eitaa logo
از "ما" نگاشت/مریم منصوری
269 دنبال‌کننده
32 عکس
9 ویدیو
2 فایل
تاملات درونی یکی از "ما" ارتباط: @mansouri_66
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺سلسله نشست‌های "حجاب از نگاه علم؛ نگرشی چند رشته‌ای"( آکادمی اخلاق‌پژوهی روشمند و انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی) ✅عنوان: حکمت بدن و حجاب ✔️دکتر مریم منصوری؛ پژوهشگر مطالعات زنان و دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) ⏰زمان: شنبه ۲۹ مهر؛ ساعت ۱۶ 👈آی‌دی ثبت‌نام: @Ethics_academy 🔶 https://eitaa.com/ethicssbu 🔶@azmanegasht
💠حکمت الهی قتل کودکان چیست؟ ✍ استاد حمید پارسانیا 🔸در فص موسوی کتاب «فصوص الحکم»، ابن‌عربی در مورد حکمت قتل کودکان توسط فرعون و نسبت آن با جامعۀ بنی اسرائیل بحث می‌کند. همانطور که می‌دانیم فرعون با خبر می‌شود که فرزندی خواهد آمد که قدرت او را متزلزل می‌کند. او هم برای جلوگیری از به دنیا آمدن موسی (ع)، فرزندان بنی‌اسرائیل را قتل‌عام می‌کند. اینجا سوالی که به وجود می‌آید این است که اگر عالم صحنۀ حکمت الهی است آیا این حادثه و قتل کودکان از باب تصادف است؟ زمانی هست که ما در سطح خرد مساله را نگاه می‌کنیم و فقط اراده، قدرت و اقتدار فرعون و ظلمی که انجام می‌دهد را ملاحظه می‌کنیم اما اگر در عالم همه جنود و کارگزار الهی هستند و از یک منظر الهی به مساله نگاه کنیم خود این امر هم در طرح حکیمانه الهی و نظام احسن نقشی ایفا نمی‌کند؟ ابن‌عربی در این فص و در توضیح این مطلب - به تعبیر بنده- بیان می‌کند که این «اخذ عزیز مقتدر» است که با دست خود فرعون دارد او را به نابودی می‌کشد و با همان ظلمی که دارد انجام می‌دهد، امت موسی (ع) در حال شکل گیری است. چون این کودکان که به تعبیری «حدیث العهد بالرّب» هستند و به واسطه حدیث‌العهد بودن به پروردگار و قربی که به خداوند دارند، پدر، مادر و بزرگان را به تسخیر خود درمی‌آورند و جامعه را به خدمت خود می‌گیرند. ضرورت این به خدمت درآوردن این است که عُلّوی در کار باشد و این علّو را کودکان به خاطر نزدیکی به خداوند دارند و همین موضوع باعث می‌شود که در دیگران اثر بگذارند و آنها را به تسخیر خود درآورند. اگر کسی پدر و مادر را از خواب بیدار کند، خودشان ناراحت می‌شوند و تحملش را ندارند اما تا از فرزند سرفه‌ای سر می‌زند یا ناآرام می‌شود با همه وجود از خواب برمی‌خیزند و در خدمت کودک قرار می‌گیرند. این در واقع منزلتی است که خداوند به کودک داده است که اینگونه می‌تواند مادر و پیرامون را تسخیر کند. کودکانی که حدیث العهد هستند وقتی که به مقتل برده می‌شوند نفس دارند و از بین نمی‌روند. ظلمی که به این‌ها می‌شود و انتقام و قصاصی که نسبت به این خون می‌شود باعث انباشت می‌شود. این کودکان با روحانیتی که دارند در یک حقیقت روحانی برتر اجتماع پیدا می‌کنند که همان تشکیل امت موسی است. همین مساله در سنت الهی عمل می‌کند و در نهایت فرعون را از بین می‌برد. 🔹امروز حوادثی که در غزه رخ می‌دهد و قتل‌عام کودکان بی‌گناه رخ می‌دهد کافی است که سنت الهی عمل کند و دست انتقام الهی با متن همین ظلم دارد قدرت و قوت می‌گیرد تا گریبان ظالم با آن گرفته شود. کسانی که به قتل می‌رسند کلمه توحید را بر زبان می‌آورند و ربّ خود را فرا می‌خوانند. فقط این کودکان نیستند که به مقتل برده می‌شوند و سنت خدا با آنها عمل می‌کند. این مقاومت و استقامت و توجه و عنایتی که به خداوند دارند و این ظلمی که به حیثیت الهی اینها می‌شود، مسبب تکوین امت اسلامی است که در حال رخ دادن است. 🔸 گاهی حوادث را در ظرف مسائل طبیعی و دنیوی می‌بینیم و قواعد و سنن را در این افق در نظر می‌گیریم اما نظام عالم یک نظامی است که روابط دنیوی ظاهر اوست و ارتباطات وجودی در سطح عمیق‌تری شکل می‌گیرد و هویت امت و جامعه فقط در این روابط نیست بلکه در سطح معانی و حقایقی است که وجود دارد. بنابراین اگر مرگی اینجا وجود دارد فقط در نسبت این بدن هست و حقیقت اینها از بین نمیرود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» ارتباط وجودی انسان‌ها در حوزه معنایی و روحانی آن‌هاست پس قاعدتاً این ارواح حاضر هستند و وجود دارند و خود بخشی از سنت الهی است که به دست خود ظالم عمل می‌کند تا ان‌شاالله انتقام مظلوم گرفته شود. @azmanegasht
در میان دروس خارجی که چندسال اخیر ناظر به مسائل روز شکل‌گرفته، جای تقدیر دارد که مجموعه دروسی حول مقوله "سلامت" ایجاد شده‌است. جای خالی دو موضوع به صورت مستقل در این‌دست مباحث خالی‌است. اولی، مباحثی از سنخ نظری در درگیری با فضای آنارشیک غربی‌ است که علیه نظام پزشکی شروع شد و در میان متفکران بزرگ غربی هم محل توجه بوده و هست. از این جهت آنارشیک خواندم که اساسا با بی‌قاعدگی تدبیر بدن، علیه علم سلامت‌محور، گفتمانی را شکل داده که بشدت خطرناک است و این‌ دست مباحث عمدتا باید در "فلسفه بدن و سلامت" مورد بررسی قرار گیرد که هم طب مدرن را مورد نقد و واکاوی قرار دهد و هم از وضعیت پسامدرن علیه آن احتراز کند. و دوم، مباحث مرتبط با سلامت زنان است. زنان به‌عنوان نیمی از جامعه و مدبرّ سلامت خود و نیم دیگر جامعه، درگیر مسائل حادی در حوزه سلامت هستند که البته خود، نیازمند چندین و چند درس فقهی و غیرفقهی‌ست و جای دارد حوزه‌های علمیه بانوان و اساتید مجتهد ناظر به وضعیت سلامت و نظام سلامت(حتی درباره وضعیت زیست عفیفانه زنان در نظام سلامت) تامل بیشتری نمایند. @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی سخن از پزشکی‌شدن امور انسانی و سرکوب این امور توسط علم سکولار به میان می‌آید، گاهی متهم به تخریب نهادهای نظام اسلامی می‌شویم. اما آقایان! باور کنید یا نکنید، علم سکولار که بی‌رحم‌ترین و مخوف‌ترین رفتارش را با «در دست گرفتن حربه مرگ و زندگی انسان‌ها» پیش می‌برد، روز به روز شما را بیشتر در مسلخ کنده شدن از ارزش‌های انسانی و اسلامی سوق می‌دهد و ازقضا، روز به‌روز بیشتر نظام اسلامی را استحاله می‌کند. نه اینکه افرادی نیستند که با طیب نفس در این عرصه‌ها مجاهدت می‌کنند، لیکن مجاهدت اصلی، برکندن بنیان این علم و این دست علوم است که موجودی می‌سازد علیه انسانیت! یک نمونه‌اش را ببینید که حفظ منافع صنف پزشکی توسط علی‌اکبر ولایتی چطور خون به دل پدر شهیدی می‌کند که فرزندش را حسین‌وار در مقتل می‌کشیدند و می‌زدند و می‌رقصیدند بر جسم بی‌جانش! @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
*زن جانش را فدا می‌کند برای اینکه حکومت به نااهل نرسد!* ▪️زن جانش را فدا می‌کند برای اینکه حکومت به نااهل نرسد. اگر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها زنِ امیرالمومنین علی علیه‌السلام هم نبود قضیه همین بود. حضرت زهرا از شوهرش دفاع نمی‌کرد، از زمامدار به حق دفاع می‌کرد. مسئله‌ی زن و شوهری نیست، مسئله‌ی دختر عمو، پسر عمویی نیست. مسئله‌ی دوستی و رفاقت نیست، مسئله وظیفه است، مسئله هدف است. می‌آید پشت در، شروع می‌شود تهدیدها اما اثر نمی‌کند. ▪️نمی‌گوید من حالا باردار هستم، مصلحت نیست درافتم؛ بماند چند روز دیگر آتش‌شان فروکش کند، بماند شاید من فارغ بشوم بعد بروم به میدان‌شان... نه! نکته‌اش در همین است که در شدیدترین موقعیت‌ها بزرگترین وظیفه‌ها انجام بگیرد و شدیدترین لطمه‌ها بر جسم و جان وارد بیاید. لذا شروع کرد به مبارزه. آن‌پشت در آمدن، آن سِقط شدن محسن شش ماهه، آن ورم بازو، آن مقاومت عظیم که منجر می‌شود به اینکه دختر پیغمبر را بزنند. ■ یک زن را چه کسی می‌زند؟ چرا می‌زنند؟ مگر اینکه ایستاده است و مقاومت می‌کند؟ مردان و ریش‌سفیدان و قدرتمندان مهاجر و انصار زیر بار رفتند، بعضی فریب خوردند، بعضی کوتاهی کردند... این زن نه فریب می‌خورد، نه تنبلی می‌کند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت دهد، این است که زدند... 🔺بریده باد زبانی که شأن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را از خطبه خوانی به نوحه سرایی تبدیل می‌کند. اگر خطبه‌ی زهرا سلام‌الله علیها را نگفتی، گریه‌ی زهرا سلام الله علیها هم معنی پیدا نمی‌کند. اگر نفهمیدیم که زهرا سلام‌الله‌علیها آنجا چگونه سخن گفته است، نمی‌فهمیم گریه‌ی او به چه معناست... 🔹سخنرانی رهبر معظم انقلاب در سال‌های اول دهه ۵۰ شمسی، مسجد امام حسن(ع)، مشهد مقدس. @nehzatezanan @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
از "ما" نگاشت/مریم منصوری
*زن جانش را فدا می‌کند برای اینکه حکومت به نااهل نرسد!* ▪️زن جانش را فدا می‌کند برای اینکه حکومت به
اینکه در ساختار سیاسی که بنا بر حاکمیت اهل حق است، آیا گفتمان «حسن‌التبعل» کفایت می‌کند یا خیر، مساله‌ای جدی‌ست. اساس بر این است که خانواده سنگ بنای موجودیت اجتماعی و سیاسی هرجامعه‌ باشد، و وظیفه حاکمیت نیز مراقبت و بلکه تقویت این نهاد مهم آرامش‌بخش است. اما گاهی در شرایط خاص، در میانه تقابل و تزاحم خانواده و حکومت اسلامی قرار می‌گیریم که نمونه آن وقایع سقیفه، کربلا و حوادث بعد از آن است. در این میان، بعضا، وظیفه زن مسلمان و متعهد، به هرقیمتی، حفظ رضایت همسر و نگهداشت خانواده برشمرده می‌شود، حال اینکه معروفی فراتر از این وجود دارد که چه بسا، مراقبت از آن، اتفاقا در طول تاریخ، بهتر و بیشتر می‌تواند از زندگی و حتی واقعیتی به‌نام خانواده حراست کند. لذا باید دانست که در کجا و چه شرایطی، بر کدام رویکرد و چارچوب لزوما تاکید شود. @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
دین بدنمند یا بدن دینی شده زیر گنبد امام علی‌ابن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام، ایستاده و مشغول زیارتم. تعدد بانوانی که در بیرون و داخل و صف‌های شلوغ دسترسی به ضریح، اما با ظواهری که به حدی دستکاری شده‌اند که به حکم شرع، حضورشان در کنار مضجع شریف حرمت دارد، مدام ذهنم را آزار می‌دهد. واقعیتی به نام «دین بدنی شده» به طرز فزاینده‌ای در حال بازتولید و بازنمایی است و غفلت از آن، به دلیل غلبه‌ی نوعی از «باطن‌گرایی» در خوانش دینی، سبب انفعال جامعه‌ی دینی در مقابل احکام شرعی‌ست. این واقعیت، دین را در یک تکثر نامنظم، آشوب‌محور و مملو از بی‌غایتی و لذت‌های آنی که عمدتا «بدن» را محور این مفاهیم در نظر گرفته سوق می‌دهد. شما دیندارید، حتی با شلوارهای ۹۰سانتی، دیندارید و هرچقدر دوست‌دارید نماز زیارت بخوانید، حتی با ناخن‌های کاشته و دیندارید بدون پذیرفتن شریعت و احکام آن! این دین بدنی شده، به دلیل آن‌که زنان را به‌لحاظ هویتی بیشتر با بدن گره زده_و البته در حقیقت این ظرفیت نیز در زنان فعالتر است_ اساسا پیاده‌نظامش را بسیار بیش‌تر از مردان، زنان تشکیل می‌دهند. در مقابل اما، سخن از بدنی که در ساحت فقه و شریعت دینی می‌شود و با حلال و حرام یا مستحبات و مکروهات از نوع پوشش در اماکن مختلف تا ریزدستورات خوراک و مسکن و به بیان کلی‌تر انواع "تدبیر بدن را در نظمی توحیدی" سامان می‌بخشد، توضیحی است از «بدن دینی شده» که مقوله «سلامت و سعادت» را توامان در نظر گرفته و تعلیق آن، روز به روز ضربات سنگین‌تری را به متن زندگی انسان ایرانی تحمیل می‌کند. این «بدن دینی‌شده»، بر خلاف آن تکثر بی‌غایت، کاملا غایتمند و در یک نسبت منظم امور، سبکی از زندگی را پیش رو قرار می‌داد که نه تنها هویت زن مسلمان، که هویت انسان مسلمان را متناسب با جغرافیا و فرهنگش نیز سامان می‌بخشد. اما دریغ آن‌که با ورود مدرنیته به جامعه ایرانی، این بدن کم‌کم به تعلیق رفته و در مورد تبعات هویتی و دینی آن نیز غفلت جدی وجود دارد. @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
معماری، دینِ بدنی شده یا بدنِ دینی شده؟! 🔹امروزه واقعیتی به نام «دین بدنی شده» به طرز فزاینده‌ای در حال بازتولید و بازنمایی است و غفلت از آن، به دلیل غلبه‌ی نوعی از «باطن‌گراییِ افراطی» در خوانش دینی، سبب انفعال جامعه‌ی دینی در مقابل احکام شرعی‌ شده است. این واقعیت، دین را در یک تکثر نامنظم، آشوب‌محور و مملو از بی‌غایتی و لذت‌های آنی که عمدتا «بدن» را محور این مفاهیم در نظر گرفته سوق می‌دهد. درنتیجه‌ی چنین تصوری، شما دیندارید حتی با شلوارهای ۹۰سانتی! دیندارید و هرچقدر دوست‌دارید می‌توانید نماز زیارت بخوانید حتی با ناخن‌های کاشته! و شما دیندارید بدون پذیرفتن شریعت و احکام آن! 🔹در مقابل اما، سخن از بدنی که در ساحت فقه و شریعت دینی می‌شود و انواع تدبیر بدن را در مولفه‌های مختلف نظم توحیدی (از خوراک و پوشاک تا معماری و شهرسازی و ...) سامان می‌بخشد، توضیحی است از «بدن دینی شده» که مقوله «سلامت و سعادت» را توامان در نظر گرفته و تعلیق آن، روز به روز ضربات سنگین‌تری را به متن زندگی انسان ایرانی تحمیل می‌کند. این «بدن دینی‌شده»، بر خلاف آن تکثر بی‌غایت، کاملا غایتمند و در یک نسبت منظم امور، سبکی از زندگی را پیش رو قرار می‌داد که نه تنها هویت زن مسلمان، که هویت انسان مسلمان را متناسب با جغرافیا و فرهنگش نیز سامان می‌بخشد. اما دریغ آن‌که با ورود مدرنیته به جامعه ایرانی، این مهم کم‌کم به تعلیق رفته و در مورد تبعات هویتی و دینی آن نیز غفلت جدی وجود دارد. @azmanegasht 🔹پی‌نوشت: «بدن دینی‌شده» را می‌توان نتیجه صعود امر دانی به حقیقتی عالی و «دین بدنی شده» را می‌توان نتیجه تقلیل و فروکاهی امر عالی به مولفه‌های دانی دانست. مصداق معمارانه‌ی تقابل این دو را می‌توان در نحوه آرایه‌های عبادتگاه‌های دو آیین اسلام و مسیحت مشاهده نمود. در کلیساها، سنت بر آن بوده است که غالبا از نقاشی‌ها یا تمثالهای عینی و بدنی برای آرایه‌ها استفاده می‌کردند نظیر استفاده از تصاویر و نقاشی‌های زنان و فرشتگان و ... با جزییات اندامها و بدن آنها بر روی سقف یا بدنه کلیساها که این نوع آرایه‌پردازی، ترجمانی معمارانه بود برای دین بدنمند. اما در مساجد، همواره از اَشکال انتزاعی (نظیر انواع طرحهای اسلیمی و گره‌های اسلامی و ...) استفاده می‌شد و هیچگاه از تمثال یا نقاشی بدن انسان و حتی بدن سایر موجودات، به عنوان آرایه استفاده نمی‌شد. جالب آنکه حتی در تزیینات حرمهای مطهر، همواره از آیینه‌های شکسته استفاده می‌شود تا زائر، تصویر کامل بدن خود را در آینه نبیند و بلکه اجزای شکسته و نامفهومی را در خرده آیینه‌ها ببیند تا به این ترتیب، زائر از خود هیچ نبیند و همه را مزور ببیند. چنین رویکردی، ترجمانی معمارانه برای بدن دینی شده است، بدنی که هیچ مزاحمتی برای تجلی معنای واقعی زیارت (حضور زائر عند المزور) ایجاد نمی‌کند تا امر دانی به معنایی عالی بار یابد. @baladetayyeb
واقعیت آن است که در متن زندگی، این نمایش پرطمطراق «باهم‌بودگی» برای هیچیک از نمایشگران آن، امکان زندگی فراهم نمی‌کند مگر آن که به اصولی درونی‌تر از این نوع پوشش‌ها پایبند شوند و آن اصول باااااید میان این جمع، مشترک باشد. پوشش و نوع آن، بخش مهمی از زبان است. و البته نه زبان بدن به تنهایی، بلکه فراتر از آن، زبان روح! زبان اخلاق و زبان باورها! اگر برای مراقبت از زیست جنسی حیامند جامعه کاری نمی‌کنید، از زیست جنسی خانواده‌محور، از کودکان معصوم که اذهانشان هیچ تصوری از مناسبات جنسی ندارد و در عالم کودکی سرخوشانه بازی می‌کنند، و شما با این دست‌های به هم پیوسته، حرف‌های دیگری برایشان دارید، یعنی «با همید برای برهم زدن»! @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht
بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای شیخ‌طادی، سلام و سعادت بر اساس اخبار رسانه‌ها در جشنواره امسال دو قطعه لباس (یک روسری و یک کراوات) به صحنه آورده و کراوات را با توضیحاتی به جناب وزیر ارشاد اهدا کرده‌اید. پیشینه فرهنگی شما در عرصه سینما و نیز سابقه علمی و تجربی شما در عرصه طراحی لباس، برای این کاربر کوچک محصولات هنری‌تان، پرسشی را پدید آورده که خوب است از آن مطلع شوید. شما ارباب هنر، دقیقتر و عمیقتر از صاحب این قلم می‌دانید که لباس یکی از «ابزارهای ارتباطات غیرکلامی» (Non-verbal Comunication) شمرده می‌شود. وقتی نشانه‌شناس و فیلسوفی چون اومبرتو اکو (Umberto Eco) از تعبیر «گفتگو از طریق لباس» بهره می‌برد، وقتی آلیسون لوری تعبیر «زبان لباسها» (The language of clothe) را به عنوان نام کتابش برمی‌گزیند، ناگزیر باید باور کنیم که اولاً هر «قطعه لباس» یک واژه معنادار است، ثانیاً «هارمونی پوشش لباسهای یک فرد» نیز اندیشه، عادات و فرهنگ شخصی او را نمایان می‌کند و ثالثاً «نمای کلی پوشش یک جامعه یا یک قوم» نیز هویت تمدنی آن جامعه و آن قوم را بیان و ایجاد و تقویت می‌کند. چنین است که ریتم موزون و قافیه‌مندِ لباسهای یک تمدن و یک فرهنگ، می‌تواند «شعر لباسها» شمرده شود و مفاهیمی را منتقل کند که حتی اشعار سعدی و حافظ و نظامی و مولوی هم نمی‌توانند آن را منتقل کنند. چنین نگره‌ای به لباس، در سطح فیلسوفان و جامعه‌شناسان باقی نمانده بلکه نظر «طراحان لباس» را نیز به خود مشغول کرده است. چنان‌که هم‌قطاران شرقی و غربی شما نیز لباس را از «سطح کاربردی» فراتر برده و توانسته‌اند آن را در «ساحت مفهوم و دلالت» ادراک کنند. طراحانی چون کوساما، میاکه، بورلی سِمز و ... لباس را یک «عنصر هنری و معنادار و دلالت‌کننده» تلقی کرده‌اند که خود مستقلاً می‌تواند با تماشاگر سخن بگوید. با این مقدمه می‌خواهم یادی کنم از شخصیت تاریخ‌ساز دیگری که او نیز مانند شما در یک روز به یاد ماندنی، لباسی را به روی سِن برد و نیم‌ساعت حاضران به احترامش کف زدند. آن شخص خانم گاندی است که لباس زن هندی را در سازمان ملل به روی سِن برد. آن روزها شاید گاندی هیچ یک از گزاره‌های تئوریکی را که امروزه من و شما درباره «لباسِ مفهومی» خوانده‌ایم، نخوانده بود و اصلا با «نظریه‌ی لباسِ مفهومی» آشنایی نداشت ولی با همان شعور و آگاهی بسیط اما عمیق خود، این را می‌دانست که لباس، معنا دارد. برای همین در همه محافل بین‌المللی و ملاقات‌های رسمی، همان ساری‌های چهارهزارساله‌ی هندی را می‌پوشید تا به سران جهان بفهماند شما دو قرن آمدید سرزمین مرا استعمار کردید و همه تلاشتان را به کار گرفتید که ما را مثل خودتان کنید؛ من به عنوان مظهر زن امروز هند، با «لباس خودم» آمده‌ام تا به شما بگویم که همه تلاش‌هایتان بیهوده بوده و من خودم هستم (جمله‌ی اخیر از دکتر علی شریعتی). او ریشه و پیشینه‌ی لباس هندی را می‌شناخت، آن را «لباس خود» می‌دانست و معنا و مفهوم این لباس را نیز می‌فهمید و می‌خواست به غربیها هم بفهماند. او زبان گویای این لباس را در مقابل لباسهای غیربومی (که در سه قرن اخیر با پتک‌های مخملی بر مردم مشرق‌زمین تحمیل شده) نیز می‌دانست. هنر و ادبیات پسااستعماری (Postcolonial literature) را نیز می‌دانست. با خودم می‌گویم اصلا او شاید حتی این را هم می‌دانست که پُتک مخملی غربیها در ایرانِ ما نیز کدام «روسری‌ها» را از بین برده است؛ «گُلوَنیِ زنان لرستان» را، «یالُقِ زنان ترکمن را»، «چارقَد زنان بویراحمدی و قشقایی» را، «کلاو و سروین زنان کردستان» را و «دستمال کلاغی زنان شاهسون» را، «گشان‌چادر و مهنا و سریگ زنان بلوچی» را، «چادر و روبنده‌ی زن ایرانی» را و ....! آقای شیخ طادی عزیز، این مقدمات این سوال را برایم پدید آورده که آقای شیخ‌طادی هرچند ممکن است بر اساس دیدگاه‌های اجتماعی خود، برخی از روشهای اجتماعی به کارگرفته شده برای کنترل‌های فرهنگی را نپسندد اما به عنوان یک «استاد طراحی لباس» که باید با نظریه‌ی «لباسِ مفهومی» آشنا باشد، هر یک از «کراوات» و «روسری» را دارای چه مفهومی می‌داند؟ بی‌گمان کسی مثل پرویز شیخ‌طادی که بی‌بی مریم بختیاری را به عنوان «بانوی سردار» به دختران امروز ایران معرفی کرده، کسی که در حد خودش کوشیده تا پیش روی دختر امروز «دفتری از آسمان» بگشاید و به او بفهماند که دامن مادران شهیدان، گهواره‌ی پرورش آسمانی‌ترین مردان این مرز و بوم شده، هرچند به اندازه یک «دایناسورِ» گیرافتاده در داخل بانک، آشفته و عصبانی باشد اما در همین آشفتگی هم نباید معنای تمدنی و سابقه مفهومی «کراوات» را فراموش کند. مبادا روزی هنرمند را خواب ببرد که شاید جامعه را آب ببرد! ایدون باد. با احترام و فروتنی؛ محمد عشایری منفرد حوزه علمیه قم 🆔https://eitaa.com/ashayerimonfared https://eitaa.com/azmanegasht
هدایت شده از دفتر دکتر رئیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو دقیقه از صحبتهای متفاوت دکتر محمدمنان رئیسی (نامزد انتخابات مجلس از قم). چه منان رئیسی‌ها رای بیاورند و چه رای نیاورند، همینکه این دوره از انتخابات، چنین صحبتهایی در حال مطرح شدن است یعنی یک‌ گام رو به جلو در فرایند تکامل انقلاب اسلامی. 🔸کانال رسمی دکتر منان رئیسی👇 @baladetayyeb 🔸 کانال حامیان دکتر منان رئیسی👇 https://eitaa.com/joinchat/220004614Cf888d0df59
شب گذشته که توفیق حضور در خیل زائرین مسجد مقدس جمکران نصیبم شد، حجم زیادی از بانوان کم‌حجاب را می‌دیدم که در سرمای شدید، در ارادت به آستان امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، تحمل سختی کردند و عرض ارادت می‌کردند. واقعیت آن است که عده‌ای در تحلیل دین‌داری این اقشار، آن را کاملا فرمال تحلیل کرده و از منسک‌گرایی دم می‌زنند، اما به نظر می‌رسد، در سبک دین‌داری، یک طرف ایده‌ها و ارزش‌هاست که هنوز، در قامتی راستین و بلند، حضور جدی دارد و یک‌سو، مناسبات مادی(که از آن به مناسبات بدنمند تعبیر می‌کنم) در متن حیات و سبک زندگی است که عرض اندام می‌کند و این قسم، متاسفانه، همه‌جانبه(از جانب حاکمیت و رسانه و...) به رویکردهای مدرن واگذار شده‌است. این گسست، جامعه و حتی حاکمیت را دچار کلافگی و سردرگمی کرده و به‌نظر می‌رسد، تا بطور جدی بر روی دومی اندیشه‌ورزی و سرمایه‌گذاری نشود، این تذبذب روز‌به‌روز بیشتر خواهد شد. @azmanegasht
حاج آقا تازه امروز از سمنان برگشتند قم و عصر فرمودند که دوستان بیایند و بنشینیم، ببینیم در قم به چه کسی رای بدهیم یا اگر حجت تمام شد از کسی حمایت رسمی کنیم یا به کسی در این ساعات پایانی کمک کنیم. گفتگوی مفصلی در گرفت. سوال اول این بود که چه کسی جا دارد که به مجلس بروند؟ اولویت حاج آقا این بود که در این مجلس و این دوره باید کسانی در مجلس باشند که بتوانند تفاوت و را در موضوعات کشور تصور کنند و برای حرکت جامعه به سمت پیشرفت، کار ملی و تقنینی درست و پرمایه انجام دهند. از کاندیداها، گفتمان هایشان، تمایل مردم شهر به آنها و خلاصه همه چیز حرف به میان آمد اما دست آخر، حاج اقا فقط گرایش داشتند که از آقای بخاطر اینکه بر یک نکته واضح و مشخص و دارای افق روشن در اختلاف بین توسعه و پیشرفت دست گذاشته است، حمایت کنند و افسوس خوردند که چرا حتی به اندازه سه موضوع، که ظرفیت نمایندگان قم است، ما حرف مشخص و آماده نداشتیم که از آنها حمایت کنیم. بعد از تک تک ما پرسیدند که به چه کسی رای می دهید، اما خودشان انگیزه ای برای مداخله در رقابت کاندیداهای خوب قمی، بیشتر از این که عرض شد نداشتند. بنده هم اجازه گرفتم که این موضع ایشان را منتشر کنم، فرمودند که عیبی ندارد، اما قید کنید که ما قصد دخالت در کار سیاسی نیروهایی که الان در حال زحمت کشیدن در میدان هستند را نداریم و لذا فقط به همان اندازه ای که به ماموریت گفتمانی خودمان مربوط است، در این نقش ایفا می کنیم و بس. 🆔 @social_theory
اقتصاد و کنشگری زنان دهم ماه عزیز رمضان، سال‌روز رحلت زنی‌ است که اگرچه در روایات به‌عنوان یکی از چهار زن بهشتی به‌عنوان الگو معرفی شده است، اما گویا همچنان عزمی بر بازگوکردن نوع کنشگری ایشان و تلاش برای بازسازی و ساختارسازی طبق این الگو به خصوص برای بانوان وجود ندارد. ماجرای تعریف زن در تمدن غرب که ذیل رویکرد سود‌محور، زن نیز در اقتصاد سرمایه‌داری هضم می‌شود و این اقتصاد فرهنگ و سیاست خودش را به صورت کلی و به صورت خاص درمورد زنان نیز می‌سازد با کنشگری زن مسلمان در این عرصه بسیار متفاوت است. البته گاهی مشاهده می‌شود که با حربه طرد اقتصاد سودمحور یا لذت‌محور(که البته به بهانه لذت، با ترویج مصرف‌گرایی نهایتا همان سودمداری حاکم است) کل کنشگری اقتصادی زنان و ظرفیت آن نادیده گرفته می‌شود که این نیز خطری بزرگ است. چرا که به هرحال، اگر ما در این زمینه تصمیم به نظرورزی و عمل برطبق آن نداشته باشیم، رویکرد بدیل همچنان عرض اندام می‌کند. امسال که رهبر معظم انقلاب، با تکیه بر مردمی‌شدن اقتصاد از جهش تولید سخن به میان آوردند، جا دارد که بیش از پیش، از نحوه کنشگری زنان_بعنوان نیمی از جامعه_ و مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در این حوزه و با رویکردی مبتنی بر کنشگری زن مسلمان_که حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها نمونه‌ی موفقی از آن بودند_سخن به میان آوریم، چرا که همه‌ی ما، بخشی از مسلمانی‌مان را مرهون این زن جلیل‌القدر و فعالیت و سرمایه عظیم وی، در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری اسلامیم و شاید بتوان یکی از دلایل اصلی غصب فدک را همین هوش سرشار اقتصادی دانست که حضرت صدیقه‌ی فاطمه‌ از مادرشان(سلام الله‌علیهما) به ارث برده بودند و بنی‌امیه به خوبی دریافته بود که بر کدام مساله برای بستن شریان اقتصادی شیعه دست بگذارد. https://eitaa.com/azmanegasht
هدایت شده از فکرت
☑️ «» ✔️ روایتِ دین‌پژوهی 🔸سلسله نشست‌های اندیشه‌ورز رسانه فکرت در ماه مبارک رمضان 1️⃣ آسیب‌های دین‌پژوهی در مطالعات علوم اجتماعی 👤حجت‌الاسلام حمید پارسانیا؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ⏰ساعت ۱۵. 2️⃣ روش‌شناسی مطالعات اجتماعی دین 👤دکتر محمدرضا قائمی‌نیک؛ عضو هیأت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی ⏰ساعت ۱۵:۳۰. 3️⃣ ملاک‌های اجتماعی دینداری 👤دکتر مریم منصوری؛ پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی ⏰ساعت: ۱۶. 4️⃣ موانع دینداری انسان مدرن 👤دکتر علی‌اصغر اسلامی‌تنها؛ عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) ⏰ساعت: ۱۶:۳۰. دبیر نشست: محمدجواد رحمانی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث ⏰ سه‌شنبه ۱۴ فروردین، ۲۲ رمضان ساعت ۱۵. 💠 «لینک ورود به اتاق نشست» 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وبگاه| فکرت |مدرسه فکرت
مردمی‌سازی دین در عرصه مدیریت شهری امسال که روز طبیعت یا همان سیزده‌به‌در با شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام مصادف شد، نگرانی از هنجارشکنی عده‌ای، ساختارهای سیاسی و سیاستی را بر آن داشت تا قسمتی از اماکن تفریحی و گردشگری را تعطیل اعلام کنند. جدا از این که ساختار باید بداند که «هر گردی گردو نیست» و مساله‌ی حجاب و پوشش، با مقوله‌ای از جمله تفریح در ایام شهادت اهل‌بیت متفاوت است، ذکر چند نکته را لازم می‌دانم. ✅اول اینکه مردم ایران تعلق‌شان به اهل‌بیت علیهم‌السلام و روزافزونی آن را سالهاست به بهانه‌های مختلف، به خصوص در ایام فتنه‌ی ۸۸ یا سالهایی که دهه‌ی آخر ماه صفر در نوروز بود، نشان داده‌اند. ✅دوم اینکه ولو هنجارشکنی‌هایی اتفاق می‌افتاد، زودگذر و در حد چندساعت بود و بهتر از دوقطبی‌سازی‌هایی است که ذره‌ذره، سرمایه‌ی اجتماعی نظام را می‌جَوَد. ✅و سوم اینکه در این عرصه‌ها، باید مشکل اصلی را یافت. مشکل اصلی «بوروکراتیک‌شدن دین در عرصه‌ی مدیریت شهری‌» است كه هر از چندی، به سمت افراط و تفریط غش می‌کند، به این دلیل که فهم دقیقی از عرصه‌ی عمومی وجود ندارد. پیشنهاد جدی میشود در این عرصه، در ایام خاص پیش رو، با ساختاری شبه مناقصه‌ای، مدیریت دینی و فرهنگی شهر و به خصوص فضاسازی دینی شهر، به هیئات و تشکل‌های دینی و فرهنگی واگذار شود. این تشکل‌ها، به دلیل برآمدن از عرصه عمومی، فهم دقیق‌ و عمیق‌تری از ذائقه‌ی دینی مردم دارند و نه تنها برای حاکمیت برکات زیادی دارد، که برای خودشان هم به دلیل فعالیت در مقیاسی کلان‌تر، بلوغ و رشد مضاعفی را به همراه خواهد داشت، ضمن آن‌که تا حد زیادی از دوقطبی‌سازی‌های مرسوم پیشگیری خواهد شد و این موضع، خود، مردمی‌سازی دین در عرصه‌ مدیریت شهری است‌. https://eitaa.com/azmanegasht
هدایت شده از دلاوررفیعی
🎙 | 🔸سلسله نشست‌های اندیشه‌ورز رسانه فکرت در ماه مبارک رمضان ☑️ «فصل بـرکت» ✔️ " روایت دین‌‌پژوهی" 3️⃣ ملاک‌های اجتماعی دینداری 👤دکتر مریم منصوری؛ پژوهشگر فلسفه علوم اجتماعی 🎧 (بـشـنـویـد) 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت
 مسئولان محترم باور بفرمائید فریبتان داده‌اند! (یادداشت روز) کد خبر: ۲۸۶۱۸۵ تاریخ: ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۵   ۱-  اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته، وقتی در یادداشتی با عنوان «‌لایحه ‌عفاف یا گسترش بی‌حجابی؟!‌» به ارزیابی این لایحه پرداختیم و با بررسی مستند برخی از مواد آن نتیجه گرفتیم که «‌این لایحه نه فقط از پدیده پلشت بی‌حجابی جلوگیری نمی‌کند، بلکه به گسترش بی‌حجابی نیز دامن می‌زند‌»! شماری از مسئولان و دوستان دلسوز گلایه کردند که تند رفته‌اید! و حال آن که یادداشت مورد ‌اشاره با استناد به متن لایحه عفاف نوشته شده بود و... امروزه اما، اگرچه لایحه یاد‌شده هنوز در کوچه پس کوچه‌های دستگاه قضائی و دولت و مجلس و شورای نگهبان چرخ می‌خورد و به تصویب نهائی نرسیده است ولی با توجه به گسترش بدون مانع پدیده خانمانسوز کشف حجاب، این احتمال قوت بیشتری گرفته است که انگار هدف نهائی -و البته پنهان- لایحه یاد شده همان‌گونه که پیش‌بینی شده بود گسترش بی‌حجابی و برداشته شدن موانع پیش‌روی این پدیده پلشت بوده است!‌... اگر این‌گونه نیست، وضعیت کنونی حجاب برای چیست؟! ۲- با عرض پوزش از برخی مسئولان محترم در دولت، قوه قضائیه، مجلس و شماری دیگر از دست‌اندرکاران، باید گفت که متاسفانه این عزیزان در ماجرای مورد اشاره فریب خورده‌اند! چند ماه قبل هم تلویحاً به این نکته اشاره داشته و از مسئولان محترم پرسیده بودیم تهیه و تدوین لایحه حجاب بر اساس کدام نیاز ضروری صورت گرفته است؟! و آورده بودیم «‌در حالی که در دو ماده ۶۳۸ و ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی و قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباس‌هایی که عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند، تکلیف قانونی مراجع ذی‌ربط به وضوح و با صراحت مطرح شده است، تهیه و تدوین لایحه جدید چه ضرورتی داشته است‌»؟! و تاکید کرده بودیم «‌ممکن است گفته شود که پیدایش پدیده پلشت کشف حجاب در ماه‌های اخیر، تهیه لایحه جدید را ضروری کرده است! که به عنوان دومین سؤال باید پرسید چرا نمی‌فرمائید پدیده کشف حجاب به علت بی‌توجهی مسئولان دست‌اندر‌کار به قوانین موجود بوده است؟! مگر در قوانین موجود برای مقابله با بی‌حجابی احکام مشخص و روشنی وجود ندارد؟! آیا به این قوانین عمل شده است و نتیجه نداده است‌»؟! بدیهی است که بی‌توجهی به قانون، با هنجار‌شکنی نیز همراه خواهد بود. بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازه‌ای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارت‌آفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ آیا این بی‌توجهی مصداق صریح قانون‌شکنی و «‌ترک فعل‌» نیست؟! بدیهی است که هست‌!  ۳- علاوه‌بر آن که درباره ضرورت تهیه لایحه مزبور تردیدهای جدی وجود دارد! گردش کار آن نیز سؤال‌برانگیز است. می‌پرسید چرا؟! خُب، بخوانید و قضاوت کنید. بیش از یک‌سال از ماجرا می‌گذرد و موضوع هنوز سامان نیافته است! این لایحه در ۹ ماده از سوی دستگاه قضائی تهیه و به دولت فرستاده شد. دولت آن را به ۱۵ ماده افزایش داد و به مجلس فرستاد. مجلس ابتدا لایحه را در ۶۰ ماده و سپس  ۷۰ ماده و نهایتاً به ۷۱ ماده افزایش داد! متن لایحه را مطالعه بفرمائید!  اول این که؛ سرشار از کلی‌گوئی است و از این‌روی به «کلیات ابوالبقاء» بیشتر شبیه است تا متن یک لایحه قانونی!  و دوم؛ متن برجام که بعداً معلوم شد حتی آقای ظریف هم آن را به درستی نخوانده است در مجموع ۵۴۵۲ کلمه بود و متن ۷۱ ماده‌ای لایحه عفاف و حجاب با ۳۲۴۲۱ کلمه تنظیم شده است، یعنی تقریباً ۶ برابر برجام! باید به این نکته توجه داشت که مطول‌نویسی! یکی از ترفندهای حقوقی است که عمدتاً با دو هدف اصلی دنبال می‌شود. اول؛ پنهان کردن ماده اصلی مورد نظر در انبوه کلمات و دوم؛ منصرف کردن مسئولان از مطالعه دقیق متن و مراجعه به مشاوران! تعجب‌آور است که چرا مسئولان دست‌اندر‌کار به این نکته توجه نکرده‌اند! به گفته حضرت امیر علیه‌السلام «‌اذ ازدهم الجواب خفی الصواب‌... پاسخ‌ها که زیاد شود، حقیقت پنهان می‌ماند‌». ۴- این نکته نیز گفتنی است که وقتی پای نقد مصلحانه لایحه عفاف به میان کشیده می‌شود، برخی از سر نا‌آگاهی و شماری نیز از روی بد‌اندیشی اصرار دارند که منتقدان را به طرفداری از بگیر و ببند و برخوردهای سخت متهم کنند و حال آن که به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب؛ «‌خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند توجه ندارند که چه کسی پشت این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب است -‌جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن دنبال این قضیه هستند- اگر بدانند حتماً نمی‌کنند‌» بنابراین، سخن از یکسو، برخورد سخت و پشیمان‌کننده با ماموران پشت‌صحنه است که ‌اندک و کم‌شمارند و از سوی دیگر نجات کسانی است که از واقعیت ماجرا بی‌خبرند و نمی‌دانند که امروزه کشف حجاب علاوه‌بر حرام شرعی، بخشی از جنگ ترکیبی دشمن علیه ایران
و ایرانیان است (حرام سیاسی‌).  ۵- حالا به بخشی از بیانات حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام با ایشان توجه کنید. دقیقاً بر ساختگی و تحمیلی بودن چالش حجاب تاکید می‌فرمایند، همان نکته اساسی که متاسفانه از نگاه مسئولان محترم پنهان مانده بود. رهبر معظم انقلاب از مسئله حجاب با عنوان یک «‌چالش تحمیلی‌» بر کشورمان یاد کرده و فرمودند «‌کسانی نشستند و نقشه کشیدند و برنامه‌ریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشورمان. در حالی که چنین مسئله‌ای در کشور وجود نداشت. مردم داشتند زندگی می‌کردند با شکل‌های مختلف‌». حضرت ایشان در ادامه بر شرعی و قانونی بودن حکم حجاب و ضرورت رعایت آن تاکید کرده و با اشاره به کانون بیرونی کشف حجاب و لزوم درک این نکته فرمودند: «‌امروز [‌دشمنان] روی مسئله برداشتن حجاب بانوان تلاش می‌کنند ولی این اول کار است. هدف این نیست. هدف دشمن آن است که وضع کشور را برگردانند به وضعیت قبل از انقلاب‌... بنده اطمینان دارم که بانوان کشورمان حتی کسانی که یک مقداری در زمینه حجاب سهل‌انگاری‌هایی هم دارند، اینها دلبسته اسلامند. وابسته نظامند. بارها گفته‌ام که با این دید باید نگاه کرد. بنده معتقدم در دولت و در قوه قضائیه و در بخش‌های مختلف در این زمینه مسئولیت وجود دارد و باید به مسئولیت‌های قانونی و شرعی خود عمل کنند. خود بانوان ما در این مسئله بیش از همه مسئولیت دارند‌». ۶- و بالاخره، تمامی شواهد موجود و بسیاری از اسناد غیر قابل تردید حکایت از آن دارند که پدیده پلشت کشف حجاب یک توطئه حساب‌شده از سوی دشمنان ایران اسلامی است که برخلاف ظاهر آن، نه فقط علیه زنان کشورمان بلکه برای مقابله پنهان و تدریجی با هویت اسلامی جامعه طراحی شده و به صحنه آورده شده است و اکنون که بعد از گلایه رهبر معظم انقلاب حرکت و تلاش تازه‌ای برای مقابله با این پدیده خانمانسوز آغاز شده است باید به این نکته توجه ویژه‌ای داشت که پدیده کشف حجاب خاستگاه و ریشه بیرونی دارد و علاوه‌بر سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه کسانی هم در داخل کشور برای این هنجار‌شکنی اجیر شده‌اند. مقابله با این جریانات هنجار‌شکن و پادوهای داخلی دشمن نیازمند کشف آنها و قاطعیت در برخورد پشیمان‌کننده با آنان است. اگر مسئولان و دست اندرکاران محترم، جوانان میهن اسلامی را فرزندان خود می‌دانند -که باید بدانند و می‌دانند- باید نجات فریب‌خوردگان از چنگال پدیده پلشت کشف حجاب را تکلیف شرعی و انسان‌دوستانه خود تلقی کنند و خدای نخواسته تحت تاثیر خناسان تصور نکنند که اجازه ادامه گرفتاری آنان در چنبره پلید کشف حجاب دلسوزی و به اصطلاح مدارا با آنان است! بدیهی است که اگر خدای نخواسته فرزند دلبندتان به مواد مخدر معتاد شود، تهیه مواد برای ادامه اعتیاد او را خیانت به فرزندتان می‌دانید و نه اقدامی دلسوزانه! حسین شریعتمداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وجه زنانه‌ی مقاومت علیه ساختارهای مستکبرانه «برای اقامه‌ی حق»، همچنان در ادبیات مفهومی ما، مغفول است‌. حجم بسیار گسترده‌ی حضور و بلکه پیشاهنگی زنان برای جریان مقدس مقاومت، قابل واکاوی و ستایش است. در پس مدرنیته‌ی متاخر، تلاش شد تا زنان برخیزند، اما فقط «علیه» ساختارها؛ آن هم به نحو آشوبگرانه. اما اینجا «چیزهایی برای پرشدن مشت‌ جهانیان وجود دارد»؛ برخلاف مقاومت فوکویی! و برای همین، عمیقا سرکوب می‌شود، ولو تمام شعارهای خودشان لگدکوب شود. پ.ن: فقط کافی بود این فحاشی‌ها و این رفتارهای خشونت‌بار بر سر یک زن، توسط جمهوری اسلامی بار می‌شد. تمام دنیا فریاد حقوق زنانش بلند می‌شد... https://eitaa.com/azmanegasht
یار مردم باشید، نه بار نظام اسلامی! همچنان نقل و نبات تمامی محافل، بحث حجاب است و متاسفانه با ایزوله‌شدن حامیان جمهوری اسلامی در پیامرسان‌های داخلی، گاهی موج‌هایی فارغ از تدقیق در مساله، شکل می‌گیرد و بعضا نمودهای اجتماعی و فیزیکی هم می‌یابد. سال گذشته در مخالفتم با لایحه عفاف و حجاب علی‌رغم برچسب‌زنی‌ها، عرض کردم که این لایحه جز هزینه‌تراشی برای نظام چیزی ندارد و در برهه‌ای نیستیم که جامعه، طاقت این هزینه‌ها را داشته باشد. بعد از یکسال، دوستان متخصص و مصرف‌کنندگان پیامرسان‌های داخلی، حالا فوج‌فوج در مخالفت با این لایحه، پیام رد و بدل می‌کنند و راه چاره را در حمایت از طرح نور می‌دانند و باز هم همان آش و همان کاسه! خدمت همه‌ی دلسوزان بزرگوار باید عرض کنم که باز هم شتابزدگی بلای جان نظام عزیزمان خواهد شد و به زودی تبعات هزینه‌تراشی‌ها را مشاهده خواهید نمود؛ طرح نور باید از لایه‌های ساختاری‌تری شروع می‌شد، جایی که دستمان بازتر بود، تا کف خیابانی که نه قوّت روایت درست رسانه‌‌ای‌اش را داریم و نه مشخص است که تا چه بازه زمانی این حجم انرژی و توان نیروی قهریه‌ باید به سمت کنترل حجاب سوق داده شود. تبعات اجتماعی طولانی مدتش بماند که با این وضعیت، سرمایه اجتماعی نظام روزبه‌روز کمتر خواهد شد و حیف و صد حیف که در جنگ سخت هرچه بافته میشود، در جنگ نرم، رشته می‌گردد! ای کاش دلسوزان فرادست، یاری‌گر مردم عامی شوند که دغدغه‌ی عفاف و حجاب دارند و تسهیلگری مردم را در دستور کار قرار دهند و به‌جای طرح‌هایی همچون طرح نور، که تنها بستن چند روزه‌ی یک زخم کاری‌است، از ساختارهایی که هم امکان نظم‌بخشی‌شان بیشتر است و هم مقبولیت قانون در آن‌ها بیشتر است، طرح ‌هایی ازین دست شروع می‌شد.(فارغ از کارهای فرهنگی) سخن بسیار است و راه، تنها وارد کردن مردم در این امر در فضاهای غیرساختاری است. حیف است، ریز ریز سرمایه‌ی اجتماعی نظام را برباد ندهیم... https://eitaa.com/azmanegasht
سیطره کمیت و حصار ظاهرگرایی ✍ حمیده سادات حسینی روحانی ✅ نمودارها اطرافمان را پر کرده‌اند. نمودارهای برگرفته از انواع پیمایش‌های کمی، که بنا بوده ظواهر و لایه‌های سطحی را بسنجند، اما حالا برای تحلیل بواطن و عمیق‌ترین لایه‌های بینش‌ها و گرایش‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. با درصدگیری از افرادی که در نمونه آماری گفته‌اند نماز نمی‌خوانند و روزه نمی‌گیرند، وضعیت کلی دینداری را می‌سنجیم: که براساس آمارها دینداری هنوز قدرتمندتر، اما در روندی نزولی است. با درصدگیری از تعداد افرادی که بعد از برخورد پلیس شال بر سر می‌گذارند، میزان موفقیت طرح‌های عفاف و حجاب را قضاوت می‌کنیم. با درصدگیری از افرادی که در نمونه آماری با سیاست‌های منطقه‌ای ایران مخالفت کرده‌اند، وضعیت فرهنگ مقاومت در جامعه را به قضاوت می‌نشینیم. 🔹مشکل، تنها در این نوع تعمیم‌های ناروا در جایگاه تفسیر نیست. در روند پیمایش‌ها نیز بعضا مواردی تبدیل به گویه شده و در قالب سنجه‌های آماری قضاوت می‌شود که در همان دوره‌های ابتدایی نقد کمی‌گرایی در علوم اجتماعی، مشخص شد به این شکل مبهم و کلی در پیمایش‌های کمی قابل اندازه‌گیری نیست. میزان موافقت با «جدایی دین از سیاست» از همین نمونه‌ها است. گویه‌ای مبهم و کلی با قابلیت تفسیرپذیری با انواع معانی ذهنی، که حالا با خط‌کش آمار اندازه‌گیری می‌شود. 🔸از این شگفت‌انگیزتر، استفاده از چنین داده‌هایی برای قضاوت کلی در مورد جامعه ایران است. گزاره‌هایی از این قبیل که در کشور با «دوجامعه‌ای شدن» مواجه هستیم! تصویری تخیلی از جامعه‌ای که نه تنها در دایره هنجارها و نمادها، که در عموم عقاید و ارزش‌های کلان خود دچار دوقطبی شده و مشترکات کلان آن حداقلی شده‌اند. تحلیل‌هایی که بیشتر برآمده از عدم تجربه زیست در جامعه قطبی‌شده در همه ارزش‌ها، و نداشتن تصویری دقیق از عوارض و آثار آن در سطوح مختلف تعامل در بستر عمومی جامعه به نظر می‌آید. ✅ گویی ظاهرگرایی حصاری شده‌ که افرادی از طیف‌های متفاوت فکری را به هم پیوند زده‌ و در خود محصور نموده‌است. علیرغم همه دعاوی منتقدانه علیه مدرنیته، در شیءانگاری انسان و عددپنداری او با پوزیتیویسم در دوران نوپایی تجدد به اشتراک رسیده‌ایم. نه آن‌که پژوهش‌های کمی و آماری در عناوین اجتماعی و انسانیِ سنجه‌پذیر خود قابل اتکا نباشند، نه! مسئله، تقلیل حوزه تحلیل و شناخت و کیفی‌ترین مفاهیم، به این ظواهر کمی است. پیمایش‌هایی که بر پیش‌فرض شناخت عمیق و درست افراد از خود بنا شده‌اند و با نادیده انگاشتن تعارض‌های درونی بشر و عدم انسجام آگاهی در بسیاری از افراد، در کنار فهم ایستا و غیرموقعیت‌مند از انسان، قدرت پیش‌بینی رفتارهای متفاوت و خلاف انتظار در موقعیت‌های جدید و متمایز را از اندیشمندان متکی به خود، گرفته‌اند. 🔹با اتکای به همین ظواهر و مشاهدات بود که پیش از انقلاب، عده‌ای با پیگیری روند تضعیف دینداری در ایران از آغاز دوره پهلوی در نسبت با دوران قاجار، از باور امام خمینی (ره) به امکان پیروزی یک نهضت دینی و سرنگونی شاه تعجب می‌کردند. تکیه به ظواهر و عجز از شناخت و تحلیل لایه‌های عمیق جهت‌گیری‌های عمومی و مکنونات فرهنگی یک ملت، پیش‌بینی انقلاب اسلامی را برای شما دشوار می‌سازد؛ همان‌طور که اتکا به ظواهر انتقادی در خصوص سیاست‌های منطقه‌‌ای جمهوری اسلامی، امکان پیش‌بینی و تحلیل اقبال عمومی به شخصیتی هم‌چون سردار شهید قاسم سليمانی را از شما سلب می‌کند. 🔸از سوی مقابل، همین دست معیارهای ظاهرگرایانه، ملاک ارزیابی میزان موفقیت طرح‌های عفاف و حجاب از نوع انتظامی شده‌است. به همان میزان که شمار حداکثری زنانی که در اوج غائله زن، زندگی، آزادی و بدون وجود هیچ فشاری از جنس دولتی، پوشش سر و بدن خود را حفظ می‌کردند معنادار بود و توفیق انقلاب اسلامی را در ایجاد اتمسفری حجاب‌محور، در دوران اوجِ قدرت شبکه‌ایِ حیازدایی جهانی به نمایش می‌گذاشت؛ شمار میزان افزایش این افراد پس از مقابله انتظامی، بدون در نظر گرفتن نیروی مقاومت و مبارزه‌ی برآمده از این فشار، رهزن و ظاهرگرایانه است. 🔹کشف حجاب رضاخانی هرچند از حیث محتوای کاملا خلاف فرهنگ ایرانی - اسلامی و از حیث سطح خشونت، مقوله‌ای کاملا متمایز بود، اما عبرت‌هایی در نوع و آثار قانون‌گذاری دارد. مصوبه کشف حجاب، در ظاهر توفیقاتی داشت. قبح سنگین بی‌حجابی در ایران شکسته شد و بسیاری از افراد در مشاغل رسمی و مرتبط با دولت، مجبور به تبعیت شدند. عادی‌شدن بی‌حجابی و برهنگی و شأن غیراساسی آن در بخشی از جامعه با وجود اعتقادات دینی، از تبعات این قانون بود. اما مشکل قانون‌گذاران این بود که در کنار این آثار، به نیروی مقاومت غیرقابل شمارش و هسته مبارز غیرقابل مشاهده‌ی زاییده این نوع قوانین توجه نداشتند.
🔸البته که هر نیروی مقاومتی به انقلاب منتهی نمی‌شود. انقلاب اسلامی ریشه‌هایی عمیق‌تردر قلب فرهنگ ایرانی داشت و از این عناصر مغذی در جهت تقویت خود تغذیه کرد؛ اما بینش ظاهرگرایانه و کوتاه‌مدت اعمال‌کنندگان کشف حجاب، حتی قادر نبود شکل‌گیری هسته‌های مقاومت را در برابر دین‌‌زدایی از ایران پیش‌بینی کند. 🔹سردمداران گشت ارشاد در دهه نود، اگر در کنار درصدشماری تابعان قانون، با تکیه به بینشی عمیق‌تر و بلندمدت، اقتضائات نحوه قانون‌گذاری خود را دنبال می‌کردند، پیش‌بینی وقوع شورشی از جنس زن، زندگی، آزادی و سوار شدن دشمن بر چنین ظرفیتی چندان دشوار نبود. اعمال قانون از جنسی که در وجدان جمعی، با قضاوت عدم تناسب جرم و مجازات همراه باشد و بستری برای ظهور انواع قهرمان‌سازی‌ و مبارزه‌‌طلبی را فراهم کند، خود زاینده ضد خود و هسته‌های مقاومت و مبارزه بوده و قادر است گسل‌های نهفته فرهنگی را مبدل به شکاف‌های فعال اجتماعی کند. ✅ به نظر می‌رسد امروز، رمز توفیق در دست‌یابی به اهداف در قانون‌گذاری، ایجاد قدرت و بینش عبور از لایه‌های ظاهری آثار و نتایج قانون، و قدرت تحلیل و پیش‌بینی لایه‌های پنهان، عمیق و بلندمدت نحوه قانون‌گذاری و توجه به احتمال فاصله‌گیری پیامدها از اهداف در روند اعمال قانون است. @azmanegasht https://eitaa.com/azmanegasht