#پرسش_اعضا 💜🍃
حکم دیه در صورت تردید مقتول بین دو نفر🌸🍃
پرسش :در مواردى که قاتل معیّن، امّا مقتول مردّد بین دو نفر باشد، پرداخت دیه به اولیاى دم چگونه خواهد بود؟
پاسخ :در صورتى که به هیچ وجه نتوان مقتول را مشخّص کرد، باید دیه را میان وارثان آن دو تقسیم کرد.
دیه فوت در اثر خبر ناگواری که به شوخی گفته شده است🌸🍃
پرسش :شخصى داراى ناراحتى قلبى بوده است، دوستش به قصد شوخى از طریق تلفن خبر دروغین مرگ فرزندش را به او مى دهد او هم سکته قلبى کرده و مى میرد، حکم مسأله چیست؟
پاسخ :اگر یقین داشته باشد که بر اثر خبر دادن او سکته کرده، باید دیه او را بپردازد و اگر مى دانسته که طرف بیمارى قلبى دارد و چنین خبرى براى بیمارى قلبى غالباً کشنده است، بعید نیست حکم قصاص درباره او جارى شود.
دیه عابران پیاده که در اتوبان تصادف نموده اند 🌸🍃
پرسش :دو نفر عابر پیاده، بدون آشنایى با مقرّرات راهنمایى و رانندگى از اتوبان کرج ـ ساوه عبور مى کردند، که با ماشین خاور تصادف نموده و هر دو جان مى سپارند، لطفاً بفرمایید دیه آنها بر عهده کیست؟
پاسخ :در صورتى که آنجا جاى عبور و مرور نبوده، و رانندگان به طور معمول انتظار عابر پیاده اى را در آنجا ندارند، و آنها خودشان مرتکب بى احتیاطى شده اند، راننده مسوول نیست.
یکسان بودن دیه برای تمامی افراد🌸🍃
پرسش :چنانچه مرگ مقتول و نبودنش در خانه و جامعه، علاوه بر خانواده، به گروه یا در فرض مثال به یک جامعه لطمه و ثلمه اى که هم مادّى و هم معنوى باشد وارد آورد، آیا مقدار دیه قبلى که منحصراً جهت جبران خسارت مادّى عدم حضور وى در خانواده اش بوده را مى توان افزایش داد؟ زیرا غیر خانواده اش گروه و جامعه اى نیز از مرگ وى متضرّر شده اند؟
پاسخ :گر چه افراد با هم متفاوتند ولى شارع مقدّس براى همه، دیه یکسان قایل شده است ( جز در مواردى مانند زن و مرد و امثال آن) و ممکن است فلسفه آن این باشد که قبول تفاوت با توجّه به این که معیار روشنى ندارد، سبب درگیریهاى فراوان اجتماعى و کشمکشهاى نامحدودى مى شود و ضرر و زیان آن از منافعش بیشتر خواهد بود.
اگر دو نفر مشترکاً دو نفر را به قتل برسانند🌸🍃
پرسش :در صورتى که دو مرد مسلمان به طور عمد و مشترکاً دو مرد مسلمان دیگر را به قتل برسانند و اولیاى دم مقتولین خواهان قصاص هر دو نفر باشند، آیا در مقام استیفاى قصاص، اولیاى دم هر کدام از مقتولین بایستى فاضل دیه هر یک از قاتلین را پرداخت نمایند؟
پاسخ :در چنین فرضی فاضل دیه لازم نیست.
وضعیت دیه در مورد شخصی که قتل عمد و شبه عمد مرتکب شده🌸🍃
پرسش :کسى در یک نزاع دسته جمعى فردى را عمداً و دیگرى را بطور غیر عمد به قتل مى رساند. پس از اجراى حکم قصاص او در مورد قتل عمد، بفرمایید نحوه وصول و مطالبه دیه مقتولِ غیر عمد، چگونه و به عهده کیست؟
پاسخ :در صورتى که قتل شبه عمد باشد، باید دیه از اموال او برداشته شود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
.
خواهر همسرم و دخترخاله هاش یه پوست دارن مثل هلو : صاف و سفید و لپ گلی ❤️
من که از نوجوونی آرزوی یه پوست صاف موند به دلم😢 یه پوست کدر داشتم با منافذ باز !😩
تازه بخاطر قرص های جلوگیری، صورتم پر از لک هم شد
دیگه غوز بالا غوز😢
تا اینکه یه روز توی حرم امام رضا(ع) با یک خادمی آشنا شدم که خودشون متخصص کرم سازی بودن.
به شکرانه ی لطف این خادم
لینک کانالشومیذارم تا همه استفاده کنن👇
https://eitaa.com/Aghighasa
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌
سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال
ایام به کام
دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇
پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم
و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن
تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه
یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه
پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم
یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره
فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند
ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇
در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅
https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139
عضو بشید همگی🙏👆
کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸
#ارادتمند🙏🌸
#حبیبه
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
چه صبری داری خدا😭👆
🕊 کمک #فوری به معیشت و درمان نوزاد مبتلا به بیماری قلبی!
🏮نوزاد معصوم چند ماهه به علت تنگی دریچه قلب حین تولد ، عمل قلب و آنژیوگرافی شده و ریه ش هم درگیر شده، برای بهبود باید، مرتب تحت نظر باشه و اکو بشه ؛ به خاطر حفظ سلامت قلب، شیر مادر هم نمیتونه بخوره !
🍃برای تامین هزینه درمانی و شیر خشک این نوزاد معصوم، با هر مبلغی که #توان دارید سهیم باشید؛شماره کارت #رسمی به نام مجموعه جهادی #چشم_به_راه
( پوشک ۲۰۰ هزار_ هر عدد شیر خشک ۸۵ هزار )
●
۶۰۶۳۷۳۱۱۰۵۸۰۹۸۱۹●
۶۰۶۳۷۳۷۰۰۵۲۵۸۳۸۷●
۵۰۴۱۷۲۱۱۱۲۰۹۱۹۸۹●
۵۸۹۲۱۰۷۰۴۶۶۶۸۸۵۴
Ir820150000003101094929079🪩اطلاعات و ارتباط بیشتر 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/joinchat/1141702867C96cbd042ef ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر می شود.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
🕊 کمک #فوری به معیشت و درمان نوزاد مبتلا به بیماری قلبی! 🏮نوزاد معصوم چند ماهه به علت تنگی دریچه ق
دوستان این مجموعه جهادی مورد تایید و اعتماد کامل ماست ✅✅
در این کار خیر و رفع مشکلات این نوزاد هرچه در توان دارید دریغ نکنید.🙏
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه هفتاد و نه قرآن کریم
سوره مبارکه النساء
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
Quran-page-079.mp3
2.45M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه هفتاد و نه قرآن کریم، سوره مبارکه النساء
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#دعا_درمانی 🌱
#تولد_اولاد_پسر
برای اینکه زن فرزند پسر بدنیا بیاورد از این دعا دو عدد نوشته یکی بر گردنش بیاویز و دیگری در آب حل کرده به او بخوران.
بِســــْـــمِ اَللّٰه اَلرَّحْمٰـنِ الرَحیــم ولدت بحر ولدته عیسی اِذَا السُمَاءُ انْشَقَّتْ یا محمد لربها یا محمد ما فیها و تَخَلَّتْ یا محمد و اذنت لربّها و حُقّت یا محمد و یا خا النفس یا مخرج النفس عینی النفس من ربّک و ارحمت و لا حول و لا قوة الا باللّٰه العلی العظیم.
🌿🌺🌿
#جهت نشنیدن جواب رد در مورد هر مهم و درخواست
قبل از اینکه نزد آن شخص یا مردی مومن یا بزرگی بروید عزیمت ذیل را۷ مرتبه بخوانید و به خودت و اطرافت فوت کن:
🌛سلاماً قوْلاً مِنْ ربٍّ الرحیم یا هفهنا یا سیدی آهِ نبهتهم فلا یستطعون ردّها و لا هُمْ ینطقبون وجعلْنا مِنْ بیْنِ أیْدِیهِمْ سدًّا ومِنْ خلْفِهِمْ سدًّا فأغْشیْناهُمْ فهُمْ لا یُبْصِرُون الْیوْم نخْتِمُ علىٰ أفْواهِهِمْ وتُکلِّمُنا أیْدِیهِمْ وتشْهدُ أرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یکْسِبُون🌜
┈┈••✾🍀🎗🌹🎗🍀✾••┈┈•
#مال_و_ثروت
اگر کسی بخواهد ثروتمند شود آن را هفت روز جمعه و در هر جمعه هفت بار بنویسد درجمعه هشتم خداوند او را مالدار و دارا می کند .
هو الله رب موسی و هارون و ابراهیم عالم الغیب و الشهادة فتری منه عجبا و هذا الاسم المخزن المکنون الذی هو بین الکاف و النون الذی محم الطاعة المکتوب علی خاتم سلیمان بن داود
📖منبع : مخزن الاوفاق
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
🗓 #تقویم_روز
🗓 #جمعه ۵ مرداد | اسد ۱۴۰۳
🗓 ۲۰ محرم ۱۴۴۶
🗓 ۲۶ جولای 2024
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري ع
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🗞 وقایع مهم #شیعه:
🔹دفن پیکر جون در کربلا توسط بنی اسد، 61ه-ق
🔹 اهل بیتِ در اسارت ، در راه شام
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
📆 #روزشمار:
▪️5 روز تا شهادت #امام_سجاد علیه السلام
▪️15 روز تا شهادت حضرت #رقیه_خاتون سلام الله
▪️30 روز تا #اربعین حسینی
▪️38 روز تا #شهادت حضرت رسول و امام حسن
▪️40 روز تا شهادت #امام_رضا علیه السلام
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🤲 #ذکر روز #جمعه ۱۰۰ مرتبه: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما.
🤲 #ذکر روز #جمعه به اسم #امام_زمان است و در کنار این ذکر میتوانید در روز #جمعه #زیارت_امام_زمان را نیز بخوانید. خواندن ذکر روز #جمعه #باعث_عزیزتر شدن میشود.
🤲 #ذکر (یا #نور) ۲۵۶ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #عزیز_شدن در #چشم_خلایق میشود.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
✅ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی است.
✅ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی است.
✅ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی است.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰 زمان #استخاره : از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🔹امروز روز مناسبی است.
🔹امروز برای شروع #کارها روز خوبی است.
🔹دید وبازدید با دوستان و #خویشاوندان خوب است.
🔹کسی که در این روز #بیمار شود خیلی زود بهبود یابد.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🔸کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله.
🔸قرض دادن و قرض انجام شود پسندیده است.
🔸برگزاری مجالس #عروسی و جاری ساختن #صیغه ی #عقد،انجام نشود پسندیده تر است.
🔸 #کشاورزی و #باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔸 #خرید و #فروش با سود همراه است.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🔹میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و #خویشاوندان خوب است.
🔹در این روز، سفر انجام شود.
🔹کسی که در این روز #متولد شود، حکیم و سیاستمدار خواهدشد. اگر خدا بخواهد.
🔹رسیدگی به #ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔹 #صدقه دادن خوب است.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🔸امروز #ناخن گرفتن ، موجب ایمنی از بلاست.
🔸حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث صحت بــدن است.
🔸امروز،سر تراشیدن، خوب است.
🔸رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در «کف پا» است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔸 خواب در این شب درست نیست.
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🔸مسیر رجال الغیب از میان #غرب و شمال میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که #حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در #شغلی و #سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): 💥بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب💥👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
☜ #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
☜ #اذان صبح 03:29 اذان ظهر 12:11
☜ اذان مغرب 19:34 طلوع آفتاب 05:08
☜ غروب آفتاب 19:14 نیمه شب 00:21
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
❤️ #بی_قراری_از_عشق
❤️ این آیـہ را بر خرما بخواند و بدمد و بـہ آن ڪسے ڪـہ مطلوب اوست بدهد تا بخورد از #عشق بی قرار گردد . مجرب است «بخشے از آیـہ ۳۱ سورہ رعد» «ولَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا : برحمتڪ یا ارحم الرحمین » منابع:مخزن تعویذات ص ۶۱
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ 🌸 ✺≽ ⊱━━━⊱
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #جمعه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۱۹:۲۰
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا
روز بیستو هشتم✅
شهید محمد احمدی جوان❤️
ذکر صد صلوات 🌱
و زیارت عاشورا🌱
به نیت ظهور اقا امام زمان
و شفای بیماران
بخت گشایی
و رفع گرفتاری 🤲
حتما انجام بدید ان شالله
Ziarat_e_Ashoura.mp3
28.69M
قرائت زیارت عاشورا ❤️
صوتی 🌱
با نوای حسین حقیقی 🌸🍃
در پنج اسفند ماه 1368 برابر با شب مبعث رسول اکرم (ص) شهید محمد احمدی جوان در خانه ای ساده و با صفا در روستای باشی از توابع شهرستان تنگستان و از دیار رئیسعلی دلواری استان بوشهر متولد شد.
شهید دوره ابتدایی را در دبستان شهید حیدر افساء روستای خود و دوره راهنمایی را در مدرسه دکتر حسابی بندر رستمی و تحصیلات دوره متوسطه را در هنرستان حاج جاسم بوشهر در رشته مکانیک خودرو گذراند و پس از آن دوره تحصیلی کاردانی مکانیک را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر گناوه با معدل 18/04 به پایان رساند و علی رغم قبولی در رشته مهندسی مکانیک سیالات دانشگاه شیراز به منظور خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ادامه تحصیل منصرف شد.
از ابتدای سال 1385 عضو بسیج شد و در سال 1386 به عضویت فعال در این نهاد درآمد و به رغم سن کم به دلیل فعالیت های ارزشمندی که داشت در شهریور ماه 1388 در حالی که حدود بیست سال داشت به عنوان فرمانده پایگاه شهید دستغیب روستا انتخاب گردید.
دوران سربازی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی نمود و در فروردین ماه سال 1391 وارد تیپ پیاده امام صادق (علیه السلام) بوشهر گردید و بعد از گذراندن دوره های آموزشی مختلف در سپاه پاسداران دوره ی تکاوری را در سال 1393 با کسب معدل 18/18 با موفقیت به اتمام رساند.
محمد گرچه عمری کوتاه داشت ولی عرض زندگیش آنقدر پر برکت و با طراوت بود که علاوه بر انجام فعالیت های رزمی و نظامی در بر پایی مراسم مذهبی، اعزام کاروان های زیارتی به مشهد و مرقد حضرت امام خمینی (ره) حضوری چشمگیر داشت.
از مهمترین کارهای فرهنگی انجام شده طی سالیان اخیر توسط شهید احمدی جوان می توان به برگزاری باشکوه یادواره شهدای روستا، در تاسوعای حسینی هر سال اشاره کرد، شهید به شرکت در جلسات قرائت قرآن، دعا و دیدار با خانواده شهدا اهمیت خاصی می داد و با طیف وسیعی از جوانان روستا ارتباط صمیمی و مطلوبی داشت.
محمد احمدی جوان، شهید علیرضا زنده پی ( دایی شهید) را الگوی شخصیتی خود می دانست. اعتقاد قلبی و عملی به ولایت فقیه داشت تا جایی که در وصیت نامه خود می نویسد: مباد از خط ولایت فقیه خارج شوید که من شهادت می دهم که شما از خط اهل بیت خارج شده اید.
کوهنوردی، ماهگیری و فوتبال، تفریحات مورد علاقه شهید در ایام فراغت بود. چهره خوش رو و چشمهای باحیایش نشان از عمق ایمان درونی اش داشت که گویا اطرافیان را بدون کلام به سوی خدا دعوت می کند.
شهادت
شهید در مهرماه 1394 به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم مطهر اهل بیت (س) به سوریه اعزام شد و در ظهر تاسوعای حسینی(در روز شهادت دو شهید روستایش) در حومه شهر حلب توسط تکفیری ها مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و درحالی که دو چشم خود را از دست داده بود مجروح شده و پس از 43 روز بستری شدن و تحمل درد های ناشی از جراحت های میدان نبرد در یکی از بیمارستان های تهران در روز جمعه 13/ آذر / 94 (روز معراج پیامبر اکرم(ص) ) به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد. پیکر این شهید پس از تشیع در شهر بوشهر در گلزار شهدای روستای “باشی” شهرستان “تنگستان” آرام گرفت.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چالش_هفتم ❤️🍃
سلام وعرض ادب ممنون از گروه خوبتون انشاالله گره از کار همه عزیزان باز شه
درمورد اینکه آیا تا به حال ظلمی بهتون شده وببخشیدطرف رو
توی عروسیم تصادف شده بود وچند نفر تصادف کردند خانواده دوماد گفتن که باید همون شب حنا بندون من که عروسیم بود رو ببرن خونه دوماد منم گفتم من عروسی نمی خوام فقط بزارید فردا برم آرایشگاه وعکس بندازم که یادگاری برام بمونه فردا که رفتم آرایشگاه خواهر شوهرم گفته بود مگه آرایش رو میخواد بکنه توی قبرش وبعد از عروسی هم یه روز خواب بودم شنیدم که خواهر شوهرم داشت میگفت کاش هیچ وقت دنیا نمیومدی ویه سری هم خاله شوهرم گفت نمیخوای بچه بیاری همین خواهر شوهرم گفت این خودشو به زور ضبط وربط میکنه چه جوری میخواد بچه بیاره
هزار بلا بعد از عروسی خودش وبچه داری و توی زندگی سرش اومد ولی من فقط واگذارش کردم بخدا وبخشیدمش ولی هیچ وقت یادم نمیره چون خداوند بهترین قاضی است
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
سلام درمورد ظلمی که درحقمون شده باشه وبخشیده باشیم میخاستم بگم خواهرشوهرم یک سال ازخودم کوچیکتر هست هیچ وقت منو به عنوان عروس خودشون قبول نداشت و همیشه چه توی جمع چه خلوت تیکه مینداخت منو بچمو از خونشون انداخت بیرون توی زمستون وهوای سرد چقد فحش به بچم داد که چرا اومدید خونه پدر من آخه پدرشوهرو مادرشوهرم مکه بودن شوهرم گفت ۲ساعت بشینید تا من برم جایی برگردم خواهرم گناه داره تنها نباشه 🥴برخلاف میل باطنیم از روی دلسوزی قبول کردم که نتیجش با بچه گریه کنان راهی خونه شدم اونم پیاده وتوی زمستون از مسخره کردن مادر و فامیل که دیگه نگم براتون یه سری تولد بچم بود هردوتافامیل بودن وقتی که رفتن بیرون گفت انقددلم میخاد بنزین بریزم رو فامیلات آتیششون بزنم🤯😭😭میگن چرا فامیلات میان خونتون یاشما میرید خونه اونا ولی ما اینجور نیسیتیم خلاصه سرتونو دردنیارم هرچی خاستگار براش میومد جور نمیشد پیش دعا نویس رفتن بازم فایده نداشت تقریبا ۱۳ ۱۴ سال بود که من عروسشون بودم ۲تابچه داشتم ولی هنوز ازدواج نکرده بود بچه سوممو حامله بودم که مادر شوهرم پیشم نشست گفت نمیدونم چرا این دختر بختش بسته وسنگینه هرچی خاستگارمیاد جورنمیشه خیلی غصه میخورم هیچ وقت مادرشوهرم پیشم درددل نمیکردیه دفه دلم براش سوخت اخه همیشه خونسردو ریلکسه همه بهش میگن بیخیال اون شب حجم غصش ناراحتم کرد ازته دل خواهرشوهرمو بخشیدم وارزو کردم خدا بخت خوب نصیبش کنه نمیدونم والا به دوماه کشید یانه پسری نجیب بااخلاق با خونواده ی خیلی خوب ومذهبی قسمتش شد که خواهرشوهرم میگف کاش زودتر میومد چقدنجیب و خوبن 🤣😂
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
سلام و عرض ادب. در مورد چالش بخشیدن آدمها بله من یه خانم شوهردار با همسرم رفیق شد و پیامهای عاشقانه بهش میداد. جالب اینجا بود دوست خودم بود و ارتباط خانوادگی داشتیم. تا اینکه من متوجه شدم و طلاق گرفتم با وجود دوتا بچه. ولی دوباره توی عده به خاطر بچه هام برگشتم به شوهرم. اون خانم داغی به دلم گذاشت و باعث شد چند ماه من خون گریه کنم و دخترم اسیب روحی زیادی دید از جدایی من و پدرش. ولی یه روز که روضه گوش میدادم بخاطر اسم امام حسین بخشیدمش ولی تا دنیا دنیاست دلم نمیخواد ببینمش
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر بیش از یک ساعت مداوم بشینید
۴ اتفاق در پاها + کمر + دیسک کمر براتون میفته
دکتر سقالرزاده
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه یه چند ساعت دیگه نامزدیته تو و سروش ازدواج میکنین همه چی هم تموم میشه عزی
#داستان_زندگی 🌸🍃
عاطفه
صدای خنده های مشتاق بچگیمون توی گوشم می پیچید و انگار بهم توان میداد تا اون ساک رو پیدا کنم
خسته از تجسسی تموم نشده نشستم
با سر آستینم صورت خیسمو پاک کردم تا دیده درستی داشته باشم
غمگین به آسمون نگاه کردم
به آسمونی که غروب خورشید زنگ اخطار رو میزد
با دستهای ناتوان بالاخره اون ساک رو از دل خاک بیرون کشیدم و با سر و وضع آشفته و گِلی به اون خونه به خونه آقای شاکری به خونه فریبا به خونه ای که ۱۰ سال روزها و شب های خوب و خوشی اونجا گذرونده بودم چشم دوختم و زیر لب زمزمه کردم
قسم میخورم این آخرین دیدار و یادآوری گذشته باشه
گریان و نگران تا از خونه بیرون زدم صداش مثل همیشه آروم اما اینبار واضح شکسته گفت
عاطفه
ایستادم
سوز اون صدا هر آن ممکن بود قلبم رو محکوم به نرفتن کنه
برگشتم سمتش اما چشم روی هم گذاشتم و آهسته گفتم
باید برم
شوک بود اما پرسید کجا؟
با بغض گفتم
میدونم که مریم گفته کجا
همونطور که بهت زده نگاهم میکرد کوتاه سر تکون داد و گفت
گفت ولی من،من باور نکردم
گفتم
باید کمکش کنم
فوری پرسید
به کی ؟
شرمنده گفتم
به همبازی بچگیم به کسی که جای یک برادر بوده ببخشید اما من نمیتونم ۱۰ سال گذشته رو کنار بزارم و ساده از درخواست کمکش بگذرم
عمیق توی چشمام زل زد و با صدایی گرفته طوری که تا بحال ازش نشنیده بودم پرسید
میتونی از امشب بگذری؟
دوباره چشمامو بستم که گفت
نگام کن عاطفه
طبق دستورش با تردید نگاهش کردم و گفتم
منو ببخش
دستشو گذاشت روی زخم پهلوش و با تاخیر با نفسی که بیرون فرستاد گفت
برو
یک قدم برداشتم اما دوباره برگشتم سمتش و با اشک گفتم
اون غول بی شاخ دم یک فرشته نجاته منم دزد احساسش..
وقتی تا کسی که براش دست بلند کرده بودم مقابلم ایستاد بهش نگاه کردم
به مردی که کت شلوار دومادی به تن کرده بود و شاهد شتاب من برای کمک به کسی بود که زخمش زده بود
چند ثانیه بیشتر نبود اما با خودم کلنجار رفتم که سوار شم اما نتونستم،نتونستم از احساس مردی گذر کنم که من هم دوستش داشتم
ساک رو گرفتم سمتش و گفتم
نمیتونم از امشب بگذرم اما دلمم نمیخواد قاتل همبازی بچگیام باشم بهش قول دادم این کیف رو بهش میرسونم
با تاخیر ساک رو از دستم گرفت اما چیزی هم نگفت
همین که برگشتم خونه عزیز شاکی اومد سمتم و پرسید
کجا رفته بودی؟
سرمو پایین انداختم خواستم حقیقت رو به عزیز بگم به همین خاطر نفسی گرفتم و گفتم
رفته بودم خونه ی ....
مریم فوری از پشت سر عزیز گفت
خونه ما
من ساکت شدم که عزیز برگشت به مریم نگاه کرد
مریم لبه پله نشست و با نفس راحتی که با دیدن من بیرون می فرستاد گفت
راستش من قرصی که دکتر گفته بعد از ناهار بخورم رو فراموش کردم عاطفه تا فهمید جنگی رفت خونه ما
عزیز رفت سمت مریم و پرسید
حالت خوبه مادر؟
مریم که حسابی بابت رفتن و نرفتن با من جدل کرده بود بی انرژی گفت
اگر این عاطفه بزاره خوبم
با دلهره اما با کمک آتنا و مریم تقریبا آماده شده بودم که مهمون ها از راه رسیدن
هیچکس جز خودم نمی دونست من دومادو فرستاده بودم پی چکاری
ساعت ۸ که شد همه اومده بودن جز خانواده مرندی
خنده و صحبتهای بقیه از نگرانیم کم نمیکرد بلکه دقیقه به دقیقه نگران ترم میکرد
آتنا به ساعت نگاهی انداخت و اهستع گفت
به نظرت دیر نکردن؟
همون لحظه عزیز همونطور که استکان های خالی رو جمع کرده بود وارد آشپزخونه شد
آتنا اهسته دوباره حرفشو تکرار کرد و گفت
عزیز به نظرتون دیر نکردن ؟
عزیز به من نگاه عاقلانی انداخت و گفت
شاید عاطفه بدونه
آتنا فوری نگاهم کرد و متعجب پرسید
عاطفه؟
عزیز جلوتر اومد و جدی گفت
امشب یه چیزی تو دلته که آرومو قرارو ازت گرفته بعد اون تلفن درست عین روزی که حسین نجار زنگ زد و منو آشفته حال کرد بی قراری
لبمو خیس کردم و زیر لب گفتم
من کاری نکردم عزیز
عزیز که خوب میدونست من دروغ میگم اه بلندی کشید و گفت
خدا کنه همینطور باشه
تا عزیز رفت آتنا دستمو فشرد و گفت
عزیز راست میگه تو امشب یه چیزیت هست بگو چیکار کردی
نکنه جا زده باشی
با ترس و غمگین بع آتنا نگاه کردم که آتنا نگران گفت
بگو چیکار کردی عاطفه
آبرومونو پیش این خ مهمون نبرده باشی عزیز رو روسیاه نکرده باشی
صورتمو پوشوندم و گفتم
اشتباه کردم سروش رو فرستادم پی فریبرز
اتنا تا حرفم رو شنید کوبید روی گونه اش و گفت
وای خاک بر سرم
عاطفه،عاطفه تو چه غلطی کردی
بی حال روی صندلی نشستم و گفتم
کاش دستم میشکست و اون تلفن رو نمیداشتم
آتنا دوباره به صورتش چنگ انداخت و گفت
وای خدایا تویی بی عقل شب نامزدیت چه کار کردی
با بغض گفتم
آتنا اگه دوباره با هم درگیر شده باشن چی ؟
آتنا عصبی مشتش رو توی هوا تکون داد و گفت
هر بلایی سر سروش بدبخت بیچاره که دل به دل تو داده بیاد مقصرش توی
#ادامه_دارد
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام روزتون بخیر سوالی دارم اینکه از یکی از کانال های ایتا لباس بچه خرید کردم غیرحضو
پاسخ اعضا 🌺
سلام درمورد خانمی که بچه سوم باردارشدن بگم عزیزم هرگز به سقط اون بچه فکرنکن...این اوسوسه های شیطانه وناامیدی که به دلت میندازه...من مطمئنم این بچه برات خیروبرکت میاره ...منم بچه سومم بدون برنامه ریزی بود الان ازاون دوتا شیرین تره وکلی برکت باخودش اورده..هرگز به سقط فکرنکن روزقیامت بچه هایی که عمدا سقط میشن جلوی پدروما درشون میگیرن ومیگن چرا مارو کشتین.(..ایه بای ذنب قتلت )که توقران اومده فقط برای دخترکشی عصرجاهلیت نیست این طفل معصوم ها هم ماروبازخواست میکنن...توکلت به خدا کن وازخدا ارامش بخواه....
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام خانمی که گفتن شیرینی وگرمی میخورن کهیر میزنن روزانه یکی دو استکان عرق شاهتره بخورید وتخم شربتی وخاکشیر هم بخورین
خانمی که ضد افتاب خوب میخوان ام کیو بگیرین ابرسان، ضدلک هس وخیلی سبکه اصلا حس چربی نداره
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام خانمی که گفتن دهنشون بومیده واز معده هست شما بارهنگ ازعطاری بگیر دم کن شب ها قبل خواب بخورین عرق نعنا وزنیان هم حدود نصف استکان بعدازناهاروشام بخورین
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام به همه اعضای گروه
خوشحالم که توجمع شما هستم وازتجربیات شما استفاده می کنم
برای اون مادری که پسرش دانشجوهست و۲۰ ساله،وسردرد دارن ودکترا گفتن که مشکلی نیست،
به نظرمن برن پزشک طب سنتی ودو طرف گوش رو زالو بزارن هرطرف ۲تا مطمئن باشن که خوب میشن،آخه من وشوهرم که پزشک هست وطب سنتی کار می کنه چند ساله که تواین کار هستیم،
انشاءالله که جواب بگیرن وتو گروه اعلام کنن،⚘️⚘️
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام در رابطه با صحبت خانمی که برادراش بهش سر نمیزنن ودرد دل زیاد داره باید بگم عزیز دلم تنها نیستی منم دقیقا برادرم وزنش مثل برادرهای شماست من نه پدر دارم نه برادر دیگه ای اون یکی برادرم که واقعا یه مرد واقعی بود رو خدا ازمون گرفت ویدونه برادر دارم که الان ۱۰ ساله اصلا نمیدونم خونش کجاست بچه هاش چه شکلین اصلا تلفن چه عرض کنم پیام هم نمیتونم بهش بدم چون گذاشته لیست سیاه منم به بچه هام گفتم هر وقت مردم داییتونو تو مجلس ختم راه ندین حتی نمیخام بدونه قبرم کجاست هر چند خیلی خونسررررردتر ازاین حرفاس خودشو زنش فققققط پول میپرستن واصلا اطرافیان براشون مهم نیسن منم دیگه حتی بهش فکرم نمیکنم شما هم خودتو اذيت نکن زندگیتو بکن چرخ وفلک دنیا میچرخه عزیزم
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻
سلام خدمت مدیر گروه ...خدمت اون عزیزی که دهانشون بومیده ومعده درد دارن..وشوهرشون همش بهش بابت بوی دهانش میگه ..عزیزم منم معده دردشدید داشتم دوسال پیش..هم دکتر داخلی رفتم هم طب سنتی..دائما پرهیز بودم ولی خوب نشدم..یه بنده خدایی دکترامیدبیگلریان رو به من معرفی کردگفت کارش عالیه..منم رفتم خدمتشون..خداخیرش بده اخلاقش که عالی..دستشم که شفاس.مطبشون کرجه..گوگل بزنی هم تلفن هم روزهای مراجعه وهم آدرسش رو بهت میده..انشالله که خدابهت سلامتی بده..برای سلامتی وظهور آقا صلوات
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
📚 #علت_لاغری مفرط و درمان آن
👈 کم غذا خوردن⚠️
👈 جذب غذا در این افراد کم است(به سبب سوء مزاج)⚠️
👈 انسداد در روده، شکم، کبد و احشا⚠️
👈 بزرگی طحال که سبب سوءمزاج کبد شده است⚠️
👈 وجود انگل روده و معده⚠️
👈 غم، غصه، ناراحتی و عصبانیت ⚠️
✍ #علاج_لاغری
✍ باید به سبب بیماری که در شخص آشکار است درمان شود و بیماری را از آن ها دور کرد و غذاهایی تناول کنند که (جیدهالکیموس) باشد یعنی خلط خوب در کبد تولید کند، مانند خوردن خوراک هایی که از گوشت و حبوبات درست شده باشند و آرام آرام گوشت پرندگان چاق کننده مانند مرغابی و جوجه خروس محلی بخورند و گوشت آن باید طبخ نشده باشند بلکه باید کباب شوند
(زیرا که غذاهای مطبوخه قوی نیستند).
✍ همینطور خوردن چربی های طبیعی،
زیرا که اعضا آن ها را بیشتر جذب می کنند، زود از معده گذر میکنند و به روده بزرگ می روند و(دم متولد شده از آن ها) زود از بین نمیرود مثل گوشت بره و بزغاله .
✍ باید زیاد غذا خوردن را شروع کنند که جایگزین موادی شود که قبلاً از بدن تحلیل رفته اما بعد از مراعات هضم .
✍ باید که غذا را به اطراف کشاند، مثل استحمام دائم و استعمال آب بسیار گرم
زیرا جذب آن به جسم شدیدتر است و مالیدن روغن خراطین به بدن پس از استحمام، ونیز پوشیدن جامه های نرم و گشاد و نخی (زیرا که جامه خشن راه فربه شدن بدن را می بندد).
✍ باید که از غم، غصه، ناراحتی وعصبانیت دوری کنند تا روحشان هم تقویت گردد .
📚📚🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷برای بروز علائم زیرکه ناگهانی رخ میدهد برمبنای طب سنتی چه کنیم 🔽
انواع جوش ها
کهیر
لکه قهوه ای پوست
خارش ها
اگزما ناگهانی
پوست خشک
لب خشک
خارش و شقاق مقعد
📚۱- دمنوش ترکیبی برای اصلاح گوارش از اخلاط کثیف
ترنجبین ۵۰ گ
شیرخشت ۱۰ گ
تخم بارهنگ ۳۰ گ
مغز فلوس یعنی تراشیده دیوارهرخانه ۲۰ گرم
باهم مخلوط کنید
سپس یک قاشق چایخوری(بزرگسالان قاشق غذاخوری ) هرروز دریک لیوان اب جوش بریزو ده دقیقه ارام بجوشد سپس صاف کن و با شکرسرخ و یا کمی عسل میل شود و زمان مصرف هرموقع خورد یکباره یا چندمرحله
۲۱ روز تکرار
📚 ۲- برای رفع کهیر و جوش و خارش و ارام کردن آنژیم کبد
راهکارهای زیادی متناسب با علل یابی برمبنای طب سنتی هست
خوردن سیرابی گوسفند روزانه یا هفتگی
شاتوت شرابی روزی ۷ دانه
دمنوش ختمی با بنفشه با پنیرک با ترنجبین مثل چای دم شود و صاف کنید و روزی یک لیوان میل شود
کاهو با سکنجبین عصرها
شربت سکنجبین با کاسنی با عناب روزی ۵ قاشق دریک لیوان آب ناشتا
خورشت کرفس و یا عرق کرفی
شربت تخم خرفه
سوپ ها خنک ( جوپرک ، عدس ، سبزیجات خرفه و گشنیژ و برگ اسفناج و اندکی جعفری ، عدس ، سینه مرغ و، هویج و ... ) درهروعده غذایی یک پیاله
پرهیزمطلق ازآب یخ و بستنی و قارچ و خاصه انواع سسها و فست فودها و بلال مکزیکی و یخ و خاصه بستنی
پرهیزمطلق ازدیرخوابیدن
پرهیز از کافئین ها
خوردن عرق های کاسنی و ختمی و بید و خرفه و نیلوفر و کرفس جمعا یک لیوان با اندکی عسل و یا شستشوی بدن درحین ورود به حمام با این عرقها
اب برگه زردآلو و یا قیسی
روی گوشت قرمز ازهرنوع آن درکباب و ابگوشت و کتلت گوشتی خورشتها حتما پودر سماق ریخته شود
شربت اب لیمو
تمرهندی خوردن
موضعی که کهیر و یا لک قهوه ای میشه با روغن بنفشه فقط و فقط با پایه زیتون ارام ارام ماساژ داده شود
الان کاهو با سکنجبین هم شب ساعت ۲۲۰۰ چندبرگ توصیه میشه
موردی میل شود
📚۳-- بروزحساسیتهای احتمالی با خوردن میوه جات آلوده به دستکاری شده به تراریخته مثل
قمبوزه
جانا
خربزه ها
طالبی
که درناحیه های 🔻
گوش و بینی و بدن خارج تولید شده و یا بروز باددربینی و یا کیپ شدن بینی و یا بروز سایر علائم مثل
خارش گلو
ورم گلو
خارش پوست
خارش مقعد
فعال شدن بواسیر
آفت دهان
ترکیدگی پاشنه
نازک شدن پوست دست
کم اشتهایی
بیخوابی
عصبی شدن
و......
مشاهده میشود
💊راهکارها
افراد صفراوی و دارای خشکی پوست و دارای آلرژی درمصرف میوه های اب داربالا پرهیزکنند مگر حداقل
۲- بعد از خوردن این نوع میوه حداقل یکساعت بعد عرق کاسنی و یا یک قاشق اب لیموی لیمو تازه میل شود
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام بر دوستان عزیز وحبیبه جان ممنون بابت گروه خوبتون دوستان من یه هفته دیگه مصاحبه برا استاد حوزه دارم ولی خیلی استرس دارم لطفا ذکر یا دعایی برای رفع استرس وموفقیت در مصاحبه برام بفرستید ممنون میشم زودتر جواب بدید چون فرصت ندارم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام روزتون بخیر و خسته نباشید
یه سوال داشتم از عزیزان گروه
من تا حالا نه سرکتاب گرفتم نه دعا
چن روز پیش همسرم یه کار جدید بهشون پیشنهاد شد ایشون هم رفتن سر کار جدید
منم از دفتر آیت الله مکارم تو اصفهان استخاره گرفتم خیلی خوب بود ولی بازم نگران بودم
دوباره از یه شیخ تو قم استخاره گرفتم بد اومد سه باره گرفتم بد اومد چهار باره گرفتم بد اومد😔😔😔
بعد به یه اقایی که دعا مبگرفت تماس گرفتم
گفتم ببینه آینده کار جدیده خوبه یا نه
ایشون هم با دریافت اطلاعات گفتن که خوبه و آینده داره
حالا من ۲ تا سوال دارم
۱-به کدوم استخارهام توجه کنم؟
۲-از اینکه به اون اقا زنگ زدم خیلی پشیمانم میترسم نیروی منفی جذب زندگیم بشه
چیکار کنم؟ ؟به راهنماییتون نیاز دارم❤❤❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
از پریشب که زنگ زدم به اون اقا هم بچه کوچیکم تب کرده(خودم احتمال میدم مال دندونش باشه چون ۱سالشه) و هم دیروز تا حالا روی دست چپش ورم کرده و تکونش نمیده😭😭😭
لعنت خدا بر دل سیاه شیطان که ذهن آدم رو به همه جا میکشونه🙏🙏🙏🙏🙏🙏
مامان متین و ماهان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام
ادمین عزیز لطفاً پیام منو اورژانسی بزارید که وقت مونکمه و تا یازدهم وقت داریم پدرم آب مروارید چشمش خیلی گذشته بردیم دکتر تو بیمارستان دولتی عمل کنه دکتر گفت دو تا عمل داره عمل پلک بعد آب مروارید پلک رو عمل کرد الان میگه یک بار هم باید مجرای اشکش عمل بشه بعد آب مروارید پدرم 75 سالشه هر بار باید چند بار برا عمل بریم بیمارستان چند بار هم بعد از عمل بریم مطب یک چشم 3 تا عمل بعد چشم بعدی و همه این مراحل پدرم هر بار به زور و التماس میبریم نمیره خسته شده دوستان اگه راه حل دارید برا باز کردن مجرای اشک لطفاً راهنمایی کنید ممنون از لطف شما
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خانمی که گفتن شوهرشون عمل سیاتیک کردن و پای چپشون لاغرتر شده بود بعد عمل پاشون نرمال شد به حالت قبل برگشت ؟ و اینکه این عمل سخته ؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خسته نباشید اون خانمی ک گفتن یه دکتر هست توی قم طب سنتیه برای زگیل درمان داره لطفا شماره تماسی یا پیجی چیزی اگه داره بزارید ممنون
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
دختری دارم ۱۹ساله که خیلی زودناراحت وعصبی میشه
الان نزدیک ۷ماهه ازدواج کرده وخیلی هم همدیگر رو دوست دارن وخانواده پسره خیلی اذیتش میکنن وخیلی ناراحت است رفتارش خیلی بد شده وهمش بلاهایی که به سرش دادن شکایت داره وبا آنها هم قطع رابطه کرده من چیکارکنم که این خانواده وکارهاشون رو فراموش کنه وشاد باشه .
#ایدی_ادمین 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا ❤️🍃
سلام این کف پای من لطفا عزیزان هرکی اطلاع داره خواهش میکنم بخاطر خدا راهنمایی کنه کرم کانلادولازدم هیچ فایده نداره نوره هم زدم خواهشمند هرکی بلده من راهنمایی کنه خیلی میسوزه وقتی راه میرم
#ایدی_ادمین 👇❤️
@adminam1400
پاسخ اعضا 🌺
سلام برای دختر خانم ۱۷ ساله ای که با مادر وبرادرش درگیر ومیگی که ماهی600بیشتر بهت نمیدن من یه خانم متاهل هستم ماهی 400 تومن یارانه م بعنوان پول توجیبی دارم کلی ذوق میکنم😅😅😅بعد شما دختر مجرد 600 تومن براتون کم!!!مطمئن باش دعوا و گیر دادن خانوادت با شما از سر دوست داشتن شماست چون دوستون دارن نگرانتون هستن شماهم بهشون حق بدید اونا هم آسیب دیده هستن مادرتون همسرش رهاش کرده بچه هارو باید تنهایی بزرگ کنه بفکر مسائل اقتصادی باشه یا مشکلات بچه داری؟شما هم اونارو درک کنید باشگاه خوبه برو ولی دنبال هنر ومهارت باش .الان بری سرکار چه شغلی بشما میدن!؟بجز فروشندگی کار دیگه ای هم میتونید بکنید!!؟خوب واقعا محیط بعضی فروشگاهها وبوتیک ها اصلا جالب نیست .بجای این شما همت کنید وخوب درس بخونید یا برید دنبال مهارت مثلا کیک وشیرینی پزی بعد سفارش بگیرید بفروشید هم خونه هستی محیط امن هم شغل خیلی خوبی با روحیه دختر وخانمها جور درمیاد یا برید خیاطی وطراحی لباس اونم خیلی خوبه .ولطفا حال مادرتون و درک کنید زن مثل مرد نیست اون چون پایبند بچه ودلبسته بچه ها هست نمیتونه بره دنبال زندگی خودش وازدواج کنه یا حتی کاری کنه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام درجواب خانم که گفته بودن ۹سال پیش بچه داشتن والان بچه ندارن وسینه هاشون شیرمیده میگم خواهرگلم منم اصلابچه نداشتم ومشکل شماراداشتم پستانهام شیرمیداد رفتم دکترازمایش انجام دادم پرولاکتینم بالا بودوهمین باعث شده بود قرص گابرگولین ۵دادمیخورم شیرنمیده برویدازمایش بدین
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
جواب اون خانم عزیزی که قصد داره به خاطر فقر و مشروب خواری شوهرش بچه سومش را سقط کنه!!! عزیزم خدا تو قرآن فرموده از ترس فقر بچه هاتون را نکشید،از پیامتون معلومه که خدا ترس هستید ،عزیزم مطمئن باش. با ورود این بچه راه های فرجی برات باز میشه البته با توکل به خدا،بیا با خدا معامله کن بگو خدا جونم که خودت از وضعم آگاهی من به خاطر امر تو بچه ام را نگه میدارم ،تو هم خدایی خودت را نشونم بده،حتما جواب میگیری،اگه این جنین را سقط کنی تا آخر عمرت خودت را سرزنش میکنی و گرفتار میشی ،دوست عزیز
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
خانمی که بچه سوم بارداری ..وشرایط بچه ی سوم نداری...عزیزم..شما بارداری..وباید قبول کنی که با این شرایط بد باردار شدی...قبل از حاملگی باید فکر میکردی که نکردی....هدیه ای هست که خدا داده..از خدا هم بخاه..شرایط برایت مساعد بشه...این هم بدون ..ممکنه با این بچه همه جوره زندگیت تغییر کنه.....
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
در رابطه با بعضی از خانم ها ... زندگی سختی های خودشو داره ...نباید تو زندگی خودتون وابسته یکی کنید ..دوستش داشته باشید ولی وابسته نشید...خدا هم به بخدایش..باید التماس کنی تا دعا رو برآورد کنه..اینا که دیگه بنده خدان ..هیچ انتظاری ازشون نیست...بخدا اینقدر زندگی ارزش نداره که خودتو اینقدر ناراحت یا درگیر کنید....یکی خیانت میکنه .ذاتش خیانت هست ..یکی خسیس هست اونم ذاتش خساست هست ..هرکسی یه عیبی داره ..حالا یکی بدتر یکی بهتر..اول برای خودتون زندگی کنید ..دوم. هم خودتون وابسته نکنید ...سوم برای خودتون یه منبع درآمد درست کنید حتی به مقدار کم...
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام
دختر خانم ۱۷ساله گفتن ک مادرش ماهانه ۶۰۰ب کارتش واریز میکن...عزیزم من پسرم یه سال از شما کوچیکتر همه خرجشو میدیم ولی پولی ب حسابش نمیریزیم....تو را خدا بدون ک مادرت دشمنت نیست و با مادرت صمیمی و دوست شو ....هنوز خدایی نکرده بدون مادر نشدی که دنیا برات جهنم تر شه....مگر من مادر ۳فرزندم ماهانه پول میگیرم....نه خدا شاهد...من با داشته های ناچیزم حتی با یه استکان چایی دلم را آرام میکنم....قدر مادرت بدون...مادرت بی شک زجر کشیدس
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
محمدبن مغیث از كشاورزان سالخورده مدینه بود می گوید: یك سال خربزه و خیار و كدو در زمین مزروعی خود در كنار چاه عظام كاشتم ، زراعت خوب شد، ولی وقت فرارسیدن محصول نزدیك گردید، ملخ های بسیار آمدند، و همه زراعت مرا خوردند، دو شترم نیز از بین رفت و در مجموع 120 دینار خسارت دیدم . در همین بحران در جایی نشسته بودم ، ناگهان امام كاظم (ع) را دیدم به پیش آمد و سلام كرد و فرمود: حالت چطور است ؟ از زراعت چه خبر؟ گفتم : صبح كردم مانند كسی كه همه زراعتش درو شده ، و چیزی باقی نمانده است ملخ ها، ریختند و همه را نابود كردند . فرمود: چقدر خسارت دیده ای ؟
عرض كردم : 120 دینار خسارت دیده ام . به غلامش عرفه فرمود: برای ابن مغیث 150 دینار به اضافه دو شتر جدا كن و به او تحویل بده آنگاه به من فرمود: 30 دینار با دو شتر اضافه بر خسارت تو دادم . عرض كردم : مبارك باشدت به اینجا تشریف بیاورید و برای من دعا كنید وارد شد و برای من دعا كرد... آن دو شتر بر اثر زاد و ولد بسیار شدند و آنها را به ده هزار دینار فروختم و زندگیم پربركت گردید .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
مامون عباسی (هفتمین خلیفه عباسی) گوید: روزی عده ای با اجازه وارد بر پدرم هارون الرشید شدند، موسی بن جعفر نیز به مناسبتی به آنجا آمده بود، پدرم تا او را دید به او نگریست و از همه جا غافل گردید و تنها چشم به او دوخته بود تا او وارد گردید، وقتی كه نزدیك آمد، پدرم كمال احترام را به او كرد و دو زانو در برابرش نشست و احوالش را پرسید و او (امام) فرمود: خیر است . هنگام خداحافظی پدرم با كمال احترام او را بدرقه كرد. به پدرم گفتم : دیدم به گونه ای با این مرد ناشناس رفتار كردی كه با هیچ كس رفتار ننموده ای ! این مرد چه كسی بود؟. هارون گفت : بنی هذا وارث علم النبیین ، هذا موسی بن جعفر بن محمد: پسرم این وارث علم پیامبران ، موسی بن جعفر بن محمد بود، اگر علم صحیح و استوار می خواهی در نزد این شخص است . مامون گوید: در همین هنگام محبت دودمان پیامبر در دلم جای گرفت . ولی امان از غرور و ریاست دنیا كه مانع از آن شد تا این پدر و پسر، حق محبت را ادا كنند، بلكه به عكس ، امامان بحق را شهید كردند.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
فقیری به حضور امام كاظم (ع) آمد و عرض كرد: تهیدست هستم مرا از تهی دستی و فقر نجات بده ، اگر صد درهم پول داشته باشم ، با تجارت و خرید و فروش خود را از فقر و ناداری نجات می دهم . امام كاظم (ع) با روی خوش و لبخند، به او فرمود: من از تو یك سؤ ال می كنم ، اگر پاسخ صحیح دادی ، ده برابر خواسته تو را به تو خواهم داد. فقیر عرض كرد: بپرسید.
امام كاظم (ع) فرمود: اگر بنا باشد تو در دنیا برای خود آرزوئی كنی ، چه آرزو می كنی؟ فقیر گفت : آرزو می كنم توفیق انجام حقوق برادران دینی بیابم ، و برای حفظ دین و برادران دینی ، قانون تقیه را رعایت كنم . امام كاظم (ع) فرمود: چرا دوستی با ما خاندان را، آرزو نمی كنی . او عرض كرد: این صفت در من هست ، خدا را برداشتن چنین نعمتی سپاس می گویم ، و از درگاهش می خواهم ، تا خصال نیكی كه ندارم به من بدهد. امام كاظم (ع) فرمود: پاسخ نیكی دادی ، آنگاه دو هزار درهم (كه 20 برابر خواسته او بود) به او داد و فرمود: این پول را در خرید و فروش مازور به كار ببرید زیرا كالای خشك است (و كمتر آسیب پذیر است (. به این ترتیب به او كمك كرد، و او را برای تجارت و كسب و كار تشویق و راهنمایی فرمود.
داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
⭕️سنگسار شدن یک زن توسط شوهرش
ساعت 7:30
#واقعی 😔
دیروز تو تهران میخواستن حکم رو اجرا کنن، خیلی وحشتناک بود!
زن رو گذاشته بودن تو چاله و تا سینه زیر خاک بود
به شوهرش التماس میکرد که ببخشتش، اما مرد دستش را پر از سنگ کرده بود و منتظر دستور قاضی بود و با تمام انزجار نگاهش میکرد و میگفت که باید قصاص بشه
زن التماسش میکرد، اما مرد فقط دنبال قصاص بود و فریاد میزد و به زن لگد میزد... کاملا دچار جنون شده بود و میگفت مگه من چیکارت کرده بودم و خودش رو میزد.
خیلی دردناک بود... ترس در چشمان زن موج میزد و با صدای بلند داد میزد که منو ببخش، بخاطر دختر کوچیکمون منو ببخش، قول میدم که جبران میکنم...
عده ای داد میزدن ببخشش و عده ای دیگر میگفتن بکشش!
شوهر رو به قاضی کرد و گفت حکم رو اجرا کن، قاضی به زن گفت که وصیتی نداری؟
زن گفت فقط به من اجازه بدید یک بار دیگه بچه ی خودم را شیر بدم...
بچه ی ۲۰ ماهه را براش آوردن و زن را از خاک بیرون کشیدن تا به بچه شیر بدهد.
اما در عین ناباوری ....👇🔞
https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf
چه صبری داری خدا😭👆
دوستم پوستش سفید و بدون هیچ لکی بود همیشه بهش حسودیم میشد !
تا اینکه اینو تو کیفش پیدا کردم
اعتراف کرد ازاین کرم میزنه گفت به هیشکی نگو🤫
پرسیدم از کجا میخری ؟گفت ازاینجا👇
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
همشون ضمانت کیفیت دارن😍👆
#ارسالی_اعضا ❤️🍃
شوهرم عاشق موهای بلنده اما من موهام کم پشت بود و رشد نداشت هرچی میگفت امتحان میکردم چقد خرج کردم امااااااا با یه چیز خیلی ساده که تو خونه همه هست موهام تو یکماه رشد عجیب و پر شد خدا خیرش بده تو این کانال دیدم
https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4
انقدر موهام ناز شده 😍
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام دوستان. میخوام داستان زندگیمو براتون تعریف کنم. من زنی 37 ساله با دو فرزند دختر 9 ساله و پسر 3 ساله هستم. همسرم همسن خودمه و تقریبا آدم سرشناس و موجهی توی شهرمونه. ما یازده ساله ازدواج کردیم. زندگی پرتنشی رو گذروندم. اوایل ازدواج یه جای معتبر شاغل بودم و برای خودم کسی بودمـ. با همسرم که در یک محل هستیم اشنا شدم و زود ازدواج کردیم. همسرم خانواده مذهبی ولی بسیار پرجمعیت و رفت و آمدی داره. برعکس خانواده من که زیاد اهل رفت و امد نیستن. شاید باورتون نشه ولی توی خواستگاری من صد نفر تقریبا از اقوام و آشنایانش اومدن نشستن ولی خودمان کلا روی هم رفته هفت یا هشت نفر بودیم. پدرم بهم اخطار داد که این خانواده پرجمعیت و پردردسرن ولی من عاشق همسرم شده بودم. خلاصه ما ازدواج کردیم و من تایم کاریم از 8 صبح تا 4 عصر بود. ماه اول که همش در حال پاگشا شدن بودم ولی از ماههای بعدش پوستم کنده شد. هفته ای دو سه بار همسرم جوگیر شده بود و برای شام بیست سی نفر از اقوام رو دعوت میکرد. اونا هم از خدا خواسته دورهمی. خلاصه یه کاری کرد من مریض شدم و دیگه قید کار خوبمو زدم و نشستم در خانه. گذشت و اذیتهای زیادی از این شلوغیها دیدم. مادرشم به کنار وابسته پسراش بود و توقع خدمت کردن ازم داشت. منم خیلی براشون کار کردم و دیسک هم گرفتم توی اون مدت. و انگار که من اومدم پسرشو ازش دزدیدم. دوتا عروساش طلاق گرفتن و فرار کردن و فقط این وسط من عروس ماندم و زوم کردن روی من. توی این سالها از نظر بدنی بشدت افتاده شدم. خیلی به همسرم اعتراض میکردم ولی زود عصبی میشد و میگفت من عاشق مهمانم همینه که هستـ. هر روز اونا خونه ما یا ما خونه اونا. حتی نصف شب ول کن ما نبودنـد. اعتراض که میکردم منو از خانه بیرون میکرد و تحقیر زیاد دیدم. یه کاری کرد مخ منو زد و من مهریمو بخشیدم. در قبالش یه مدت پول بهم میداد که اونم قطع شد. یه مدت توی بارداری گیر داد زن دوم میخوام بگیرم. که منو مجبور کرد امضا کردم براش. مادرم مریض بود میترسیدم طلاق بگیرم اتفاقی براش بیفته چون بشدت با آبرو هستن. منم نمیتونستم بچه هامو ول کنم. چون شوهرم بشدت دوستشون داشت و نمیدادشون بهم.توی این سالها طلاهای زیادی براش فروختم حتی طلای ارثیه مادرمـ. تا اینکه شوهرم با اینکه سر بزیره دیدم توی گوشیش با یه خانم همکار متاهلش پیام عاشقانه رد و بدل کردن که منم بشدت دیوانه شدم و فشار این همه سال باعث شد بزنم به سیم اخر و درخواست طلاق بدم. توافقی توی دوهفته طلاق گرفتیمـ. منم پسرمو گرفتم به حضانت چون زیر هفت سال بود و دخترم هم موند پیش باباش. خانواده شوهرم بشدت باهاش دعوا کردن و گفتن بچه هات به ما ربطی ندارن و همه طرف منو گرفتن. خلاصه اونم از روی لج رفت یه زن مطلقه رو پیدا کرد عقدش کرد و بدون طلا و جشن بردش خونش.اون زنه هم یه دختر داشت که شوهرم راضی نشده بود اونو بیارن خونش.زنه گذاشته بودش خونه پدرش و اومده بود برای بچه های من مادری کنه.من هنوز طلاق نگرفته بودم که یکی از اشناها این زنه رو براش معرفی کردن و اونا هم چون شوهرم سرشناس بود گفتن عجب لقمه ی چربی.تازه مادر زنه باهام تماس گرفت و گفت شوهرت توی خواستگاری دخترم همش تعریفتو میده و میگه مشکلی نداشتی و خوبی و همش اختلافات ریز بینتون بوده.منم به مادره گفتم من هیچی ندارم بگم برید خودتون تحقیق کنیدـخلاصه بچه ها بیشتر پیش من بودن و منم مادرم چون توی این مدت فوت کرده بود. پدرمم بشدت افسرده و روی تخت بود. خلاصه امدم خانه پدرم. پدرم همش میگفت بچها تو نیار اینجا بده پدرشونـ. منت غذایی که به بچه هام میداد رو میخوردـجهنمی شد خونه پدرم برام. شوهرم بخاطر اینکه از روی لجبازی زن گرفته بود سه روز بعد از اینکه زنه رو اورد خونش شروع کرد پیام به من که نمیتونم فراموشت کنم و دارم دیوانه میشم و گریه میکنم. و کار هرشبش این بود که برام پیام عاشقانه بده. منم بهش میتوپیدم. بخاطر بچها هم نمیتونستم بلاکش کنم. خلاصه به گفته دخترم که پیششون بود شروع کرد با اون خانمه دعوا کردن و گیر دادن بهش. منم اینطرف گریه برای وضعیت بچه هامـ. دخترم می امد پیشم و میدیدم افسرده شده و برام گریه میکنه و منم دلم خون. پولی نداشتم خونه جدا بگیرم ببرمشون پیش خودم. خواهرای شوهرم می اومدن دم درمون یا زنگ میزدن به خواهرام برام گریه میکردن و لعن برادرشان. یه ماه بعدش دیدم شوهرم رفته زنه رو طلاق داده. خلاصه دوماه عقد بودن که یه ماه خونش بود و یه ماه قهر خونه باباش دنبال کارای طلاقش. طلاق رسمی گرفتن دوباره برگشت پیشم و التماس بیا برگرد. تمام اشناها و در و همسایه محلش نمیدادن. تعریف نباشه زن خانه دار و اهل زندگیم. همه بهش میگفتن چه طلایی از دست دادی. خلاصه بگم منم بخاطر بچه ها دوباره مهریه خوب زدم و توی عده رجوع کزدم بهش تا درکنار بچه هام باشم. الان خداروشکر خیلی بهتریم و خیلی از اخلاقای منفیشو کم کرده.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام بر دوستان عزیز وحبیبه جان ممنون بابت گروه خوبتون دوستان من یه هفته دیگه مصاحبه
پاسخ اعضا 🌺
خانوم عزیزی که میخوای بچتو سقط کنی وقتی نطفه بسته بشه حتی یک روزم باشه سقط کردن برابر قتل انجام دادن تو رو خدا این کارو نکن من خودم تو سن40 سالگی برا بار چهارم باردار شدم اینقدر گریه کردم ولی الان خیلی خوشحالم پسرم11 سالش همدمم هستش پسرای دیگم زن گرفتن تورو خدا این کارو نکن بعدن دچار گرفتاری های بدی میشی پشیمانی سودی نداره خدا هوای بنده هاش داره شاید با اومدن بچت صاحب خونه شدی خیلی هارو دیدم که به مریضهای بدی دچار شدن به خاطر این کار اعصابتون خورد نکن به بچه آسیب میرسه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام دوستان عزیز وقت همگیتون بخیر روز همتون نورانی
دختری از دیار کریمان👇👇
دختر یکی از فامیل هامون حامله نمیشد بهش چند تا توصیه کردم باردار شد البته تمام توصیه هام از یکی از نابغه های طب سنتی به اسم استاد احسانیان هست به این طریق
سه شب اول پریودی حتما باید شب باشه چون دارو تو طول روز یه جور خاصیت داره در شب جور دیگری،
سه شب اول پریودی دم نوش شوید میخوری به این طریق دوقاشق شوید خشک رو میریزی داخل کتری کوچک دولیوان آب میریزی توش وقتی زیرش رو کم کن وقتی دولیوان آن یک لیوان شد زیرش رو خاموش میکنی وقتی ولرم شد یک قاشق عسل بهش میزنی نوش جان میکنی چون عسل حمال دارو هست، رحمت به شدت پاکسازی میشه گرم میشه وبه راحتی حامله میشی واینکه روزی یکبار نماز استغفار رو میخونی آخرش تا شش ماه صد در صد حامله میشی شک نکن
یه آقای اهل نفسی میگفت تا بحال 900 زن وشوهر عقیم با نماز استغفار دارای فرزند شدند خدای بالا سر شاهده زندگیتون از این رو به اون رو میشه با نماز استغفار، یعنی صدر در صد حامله میشید البته فامیل ما دوقلو باردار شد اینقدر بچه دوست داشت نماز استغفار رو اصلا ترک نکرد ونتیجه گرفت
دختر مهتاب 😍🌺
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
خانمی که برادر شوهرت بی احترامی میکنه و شوهرت دفاع نمیکنه
منم همین مسئله رو دارم حتی بدترش
خواهرانه نصیحتت میکنم: شوهرت شخصیتش جوریه که دفاع از زن رو ضعف میدونه شایدم ازشون میترسه بروز نمیده؛ هرگز نمیتونی عوضش کنی مطمین باش ؛ رسیدم که میگم
شما خودت باید از خودت دفاع کنی
هرچه قدر توقعت از همسرت بیشتر بشه ؛ فاصلت از اون بیشتر میشه
هر زنی باید مقتدرانه خودش حقش بگیره
ببین دقت کن در حضور شوهرت از خودت دفاع کنی؟
یا وقتی که اون نیست به نظرم این بهتره
جور بی ادبی دیگران رو شوهرت نباید بکشه
بعدش هم روی شخصیت ایمان و صلابت و اقتدارت کار کن
تقاضای دفاع کردن از همسر ؛ نوعی گدایی محبت هست
هر چی سنت بالاتر بره راهش رو بهتر پیدا میکنی
این مسئله تو ذهن خودت بزرگ نکن
به شرطی با گذشت روزگار به خون هم تشنه بشن
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام ....در رابطه با مهریه سول کرده بودن ....مهریه تا ۱۱۰تا سکه حکم جلب داره بیشتر از این حکم جلب صادر نمیشه مگر اینکه همسرشون اموالی داشته باشن توقیف کنن بابت مهریه ...در غیر این صورت اقساط پرداخت میشه
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدا قوت در جواب اون خانمی ک شوهر پر حرف دارن ذکر صم بکم و۳ تا بار سوره ی قل هولله دار بخون فوت کن بهش تا کم حرف بشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🔖مصرف ماکارونی ؛ بایدها و نبایدها
🔸ماکارونی فرآوردهای است از آرد گندم و پس از هضم در بدن خلطی غلیظ ایجاد میکند که منجر به احساس سنگینی و خوابآلودگی میشود.
🔹مواد زائد ناشی از هضم ماکارونی در بدن غلیظ، چسبنده و سنگین هستند که تدریجاً در بافتها و مجاری بدن انباشته می شود و به مرور منجر به بروز بیماریهایی مانند 🔻
کبد چرب،
پرفشاری خون،
انسداد عروق،
سنگ کلیه،
سنگ کیسه صفرا و... میگردند.
💠چند نکته مهم
1️⃣ ⛔️مصرف همزمان #ماست، #ماست_و_خیار، #سالاد_فصل یا #سالاد_شیرازی با ماکارونی ممنوع است و عوارض را تشدید میکند.
2️⃣ مزاجهای #گرم_و_تر ( #دموی) و #سرد_و_تر ( #بلغمی) باید در مصرف ماکارونی حد اعتدال را بیشتر از سایر مزاجها رعایت کنند.
3️⃣ ضروری است در زمان طبخ ماکارونی از پودر #آویشن_شیرازی و #دارچین برای کاهش عوارض جانبی ماکارونی استفاده شود.
4️⃣ توصیه میشود هنگام سِرو غذا، ماکارونی با سبزیجاتی مانند #ریحان، #نعناع، #مرزه و #جعفری خورده شود.
🍎🍎🍎🍎🍎🍎
🔖تقویت مو با روغن کندش
📌کندش گیاهی با گل های زرد رنگ و ریشه ای قوی می باشد كه برای استخراج روغن استفاده می شود، بومي هندوستان بوده و همچنين این گیاه دارای بوی تند و تیز و طبیعت گرم و خشک می باشد.
🔸یکی از مهمترین خواص روغن کندش درمان ریزش مو، تغذيه و تقويت رشد موها می باشد همچنين تقويت رشد ابروها و مژهها از دیگر خواص روغن کندش است.
🌀طريقه مصرف:
🔸روغن را یک شب در میان روی پوست سر خود به ارامی ماساژداده وبعد از يك تا دو ساعت شستشو دهید.
🔸استعمال موضعی روغن کندش به دلیل طبع گرم آن به رفع بیحسی دست و پاها و برای درمان فلج و لقوه مفيد مي باشد.
🔸روغن كندش خاصیت ضد التهاب داشته و برای تسکین دردهای مفصلی و عضلانی،روماتیسم، سیاتیک، پادرد وكمردرد، سينوزيت و …مفيد است.
⛔️موارد احتياط مصرف:
استفاده خوراکی ممنوع است.
طبیعت کندش گرم بوده و جهت افراد گرم مزاج بيشتر از سه بار در هفته استفاده نشود.
جهت افراد زیر ٢سال، خانم های باردار و شیرده بهتره استفاده نشود.
🖊دكتر زهره صابری(متخصص طب سنتی )
🍎🍎🍎🍎🍎🍎
🧠 مغز ها، مغز را تقویت می کنند.
👈 پنیر برای مغز خیلی خوب است اما اگر بخواهیم جذب مغز بشود باید با گردو مصرف کنیم.
🧀 پنیر و گردو بهترین تقویت کننده مغز است به دلیل اینکه مغز بلغمی است و بلغم را دوست دارد و اگر بخواهیم گرما دهیم باید لطیف باشد که مغز گردو یا روغن گردو این خاصیت رادارند.
👈 پس از گردو برای تمام مغزهای جوان، اطفال، کهنسالان و زنان شیرده بادام خوب است.
👈 افراد متفکر و کسانی که افسرده اند بادام استفاده کنند، اول بادام درختی و با فاصله زیادی از آن 🥜 بادام زمینی خوب است.
👈 پسته و 🌰فندق پس از بادام درختی رتبه بندی می شوند.
👈 بادام برای افرادی که استرس دارند بسیار مفید است زیرا توانایی استرس پذیری 🧠مغز را افزایش می دهد.
✅ «برگرفته از بیانات ارزنده حکیم حسین خیراندیش، پدر طب سنتی»
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه صدای خنده های مشتاق بچگیمون توی گوشم می پیچید و انگار بهم توان میداد تا او
#داستان_زندگی 🌸🍃
عاطفه
چشام پر از اشک شد و گفتم
نه خدا نکنه
آتنا گفت
چیه حالا که فرستادیش توی آتیش دلت براش سوخته؟
تا صدای زنگ در بلند شد فوری امیدوار گفتم
خودشه
درسته خانواده مرندی بودن
رقیه خانم مائده سیامک زهرا همشون بجز سروش
رقیه خانوم که تشویش صورت خندانش رو فرا گرفته بود بغلم کرد و کنار گوشم آهسته گفت
ببخشید عزیزم سروشم الانا میرسه
قطره اشکم چکید روی روسریش اون نمیدونست این خود من بودم که باعث نیومدن سروش بود
چهره های نگران از نبود سروش پشت هیاهوی نمایشی پنهان شده بود و به قول آتنا مقصر همه اینها من بودم
با قلبی نگران و حس عذاب وجدانی وصف ناپذیر به اتاقم پناه بردم
به آسمون دست ساز اتاقم چشم دوختم و آهسته گفتم
کاش امشب ستاره درخشان این آسمون تو باشی
نمیدونم چقدر گذشته بود که دیگه صدای مهمونها رو میشنیدم که واضح سراغ سروش رو می گرفتن و این آقای مرندی بود که پاسخ هایی برای رد گم کنی می داد برای دلگرم کردن بقیه از اومدن قطعی سروش
با اشک پرده رو کنار زدم پنجره رو باز کردم تا نفسی بگیرم
تصمیمم رو گرفته بودم باید به بقیه اعتراف میکردم سروش کجاست
گناه من نباید خانوادهها رو بیشتر از این نگران می کرد به خصوص رقیه خانوم رو که یک مادر بود
چشم روی هم گذاشتم و مصمم برای گفتن حقیقت نفسی گرفتم اما همین که خواستم از پنجره فاصله بگیرم سروش رو ایستاده مقابل چارچوب در دیدم
بی قرارتر از روز بیمارستان برای به هوش اومدنش آهسته صداش زدم که جلوتر اومد اما بازم بی هیچ حرفی فقط گذرا نگاهم کرد
اونشب وقتی منو سروش بعد از اونهمه ماجرای تلخ و مشکل کنار هم نشستیم حس هیجان انگیزی نداشتم
از خودم دلخور بودم و اینو خوب میدونستم که سروش هم همین حس رو داره
لبخندی که به لب داشت هیچ شبیه قبل نبود غمگین و البته برای من معنادار بود
حتم داشتم با اون همه تلاشی که کرده تصوری جزء این از اون شب داشت
تلاشش رو با درخواست احمقانهام نادید گرفته بودم و شب نامزدیمون رو با خاطرهای تلخ براش به جا گذاشتم
دلم میخواست میتونستم باهاش حرف بزنم اما اون چهره گرفته که سعی در خوب نشان دادن داشت مانعم میشد
هر دو ساکت و گرفته کنار هم نشسته بودیم تا برای هم بشیم
طولی نکشید که با صدایی آرام و پر از بغض با دلی گرفته و قلبی پر از دلجویی بله رو با نگاه در چشمان عزیز و البته پدر و مادرم به سروش گفتم و امیدوار بودم بعد از اون بتونم فرصتی پیدا کنم برای بخشش اونم از جانب کسی که حالا همسرم شده بود
بچه های مدرسه تنها کسانی بودن که اون شب صحبت و البته خنده های دروغین سروش رو داشتن
با اینکه دیگه به عقد هم در اومده بودیم اما بازم هیچ حرکت و رفتار خوشحالی از سمت سروش عایدم نشده بود
سرزنش های گاه و بی گاه آتنا با دیدن رفتار قابل تشخیص سروش برام تمومی نداشت حتی زمانی که با دوربین آقا حجت ازمون عکس میگرفت
راستش ترسیده بودم
از اینکه احساس سروش رو که حالا محرمم شده بود نداشته باشم از اینکه دیگه لبخند و صدای آرومش رو برای خودم نداشته باشم از این که شریک زندگیم منو بابت اون درخواست نبخشه
بغض کرده بودم و هیچ جوری نمی تونستم رفتارش رو هضم کنم یا حداقل نادیدش بگیرم تا زمانی که فرصت توضیح داشته باشم
وقت شام سفره هایی که عزیز حسابی زحمتشو کشیده بود توی حیاط پهن شده بود و همهی مهمون ها دور تا دور سفره نشسته بودن و چیزی نخورده از عزیز متشکر بودن که عزیز توی آشپزخونه یه دیس غذا دست سروش که در حال کمک بود داد و گفت
برای شما توی اتاق عاطفه سفره پهن کردم
با شنیدن حرف عزیز نگاهمون بهم تلاقی شد من خجالت زده خودم رو سرگرم چیدن لیوانها کردم اما سروش گفت
بله ممنون
مائده لیوانها رو از دستم گرفت و گفت
عروس که شب نامزدیش کار نمیکنه بده من لیوات هارو میبرم
رقیه خانوم لبخند پهنی زد و گفت
برو عروس قشنگم برو شام تو بخور
تا به عزیز نگاه کردم همونطور که واضح اونم ازم دلخور بود گفت
مائده راست میگه فقط دو تا لیوان برای خودتون ببر تو اتاق
با تردید دستگیره رو باز کردم و وارد اتاق شدم
سفره کوچیک و رنگارنگی اونجا پهن شده بود اما خبری از سروش نبود
کنار سفره نشستم و به غذاها چشم دوختم که سروش همونطور که آستین هاشو پایین میکشید وارد اتاق شد
بی دلیل نگاهم رو ازش دزدیدم که درست مقابل نشست
برام غذا کشید و گفت
بسم الله بفرما
نمیتونستم بی تفاوت باشم قبل اینکه چیزی بخوره بی مقدمه پرسیدم
پشیمون شدی؟
کوتاه خندید اما سریع لبخندش جمع شد و گفت
شاید قسمت بوده امشب اینطوری بگذره
گفتم
حق داری ازم دلخور باشی اما می خوام دلیل کارم رو بدونی
نگاهم کرد و گفت
در موردش صحبت نکنیم هان؟ چطوره؟
گفتم
ولی من نمیخوام شما رو...
بغض بی جامو فرو خوردم و گفتم
از وقتی برگشتی انگار یک آدم دیگه شدی
فقط گفت
ببخشید
#ادامه_دارد