eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی_اعضا ❤️🍃 خورشید پری هیچی نمیگفت ویارخیلی بدی داشتم طوری که شب روزمیخوابیدم به زوربه
❤️🍃 خورشید سریع گرفتمش توبغلم روش روپوشندم خودشم فهمیدمن ترسیدم احمدماشالله بزرگ شده بودخیلی شیطنت میکردگاهی پری عصبانی میشددعواش میکردمن ناراحت میشدم میگفتم بچه است کاریش نداشته باش بارهامیخواستم بهش بگم اگرخسته شدی بدش به خودم بزرگش میکنم امامیترسیدم باهام لج کنه هیچی نمیگفتم بعدازچندماه ارباب یه مهمونی خیلی بزرگ گرفت وتمام خانهای روستارودعوت کرد محمدوپری هم ازشهرامدن سرشام متوجه شدم پری حالش خوب نیست بوی غذاکه بهش خوردحالش بدشدرفت بیرون خانباجی که زن پخته ای بودگفت غلط نکنم پری حامله است باتعجب نگاهش کردم گفتم مطمئنی گفت شکندارم وسه روزبعدش وقتی قابله معاینه اش کردحرف خانباجی درست ازاب درامد وقتی فهمیدم پری حامله است به خودم جرات دادم بهش گفتم حالاکه داری بچه دارمیشی میخوای مراقبت ازاحمدروبسپاری به خودم یدفعه عصبانی شدگفت احمدپسرمنه ومحاله بهت بدمش... پری ویارخیلی بدی داشت وحالش اصلاخوب نبودوهروقت محمدمیومدعمارت میگفت پری حالش خوب نیست این وسط من فقط نگران پسرم بودم خلاصه دوران حاملگی پری تموم شد بعدازنه ماه دوباره صاحب یه پسرشد... برخلاف دفعه قبل ایندفعه نیومدعمارت برای زایمان بعدهاشنیدم گفته دفعه قبل چشمم کردن این درحالی بودکه من حتی شب زایمانش هم ازاتاقم بیرون نرفته بودم وقتی هم برای دیدنش رفتم مادرش روی بچه روپشونده بود باتمام این حرفهاخیلی دوستداشتم برم دیدنش اماهمین که تصمیم به رفتن گرفتم ازخونمون خبررسیدحال پدرم خوب نیست بااینکه دلخوشی ازش نداشتم رفتن به شهرروبیخیال شدم راهی خونه ی پدرم شدم همه خواهربرادرهام جمع بودن زکیه واحمدهم بود پدرم نفسهای اخرش رومیکشیدتورختخواب بودرفتم کنارش نشستم رنگش مثل گچ سفیدشده بودبه زورنفس میکشیدچندبارصداش کردم به سختی چشماش روبازکرد حتی نمیتونست حرف بزنه دستش روگرفتم اروم دستم روفشاردادفهمیدم چیزی میخوادبگه امانمیتونست میدونستم طلب بخشش میکنه کی فکرش میکردیه روزی برسه پدری که همیشه ماروکتک میزدازترسش نمیتونستیم حرف بزنیم الان اینجوری زمین گیرشده باشه بااینکه درحقم پدری نکرده بودازخونش پرتم کرده بودبیرون بازم دلم به حالش سوخت دم گوشش گفتم من ازسرتقصیراتت گذشتم خداهم ببخشد اون شب تاصبح بالای سرش بودیم قران میخوندیم ونزدیک صبح پدرم تموم کرد سه روزتمام تومراسم پدرم بودم ازعمارت فقط خانباجی چندتاازخدمتکارهاامدن برای ارباب صورت خوشی نداشت توختم رعیتش شرکت کنه محمدهم فقط روزخاکسپاری پدرم امدحال احمدروازش پرسیدم گفت خوبه نگران نباش موقع رفتن بچه هاروبوسیدگفت من دارم میرم سفرممکنه یک ماهی نباشم سفرهای محمدبیشتربرای کارش بودوگاهی چندهفته ای نبودبعدازهفتم پدرم برگشتم عمارت من تاچهل روزعزاداربودم جای نمیتونستم برم حتی تادوهفته هم حمام نرفتم نمیدونم چه رسم مسخره ای بودکه فرد عزاردارکاری که نشانه ی شادی رسیدن به خودش باشه نمیتونست انجام بده تواین مدت پری به بهانه ی اینکه بچه اش چله داره نیومدعمارت فقط یکبارارباب گل بانورفتن شهرسرزدن ومنم چون عزاداربودم لباس مشکی تنم بودباهاشون نرفتم میگفتم لباس مشکی برای نوزادسنگینه!! ارباب وگل بانوهم چون من تنهابودم صبح رفتن تاغروب برگشتن ازگل بانوحال پسرم روپرسیدم گفت خوبه خلاصه چهلم پدرم گذشت من به اصرارخودم رفتم به پری سربزنم و احمدروببینم ارباب دستوردادیکی ازخدمتکارامن وبچه هابردشهر وقتی رسیدم پری تنهابودمادرش رفته بودخرید پسرش نزدیک دوماهش بودسراغ احمدروگرفتم گفت بامادرم رفته بیرون هواسردبودوپری حسابی بچه ی خودش روپوشنده بود چشمم به دربودکه دیدم احمدباگل تاج امدن باورم نمیشداین احمدباشه یه لباس نازک تواون سرماتنش بوداب دماغش زده بودبیرون انقدرم لاغرشده بودکه من بادیدنش شوکه شدم.. همینجوری نگاهش میکردم گل تاج طبق معمول بادیدن من سگرمه هاش رفت توهم گفت تنهاامدی باسرگفتم اره نگاه احمدمیکردم قلبم داشت اتیش میگرفت طاقت نیاوردم به پری گفتم هواسردچرالباس گرم تنش نکردی بابی تفاوتی گفت خودش نمیپوشه چکارش کنم ازبس لجبازه نترس هیچیش نمیشه رفتم نزدیک احمدامااصلامن رونمیشناخت هرکاری میکردم بغلم نمیومدنمیذاشت بهش برسم وهمش دنبال پری بوداونم سرگرم پسرخودش بودبهش محل نمیداد وقتی شب تنهاشدم تواتاق انقدر برای مظلومیت احمدگریه کردم که حالم بدشدرفتم نشستم توحیاط خودم روبابت ظلمی که درحق پسرم کرده بودم نمیبخشیدم نفرین ارباب گل بانومیکردم که بچه ام روازم گرفته بودن همه خواب بودن یواشکی رفتم تواتاق... پری پسرش روکنارخودش خوابیده بود مادرشم بالای خونه خوابیده بود باچشم دنبال احمدگشتم دیدم یه گوشه روزمین فقط یه بالشت زیرسرشه بدون زیراندازخوابیده حتی یه پتوروش ننداخته بودن احمدتقریباسه سالش بودخیلی کوچیک بودنمیتونست ازخودش دفاع کنه ....
❤️🍃 شهید ولی کوهستانی 💜🍃
وصیتنامه شهید ولي كوهستاني مادر جان و اى كسانى كه پوينده راه اسلام هستيد خود مى دانيد كه تنها دين اسلام است كه موجب سعادت انسانها و نابودى كفار و ياوه گويان مى شود.سعى كنيد كه در تبليغ آن بكوشيد و آن را به تمام جهانيان عرضه نمائيد . بسم رب الشهدا و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون با درود بر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و ياور مستضعفان خمينى بت شكن با درود بر روان پاك شهداى صدر اسلام از كربلا تا كربلاى ايران با عرض سلام به خدمت مادر و دوستان و اهالى محترم روستاى سرگر اميدوارم كه هميشه تحت توجهات حضرت مهدى و نائب بر حقش خمينى بت شكن بوده باشيد. مادر جان و اى كسانى كه پوينده راه اسلام هستيد خود مى دانيد كه تنها دين اسلام است كه موجب سعادت انسانها و نابودى كفار و ياوه گويان مى شود.سعى كنيد كه در تبليغ آن بكوشيد و آن را به تمام جهانيان عرضه نمائيد . اى امت مسلمان اى پويندگان راه اسلام هرگز امام را تنها نگذاريد. رهبرى كه وجودش انسجام بخش اسلام و توده عظيم امت اسلامى و مستضعفين جهان مى باشد. رهبرى كه پيام و كلامش مانند خونى است كه در پيكر اجتماع جريان مى بايد مستضعفان را اميدوار ساخته و مستكبرين را خوار و زبون مى سازد. اى امت اسلام اى ملت هميشه بيدار و در ضمه هرگز گول و فريب منافقين و روشنفكران غرب زده و شرق زده را نخوريد و روحانيت مبارز را حامى مى‌باشيد مادر اگر نتوانستم براى تو فرزندى شايسته باشم مرا ببخشيد اگر نتوانستم براى جامعه و امت اسلامى مفيد باشم معذرت مى خواهم اگر نتوانستم براى آشنايان وظيفه اى انجام دهم پوزش مى طلبم . مادرم و برادرانم راهى كه انتخاب نمودم با شناخت بوده و راهيست كه در آن راه براى استحكام بخشيدن به نظام جمهورى اسلامى بايد از خون و جان خود مايه گذاشت و اگر در اين راه افتخار شهادت نصيبم شده تنها به آرزوى ديرينه ام رسيده ام . زيرا رسالت مكتب ما چنين است اگر خونى ريخته نشود نهال اسلام بارور نمى‌گردد. پس اسلام گسترش پيدا خواهد كرد. مادرم مى دانم كه جگرت را بسيار خون كرده ام بايد مرا حلال بكنى و از تو مى خواهم كه برايم اشك نريزى و از تو مى خواهم مانند مادر شهداى بخاك و خون خفته در بين زنها سرت را بالا بگيرى كه چون جوانى را در راه اسلام پرورش دادى سوى خدا سوق دادى. مبادا جامه سياه بر تن كنى وگريه زارى راه بيندازى خشنود باشيدو بر شما بايد درس از زينب (س) بگيريد. و با خطبه خوانى پيام تمام شهيدان را به گوش جهانيان برسانيد . برادرانم مى دانم كه قلبتان گواهى نمى دهد كه شهادت مرا بپذيرى ولى اين خواست خداوند تبارك و تعالى بود و هيچگونه ترديدى در اين بين نبايد داشت . برادرانم تنها خواهشى كه ازشما دارم مرا ببخشد و حلالم بكنيد و از شما مى خواهم كه مادر و خواهرانم و دو برادر كوچك ديگرم را هرگز تنها نگذاريد تنها وصيتى كه براى محترم سرگردارم از كليه آنها مى خواهم كه مرا حلال بكند و اگر حقى از گردن بنده دارند از خانواده ام بگيرند. و از آنها مى خواهم كه هرگز مسجد را ترك نكنند همانطورى كه امام مى فرمايد مساجد سنگر است سنگرها را حفظ كنيد . به اميد پيروزى و برقرارى پرچم توحيد در سراسر جهان و نابودى كفار و منافقان و مشركان اگر من شهيد شدم مرا در پاى امامزاده سرگر در محلى كه ديگر برادران انتخاب كردند دفن نمائيد والسلام . ولى كوهستانى با خون وصيت نامه خود را نوشتم كز رهبر پاك پيام آور سرشتم خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار ملتى كه شهادت براى او سعادت است پيروز است. امام خمينى درباره شهید نام:ولي نام خانوادگی:كوهستاني نام پدر:حيدر شماره شناسنامه:20 تاریخ تولد:1341/5/1 عضویت:رسمی تاهل:متاهل محل شهادت:جزيره مجنون - بدر تاریخ شهادت:1363/12/23 محل تولد:فیروز آباد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 🔴 بیماری صرع ♻️ بیماری ناشی از است که بخاطر غلبه خلط و یا پدید می‏آید. صرع به معنای افتادن است. وقتی فرد دچار صرع می‏شود، می‏افتد و بدن او به حرکت درمی‏آید (). قوه مدبره بدن این حرکت را ایجاد می‏کند تا حرارت بوجود آید و انسداد رفع شود. 🔶 درمان عام: 🔹 پرهیز از غذاهای سرد و خشک (سوداوی) مانند ماست، پنیر، دوغ، کشک، انواع فست‌فودها، گوشت گاو و گوساله، عدس، مرغ صنعتی و ... 🔹 پرهیز از بعضی غذاهای سرد و تر (بلغمی) مانند قارچ 🔹 پرهیز از غذاهای گرم و خشک (صفراوی) مانند فلفل، زنجبیل، دارچین، سیر و پیاز تند، مصرف زیاد نمک 🔹 روغن‏مالی سر با 🔹 چکاندن روغن بادام شیرین در 🔹مصرف که مقوی مغز است ❗️ درمان‏های دیگری نیز وجود دارد که باید متناسب با مزاج اصلی، مزاج معده و مزاج کبد تجویز شود، بنابراین لازم است برای درمان دقیق، کامل و مؤثر به طبیب حاذق مجرب مراجعه کنید. 🥑🥑🥑🥑🥑🥑🥑🥑🥑 🔴 غلبه در بدن: ♻️ علایم غلبه سودا در قسمت‌های مختلف بدن به این شرح است: 🔹 سودا در پوست: هرگاه سودا در پوست زیاد شود، بیماری کک و مک و لکه های قهوه ای و خال سیاه به وجود می آید. افزایش سودا موجب موی زائد و ضمختی مو نیز می شود 🔹 سودا در بدن: باعث بوی بد بدن و دهان بخاطر سردی و یبوست پوست خشک خشکی دست و پا بد خوابیدن و کابوس تیرگی چهره و سیاهی دور چشم اذیت شدن در سرما دوستدار گرما آشکاری مفاصل و سیب گلو سردرد کمر درد واریس بواسیر لخته بودن خون قاعدگی 🔹 سودا در مفاصل: باعث خشکی و در نتیجه آرتروز می‌شود. 🔹 سودا در مغز: وسواس فکری (افکار منفی) وسواس عملی فکر و خیال زیاد افسردگی استرس و اضطراب زیاد کابوس دائم با خود حرف زدن 🔹 سودا در روده: باعث و خشکی و در نتیجه آن بیماری هایی از قبیل بواسیر و کولیت می شود. 🔹 سودا در اندام جنسی: میل جنسی زیاد است اما توان جنسی کم اگر سردی در اندام جنسی خیلی زیاد شود لاغری عضلانی به وجود می آورد. در زنان سودای زیاد موجب بیماری هایی مثل می شود.
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روغن های موثر در ریزش مو ✅ در این ویدیو آرمان غفاریان در مورد روغن ضد ریزش مو مانند روغن مورد، روغن نارگیل و روغن سیاه دانه بر اساس طبع و مزاج هر شخص می توانند استفاده کنند صحبت می کنند. روغنهای برای سرد مزاج   سیاهدانه و نارگیل روعنهای برای گرم مزاج  مورد این پست رو با عزیزانتون به اشتراک بذارین ❤️ ‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌻🍃 سلام خانومای عزیز گروه.. من یکم پول داشتم طلای آب شده گرفتم نزدیک 500 میلیون از صرافی پرس وجو کردم گفتن صرافی‌ها از طلا فروشیامعتبرترن حالا یه کاغذ که سندشه بهم دادن از همین کاغذ معمولیا یه برگه که اسمم و اسم پدرم البته مهر صرافی هم داره.. سوالم اینه که اینا دولتین؟ شوهرم میگه برو طلا آب شد‌شو بگیر یه وقت پولو بالا نکشن ... اگه کسی اطلاع داره راهنماییم کنه لطفا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ خواهرم لک وپیس شده بدنش ایا کسی هست که لک وپیس داشته باشه ویا از نظر طب شمیایی ویا طب سنتی درمان کامل شده باشه راهنمایی کند ویکی از هم گروهی ها گفته بودن که شمال یک امام زاده هست که چاه داره ابش برا لک وپیس یا هر لکی خوبه بگند کدام استان واسم امام زاده اش چی هست ممنون می شم اگر این سوال را جواب بدن برا خودم که هیچ یک از دوستان جواب یا راه حلی نداد تو را خدا جواب بدین🙏🙏😘 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با عرض سلام ادب خدمت همه دوستان کسی در مورد کور رنگی چیزی میدونه پسرم 18سال داره میخواست جایی استخدام بشه بهش گفتن کور رنگی داری تو نمیتونه استخدام بشی ممنون میشم راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانم یا آقای محترم خوب هستین میگم من ‌وسواس شدید آبکشی دارم گفتم ببینم راه حلی یا ذکری چیزی هست برا خوب شدنم ؟؟،البته اول اینجوری نبودم ها باد از یه حمله عصبی شدید به این درد گرفتار شدم،باتشکر از زحمات شما ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ بیزحمت اگر کسی دعا ویا ذکری رو بلده که واقعا نتیجه گرفته بخصوص در مورد خیانت لطفا در گروه بزارید تا بقیه هم استفاده کنند سوال دوم اینکه چه دعایی یا ذکریی هست که بشه مرد رو در خانه نگه داشت از خانه فراری نباشه هر کاری داشت اولویت اول خانه باشه دوستان بحث محبت ومهربانی در خانه نیست اینا همشون برقرار هست ولی چون داره باز بره بیرون با اینکه کاری نداره اگه لطف کنید راهنمایی کنید ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام‌ خدمت همه دوستان دو تا مشکل دارم هر کسی تجربه داره لطفا راهنماییم کنه پسر بچه ۴ساله ای دارم که مرتب از دهانش آب میریزه تو خواب وبیداری آب از دهانش جاریه جوری که جلو لباسش مرتب خیسه ومشکل بعدی هم اینکه که هر وقت بخوابه شب وروزش فرق نداره تو خواب ادرار میکنه قبل خواب هم میبرمش ادرارش تخلیه میکنه ممنون از همه دوستان اجرتون با آقا صاحب الزمان عج ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به اهل گروه نمیدونم چی جوری شروع به گفتن از مشکلی که دارم بنویسم من ۳۴ سال سن دارم دو فرزند هم دارم دخترم تکلم نداره ولی سالم هست دخترم ۸ ساله هست پسرم م ۱۰ ساله مشکلات زیاد ه ولی چیزی که منا اذیت می کنه بی جون بودنم هست اصلا بدنم کشش نداره زود خسته میشم همش دوست دارم بخوابم البته کم کاری تیروئید هم دارم ولی قرص مصرف می کنم آخرین ازمایشمم خوب بود دوست دارم سرحال باشم بخندم ولی زود بی‌حال میشم کسل میشم از روزهای ی که بیهوده دارم میگذرونم ناراحت میشم به خودم هی قول میدم فردا اینجوری میکنم آن کار را میکنم ولی نا خودآگاه باز بی‌حال میفتم یه گوشه اصلا این حال خودما دوست ندارم دوستان چرا من بی‌حال م همیشه آزمایش هایی که دادم همه اش خوب بود فقط کبد م چرب و قوره خونم بالاس ممنون میشم راهنمایی ام کنید از این بی‌حالی در بیام 👇🌻🌻 @adminam1400
🟣 درمان قطعی تنبلی تخمدان 🟣 🔻 🔺️نامنظمی قاعدگی درمان شد 🔻🔺️ 🔶️ درمان قطعی فیبروم و میوم 🔶️درمان قطعی تنبلی تخمدان pco 🔶️درمان قطعی عفونت های رحم 🔶️درمان قطعی زگیل تناسلی 🔶️درمان قطعی چسبندگی و پلیپ بیا اینجا سریع مشاوره بگیر بصورت گیاهی و تضمینی خوب میشی عزیز👇 https://eitaa.com/joinchat/598016976C39d5f105b3
❤️🍃 سلام ودرود به همه ی دوستان عزیز حال دل همگی خوش والتماس دعا در حق همدیگه خانوم عزیزی که فرمودن راننده اسنپ بهشون علاقه پیدا کرده انصافا عزیزم با خودت چی فکر کردی با چند بار پیام دادن طرف دلت رو برده اینا همه شگرد هست اول میپرسن ازدواج کردی بعد میگن خوشم اومده ازت اگه همسر داشته باشه میگه در شرف طلاقیم اکثرا مردا وقتی با کسی رابطه برقرار میکنن میگن یا عاشقت شدیم یا اگر همسر داشته باشه میگن در شرف جدایی هستیم خدایا خودت یه فرجی کن عزیز دلم یعنی انصافا برو ببین چه اتفاقاتی توی همین اسنپ افتاده که آدم دیگه به چشم های خودش هم اعتماد نداره طرف خواستگار داره یا عقد کرده یا حسابی به همدیگه دل بستن بعد طرف زده زیر همه چی بعد شما این همه ساده تشریف دارید فکر کنم همسر هم داشتین که فکر کردید طرف عاشق چشم وابروتون شده اون بنده خدا تو نون خودش مونده بعد یه زن همسر دار میخواد چیکار اینا فقط هوسه تو رو خدا یه خورده واقع بینانه به قضیه نگاه کنید گیرم که طلاق بگیری با این آقا ازدواج کنی مثال میزنم ارزشت اینقدر هست؟ تو رو خدا واقعی تر به همه چیز نگاه کنید کم داشتیم آدم هایی که گرفتار شدن وبه خاطر یه مسئله کوچیک بی آبرو شدن نکنید یه خورده از خدای خودتون خجالت بکشید بخدا آدم از یه دقیقه ی خودش خبر نداره همه فکر میکنن مرگ ومیر وبی آبرویی وخیلی چیزای دیگه برای بقیه هست اگر هر کس یه زره فقط روی خودش کار کنه ویه خورده احساساتی با همه چیز برخورد نکنه وبقیه رو خطاکار ندونن دنیا گلستان میشه هوس فقط ده دقیقه هم نمیشه به خاطر یه ندونم کاری واشتباه خواهشا روی خودتون وعزت نفستون کار کنید اینقدر خودتون رو ارزون نفروشید وچوب حراج به خودتون نزنید ما خانوم ها باید الماس های دست نیافتنی باشیم فکر کن اگر شکلاتت با پوست زمین بیفته برمی‌داریش یا بی پوست وقتی بدون پوست بیفته دیگه برنمیداری ما هم تا وقتی حجب وحیا وپاکدامنی وعفت داشته باشیم ارزش داریم اون موقع دیگه تمومه کافیه یا بار دم به تله بدی دیگه کارت زار میشه ببخشيد این حرفا رو کلی برای همه گفتم حتی برای بچه هامون این دنیا محل گذره امام زمان خیلی زود ظهور خواهر کرد از ما گفتن بود بهترین نسخه خودتون باشید برای سلامتی وظهور آقا امام زمان وحاجت رواییتون صلوات🤲🤲 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯 به جای تحصیل در آلمان به میدان جنگ رفت! 🗯به مناسبت سالروز شهادت جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، شهید حمید باکری ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🤯کوچک‌کننده بینی‌دائم‌‌ و بدون‌ عوارض🤯 ❌کاملا ،بدون عواض، نتیجه ❌ ✅بهت قول میدم نتیجش جوری شگفت زدت کنه که حتی اگه نوبت عمل بینی هم داشتی ، کنسلش کنی✅ اگه تو هم هزینه عمل رو نداری پیام بده 👇👇 @Tayyebe_lotfian @Tayyebe_lotfian دیگه لازم نیست برای عمل استرس داشته باشی https://eitaa.com/joinchat/3452306504C8cf015b061
🌱 جناب آقا شيخ حسن كاظميني فرمود: سال 1224، در كاظمين ، زياد طالب تشرف خدمت حضرت ولي عصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم و به اندازه اي اين عشق و علاقه شديد شد كه از تحصيل باز ماندم و ناچاريك دكان عطاري و سمساري باز كردم . روزهـاي جـمـعه بعد از غسل جمعه ، لباس احرام مي پوشيدم و شمشير حمايل مي كردم و مشغول ذكـر مـي شـدم . (ايـن شـمـشـير هميشه بالاي دكان ايشان معلق بود) دراين روز خريد و فروش نمي كردم و منتظر ظهور امام زمان عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بودم . يكي از جمعه ها مشغول به ذكر بودم كه سه نفر سيد جلوي صورتم ظاهر و به در دكان تشريف فرما شدند. دو نفر از آنها كامل مرد بودند و يكي جواني در حدود بيست وچهار ساله كه در وسط آن دو آقـا قرار داشت و فوق العاده صورت مباركشان نوراني بود. بحدي جلب توجه مرا نمودند كه از ذكر باز ماندم و محو جمال ايشان شدم و آرزو مي كردم كه داخل دكان من بيايند. آرام آرام با نهايت وقار آمدند تا به در دكان من رسيدند. سلام كردم . جـواب دادند و فرمودند: آقا شيخ حسن ، گل گاوزبان داري ؟ (و اسم دارويي را بردندكه ته دكان بود و الان اسمش در نظرم نيست . ) فـورا عـرض كـردم : بـلي دارم . حال آن كه روز جمعه من خريد و فروش نمي كردم و به كسي هم جواب نمي دادم . فرمودند: بياور. عـرض كـردم : چـشم و به ته دكان براي آوردن آن دارويي كه ايشان فرمودند، رفتم و آن را آوردم . وقـتـي كه برگشتم ، ديدم كسي در دكان نيست ، ولي عصايي روي ميز جلوي دكان قرار دارد. آن عصا، عصايي بود كه در دست آن آقاي وسطي ديده بودم . عصا رابوسيدم و عقب دكان گذاشتم و بيرون آمدم و هر چه از اشخاصي كه آن اطراف بودند،سؤال كردم : اين سه نفر سيدي كه در دكان من بودند، كجا رفتند؟ گفتند: ما كسي را نديديم . ديـوانه شدم . به دكان برگشتم و خيلي متفكر و مهموم بودم كه بعد از اين همه اشتياق ،به زيارت مـولايـم شرفياب شدم ، ولي ايشان را نشناختم . در اين اثناء مريض مجروحي را ديدم كه او را ميان پـنـبـه گـذاشـتـه اند و به حرم مطهر حضرت موسي بن جعفر (ع ) مي برند. آنها را برگردانيدم و گفتم : بياييد. من مريض شما را خوب مي كنم . مـريض را برگردانيدند و به دكان آوردند. او را رو به قبله روي تختي ، كه عقب دكان بود و روزها روي آن مـي خـوابيدم ، خواباندم . دو ركعت نماز حاجت خواندم و با اين كه يقين داشتم كه مولاي مـن حـضـرت ولـي عـصر عجل اللّه تعالي فرجه الشريف بوده است كه به دكان من تشريف آورده ، خـواسـتم اطمينان خاطر پيدا كنم . در قلبم خطور دادم كه اگرآن آقا، ولي عصر (ع ) بوده است . ايـن عـصـا را بـر روي ايـن مريض مي كشم . وقتي ازروي او رد شد، بلافاصله شفا براي او حاصل و جـراحـات بـدنش به كلي رفع شود، لذاعصا را از سر تا پايش كشيدم . في الفور شفا يافت و به كلي جراحات بدن او برطرف شد و زير عصا گوشت تازه روييد. آن مريض از شوق ، يك ليره جلوي دكان من گذاشت ، ولي من قبول نكردم . او گمان كرد آن وجه كـم اسـت كـه قـبول نمي كنم . از دكان به پايين جست و از شوق بناي رفتن گذاشت . به دنبال او دويـدم و گـفتم : من پول نمي خواهم و او گمان مي كرد كه مي گويم كم است . تا به او رسيدم و پول را رد كرده و به دكان برگشتم و اشك مي ريختم كه آن حضرت را زيارت كردم و نشناختم . وقـتي به دكان برگشتم ، ديدم عصا نيست . از كثرت هموم و غمومي كه از نشناختن آن حضرت و نبودن عصا به من رو داد فرياد زدم : اي مردم هر كس مولايم حضرت ولي عصر (ع ) را دوست دارد، بيايد و تصدق سر آن حضرت هر چه مي خواهد از دكان من ببرد. مردم مي گفتند: باز ديوانه شده اي ؟ گفتم : اگر نياييد ببريد، هر چه هست در بازار مي ريزم . فقط بيست و چهار اشرفي را كه قبلا جمع كرده بودم ، برداشتم و دكان را رها كردم و به خانه آمدم . عـيال و اولاد را جمع كرده و گفتم : من عازم مشهد مقدس هستم . هر كه ازشما ميل دارد، با من بيايد. همه همراه من آمدند مگر پسر بزرگم محمد امين كه نيامد. بـه عـتبه بوسي (آستان بوسي ) حضرت رضا (ع ) مشرف شدم و قدري از آن اشرفيهاكه مانده بود، سرمايه كردم و روي سكوي در صحن مقدس به تسبيح و مهر فروشي مشغول شدم . هـر سـيـدي كه مي گذشت و از چهره او خوشم مي آمد، مي نشاندم . به او سيگار مي دادم و برايش چاي مي آوردم . وقتي چاي مي آوردم ، در ضمن دامنم را به دامن او گره مي زدم و او را به حضرت رضا (ع ) قسم مي دادم كه آيا شما امام زمان (ع ) نيستي ؟ خجالت مي كشيد و مي گفت : من خاك قدم ايشان هم نيستم . تا اين كه روزي به حرم مشرف شدم و ديدم كه سيدي به ضريح مقدس چسبيده وبسيار مي گريد. دست به شانه اش زدم و گفتم : آقاجان ، براي چه گريه مي كنيد؟ گفت : چطور گريه نكنم و حال آن كه حتي يك درهم براي خرجي در جيبم نيست . گفتم : فعلا اين پنج قران را بگير و اموراتت را اداره كن ، بعد برگرد اين جا، چون قصدمعامله اي با تو دارم . ....
برای عیدت دنبال چادر فاخر و مجلسی می گردی؟ حجاب یاس با اختلاف زیباترین چادر مشکی های مجلسی و ست عقد و نامزدی رو داره حجابِ‌یـٰاس‌ همون‌ چیزیه که‌دنبالش‌میگردی میگی نه یه سر بزن 👀🫀 سیصد هزار تومن تخفیف روی هر چادر تازه شرایط اقساطی دارن Join. https://eitaa.com/joinchat/1714880543Ccd2c2bcbda