eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 ✅بنداول حسنی زادم اره اماده م بفدای تو سرم تادم مرگم اسم تو تنها به روی لب می برم خیلی نامردن که دوره کردن افتادند رو پیکرت مگه من مردم بزارم کم شه یه مو حتی از سرت 🔘 این دست من و این تیغه شما محاله بشم از تو من جدا 🔘 عمو یا یاحسین عمو یا حسین (ع) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بند دوم تو شلوغی ها بی کس و تنها عموم افتاده زمین دهنش خون و بدنش خون و دشمن و دورش ببین عمو افتاده عدو افتاده رو تنه زخمیه اون بزار تا برم بکشم عمه از تنش نیزه بیرون 🔘 خیلی زخم داره رو بدنش با نیزه و تیر خیلی زدنش 🔘 عمو یا حسین عمو یا حسین 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم تنم درهم شدجسم من کم شد فدای چشم ترت جدا شد دستام خونیه لبهام سلامت باشه سرت شدم غرق خون افتادم بی جون میونه اغوشه تو می زنم پر پر با تنه بی سر میونه اغوشه تو شکستن. عمو ایینه ی تو قتلگاه من شد سینه ی تو 🔘 عمو یاحسین عمو یاحسین (ع) 💠💠4⃣6⃣5⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
هدیه به امام حسن. حضرت نجمه صلوات. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمینه و شور و روضه واحد. حضرت عبدالله ابن حسن رها کن دستم و عمه رهام کن حالا هم دیره ببین موی عمومو که داره با پنجه می گیره نفس های جگر سوزش می سوزونه سر وپامو چقدر شمشیر و سنگ و تیر توی گودال سرازیره زیر دست و پایی نداری تو نایی امون‌ ز بیداد زمونه خدالتریب عمو شیب و الخضیب عمو محاسن تو غرق خونه عموی. غریبم. عمو غریبم. عمو عمو عمو. عمو. حسین جان نمی زارم نمی زارم که از من تو جدا باشی بعد از اکبر نمی زارم عمو جون بی عصا باشی مگه مردم ببینم که نداری. یاور و یاری تو ی گودال بری از حال به زیر دست و پا باشی تقلا می کنی تماشا می کنی عمه رو لحظه های آخر تقلا می کنم تمنا می کنم به پای عشق تو بدم سر عموی. غریبم عمو غریبم. عمو عمو عمو حسین جان ببین عمه تیر‍و. و نیزه داره می باره از هر سو ببین افتاده از مرکب عمو با صورتش از رو ببین نامرد که با زانوش داره رو سینه میشینه ببین از پشت گرفت تو مشت حرومی طره ی گیسو منم جگر دارم سینه سپر دارم نمی زارم عموموتنها رهام کن عمه جون می بینی غرق خون که افتاده. میون صحرا عموی. غریبم. عمو غریبم. عمو عمو عمو. عمو. حسین جان رضا نصابی
... زینب مگه مُرده. که تنها بمونی٣ تشنه لب و مضطر. تو صحرا بمونی٣ بلاگردونت میشم حسین جانم فدای تو میشم شاه عطشانم حسین جانم حسین جانم تو دلم کوهِ غمه. برای غمت٢ اشک چشم تر من. میشه مرهمت٢ هستم به پای تو. تا روزای آخر٣ خواهر سپر داره. برات ای برادر٣ دو تا سرباز آوردم برای تو تموم هست خواهر فدای تو حسین جانم حسین جانم دسته گل‌هام برا تو. می‌خوان جون بدن٢ پای عشق تو حسین. می‌خوان خون بدن٢ خون علی توی. رگ بچه‌هامه٣ هر چی که داشتم من. همین هدیه‌هامه٣ می‌بینی که خیلی غصت و خوردم بده اذن میدون از غمت مُردم حسین جانم حسین جانم خواهرم دلواپسم. برای سرت٢ رد نکن هدیه‌هام و. جون خواهرت٢ ♨️💢♨️💢♨️ ... طاقت ندارم من. تو خیمه بمونم٣ می‌خوام برم میدون. بزار عمه جونم٣ عمو تنها مونده بین یک لشکر رها کن دستم رو که شده پرپر دلم خون شد دلم خون شد دست نذار روی دلم. شدم خون‌جگر٢ عمه لشکر رو ببین. شدن حمله‌ور٢ تنها تو میدونِ. تمومِ امیدم٣ اونقد دلم خونه. که دیگه بریدم٣ عموم و تنها دیدن توی میدون تنش رو کردن با نیزه‌ها پرخون دلم خون شد دلم خون شد پیکرش روی زمین. زیر دست و پاست٢ نیزه‌ی شمر و سنان. چقد بی حیاست٢ تو دستای قاتل. موهای عمومه٣ باید برم من هم. پای آبرومه٣ نشسته رو سینش شمر و خوشحاله عمو جونم تو گوداله بد حاله دلم خون شد دلم خون شد دارن از تن می‌بُرن. سر هستم و٢ هر جوری هست میرم و. میدم دستم و٢
نوحه حضرت عبدالله یادگار حسن فاطمی زاده ام ای عمو جان حسین دل به تو داده ام به رهت می کنم دست و جانم فدا آه و واویلتا، آه و واویلتا جان ناقابلم به فدای سرت به فدای تو و حنجر اصغرت جای بابا عمو کن نوازش مرا آه و واویلتا، آه و واویلتا با دو دستم شوم حافظ جان تو طالبم جرعه ای جام احسان تو گر قبولم کنی شوم از غم رها آه و واویلتا، آه و واویلتا بعد تو ای عمو زندگی را چه سود؟ میهمانم نما نزد یاس کبود که به دیدارِ او می روم از وفا آه و واویلتا، آه و واویلتا جرعه ای نوشِ من کن ز جامِ بلا تا بمانم برت دشت کرب و بلا کن قبول از وفا هدیه ی مجتبی آه و واویلتا، آه و واویلتا موضوع: سبک: شاعر:
نوحه فرزندان حضرت زینب دل به موج خون تپیده نوبت زینب رسیده وقت قربانیِ این دو کفن پوش مقتل کربلا وا کرده آغوش واویلا حسین، واویلا آسمانها گرم ناله در عزای این دو لاله می برد غرق خون جانان زینب سوی خیمه تنِ طفلان زینب واویلا حسین، واویلا یک برادر با خجالت می کِشد بار امانت خواهرش گوشه ی خیمه نشسته قلب ارباب عاشورا شکسته واویلا حسین، واویلا موضوع: سبک: نوحه حضرت عبدالله با نگاهی پاک و محزون آمده از خیمه بیرون سوی قربانگه دشت شقایق می رود آخرین سرباز عاشق واویلا حسین، واویلا قامت عالم خمیده در غم این نور دیده آسمان از غمش گرم عزا شد پیش چشم عمو دستش جدا شد واویلا حسین، واویلا یک سه شعبه بار دیگر لاله ای را کرده پرپر تشنه جان می دهد مانند اصغر قتلگاهش شده آغوش دلبر واویلا حسین، واویلا موضوع: سبک:
🔘🔘🔘118🔘🔘🔘 بند1⃣ عمه بزار برم دلنگرونم عمه محاصره شد عمو جونم عمه نمی تونم آروم بمونم,عمه .... باید یه کاری کنم عمو رو یاری کنم جای عمو ابالفضل من علمداری کنم ...... باید بشم براش سپر فدا کنم این بال و پر براش بدم سر واغربتا واغربتا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند 2⃣ عمو من گل باغ مجتبایم عمو من حسن کرب و بلایم عمو براهه تو من جان فدایم،عمو .... دستم به پوستی بنده عدو داره میخنده با شمشیر کاری کرده پیشت بشم شرمنده ..... تو آغوشت میرم از حال دوتایی میشیم لگد مال میون گودال عمو حسین عمو حسین
این نفس ها فدای هر نفسش من بمیرم برای هر نفسش با نفس هاش خون زند بیرون از تنش روی صفحه ی هامون به کدامین گناه کشته شود؟ اینقدر بی پناه کشته شود؟ یک نفر، یک سپاه، عدالت نیست عمه بگذر ز من که مهلت نیست او که امید لحظه هایم بود هم عمو هم پدر برایم بود نفسش در تلاطم افتاده زیر شمشیر مردم افتاده زخم هایش ستاره باران است نه یکی نه دو تا هزاران است بدنش نیزه زار گردیده زیر پا چند دست چرخیده پنجه ای می رسد به گیسویش خنجری می رود به پهلویش سهمش از هر کرانه شمشیر است از زمین نیزه از هوا تیر است من یتیمم ولی جگر دارم غیرت از حضرت پدر دارم می شوم چون پسر، عمویم را پیش کش میکنم گلویم را آمدم من ولی نگو دیر است چقدر قتله گاه دلگیر است سنگ ها وحشیانه می بارند با عمویم چه دشمنی دارند؟ صبر کن مهربان که در راهم تو نباشی نفس نمی خواهم ای که دست تو بوده مأمن من دست بی تو وبال گردن من قتله گاهت شبیه کوچه و من سپرت می شوم به جای حسن قامتم مثل قاسمت گر نیست از علی اصغرت که کمتر نیست حسن کردی @rozeh_1
ابن الحسن هستم جگر دارم عمو جان پیش تو از بازو سپر دارم عمو جان با سر دویدم سمت تو تا سینه ات را از زیر پای شمر بردارم عمو جان من بی زره یاد جمل را زنده کردم مانند بابایم هنر دارم عمو جان درد یتیمی را کنارت حس نکردم پیش خودم گفتم پدر دارم عمو جان از سر گذشتن سرگذشت عاشقان است شرمنده ام پیش تو سر دارم عموجان دست بریده حاصل دست شکسته است این ارث را از پشت در دارم عمو جان تیر از تنم رد شد تنم را به تنت دوخت خیلی برایت دردسر دارم عمو جان اینجا پر از سنگ و سنان و تیر و نیزه است از تنگی جایت خبر دارم عمو جان با خنده من را بدرقه کن جای گریه حالا که من شوق سفر دارم عمو جان شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
هر چند لشگری نیست من لشگر عمویم بردار خنجرت را از حنجر عمویم بر دار نیزه ات را از صورت خداوند یابن خبیثه نگذار سر به سر عمویم این سینه را پیمبر بوسیده روزگاری پاشو چرا نشستی بر پیکر عمویم بوسیدم آنقَدَر من از دست های عمه تا که شوم مشرف به محضر عمویم من هم شبیه قاسم شوق وصال دارم عبدالله حسینم من نوکر عمویم طاقت ندارم عمه، من میروم نبینم چشمی نگاه کرده به دختر عمویم ** تیری که حرمله زد از روی اسب، عمه بد دوخت پیکرم را بر پیکر عمویم در زیر پای قاتل از چند جا شکسته بال و پرم شبیه بال و پر عمویم هم جسمم ارباً اربا،هم خورده ام سه شعبه حالا شدم شبیه هر دو پسر عمویم تا دست من جدا شد ناله زدم دو دفعه آب آور عمویم... ای مادر عمویم... شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1
با عمو همراه شد با همین سنّش چه سربازی برای شاه شد طاقت دوری نداشت یک‌ تنه آمد حریف لشکر بدخواه شد بی زره آمد به جنگ ذکر لب هایش علی مولا ولی الله شد شد فدایی حسین آه عبدالله در یک روز پیر راه شد پیش چشمان عمو دست عبدالله مثل قامتش کوتاه شد یادگاری حسن شد کفن افتاد روی جسم شاه بی کفن بی خبر از دست رفت مثل آن مادر که قبلا پشت در از دست رفت بین آغوش عمو در‌ دل پرواز یک دم بال و پر از دست رفت خواست تا حائل شود حیف اما بر روی سینه، سپر از دست رفت کار یک خنجر نبود دست عبدالله با ضرب تبر از دست رفت حرمله آمد جلو روی پای حضرت ارباب سر از دست رفت دست از دنیا برید خوب شد رفت و تنش رخت اسارت را ندید محمود یوسفی @rozeh_1
عمه مرا رها کن من می‌روم به میدان، تنها مرا دعا کن من از تبار شیرم گاهی مرا علی و، گاهی حسن صدا کن من در طواف یارم حاجی کربلا را، قربانی منا کن عمه خدانگهدار در دل به یاد داغم، بزم عزا به‌پا کن با یاد اصغر و من بر سینه‌ی عمویم، شش‌گوشه‌ای بنا کن از غصه آب می‌شد وقتی که دید ارباب، تنها خطاب می‌شد وقتش رسیده حالا باید که بعد قاسم، او انتخاب می‌شد می‌ماند اگر به خیمه حتما که شرمگین از، روی رباب می‌شد خوشحال بود از این که جزء فداییان، مولا حساب می‌شد از غصه کم می‌آورد از جانب عمویش، وقتی جواب می‌شد می‌دید بین گودال رو به غروب رفته، خورشید بین گودال از شدت جراحت خون عمو حسین‌اش، پاشید بین گودال کار عمو تمام است باران سنگ و نیزه، بارید بین گودال بغضش ترک‌ترک شد وقتی که خنجر شمر، خندید بین گودال کم‌کم امید می‌باخت شد ناامید آن‌روز، امّید بین گودال آمد به‌کار، دستش مثل عموش عباس، در کارزار دستش از دست عمه پر زد مثل کبوتری تا، آغوش یار دستش مثل عقیق سرخی شد بر رکاب سینه، حالا سوار دستش آنقدر زخم برداشت تا که میان گودال، شد لاله‌زار دستش سر روی نیزه رفت‌و تن روی خاک ماند و بین غبار دستش... شعر از گروه ادبی یاقوت سرخ @rozeh_1
صبر کردم، کشته ها دیدم ز تو، در این زمین هیچ تاب زنده ماندن را ندارم بعد از این رفت یک یک از برم، حتی گل شش ماهه ات شد پس از اکبر، عمو عباس هم نقش زمین قاسمم رفت و نمانده یادگاری از حسن جز من و دست و سرم، یابن امیرالمومنین تا کجا بینم غریبی تو را در کارزار طاقت ماندن ندارم تا تو هستی بی معین آه ای عمه، ببین شمشیرها را گرد او زود خود را میرسانم بر عموی نازنین هیچ شمشیری نگردد مانع جنگیدنم نیزه ای، منعم نسازد، یا کمانی در کمین هیچ نیرویی به گرد پای من، نتوان رسید میرسانم خویش را تا مقتل سلطان دین ** آی فرزند زنا، داری عمویم میگشی؟! میکشی تیغ رذالت، بر امام المسلمين؟! تا که من هستم به دستم می‌شوم او را سپر چون عمو عباس دستم را دهم در راه دین ای فدای غربتت این جان ناقابل، عمو دستم افتاد و ندارم با کی از خون جبین بهترین جای جهان شد قتلگاهم، ای دریغ کیست چون من در تمسک بر تو ای حبل المتین در دل دریای خون، بوسه به دستت میزنم تا کنون قومی ندیده، دستبوسی اینچنین شد ز تیر حرمله، جسمم به جسمت دوخته خون من با خون تو آمیخت، تا خلد برین یازده سال است بابایی برایم کرده ای حق فرزندی ادا کردم، وفایم را ببین آمده بابا به دیدارم که تحسینم کند شد شهادتنامه اَم امضاء در این سرزمین تا که یا اماه گفتم، مادرم زهرا رسید الوداع ای عمه جان، روحم به کوثر شد قرین من نبینم بر تنت رخت اسیری بهتر است بعد از این گویا، حجابت می‌شود با آستین! میروی منزل به منزل، باز میگردی ولی وعده دیدار ما، اینجاست روز اربعین محمود ژولیده @rozeh_1
تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
هدیه به حضرت قاسم صلوات واحد حماسی یا شور و زمینه حضرت قاسم چون حسن هستی تو قاسم صف شکن هستی تو قاسم توی میدون فاتح هر تن به تن هستی تو قاسم قاسم ابن حسن. دلبری تو نوه ی حضرت. حیدری تو وقت جنگ به خدا. محشری تو از تمومه یلا وقت جنگ و نبرد. سر تری تو جانی قاسم ماه شبستانی قاسم ترکی می گم جان سنه قوربانی قاسم با صفاتر از نسیمی مثل بابات تو رحیمی می گیری دست گدارو چون کریم ابن کریمی دلبر دله ما از. ازلی بر سر عدو هم چون. اجلی توی رزم و نبرد بی بدلی شیرینی مثل قند و نباتی هم چون عسلی جانی قاسم ماه شبستانی قاسم ترکی می گم جان سنه قربانی قاسم رضا نصابی
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول عموجون/ منم قاسم ابن الحسن بن حیدر عموجون/ منم مثل اکبر رشیدو دلاور عموجون/ منم زاده ی زاده ی شیر خیبر عموجون 🔘 عموجون/بده اذن میدون به من ای عموجون عمو جون بزار تا بریزم به پای تو من خون عمو جون بخون از چشام حال قلب پریشون 🔘 عموجون/ببین واسه ی تو چقدبیقرارم ببین که /برات ازباباجون حسن نامه دارم بزارتا/به زیرقدمهای توسربزارم .... بزار تا بشم فدای سرت قسم میدمت جون مادرت 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم عمو جون/تو جون دادی و جون من شد به این لب عمو جون/چه ناجور تو افتادی از روی مرکب عمو جون/ می زد بر سرو صورتش عمه زینب (س) تو خیمه/دلش بی قرار دیگه مادر تو جای نقل /دارن سنگ می ریزن به روی سر تو شکستن/ زیر سم مرکب ها چه پیکر تو 🔘 ببخشم/تورو تنها بین یه لشگر می دیدم ببخشم /زیر سم مرکب صداتو شنیدم ببخشم /عزیزم اگه پیش تو دیر رسیدم 🔘 چه اندازه شد برات پیرهنت زیرمرکبا کش اومد تنت 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم پریدی ولی ریخت عزیزم چه بال و پر تو می بینم یه لشگر که ریختن به روی سر تو نمونده چیزی قاسمم از تن و پیکر تو 🔘 عزیزم به داد دل من تو بودی رسیدی می مردم من و وقتی داشتی که ازدور میدیدی بمیرم زیر سم مرکب چقد قد کشیدی 🔘 تن تو/شبیه عسل شد به هم دیگه چسبید تن تو/چقد روی این خاک صحرا می چرخید تن تو/زیر نعل مرکب از هم دیگه پاچید 😭 جلوی چشام شکستش تنت عزیز دلم چه بد کشتنت 💠💠7⃣8⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول حماسی نقاب و می زنی داری که می کُنی چه محشری قاسم (ع) رجز که می خونی همه می گن به هم که حیدری قاسم (ع) 🔘 شبیه فاتحِ/ جمل داری چطور/ میکنی تو غوغا می لرزه دشمن از/ هیبت چشم تو ای نوه ی زهرا(س) ای شجر حسن / ای پسر حسن عزیز محتبی (ع) عموعموجانم عمو عمو جانم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم کتاب عمر من/ شیرازه ی تو از/ هم دیگه پاشیده عزیز مجتبی مثل عسل تنت به هم چه چسبیده عطر تو می کنه/ زنده برام یاد اکبرمو قاسم (ع) به روی سینه ی تو دیدم تصویر مادرمو قاسم خوردی زمین شدی ایینه ی حسن جدا جدا جدا به زیر مرکب سواره ها شدی ازهم دیگه سوا 🔘 گل برادرم گل برادرم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم افتادی از مرکب روی زمین قاسم ما بین اون لشکر از فَرَس افتادی از نفس افتادی میزدی بال وپر 🔘 هرکی باچیزی زد وقتی روی خاکا خداخدا کردی له شدهمه اعضات زیرسم اسبا منوصداکردی 🔘 ای پسرم قاسم ای سپرم قاسم یادگار حسن (ع) جون عمو پاشو که میمیره عموت بی تو وجودمن گل برادرم گل برادرم 💠💠8⃣3⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
دستت افتاده لب افتاده و سر افتاده عمویت دیده تو را و ز کمر افتاده @hosenih همه با چکمهٔ جنگی ز تنت رد شده اند بس که امروز تنت بین گذر افتاده پشت لب‌های تو دیگر پسرم سبز شده روی خشکی لبت خون جگر افتاده چشم‌های حَسَنی تو نه بسته ست نه باز هرکسی دیده تورا یاد پدر افتاده باز انگار علی رفته اُحد برگشته باز انگار روی فاطمه دَر افتاده آسمانی شده ای که پُر ماه است عمو به رویت سُم فرسها چقدر افتاده @hosenih مشتری های تو با سنگ خریدند تورا عسلت ریخته و شیشه دگر افتاده... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دستش به پوست، بند به تن بود این پسر وایا که یادگار حسن (ع) بود این پسر @hosenih تیر آمد و نشست شهادت به قامتش پیراهنش رهین کفن بود این پسر هر زخم او به ناله زبان کرده بود باز پا تا به سر زبان و دهن بود این پسر زورش نمی رسید که شمشیر برکشد اما عجیب ظلم شکن بود این پسر برنای بی محاسن بی چکمه و سلاح استاد درس مرد شدن بود این پسر رو کرد به زمین و زمان مجتبی و گفت: دیدید؟ مرد کوچک من بود این پسر @hosenih دنیا که تا همیشه به این داغ مبتلاست چشم انتظار منتقم خون کربلاست... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است هزار شکر که زهرا خرید ما را باز که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است @hosenih بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است قسم به گریه کنانش که زود می‌بینیم قرارِ ما همه صحنِ معظمِ حسن است چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است چقدر فاطمه می‌خواهدش کسی را که کنارِ داغِ حسینش  غمش غمِ حسن است فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین که اشکِ چشمِ عزادار  مرحم حسن است همینکه روضه‌ی "لایومک" را حسن فرمود دمیده‌اند شروعِ عزا دَمِ حسن است @hosenih نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تیغ دودم، قاسم در کربلا ارث از پدر برده جنم قاسم مثل عمو عباس حالا شده دل‌گرمی اهل حرم قاسم شوق شهادت داشت وقتی که پای مکتبش خورده قسم قاسم پیروز میدان است در معرکه وقتی که بردارد علم قاسم تومار ازرق را می‌پیچد و راضی نخواهدشد به‌کم قاسم @hosenih جانش به‌لب آمد ابرو گره کرده‌ست یعنی باغضب آمد آن نوجوانی که از شاه ملک "لافتی" دارد نسب آمد با نامه‌ای در دست در محضر شاه دوعالم با ادب آمد "هل من مبارز؟" خواند طوری که حتی کربلا هم در عجب آمد آهنگ شمشیرش از بس که موزون است میدان در طرب آمد @hosenih آورد طوفان را با گوشه ی چشمش رصد می کرد میدان را مثل علی‌اکبر بر خاک می‌افکند پشت پهلوانان را شمشیر لازم نیست وقتی که آورده‌ست با خود تیر مژگان را دشمن حریف او وقتی نشد، از سنگ پر کردند دامان را زیر سم مرکب... قد می‌کشید و هی صدا می‌زد عموجان را @hosenih هم دست‌وپا می‌زد هم زیر دست‌وپا عمویش را صدا می‌زد جامانده‌ی کوچه می‌آمد و در پهلوی او نیزه جا می‌زد اهل جمل آنجا او را به قصد انتقام از مجتبی می‌زد تنها نه قاسم را شمشیر را بر سینه‌ی آل‌عبا می‌زد هی سنگ پشت سنگ می‌آمد و داماد را در کربلا می‌زد شلر از گروه دفتر شعر و ادب آیینی شهرستان بروجرد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رکاب از پا عقب مانده چه کراری، عجب گامی بلرزان تیغ خود را تا بلرزد ازرق شامی @hosenih پیاپی چون جمل دشمن تو را سر می‌دهد ناله دوباره دهر می‌بیند حسن را سیزده ساله دو نیم از برق تیغت شد جیوش الانس و الجنه که جدت بود یا قاسم قسیم النار و الجنه به برق تیغ برانت نشان کن هرچه جوشن را بدین رایت که میبینم درآور کفر دشمن را شباهت تا به آنجایی که در رزم تو سرتاسر فلک فریاد می‌دارد علی اکبر...علی اکبر به بازو نامه ای داری اگر ضرب تو سنگین است بگو باز از لب تشنه که طعم مرگ شیرین است @hosenih کسی از خیمه سمت تو به حال اضطراب آمد چنان شد قامتت آخر که پایت تا رکاب آمد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد انتقام نفس خسته ی مادر باشد @hosenih همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد سیزده ساله ولی خوب به او می آید که به فرزند علی مالک اشتر باشد آرزو داشته تا چند صباحی دیگر ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده کشته هایش ولی امروز فراتر باشد ازرق شام نفهمید که در محضر او لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم همه گفتند که شاید علی اکبر باشد @hosenih کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت اجل کوفه و شام است و مقدر باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شکر خدا که نور ولایت به ما رسید الطاف خاندان کرامت به ما رسید وقتی برای خون خدا نوحه خوان شدیم بالاترین مقام عبادت به ما رسید @hosenih اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید روز ازل که موسِم تقسیم رزق بود از آن میانه، ذکر مصیبت به ما رسید اشکی چکید و این دل تیره شفا گرفت تا قطره ای ز زمزم تربت به ما رسید ذکر لبان ما صف محشر بوَد: حسین بعد از هزار سال که نوبت به ما رسید ما نوکران فاطمه ایم و عجب مدار روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید @hosenih مَستیم ما ز بادۀ "احلی من العَسل" اینگونه شد که شهد شهادت به ما رسید از نالۀ یتیم حسن زیر سمّ اسب راز وفا و عزّت و غیرت به ما رسید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدیه به امام حسن صلوات شور لطمه زنی حضرت قاسم سبک مسیر رو ضه باز افتادی بر خاک و ز خون تری قاسم زخمیه تیرو تیغ و تبری قاسم با این جای زخمه عمیقه در پهلوت تو تصویری زنده از مادری قاسم پیرنت پاره شده می بینم دهنت پاره شده می بینم زیر تیغ و تبر و سر نیزه بدنت پاره شده می بینم وای من وای من ای حسین روی تن پاکت نعل ها گذاشتن پا نمونده از جسمه تو اثری قاسم طشتی ندارم تا برات بیارم من تو هم‌ مثل بابات خون جگری قاسم چجوری جسم تورا بردارم دوباره باید عبا بردارم این تن غرق به خون و باید از رو خاک جدا جدا بردارم وای من وای من ای حسین روی تنت کردن هروله و دیدم روی سرت ریختن چند نفری قاسم لحظه ی اخر تو به روی دامانم جون میدی و جونم رو می بری قاسم پر وبال تو رو صیاد چیده تن تو دور و برت پاچیده بمیرم که نعل مرکب قاسم بد جوری صورتت و بوسیده
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول حماسی نقاب و می زنی داری که می کُنی چه محشری قاسم (ع) رجز که می خونی همه می گن به هم که حیدری قاسم (ع) 🔘 شبیه فاتحِ/ جمل داری چطور/ میکنی تو غوغا می لرزه دشمن از/ هیبت چشم تو ای نوه ی زهرا(س) ای شجر حسن / ای پسر حسن عزیز محتبی (ع) عموعموجانم عمو عمو جانم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم کتاب عمر من/ شیرازه ی تو از/ هم دیگه پاشیده عزیز مجتبی مثل عسل تنت به هم چه چسبیده عطر تو می کنه/ زنده برام یاد اکبرمو قاسم (ع) به روی سینه ی تو دیدم تصویر مادرمو قاسم خوردی زمین شدی ایینه ی حسن جدا جدا جدا به زیر مرکب سواره ها شدی ازهم دیگه سوا 🔘 گل برادرم گل برادرم 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم افتادی از مرکب روی زمین قاسم ما بین اون لشکر از فَرَس افتادی از نفس افتادی میزدی بال وپر 🔘 هرکی باچیزی زد وقتی روی خاکا خداخدا کردی له شدهمه اعضات زیرسم اسبا منوصداکردی 🔘 ای پسرم قاسم ای سپرم قاسم یادگار حسن (ع) جون عمو پاشو که میمیره عموت بی تو وجودمن گل برادرم گل برادرم 💠💠8⃣3⃣6⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘