eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ⭕️ 🚩 ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شمع دل می سوزد و شام غریبان امشب است موپریشان زینب است گم شده طفلان  و حیران در بیابان زینب است موپریشان زینب است @roze_daftari ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا بنگر حال مرا پای طفلان حرم آبله دارداست اخا بنگر حال مرا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب حرم آل عبا یار ندارد امان از دل زینب مردی به جز از عابد بیمار ندارد امان از دل زینب ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ جان زینب در شب شام غریبان گم شده یاریم کن یاحسین دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده یاریم کن یاحسین ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ بین هر خیمه پرستویی خدایی می شود کربلا آتش گرفت صورت پروانه ها کرب بلای می شود کربلا آتش گرفت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است   مو پریشان زینب است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ امشب به صحرا بی کفن  جسم شهیدان است  شام غریبان است امشب نوای کودکان بر بام کیوان است شام غریبان است ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ آسمان کربلا تیره شده واویلتا  حضرت زهرا بیا سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید کار مولا شد تمام بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید كار مولا شد تمام ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ ای وای از آن وقت و از آن ساعت که زیوَرِ اهلِ حرم شد غارت ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ آسمان خون و، زمين خون و، جهان غوغا شده شام عاشورا شده در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده شام عاشورا شده *** جسم شهيدان بر روی زمین است قلب اسیران زین عزا حزین است 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 ◼️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)◼️ @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم ‌الله الرحمن الرحیم اشکی مرا به شام مصیبت نمانده است چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود هرچند جانِ عرض ارادت نمانده است ما را ببخش زنده اگر مانده ایم باز گرچه نفس گرفته و طاقت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست دخترت حالا که خیمه ای شبِ غارت نمانده است ما خسته ایم خسته تر از ماست خواهرت او مانده است حیف که قوت نمانده است ما خسته و رباب ولی خسته تر ز ما عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است در علقمه سپاه حرم مانده روی خاک چیزی چرا از آنهمه قامت نمانده است من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد چیزی به غیر رخت اسارت نمانده است
حمله‌های موج دیدم، لشکرت آمد به یادم کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم باد تنها بود، اما خار و خس‌ها را عقب زد تاختن‌های علیِ اکبرت آمد به یادم بحث عقل و عشق شد، هر کس بیانی، داستانی من ترک‌های لب آب‌آورت آمد به یادم «لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» لحظه‌های سرخ بعد از اصغرت آمد به یادم جویباری بر شکوه کوه مستحکم می‌افزود اشک‌های از رجز محکم‌ترت آمد به یادم گفت سعدی دیده با چشم خودش می‌رفت جانش من وداع آخرت با خواهرت آمد به یادم باغبان با طفل گفت: این سیب! دیگر شاخه نشکن! قصهٔ انگشتت و انگشترت آمد به یادم روضه‌خوان می‌گفت: یا مهدی! محبان تو هستیم از محبان آنچه آمد بر سرت آمد به یادم...
بسم الله الرحمن الرحيم روی خاک دشت جسمت نامرتب مانده است نه ...تو تنها نیستی پیش تو زینب مانده است یادگار مادرت غارت شد اما جای آن روی جسمت یادگار سم مرکب مانده است نیتش خیر است و دارد با عصایش می زند پیرِ نامردی که در معنای مذهب مانده است زیر خورشید بیابان پیکرت ماند و سرت نزد راهب در کلیسا نیمه ی شب مانده است روضه ی سخت سنان و ساربانت خوانده شد روضه ی گرگان وحشی مار و عقرب مانده است قرن ها خواندند از زخم لبت اما هنوز روضه باید خواند زیرا حق مطلب مانده است
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر نعل اسب‌ها می‌سوخت که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد... کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد
ظهر عاشورا زمان دست از جان شستنت آب‌ها دیگر نیاوردند تاب دیدنت چشمۀ نوش لبت می‌سوخت از هُرم عطش هم لبانت خشک بود از تشنگی، هم گلشنت آب می‌گرید برای لعل عطشانت هنوز خاک می‌نالد برای جسم بی‌پیراهنت... آسمان لرزید آن ساعت که طفلت حلقه کرد دست‌های کوچک خود را به دور گردنت... ای تماشایی‌ترین خورشید، عالم زنده شد بر ستیغ نیزه از آوای قرآن خواندنت...
می سوخت زیر نور تن زخم دیده اش تاراج گشته پیکر نیزه چشیده اش جاری ست رود سرخ هنوز از گلوی او رد گشته یک سپاه یکایک ز روی او بر پهلویش سیاهی یک چکمه مانده است بر جای جای پیکر او صدمه مانده است خالی ست جای سر، به روی این بدن چرا؟ مانده است روی خاک، تنش بی کفن چرا؟ یعنی کدام نیزه سرش را ربوده است قربانی ِ کدام گناهِ نبوده است؟ پس آن عقیق سرخ سلیمانی اش چه شد؟ با ساربان بگو که مسلمانی اش چه شد؟ بیش از هزار شعله ی زخم است بر تنش رد های بوسه مانده به رگ های گردنش از نعل های تازه تنش بی نصیب نیست این پیکر مقطع الاعضا عجیب نیست؟ تا که سرش به نیزه ی دشمن سوار شد دیگر حریم خیمه به غارت دچار شد نامحرمان دویده به دنبال خیمه ها نزدیک می شوند به خلخال خیمه ها غیرت نمانده است به مردان این دیار با بچه ها بگو که علیکُنَ بالفرار شاعر:
❤️روضه یازدهم محرم❤️ بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند همان وجود نازنین خدای صبر در زمین تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده. برادر جان تواینجا باش آرام خدا حافظ که من رفتم سوی شام تو بااین نوخطان نو رسیده من واین مادران داغدیده فراق واین ره دور ودرازم برادر با یتیمانت چه سازم حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم..... 🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁 🍂التماس دعا🍂
هر قدر خوردم کتک یک لحظه چشمم تر نشد هیچ‌کس مانند من با غم مصمم تر نشد تکه‌های خیمه‌ها را جای معجر می‌برم بیش از این چیزی برای ما فراهم‌تر نشد @hosenih بچه‌ها در بوته‌ها و دختران در شعله‌ها چشمِ نامردان ولی یک لحظه از غم تر نشد خیمه‌ها غارت شدند و گوش‌ها پاره ولی یورشِ این قوم بر طفلان تو کمتر نشد باز آتش بهتر از نامحرمانِ وحشی است مثل آتش هیچ‌کس اینقدر محرم‌تر نشد بی تعادل بودنِ تو کار دستم می‌دهد هرچه می‌کردند سر بر نیزه محکم‌تر نشد تا نیافتی بازهم بر نیزه‌ات کوبیدنت هیچ دردی مثل این پیشم مجسم‌تر نشد روی نیزه نیست عباسم سرش آویخته خواستم بوسم گلویش ساقه‌اش خم‌تر نشد زیر پای این قبایل چند ساعت بوده‌ای اکبرت هم از تو حتی نامنظم‌تر نشد @hosenih نه لباسی داری و نه سر نه حلقی نه تنی هیچکس مانند تو اینقدر مبهم‌تر نشد خوب شد قبل هجوم اسب سر را برده‌اند خوب شد این سر از اینکه هست درهم‌تر نشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
• ﷽ • سبک:زمینه متن:نیزه شکسته هارو... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 نیزه شکسته ها رو بزن کنار زینب افتاده ام به گودال ای بیقرار زینب به نیزه ی غریبی تکیه زدم نبینی زخمای پیکر رو بیش از هزار زینب من حسینم/به زیر تیغ و نیزه ها من حسینم/مجروح و زخمی از جفا من حسینم/افتاده زیر دست و پا برو زینب به سوی خیمه خواهر به استقبالم اومد دیگه مادر برو زینب صدای ناله میآد اومد پیغمبر و زهراء و حیدر برو زینب دلم پیش سکینه است به دنبال رقیه است زجر کافر حسین جانم حسین جانم برادر ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ شدم هدف برای تیر و سنان زینب از زخم نیزه بدتر زخم زبان زینب قرآن ناطقت را صفحه به صفحه بردن انگشترم به غارت بُرد ساربان زینب من حسینم/با لب تشنه بی پناه من حسینم/بیکس میون قتلگاه من حسینم/از جگرم میکشم آه برو زینب به سمت خیمه برگرد که رنگ دخترام از حمله شد زرد برو زینب تویی تنها امیدم به قلبم حال خیمه بدترین درد برو زینب دلم پیش رقیه است به تعقیبش به صحرا زجر نامرد حسین جانم حسین جانم برادر ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ سرم بروی نیزه تنم به دشت زینب از دست نیزه داران صد دست گشت زینب کنج تنور خولی یا بین دِیرِ راهِب یا اینکه مجلس مِی سرم به تشت زینب من حسینم/که نیزه زد بر دهنم من حسینم/کشته ی دور از وطنم من حسینم/باهرچی میشد زدنم برو زینب ، برو جانِ برادر بزن محکم گره بر کنج معجر برو که حالم سجادم خرابه تنِ تبدار ، علی، بی یار و یاور برو زینب دلم پیش ربابه داره دق میکنه از داغ اصغر حسین جانم حسین جانم برادر @Asheghane_hazrat_zeynab
روضه روز یازدهم محرم غلامِ حسين آبان ۱۳, ۱۳۹۳ امام حسین علیه السلام, , روز یازدهم (وداع و خروج اسرا از کربلا),  این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین                                 مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین سالها دم از تو و کربلایت می زنم                             گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید                    این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو                         قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل        چون شکست  از داغ تو قدر و بها دارد حسین می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی                    خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین                                     کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان                                    در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند همه زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ، اموات ) . صدا زد : حسینم چرا انگشت و انگشتر نداری                                                چرا عَمّامه بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب                                  مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه تو                                           مگر ای کشته تو مادر نداری یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند  عمه ام را تازیانه می زنند  ۱.
ساعت سه توان آقا رفت خورد در پیش چشم زهرا تیغ ساعت چار رفت در گودال می کِشندش به هر طرف با تیغ ساعت پنج شد زمین لرزید که سپاهی به گرد مقتول است ساعت شش شده‌است از گودال همه رفتند و شمر مشغول است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای تشنه ای که شرح غمت در بیان نبود مارا به سخت جانی خود این گمان نبود ناراحتم زیاد نماندم کنار تو شمر آمد و برای نشستن زمان نبود @hosenih هر ناقه ای به غربت من گریه کرده است مانند من غریب دراین‌ کاروان نبود ای کاش در رکوع عقیق از تو میگرفت ای کاش بین قافله ای ساربان نبود ماندم چرا به زور کشیدند از تنت آخر لباس کهنه ی تو که گران نبود گفتم به آفتاب نتابد روی تنت شرمنده ام که روی تنت سایبان نبود با لشگری برای سرت جنگ کرده ام پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود دیروز شش برادر کرار داشتم امروز دور خواهر تو جز سنان نبود آغوش من که هست چرا مانده ای به خاک جای تن تو برروی ریگ‌ روان نبود لعنت به این سفر که بدون تو میروم تنها شدن که حق من نیمه جان نبود @hosenih باد صبا ببر به نجف روضه مرا روضه بخوان که دخت علی در امان نبود ما رسممان شهادت و از جان گذشتن است اما دگر اسیر شدن رسممان نبود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنقدر با تیغهاشان سر زمین انداختند پای سرها چندتا پیکر زمین انداختند این جماعت رحم در دلهایشان انگارنیست در بر دلدارها دلبر زمین انداختند @hosenih بعد ذبح کودک تشنه به دست حرمله صید را کشتند و بال و پر زمین انداختند خنجر کند و دل سنگ و هجوم ضربه ها رگ رگ خشکیده ی حنجر زمین انداختند با دم شمشیرها اجر رسالت شد ادا هر کجا بوسید پیغمبر زمین انداختند‌ تا سر خورشید بر نی رفت اهل آسمان سیل اشک از چشمهای تر زمین انداختند هر کسی اندازه وسعش از این پیکر ربود غارتش کردند و یک پیکر زمین انداختند خیمه ها نا امن شد از بعد آنکه لشکری دسته جمعی ساقی لشگر زمین انداختند آستینِ پاره شد جای حجاب و پوشیه وقت غارت چادر و معجر زمین انداختند @hosenih کوفه و شام و خرابه مجلس شوم یزید یک پدر را پیش یک دختر زمین انداختند خیزران میخورد بر لبها و با هر ضربه ای چند دندان پای تشت زر زمین انداختند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قد غم دال بوده ساعتِ سه وقت جنجال بوده ساعتِ سه لشکر مست های کوفه نشین دور گودال بوده ساعتِ سه @hosenih خواهری در پی برادر خود بی پر و بال بوده ساعتِ سه آنقدر که دویده در مقتل خسته، بی حال بوده ساعتِ سه دیده افتاده دست شمر، حسین دیده پامال بوده ساعتِ سه سختی هر دقیقه کشتن او قدر صد سال بوده ساعتِ سه ذوالجناح آمده بدون حسین خون، روی یال بوده ساعتِ سه @hosenih چشم غارتگر سپاه یزید پی خلخال بوده ساعتِ سه گیسوی دختر پریشان را... آه! بی شال بوده ساعتِ سه شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴حسین توست...🏴 راوی می گوید: ▫️فوَاللَهِ لا أنسَی زَینَبَ بِنتَ علیٍّ! تَندُبُ علَی الحُسَینِ وَ تُنادِی بِصَوتٍ حَزینٍ و قَلبٍ کَئیبٍ: یامُحَمَّداهُ! صلَّی علیکَ مَلیکُ السَّمآءِ هذَا الحُسَینُ مُرَمّلٌ بالدِّمَآء مُقَطَّعُ الأعضَآءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا ▪️«قسم به خدا فراموش نمی کنم زینب دختر علیّ بن أبی طالب را هنگامی که برای حسین ندبه می کرد و با صدای محزون و دلی پر درد ناله می کرد: وامحمّداه! درود پادشاه آسمانها بر تو باد، این حسین است که غرقه به خون شده و أعضایش قطعه قطعه گشته است و دختران تو اسیر دست أعداء شده اند.» تکثیر عشق 💚 👈 @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🍁 ▪️ ▪️ 🍁 فلک سر در گریبان حسین است شب شـام غریبـان حسین است 🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان زمیـن و آسمــان را غــم گرفتــه بــه مقتـل فاطمــه ماتـم گرفتـه همـه امشب نماز شب بخوانیـد ولـی پشت ســر زینــب بخوانیـد 🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان بگــرد ای آسمــان بـا آه و نالـــه به صحراگم شده طفل سه ساله ز اشک دیـده صحـرا را بشوییـد گــــل خو نیــن زهــــرا را بجوییــد 🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان همه گل های زهــرا گشته پرپر ز تیــر و نیـزه و شمشیر و خنجـر زنـد مـرغ دلـم امشب پـر و بــال گهی در علقمه،گاهی به گودال 🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان شب فریاد وسوز واشک وآه است محمّـــد در کنـــار قتلگــاه است 🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده چقدر خورده زمین و  گمان کنم که بُریده و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد رسید موقعِ غارت  برای پیرهن آمد ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن حرامی است و حرامی   حسین چشم تو روشن هزار دشمن و یک زن  همه برابر زینب به ناله گفت نخندید  به خاک و خون ننشانید به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید زد آنقدر زِ جگر داد  سوخت حنجرِ زینب "سری به نیزه بلنداست در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" رسیده ناقه* کجایی  امیر لشکرِ زینب
گریز به روضه ی صبح یازدهم السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله۰ تعالی فرجه الشریف آمدی در بین ما ، امّا تو را نشناختم هی زدی من را صدا امّا تو را نشناختم ای غریب فاطمه دائم کنارم بوده ای موقع درد و بلا امّا تو را نشناختم گر سراغم آمده ،بیماری صعب العلاج داده ای من را شفا امّا تو را نشناختم آمدم با صد امید و آرزوی وصل تو زیر خیمه ی عزا اما تو را نشناختم گاه بین گریه کن ها گاه با هر سینه زن خواندمت با هر نوا اما تو را نشناختم در شب جمعه برای دیدنت یابن الحسن آمدم کرب وبلا اما تو را نشناختم تا بیایی بزم ما خواندم کنار علقمه روضه ی دست جدا اما تو را نشناختم ..... گفت زینب: ای حسینم، آمدم در قتلگاه در میان‌ کشته ها امّا تو را نشناختم آمدم با آه بین لاله های پرپرت پرپر از دست جفا ،امّا تو را نشناختم دفن بودی زیر سنگ و خنجر و سرنیزه ها بود جسمت آشنا اما تو را نشناختم رأس تو بر نیزه ها رفت و تن صد چاک تو بین مقتل شد رها اما تو را نشناختم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @babollharam
4_6032623931960067501.mp3
1.4M
🔘🔘9⃣1⃣1⃣🔘🔘 ☑️بنداول دوباره روضه روضه ی اسارته دوباره روضه از وقوع غارته دوباره روضه روضه ی جسارته دوباره روضه .... ببخشن سادات نا نجیبا رسیدن ببخشن سادات خلخالارو دزدیدن ببخشن سادات گوشا رو می دریدن ببخشن سادات ..... اجرک الله صاحب الزمان برا مصیبتای عمه جان وقتی رو نیزه رفت سر حسین رفتن به سمت خیمه زنان آه و واویلا من الکرببلا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند دوم دارم می سوزم با دله غرقه به خون دارم می سوزم توی شام غریبون دارم می سوزم از آتیش و تازیون .... دارم می سوزم شده سهم ما رنج و داغه کربلا شده سهم ما سوختنه تو خیمه ها شده سهم ما سیلی های بی هوا شده سهم ما ..... شد تن بچه ها پر آبله از خار و شلاقا و سلسله شدیم اسیر این حرومیا سنان و ضجر و شمرو حرمله 😭 آه و واویلا مِن الکرببلا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بند سوم دارم می سوزم بی قرارو مضطرم دارم می سوزم غرق خون برادرم دارم می سوزم افتادی برابرم دارم می سوزم پناهه خواهر ببین دسته بستم و پناهه خواهر ببین حاله خستم و پناهه خواهر بازوی شکستم و پناهه خواهر حرمله پیشه چشمای رباب«س» می خنده رو زمین می ریزه آب قاتل تو رسیده رو به روم دست من و می بنده با طناب آه و واویلا مِن الکرببلا ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• .@babollharam