eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوی برتر با چادرش قیامت عظما رقم زده بانویِ برتری که جهان را بهم زده در علقمه علم به زمین زَد برادرش در شام و کوفه اوست که حالا علم زده با«یاحسین»گفتن خود عشق می کند او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده غم های او چو کوه بلند است و اُستوار با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده زینب عفیفه ایست که در راه عفتش معجر نداده، بوسه به دست قلم زده از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او.. در کربلای خونِ خدایش قدم زده! ای«ملتمس»قیام خدا زنده شد از او، او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Moghadam-Shab1Fatemieh11390[03].mp3
12.59M
باز فاطمیه سجاده ی غم بازه شور – شب دوم فاطمیه اول 1390 باز فاطمیه سجاده ی غم بازه دل مرثیه میسازه از غربت زهرا باز فاطمیه آتیش به دل افتاده خون نغمه به سر داده از غربت زهرا امان از سوزِ غم ها میان کوچه تنها امان از ناله ی زهرا فصل عزای مادر شد اُم اَبیها پرپر شد ماه عزای حیدر شد ... امون امون ، ای دل ای دل ... باز فاطمیه باز غصه ی اون سیلی یاسی که شده نیلی ، میخ در و مادر باز فاطمیه شمعی که زده سوسو دست میگیره به پهلو ، وای از دل دختر امان از گوش پاره فقط با یک اشاره پُر از خون زخم گوشواره چشای کم سوش پُر خونه فصل نگاهش بارونه انگاری مادر مهمونه ... امون امون ، ای دل ای دل ... باز فاطمیه باز اشکای پنهونی باز پیراهن خونی ، وای از دل زینب باز فاطمیه وقت نماز مادر از خواب میپره دختر از ناله ی یا ربّ دلم خون از بلا شد مدینه کربلا شد دوباره تازه غم ها شد همیشه یادت میمونم برا حسینت میخونم به یاد زینب مجنونم ... امون امون ، ای دل ای دل ... سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا زنان مهاجر و انصار به عیادت می آیند!👇 ✅بعد از جریان هجوم به خانه امام علی(ع) حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) به دلیل صدمات و لطمات وارده، در بستر بیماری ای که منجر به شهادتشان شد، قرار گرفت و در این مدت زنان مهاجر و انصار به عیادت ایشان می رفتند. حضرت زهرا(س) در جمع آنان شروع به سخن کرده و دلائل عدم حمایت مردان آنها را اعلام نمود و آنان را از وضعیت آینده ی خویش با خبر ساخت. 👤اولین کسی که به عیادت آن حضرت(س) آمد، اُمّ سَلَمه بود. ایشان از حضرت(س) پرسید : 📋《کَیفَ اصبَحْتِ عَن لَیلَتِکِ یَا بِنتَ رَسُولِ اللهِ(ص)؟》 ♦️ای دختر رسول خدا(ص)، شب را چگونه صبح کردی؟ حضرت(س) فرمود : 📋《اَصْبَحْتُ بَیْنَ کَمَدٍ وَ کَرْبٍ، فُقِدَ النَّبِیُّ وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ، هُتِکَ وَاللهِ حِجَابُهُ! مَنْ اصبَحَتْ اِمامَتُهُ مَغصْوَبَه عَلی غَیرِ ما شَرَعَ اللّهُ فِی التَّنزیلِ و سَنَّهَا النَّبِیُ فِی التَّأْوِیلِ وَلَکِنَّهَا اَحْقَادٌ بَدْرِیَةٌ وَ تِرَاتٌ اَحُدِیَّةٌ کَانَتْ عَلَیْهَا قُلُوبُ النِّفَاقِ مُکْتَمِنَةً لِاِمْکَانِ الْوُشَاةِ》 ♦️صبح کردم در حالی که حزن و اندوه قلبم را فرا گرفته، به سبب از دنیا رفتن پیامبر(ص) و ستمگری به وصی پیامبر(ص)، حجاب علی(ع) را هتک کردند [کنایه است از جسارت به حضرت زهرا(س)]؛ همان که امامتش را غصب کردند، بر خلاف آنچه که خدا در قرآن نازل کرده و پیامبر(ص) در سنّت خود بیان فرموده بود. سبب این کار کینه هایی بود که از بدر از علی(ع) به دل داشتند و انتقام و طلب خون هایی که در اُحد ریخته بود. این منافقان دشمنی علی(ع) را در دل هایشان پنهان داشتند. 📋《فَلَّمَا اسْتُهْدِفَ الْاَمْرُ اَرْسَلَتْ عَلَیْنَا شآبیبَ آثَارِ مِنْ مَخِیلَةِ الشِقَاقِ فَیَقْطَعُ وَتَرَ الْاِیمَانِ مِنْ قَسِیِّ صُدُورِهَا وَ لَبِئْسَ عَلَی مَا وَعَدَ اللَّهُ مِنْ حِفْظِ الرِّسَالَةِ وَ کَفَالَةِ الْمُؤْمِنِینَ اَحْرَزُوا عَائِدَتَهُمْ غُرُورَ الدُّنْیَا بَعْدَ اسْتِنْصَارٍ مِمَّنْ فَتَکَ بِآبَائِهِمْ فِی مَوَاطِنِ الْکَرْبِ وَ مَنَازِلِ الشَّهَادَاتِ》 ♦️و آن گاه که خلافت را گرفتند و به هدف رسیدند، یکباره، ابر اهلِ شقاق بر ما باریدن گرفت و بلا بر ما فرو ریخت. بند کمان ایمان از سینه های آنان بُرید و آنچه دل هایشان می خواست، به سبب غرور دنیا به ما آزار کردند. اینها همه به جهت آن بود که علی(ع) پدران آنان را در نبردهای سخت و در منازل شهادت کشته بود.(۱) بار دیگر جمعی از زنان مهاجر و انصار برای عیادت ایشان آمدند و حضرت(س) در بخشی از سخنان خویش خطاب به آنها فرمود: 📋《اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ، قالِیَةً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ!》 ♦️به خدا در حالى صبح کردم که از دنیاى شما متنفرم، مردان شما را دشمن مى شمرم، و از آنها بیزارم. آنها را آزمودم و دور افکندم، و امتحان کردم و مبغوض داشتم. و در ادامه فرمود : 📋《..ﻭَﻣَﺎ ﺍﻟّﺬﻯ ﻧَﻘَﻤُﻮﺍ ﻣِﻦْ ﺍَﺑِﻰ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ(ع)؟ ﻧَﻘَﻤُﻮﺍ ﻭَﺍﻟﻠّﻪ‏ِ ﻣِﻨْﻪُ ﻧَﻜﻴﺮَ ﺳَﻴْﻔِﻪِ ﻭَﻗِﻠّﺔَ ﻣُﺒﺎﻻﺗِﻪِ ﻟِﺤَﺘْﻔِﻪِ ﻭَﺷِﺪّﺓَ ﻭَﻃْﺄَﺗِﻪِ ﻭَﻧَﻜﺎﻝَ ﻭَﻗْﻌَﺘِﻪِ ﻭَﺗَﻨَﻤّﺮُﻩُ ﻓﻰ ﺫﺍﺕِ اللهِ》 ♦️ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﻴﺢ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﭼﻪ ﻋﻴﺒﻰ در ﺍﺑﻮﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ(ع) دیدند؟ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻴﺐ ﻋﻠﻰ(ع) ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﺮّﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺑﻰ‏ﺍﻋﺘﻨﺎﻳﻰ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺿﺮﺑﻪ‏ﻫﺎﻯ ﻣﺮﮔﺒﺎﺭ ﻭ ﺧﺸﻢ ﺳﺮﻛﺶ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺧﺪﺍﺳﺖ.(۲) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۵۶ ۲)نهج الحياة دشتی، صص۱۰۰ـ۱۸۰، ح۵۷ حضرت سلام الله علیها @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ا ﷽ ا 💠 💠 💎 ثمره میهن‌دوستی 🔻امام علی علیه السلام: عَمُرَتِ البُلدانُ بِحُبِّ الأوطانِ ❇️ کشورها با میهن‌دوستی آباد شده‌اند. 📚بحارالأنوار: ۷۸/۴۵/۵۰ •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen @yaraliagham
ا ﷽ ا 💠 💠 .ا💎 ۱ .ا🔻امام رضا عليه السلام می فرمایند : .ا🔹لا وَرَعَ أنفَعُ مِن تَجَنُّبِ مَحارِمِ اللهِ والکَفِّ عَنْ أذَی المُؤمِنِینَ واغْتِیابِهِم🍀 .ا🔸هیچ پرهیزی سودمندتر از دوری از گناهان و خودداری از آزار مؤمنان و غیبت کردن از آن‌ها نیست.🌸 .ا📚 میزان الحکمه، حدیث 21652 •┈┈••✾••┈┈• با باشیم تقوی یعنی :انجام واجبات و ترک گناهان @azizamhosen @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گریه‌ی عشاق برای هم است سینه‌شان تنگِ صدای هم است آنچه دلِ ایل مرا می‌بَرَد گیسویِ در باد رهایِ هم است عاشق و معشوق یکی می‌شوند عشق در این بزم بجایِ همه است هرچه که دارند به هم می‌دهند هرچه که دارند به پای هم است یک شبه تا قرب تو را می‌بَرَد عشق پَرِ قرب خدای همه است عشق اگر نغمه‌ی روز و شب است هرچه که  دارد همه از زینب است بر تنِ این دشت که باران نشست نور دمید و تبِ طوفان نشست تا به ابد هیچ پشیمان نشد آنکه سر راهِ کریمان نشست دید که در پای علی عاشقیم بر سرِ ما مرغِ سلیمان نشست راه نشان داد و دلم پر گرفت رفت نجف گوشه‌ی ایوان نشست مژده‌ی جبریل چه بود از شعف حمدِ خدا بر لبِ سلطان نشست گفت که پیغمبرِ عشق آمده حضرتِ زهرای دمشق آمده اینکه شده خاک تو از احترام قامت عشق است علیه‌السلام گرچه ندیدند تو و سایه‌ات سایه‌ی تو بر سرِ ما مستدام ملتفتِ بابِ تو پیغمبران ملتمس نافله‌هایت امام مجمع انوارِ جلال و جمال جلوه‌ی ذاتیِ خدا را تمام خادمِ تو حضرت باب‌الحسین چادرِ تو زینتِ بیت الحرام مُلک و مَلک مات خروشِ تو است بیرقِ عباس به دوش تو است پیش پرت سِیرِ سماوات هیچ بین دلت جز حرم ذات هیچ پیش نمازِ شبِ خاکیِ تو هرچه که طامات و عبادات هیچ پیش تو و هدیه‌ی قربانی‌ات خیریه و خدمت و خیرات هیچ آنهمه طوفان که ندیده است نوح پیشِ قد عمه‌ی سادات هیچ هرچه که غم دیده زمین و زمان پایِ غمِ پیر خرابات هیچ آمده‌ای کوفه پشیمان کنی شام به یک صاعقه ویران کنی نامِ تو را ای دلِ دریا سرشت در وسط معرکه باید نوشت حضرت زهرایِ پس از فاطمه ای نفست بیت علی را بهشت زنده‌ی تو هفت حرم های ما خاک درت مسجد و دیر و کنشت هم حرمت هم حرم کربلا ساخته شد از دلِ ما خشت خشت من بفدای قلم شاعری آنکه از الطاف نگاهت نوشت: "خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بُوَد در برِ دُختِ علی قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را نتوان دست بست" تا که نیافتد به رویت آفتاب بر سر نیزه سر عباس هست بر جگرت قبل حسینت زدند آنهمه تیغی که به یکجا نشست قطره‌ی خونی که به دوشت چکید از سرِ بر نیزه ، دلت را گسست تا به ابد بر سر خود می‌زند چوبه‌ی محمل که سرت را شکست سنگ از این ، چوب از آن خورده‌ای جای همه زخم زبان خورده‌ای * دوبیت از استاد موسوی گرمارودی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذات حق است فقط قدر و بهای حسنین راه قرب به خدا چیست؟ لقای حسنین در حسینیه موحد شدنم کامل شد بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین بی برو برگرد تلافی بکند هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن جان مادر پدرم هم به فدای حسنین کاش دستم برسد تذکره های حسنین تا کنم طوف بهر رضای حسنین دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود دست خالی من و لطف و عطای حسنین بارها گفت نبی این دو پسر جان منند این همه ظلم نبوده است سزای حسنین هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند کاش امسال بمیرم به عزای حسنین وقتی خدای عزوجل از نمِ خاک وجود شیعه‌ی سرشت یک گوشه از دل همه را گذاشت یک گوشه از دل همه نوشت
سلام الله علیها بند1⃣ عاشق ها باده به کف مهمون شاه نجف دُر نایاب اومده بیرون از قلب صدف به استقبالش اومدن ماه و خورشید مدینه پُر از شور و امید نبی تو نگاش برق شمشیر حیدر و دید میگرده علی دور سرش میخنده شبیه مادرش با شادی دوتا برادرش میخونن یا زینب عقیله العرب بند2⃣ باز امشب شاده علی از غم آزاده علی تو گوشش داره حسین میخونه نادعلی اومد واسه ارباب ما یار و یاور اومد که باشه مثل لشگر برای حسین همسفر باشه توی خطر زینب اومده مبارکه انقد خاطرش عزیزه که عالم با همه ملائکه میخونن یا زینب عقیله العرب بند3⃣ عالم شد روشن از این خورشید پرده‌نشین میخونه بالا سرش لالایی روح الامین اومد توی ظلمت شب صبح روشن پُر از گله باز باغ و گلشن گداها در خونه‌ی زهرا صف میکشن اومد فاضله‌ی عالمه اومد فاطمه‌ی فاطمه دارن تو آسمونا همه میخونن یا زینب عقیله العرب شعر‌وسبک:محمدجواد ابوتراب‌زاده
علیها سلام بند1⃣ بنت الکرم اومد خوش به حال نوکرهاش امشب چقدر عیدی میگیرن از باباش تو این همه ما هم اسممون ردشه ای کاش اومد با نگاهی که تسلی عشقه آینه دار کوثر که تجلی عشقه اون محترمی که متولی عشقه مولاتی ای لطف ذاتی باب حاجاتی عمهٔ ساداتی زینب مولاتی نور مشکاتی زهرا مرآتی اعظم آیاتی زینب بند 2⃣ فضل و کمالاتش نقل محفلهای ماست ذکرش راه حل همه مشکلهای ماست ختم کلام اینکه صاحب دلهای ماست یا زینب کبری سرود مولودیشه لبخند کریمش مث آب رو آتیشه راضی بشه از ما خدا هم راضی میشه یا زینب بی همتا زینب آتینا زینب نائبةالزهرا زینب یازینب مردآسا مرحبا زینب صدیقه ی اُخری زینب بند3⃣ خورشید نگاهش چقدر گرمی داره سائل به همین یک نگا دلگرمی داره از گهواره آخه مگه چش بر میداره آدم تو مقامش متحیر میمونه الحق که زبون همه قاصر میمونه این دردونه مثل یه جواهر میمونه نایابی صاحب القابی اولی الالبابی خواهر اربابی زینب نایابی اعلا جنابی فصل الخطابی باعث اعجابی زینب شعر: احسان نوری سبک: مهدی زهدی
سلام الله علیها بند1⃣ امشب شده ذکر لب من یا عقیله دستم به پر چادر زینب دخیله اومد مریم مقدس طاها دختر بهشتی بابا نور چشم حضرت زهرا جوشید چشمه ی پاکی و نجابت اومد بانی کرامت و رحمت ردخور نداره دعاهامون امشب وقتی رسیده موقع اجابت مولاتی یا زینب بند2⃣ سرچشمه ی ایمان و عبادت رسیده سرلوحه ی ایثارو شهادت رسیده اومد الگوی فدایی های عشق آینه تمام نمای عشق پیچیده صدای پای عشق اومد کسیکه زینت باباشه اونکه تموم هستیه داداشه اهل آسمون گهواره گردونش روزی زمین بنده خنده هاشه مولاتی یا زینب بند3⃣ الگوی حجاب دخترامون توهستی همراه ولایت تاپای جون تو هستی ایوب پیش صبرتو زده زانو شدی با فتنه ها رو در رو خم نیاوردی تو به ابرو مهرو شرف و دلداگی زینب مردونگی و ایستادگی زینب آی دنیا بدون تا محشر میمونه تفسیر زن و آزادگی زینب مولاتی یا زینب شعر و سبک:
ع هیچکی مثل حسین تو دنیا هوامو نداشت دورم که خالی شد اون فقط محلم گذاشت بذر عشقش رو تو دلِ منِ ویرونه کاشت ای سایه ی بالا سرم،من تو رو می‌خوام بخدا که تا نفس دارم،من تو رو می‌خوام حسین به جان مادرم،من تو رو میخوام حسین،آروم جونم(۳ هیچکی مثل حسین دل منو شیدا نکرد هیجا مثل حرم دل گرفتمو وا نکرد نوکر جز کربلا زندگیشو پیدا نکرد الهی قربونت برم،کربلا می‌خوام به ناله های مادرم،کربلا می‌خوام شب و روزم شده حرم،کربلا میخوام حسین،آروم جونم(۳ هیچکی مثل حسین تو قتلگاه تنها نبود وقتی که بی حیا موی سرش رو گرفته بود میگن که اومدش مادری با روی کبود می‌گفت یه عده نانجیب ،آبش ندادن حسینو تشنه کشتنش،خاکش نکردن غریب و خسته میزدن،کی گفته مردن حسین،آروم جونم(۳ ✍️
یا زینب س السلام ای همه ی دار و ندار حیدر السلام ای که شدی دلبر و یار حیدر السلام ای گل صد برگ بهار نبوی السلام ای گوهر عشق و تبار علوی به خداوند قسم زینت بابایی تو زینبی یک کلمه محشر کبرایی تو عطر پاک نفست عطر خوش یاس بُود که علی بر نفس یاس در احساس بُود کلبه ی عشق علی با تو تماشایی شد دمبدم شاعری ام از تو مسیحایی شد آنقدر صاعقه ی چشم تو نور افشان است که دل تار من از نور شما تابان است ای که از روز ازل در تب و در تاب شدی چه حدیثی به تو گفتند دُر ناب شدی تو بزرگی و در این قافیه ها جایت نیست خس و خاشاک زمین منزل و ماوایت نیست آسمان هم بشود نام شما باز کم است پر جبریل امین هم بکند ناز کم است در حسینیه دل نام تو انشا کردم چشم دل را به رخ زینبی ات وا کردم گفتم امشب که سر سفره ی تو مهمانم رونمایی دهم از شعر دل دیوانم خواستم شعر دلم را به رهت هدیه کنم و گریزی بزنم کرببلا گریه کنم تو در آنروز که در شام اقامت کردی با قیامت همه دیدند قیامت کردی دختر فا طمه ی فاضله ی یاس کبود مثنوی های دلم سوی تو آمد به سجود ،،عکس روی تو چو در آینه ی جام افتاد دل من هم به سر زلف تو در دام افتاد،، شعرهایم به ره صبر تو تسلیم شدند همه در محضرتان حالت تعظیم شدند واژه ها تا که رسیدند به تو خم گشتند در نهانخانه ی قلب تو محرم گشتند مادرت موی تو می بست و گل افشان می کرد کربلا گیسوی تو باز پریشان می کرد زینبی هستم و از تاب و تبت می گویم از نماز سحر و ذکر شبت می گویم ما در این بزم اگر یار مقرب هستیم همه مدیون دعای شب زینب هستیم چادر خاکی مادر نرود از یادم ،،آید هر دم غمی از نو به مبارکبادم،، شانه بر گیر ز مادر که به بالا نبرد شانه اش درد کند شانه نه حالا نبرد با حسین و تو دلم غرق عبادت باشد نام این شاعر گمنام به یادت باشد جعفری
1_2198559564.mp3
352.2K
ذکر ملائک شده قدر و تبارک ولادت عمه ی سادات مبارک دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد به چشم آل عبا،گریه شادی آمد گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو فیض ببرن مدافعان حرم تو یا زینب از این،عطا و کرم تو فیض ببرن مدافعان حرم تو فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد @babollharam
1_2162493737.mp3
304.6K
به روی دست علیس،دخت بی قرینه از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه زینب کبریٰ اومد زینت مولا اومد وارث صبر علی مرجع عظمیٰ اومد زینب کبری مدد....... هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه ذوالفقار حیدره کوثری از کوثره خواهرودخت امام شوکت پیغمبره زینب کبری مدد... بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه فاطمه رو ،مه جبین دختر ِ حِصن ِحَصین یک نخی از معجرش رشته ی حبل المتین زینب کبری مدد...... @babollharam
دلی که سوخت با حال خراب آتش نمیگیرد که این میخانه با جوش شراب آتش نمیگیرد خس و خاشاک آوردند دریا را بسوزانند حرامی ها نفهمیدند آب آتش نمیگیرد اگر آتش گرفت این در به گرمای وجود توست کدامین چوب پیش آفتاب آتش نمیگیرد سرِ دست علی با اشک چشمان حسن تر شد اگر از شرمِ زهرا این طناب آتش نمیگیرد اگر قرآن جهنم را روایت می کند یعنی به این آتش نوشتن ها کتاب آتش نمیگیرد زمانی کعبه را آتش زدند و همچنان قبله است اگر چادر بسوزد که حجاب آتش نمیگیرد دلت را مشت مشت انگار در دستاس میریزی دلش سنگ است اگر این آسیاب آتش نمیگیرد در این بستر از این پهلو به آن پهلو تو میسوزی تو میسوزی چرا این رخت خواب آتش نمیگیرد چرا دائم گل نیلوفرت در غنچه میماند چرا رویت کبود است و نقاب آتش نمیگیرد تو که میسوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمیگیرد کنار نامه ی اعمال من این شعر پیوسته است اگر روح و تنم روز حساب آتش نمیگیرد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
___ روضه ی کوچه خودش اندازه ی صد سال حرفه روضه های فاطمیه حرف تازه کم نداره گریز روضه ی امشب همین باشه که زهرا تو این عالم یه سنگ قبر کوچیکم نداره کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم روضه های فاطمیه دیگه روضه خون نمی خواد صدای در بیاد خودش یه دنیا روضه میشه گریز روضه سمت در و دیوار رفته امشب بازم سادات ببخشند من که شرمندم همیشه آتیش بگیره دستی که آتیش کشیه بود درو بشکنه دست وپایی که شکسته بار شیشه رو کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
در بگو دیوار بشنوه این روضه رو صد بار بشنوه ضربان قلب محسن و خدا کنه مسمار بشنوه تو خونه ریختن بی اجازه منو ببخشید روضه بازه اومده فضه واسه تشییع جنازه گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر گر گرفته چادر فاطمه وای مادر به زمین که می خوره فاطمه وای مادر نفسش می بره فاطمه وای مادر اونی که آتیش تو مشتشه یه لشکر از هیزم پشتشه یه جوری زد که در بشکنه فاطمه تو خونه اش کشته شه چادر زهرا رو زمینه کی فکر می کرد که تو مدینه فاطمه پهلوش بشکنه حیدر ببینه پشت در انقده فریاد زدن وای وای وای مادر و تا که در افتاد زدن وای وای وای سر مادر حسین داد زدن وای وای وای وای وای وای ...... اینا می خوان زهرا خسته شه تا دستای مولا بسته شه تو کوچه ها قنفذ اومده اون چیه که توی دستشه تا ریخت گواه این مصافه سند برا این اعترافه کشتن زهرا گردن ضربه غلافه کوچه ها عجب شده مقتلی وای وای وای فاطمه رسید به مولا ولی وای وای وای زدنش جلو چشای علی وای وای وای وای وای وای...... گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شانه ی ضرب دیده اش نگذاشت موی او را دوباره شانه کند باید انگار جای بازوی خود مادرش شانه را بهانه کند زینب از دست های لرزانش خوب فهمید هُرم آتش را مادرش زیر لب چنین می گفت با تو هم اینچنین زمانه کند اشک ها شان برای هم زیباست کربلا و مدینه ای بر پاست زینب افتاده است یاد غلاف مادرش یاد تازیانه کند آن زمانی که دید آتش را آستین در دهان گذاشت ولی خوب فهمید روز عاشورا خیمه ها را عدو نشانه کند درب آتش گرفته سویی بود روی دیوار جای خون مانده با وجود هجوم خاکستر خانه را او چگونه خانه کند حرف های علی و زهرا هم خود چنان روضه ایست مکشوفه آن زمانی که فاطمه می گفت تشیعش را علی شبانه کند علی اصغر یزدی
رد خونست که بر پیکر این در مانده مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده گرد و خاکست که بر چادر مادر مانده غم عالم به سرم ریخت ،امان از کوچه همه ی بال و پرم ریخت ، امان از کوچه آنقدر سوخته که چادرش از سر افتاد دست بر شانه ی من بود که مادر افتاد بضعه افتاد ، همه جان پیمبر افتاد دردسر بود که در خانه ى ما شر افتاد گره افتاده به این کار،امان از کوچه خم شده حیدر کرار ، امان از کوچه مانده خاکستر در ، روی پر و بال اما مانده در گوش من آن شورش و جنجال اما یاد آن قد خم و آن تن بی حال اما چادری که شده در معرکه پا مال اما بدتر این بود نه با پا ، که با سر افتاد تا به روی کمر مادر من در افتاد مانده نجوای شب و روز منو این کوچه مانده این آه جگر سوز من و این کوچه آتش و دود غم افروز من و این کوچه حسرت مادر دیروز من و این کوچه تکه تکه شده ام ، قحطی مرگست خدا میکشد آه مرا ، کوچه جدا ، مرگ جدا آسیابست که امروز سرش خلوت شد یا تنوری که برایش غم نان حسرت شد گریه در روزن چشمان همه دعوت شد بوی مادر به لباس تن من عادت شد سخت تر میگذرد ثانیه ها بی مادر شده دلگیر همه خانه ى ما بی مادر هیچ داغی بجز این داغ مرا پیر نکرد بين موهای حسن این همه تأثیر نکرد یل خیبر شکنی را نه زمین گیر نکرد گریه چشمان مرا از غم تو سیر نکرد آن سه تا بانی دردند ، امان از کوچه چه جفاها که نکردند ، امان از کوچه نرگس غریبی