#یک_نکته_از_هزاران 🌱
خطر دنياپرستى
در زمان صلى الله عليه و آله مؤ منى از اهل صفه (10) سخت فقير و مستمند بود. وى تمام نمازها را پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله مى خواند. رسول خدا صلى الله عليه و آله بر او ترحم مى كرد و به نيازمندى و غريبى او توجه داشت و مى فرمود:
اى سعد! اگر چيزى به دستم برسد تو را بى نياز مى سازم .
مدتى گذشت چيزى به دست پيغمبر نيامد. حضرت به حال سعد بيشتر اندوهگين شد. خداوند سبحان به اندوه پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به سعد توجه فرمود. جبرئيل را با دو درهم خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله فرستاد.
جبرئيل به حضرت عرض كرد: اى محمد! خدا از اندوه تو براى سعد آگاه است . آيا دوست دارى او را بى نياز سازى ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله : آرى !
جبرئيل : اين دو درهم را به او مرحمت كن و دستور بده با آن تجارت كند. پيامبر صلى الله عليه و آله در درهم را گرفت . وقتى كه براى نماز ظهر از منزل خارج شد سعد را ديد كه در خانه ايستاده و منتظر آن حضرت است .
فرمود: اى سعد! آيا تجارت خوب بلدى ؟
عرض كرد: سرمايه اى ندارم كه با آن تجارت كنم .
پيامبر صلى الله عليه و آله دو درهم به او داد و فرمود: با آن تجارت كن و روزى خدا را به دست آور.
سعد دو درهم را گرفت و در خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا صلى الله عليه و آله خواند. آن گاه حضرت فرمود:
- برخيز به دنبال روزى برو! همواره به حال تو غمگين بودم .
سعد مشغول تجارت شد خداوند بركتى به او داد. هر چه مى خريد به دو برابر مى فروخت . دنيا به سعد روى آورد. كم كم سرمايه اش ترقى كرد و مالش فراوان شد و معامله اش رونق گرفت . به طورى كه در كنار در مسجد دكانى گرفت و سرمايه و كالاى خود را در آنجا جمع كرده ، تجارتش را انجام مى داد.
وقتى كه بلال اذان مى گفت و رسول خدا صلى الله عليه و آله به سوى نماز حركت مى كرد، سعد را مى ديد كه سرگرم خريد و فروش بوده ، مشغول دنيا است . هنوز وضو نگرفته و خود را براى نماز مهيا نكرده است . با اينكه قبل از اين پيش از اذان مهياى نماز مى شد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود:
اى سعد! دنيا تو را از نماز باز داشته است ؟
سعد مى گفت : چه كنم ؟ سرمايه ام را تلف كنم ؟ به اين مرد جنسى فروخته ام ، مى خواهم پولم را از او بگيرم و از آن ديگرى كالايى خريده ام بايد پول او را بدهم .
رسول خدا صلى الله عليه و آله به آن حال سعد بيشتر از فقرش غمگين شد. جبرئيل محضر آن جناب رسيد، عرض كرد: اى پيامبر! خداوند از غم تو براى سعد آگاه است . كدام يك را بيشتر دوست دارى ؟ حالت اول يا حالت فعلى او را؟
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى جبرئيل ! حالت اول (تنگدستى ) او را دوست دارم . زيرا دنيا آخرت او را از دستش گرفته است .
جبرئيل عرض كرد به راستى محبت و اموال دنيا امتحان بوده و بازدارنده از آخرت مى باشد.
آن گاه عرض كرد:
- يا رسول الله ! به سعد بگو آن دو درهمى كه به او داده اى به شما بازگرداند، وضعش به حالت اول برمى گردد.
پيامبر به سعد فرمود: آيا آن دو درهم را به من باز مى گردانى ؟
عرض كرد: به جاى دو درهم ، دويست درهم مى دهم .
حضرت فرمود: نه ! همان دو درهم را مى خواهم .
سعد آن دو درهم را به حضرت داد. به دنبال آن چيزى نگذشت كه دنيا از وى روى گرداند و هر چه داشت از دستش رفت . سعد دوباره به حال فقر و ندارى افتاد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#آشپزخونه 🫕
آماده سازی :120 دقیقه
پخت :90 دقیقه
مواد لازم جهت تهیه ته چین مرغ بدون تخم مرغ برای 4 نفر
مرغ متوسط 1 عدد
ماست چکیده ترجیحا ترش نیم کیلو گرم
خلال بادام 50 گرم
زعفران دم کرده ی غلیظ به میزان لازم
برنج 4 پیمانه
روغن و کره به میزان لازم
طرز تهیه ته چین مرغ بدون تخم مرغ :
مرغ را با یک ونیم لیتر اب میجوشانیم و کف ان را مرتب میگیریم ، بعد به ان زرد چوبه، پیاز یک عدد بزرگ ، چند حبه سیر خرد شده، ساقه کرفس ، یک عدد هویج ، چوب دارچین و نمک وفلفل اضافه میکنیم به مدت 10دقیقه با حرارت زیاد میجوشانیم.
بعد حرارت را ملایم میکنیم به مدت یک ساعت ونیم میپزیم بعد از پخت باید حدود یک لیوان اب مرغ بماند .مرغ را بیرون اورده وپس از خنک شدن استخوان مرغ را میگیریم تکه هاى مرغ را خیلى ریز نکنید.
به نیمى از ماستمان کمى نمک ، زعفران 2 قاشق غذا خورى و فلفل قرمز وکمى پودر خردل اضافه میکنیم و مرغهارا دران قرار میدهیم ودر یخچال میگذاریم. ( این کار را میتوانیم حتى از روز قبل انجام دهیم که در این صورت خوشمزه هم میشود)
حالا نیم دیگر ماست را هم به همین ترتیب مزه دار میکنیم وکنار میگذاریم براى برنج. برنج را با یک قاشق زرد چوبه میجوشانیم وان را زنده بر میداریم . حتماً اول با اب ولرم کمى شستشو میدهیم بعد کمى اب سرد. وبرنج را با ماستمان مخلوط میکنیم +کمى روغن مایع .
حالا کف قالبمان یادر ماهیتابهء گود نصف پیمانه روغن ریخته ونیمى از برنج را ریخته وصاف میکنیم وروى ان زعفران میریزیم بعد مرغهارا روى برنج میچینیم وخلال بادام ها را هم همه جاى ظرف میپاشیم وبعد بقیه برنج را و دوباره زعفران . با قاشق چند سوراخ روى برنج ایجاد میکنیم و در اخر نصف لیوان اب مرغ و نصف لیوان روغن مایع وکره را روى برنج میدهیم.
روى قالب را فویل کشیده وداخل فر گذاشته روى حرارت زیاد به مدت نیم ساعت و بعد باحرارت متوسط براى یک ساعت دیگر.
ویا اگر روى حرارت مستقیم خواستیم تهیه کنیم 10 دقیقه اول حرارت زیاد باشد وبعد حرارت را کم میکنیم بمدت یک ساعت و نیم ...
نوش جان....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 🌸🍃
سلام خدمت حبیبه خانم عزیزوهمه دست اندرکاران که این گردونه را این سایت رامیچرخونیدومدیریت میکنید واقعا خدا قوت خسته نباشید ..خانمی که شبها بادهان باز مخوابی وبگفته خودت همه دندونات خرابشده عزیزهرشب حلق وبینی روبااب ونمک بشورمخصوصا وقت خواب بینی را بااب ونمک خیلی شور نباشه اب ی کم بانمک باشه چون شور باشه خشک میکنه بینی را اذیت میشی شب هم غذا زیاد نخور اول شب کمی شام بخور چیزسرد کمتر بخور گفتی اب دهان زیاده ازسردیه خرما شیره کشمش چیزای گرم بخور هرچند کم باشه بهتراز سردیجاته ی دکترهم برو احتمالا بینی پولیپ داره بهرحال وقت خواب بااب ونمک بشور هیچ ضرر نداره خوب میشه....خانمی که بااشک وگریه پیام نوشتی مستاجری وصاحب خونه میاد ببهونه ای جلوی دروشما ناراحتی خانم زودترازاون خونه بلند شوتا این اومدنا مجبوردنکرده ب همسرزحمتکش که اعتماد کرده خدای نکرده خیانتی پیش بیادشوهرد که ازسفراومد بگوخونه پیدا کنیم ازاینجا بلند شیم گفت چرا بگو وقتی نیستی میترسم چون اون ادم بگفته خودش شما رو زیر نظرداره اونجا اگه کاخ هم باشه ناامنه ی خانم جاش امن باشه بنظرمن کلبه باشه ببخشید نظرمو گفتم...مادرعزیزی که پسر۲۲سالشه وازمادرش خواسته براش اسیتن بالا بزنه بره خواستگاری باید گفت افرین ب این مادر بااین تربیتش امامادرجان مگه۲ده پیش پسرا ازسربازی میامدند ۲۱ سالشون بود پدر مادر دست بالا میکردند سروسامونشون میدادندوالا وضع مالی اون وقت هم خیلی خوب نبودبراماها همیشه گرون بود شما قدم اول بردارتا پسر بدونه درفکر هستی حرفشوپشت گوش نداختی بخودش نسپردش خدافرموده از توحرکت ازمن برکت حرکت کن تا شما دختری همکفو پیدا کنی بپسندی پسر قبول کنه دختر بپسنده سال طول میکشه همین که براش قدم ب داشتی دلش شادواروم میشه ب این شادی که ایجاد میکنی توی دل پسردهمه کار خود بخود جور میشه خداگفته تورحم کن تا من هم بتو رحم کنم بگویا علی مددوبسپار بخداالتماس دعا برامن هم دعاکن...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻗﺎﺗﻞ ﺳﺮﯾﺎﻟﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ
ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﻧﯽ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻗﺎﺗﻞ ﺳﺮﯾﺎﻟﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﺳﯽ ﺯﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ
ﺳﺎﻝ 59 ﺗﺎ ﺳﺎﻝ 64
ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﯾﮏ ﺷﻮﺭﻭﻟﺖ ﺳﺒﺰ ﺭﻧﮓ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻗﺎﺗﻠﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ «ﻣﺠﯿﺪ ﺳﺎﻟﮏ ﻣﺤﻤﻮﺩﯼ» ﺭﺍﻧﺪﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ.ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﯿﺪ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻃﻮﻟﯽ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﺍﺯ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﺻﻠﯽ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﻗﺘﻞ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧد
ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﺎﺕ ﻣﺠﯿﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﻗﺘﻞ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﺎﺕ ﺍﻭ ﻫﻢ ﮔﺴﺘﺮﺩﮔﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ.ﺍﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻠﺴﻪ ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﻗﺘﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ ﺗﺮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺳﯿﺰﺩﻩ ﻗﺘﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﺠﯿﺪ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺍﺧﺘﺮ ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺑﻮﺩ.ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺷﺖ.ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﻫﻔﺖ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ.
ﻣﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﯾﮏ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺮﺍﮐﺘﯽ ﺩﺭ ﺗﺒﺮﯾﺰ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ.ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻣﺪ ﺍﻭ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻧﺪ.ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ، ﺍﻭ ﻭ ﺩﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﻢ ﺧﻔﻪ ﮐﺮﺩﻡ.ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ.
ﺩﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ....👇❌🔞
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من میخوام برم مشهد خواهرای که مشهدی هستند یه راهنمایی کنند برای خرید پارچه به
#پاسخ_اعضا ❤️🍃
سلام به همه عزیزان داخل گروه مخصوص سلام به حبیبه خانم عزیز ومهربون .
من پدر مهربونمو ۲ ماه از دست دادم حال روحیم خوب نمیشه هر روز گريه نکنم دلم آروم نمیشه چیکار کنم از شما کمک میخوام که قرآن دعا صلوات یاسین آرومم نمیکنه این ختم قرآن را چه جوری شروع کنم چه شرایطی داره هدیه کنم به روح بابام راهنمای میخوام عاجزانه از شما مهربونا 😭😭😭
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام دوست عزیزی که گفتن روغن حیوانی تو گوگل سرچ کن کرمانشاه داره ولی باید اصلش گیربیاری
تو گوگل شماره گذاشتن فروش روغن
حالا که واسه مریضی قسم اش بده که اصل باشه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی که گفتید شوهرتون دست به هر کاری میزنه جور نمیشه من تجربه خودم را بهتون میگم شاید به درد شماهم خورد ما میخواستیم ماشین ثبت نام کنیم هر بار من به یکی دو نفر از فامیل و آشنا میگفتم و یا پولش جور نمیشد یا اسممون در نمیومد و خلاصه این خرید طلسم شده بوددتا این که تصمیم گرفتم به کسی نگم یه بار، شکر خدا اون بار جورشد وما ثبت نام کردیم حالا شماهم این بار خواستید یه کاری را شروع کنید یا چیزی بخرید به هیچ کس نگید
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام واسه اون خانمی که میخاد جوانه گندم بخره من ۴۰۰ هزار تومن الکی پول دادم یه کیلو هم اضافه نشدم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام آدرس مرکز حفظ قرآن جامعه القرآن فاطمه الزهرا س چهار راه تختی اول مسجد سید معتبرترین مرکز قرآنی
۳۳۳۷۳۳۲۲
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام در جواب اون خانمی که بچه یکی از اقوام شون بیماری صدف داره داداش منم پنج سال پیش داشت کل دست و پاهاشو گرفته بود. اما یه دکتر ب نام کوروش ساعدی متخصص پوست هستش گنبد کاووس مطبش هست یکی از شهر های استان گلستان هست اونجا ببرید حتما خوب میشه التماس دعا
اینترنت هم سرج کنید اسم شو شماره و آدرس شم براتون میاره سی سال سابقه پزشکی داره
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام.با آرزوی های بهترینها برای همه.در مورد اون خواهری که گفتن شوهرم ازم توی دوران عقد رابطه میخان اصلا این کار رو نکنید.چون هیچ چیزی قابل پیش بینی نیست دیدم که میگم.یکی از آشناهای ما با دختره رابطه داشت و بعدش اینقدر اذیتش کرد که حتی مهریشم بخشید.بعد مدتی که خاستگاری اومده بود برای دختره فرستاده بودن پیش خانواده پسره برای تحقیق بازم پسره از بدی دختره گفت .حتی خانواده پسرم دلشون برای دختره سوخت با کار پسرشون.اون خوهر عزیزی که میگن این حرفا مال عهد بوق😏😏😏چه جور این حرفها رو میزنید.اتفاقا زندگی بیشترهمون عهد بوق ها دوامش بهتر بودتا الان.یه سر برین دادگاه خانواده میبینین.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام میشه این سوال من و داخل کانال بزارید
من رفتم پام و جا بندازم .شکسته بند بهم گفت برو عطاری و مومیای عسگر بگیر مثل قیر سیاه هست و هر روز صبح با عسل و شیر بخور
گفت کلا واسه استخون هات که ضعیف ن خوب هست
حالا من میخوام بدونم اسمشو درست متوجه شدم همین مومیای عسگر هست ؟یا نه؟اگه کسی اسم درستش و میدونه لطفا بهم بگه و اینکه کسی تا حالا از این محصول استفاده کرده و راضی بوده ؟
ممنون میشم تجارب خودتون و بهم بگید ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نامه_های_آسمانی 🕊
وصیت نامه طلبه شهید سلمان خدادادی تیرکلائی
برادران و خواهران! ننگ است در موقعی که کل کفر در مقابل کل اسلام ایستاده، ]کسی[ خم به ابرو نیاورد و در بستر بمیرد و دل به مال و منال و زن و فرزند ببندد، در موقعی که اسلام تنها است و یار و مدد کار میخواهد دیگر نشستن بلکه زنده بودن معنا ندارد. این شهید است که یار و مدد کار اوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص.»(صف/۴)
«اشهد ان لاالهالاالله، و اشهد أن محمداً رسول الله واشهد أن علیاً ولی الله»
بنده حقیر سلمان خدادادی، فرزند نورالله خدادادی دارای شماره شناسنامه ۷۶۶ متولد۱۳۴۵ ساکن تیرکلا شهادت میدهم که خدای ما، معبود ما، معشوق ما، محبوب ما و مأنوس ما، یکتای بیهمتا است و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) فرستاده اوست و حضرت علی(علیه السلام) با ۱۱ فرزندش امامان معصوم ما میباشند و شهادت میدهم به قیامت و روز رستاخیز و بهشت و جهنم و هر آنچه که به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.
شما خانوادههای شهدا چشم و چراغ این ملتید (امام خمینی). شهدا شمع محفل بشریتند (استاد مطهری). شهید یعنی شاهد، یعنی گواه. آری، شهید همچون شمعی است که میسوزد و از سوختن خود جامعهای و اجتماعی را روشن میسازد، بلکه بالاتر از شمع، چرا که شمع بعد از سوختن از بین میرود ولی شهید هر چه بسوزد زندهتر میشود و هرگز خاموش نمیشود، چون خون اوجامعهای را به هیجان میآورد. . . شهید بعد از کشته شدن به سوی معبود خود در پرواز است و میرود تا به آرزوی خود دست یابد، شهید وقتی که عاشق معشوق خود شد، سر از پا نمیشناسد و همیشه زنده است، چنانکه خداوند در کتاب مقدسش فرمود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بلاحیاء عند ربهم یرزقون»(آل عمران/۱۶۹)
برادران و خواهران! ننگ است در موقعی که کل کفر در مقابل کل اسلام ایستاده، ]کسی[ خم به ابرو نیاورد و در بستر بمیرد و دل به مال و منال و زن و فرزند ببندد، در موقعی که اسلام تنها است و یار و مدد کار میخواهد دیگر نشستن بلکه زنده بودن معنا ندارد. این شهید است که یار و مدد کار اوست. این شهید است که با نثارخون خود درخت اسلام را آبیاری مینماید؛ اسلامی که استعمار و ابرقدرتها و کافرین و مشرکین برای از بین بردن دست به هر جنایتی -که برای انسان قابل تحمل نیست- میزنند. ولی کور خواندند، تا زمانی که یک نفر مسلمان در کره زمین وجود دارد، اسلام زنده است. بنابر قول معصوم: «شرعُ محمد مستمرٌ الی یوم القیامة» اسلام دین جامعی است که حتی یهودیان گرایش به این دین مبین دارند، ولی این روبه صفتان همیشه در صدد تضعیف اسلام هستند، بیایید با هم دست به دست یکدیگر با تمام اقشار و تمام مسلمانهای روی زمین بدهیم و کفر را از بین ببریم، به امید آن روز.
اما شما ای پدر و مادر عزیزم! عزیز قلبم! سلام علیکم. سلامی به بلندای آسمان، سلامی که زبان قاصر از بیان او و قلمها را توان نوشتن او نیست. سلامی غم انگیز از اینکه فرزند شایستهای برای پدر و مادر خوبی همچون شما نبودم. شمایی که روزها و شبها زحمت خستگی و بیخوابی کشیدید تا این فرزند را به جایی برسانید، ولی آنچه وظیفه یک فرزند در قبال پدر و مادر میباشد را نتوانستم انجام بدهم و آن روزی که به این دنیای بیحاصل پای گذاشتم، باعث زحمات شما میشدم. امید آن دارم که اگر خداوند متعال اینجانب را جزء شهدا قرار دهند شما را شفاعت نمایم، انشاالله. امیدوارم بعد از شهادتم گریه و زاری ننمایید تا مرا آزرده و دشمنان اسلام را خوشحال بکنید. مبادا کاری بکنید که هر کس یک حرفی بزند و بگوید بیچاره ناکام، بلکه بیچاره من نیستم، آن اشخاصی هستند که در مقابل این همه گلهایی که پر پر میشوند خم به ابرو نمیآورند. ناکام نیستم، بلکه کام خودم را گرفتم و رفتم. مادر عزیزم! میدانستم که آرزو داشتی مرا داماد کنی و عروسم را در دستم تماشا کنی و خوشحال شوی، ولی من با عروسی بالاتر از این ازدواج نمودم و آن هم شهادت. بیا مادر که شادان میروم حجله بجای رخت دامادی لباس خون به تن دارم پدر و مادرم!
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#همسرداری 🌿
اشتباهات زنانه در زندگی زناشویی
خانمهای متاهل توجه کنید : چیزهایی که در مورد ازدواج نمیدانید ممکن است ایجاد مشکل کند.
بعنوان مثال، اگر برای موضوعاتی که میخواهید با شوهرتان حرف نزنید، او متوجه آن نخواهد شد. و طریقه حرف زدن شما درمورد مسائلتان هم ممکن است کارها را خرابتر کند.
ازدواج کردن کار سادهای است. اما متاهل ماندن سخت است. در زیر به توصیههای متخصصین درمورد اشتباهاتی که اکثر خانمها در ازدواج مرتکب میشوند که باعث سست شدن پایههای زندگیشان میشود، اشاره میکنیم.
1 - همیشه سعی در راضی نگه داشتن شوهرتان دارید
بعضی از خانمها برای چیزهایی که میخواهند سریع عقب میکشند. در چنین روابطی زن صرفاً یک وسیله برای شوهر است نه یک شریک کامل و برابر در ازدواج. این خانمها همه زندگیشان را وقف شوهرشان میکنند و چیزی برای خودشان باقی نمیگذارند.
بیشتر وقتها دلیل این کارشان این است که از شروع دعوا و ناراحتی میترسند و یا به طریقی ناخودآگاه تصور میکنند که برای حفظ یک رابطه، باید خواستههای خودشان را کنار بگذارند. این رفتار موجب خشمی میشود که بالاخره طغیان خواهد کرد.
راهحل چیست؟
دغدغههایتان را، چه در مورد کار خانه باشد، چه تربیت بچهها یا نگذراندن وقت کافی با شوهرتان یا برای خودتان، به طریقی منطقی مطرح کنید. مثلاً ممکن است شوهرتان دوست داشته باشد آخر هفتهها با دوستانش بیرون برود اما شما بخواهید که او وقتش را با خانوادهاش بگذراند. میتوانید این را با او مطرح کنید و به طریقی مسالمتآمیز راهحلی برای موضوع پیدا کنید.
2 - توقعاتتان را روشن بیان نمیکنید
زوجهایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، از همان ابتدای ازدواج توقعات و انتظارات خودشان را چه در مورد تقسیم کار، چه نگهداری بچهها و چه درمورد مسایل مالی، برای هم روشن کردهاند. اما خیلیها این بحثها را در ابتدای ازدواج نداشتهاند و طبق چیزی که در ذهنشان میگذرد عمل میکنند چون اینطور بزرگ شدهاند و تصور میکنند که چیزی که برای آنها خوب است برای همسرشان هم قطعاً مفید خواهد بود. اگر انتظارات دو طرف متفاوت باشد و دو طرف دچار سوءتفاهم در این زمینه باشند، خشم و عصبانیتی در آنها ایجاد خواهد شد.
3 - لحن حرف زدن را دستکم میگیرید
هر کسی که حرف بزند، چه زن و چه مرد، لحن صحبت اگر آمیخته با کمی منفیگرایی باشد، مطمئناً ایجاد مشکل خواهد کرد.
اگر نگرانی دارید، آنها را به طریقی احترامآمیز به زبان آورید، نه به طریقی آزردهخاطر و کلافه.
به هر ترتیبی که شده، چیزی که اذیتتان میکند را در میان بگذارید. اما این کار را به طریقی انجام دهید که بتوانید به راهحل برسید نه اینکه راهحل را از شما دورتر کند.
4 - سبک گفتگویتان تطابق ندارد
اگر تصور میکنید شوهرتان حرفهای شما را نمیشنود یا نمیفهمد، بد نیست راههایی را برای وارد شدن به فکر او پیدا کنید.
بعضی از خانمها سعی میکنند با تکرار کردن یک مشکل یا شکایت، شوهرشان را متوجه حرفشان کنند. این به نظر مردها غر زدن میآید اما دلیل آن فقط داشتن روشهای متفاوت برای گفتگو است.
در این شرایط یک طرف میخواهد حرف بزند اما طرف مقابل نمیداند چطور باید پاسخ دهد و به همین دلیل به نظر خاموش میآید و به همین علت گوینده بیشتر و بیشتر تکرار میکند.
اگر این اتفاق در زندگی شما هم زیاد میافتد، یادتان باشد که مکث کنید تا همسرتان چیزی که گفتهاید را هضم کند و برای فکر کردن به آنچه شنیده است وقت داشته باشد.
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی_اعضا 🌸🍃 وقتی رسیدیم همه خونه ما جمع بودن مامان و فریبا شام درست کرده بودن همون شب
#داستان_زندگی_اعضا 🌸🍃
هاشم با عصبانیت به طرفم اومد و سیلی محکمی بهم زد و گفت به چه حقی تو خونه من خواهرمو ناراحت کردی؟..
من که شوکه بودم و باورم نمی شد هاشم دست به چنین کاری زده
شروع کردم به جیغ وداد کردن و از خودم دفاع کردم
هاشم وقتی دید که من کوتاه
نمیام و جیغ و داد می کنم عصبانی تر شد و به سمت شلوارش رفت و کمربندشو کشید بیرون و بدون اینکه لحظه ای درنگ کنه افتاد به جونم و به شدت کتکم زد و بهم بدو بیراه میگفت
وقتی حسابی کتکم زد وخسته شد تو همون حال رهام کرد و رفت تو اتاق
دلم آتیش گرفته بود هنوز شش ماه از عروسیمون نگذشته بود
دلم دریای خون بود
از ته قلبم آرزو کردم همه این اتفاقات خوابی بیش نباشه
احساس می کردم همه امیدهام دود شده بود همه آرزوهایم نابود شده بود
گریه امانمو بریده بود
دلم بدجور شکسته بود از فریبا و هاشم بیزار بودم از این زندگی
یاد حرف اقاجون افتادم که
می گفت مردی که دست روی زن
بلند کنه مرد نیس
تا صبح همونجا خوابیدم
تمام بدنم از شدت کتک های شب گذشته درد می کرد
هاشم از خواب بیدارشد بی توجه به من رفت به سمت آشپزخونه صبحانه اشو خورد و زد بیرون توقع داشتم پشیمون شده باشه و از دلم دربیاره باوجود اینکه
بی فایده بود و ازش دلخور بودم اما این رفتارهاش بیشتر داغونم می کرد
باحالی زار بلند شدم به سمت آینه رفتم و خودمو نگاه کردم جای ضربات کمربند روی صورت و بدنم بدجور خودنمایی می کرد
حس کردم وجودم متلاشی شد
دوباره گریستم به حال بخت بدم
لباس هامو پوشیدم و یه ساک جمع کردم و به سمت خونه اقاجون راهی شدم
نمی تونستم اون خونه رو تحمل کنم حتی تحمل هاشم هم که انقدر دوستش داشتم برام غیر ممکن بود حس می کردم اونجا جایی برای من نیست و این خیلی دردناک بود....
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام من میخوام برم مشهد خواهرای که مشهدی هستند یه راهنمایی کنند برای خرید پارچه به
#پاسخ_اعضا 🌸🍃
باسلام ممنون از کانال خوبتون در مورد اون خواهر عزیزی که کیست آندومتریوز دارن منم پنج ماه پیش سونو دادم مثل شما کیست داشتم که ۲ تا کیست دو طرف تخمدان بودن ۳ سانتی دکتر بهم قرص وروژست داد الان فقط کوچک تر شدن واز بین نرفتن فقط بهم گفتن مرتب باید سونو بشم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانمی که درموردبیماری صدف ویا پسوریازیس پرسیدید
راه درمانش چند مرحله حجامت هست خیلی تاًثیر داره توبهبودی
وهمچنین سرکه انگبین
ورب انار ناشتا
اینا رو مصرف کنه به امید خداوند تاحدودی بیماری مهارمیشه
من خودم این مریضی رودارم
همه جای بدنم خوب شده فقط روی زانوم مونده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانم 20 ساله ای ک فرمودین
سیستم ایمنی بدنتون ضعیف شده
عزیزم اول خدا ب شما وتمام بیماران اسلام شفا عنایت فرماید
بعد هم نگران نباش سیستم ایمنی بدنتون رو با ژل رویال وبرموم وگرده گل از کندو دارها تهیه کن عالیه
زعفران وعسل هم خوبه
کنجد وگرده خوبه
شیر بادام بسیار عالیه 14 عدد مغز بادام روسفید کن با ی قاشق عسل و ی لیوان آب بریز تومخلوط کن مثل شیر ميشه بسیار مقوی هس هر روز بخور
یکی از فامیل ما ک زن هم بود تمام موی بدنش ریخت باخوردن شیر بادام
دوباره موهاش رویش پیدا کرد
برا عفونت بدنت هم داروی جامع امام رضا ع هم مثل آنتی بوتیک عمل میکنه هر 8 ساعت ی کم مثل قرص بخور از طب سنتی تهیه کن
به هیچ عنوان ناراحت نباش ان شاء الله بچه دار هم میشی خدا بزرگه
وهمه چیز درسیطره قدرت اوست
ببخشید طولانی شد
برا سلامتی امام زمان صلوات
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی ک گفتن عفونت دارن ازاقاشون خجالت میکشن عزیزم احتمالا اقات عفونت دلره شما ک خوب میشی اون بعت انتقال میده باهم درمان بشین اونم قرص بخوره دارو مصرف کنه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عزیزی ک در مورد جوانه گندم پرسیدن من این پیشنهاد به دخترخالم دادم برا پرشدن صورت ریشه جوانه گندم بگیره باسالاد یاغذاهاش مخلوط کنه بخوره واقعا تاثیر داشت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
عزیزی ک گفتن دختر ۱۰ سالشون پرخاشگره خانم بچه شما نیاز به محبت دارن بااین کارا میخاد جلب توجه کنه اگ یه بچه ست براش بچه بیار ازخودش بپرس دوس داری خاهر یا برادر داشته باشی همه چی بستگی به شما داره یه مدت خودتو اروم کن باهاش خوب باش وقتی عصبانی میشه بغلش کن بگو مشکلت چیه چی میخای
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام کساییکه هرچه لباس زیرشون و عوض می کنن ویاباهرروشی بازم بدنشون می خاره از لباس زیر نخی استفاده کنند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام عزیزی که سرطان دارند و میخواند لاغر شوند با توجه به گفته های خودتون که گفتید شما باید زیر نظر متخصص تغذیه لاغر شوید چون با وجود این بیماری شاید ایده ها برای لاغری برای شما خوب نباشدمثلا خانمی که گفتند با قهوه لاغر کنید احتمال تداخل با داروهای شما داره پس راه درست را برو جلو انشالله هر چه زودتر خبر سلامتیتون را در گروه بگذارید 🤲
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانم عزیزی که اصفهانی هستند و میخواند دخترشون را برای حفظ قرآن ببرند شما باید به جامعة القران چهاراه وفایی ببرید اونجا واحد خردسالان است دختر خواهر من الان 15جز حفظه از کودکی اونجا بود بعد بردنشون واحد بزرگ سالان چهار راه تختی ولی دوباره بعد از دوسال اومده واحد چهاراه وفایی این مرکز زیر نظر سید محمد حسین طباطبایی هست و مدرک هاشون را هم از قم. میگیرند دختر خواهر من به خاطر حافظ بودن مدرسه شاهد نوشتندیعنی مدراک اعتبار داره اول کلمه ها را یاد میگیرند بعد رو خوانی بعد روانخوانی بعد هم حفظ را شروع میکنند من فقط این مرکز را میشناسم شماره را براتون ارسال میکنم که زنگ بزنید اگر نزدیک هستید که هیچ بروید اونجا اگر هم نه خودشون مراکز را معرفی میکنند نسبت به موقعیت شما03133355544 یک شماره دیگه هم هست 03133355629
🌱🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دجواب به اون خانمیکه دختر پیش فعال دارن شما نباید سرخورد دارو هارو قطع کنین پیش یه روانپزشکی کودک ونوجوان زهرا شهریور ببرین وکاردرمانی هم ادامه بدین
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#چله_شهدا ❤️
#شهید_دهم🌿
شهید محمد رضا تورجی زاده☀️
ذکر صد صلوات 🍃
و یک مرتبه حدیث کسا 🍃
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#چله_شهدا ❤️ #شهید_دهم🌿 شهید محمد رضا تورجی زاده☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽───
دوستان ببخشید دیر شد صبح دسترسی به نت نداشتم 🙏🌸
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#چله_شهدا ❤️ #شهید_نهم🌿 شهید کمیل صفری تبار☀️ ذکر صد صلوات 🍃 و یک مرتبه حدیث کسا 🍃 ᯽────❁───
#مسافر_بهشت ❤️
میگویند اسم بر سرنوشت آدمها تأثیر میگذارد، مهم است که هر بار خودت را در طنین چه آوایی پیدا کنی؛ وقتی کمیل صدایت میکنند به یاد یار امیر مؤمنان اشک جاری میشود برگونهات از شنیدن مظلومیت آل علی، وقتی هر شب جمعه زمزمه دعایی بر لبانت جاری میشود که در آن عارفانه و عاشقانه پروردگارت را صدا میزنی برای بخشش؛ پس عجیب نیست که مسیر زندگیات تو را به سوی کمال پیش ببرد، در زمانهای که بیشتر ما در خم کوچه اول ماندهایم و حیرانیم هنوز که برای چه آمدهایم، تو بر فراز قلههای معرفت پرچم افراشتهای، آمادهای برای شهادت، آمادهای برای خون دادن. خاصیت عشق در شبیه شدن است، شنیدهام که همانند مادری که عمری برایش گریستی، شهید شدی، با پهلوی شکسته و چون اربابت خونین لب به دیدار پروردگارت شتافتی، در نهایت کمال، شایسته نام کمیل.
شهید «مصطفی صفری تبار» نهمین روز از خرداد سال ۱۳۶۷ در روستای «بیشه سر» از توابع شهرستان بابل به دنیا آمد. پدر او به یاد روزهای دفاع مقدس و علاقهمندی به شهید دکتر «مصطفی چمران» و دعای کمیل، نام فرزندش را در شناسنامه مصطفی گذاشت؛ اما او را کمیل صدا میزدند. کمیل جوانی مهربان، ورزشکار و با محبت بود که تمام اعمال خود را فقط برای رضای خدا انجام میداد. وی سال ۱۳۸۶ وارد دانشگاه امام حسین (ع) و ۲ سال بعد با معدل ۱۷.۳۰ فارغ التحصیل میشود. حضور در اردوهای راهیان نور و جهادی از جمله فعالیتهای دیگر این شهید بزرگوار است.
کمیل سال ۱۳۸۹ ازدواج میکند. پیوندی که تنها ۷ ماه به طول میانجامد. سحرگاه ۱۳ شهریور سال ۱۳۹۰ در کردستان منطقه سردشت در ارتفاعات جاسوسان بچههای یگان صابرین با گروهک منافق پژاک درگیر میشوند و این منطقه سکوی پرواز تازه داماد شهید «کمیل صفری تبار» میشود.
آخرین صحبتهای شما پیرامون چه مسائلی بود؟
در آخرین شب زندگی کمیل تا نیمههای شب با یکدیگر صحبت میکردیم. از او میخواستم که، مواظب خودش باشد و کمیل میگفت، «نگران نباش، خطری من را تهدید نمیکند.» به یاد دارم میان آخرین صحبتها نوشت، «از شدت گرما صورتم سوخته.» گفتم، «ایرادی ندارد! دلت نسوزد!» و او پاسخ داد، «دلم نیز سوخته عزیزم.» پیش از خواندن این پیام خوابم برد که ای کاش نمیخوابیدم تا بیشتر با او حرف میزدم.
همان شب در عالم رویا خواب دیدم در کنار تابوتی ایستادم که با یک پارچه مشکی پوشانده شده و فردی داخل آن خوابیده که فقط لبهایش مشخص است. او برایم آشنا بود. افرادی که برای تشییع آمده بودند، به جای ذکر تهلیل، «امیرالمومنین (ع)» را صدا میزدند. درمیان طنین یا امیرالمومنین (ع) سیل جمعیت، ناگهان فریاد پر ابهت «یا علی (ع)» شنیده شد. صدا از داخل تابوت بود. از خواب پریدم. ترسیده بودم. آن لحظه فقط شنیدن صدای کمیل میتوانست آرامم کند. شمارهاش را گرفتم، اما دستگاهش خاموش بود. ساعت نشان میداد که نزدیک اذان است. اضطراب تمام وجودم را گرفته بود.
پس از شهادت دوستان کمیل نقل کردند، «کمیل یاعلی (ع) گویان در عملیاتی به شهادت میرسد که فرمانده نام آن عملیات را علی ابن ابی طالب (ع) گذاشته بود.»
#ادامه_دارد
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽