eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.3هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
قامت محراب ، بی زهرا قدی رعنا نداشت بی قنوت فاطمه ، حتی نماز احیا نداشت لیلة القدری که در قرآن (وَ ما اَدراکَ) شد مصطفی فرمود : معنایی بجز زهرا نداشت هیجده سالش برابر گشته با شصت و سه سال ورنه مولامان امیر المؤمنین همتا نداشت نیروی احمد نمادش ذوالفقار حیدر است لیک جز نیروی کوثر ، نیرویی مولا نداشت از خصوصیات او ام ابیها بودن است این فضیلت را که دختر داشت ، خود ، بابا نداشت خالقش انسیة الحوری خطابش می کند یعنی از زهرا فرشته تر در این دنیا نداشت بی تولّای علی کار رسالت ناتمام بی ولای فاطمه حتی غدیر امضا نداشت هیچکس چون فاطمه یاریِ مولایش نکرد گر نبود ، اسلامِ ناب مصطفی ابقا نداشت بی ولای مرتضی عالم جهنم بود وبس بی قیام فاطمه کرب وبلا معنا نداشت زینب الگویی چو زهرا داشت در کار قیام ورنه در کوفه چو مادر خطبه ای غرّا نداشت از درون کردند پیمان را تهی اهل نفاق گر نبودی خطبۀ زهرا ، برائت جا نداشت گرچه اقدامش فُرادا بود ، کوتاهی نکرد بی جماعت هیچکس ، نهضت چو او بر پا نداشت پرچم دین شد به آن دستِ شکسته سر بلند غیر زهرا هیچ سرداری دگر مولا نداشت روز محشر گر خدا شافع قرارش می دهد یعنی از زهرا مقرّبتر در آن عقبا نداشت جبرئیلش اِذن می گیرد به هنگام ورود من نمی دانم چگونه حُرمتش اعدا نداشت!! شعله را افروختند و خانه اش را سوختند سینه بر در دوختند و چاره ای زهرا نداشت بانوی پهلو شکسته شِکوه از دردش نکرد زیر در ذکری بجز فریاد یا مولا نداشت نالۀ فضّه خذینی سِرّ او را فاش ساخت بر سر خود سایۀ مادر در آن غوغا نداشت محمود ژولیده @rozeh_1
در روزهای غم ، ... بفرمایید روضه در خیمۀ ماتم ، ... بفرمایید روضه از هر خیابان رد شدم دیدم نوشته بر روی یک پرچم ، ... بفرمایید روضه وقتی نبی تا حضرت مهدی می آیند مردم شماها هم ، ... بفرمایید روضه از این جوانی خیر می بینید مردم من خیرِ آن دیدم ، ... بفرمایید روضه وقت شروعِ مجلس است آماده باشید بعد از وضو نم نم ، ... بفرمایید روضه مداح دارد شعر میخواند چه پُر سوز از نخلۀ میثم ، ... بفرمایید روضه تا روضه های مادر سادات برپاست گرچه زیاد و کم ، ... بفرمایید روضه فرقی ندارد روضه ها ، چه هیأت ما چه مسجد اعظم ، ... بفرمایید روضه دیر است مجلس واردِ سینه زنی شد مداح داده دم ، ... بفرمایید روضه هم ، سایه ای شد کم ز بیت آل طاها هم قامتی شد خم ، ... بفرمایید روضه بر زخمهای سینۀ مادر گذارید با اشکتان مرهم ، ... بفرمایید روضه مهدی مقیمی @rozeh_1
همه خوابند، فقط چند نفر بیدارند چند تن جای همه دلهره و غم دارند داغ سنگین که شود، پیر شدن هم دارد خانه بی فاطمه، دلگیر شدن هم دارد هر که یک گوشه از این خانه عزادار شده است جای جایِ حرم فاطمه گلدار شده است خانه از بوی گل یاس معطر مانده روی دستاس رد پنجه ی مادر مانده سرخ شد پلک علی بس که جراحت می دید آسمان سوخت دلش وقت غروب خورشید آب می ریخت ولی آب دگرگون می شد نه فقط آب، دو تا چشم علی خون می شد داغ صدیقه به اندازه ی کافی سخت است وای بر بازوی او رد غلافی سخت است حق تعالی جلوی چشم جهان پرده کشید تا علی دست به بازوی ورم کرده کشید دست از غسل کشید و ولی الله نشست همه دیدند قد حیدر کرار شکست سر به دیوار زد و ناله زد از عمق وجود فاطمه کاش علی ثانیه ای زنده نبود داشت کل بدن شیر خدا می لرزید پیکر فاطمه را بین کفن می پیچید داغ ها را به دلش ریخت و مسکوت گذاشت بدنی ناحله را داخل تابوت گذاشت بچه هایی که ازین داغ سراسر دردند آستین بین دهان، گریه فقط می کردند بدنش را چه غریبانه ز خانه بردند طبق فرموده ی صدیقه شبانه بردند اشک، چشمان حسن را سر کوچه پر کرد یادی از خاکِ نشسته به روی چادر کرد یادش آمد وسط کوچه چه آمد به سرش بار شیشه به زمین خورد به پیش نظرش دست بر بند کفن، با دلِ پُر صبر گذاشت پدر خاک تن فاطمه در قبر گذاشت خوب شد تا که علی فاتحه بر فاطمه خواند خوب شد دفن شد این پیکر و بر خاک نماند خوب شد خنده به چشم تر اطفال نشد خوب شد هیچ کسی داخل گودال نشد خوب شد تشنه لبی ناله نزد وا عطشا وای از تشنگی تشنه لب کرب و بلا... محمدجواد شیرازی @rozeh_1
برای بردن داغی چنین خبر گرم است خبر رسیده به چیدن سرِ تبر گرم است اگرچه مادر خانه به بستر است ولی؛ تنور خانه سه ماه است بیشتر گرم است تنور خانه ی زهرا اگر که در سر ظهر تنور غصه ی حیدر ولی سحر گرم است نشسته اند ملائک به مکتب زهرا جهان به قصه ی دیوار و میخ سرگرم است چهل نفر بشود کل شهر، در عالم فقط علی ست که پشتش به یک نفر گرم است پسر به گرمی آغوش مادرش زنده است اگر چه تا ابد آغوش این پدر گرم است خبر رسیده که بعد از هزار و اندی سال بدون آتش و هیزم هنوز در گرم است مهدی رحیمی @rozeh_1
بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟ ابری سیاه مانده به روی قمر چرا از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا حرف دهان مردم شهر اینچنین شده حیدر خودش نیامده در پشت در چرا شش ماه انتظار من و تو به باد رفت افتاده از درخت وجودت ثمر چرا دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن خود را زدی عزیز علی در خطر چرا شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت در پیش من زدند تو را بیشتر چرا آخر برای مُردنم این روضه کافی است مادر زدن کنار نگاه پسر چرا مجتبی شکریان @rozeh_1
آمدم زهرا به بالینت ؛ که آرامم کنی از علی چهره مپوشان چادرت را سر مکن از علی پنهان مکن زخم سرو پهلوی خود با گرفتن رو زمن ؛ داغ مرا بیشتر مکن این وداع آخر است بانو بیا حرفی بزن باسکوتت جان من حال مرا بدتر مکن باز کن چشمان خود را کودکانت آمدند پیش چشم کودکانت چشم خود را ترمکن جان زهرا رنگ رویت رفته است بس کن دگر با دوچشم خیس خود بر سینه ام خنجر مکن التماست میکنم پیش علی بیشتر بمان جان زینب زود علی را بی کس و یاور مکن گر توانت نیست برو اما به هم قولی دهیم بچه ها با من تو هم فکر من ِ حیدر مکن رضاترابی گیلده @rozeh_1
ما نوکر و تحت نظر حضرت زهرا مشمول دعای سحر حضرت زهرا ما را بنویسید گدا ... یا که نه اصلا ... دیوانه ... وَ یا دربدر حضرت زهرا او مادر ماهاست ، همین است بولله پس ما همه دختر پسر حضرت زهرا فخرم همه این است ، که در مجلس روضه ... خوانند ، مرا کارگر حضرت زهرا بر چارقدش حضرت جبریل ، دخیل است این چادر مشکی ست ، پَر حضرت زهرا فرزند به بار آوَرَد همچون حسنینش این است کمی از هنر حضرت زهرا زهراست فقط تاج سر حضرت حیدر حیدر بشود تاج سر حضرت زهرا خاموش شود آتش جانسوز جهنم با قطره ای از چشم تر حضرت زهرا ای کاش ، که بودیم ، در آن روزِ دوشنبه در پشت همان در ، سپر حضرت زهرا این مصرع آخر شده حرف دل نوکر ایکاش که ما رم بخره حضرت زهرا 🖋رضا قاسمی @marsieha
🌻🌹 آشفته ام شبیه دلِ بی قرارها بی رنگ و روست، روی تمام بهارها از آینه نمی شود هیچ انتظار داشت وقتی نشسته است به رویش غبارها شیرینیِ وصال به قدر فراق نیست خسته نمی شوم من از این انتظارها این روزگار کفر مرا در می آورد وقتی که بی تو می گذرد روزگارها در شهر خویش بین همین کوچه ها تو را… نشناختیم اگر چه که دیدیم بارها اصلا قرار بود که جمعه ببینمت بازم گناه من زده زیر قرارها در راه انتظار تو رفتند زیر خاک… رفتند زیر خاک هزاران هزارها حالا که خلوت است حرم ، بعد اربعین ما را ببر زیارت شش گوشه دارها 🖋یاسین قاسمی @marsieha
|⇦•پُر از جنجال شیب قتلگاه .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام _ کربلایی نریمان پناهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● پُر از جنجال شیب قتلگاه .. گرفت دور جسمت رو یک سپاه تنت مونده رو خاکا بی پناه، حسین جانم .. نشسته قاتل رویِ پیکرت شده نیزه بارون دورو برت برای غارت ریختن رو سرت، حسین جانم .. نفس نفس زدی ولی حیا نکرد تو دست و پا زدی و اعتنا نکرد خنجرُ از روی گلوت جدا نکرد آه زدن .. تو رو قربه الی الله زدن آه زدن .. دوره کردن تو رو بی گناه زدن غریبِ من .. غریبِ من یا شیب الخضیب من غریبونه افتادی بی سرم میخندیدن لشکر دو رو برم تو رفتی و شد آواره حرم ، حسین جانم .. داری خبر با تازیونه زدنم شبیه پیکر تو زخمی تنم بمیره زینبت برات بی کفنم ، حسین جانم .. آه دلم .. با عصا میزدنت مقابلم آه دلم .. دیدن سرت رو نیزه قاتلم غریبِ من .. غریبِ من یا شیب الخضیب من ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آن روز که شیرین‌دهنی یاد گرفتیم در من یمت او یرنی یاد گرفتیم در عشق شکستیم و شکستن را هم از دندان اویس قرنی یاد گرفتیم @hosenih خون جگری هست اگر در غم ارباب یکجا ز عقیق یمنی یاد گرفتیم خونی است درون رگمان که سببی نیست خون دادن اگر هست، تنی یاد گرفتیم گفتند بیاموز حسینی شدنت را ما شور حسینی حسنی یاد گرفتیم در عالم ذر سینه‌ی ما را به غم آموخت ما در عوضش سینه‌زنی یاد گرفتیم @hosenih گاهی به خفا خواست بیاموزد از این عشق فریاد زدیم و علنی یاد گرفتیم شاگرد حسینیم که در لحظه‌ی مردن مانند خودش بی‌کفنی یاد گرفتیم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پس از بوسیدنت حالا تورا تنها بغل کرده تو را با اشک ، خواهر بین این تن ها بغل کرده برای آسمان کافیست این دردی که می بیند تو را دستان گرم پهنه ی صحرا بغل کرده @hosenih میان نخلها افتاده از پیکر جدا دستی که مشکی را کنار قامت سقا بغل کرده ولیکن اکبر این زیبا جوان اربا اربا را تمام دشت جای مادرش لیلا بغل کرده نمی ترسم بیافتد از سر نی سر , که می دانم سرت را بر سر نی حضرت زهرا بغل کرده @hosenih «الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها» وتشتی که خم میخانه را یکجا بغل کرده سرت در دامن دردانه و دلشوره ی خواهر بیا سر را رها کن عمه جان . . . اما بغل کرده ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ذرات دو عالم همه موقوفِ حسین است چشم همگان یکسره معطوفِ حسین است @hosenih بیداریِ اسلامیِ سر تا سردنیا بی شک اثرِ امرِ به معروفِ حسین است ⏭ در راه خدا همیشه باید کوشید از کوثر و زمزمِ ولایت نوشید @hosenih تا دین خدا زنده بماند باید مانند حسین ، چشم از جان پوشید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e