#پاسخ_اعضا ❤️🍃 لطفا این شماره دکتر فخرایی چشم پزشکی که حرف نداره بدهید به دوستمون برای چشم مادرش که یکی رو از دست داده یکی هم کم بینا شده ۸۸۸۷۴۹۸۴ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 دوست عزبزی که گفتم صورتشون مثل پوست پرتقال شده یا خاتومایی که لک دارن دور چشماشون حالت چروک پیدا کرده پیشنهاد میکنم از داروخانه قرص ویتامین E و D3 بگیرن بزنن واقعا عالیه ....بزنید متوجه میشید ..فقط دور چشماتون هفته ای ۲بار E مثلا جمعه ودوشنبه D3 را یکشنبه وپنجشنبه ..نتیجه دیدید من حقیرو دعا کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی ک گفتی خاهرتون دوتا بچه دختر سقط کرده و دوتاپسر سالم داره و الان دختر بارداره عزیزم این همه استرس برای چیه توکلتون ب خدا باشه بنظرمن اون دوتا دختر رو هم نباید سقط میکرد .من خودم وقتی سر دختر باردار بودم ۵ ماهگی ک سونوگرافی رفتم دکتر گفت احتمال داره بچت لب شکری باشه تیغه بینیش تشکیل نشده دوباره بیا آب رحمتو اندازه بزنم و هزارتا چیز دیگه ک من از اون موقع تا رفتن ب اتاق عمل فقط کارم گریه بود و میترسیدم ولی بازم سقط نکردم خدا دختری خوشگل و سالم بهم دادبعد زایمانهای بعدی هرچی دکتر گفت برو سونو ۳بعدی و سلامت جنین گفتم هرچی خدا بخاد.اینو میخام بگم تا دکتر میگه سقط کنید خواهشا گوش ندید.راستی یکی از اقواممون بچش داخل شکم صبح تاعصر تکون نخورده بود دکتر گفته بود مرده و قرص داخل رحمش گذاشته بود بعد از دوساعت بچش شروع کرده بود ب حرکت ولی دیگه فایده نداست وسقط شد اگه اون کار رو نمیکرد و یکم شیرینیجات میخورد سقط نمشد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلامخانمی ک گفتید سرخودتو و دخترتون شپش گرفته حنا رو باسدر ک قاطی کنی کمتر رنگ میده.ی بار سس سفید بزن .شامپو شپش از عطاری بگیر بزن.اسپند روهم بزاربجوشه بعد صافش کن آبش رو بریز تو آبپاش مدام بزن ب موهاتون و شونع بکش روسری هاتوهم بشور و اتو بکش .دخترای منم گرفتن این کارها رو انجام دادم بعد ی پودر رفع شپش هم زدم دانه های سفیدو ریز داشت خداروشکر برطرف شد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانم عزیزی که دعا برای محبت بین فرزند و پدر( برای دخترتون) میخواهید اصلا با دخترتون صحبت کردید که چرا با پدرش رابطه خوبی نداره یا اصلا بدون اینکه متوجه بشن به رفتارهای همسر تون دقت کردید شاید البته شاید حق با دخترتون باشه شاید پدرش رفتار مناسبی با ایشون نداره حالا چه احساسی و محبتی چه ... همیشه حق با پدر و مادر ها نیست بسیاری وقت ها هم مشکل از رفتار ما بزرگتر ها و پدر و مادر هاست بعد هم خواهرم این چه موضوعیه که توی کانال راه افتاده برای همه چیز دنبال دعا و ... هستیم چرا عیب کار رو پیدا نمیکنیم و در صدد رفعش باشیم؟!!! مثلا مادری گفتن چهارتا فرزند دارن و دائم آزارشون میدن نفرینشون میکنن و حتی تنبیه میکنن خوب عزیز من شما عصبی هستی باید به پزشک مراجعه کنی تا هم خودت آرام بشی هم بچه های معصومت طعم آرامش و شادی کودکی و بچشن و باز هم خودت از مادر بودنت لذت ببری. به امید آرامش برای همه یا حق. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 برای اون عکسی که تو کانال گذاشتین گفتم شاید بشه راهنمایی کرد همون عکس که گفتن زیر چونه خواهر زادشون لکه قرمز واگیر داره و از کسی گرفتن اگه ایشون مشهد هستن برن پیش خانمی معروف به بی بی سلیمانی و اگر هم مشهد نیستن شماره تلفن ازشون میدم عکس رو بفرستن انشاءالله که جواب بگیرن ۰۹۰۲۵۶۹۳۳۸۸ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 برای عزیزانی که کم خونی دارن عرق یونجه بخورن اگر چاق هستن قبل از غذا و اگر لاغر هستن بعد از غذا نصف لیوان برای افرادی که دیابت دارن عرق خرفه خوبه و برای خانم هایی که از چربی شکم کیست ناباروری رنج میبرن عرق رازیانه خوبه برای عزیزانی که برای کبد چرب گفتن از گرید بالاست باید عرق خار مریم بخورن واگر گرید پایین هست عرق کاسنی بخورن عالیه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم در جواب خانمی که چهار تا بچه دارند و با اونها بد اخلاقی می کنند احتمال زیاد ایشون دچار کم خونی شدند یا مزاجشون به هم خورده و چون هر دو اینها رو عصبی بودن خیلی تا ثیر داره اول باید درمان بشند بعد با دعا و توسل ان شاء الله به آرامش برسند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#مسافر_بهشت ❤️ رابطه ایشان با شهید احمدی روشن چگونه بود؟ مانند دو برادر بودند. به آقا مصطفی می‌گفت داداش. در موارد بسیاری همدیگر را همراهی می‌کردند. الآن هم با خانواده شهید احمدی‌روشن در ارتباط هستیم. هرچند به خاطر بعد مسافت دیدارها دیربه‌دیر انجام می‌شود، اما دورادور جویای احوال هم هستیم. - روزها می‌گذشت تا اینکه آن اتفاق ناگوار افتاد، ساعات آخر در کنار ایشان چگونه گذشت؟ آخرین شبی که رضا کنار ما بود، مهمان داشتیم. خواهرم و همسرش که پسردایی رضا است، مهمان ما بودند. حدود ساعت 12 بود که رضا به پسرم محمدحسین گفت برو بخواب فردا باید به مدرسه بروی. او را برد و روی تخت خواباند. صبح روز بعد وقتی از خواب بیدار شد، بیرون از خانه رفت و نان و شیر و پنیر خرید. عادت هرروزش این بود که سماور را روشن می‌کرد و سفره را می‌انداخت. آن روز صبح هم یک لیوان شیر گرم کرد و چون عجله داشت به سمت در رفت که از خانه خارج شود. گفتم حالا که نان گرفته‌ای یک‌لقمه هم بخور. گفت: عجله دارم. لقمه‌ای نان و پنیر برای او آماده کردم که همراهش ببرد. - معمولاً اولین‌ها و آخرین‌ها ماندگارند و فراموش‌نشدنی؛ آخرین دیدار شهید قشقایی چگونه بود؟ آیا با همیشه فرق نداشت؟ آن روز صبح مثل همیشه در را باز کرد تا از خانه خارج شود. چند قدم که رفت، برگشت و مبلغی را به من داد و گفت: این پول را در صندوق صدقات بینداز. سپس از پله‌ها پایین رفت، اما ناگهان ایستاد. سرش را برگرداند، برای چند لحظه مرا نگاه کرد و رفت. از رفتارش تعجب کرده بودم. همیشه به‌سرعت از پله‌ها پایین می‌رفت و از خانه خارج می‌شد. - خبر شهادت را چگونه شنیدید؟ چندساعتی از رفتنش گذشته بود که دل‌شوره عجیبی وجودم را فراگرفت. به سمت تلفن رفتم. گوشی‌اش خاموش بود. تابه‌حال نشده بود گوشی‌اش را خاموش کند یا تماس‌های مرا بی‌پاسخ بگذارد. نگرانی‌ام لحظه‌به‌لحظه بیشتر می‌شد. به برادرش زنگ زدم، گفت: رضا و آقای احمدی‌روشن همراه هم بودند. به ماشینشان بمب زده‌اند و رضا هم الآن در کما است. دیگر نمی‌شنیدم چه می‌گفت. آن‌قدر شیون و زاری کردم که همه همسایه‌ها متوجه ماجرا شدند و سراسیمه به خانه آمدند. اصلاً توان حرف زدن نداشتم. به خانه مادرش رفتیم. از شلوغی آن‌جا تعجب کرده بودم. به خودم دلداری می‌دادم که چیزی نشده و رضا حالش خوب است. اصلاً نمی‌توانستم باور کنم. هیچ‌کس هم به من چیزی نمی‌گفت. از هر که سؤال می‌کردم جواب سربالا می‌داد. مادرش تازه از بیمارستان برگشته بود و می‌دانست رضا شهید شده است. به شوهرخواهرم گفتم راستش را بگویید، چرا هیچ‌کس جواب مرا نمی‌دهد. گفت: رضا رفت... - واکنش محمدحسین به شهادت پدرش چگونه بود؟ آیا توانست با نبود ایشان کنار بیاید؟ بعد از این‌که خبر شهادت را شنیدم از حال رفتم. چشمانم را که باز کردم دیدم در اتاق هستم. آن لحظه فقط به فکر محمدحسین بودم. بسیار به پدرش وابسته بود. مانند دو دوست بودند. با خودم گفتم حالا به این بچه چه بگویم؟ در آن لحظات انگار خدا کلمات را در دهان من می‌گذاشت. پرسید: مامان بابا چی شده؟ گفتم: بابا پیش خدا رفته، جای او خوب است و باید راه او را ادامه بدهیم. در آن لحظات انگار محمدحسین هم آرام شده بود. - صبری را که می‌گویند خداوند هنگام مصیبت به انسان می‌دهد چگونه حس کردید؟ صبری که خدا عطا می‌کند را با تمام وجود حس کردیم. برای محمدحسین هم همین‌گونه بود. این‌که پسری در این سن و سال و با این‌همه وابستگی بتواند شهادت پدرش را بپذیرد فقط لطف خدا بود. رضا عاشق شهادت بود و همیشه در دعاهایش می‌گفت خدایا عمر باعزت و مرگ باعزت به من بده. رضا به آنچه همیشه آرزو داشت رسید. - محمدحسین و مادرش، روزهای بدون رضا را چگونه می‌گذرانند؟ محمد همیشه می‌گوید بابا کنار ماست. حواسش همیشه به ما است. درواقع نبودن رضا را چندان حس نمی‌کند. البته گاهی به یاد روزهایی که پشت در می‌ایستاد تا بابا از راه برسد و او را بغل کند دل‌تنگ می‌شود، اما حضور پدر آن‌قدر محسوس است که بخش زیادی از دل‌تنگی‌های پسر را جبران می‌کند. #پایان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

حلیمه بانو نام پیرزن ۷۶۰ ساله است که این روز ها موجب شگفتی همه شده است . این پیرزن ۷۶۰ ساله که در مسقط عمان زندگی می کند به گفته کارشناسان ، محلی ها و اطلاعاتی که خودش در اختیار گذاشته نزدیک به 760 سال عمر کرده و مدرک عجیبی که سن او را ثابت می کند تتو های مرموز او است که از یک کتیبه باستانی الهام گرفته که در سال 2020 تازه کشف شده است. البته این مورد توسط استاد دانشگاه تربیت مدرس تایید نشد و گفتن دروغ رسانه های کشور عمان هست

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام. خانمی که گفتن موقع مطالعه چشم ها و سرشون درد میکنه احتمالا چشماتون ضعیف شده به چشم پزشک مراجعه کنید. خودم عینکی هستم. وقتی بدون عینک میخوام نوشته ریزی رو بخونم و دقت میکنم در همون ثانیه سرم درد میگیره. 🌺 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام خانمی که باده معده داری واذیتی نبات بااب سرددرست کن بخور ب این صورت یتیکه نبات بنداز توی لیوان اب سرد بریز روش بذارتوی پنجره اشپزخونه صبح ناشتا جرعه.جرعه بخور اگه یکمی شیرین بیان هم برزی که دیگه خیلی خوبه..چندروزاینکاروادامه بده .غذادخوب بجو.خوب شدی منو دعا کن.. خانمی سردرد.داره وچشم دردعزیز هر چه زودتر بروچشم پزشکی چشم دضعیفه خانمی که چشم متورم شده وعفونت کرده باچای تازه دم بشور 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای خانمی که مشکل شپش دارند استفاده از سرکه و سس مایونز و ..... برای شپش اصلا کاربردی نیست شاید شپش ها را برای چند روز ببره ولی رشک ها را اصلا از بین نمیره بهترین راهکار برای از بین بردن کل شپش برای همیشه یک محلول گیاهی به نام معجزه هست که باید از عطاری تهیه کنید یک شب بزنید واقعا عالیه کل شپش ها و رشک ها را از بین می‌بره استفاده مجدد هم نمی خواد . برای سلامتی امام زمان صلوات 🌷🌷 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در باره دوست عزیزی که ناخن پاش تو گوشت میره و همراه با درد و عفونت هست. من سالها ناخن انگشت شست هردوپام همین مشکل را داشت. سه بار ناخن پام را برداشتند. دو بار کامل، یکبار نصف ناخن. بار آخر پیش دکتری که رفتم گفتند باید ریشه ی ناخنت را بسوزونی. خدا خیرش بده و إن شاالله هر جا هست خدا خیرش بده. ناخن پام را کشید و یک ذره از ریشه ناخن را سوزوند. الان ناخن پام کامله و شکل کاملا طبیعی داره. اما بغلش که همیشه زیر گوشت بود و تو گوشت می رفت و عفونت می کرد وبازحمت زیاد باید با ناخن گیر می گرفتم،اون قسمت وجود نداره و خیلی راحتم. من تهران رفتم درمانگاه شبانه روزی بهگر، خیابان آزادی، خیابان بهبودی. متاسفانه اسم دکتر یادم نیست. مرد نسبتا مسنی بودند که کراوات هم می زدند. جراح عمومی بودند. الهی خیر ببینی آقای دکتر 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت همه بخیربرای اون خانم آدرس مانتوفروشی در مشهد رومیخاستن بری خیابان اپثارهم مانتوچادرهم اونجادارن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمى كه ادرس مانتو فروشى در مشهد خواسته بودين، خيابان ايثار و بازار بزرگ فردوسى و 17شهريور مانتو دارند. البته خيلى جاهاى ديگه هم هست اما اين مكانها بازار مانتو هستند . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت بخیر خداقوت🌹 تشکر میکنم بابت کانال خوبتون🌹 برای خانمی که گفته بودن شپش دارند. بگم که کندر را در روغن کنجد بزارند و بزار روی شعله کمی که جوش خود بردارن و به موهاشون بزنند . تجربه شده و همون بار اول از بین میروند حتما. بزارند تا صبح بمونه و بعد بشورن. اگه رفع شد پیام بفرست. التماس دعای خیر از همگی شما خوبان دارم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت بخیر برا دوست عزیزی که گفتن بعد اصلاح صورت احساس میکنن ضرر میکنن... میخواستم خدمت ایشون و همه هم وطنان عزیز یه موضوعی ر و که خدم دو سه ساله فهمیدم البته متاسفانه هر چند دیر چون نزدیک چهل سالمه ولی بهر حال الان سعی میکنم خیلی بهش عمل کنم و به دیگران هم توصیه میکنم در انجام امورات زندگی رعایت کنن تقویمی هست که بر اساس وضعیت قمر در اسمان وپیش امد سعد و نحس فعل و عمل خاص در روز خاص رو بیان میکنه... مثلا اینکه فلان روز برا خاستگاری درختکاری از شیر گرفتن بچه اصلاح صورت و ناخن دیدار با بزرگان مسافرت ودوخت ودوز لباس....... روز خوش یمنی هست یاخیر. در تقویم همسران ذکر شده و در برنامه ایتا هم عضو کانالش هستم ..بنده به همه شما عزیزان توصیه میکنم که بجای عیدی و هدیه سال نو امسال از این تقویمها تهیه کنید و به عزیزانتان هدیه بدهید یا اینکه حتی در کانال عضوشان کنید این بهترین هدیه هست که حداقل ادم احتیاط رو رعایت کنه و بقیش هم بسپره به خدا.... انشالله که برا همه خیر پیش بیاد. براسلامتی شوهر و بچه ها من هم یه صلوات مرحمت بفرمایید.. ☺️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نامه_های_آسمانی 🕊 . وقتي‌ پيشوايم‌، يعني‌ الگوهاي‌ انسان‌ ها، اين‌ چنين‌ مرگ‌ را توصيف‌ مي‌ كنند، من‌ كه‌ خود را شيعه‌ و پيرو او مي‌ دانم‌ چرا بايد از مرگ‌ و شهادت‌ در راه‌ خدا هراسي‌ داشته‌ باشم‌. او كه‌ امام‌ و مقتدا و الگوي‌ ما بود، در محراب‌ عبادت‌ وقتي‌ شمشير بر فرقش‌ زدند، فرمود: ((به‌ خداي‌ كعبه‌ سوگند [رستگار] شد.. از اين‌ دنيا رفت‌ و راحت‌ شد. پس‌ ما نيز بايد بگوييم‌ و در صحنه‌ باشيم‌. اگر نباشيم‌ تنها ناممان‌ شيعه‌ است‌ و رسممان‌ شرك‌. يك‌ سفارش‌ به‌ تمام‌ برادران‌ رزمنده‌ كه‌ در جبهه‌ حق‌ عليه‌ باط‌ل‌ مي‌ جنگند، اين‌ است‌ كه‌: براي‌ شادي‌ روح‌ شهدا سنگرها را پر كنند و خالي‌ نگذارند. بالخصوص‌ سنگر اصلي‌ انقلاب‌ را (مسجد). و ديگر اين‌ كه‌ در برگزاري‌ مجلس‌ ترحيم‌ من‌ ط‌وري‌ نباشد كه‌ دشمنان‌ اسلام‌ شاد شوند. حال‌ عزاداري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. گريه‌ و زاري‌ مي‌ كنيد، بكنيد. نقل‌ و شيريني‌ پخش‌ مي‌ كنيد، بكنيد. ط‌وري‌ باشد كه‌ اسلام‌ شكوفا و امام‌ عزيز سربلند و خوشحال‌ [شود.] در آخر از پدر و مادرم‌ تشكر مي‌ كنم‌ كه‌ براي‌ بزرگ‌ كردن‌ من‌ زحت‌ كشيده‌اند. مرا حلال‌ كرده‌ و از تمام‌ دوستان‌ و آشنايان‌ حلالي‌ برايم‌ بگيرند و خداي‌ متعال‌ برايشان‌ صبر و رحمت‌ عط‌ا كند. مادر گراميم‌! افتخار كن‌ كه‌ غير از قامت‌ بيات‌ پنچ‌ فرزند داري‌ كه‌ مي‌ تواني‌ آنها را هم‌ در راه‌ خدا قرباني‌ بدهي‌. والسلام‌ عليكم‌ و رحمالله و بر كاته‌ درباره شهید شهید قامت بیات : فرمانده تیپ مستقل الهادی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در روستای قره آغاج زنجان در سال 1340 به دنیا آمد . او دومین فرزند یک خانواده پر جمعیت بود ، دو خواهر و پنج برادر داشت . پدرش (یحیی ) در قره آغاج ، کشاورزی می کرد . وقتی قامت یک ساله شد خانواده اش به زنجان مهاجرت کردند و پدر به شغل گاریچی و پس از مدتی به رانندگی مشغول شد . به این ترتیب وضع اقتصادی خانواده بهتر شد . مادر قامت مه پاره بیات ، نیز برای کمک به در آمد خانواده قالی بافی می کرد . قامت قبل از ورود به دبستان مدتی به مکتبخانه نزد فردی به نام ملاعزت رفت و قرآن را فرا گرفت . تمام کوشش وی در مکتبخانه بر یادگیری سریع و بی وقفه قرآن بود . علاوه بر کلام قرآن ، پیش از رسیدن به سن هفت سالگی در کلاسهای شبانه مدرسه ابتدایی شرکت می کرد . پس از ورود به کلاسهای روزانه در کلاسهای شبانه هم با جدیت درس می خواند که پس از مدتی اولیا مدرسه از این مسئله اطلاع یافتند و از ثبت نام وی در کلاسهای شبانه خود داری کردند . او در کلاسهای روزانه درس خود را دنبال کرد . قامت در دبستان خاقانی دوره ابتدایی را به پایان برد و در مدرسه راهنمایی انوری و سپس دبیرستان شریعتی (کنونی) تحصیل خود را ادامه داد . او همواره دوستان کمی داشت . وقتی مادر علت این امر را سوال می کرد که چرا فقط با چند نفر از بچه های محل رفت و آمد می کند ؟ می گفت : همین حد که اینها اهل نماز هستند برای من کافی است که با اینها دوست شوم . #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام شما روبه حضرت علی(ع)قسم تو این روزهای عزیز برا جونای دم بخت دعا کنید برا پسر منم دعا کنید که خوشبخت بشه🙏 ی ختم میخام بدیدعزیزجان که شوهرم باخانوادش خوب بشندخانواده شوهرم خیلی بدی کردن ولی من میگم دنیاارزش نداره قبول نمیکنه میگه حال وحوصلشونانداره ختمی بدیدکه اونامارادوست داشته باشن تشکرازمهرومحبت شماسیدانشاالله زیرچترشمابالابریم🌺🌺🌺🌺🌺 عزیزمیخام ختمی بدیدکه مارادوست داشته باشن پسرشون همیطوراحترام بزارن خیلی ممنون میشم بگید چون پولی نداریم خرج کنیم هرچی بگیم هرکاری بکنیم بدرفتارمیکنن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ عزیزم تورو خدا این سوال منم بزار اورژانسی برا سفیدی پوست یه کرم روشن کننده گیاهی معرفی کنید تورو خدا پوستم سفید بوده شوهرم همش میگه سیاه شدی الان خراب شده دعاتون میکنم بخدا. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم تورو خدا میشه اینو اورژانسی بزارید گروه .خانما یه مشکلی من دارم آرایش کردن برا مراسم هست من خودم خوشکل چشام درشت رنگی ابروام پر بودن من هر موقع برا مراسم می رم آرایشگاه خیلی زشتم میکنن حتی شب عروسیم الان نکاه میکنم حالم بد میشه تابستون عروسی داداشم بود رفتم آرایش ویژه انقدر منو زشت کرد خدا لعنتش کنه هنوز ازفکر بیرون نرفتم ولی جاریم اصلا ازمن خوشکل تر نیست همیشه وقتی تو مراسم می ره آرایشگاه اون خیلی خوشگل تر میشه تورو قرآن اگر کسی میدونه راهنمایی کنه چجور آرایشی بزنم تصمیم گرفتم دیگه آرایشگاه نرم.واینکه پارچه لباس مجلسی الان چی مده تورو خدا کمک کنید سرسری رد نشین خیر ببینید😘😘😘 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید اون خواهرعزیزی که گفته چله نور بگیریم میشه لطفا توضیح بده باید چند بار سوره نور رو بخونیم ممنون میشم که راهنمایی کنند ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید اگه تو کرج آدرس دکتر طب اسلامی خوب سراغ داری راهنمایی کنید ممنونم عزیزم ان شاءالله عاقبت بخیر بشی عزیزم بحق فاطمه زهرا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و عرض ادب خسته نباشید دوستم عقد کرده حالا پشیمون شده میگه پسر رو نمیخوام آیا ذکری هست راه حلی هست جدا بشن؟ پیش دعا نویس دعا کرده ۶۰۰ هزار ازش پول گرفته تاثیری نداشت کلا وسواسیه پشیمون شده اگه ذکری چیزی هست ممنون میشم معرفی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین عزیز خدا خیرتون بده با این کانالتون من یه سوال اورژانسی داشتم همسرم 36 سالشه به شدت روی شونه هاش قسمت کتفش خارش میکنه به حدی که اگه تا دو ساعت براش بخاریم بازم کمه بعضی موقعها هم خیلی کم جوش در میاره همون قسمت ایا کسی میدونه این دلیل خارش چی و درمانش چی ممنونم از همی دوستان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ #اورژانسی سلام وقت بخیر من دهم تجربی هستم (دختر) در مدرسه غیر انتفاعی امام رضا درس میخونم با اینکه با معدل ۲۰ اومدم پایه دهم اما ب دلیل عدم برنامه ریزی درسم خیلی افت داشته میخواستم از مرکز مشاوره سیب ترش ب صورت انلاین مشاور بگیرم اما چون از این مرکز اطلاعاتی نداشتم خواستم در شهر خودمون مشهد مشاوره حضوری بگیرم اما من هیچ مرکز مشاوره ای رو در مشهد نمیشناسم لطف کنید کسانی ک تجربه مشاوره از مرکز خاصی در مشهد رو دارند اطلاع بدن در کل برای برنامه ریزی مشاور تاثیری داره یا ن؟؟ کسانی ک نتیجه گرفتن ممنون میشم راهکار بدن. من الان واقعا با درسام مشکل دارم و واقعا استرس زیادی دارم ممنون میشم زود تر بزارید #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 ایثارگری یک روحانی🌸🍃 به هر حال در این معبر همه مانده بودند که چه کنند و چگونه از روی این سیمهای خاردار میدان مین عبور کنند که ناگاه یک نفر از برادران عزیز روحانی که هم وظیفه ارشاد شاگردان را داشت و هم پیشاپیش آنها حرکت می کرد ، گفت : بچه ها ، شما را قسم می دهم به خدا که من روی این سیم خاردارها می خوابم شما به سرعت از روی من رد شوید و بعد منتظر جواب نمانده و خود را روی سیم خاردارها انداخت وفشار و تیزی آنها را به بدن خویش خرید ، بچه ها ابتدا نمی رفتند حداقل می خواستند یکی از خودشان این کار را بکند ولی حاج آقای روحانی بچه ها را قسم می داد که وقت را تلف نکنید و تعارف نکنید و از روی پشت من عبور کنید بچه ها بسرعت از روی او راه می رفتند هر کس حداقل دو یا سه قدم باید روی بدن این روحانی فداکار بگذارد و پس از قدم آخر خود را به آن طرف مانع پرت کند ، بیش از شصت و هشت نفر بدین طریق از روی بدن این عزیز گذشتند و به پیشروی خود به سوی دشمن ادامه دادند ، این ایثارگری نقش بسیار مهمی در کسب و تصرف مواضع دشمن و انهدام نیروهای فریب خورده بعثی بود در صورتی اگر بچه ها پشت آن مانع زمین گیر می شدند شاید همگی یا غالب آنان مورد اصابت گلوله و محصور آتش دشمن می شدند . آری بچه ها گذشتند و به هدف خود رسیدند و این روحانی عزیز نیز از جان خود گذشت و به هدف خویش که وصال محبوب بود رسید و به جوار حق تعالی شتافت و سعادت ابدی را نصیب خود ساخت . فردای عملیات پیکر پاک غرقه به خون این برادر روحانی در زیر تابش آفتاب حکایت از فتح الفتوحی دیگر می کرد . منطقه عملیاتی کربلا غلامعلی رجائی . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام در جواب خانمی که در مورد ترمیم بینی پرسیدن خواهر شوهر من تازه ترمیم کرده بله تامبون میذارن و همون کارای قبل تکرار میشه ولی حتما دکتر ماهر برن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اون خانمی که گفتن بچشون سرما خورده بود وگوشش سنگین شده اصلا برای چی شستشوی گوش بردین وقتی گوش جرم زیاد میگیره شستشو میدن شما یا روغن زیتون یا بادام تلخ هر شب یکی دو قطره بریزین انشاالله خوب میشه بیشتر بخاطر سرما خوردگی هست سیب پخته روی بخاری هم خوبه بخوره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام پسر یا دختری که عکس دستش را گذاشته پف یا ورم کرده اون دستش در اومده باید پیش شکسته بندی ببره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدا قوت میخواستم ازتون بخوام لطف کنید توی کانال بذارید که اعضا برای حال دل من هم دعا کنند و اگر براشون مقدور هست یه سوره حمد بخونن.مشکلی دارم که من راضی ام به هر چیزی که خداوند برام مصلحت بدونه ولی گاهی بعضی حرفها،رفتارها و بی انصافی های اطرافیان صبرم رو کم و حالم رو بد میکنه.😔😔 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام دوستان عزیزم من قبلاً گفتن ولی بازم وظیفه میدونم بگم اون خانمی که پسر هشت سالشون زانوش یه ور میشه و گفتن نیاز به عمل داره و افرادی که دیسک کمر دارن حتی اونایی که دیسکشون پاره شده اونایی که مهرشون سر خورده و پاهاشون مشکل داره به یک دکتر متخصص حرکات اصلاحی و اسیب شناس مراجعه کنند خیلیا نیاز به عمل ندارن و با حرکت ورزشی خوب میشه خودم دیدم واقعاااا عالیه و جواب میگیرید اگه میشه نفری یک صلوات برای حل مشکلم بفرستین التماس دعا ❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانومی که گفتن دکتر گفته بچشون باید آندوسکوپی بشه ولی میترسن عزیزم اون دکتره بهتر از من و شما خیر صلاح بچه تو می‌دونه حتما ببرش انشالله که چیزی نیست اصلا هم نترس اگه برا بچه ضرر داشت خودشون میگفتن و در جواب خانمی که گفتن فرزندشون حرف نمیزنه خانم شما ببرش گفتار درمانی تا دیر نشده من تجربه مشابه داشتم بردمش البته به من گف تا ۵سالگی وقت داره حرف بزنه خیلی باهاش کار کرد شما ببرش خودش تشخیص میده باید چکار کنی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام خانمی که موهاشون شپش زده. برن مرکز بهداشت محلول ضد شپش وشانه دندانه ریز میده رایگان هم هست نخواستی برید داروخانه بگیرید ، بزنید تمام شپش‌ها میمیرن ونیازی به کوتاه کردن مو نیست 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام،وقتتون بخیر در جواب خانمی پرسیده بودند که دوست مومن شون حدود یک و نیم سال هست که در اثر شوک عصبی نمیتونن،صحبت کنند،عرض کنم: دقیقا دو سال پیش همین اتفاق برای همکار ما افتاد،ایشون هم یک دختر خانم فوق العاده مومن و مذهبی بودند،کار ایشون گزارش وضعیت کرونا در استان بود. به دلیل شرایط خاص کرونا،استرس زیادی متحمل شدند و یکباره توان صحبت کردن رو از دست دادند. دکترهای زیادی مراجعه کردند،(مشهد،تهران و...)انواع آزمایش و بیوپسی و ....انجام دادند،اما کسی علت رو تشخیص نمی داد. ☘اما به لطف الهی،الان ایشون کاملاً خوب شدند. لطفا شما هم به خانواده دوستتون بفرمایید که حتما (ان شاالله،به لطف و اراده الهی)دخترخانمشون خوب میشن. آیدی بنده رو از ادمین محترم بگیرید تا شما رو مستقیم با همکارم ارتباط بدم و از خودشون دقیق تر بپرسین. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ،و تبریک میلاد امام علی علیه السلام در جواب خانمی که گفتند ناخن دخترشان عمل شده ولی خوب نمیشه ،اول اینکه خواهرم ،ناخن باید همیشه خشک باشه به آب نزنن و و هر موقع شستن در کوتاه مدت و با آب و صابون بشورن هر موقع که رشد کرد باید کاغذ رو چند لا کنن زیرش بزارن تا داخل گوشت نره، و طولانی مدت سر پا نمونن مخصوصا در حمام ان شاالله زود خوب میشن ،یاعلی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام شب شما به خیر در مورد خانمی که گفتن سردی بخور تا پریود بشی و یه خانم دیگه اومده میگه چرا اطلاعات غلط میدین اینطور نیست ایشون راست میگن بعضی خانمها با سردی زودتر پریود میشوند مثلا خوردن آب غوره یکی دوروز قبل از پریود یا ماست یا هندوانه ما خانوادگی و اقوام بیشتر در زمان پریودی اگه گرمی مصرف کنیم پریودی قطع میشه ولی اگه خنکی جات مصرف کنیم پریودی بهتر ادامه داره واقعا ایشون درست گفتن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ممنون از کانال خوبتون🌹 در پاسخ و راهنمایی به کسانی که میگفتن خیلی عصبی میشن و پرخاشگری میکنن و بعداً پشیمون میشن بهشون توصیه میکنم یه آزمایش تیروئید بِدَن چون منظم کار نکردن تیروئید یکی از دلایل پرخاشگری است و دیگر اینکه برای آرامش اعصاب عرق بهارنارنج شبها موقع خواب یک استکان بخورن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_یک_اشتباه ❌🌸 مرد ۳۴ ساله‌ای درحالی که دست پسر سه ساله‌اش را گرفته بود آشفته و پریشان وارد کلانتری شد و گفت این همه زشتی و پلیدی در دنیا ارزش دیدن ندارد! او دادخواست شکایت از همسرش را روی میز گذاشت و در شرح ماجرا به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: زمانی پا به دنیا گذاشتم که خانواده‌ام آرزوی داشتن یک پسر را در سر داشتند… پدرم برایم تعریف می‌کرد که چهار خواهرم نیز با به دنیا آمدن من در پوست خودشان نمی‌گنجیدند و رنگ شادی و سرور در خانه ما، رنگ غالب زندگی شده بود. با آن که در خانواده‌ای فقیر و بی‌بضاعتی در حاشیه شهر مشهد زندگی می‌کردم، اما احساس خوشبختی داشتم چرا که مورد توجه اعضای خانواده‌ام بودم و هیچ کس بالاتر از گل به من نمی‌گفت. از همان دوران کودکی علاقه عجیبی به نقاشی داشتم. همیشه بهترین نقاشی کلاس از آن من بود و از آمیختن رنگ‌های زیبا به یکدیگر لذت می‌بردم به طوری که آرزو داشتم روزی نقاش بزرگی شوم، ولی ۱۱ سال بیشتر نداشتم که با از دست دادن پدرم نقاشی‌های من نیز رنگ سیاهی به خود گرفت. احساس می‌کردم باید مرد خانه و تکیه گاه خواهرانم باشم، اما شانه‌های کوچکم نمی‌توانست بار سنگین این مسئولیت را به دوش بکشد از آن روز به بعد مادرم با کارگری در خانه‌های مردم هزینه‌های زندگی را تامین می‌کرد و من برای تحقق بخشیدن به آرزویم درس می‌خواندم تا این که در سال آخر مقطع متوسطه و در یک شب سرد زمستانی جوان موتورسواری همه آرزوهایم را سوزاند. آن شب قصد عبور از عرض خیابان را داشتم که بر اثر برخورد با موتورسیکلت بینایی چشمانم را از دست دادم. راکب موتورسیکلت بیمه نداشت و از وضعیت مالی خوبی نیز برخوردار نبود مدتی بعد با دریافت مبلغ ناچیزی برای هزینه‌های درمانم رضایت دادم تا از زندان آزاد شود. مادرم تصمیم گرفت تا خانه پدری را برای درمان چشمانم بفروشد، ولی من ترجیح دادم نابینا باشم تا مادرم آواره و سرگردان نشود. وقتی به سن ۳۰ سالگی رسیدم تصمیم به ازدواج گرفتم یکی از همسایگان، دختری را معرفی کرد که در دوران عقد از همسرش جدا شده بود؛ آن دختر «فریده» نام داشد. وقتی با فریده همکلام شدم گفت که دو سال از من بزرگ‌تر است و به دلیل اختلافات شدید خانوادگی از همسرش طلاق گرفته است. خیلی زود زندگی مشترک من و فریده در یک خانه کوچک اجاره‌ای درحالی شروع شد که مراکز امدادی دولتی و خیران مخارج زندگی ما را تامین می‌کردند و مادرم نیز با اجاره دادن طبقه بالای منزل پدری ام روزگار می‌گذراند. هنوز چند ماه بیشتر از ازدواجم نگذشته بود که فهمیدم فریده ۱۲ سال از من بزرگ‌تر است و در آغاز زندگی به من دروغ گفته بود با این حال این موضوع را نادیده گرفتم و گذشت کردم، اما او مدام مرا تحقیر و سرزنش می‌کرد. او در هر مجلس خانوادگی نابینایی مرا دستاویزی برای خردکردن شخصیت من قرار می‌داد و از این که با یک جوان نابینا ازدواج کرده است تاسف می‌خورد. در این میان یکی از بستگان همسرم که وضعیت مالی مناسبی داشت گاهی به خانواده ام کمک مالی می‌کرد یا برای دو فرزند خردسالم هدایایی می‌خرید، اما وقتی متوجه ارتباطات نامتعارف تلفنی همسرم با آن مرد به ظاهر خیر شدم که او به راحتی به منزل ما رفت و آمد می‌کرد و همسرم نیز به بهانه‌های مختلف مرا به بیرون از منزل می‌فرستاد. وقتی فرزندانم از روابط زشت آن مرد با همسرم برایم سخن گفتند دیگر نتوانستم موضوع را تحمل کنم تا این که وقتی آن مرد به منزلمان آمده بود به بهانه خروج از منزل در گوشه‌ای پنهان شدم تا این که آن چه را نباید می‌دیدم با گوش هایم شنیدم، ولی آن زمان فرزندانم در خانه بودند و…  کاش ادمها میفهمیدند با خیانت چه ضربه ی هولناکی بر پیکر خانواده میزنن😔 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام علیکم برای کوچک کردن سینه راه حلی دارید ؟سوتین سایز ۹۵ میگیرم با تشکر از کانال دوستانه شما👌🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ عذر میخام میشه در مورد صوت های سابیلیمال (اسم درستش رو نمیدونم😅)سوال کنین؟ واقعیه؟مثلا میگن اگر دوماه گوش کنید رنگ چشم عوض میشه یا مثلا چال گونه ایجاد میشه؟ میخواستم ببینم واقعیه؟یه توضیحی بدین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر من مدت یه ماهه مچ پاهام ورم داره جواب ازمایشم هم سالمه همیشه سر پا هستم چون مغازه دارم تنگی کانال ودیسک کمر دارم میشه راهنمایی کنین علتش چیه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال خوبتون .سوال قبلی هم نگذاشتید لطفا اینو بزارید من نامزدی هستم ۶۳ کیلو هستم هم خودم و هم نامزدم دوس نداره چاق بشم همش میگه چاق شدی باسنت بزرگه و عفونت هم دارم باید تند تند لباسام عوض کنم بو بد میگیره و سفید رنگ هست خواهش میکنم اگه راهی هست بگید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من از وقتی کوچک بودم خیلی خون دماغ میشدم دکتر گفت باید بسوزونیش بعدیه دارویی کردن تو دماغم وبعد از اون خیلی کم خون دماغ میشدم ولی بعد از اون خلط پشت گلو پیدا کردم و دهانم بوی بدی میده هر کارم میکنم بوی بد دهانم ازبین نمیره تورو خدا راهنماییم کنید خیلی عاجزم من الان ۳۷سالمه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم خسته نباشی برای من خیلی دعا مینویسن که منو از چشم دیگران بندازن اثراتشو میبینم چکار کنم که دعاهاشون باطل بشه لطفا یه باطل سحر دائمی بهم معرفی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام یه سوال دارم اورژانسی.مادرم۶۰ سالشه چند وقته صدای در سرش زنگ میخوره متخصص گوش رفتن ودارو مصرف کردن اما خوب نشدن میشه راهنمایی کنیداجرتون با امام حسین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وخسته نباشید دخترم شبها که می خواد بخوابه کلا دهانش بازه ودندان قروچه می کنه چند بار پرسیدم میگه دماغم بسته است نمی دونم چکار کنم اگر منو راهنماییم کنین ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان وقتتون بخیر من برادری دارم ۹ سالشه خیلی شیطون و ناگوش گیره اصلا گوش به حرف نمی‌ده ینی حرفی بهش بزنی برعکسش عمل می‌کنه مادرم دیگه حوصلشو ندارع و بابام هم همش میزنع تو سرش و با بقیه مقایسه می‌کنه 😭واقعا براش نگرانم داد میزنع اصلا پرخاشگر شده توورخدا اگه کسی تجربه داره یا راهکار داره بگه واقعا درمونده شدیم از این ور می‌ره مدرسه حرف های زشت یاد میگیره هوش خوبی داره ولی از پسر داییم که خیلی بی ادبه و پدر مادر بی‌خیالی داره الگو میگیره تو خونه تنها خوبه ولی تو جمع .. واقعا خسته شدیم نمی‌دونیم دیگه چه کنیم 😭😭😭 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خسته نباشید خدمت همگی. سوال اورژانسی داشتم من یه بچه سه ساله دارم ک نمیتونم عادتش بدم بره دستشویی و همیشه شلوارشو خراب میکنه و بعدش میگه. و اینکه بچم مشکوک ب اوتیسمه و ما بخاطر شرایط مالی و منطقه محرومی ک زندگی میکنیم نمیتونیم کار درمانی ببریم بچم از هم سنو سالاش خیلی عقبه همه ب روم میگن و من خیلی عذاب میکشم خواهش میکنم از مادران عزیز منو راهنمایی کنن. بزرگترین مشکل اینه ک معنی خیلی از حرفایی ک بهش میگیم رو نمیفهمه انگار با اون نیستیم. ممنونم از لطفتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دختر خانم ده ساله ای هست که موقع راه رفتن وبلند شدن زانو هایش صدا میده.لطفا راهنمایی کنید. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ فرزند دختر ده ساله هست که با اطرافیان نزدیک صحبت نمیکنه فقط لبخند میزنه .ولی در مدرسه با معلم ودوستان خیلی خوب وجوابگو هست وجزءدانش آموزان منتخب هست.تو خونه هم با پدر ومادر وبرادر خیلی خوب صحبت میکنه .چکار کنم که با خاله وعمه و...هم درست صحبت کنه؟ممنونم از راهنمایی دوستان #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 💜🍃 سلام کسی که یک برآمدگی مثل نخود در کشاله ران داره منم همین برآمدگی با همین شرایط مثل نخود بود و سفت بود رو تو سرم داشتم و چند سال بود و امسال کمی بزرگ تر و دردناک شده بود دکتر پوست که رفتم گفت که این ها کیست های چربی هستند و و تجمع چربیه وکه خطری ندارن و کم کم بزرگ میشن و دردناک یا شایدم بزرگ نشه چند سال برای من با یه عمل سر پایی و بی حسی موضعی که فقط محل چاک رو بی حس می‌کنند و کمتر از نیم ساعتطول کشید خارج کردن و یک چاک کوچک می‌زنندبعد از دو هفته که بخیه اش دوتا یا سه تا کشیدن برادرم هم در ساق دستش داره هیچ چیزی رو دستکاری نکنید که درد سر نشه فقط تشخیص پزشک و تشخیص پزشک مرتبطه دکتر پوست یا جراح عمومی بیمارستان عادی انجام میدن ظهور امام زمان (عجل) صلوات التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خانمی که گفتن میخوان بچه از شیر بگیرن اول که حتما تا دوسال شیر دهی رو از بچه دریغ نکنید بعد هم من با مشورت پزشک این کار را انجام دا دم که نه بچه نه خودم اذیت نشدم الحمدالله اول که از یک هفته قبل وعده های شیر دهی رو کم کنید بعد یک روز جدی تصمیم به شیر گرفتن کنید به بچه شیر ندهید و با آداب اسلامی خیلی موثر در آرامش بچه هست که از اینترنت سرچ کنید ولی خودتان برای این که شیر در سینه جمع نشه و ورم نکنه و دردناک نشه بهتر شیر رو بدوشید ولی به بچه ندید که سینه تون نرم بشه این کار دوشیدن شیر از سینه رو تا دو هفته ادامه بدید البته زیر دوش آب بهتره تا کم کم سینه خشک بشه و یهویی خشک نشه و کیست سینه نشه چون همون ورم ها و گره های داخل سینه بعده ها کیست سینه میشه اگه بچه خیلی اصرار کرد و شیر خواست کمی صبر زرد از عطاری بگیرید و روی سینه بزنید تلخه ولی ضرر نداره من که زدم فقط یکبار دخترم اصرار به شیر داشت و گفتم بد مزه شد ولی اصرار به امتحان داشت بایکبار مک زدن سینه کلااز سینه بدش اومد دیگه نیومدطرفم واسه شیر 😂 چند روز با غذاو تنقلات سالم و همچنین مشغول کردن بچه همراهش باشید و در این دوره مواظب روح و روان بچه هم باشید عصبی نکنید و داستان های ترسناک نگید که وحشت نکنه و روی آرامشش اثر بذاره احکام از شیر گرفتن رو هم مطالعه کنید ظهور امام زمان (عجل)صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خانمی که گفتن موهاشون شپش زده ما هفت سال پیش که موهای دخترم شپش زد هم کوتاه کردیم هم شامپوی مخصوص از داروخانه گرفتیم از بین رفت ولی بعدها فهمیدم که اون شامپو خیلی ضرر داره و عوارض زیادی داره 😱😢 ولی امسال که دوباره موهای دخترم دوباره شپش زد از طب سنتی عمل کردم اول کمی کوتاه کردم که مو نفس بکشه بعد تا یک هفته هر روز با سرکه موها رو شستم و یک شب هم آغشته یه روغن زیتون کردم و با کلاه خوابید و صبح شستم و یک روز درمیان هم که فکر کنم از همه موثر تر بود اسفند معمولی رو آسیاب کردم و آب داغ ریخته و یک ربع دم بکشد بعد صاف کنید و به مو بزنید یک ربع بماند بعد آبکشی کنید و در حتما شانه دندانه ریز هم بکشید بعد هم پیگری کنید و موهارو بررسی کنید اگه تخم شپش بود همون تار مو را پاک سازی کنید البته من برای نرمی مو جوشانده گل ختمی هم به مو زدم هم برای راحت شانه زدن و هم سنت پیامبر (ص) هست واینترنت خوندم برای رفع شپش خوبه ظهور امام زمان (عجل) صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به خانمی که دست دخترش حالت دمل داره منم همسرم اینطوری بود چند ماه با مرهم سیاه سر بازنکرد البته نشیمنگاه بیمارستان بردیم گفتن کیست مویی هست باید با یه چاک کوچک توبیمارستان تخلیه بشه بخیه هم نداشت باز مونده به تشخیص پزشک 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با عرض سلام خدمت ادمین گروه واعضا.همچنین خدمت خانمی که بعد عروسی پریودش دوهفته هر بار عقب میوفته.اگر قبل عروسی پریودتون منظم بوده والان هم مشکل پزشکی ندارید مطمینا تو عروسی براتون چله افتاده،یا از زن زایو یا از کسی که تازه فوت شده،یا از کسی که عروسیتون تو یکروز بوده،یا حتی از حیوانی که زایمان کرده و...شما باید دعا چله بری بگیرید که با هفت رنگ ابریشم به قد خودت دعانویس بنویسه به بازو ببندیش،شاید هم مشکلت از آزار همزاد باشه.برای خود من دقیقا بعد عروسی همین طور بود که با دعای چله بری برطرف شد وباردار شدم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانمی که گفتن سرشون شپش گرفته منم همینطور شدم رفتم عطاری یک قطره شپش گرفتم گفت از حمام که در اومدی هفت نقطه از سرت قطره بچکان یک بار استفاده کردم انگار آب روی آتیش شد شما هم میتونید بگیریداستفاده کنید سلامتی امام زمان ورهبر معظم انقلاب ومدیر گروه صلوات ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_یک_اشتباه ❌🌸 شماره ی تماس گیرنده رو که نگاه کردم، دیدم میون مخاطبام نیست و با خودم گفتم حتما خودشه. یه ذره دیر جواب دادم! گوشی رو برداشتم و گفتم : سلام، بفرمایید. خودش بود، قند داشت تو دلم آب می شد. باورم نمی شد که به این زودی زنگ زده باشه، دوباره نفسم بریده بود و بالا نمی اومد، ولی باید یه جوری خودم رو کنترل کنم. اون روز ما در حدود ۳۰ دقیقه با هم حرف زدیم و از خصوصیات و اخلاق هم دیگه جویا شدیم. دیگه ساعت نزدیکای ۱۲ شب بود که خداحافظی کردیم. وای خدای من، من واقعا دیگه داشتم به سجده می افتادم. اصلا باورم نمی شه من که اصلا از دختر خوشم نمی اومد، به این زودی تونسته باشم نظر یه دختر رو اینقدر به خودم جلب کنم. اونقدر ذوق و شوق داشتم که دیگه درسا رو فراموش کردم. تقریبا ساعت ۱۲:۳۰ بود که رفتم تو رختخواب ولی کو خواب؟! اون روز تا اذان بیدار بودم و بعد از اینکه نمازم رو خوندم، دیگه نتونستم بخوابم، اون روز هم صبح ساعت ۱۰ کلاس داشتم. نزدیکای ۹ از خونه زدم بیرون و رفتم به طرف دانشگاه. وارد حیاط دانشگاه که شدم، چشمام هی دنبال اون بود، حیاط رو چند دور زدم که یه دفعه دیدم از تاکسی پیاده شد. تا منو دید ذوق کرد و اومد جلو و گفت : سلام، خوبی؟ چون تا کلاس یه ۱۵ دقیقه ای وقت داشتیم، همون جا تو حیاط روی صندلی نشستیم و با هم حرف زدیم. دیگه از اون روز به بعد تقریبا خیلی از موقع ها با هم بودیم و به قدری به هم وابسته شده بودیم که اگر یه روز هم همدیگر رو نمی دیدم، احساس می کردیم یه چیزی رو گم کرده ایم. ۳ ماه از رابطه ی ما می گذشت و دیگه واقعا هر دومون احساس می کردیم که به اندازه ی ما کسی وجود نداره که اینطوری عاشق و معشوق همدیگه باشن. من همونطور که گفتم چون با دخترا ارتباط نداشتم خیلی از رابطه ها و طرز حرف زدن ها برام مفهومی نداشت. یه روز که باهاش حرف می زدم، نگو دوستم کنار منه و همه ی حرف های منو شنیده، بعد اینکه تلفن تموم شد. گفت : داری چیکار می کنی؟ مگه با دختر اینطوری حرف می زنن؟ اینطوری حرف بزنی، من بهت قول میدم که رابطه تون به سال نمی کشه! گفتم : چی میگی؟ مگه من چطور حرف می زنم؟ برگشت گفت : آدم که هی به دختر نمی گه قربونت برم، فدات شم، دورت بگردم و از این جور حرف ها، یه ذره غرور داشته باش. البته من آدم مغروری هم بودم. لااقل در ارتباط با دخترای دیگه، حتی پیش اومده بود که دخترای کلاس به من گفته بودن که خیلی مغرورم؛ ولی نمی دونم چرا با این یکی نمی تونستم غرور داشته باشم؟ اون روز اون حرفها رو زیاد جدی نگرفتم.روزها از پی هم می گذشت و ما هر روز عاشق تر از دیروز بودیم. یه روز خوب پائیزی بود که اون ازم خواست تا بیام جلو و با خانواده اش حرف بزنم. تا اون موقع رابطه ی ما ۵ ماهه بود. من که تو تصمیم خودم جدی بودم، شماره ی خونشون رو گرفتم و شب رفتم و قضیه رو با مادرم درمیون گذاشتم. یه هفته رو مخ مادرم کار کردم تا بالاخره راضی شد. مادرم یه هفته بعد از اینکه من باهاش حرف زدم، زنگ زد به مادر دختره و اجازه ی آشنایی رو گرفت. ولی این وسط یه چیزی بود که درست نبود و اونم این بود که من هنوز درس می خوندم و نه کاری داشتم و نه درآمد و نه خونه ای که بتونم از پس زندگی بربیام. وقتی اینا رو باهاش در میون گذاشتم، فقط بهم گفت : تو بیا جلو و بقیه اش با من. من که دیگه دیدم اون این همه به من تمایل داره زیاد مقاومت نکردم و قرار خواستگاری که نه، آشنایی رو با هم گذاشتیم. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽