eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔷《اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمَنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ》🔷🔹 ✅امام علی(ع) درباره امام زمان(ع) فرمود : 📋《صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ》 ♦️صاحب این امر، آواره، رانده، تک و تنهاست.(۱) امام صادق(ع) در روایتی فرمود : 📋《يُنَادَى بِاسْمِ اَلْقَائِمِ(ع) فِي لَيْلَةِ ثَلاَثٍ وَ عِشْرِينَ وَ يَقُومُ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ اَلْيَوْمُ اَلَّذِي قُتِلَ فِيهِ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) لَكَأَنِّي بِهِ فِي يَوْمِ اَلسَّبْتِ اَلْعَاشِرِ مِنَ اَلْمُحَرَّمِ قَائِماً بَيْنَ اَلرُّكْنِ وَ اَلْمَقَامِ》 ♦️امام زمان(عج) در شب بيست و سوم به نام امام قائم در روز عاشورا قيام می كند و آن روزى است كه حسين بن على(ع) در آن كشته شده، گويا آن جناب را مي نگرم كه در روز شنبه دهم محرم در [کعبه] ميان ركن و مقام ايستاده است.(۲) و در این هنگام، پنج مرتبه ندا سر می‌دهد و می‌فرماید : 📋《أَلَا! يَا أَهلَ الْعَالَمِ!》 ♦️ای عالمیان! آگاه و بیدار باشید! و پنج ندا سر می دهد به اهل عالَم، بدون هیچ دستگاهی، و این ندای او به همه می‌رسد؛ به هر کسی و به لغت و زبان خودش! 📋《أَلَا يَا أَهلَ الْعَالَمِ! اَنَا الاِمَامُ القَائِمُ، أَلَا يَا أَهلَ الْعَالَمِ! اَنَا الصَّمصَامُ الْمُنْتَقِم، أَلَا يَا أَهلَ الْعَالَمِ! اِنَّ جَدِّيَ الحُسَينِ(ع) قَتَلُوهُ عَطشَانَاً، أَلَا يَا أَهلَ الْعَالَمِ! اِنَّ جَدِّيَ الحُسَينِ(ع) طَرَحُوهُ عُريَانَاً، أَلَا يَا أَهلَ الْعَالَمِ! اِنَّ جَدِّيَ الحُسَينِ(ع) سَحَقُوهُ عُدوَانَاً》 ♦️آگاه باشید! ای جهانیان که منم امام قائم! آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده! بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را تشنه کام کشتند! بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین(ع) را عریان روی خاک افکندند. آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین(ع) را از روی کینه توزی پایمال کردند.(۳) شیخ‌طوسی در کتاب امالی خود از امام صادق(ع) نقل می‌کند که آن حضرت(ع) فرمود : 📋《لَمَّا كَانَ مِنْ أمْرِ الْحُسَيْنِ‌ بْنِ‌ عَلِيٍّ(ع) مَا كَانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إلَى اللهِ وَ قَالَتْ: يَا رَبِّ! يُفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَيْن(ع)ِ صَفِيِّكَ وَ ابْنِ نَبِيِّكَ! قَالَ : فَأقَامَ اللهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ(ع) وَ قَالَ : بِهَذَا أنْتَقِمُ لهَذَا مِنْ ظَالِمِيِهِ!》 ِ♦️پس از شهادت امام حسین(ع)، ملائکه ناله کرده و گفتند : پروردگارا! با حسین(ع)، برگزیده‌ات و پسر پیامبرت(ص) این‌گونه رفتار نمودند! خداوند سایه قائم(عج) را به آنها ظاهر کرد و فرمود : به‌وسیله این (قائم)، انتقام خون او (حسین) را از ظالمان می‌گیرم.(۴) امام حسین(ع) خود در این باره در فرموده است : 📋《وَاللهِ لا یَسْکُنُ دَمی حَتّی یَبْعَثَ اللهُ الْمَهدیَّ(عج)》 ♦️به خدا قسم، خون من از جوشش نمی افتد تا اینکه خداوند مهدی(عج) را برای انتقام خونم برانگیزاند.(۵) وقتی امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به امام حسین(ع) می فرماید : 📋《فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفاً عَلَى مَا دَهَاكَ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاكْتِيَابِ》 ♦️صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم تا این‌ که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی‌ بمیرم.(۶) امام صادق(ع) می فرماید : وقتی امام زمان(عج) ظهور کند؛ 📋《يَقْتُلُ وَ اَللَّهِ ذَرَارِيَّ قَتَلَةِاَلْحُسَيْنِ(ع) بِفِعَالِ آبَائِهَا》 ♦️اعقاب كشندگان سيّدالشّهداء(ع) را به واسطه عمل آباء و اجدادشان، خواهد كشت.(۷) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای یوسف غریب، به کنعان نیامدی تنهاترین مسافر دوران، نیامدی   گویند بوی پیرهنت می‌رسد، ولی ما مانده‌ایم و وعدۀ خوبان نیامدی   دارد هنوز نسل جوان پیر می‌شوند طولانی است قصۀ هجران، نیامدی   خون حسین منتظر انتقام توست زینب تو را صدا کند از جان، نیامدی 👤محمود ژولیده   📚منابع : ۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۲، ص۳۶۱ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۷۹ ۳)إلزام الناصب یزدی حائری، ج‏۲، ص۲۳۳ ۴)امالی شیخ طوسی، ص۴۱۸ ۵)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۸۵ ۶)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱ ۷)كامل الزيارات ابن قولویه قمی، ص۶۳ @AsnadolMasaeb
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم... خجالتش این است «سلام می دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را بضاعتش این است» هنوز توبه نکرده، مرا خرید آقا محبت و کرم یار سرعتش این است به ذکر و نام قشنگش لبم شده شیرین تمام لذت فرهاد و خلوتش این است رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزه ی چای هیئتش این است به قطره قطره ی اشکم ملک خورَد غبطه که اشکِ روضه ی ارباب قیمتش این است شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست چه ها کند نظرش آنکه تربتش این است عجیب نیست که بدکاره هم شود زاهد که جذبه ی نظر یار، قدرتش این است محبتش ز ازل با گلم شد آغشته که ماجرای من و عشق قدمتش این است خوشا میان عزا جان دهم، همه گویند: غلام کویِ حسینیه قسمتش این است محمد جواد شیرازی @deabel
برای روضه خوانی ات آقا نه روضه خوان كافی ست نه چشم های بهاریِ این و آن كافی ست نه اشك ما وَ نه اشك تمامی دنیا نه گریه های بلند پیمبران كافی ست برای شرح كمی از عنایت تو به ما نه این حسینیه كافی ست نه زمان كافی ست برای این كه شوم عاقبت به خیر شما همین دو قطره ی اشكِ شده روان كافی ست برای گریه ی ما ذكر خیر «یا زینب» برای گریه ی زینب «حسین جان» كافی ست برای حلّ تمام حوائج عالم اگر كُنَد نگهی شیرخوارتان كافی ست دعای مادر پهلو شكسته ی زینب برای آمدن صاحب الزمان كافی ست دم از عذاب مزن صبح محشر كبری همین نیامدن كربلایمان كافی ست علی اکبر لطیفیان @deabel
هر کسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد سر به زیر قدم توست بها می گیرد پس چه بهتر سر ما نیز به پایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد وقت تو وقت شریفی ست ولی بین مسیر منتظر می شوی این قدر گدایی برسد بعد از این وقت کرم پشت در خانه مرو بگذار این دل ما هم به نوایی برسد ما هنوزم که هنوز است سر کار تواییم تا ببینیم که از تو چه عطایی برسد طلب ماست نداریم همین ما را بس اگر از مادر تو چند دعایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی ست به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد یا حسین است و یا ذکر شریف زینب اگر از ما به صف حشر صدایی برسد به پریشانی گیسوت قسم نزدیک است که به ما هم خبر کرببلایی برسد علی اکبر لطیفیان @deabel
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید تنورِ سرد کمی خاکِ شعله‌ور دارد کشید شانه‌ای و گفت شانه هم مادر برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد تو را به معجرِ خود پاک میکنم اما چقدر کُنجِ لبت لخته‌یِ جگر دارد هنوز جای تَرَکهای تشنگی پیداست هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد از این به بعد گلویت نمی‌چکد از نِی به بند آمدنش شعله هم اثر دارد به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد حسن لطفی @deabel
سجده گاه ملائک است اینجا یاکه گردیده قبله گاه نور در سکوت سحر به گوش دلم صوت قرآن رسد ز کنج تنور ای عجب مطبخ همین عصرم طور موسی شده در این دل شب بین داغی خاک وخاکستر شد لبی گرم ناله ی یارب کیستی ای سر بدون بدن خیره خیره شده نگاه تو در مناجات امشبت آمد بوی بی مادری ز آه تو قحط آغوشِ مِهر بوده مگر سر به خاک سیه گذاری تو تو یتیمی قبول ، مادر نه دختری خواهری نداری تو قاسم نعمتی @deabel
بود حیران دختری در خواب ناز دید اسراری در آن رویای باز دید بابا را به چشم پرگهر در میان مطبخی ببریده سر صاعقی آمد سوی کاشانه ای طور سینا شد تنور خانه ای هودجی همراه جبریل امین از جنان آورد زهرا را غمین آمدند از آسمان با شور و شین آسمانی ها به دیدار حسین آن خلیل ، آن نوح ، آن عیسی بود آن پریشان ، آدم ، آن موسی بود آشنا این ناله و این زمزمه است این پیمبر ، این علی ، این فاطمه است بود در مطبخ چه سوزان هیئتی رأس بابا داشت چندان هیبتی بر لب قاری چه آیاتی بود؟ کز نگاه انبیاء باران رود بود بر آن سر نگاه فاطمه عالمی را سوخت آه فاطمه حیدر از آوای زهرای بتول داشت احوالی پریشان و ملول احمد مختار بس رنجیده بود شانه اش لرزان ز اشک دیده بود حاضران از آه زهرا ناله دار حال مجموع ملائک بیقرار در میان آن همه امواج نور جای زینب بود خالی در تنور صبر هم آمد در آن مجلس به تنگ آدم آمد از بنی آدم به ننگ آنچه مخفی بود آنجا شد عیان آنچه اسرار است یکجا شد بیان روضه های کشف الاسرار حسین می دمید آنجا به محفل شور و شین آن یکی برخون حنجر می گریست وان یکی بر گونه تر می گریست دخترک چون دامن زهرا گرفت روی دامان رأس بابا را گرفت ناگهان از خواب خوش بیدار شد نیمه شب گویای آن اسرار شد ریخت چون اوضاع زندان را به هم عمه او را برد در آغوش غم محمود ژولیده @deabel
چقدر خیر دیده‌ایم از محبت حسین به روی شانه‌های ماست دست رحمت حسین زبانزد تمام عالم است مهربانی‌اش دل مرا که برده است؛ این عطوفت حسین! روایت است این که هر سحر فرشته می‌برد سلام صبح‌گاهی مرا به خدمت حسین شفیع روز محشر است آجر حسینیه به این بهانه که درآن شده‌ست صحبت حسین چه بهتر است با وضو میان روضه گریه کرد عبادت است گریه‌های بر مصیبت حسین رفیق! روضه‌خانه سنگر ولایت علی‌ست هزینه داده است شیعه پای هیئت حسین رضایت حسین باطناً رضایت خداست رضایت خداست باطناً رضایت حسین به یک نظر دل خراب را درست می‌کند خدا کند شویم شامل عنایت حسین نترس! ظرفیت برای حر شدن هنوز هست رسول ترک حر شده‌ست با هدایت حسین گناهکار دوتا قطره اشک بین روضه ریخت خدا هم از گناه او گذشت بابت حسین حسین بانیِ قبولِ توبه‌های آدم است همین هزار و چند ساله نیست قدمت حسین به گرد و خاک معجر سه ساله دخترش قسم برای دردهای ما دواست تربت حسین به حشر هم قدم که مینهد هنوز بی سر است قیامتی‌ست لحظه‌ی ورود حضرت حسین علی محمدی @deabel
امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود سر بریدۀ او در میان مطبخ بود چگونه بود که باید امامِ قرآنی تنور را کند از روی خویش نوررانی! چگونه بود که کوفه امام را نشناخت و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت! سَری که زینت اسلام و جان زینب بود چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را ز انبیاءِ ٱولوالعزم، بسته صف اینجا و تا فحولِ ملائک به گِرد خون خدا به سر زنان، همه اهل جنان عزادارند زمین و اهل همه آسمان عزادارند رسید در وسط آنهمه نوا و خروش أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود و جای زینب کبری در این سحر خالی نبود تا که ببیند چه حال و احوالی اگر چه دیدنِ رأس الحسین قسمت شد هِلال یک شبِ زینب به نیزه رؤیت شد محمود ژولیده @deabel
عجب هواى بدى داشت آن شب غم بار نفس به سينه ى زينب پر از تلاطم شد كسى كه جان على بود و چشم ساقى بود كنار اهل حرم در كنارِ مردم شد... گذشت هر چه كه بود و گذشت قصه ى غم همه به فكرِ غنيمت...به فكرِ خلخال اند چه آمده به سر اهل كاروان حسين؟ همه بريده بريده اسيرِ گودال اند.. ميان دشت سوارى به تاخت مى آيد چنان كه مركبش انگار پر در آورده عجب نهيب بدى مى زند بر آن مركب گمان كنم كه به همراه خود سر آورده.. شب است و آمده از يك سفر پر از قصه شبى كه بوده گمانم عروسىِ خولى براى همسر خود بى رقيب آورده ز دشت كرب و بلا تحفه هاى معقولى... براى همسر خولى چنان معما بود تنور خانه خدايا چقدر شعله ور است گرفت در بغلش آن سر منور را و گفت ارزش اين سر،سر از طلا و زر است عجيب در نظرش آمده سرى بى تن چقدر بر سر و رويش زد آن مظلوم نشست كنج حياط و گرفته زانوى غم رسيد در بر او قد خميده اى مغموم... و گفت همسر خولى كه كيستى بانو؟ بگو كه از چه نگاهت به ماتم و محن است؟ منم كسى كه بُوَد هر دو چشم پيغمبر سرى كه كنج تنور است سر حسين من است.. آرمان صائمی @deabel
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو @hosenih من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو @hosenih قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ روضه خوان زد به روضۀ گودال خنجر و حنجرت زبانم لال قلب اهل حرم همه محزون قلب زینب زِ درد مالامال صبح تا عصر آه و گریه ، گذشت حال اهل حرم به این مِنوال @hosenih میهمان بوده ای مگر نه ؟ ، چرا با عصا آمدند استقبال خیمه گاهت عجب شده غوغا قتلگاهت عجب شده جنجال نعل تازه دگر برای چیست نکند کشته ام شود پامال موج نیزه کجا تن بی سر تازیانه کجا تن اطفال شمر بالا نیامد از گودی گرچه خورشید رفته رو به زوال عاقبت قتلگاه خلوت شد تا که خوابید گرد وخاکِ جدال خواهری یک طرف نشست به خاک مادری رفت یک طرف از حال خواهری زد صدا أَ أَنتَ أَخی سوخت عالم ازین زبانِ حال کرد خولی برای شمر و سنان آرزوی قبولیِ اعمال @hosenih پیکرت بود و سر نبود آنجا زینبت ماند و آرزوی وصال ** تا که آخر ورودیِ کوفه شد سرت روی نیزه استهلال سه کلام و سه روضۀ مکشوف ... معجر و گوشواره و خلخال ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e