eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بیشه از سیطره‌ی شیر بهم ریخته بود لشگر از غیرتِ شمشیر بهم ریخته بود چشمهای غضب آلود  نَفَس می‌گیرد دشت از ضربِ نَفَس‌گیر بهم ریخته بود مثل این بود زمین لرزه به شام اُفتاده کوفه با نعره‌ی تکبیر بهم ریخته بود یک سوار آمده بود و همه رَم می‌کردند دشمن از صاعقه‌ی تیر  بهم ریخته بود مرتضی بود حسن بود ولی لب تشنه کربلا با دو سه تصویر بهم ریخته بود آب بر دامنِ او چنگ زد و گفت بنوش آب از غصه‌ی تقدیر بهم ریخته بود دست در آب فرو برد فرات آتش شد آب از سوز لبِ آبِ حیات آتش شد @hosenih ناگهان داغ ، رقم خورد بمانَد بَعدَش  به زمین ماهِ حرم خورد بماند بَعدَش داد زد حرمله از دور چه چشمی دارد تیر را تا که زدم خورد بماند بَعدَش همه سر درد گرفتند میانِ خیمه به سر او که عَلَم خورد بماند بَعدَش آبرویش همه از مَشک چکید و بر مَشک خونِ آن دستِ قلم خورد بماند بَعدَش این عموجانِ حرم بود که هِی کم می‌شد قامتش زود بهم خورد بماند بَعدَش تا که اُفتاد زمین موقعِ مشعلها شد راهِ دشمن به حرم خورد بماند بَعدَش وایِ من دادِ حرم  دادِ حرم  در آمد یک برادر به سرِ چند برادر آمد @hosenih خیز از خاک بگو تا کمرم را چه‌کنم تو که راحت شده‌ای من جگرم را چه‌کنم موقعِ آمدنم حال رُبابم بد بود بعد این وضع بگو که پسرم را چه‌کنم مادرم آمده اینجا که مرا جمع کند پدرم از نجف آمد  پدرم را چه‌کنم پا مکش رویِ زمین دشت نگاهت نکند جانِ من هلهله‌ی دور و برم را چه‌کنم از رشیدیِ تو در راه کمی ریخته است بازویت را چه‌کنم چشمِ ترم را چه‌کنم مَشک اُفتاده ، زمین پُر شده ،  سر پاشیده یک نفر هستم و صد درد سرم را چه‌کنم قطعه قطعه شدی و قطعِ یقین می‌بیند از مدینه بخدا اُمِ‌بَنین می‌بیند @hosenih سر کنار تو نَهَم یا به حرم سر بکشم که سرِ دخترکانم دو سه معجر بکشم قول دادی که بیایی و برایم بد شد حال شرمندگیِ مادر اصغر بکشم من بزرگ حرمم آب ندارم باید... پیشِ این قوم رَوَم منت لشگر بکشم َتا که زینب نرسیده به تماشای تنت زود باید به رویت چادر مادر بکشم به زمین دوخته‌ای مزرعه‌ی تیر شدی چند صد تیر چگونه همه از پَر بکشم وای خاصیت این  تیرِ سه‌شعبه این است باید از پشتِ سرت از طرف سر بکشم خورده‌ای تیر از اینسو و از آنسو پیداست این که بالایِ سرت تاب ندارد زهراست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدایت را شنیدم‌ گریه کردم بسوی تو دویدم گریه کردم تمام‌ پیکرت تیر سه پر بود تنت را تا که دیدم گریه کردم * رکاب‌ انگار‌ بر‌ پای تو پیچید میان خیمه آوای تو پیچید رباب و خواهرت را هم‌ زمین زد عمودی که به موهای تو‌پیچید * به پای ناله ادرک اخایت دلم‌ لرزید از سوز صدایت نبوس این دستهایم را عزیرم خجالت میکشم از دستهایت * ببین‌ پایم دگر قوت ندارد برادر مرده جز غربت ندارد به تو سربسته میگویم اباالفضل حرم بعد از تو امنیت ندارد @dobeity_robaey فاطی عالی
همین که نامِ بلندش کنارِ من پیچید میان هر دو جهان اعتبارِ من پیچید شهاب هر چه رَها شد به جانِ خویش خرید زِ بَس که ماهِ حرم در مَدارِ من پیچید قرار بود خرابش کند اَمان نامه چه لحظه ها به خودش در کنارِ من پیچید! همین که رفت، نشستم به رویِ دست زدم خدا به خیر کند! کار و بارِ من پیچید دخیلِ طفل رباب، مرا نشانه گرفت همین که تیر به مَشکِ نگارِ من پیچید سرش که ریخت سَرِ شانه اش،به دنبالش... صدایِ گریه یِ بی اختیارِ من پیچید سَرِ عمود سرش را به هر طرف می بُرد زِ بَسکه رفت و به گیسویِ یارِ من پیچید گَهِ فُرود که برگشت، علّتش این بود رِکابِ اسب به پایِ سوارِ من پیچید کنار علقمه وقتی رویِ زمین افتاد صداش بیشتر از انتظار من پیچید شکستنش کَمَرَم را شکست و جار زدند قدم،قدم، خبر اِنکسارِ من پیچید! /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 @AliakbarLatifian
ببین تیر سه پر خوردی ابالفضل ببین آخر نظر خوردی ابالفضل چی کار کردن باهات سرو رشیدم مگه چندتا تبر خوردی ابالفضل ببین که قامتت سقا بهم ریخت تمام هیبتت سقا بهم ریخت الهی بشکنه دست کمون دار نظام صورتت سقا بهم ریخت @hosenih نمی تونم ببوسم رو تو عباس نکش روی زمین بازوتو عباس یه لشکر ریخت سرت ای لشکر من تموم دشت داره بو تو عباس چقد بد شد کمین خوردی ابالفضل عمود آهنین خوردی ابالفضل با این تیری که تو چشماته سقا چه جوری پس زمین خوردی ابالفضل بیا خوش و قد و بالا شو ابالفضل تو این صحرا تو دریا شو ابالفضل بلند شو لشگری چشمش به ماهاست چقد خواهش کنم پاشو ابالفضل دیگه زخم سرتو جمع نمیشه ببین چشم تر تو جمع نمیشه نه لشکر دارم و نه یک عبایی ببخشم پیکر تو جمع نمیشه بدم چی من جواب دخترم رو چطور آروم کنم من خواهرم رو تموم غصه م از الآن همینه به کی بسپارم آخه این حرم رو.... @hosenih پاشو نگذار یاسم ارغوان شه پاشو نگذار قد من کمان شه پاشو ای غیرتی نگذار سقا جلودار حرم شمر و سنان شه..... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بعد يك عمر كه با بودن تو سر كردم حال بايد تک و تنها به حرم برگردم من به لبخند سرِ صبح تو عادت دارم پس نخور غصه شبيه تو رشادت دارم @hosenih من بميرم اگر اين عشق هلاكم نكند سايه ات را ز سرم كاش خدا كم نكند دشمنت از دل گودال اگر زد سنگم تو بمان خيمه خودم ميروم و مى جنگم با تو هستم پسر فاطمه! خواهش كردم از كنارم نرو مثل همه! خواهش كردم طاقتم نيست ببينم سرت افتاد زمين اينقدر آه نكش، خواهرت افتاد زمين خواهرم، عاطفه ى خواهريم را چه كنم؟ پيرهن بافتهء مادريم را چه كنم؟ @hosenih ديدم از دور كسى چكمهء خود پا مى كرد زير حلقوم تو را شمر تماشا مى كرد حاضرم رو بزنم، چنگ به رويت نزنند موى خود را بكنم، پنجه به مويت نزنند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک شکار و آنهمه صیاد فکرش را بکن یک نفر غمگین بقیه شاد فکرش را بکن دست و پاهایی کبود و گیسوانی سوخته این وسط هم در بیاید باد فکرش را بکن @hosenih عین آن تیری که سقا را زمین گیرش نمود خورد زیر حلق یک نوزاد فکرش را بکن تازه بعد از اینکه لشکر از از دل گودال رفت ریش و قیچی دست شمر افتاد فکرش را بکن با چه اوضاعی به استقبال زینب آمدند سنگ میزد کور مادرزاد فکرش را بکن یک طرف آیینه‌های حضرت زهرا اسیر یک طرف اما یزید آزاد فکرش را بکن @hosenih آه میزد پیش چشم بچه ها با خیزران تازه بعدش فحش هم میداد فکرش را بکن روضه یعنی چشم در چشمان زین العابدین می کشد میخواره ای فریاد فکرش را بکن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کفنش خاک زیر پایش بود غسل او خون زخم هایش بود لشکری رد شدند از رویش نیزه ها می رود به پهلویش @hosenih همه بر شمر اقتدا کردند تیغ ها با تنش چه ها کردند می رود چشمه چشمه خون ز تنش غیر مشتی نمانده از بدنش زخم ها بی حد ست در تن او نیزه ها می شکست در تن او عرش را آه مادرش برداشت چکمه ای پا به سینه اش بگذاشت @hosenih بر روی خاک جا به جا می رفت روی دستان نیزه ها می رفت ناله اش بین دست و پا گم شد بدنش زیر سنگ ها گم شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیشِ چشمِ سرخ گونت صبح و شامی نیست نیست بر لبت جُز واحسینایَت کلامی نیست نیست میرسی بر روضه اما ما نمی‌فهمیم حیف ای دریغا که نصیبِ ما سلامی نیست نیست @hosenih داستانِ کوفه از بی معرفت‌ها پا گرفت بی بصیرت،بر سلام ما دوامی نیست نیست دیده‌ام در پایِ ما عمریست غیرت داشتی تا تو آقایی کنی چون ما غلامی نیست نیست   ما که شرمنده شدیم از لطف های مادرت منصب پروانگی‌ات کم مقامی نیست نیست @hosenih آه تاسوعا ، نَفَسهایِ تو ما را آب کرد گفت بی تو غیرِ کوفی غیرِ شامی نیست نیست بعدِ تو اهلِ حرم را آه با هم می‌زنند بعدِ تو عباس اینجا احترامی نیست نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غروب بود که آهسته دوره ات کردند غروب بود که از هر طرف کمین خوردی غروب بود که نایی به پیکر تو نماند غروب بود که از اسب بر زمین خوردی غروب بود که در پیش چشم اهل حرم به زیر هجمه‌ی تیغِ سپاه می رفتی یکی عبای تو را،آن یکی رَدای تو را... کشان کِشان به تهِ قتلگاه می رفتی @hosenih بگو دروغ شنیدیم..،آب خوردی حسین بگو ز فرط عطش هِی نرفته ای از حال بگو "سنان" به لب خشک تو لگد نزده بگو که نیزه به حلق‌ات نرفته در گودال میان گودیِ گودال گیر کردی حسین تمام بند به بندِ تن‌اَت گُسست آخر عصابه‌دست..،محاسن‌سپیدی آمده بود... چنان به صورت تو زد..،عصا شکست آخر هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه دُرُست لحظه ی آخر که مادر تو رسید تو مانده بودی و شمر و دوازده ضربه به پیش مادر پهلو‌شکسته ی تو حسین شکسته‌بال تو را بی حیا زمین کوبید میان کاکُل تو پنجه را فرو می برد وَ چند مرتبه راس تو را زمین کوبید چِقَدر وقت گرفت است ذبح تو از شمر... تمام این همه مدت تو دست و پا زده ای به زیر ضربه ی خنجر..،سنان به خولی گفت: شنیده مادر خود را فقط صدا زده ای به جان پیرهن کهنه ی تو افتادند لباس پاره ی تو دست این و آن افتاد تن تو زیر سم مرکب عَدو له شد سر بُریده ی تو بر سَرِ سِنان افتاد @hosenih پس از تو پای حرامی به خیمه ها وا شد نگاه حرمله ها بر رباب‌ها افتاد به دستِ پستِ هزاران حرام‌لُقمه..،غروب ز آیه های حریم‌ات نقاب ها افتاد غروب بود که شمر از تن تو دست کشید غروب بود که در خیمه ی زنان آمد غروب بود که انگشت های تو..،ای وای غروب بود که از راه ساربان آمد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این ریشه ی عشق است از دل کندنی نیست بالاتر از فهم است پس فهمیدنی نیست @hosenih هرکس دلش گیر است یکجایی به هرحال من که دلم این روزها ام البنینی ست با اینکه اصلا زاده ی ام البنین است آشفته تر از فاطمه امشب زنی نیست این خانواده کلهم نور اند، يك نور پس بچه ی این پنج تن که ناتنی نیست در شهر ما نامش به روی ارمنی هاست هرچند این باب الحوائج ارمنی نیست ما با فرات کربلایش قهر کردیم چون بعد او این آب ها که خوردنی نیست @hosenih تیری که به مشکش زدید عباس را کشت دیگر نیازی به عمود آهنی نیست شعر از گروه " " © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تمام عالم این شب ها پریشان ابالفضل است دلم تنگِ نشستن زیر ایوان ابالفضل است مسیر قرب می خواهی، برو از شارعُ العباس صراط مستقیم حق، خیابان ابالفضل است شفاعت کار زهرا باشد اما در صف محشر به دست حضرت مرضیه، دستان ابالفضل است @hosenih به او ام البنین درس ادب آموخته، آری ادب ریزه خور حُسنِ نمایان ابالفضل است صد و سی و سه بار از دل بخوان باب الحوائج را تمام روزی عالم از احسان ابالفضل است نمی دانم چه دینی دارد اصلا ارمنیِ شهر همیشه ، مسلمان ابالفضل است به جز این خانه نشناسیم، همه مدیون عباسیم هر آن کس سینه زن گشته است مهمان ابالفضل است نه تنها ذکر خاکی ها سخن از عبد صالح شد میان عرشیان صحبت از ایمان ابالفضل است فدای بچه های فاطمه بودن، مرام اوست کفیل زینب است و حرمتش جان ابالفضل است رقیه دارد آرامش، سر دوش ابوفاضل دم لالایی اش ترتیل قرآن ابالفضل است @hosenih نشد تنها گذارد لحظه ای حتی حسینش را فدایی اش شدن، همواره پیمان ابالفضل است وفاداریِ او را جستجو از مشک آبش کن نظر کن بر روی آن، جای دندان ابالفضل است ابالفضلی ترین مرد جهان مهدی موعود است امام عصر ما، پاره گریبان ابالفضل است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 باز هم مرغِ دلم کرده هوای کربلا باز پیچیده سرم عِطرِ فضای کربلا باز می خواهد دلم دارالشفا ی کربلا باز می خواند مرا گلدسته های کربلا می زند بوسه به خاکِ با صفای کربلا می رسد از تربتش بوی گلاب و بوی سیب می رسد هر دم مشامم عطرِ گلزارِ حبیب کربلا باشد بهشت و قبٌَه ی شاهِ غریب از دلِ خاکش بر آید ناله ی ام یجیب جان فدای صحن و ایوانِ طلای کربلا کربلا و مرقدِ شش گوشه ی شاهِ شهید کربلا و آن علمدار و دو دستانِ امید کربلا و اکبر و آن قدِ رعنا و رشید کربلا و اشک و آهِ زینبِ گیسو سفید می رسد بوی عبیر از هر کجای کربلا ای خوشا آن سر زمین و دجله و آبِ فرات ای خوشا آن روضه ها و آن نسیم و رایحات از همه صحن و سرایش می وزد بادِ حیات ای خوشا یادِ حسین و کشتیِ کوی نجات شاکرِ آنیم بنا کرده بنای کربلا ای خوشا حالِ کسی که گشته زوٌار حسین کربلا شد زائر یاران و انصارِ حسین شد غلام و نوکرِ وادی دربارِ حسین سر نهاده بر ضریح و قبرِ خونبارِ حسین ذکرِ ایٌامش شده مدح و ثنای کربلا هستی محرابی امام حسین (ع) مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نظرت بر نمیگرده از منه نوکر حال ناخوشم منو باز میکنی بهتر همه جوره خوندم ازتو تاکه آروم شم تو فقط کردی حسین حرف دلو باور دست منو بگیر آقاجون این نوکر تو شده دلخون وقتی پای تو وسط باشه میشه دل دیوونم مجنون یا ابا عبدالله بند 2 تو خودت شاهد عا‌شقی من هستی کشیدی دوباره روی سر من دستی دل من به کربلا و حرمت نزدیک شد میکنم بااین همه عشقو جنون مستی وقتی که ضریحتو دیدم عاشقونه آقا باریدم من دوباره دل بی تابو سوی حرم تو پر میدم یا ابا عبدالله بند 3 با یه بغض توگلو ازتو میخونم عشق بده رخصت که به پای تو بمونم عشق رنگ تازه ای گرفته با تو این تقدیرم توشدی پناهم و تاب و توونم عشق من که بدون تو میمیرم با تو زیبا شده تقدیرم کافیه برای من عشقت دوریه تو میکنه پیرم یا ابا عبدالله شاعر مجید آقاجانی امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در تشنگی سراب به دردی نمی خورد تنها خیال آب به دردی نمی خورد حرفی بزن که اشک مرا در بیاوری این جام بی شراب به دردی نمی خورد باید به زیر نور بزرگان جلوس کرد در سایه آفتاب به دردی نمی خورد از این به بعد معطل این دل نمی شوم این خانه ی خراب به دردی نمی خورد از منظر نگاه شما جلوه دیدنی است عکس بدون قاب به دردی نمی خورد جان مرا بگیر ولی گریه را نگیر چشمه بدون آب به دردی نمی خورد چشمی بده که قلب مرا زیر و رو کند گریه مرا کنار تو با آبرو کند ما را به جز هوای شما پر نمی دهند ما را به جز برای شما سر نمی دهند بال وَبال مانع اوج است پس اگر بالم نمی دهند چه بهتر نمی دهند گاهی کنار دلبریت جبر لازم است دل را به اختیار به دلبر نمی دهند جبریل هم به قبه ی تو ره نیافته معراج را به غیر پیمبر نمی دهند آن جا که میل یار اسیری دلبرست در بند می روند ولی سر نمی دهند ایرانیان به هیچ بزرگ قبیله ای جز خاندان فاطمه(س) دختر نمی دهند تا زنده ایم ترک ولایت نمیکنیم با غیر آل فاطمه(س) وصلت نمیکنیم هر دیده ای به دیده ی گریان نمی رسد فصل خزان به فصل بهاران نمی رسد در بین گریه حاصل ما رشد می کند باران بدون سیل به پایان نمی رسد یک جا اگر تمامی خلقت گدا شود نقصی به آستان کریمان نمی رسد روزی ما کم است که مصحف نخوانده ایم عیب از کریم نیست که مهمان نمی رسد بفرست سمت دشت غلام سیاه را یک چند وقتی است که باران نمی رسد کیسه بدوشی تو اگر کار هر شب است این پینه های شانه به درمان نمی رسد ما مستمند کیسه ی خیراتی توایم ذاتاً فقیر آن کرم ذاتی تو ایم آقای من حریم تو از عرش برتر است با این که خاکی است بهشت معطر است عادت نموده ایم به این گنبدی که نیست حیف از حریم تو که بدون کبوتر است فرصت غنیمت است ابوحمزه ای بخوان امشب برای پاکی این قوم بهتر است با تربت حسین(ع) به تسبیح می رسیم این تربت حسین(ع) عجب بنده پرور است اول فدایی قدمت مادر تو بود پس مادرت به تو ز همه باوفاتر است تو یادگار فاطمه(س) بودی برای او حالا که شد فدای تو عالم فدای او یعقوب کربلا چه قدر گریه می کنی از صبح زود تا به سحر گریه می کنی یعقوب را که غصه ی یوسف شکسته کرد داری برای چند نفر گریه می کنی وقتی که چشم هات می افتد به معجری حق داری ای عزیز اگر گریه می کنی این طفل را به جان خودت آب داده اند دیگر چرا میان گذر گریه می کنی از صبح تا غروب فقط نیزه می زدند داری به قتل صبر پدر گریه می کنی چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده یعقوب کربلا چقدر گریه می کنی با دیدن اسیر کجا می رود دلت بادیدن فقیر کجا می رود دلت شاعر:علی اکبر لطیفیان امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اهل حرم ز تشنگي به سوز و آه و التهاب منتظرند تو خيمه ها منتظر يه قطره آب بيا بيا که از عطش غوغا شده تو خيمه ها بچه ها فرياد ميزنن عمو عمو واعطشا رفتي و پشت من شکست اي همه هست و بود من از غمت اي برادرم گسسته تار و پود من ساقي کودکان من عزيز و مهربان من گوهر بي نشان من شرر مزن به جان من حضرت عباس (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 منم عباس حسين ابالفضل عشق و احساس حسين ابالفضل -- ساقيم و کرببلا شده مي خانه ام خلق جهان پير و جوان همه ديوانه ام در نظر اهل وفا پير فرزانه ام گشته عمود آهنين تاج شاهانه ام لاله منم ياس منم من ابوفاضلم منطق و احساس منم من ابوفاضلم دشمن خناس منم من ابوفاضلم خلاصه عباس منم من ابوفاضلم -- نام من عباس بود پدرم حيدر است مادر من ام بنين خادم کوثر است وارث رزم آوريم قاسم و اکبر است قدرت بازوي من از بوسه حيدر است شير منم مير منم من ابوفاضلم يکه علم گير من من ابوفاضلم زينت شمشير منم من ابوفاضلم شاه جهان گير منم من ابوفاضلم -- منتقم فاطمه ام در پي فرستم پشت و پناه زينبم معني غيرتم هر يل ميدان نبرد ترسد از هيبتم حب حسين ابن علي شرف و عزتم کوفي بي دين و شرف من ابوفاضلم پور شهنشاه نجف من ابوفاضلم يکه يل وادي تف من ابوفاضلم مقصد و مقصود و هدف من ابوفاضلم -- حضرت عباس (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گرچه بیمارم و حالم ز دلم زار ترست ولی از پیکر من چشم تو بیمار ترست درد و غم با من و دل هست وفادار، اما با تن من غل و زنجیر وفادار ترست مهر بی مهر شده با من و می تابد سخت آسمان، سخت ز بیمار تو تب دار ترست گرچه دشوار بود راس تو دیدن بر نی دیدن قاتل خون خوار تو دشوار ترست آیه ی کهف، سزاوار لب پاک بود ولی از پاک لبان تو سزاوار ترست همه هستند فداکار در این راه اما از میان اسرا عمه فداکار ترست لاله ای نیست در این دشت که بی داغ بود ولی از چهر تو این داغ پدیدار ترست امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لاله سرخ شهادت تن تبدار من است چشمه فیض خدا چشم گهر بار من است حافظ خون پیام شهدای ره دین لب گویای من و دیده خونبار من است داغ یکدشت شهید و غم یک دشت اسیر این همه بار گران بر تن بیمار من است پای در سلسله ودست به دامان وصال دشمن از بی خردی در پی آزار من است دشمنم بسته به زنجیر ولی غافل از آن که بر انداختن ریشه او کار من است تا بر انداز یبنیاد ستم می جنگم اشک من منطق من حربه پیکار من است پرچم نهضت خونین شهیدان خدا گرچه بر دوش من و عمه افکار من است صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق سخت بیمارم و او باز پرستار من است آنکه در کرببلا بود انیس پدرم درره شام بلا مونس و غمخوار من است در کنار شهدا جان مرا باز خرید عمه ام بعد خداوند نگهدار من است خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد اشک طفلان زغمش شمع شب تار من است از غم اصغر و اکبر جگرم می سوزد آه از این غم که خداوندخبر دار من است در ره آل عیل عمر مؤید طی شد شاهد زنده من دفتر اشعار من است سید رضامؤید امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اجر من پیش خدا غم بخرم بیش تر است اینچنین است که غم در جگرم بیش تر است باطنا سود برای من و امثال من است ظاهرا در طلب تو ضررم بیش تر است بیشتر گریه کنم بیش ترم می گیرم بیشتر گریه کنم پس گهرم بیش تر است آتش بیشتری سنگ دلم می خواهد چند روزیست که حجم حجرم بیش تر است لشکر بیشتری از مژه آوردم پس پیش شاه دو سرایم ظفرم بیش تر است طفل را جای بده گوشه ی آغوش خودت حال من گریه ی من بین حرم بیش تر است صبح ها سوی تو سیر و سفرم بیش تر است صبح ها از سر کویت خبرم بیش تر است صبح ها بیشتر از حال دلت با خبرم می شود گفت سحرها هنرم بیش تر است صبح ها ناله ی من را بخرم بیش تر است صبح ها ناله ی من را ببرم بیش تر است بهر تو بیش ترین گریه ی من در حرم است گریه ی مادرت از بیش تر اَم بیشتر است جعفر ابوالفتحی امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 كوچه های مدینه و بوی زخم های تنی كه می آید چشم های سپید یعقوب و بوی پیراهنی كه می آید مرد سجّاده ای كه درك نكرد هیچ كس آیه ی مقامش را در هیاهوی شهر كوفه نداد هیچ كس پاسخ سلامش را تا عزاداریش شروع شود دیدن شیرخواره ای كافی ست تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشواره ای كافی ست وقت افطار كردنش هر شب تا كه چشمش به آب می افتاد تشنگی ضریح لب هایش یاد طفل رباب می افتاد من نمی دانم این كه خاكستر چه به روز سر امام آورد زیر زنجیر، پیكر زردش معجزه بود اگر دوام آورد گیرم از دست كوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه كند؟ گیرم از دست كوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه كند؟ تا كه این مرد قافله زنده ست حرفی از طفل كاروان نزنید پیش این مرد گریه، جانِ حسین حرفی از چوب خیزران نزنید شاعر: علی اکبر لطیفیان امام سجاد (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 می ریزه اشک دو دیده از چشای غرق خونت یه بار دیگه نگاه کن به دادش نیمه جونت ادرک اخاگفتی تنها یارم ادرک اخا گفتی علمدارم آه برادرم == کسی که با تیر کینه چشم نافذت رو بسته قامت برادرت رو توی علقمه شکسته ان کسر ظهری ای سردارم ان کسر ظهری علمدارم آه برادرم م.رجبی حضرت عباس (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
🥀آموخته ایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را ای کاش که آب کربلا می آموخت آن روز ز چشمت آبرو داری را 🏴فرارسیدن تاسوعای حسینی، روز یقین و وفاداری بر همه ی آزادگان جهان تسلیت باد. مداحی‌های مخصوص ماه محرگ👇 t.me/joinchat/Aqy7jTubEo6mIpDTt64u4g
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•یابن شبیب گریه کن.. / و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج محمد رضا طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یابن شبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن شبیب ذکر لبش بود آب آب یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون سر ز تن او بریده شد یابن شبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن شبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن شبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن شبیب ترک روی آیینه دیده ای جای سم ستور به یک سیه دیده ای یابن شبیب گریه بجز داغ او نکن این حرف را به پیش کسی بازگو نکن ناموس جد مرا روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو نکن یابن شبیب تیغ به حنجر کشید شمر با کام تشنه از تن او سر برید شمر چند جا ابی عبدالله زینبُ آرام کرد که حتی کار از دست مادرش زهرا نمیومد کار از دست امیرالمومنینم نمیومد پیغمبرم نمیتونست آرومش کنه .. وقتی قنداقه رو آوردش مادر دست پیغمبر داد هر کاری کرد دید زینب آروم نمیشه دست باباش داداش حسنش اومد ابی عبدالله دوید مادر میشه منم خواهرمُ بغل کنم .. همچین که بغلش کرد نمیدونم در گوشش چی گفت یه مرتبه گریه زینب تموم شد .. شاید بهش گفت حالا زوده برای گریه کردن .. یه جاهم امشب بود عمه‌ی سادات وقتی شنید داداش داره اینطور میگه یا دَهر اُف لک ... انقدر گریه کرد .. گفت بشین قربونت برم زینبم بشین جد من از من بهتر بود رفت .. بابام از من بهتر بود رفت .. مادرم از من بهتر بود کشتنش .. داداشم همینطور گفت آره اما هر کدومشون رفتن گفتم خدا سایه‌ی حسینُ رو سرم نگه داره .. همه‌ی دلخوشیه من .. من آروم نمیشم حسین .. گفت داداش امشب فقط مقابل من بشین نگاهت کنم .. اشاره کرد دست ولایت به قلب زینب .. امشب یه جا هم فردا وقتی اباعبدالله باهمه خداحافظی کرد نوبت زینب شد دید دوباره زینب بی قراره کجا داری میری‌ حسین؟!.. مارو دست کی میسپاری ؟!.. علمدارت که کشته شده .. علی اکبرت که قطعه قطعه شده .. دور تا دور ما حرامی ها هستن .. اینجا هم دست ولایت اشاره کرد آروم شد .. گفت میخوای بری برو قربونت برم زینب فدات بشه برو اما چند گام ذوالجناح بیشتر برنداشت یه وقت دید یه صدای ناله میاد مهلاً مهلاً یابن الزهرا حسین .. برگشت خواهرم قربونت برم مگه نگفتم تو خیمه بمون .. چرا داداش امر تو اطاعت کردم اما دست خودم نبود .. گفت قربونت برم چی میخوای بگی بگو؟! گفت داداش اون لحظه آخر مادر منو بغل کرد گفت کربلا نیستم پسرمُ یاری کن عوض من .. اون لحظه‌ی آخر زیر گلوی حسینمُ ببوس .. زینب داره زیر گلو رو ببوسه اما هنوز نمیدونه چرا مادر گفت زیر گلوشُ ببوس .. تا اون لحظه ای که اومد بالای تل زینبیه دید نانجیب خنجرُ روی حنجر داداش گذاشته .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net فاطی عالی
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است بیراهه نرو ساده ترین راه حسین است از مردم گمراه جهان راه مجویید نزدیکترین راه به الله حسین است 🔸فرا رسیدن ایام تاسوعا و عاشورای حسینی را به تمام شیعیان جهان تسلیت می‌گوییم -------------- ☑️اولین نفر از قم با خبر شوید اخبارموثق |جذاب |فوری قـم👇 💢 http://eitaa.com/joinchat/1031798786C1a8f8517c9
تنها شدی و لشکر خونخوار می رسد بوی سقیفه و در و دیوار می رسد از زخم های سوخته ی بی شماره ات حسی شبیه لحظه ی مسمار می رسد @hosenih با مادرم بگو که دختر پرده نشین تو از کربلا به کوچه و بازار می رسد ** ای یادگار مادر پهلو شکسته ام من بی دفاع، خسته کنارت نشسته ام هستند قاتلان تو همخون دوّمی ای کشته ی جنایت ملعون دوّمی گودال سرخ پر شده از عطر سیب تو رفته به نیزه صورت شیب الخضیب تو از موی تو نشانه در انگشت شمر بود دیدم محاسن تو که در مشت شمر بود این زلف را که خاک بر آن لانه کرده است یادش به خیر مادرمان شانه کرده است از تو لب و سر و دهن از داغ سرخ شد از من تنم به ضربه ی شلاق سرخ شد از من زمان غارتمان سر شکسته اند از تو به نعل تازه چه پیکر شکسته اند بس تیر و نیزه ای که به جسمت شکسته اند ذبح تو را همه به تماشا نشسته اند ناچار می شوم که رهایت کنم حسین فکری برای خیمه و غارت کنم حسین @hosenih از من سر تو فاصله دارد چه ها کنم با کینه ای که حرمله دارد چه ها کنم آیا به خواهر تو اسیری روا بُود؟ با لشکری که بد دهن و بی حیا بُود ای وای من زمان خداحافظی شده ای پاره تن زمان خداحافظی شده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e فاطی