💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#مناجات_با_خدا_مناجات
پیمانه بلای مرا بیشتر کنید
روزی کربلای مرا بیشتر کنید
من پای صحبت (أرنی) ایستاده ام
هر چند (لن ترای) مرا بیشتر کنید
تا این که یک شبه ره صد ساله را روم
تاثیر (ربنای) مرا بیشتر کنید
در بطن درد، راز تکامل نهفته است
دوران ابتلای مرا بیشتر کنید
گاهی که از قضا و قدر خسته می شوم
سهمیه ی رضای مرا بیشتر کنید
بنده بدون خشیت و امید، بنده نیست
پس خوف من، رجای مرا بیشتر کنید
وقتی که از گناه دلم تیره می شود
اوقات روضه های مرا بیشتر کنید
با خستگی روح به جایی نمی رسم
پس لذت دعای مرا بیشتر کنید
تنها نگاه توست مرا می دهد شفا
لطفاً کمی دوای مرا بیشتر کنید
راه رسیدن به خدا، راه کربلا است
روزی کربلای مرا بیشتر کنید
شاعر : حسین ایزدی
مناجات با خدا
مناجات
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#مناجات_با_خدا_مناجات
چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید
هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید
من کمتر از گدای شب جمعه نیستم
خانه به خانه دست مرا در به در کنید
بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند
مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید
این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بی اثر کنید
باید برای سوختنم چاره ای کنم
این روزه روزه نیست برایم سپر کنید
العفو گفتنم که به جایی نمیرسد
ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید
در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند
پس زودتر امام رضا را خبر کنید
شاعر:علی اکبر لطیفیان
مناجات با خدا
مناجات
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_مدح
#مهدی_مقیمی
حیدر نسب و فاطمه سیماست رقیه
آرام دل عمه و باباست رقیه
دلتنگ رخ فاطمه کمتر شود ارباب
تا آینهء حضرت زهراست رقیه
جز او چه کسی لایق این جملهء زیباست
دردانهء یکدانهء مولاست رقیه
انگار خداوند به او داده جنان را
وقتی که روی شانهء سقاست رقیه
یک لحظه اگر نیست روی دوش علمدار
بر دوش علی اکبر لیلاست رقیه
گر طفل سه ساله است تو کوچک مشمارش
آثار بزرگیش هویداست رقیه
یک قطره ز دریای حسین است ولیکن
در نوع خودش وسعت دریاست رقیه
در سوریه تا صبح قیامت همه فخرش
همسایگی زینب کبراست رقیه
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_ولادت
#محمد_رسولی
امشب حسين سر زده نوري به خانه اش
ماهي كه سر گذاشته بر روي شانه اش
عشقش، بهانه اش، نفس عاشقانه اش
مينازد او چقدر به اين نازدانه اش
امشب شكفته است به بستان گل حسين
جانم فداي نغمه ات اي بلبل حسين
با يك نگاه لطف تو چيزي محال نيست
اين اعتقاد ماست به قرآن خيال نيست
باب الحوائجي و برايت مثال نيست
اين خانمي كه ديده ام عمرش سه سال نيست
عمري نمي شود بگذاريم نور را
وا كرده اي چقدر گره هاي كور را
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
#قاسم_صرافان
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی
بهار می رسد اما بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه ای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران گرفته است بشارت
از آسمان خراسان شنیده است ندایی
خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب
نمی رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
#اسماعیل_شبرنگ
آسمانی هست اما جلوه ی خورشید نیست
روز نو می آید اما روز نو که عید نیست
تا نباشی ناخوش احوالیم ، حوِّل حالَنا
تو بیایی عید می آید ، در این تردید نیست
چشم ها را شُسته ام تا جور دیگر بنگرم
زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست
حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟
آه مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست
هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد
قطره ی اشکم برایت غیر مروارید نیست
از خودت دورم نکن دورم کنی دق می کنم
کاش می گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست
از من ِ عاشق نیاز و پیشه ی معشوقه ناز
با دل هجران زده ما را به وصل امّید نیست
کاش می آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت
کاش می آمد جواب طعنه ی " دیدید نیست "
مُطمئنّم موسم خندیدن گُل می رسد
بعد از این شب های فتنه مُصلح کُلّ می رسد
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_سال_جدید
حجتالاسلام #سیدعلیرضا_شفیعی
عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟!
وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری
تا دیده شکوه دل دریایی ما را،
غم آمده تا ساحل ما موج سواری
تقدیر بر این است که در گوشه ای آرام
غم از پی غم هی بشماری بشماری
این سیل اثر گریه ی ماتمزدگان است
ای ابر بهاری چه بباری چه نباری
تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست
ای دل به همان زردی پاییز دچاری
ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک
ای سال نو آیینه در آیینه بکاری
در راه سواری است؛ خوشا آینه ی ما
برخیزد اگر از دل این جاده غباری
#سرود_میلاد_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
گل میباره از ، چشای
دُردونه ی مولا
آی گداها بیاید بریم
درِ خونه ی مولا
روز ازل ، خاک رهِ
ابوترابم کردی
با یه نگاهِ عاشق کُشت
خونه خرابم کردی
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
فرشته ستاره میریزن از آسمون
ستاره ها چراغ خونه های دلمون
ترانه ها روی لب هر پیر و جوون
یا رقیه
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
گل میباره از چشای
دُردونه ی ارباب
ای گداها بیاید بریم
در خونه ی ارباب
با نفساش شده
آرامش صدر حسین
زلف سیاش شب و روزش
شب قدر حسین
با جلوه هاش میون
چادر بدر حسین
مولاتی
عالم و آدم میدونه
ضربان قلبم میخونه
از جام می رقیه
دیوونه شدم دیوونه
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
رقیه ی اربابمون
خدای دلامونه
با سر انگشت کوچیکش
عالمو میگردونه
پشت نیگاش
هزار هزار آسمونه
با خنده هاش
دلای غمینو میخندونه
گوشواره هاش
ستاره ی شب غم هامونه
مولاتی
عمه صاحب زمونه
طاق دو ابروش کمونه
انگار که خدا به ارباب
داده یه گل یکی یدونه
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دیونه شدم از عشقت
دنیا اسیر میون
نگاه پر احساسش
این کیه که ناز میکنه
برا عمو عباسش
رو گونه هاش
جای بوسه های خواهرشه
گهواره هاش
عمو جون و داداش اکبرشه
قد و بالاش
چقدر شبیه مادرشه
مولاتی
اسمش معنی عشق
اعجاز صفای عشق
دل در بند رقیه
دختر خدای عشقه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
بهترین مداحی های روز
@qwehgm ⏪⬅️⏪
☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘
✋السلام_عليك_يا_اباعبدالله
نوکرت هستم و از نوکری ام دلشادم
(بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم)
گرچه این عشق پریشان و خرابم کرده
با تو باشم بخدا تا به ابد آبادم
گریه بر تو به همه گریه کُنان ثابت کرد
آدم از گریه برای تو فقط شد آدم!
نام تو بُردم و پا تا به سرم شیرین شد!
بی سبب نیست که دلداده تر از فرهادم
هستی ام نذر پدرمادرت و اولادت
به فدای تو پدر مادرم و اولادم
تا خدا ، بُرده مرا لطف کمت ، ثارالله
دست گیرم شده ای تا به زمین افتادم
از همان روز ازل آرزویم بوده حسین
که فنای تو شوم ، ای سبب ایجادم!
هر کجا حرف غمت شد،شده ام گریانت
در شلوغی قیامت نَبَری از یادم...
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
#حضرت_رقیه_س_ولادت
مینویسم بنام یا رزاق
تا بگویم کلامی از خلاق
خلقتی بس بزرگ و نورانی
در حریمِ عظیمِ انسانی
در حریمِ حرم، حریمِ حسین
مریمی دیگر از شمیم حسین
نفَسم حبس مانده در صدرم
چه بگویم ز لَيلةُ القدرم
@hosenih
شعرِ مدحِ رقیه ممکن نیست
وصف و شرحِ رقیه ممکن نیست
چون ز ماهِ مدینه می گویم
از زبان سکینه می گویم:
باز گلزارِ وحی گلشن شد
بامدادان مدینه روشن شد
چه خبر از سحر شده تا صبح
کوثری داده حق به مولا صبح
مرحمت بر طلایه داران شد
حرم اینک ستاره باران شد
چقدَر این ستاره دیدنی است
بوسه از ماه پاره چیدنی است
کیست این اَخترِ مدینه مگر؟
آمده دختر مدینه مگر؟
آری آری ملیکه آمده است
همترازِ عقیله آمده است
تابشی شد ز دخترِ خورشید
نوری از نورِ فاطمه تابید
شاهزاده است از پدر مادر
هم ز نسلِ گذشته تا آخر
شهربانو نشانه آورده
نوبرِ نازدانه آورده
بِینِ حضار همهمه آمد
دختری شکل فاطمه آمد
گفت زینب: فدای تو عمه
از ازل آشنای تو عمه
گفت عباس: مستِ زهرایم
من ز عطرِ رقیه شیدایم
گفت اکبر: فدای این کوثر
بوسه گیرم ز پای این خواهر
گفت بابا: فدات بابایت
ای بنازم به دست و پاهایت
گفت تاجِ سرِ ابوالقاسم
آمد آزاده ی بنی هاشم
زینتِ زینبین آمده است
رازدارِ حسین آمده است
باشد این حق، فقط برای حسین
مهبطِ وحی شد سرای حسین
نام او چون سلامِ قرآن است
و کلامش کلامِ قرآن است
هر که را هست، گوشِ دل شنوا
بشنود سوزِ آیه اَش ز نوا:
آیه های خدایی اَم بنگر
خود ز قرآن بخوان "فَلا تَقهَر"
خوب بشنو پیام طاها را
سوره ی امتدادِ زهرا را
که وجودم ز بسکه بالائی است
روحِ پاکم ز نفسِ زهرائی است
گر چه بیش از سه سال، عمرم نیست
رشدِ روحانی اَم، چو دختِ نبی است
نور من، نورِ عصمت اللهی است
قدرتم، قدرتِ یداللهی است
دینِ حق را به جان کنم آباد
شام را از ستم کنم آزاد
باز پرچم زنم به بام علی
سکه ی شام را بنام علی
با مدد از علی، به علمِ لَدن
بَرکَنَم کاخِ ظلم را از بُن
نیمه شب چون ز قافله مانَم
پایِ زخمی، پُر آبله مانَم
پس ترحم به سیرتم باید
هم نوازش به صورتم باید
@hosenih
ای عدوی سخیفِ بد آئین!
رحم کن بر یتیم، زجرِ لعین!
یاس را بی گنه مکن نیلی
بر یتیمِ حرم مزن سیلی
در پِی اَت، هر قدم که می آیم
مو مَکِش، من خودم که می آیم
گیسویم را کِشان کِشان کَندی
چقدَر دل به کُشتنَم بندی!!!
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_ولادت
بام هایند و کبوترهایشان
بال ها و قیمت پرهایشان
بیشتر شادند آقاهاي ما
وقت خوشحالی نوکرهایشان
منت گهواره ای را میکشند
عرشیان با سجده سرهایشان
برکت خانه است دختر داشتن
گفته اند این را پیمبرهایشان
بیشتر از اهل خانه میخرند
این پدرها ناز دخترهایشان
بین دخترها پدر ها دیده اند
در یکی رخسار مادرهایشان
دختر شاه اند عمو قربانشان
میدهد مژده به خواهرهایشان. ..
دختری آمد سراپا فاطمه
این رقیه خانم است یا فاطمه؟
@hosenih
در اصالت کیست طاها اینچنین؟
در جلالت کیست زهرا اینچنین؟
جلوه ای حیدر . نمایی ذوالفقار
مرتضا را کیست معنا اینچنین
دختر اینقدر آیینه شدن
جلوه شد زینب شدن را اینچنین
با همین چادر نماز کوچکش
ناز دارد پیش بابا اینچنین
بعد زهرا و پیمبر کس ندید
دختری ام ابیها اینچنین
با عمو انسی که دارد دیدنی است
کس نشد دلبر به سقا اینچنین
بین فرزندان اربابم فقط
او حرم دارد مجزا اینچنین
کهکشان عشق را دنباله است
این سه ساله عین هجده ساله است
@hosenih
یا رقیه گفتم و بهتر شدم
با رقیه آمدم نوکر شدم
در حقیقت روضه هایش کیمیا ست
خاک بودم تیره بودم زر شدم
من شب سوم پرستم تا ابد
سومین شب بود دیده تر شدم
سرنوشتم را چه دیدی شایدم
با رقیه وارد محشر شدم
کاش میشد در دفاع از مرقدت
مادرم میدید که بی سر شدم
یک عروسک نذر خانم کرده ام
هر زمان که سائل این در شدم
دختر ارباب دستم را گرفت
یا رقیه گفتم و بهتر شدم
بهتر از این نیست مارا میخرد
نوکران را پیش بابا می برد
@hosenih
او نمازی عارفانه بود و بس
لیلة القدری یگانه بود و بس
از همان اول که آمد ناز داشت
از ولادت نازدانه بود و بس
بر زمین هرگز نیامد پای او
او همیشه روی شانه بود و بس
لایق خوابیدنش گهواره نیست
روی دست اهل خانه بود و بس
تا عمو دارد نبیند آفتاب
سایبانش بی کرانه بود و بس
از همان اول که آمد زینت اش
گوشواری دخترانه بود و بس
او به ویرانه پرش عادت نداشت
او که مرغ آشیانه بود و بس
آبله چسبید زیر پای او
گمشده دیگر عروسکهای او
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_ولادت
دختری آمد از قبیله ی عشق
نذر راهش سبد سبد احساس
عالمی غرق شور لبخندش
کاشف الکرب حضرت عباس
جبریل آمده که از حالا
بین این خانه نوکرش باشد
پدر او حسینفاطمه و
ام اسحاق مادرش باشد
@hosenih
مادرش از عطا و لطف خدا
دختری ماهپاره آورده
عمه جان هم به یمن امدنش
دو عدد گوشواره آورده
صد ملک آمدند اینجا تا
از کف پاش بوسه بردارند
بین این خانه همهمه افتاد
نام او را رقیه بگذارند
ای برادر بیا نگاهش کن
حالتی بین چهره اش پیداست
به که رفته رقیه ؟ میبینی
چِقَدَر مثل مادرم زهراست
آمدی تا که باز بابایت
بین این خاندان پدر بشود
آمدی تا زشوق آمدنت
دیده ها عاشقانه تر بشود
ای فراتر ز هاجر و مریم
ای گل یاس شاخه طوبا
نازنین دختر عشیره عشق
نور پاک سلاله ی زهرا
از تماشای روی زیبایت
مرغ دلهای ما غزلخوان شد
تا زمینی شدی در این دنیا
آسمان خدا چراغان شد
کیستی ای همیشه دردانه
کیستی ای ستاره،ای مهتاب
ای فدای تو عالم امکان
نازدانه ی حضرت ارباب
هی بهانه نگیر ، عمه ببین
پیش قنداقه ی تو هرشب هست
از همین ساعت تولد تو
پیش تو تا همیشه زینب هست
@hosenih
تا همان لحظه های در کوفه
تا همان لحظه های کرب و بلا
تا اسیری ما و بزم حرام
تا همان جا که میبرند تورا
در کنارت همیشه میبینم
لحظه ها شور و حال عمرت را
و فدای حسین خواهی کرد
همه ی این سه سال عمرت را
شاعر: #امیر_فرخنده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e