر او دست کسی دیده نشد محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت 🔸شاعر: ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بابا رضا بیا نفس آخر من است سوزان میان تب همه ی پیکر من است تا آه می کشم ز لبم لاله می چکد یک باغ سرخ رنگ به دور و بر من است آیینه ی جوان کبود علی شدم چشم انتظار دیدن من مادر من است خواهر نداشتم که کند گریه در غمم قلب کنیزهای حرم مضطر من است هر مرد درد خویش بگوید به همسرش غربت ببین که قاتل من همسر من است با هلهله عزای مرا گرم می کند حالا که روی خاک فتاده سر من است بر آب آب گفتن من خنده می زند خوشحال در برابر چشم تر من است با یاد کام تشنه ی آقای بی کفن خشکیده و ترک ترک این حنجر من است شاعر : رضا رسول زاده امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پرپر شده در طوس، گل باغ امامت رضا رفت، ز دنیا (2) یا حضرت معصومه، سرت باد سلامت رضا رفت، ز دنیا(2) افسوس، که کشتند غریب الغربا را از شیعه گرفتند، معین الضعفا را رضا رفت، ز دنیا (2) تا روز جزا داغ رضا، بر جگر ماست تشییع غریبانه او در، نظر ماست رضا رفت، ز دنیا (2) این ناله شیعه است که بر عرش رسیده این اشک جواد است، که از دیده چکیده رضا رفت، ز دنیا (2) شیعه، همه جا ناله زهراست به گوشش تابوت جگرپاره زهراست به دوشش رضا رفت، ز دنیا (2) در طوس شده، باغ گل فاطمه پرپر معصومه! بیا گریه کن از داغ برادر رضا رفت، ز دنیا (2) امشب زند از داغ رضا، بر سر و سینه معصومه به قم، فاطمه در شهر مدینه رضا رفت، ز دنیا (2) افسوس که داغ دل زهرا شده تازه زن های خراسان، پی تشییع جنازه رضا رفت، ز دنیا (2) امام رضا (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 رضا که بین خراسان، صدای او پیچید میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است به کربلا دل زارش دوباره پر زده است سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد گریز روضه او روضه های اکبر شد حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت میان طوس رسیده به داد او پسرش میان طوس نپیچید در حرم خبرش به هم نریخته با یک اشاره پیکر او به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست فدای آنکه به روی تنش غم ازل است هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد زغارت تن او کسب و کار، سکه شده فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده رضا دین پرور امام رضا (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کشتند بیگنه، خلف بوتراب را نهم امام و نوگل ختمی مآب را ام الفضول فتنه ایام، ام الفضل از ریشه کند ریشه ی فصل الخطاب را می خواست ام الفضل، که ام الفساد بود بیرون برد ز حد تصور عقاب را دادند زهر مهلک ناباب در و وثاق بستند بستگان وی از کینه باب را آه از دمی که خیل کنیزان، نکرده شدم برداشتند از رخ عصمت، حجاب را نالان امام و جمع زنان، هلهله کنان تا نشنوند سوز دل آن جناب را دائم نفس نفس زد و میگفت آب آب بردند و همسرش به زمین ریخت آب را می خواست خصم کینه کش دون، بهم زند شیرازه ی تمامی ام الکتاب را بالای بام سایه ی حق را ربود وبرد در زیر آفتاب نهاد آفتاب را گردد سایه اش پرو بال کبوتران بنگر طیور و عاطفه ی بی حساب را یا ثامن الحجج به جوادالائمه ات خون کرده زهر غم، جگر شیخ و شاب را با غصه گشت توام و گردید منقلب هر کس شنید قصه ی این انقلاب را (حداد) و خلق از غم این ظلم بی حساب گیرند دائم از گل مژگان، گلاب را عباس حداد کاشانی امام جواد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از داغِ زهر پیکرم آتش گرفته است گویی تمامِ بسترم آتش گرفته است تر میکند لبانِ مرا کودکم ولی از تشنگی،لب ترم آتش گرفته است پا می‌کشم به خاک و نفس میزنم که شهر از آه آهِ آخرم آتش گرفته است حالا کبوتران به غمم گریه می‌کنند از بال و پر زدن،پَرم آتش گرفته است امشب تمام حجره‌ی من کربلا شده یک جرعه آب،حنجرم آتش گرفته است امشب دوباره خیمه‌ی آتش گرفته را می‌بینم و سراسرم آتش گرفته است سرها به روی نیزه و سرنیزه‌ها به تَن یک دشت در برابرم آتش گرفته است فریادِ دختری زِ دلِ خیمه می‌رسد عمه کمک که معجرم آتش گرفته است (حسن لطفی) امام رضا (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تو شبای بی کسی ، رو لب خدا خدا دارم هر جا نا امید میشم ، میگم امام رضا دارم با دل این رو سیات ، کنار نمیای آقا؟ باز اومدم گدایی ، مهمون نمیخوای آقا؟ ایها الرئوف ، فدای تو این جون ناقابلم ایها الرئوف ، ببین بی پناه و شکسته دلم ایها الرئوف ، تو دست تو چاره ی مشکلم وای ، رضا غریب الغربا وای ، رضا معین الضعفا ** میون صحن و سرات ، چقدر برو بیا داری پای ایوون طلات ، یه شعبه کربلا داری حاجت دارا میدونن ، تو باب هر مرادی کربلا هر کی رفته ، براتشو تو دادی اومدم آقا ، به حال و روزم یک نگاه کنی جون مادرت ، چی میشه منو سر به راه کنی یک شب جمعه ، منو زائر قتلگاه کنی وای ، رضا غریب الغربا وای ، رضا معین الضعفا امام رضا (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
گر دهد طوفان رنج و غم به بادم یا حسین تا دلم روشن به نور توست شادم یا حسین من که شیر مادرم شیرینی از مهر تو داشت می توان گفتن غلام خانه زادم یا حسین ای امیر هر دو عالم مبدأ من با تو بود کاش می شد با تو میزان و معادم یا حسین در شب تنهائیم ای با وفا دستم بگیر من که از صبح ازل دل بر تو دادم یا حسین عقده در کارم ، تویی مشکل گشا ای وای اگر یک سر مو کم شود از اعتقادم یا حسین گر چه امروزم مرا شرم تهی دستی بس است می رسد فردا غم عشقت به دادم یا حسین گرد راه عاشقانت را به چشمم می کشم من که در پای تو چون ذره فتادم یا حسین یادم آید از لب خشک تو در کرببلا تا غم جانسوز تو آمد به یادم یا حسین
نوکر این خانه در مدار حسین است جان و دلش تحت انحصار حسین است عارف و عالم , بزرگ و کوچک این جمع هر که به هر جا رسیده کار حسین است این که گدا سروری کند به دو عالم کار جدیدیست , ابتکار حسین است نوکری اصلا که اعتبار ندارد چیزی اگر هست اعتبار حسین است ما که نمیخواستیم زنده بمانیم زندگی ما به افتخار حسین است شرح مقامات او بس است همین که خون خدا نام مستعار حسین است فاطمه قبرش نهان شده که بگوید وعده ی دیدارمان مزار حسین است
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین بهشت ما حرم باصفای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم که اشک ما همه وقف عزای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین  زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین سر بریده به بالای نیزه می بیند نگاه دل که به گلدسته های توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...  
۱ نوحه دهه محرم الحرام (سربند) السلام ای بی همتا میوه ی قلب طاها و تصدق علینا یابن الزهرا میگذره روز و شبهام، با تو من به تو بد کردم اما، تو به دل من انداختی عشق کربلاتو ای حسین جان بی تو من میمیرم
۱ کوفه شهر نیرنگ است با سفیرت در جنگ است دامن اهل کوفه پر سنگ است بر سر دار و فکر یارم غصه ی طفلانت را دارم کوفه شمشیر از رو میبندد ای نگارم ای حسین جان جان زهرا برگرد بهر غوغای فردا کفنی بردار آقا صحبت از غارت اینجاست یابن زهرا دیده ام از بالای این بام ماجرای کوفه را تا شام میزنند اینجا نعل تازه پی انعام
۱ خیمه ها تا برپا شد چشم زینب دریا شد کربلا با تو تازه کربلا شد کشتی غم پهلو زد در گل بوی هجران دارد این ساحل خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل اعوذو بالله من کرب و البلا چشم طفلان بارانی پس چه شد این مهمانی مادری در دل دارد نوحه خوانی آیه استرجاع می خوانی قصه را تا آخر می دانی میشود اصغر روی نیزه آسمانی اعوذو بالله من کرب و البلا
۱ عمه از این غم،پژمرد دخترت از این غم،مرد پیش چشمم لبهایت خیزران خورد خون و خاکستر،دارد رویت مثل من آتش دیده مویت خون تازه می آید بابا از گلویت ای پدر جان عشق تو پیرم کرد تو شدی همچون زهرا دختره نازه بابا با قد خم سر کردی چادرت را از سر نیزه دیدم حالت زخمی و خونی گشته بالت مادرم را دیدی در صحرا خوش بحالت دختر من ای عزیز بابا
۱ ای کریم بی همتا کن قبولم ای، آقا گره از کارم وا کرد مهر زهرا ای که در کویت عابس داری حر تو گشتم، بهر یاری چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری ای حسین جان کن حلالم آقا آمدی در پیش ما ارفع راسک عندنا دیده ام نامت را در لوح زهرا تو گنه کردی،من بخشیدم چون پشیمانی در تو دیدم دانه دانه اشک چشمت را من خریدم توبه کردی من حلالت کردم
۱ ای عمو عبدللهم بهر یاری در راهم تا شود آغوش تو قتلگاهم شور عشقت رادر سر دارم شد دعای بابایم یارم در ره عشقت، جان به جانان می سپارم ای عموجان من یتیم حسنم از نفس افتاد آخر مثل روزی که مادر به زمین خورد از کینه پشت آن در هستیم رفته دیگر بر باد شاه دین از صدر زین افتاد نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد
۱ غرق ذکر مولایم از تبار زهرایم من در این صحرا مثل مجتبایم در میان قلبم غوغا شد چاره ی کار من پیدا شد نامه ی بابای مظلومم ره گشا شد ای عمو جان من یتیم حسنم... روی خاک این صحرا میزنم من دست و پا شده ام با این سینه مثل زهرا میرود بر نیزه سر من تا نبیند چشم تر من می خورد سیلی همچون زهرا مادر من ای عمو جان من یتیم حسنم...
۱ بسته شد راه چاره شد دل من صدپاره در حرم خالی مانده گاهواره میزنی پرپر در آغوشم بی تو رخت ماتم میپوشم میکند سنگینی این غم بر روی دوشم ای علی جان لایی لایی اصغر قتلگاهت ای جانم شد قنوت دستانم میدهی جان در پیش دیدگانم ازنگاهت شرمنده هستم با دل خون چشمت را بستم پیکر خونین تو مانده روی دستم ای علی جان لایی لایی اصغر