🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #انبیا❤️ جزء #هفدهم 🍃 صفحه ی ۳۲۷🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #انبیا❤️ جزء #هفدهم 🍃 صفحه ی ۳۲۷🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه☀️🍃

#دعا_درمانی 🌱 #دعای_محبت_بسیار_قوی (صرفا در امر حلال استفاده شود) آیه شریفه ذیل، ایجاد مهر محبت قوی و فوری و آشتی بین زن و شوهر و فرزندان مینماید. (هفت بار) این آیه را بر نمک بخوانید و به آن بدمید و سپس در غذا بریزید( غذا روی اجاق باشد). پس از اینکه پدر و مادر و فرزندان از غذا تناول کنند، ایجاد محبت و آشتی سریع و عجیب خواهد کرد. آیه شریفه ذیل: زیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ همچنین برای حرف شنوی فرزندانتان هفت بار سوره ی مریم را بخانید ، یا سوره ی اخلاص وفاتحه  هر بار هنگام ورود به خانه  زمزمه کنید ویا دعای (( له ما فی السموات و ما فی الارض و ان الله هو الغنی الحمید ))چهل مرتبه بخوانید. همچنین میتوانید هر صبح وشب  سه مرتبه دعای ((یا الله یا الله یا الله یا رب یارب یارب یا حی یا قیوم یا ذالجلال و الاکرام اسئلک باسمک العظیم الاعظم ان ترزقنی رزقا واسعا حلالا طیبا برحمتک یا ارحم الراحمین)) بخوانید. دعا برای صالح شدن فرزند اگر فرزندتان ناصالح است. بعد از هر نماز این دعا را بخوانید. هنگامی که به واژه ی ذریّتی میرسید فرزند خود را تصور کنید. اینکار را هر روز انجام دهید .به خواست خداوند بزرگ و مهربان فرزندتان صالح و سربه راه خواهد شد. وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی ۖ إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ ((سوره احقاف، آیه ۱۵)) و ذریه و نسل مرا برای من صالح و شایسته گردان که من به سوی تو بازگشتم و به یقین از تسلیم شدگان توام. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

💎ترک ریشه ای اعتیاد در کمتر از ۱ ماه بدون درد https://eitaa.com/joinchat/1957298602Cfd0f10a7b5 📞 09193464961 ✅بدون اینکه کسی بفهمه ✅بدون اینکه بخوای از کار و زندگی بیفتی @Tabib_online_ir ✅جدیدترین روش درمان با ایجاد بی میلی شدید برای؛ ⛔متادون⛔️تریاک ⛔️ شیشه⛔️هروئین⛔️گل⛔️شیره⛔️ب۲ ❎با تاییدیه سازمان غذا و دارو _سیب سلامت_ وgmp

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 حالا من که عملم عمل باز بود اگه عمل دختر این خانم که سوال پرسیدن عمل باز هست باید این مراقبت ها رو انجام بدن، بستگی داره دستور دکترش هم چی بوده. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خواهرانی که گفتن عزیزشون لکنت زبان دارن ویازبونشون میگیره .خواهرزاده من ازچیزی ترسیده بودن وبه خاطر ترس نمی تونست تاچهارسالگی حرف بزنه بعداهم که حرف میزد زبونش گیرمیکرداصلا متوجه نمی‌شدیم چی میگه تا بلاخره یکی گفت این همه دکتر بردید نتیجه نگرفتید ببرید پیش یک روحانی ترسش برداره ودعا بدن.این کاراون روحانی انجام دادن شکرخدا تونست حرف بزنه .ومشکلش حل بشه البته گفتن توبچگی ترسیده وترس افتاده تووجودش حتماازیک روحانی یادعانویس قرانی خبره هم درمیون بزارن ان شاءلله که خوب بشن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام لطفاً سریع توکانال قرار بدین خانمی که 50سال سن داشتن وشوهر شون گفته خونه ترک کنی وبلا تکلیف موندن وخونه مادرشون هستن .عرض کنم خانم محترم مراجعه کنید دادگاه و درخواست نفقه کنید بگید این مدت که خونه پدرومادرتون هستیدو من ازخونه بیرون کرده دنبالم نمیادوخرج ومخارجم بامادرم هست وازطرفی درخواست مهریه کنید مهریه حق هرخانمی هست چه خونه خودتون باشید یا ترک منزل کنید .درخواست مهریه کنید ودرضمن تو دادگاه نگیدکه من طلاق میگیریم چون بااین حرفتون مهریه تعلق نمیگیره به شما . بگید مهریه و نفقه ام میخوام وبرگشت به خونه .اگه هم اصرار کرد بیابرگرد چون این یک ترفند هست که تودادگاه آقایون میگن تابه قولی دوربزنن ونفقه پرداخت نکنن شماهم قبول نکنید .اول نفقه تمام وکمال بگیرید وبعدازطریق دادگاه برگزید خونه خودتون وتعهدبگیرید که باید بدون کم و کاست آسایش و هزینه شخصی ام پرداخت کنه.چون کوتاه بیاید بعداخودتون پشیمون میشید.ویک نصیحت خواهرانه گلم ان شاءالله که آشتی کنید برگردید خونه وزندگیتون وازاین به بعد به اون افراد که دردل کردید تاباعث بشن برگردی خونه وزندگیتون دیگه اعتمادنکنید.برای محبت هم چله سوره مزمل ویس بخونید.توگروه هم اعلام کنید رفتید خونه اتون.به حق این ماه عزیز.توگروه هم آدمین دعاگذاشتن برای محبت زن و شوهر انجام بدین خیلی عالی هستن.آیه 7سوره مائده بنویس همراهت نگه دار به همراه اسم شوهرت ومادرش 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی کی میخوای رِحَمت رو دربیاری من چنتا از اقواممون برداشتن..اول شماسنت پایینه برای اینکار واین عمل سختی هست.تا مدتها درگیری.شمااگر میتونی با اطبا سنتی خیلی حاذق مشورت کن‌‌ .برا در اوردن زیاد عجله نکن.دکتر سنتی اعتقاد داره درمان بهتر از دراوردنه.تحقیق کن عزیزم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که سه ساله از خونه شوهرت بیرون اومدی وتکلیفتو روشن نمیکنه😔 عزیزم چه میشه کرد باهمچین ادم سنگدلی. اگر میشه با بزرگتر فامیلش صحبت کن وبگو بینتون وصاتت کنه.اگه بازم رو حرف خودشه برو دادگاه اقدام کن.اون نمیره چون میخواد مهریه نده.برو حداقل تکلیف خودتو روشن کن. بادخترت یه زندگی جدید شروع کن.فقط برات دعا میکنم که درهای بسته زندگیت یکی یکی بازشه. .شوهرت خیلی زورگو هس .امام حسین فرمود بترس از ظلم کردن به کسی که دربرابرظلم تو یاوری بجز خدا نداره😔 ب خداوند توکل کن.ب امید روزهای خوب 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانم عزیزی که پیام دادید دخترتون افکارش پسرونه اس.عزیزم درسته که خیلی برات سخته اما چکار میشه کرد.بعضی از بچه ها تو سنهای مختلف جنسیتشون مشخص میشه.این بچه ها اصلا گناهی ندارن.دست خودشون نیس.بخاطر هرمون هاشونه.شما ببر پیش دکتر تا تشخیص بدن.چاره ای نیست.هرچه زودتر جنسیتش مشخص بشه بهتره. دوستم تو سن ۲۵ سالگی ناچاراً تغییرجنسیت داد.باید باهاشون کنار اومد.خودشون بیشتراز هرکس تحت فشارن.من دختر دیدم پدرش شهید مدافع حرمه.اما تمام رفتاراش پسرونه اس.بیچاره همه با دید بد بهش نگاه میکردن درصورتی که واقعا بی تقصیره. زندگی هرروز با ادم یه جوروارد جنگ میشه😔 توکلت بخدا باشه عزیزم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که پسرت دهنش بو میده اولا لطفا اینقد تو روش نیارید.خودش میدونه. گفتن شما فقط اعتمادبنفسشو میاره پایین.یه مدت اصلا به بوی دهنش حساسیت نشون ندید.هروقتم پرسید بهش بگید بوی دهنت داره کمتر میشه. احتمال داره موثرباشه .دندون پزشک ببریدچک کنه.موقع مسواک زبانشوهم مسواک کنه.دایم تو دهن وگلوش اب نمک قرقره کنه. بانمک دندونشو مسواک کنه.معده اش هم چک کنید شاید عفونت معده ای چیزی داره. دندان گلو ومعده که چک شد بعدمیتونن دارو بگیرن.طب سنتی هم میتونه کمکتون‌کنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که حساسیت فصلی داری پیشنهاد میدم روغن بنفشه پایه کنجد اصل بگیر و داخل بینی هرشب یک قطره بریز.من خودم با این روش حساسیت فصلیم بهترشد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چله_شهدا ❤️🍃 شهید بیستو ششم🍃 شهید بهنام محمدی ☀️ ذکر صد صلوات 🌱 و یک زیارت عاشورا 🌱 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸🍃 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#زندگینامه 🌸🍃 بهنام محمدی، در تاریخ 12 بهمن سال 1345 در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به‌ دنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز، چابک، بازیگوش و سرزبان‌دار. شهریور 1359 شایعه حمله عراقی‌ها به خرمشهر قوت گرفته بود. خیلی‌ها داشتند شهر را ترک می‌کردند. کسی باور نمی‌کرد که خرمشهر به دست عراقی‌ها بیفتد اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام که فقط 13 سال سن داشت، تصمیم گرفت در خرمشهر بماند. او مردانه ایستاد. هم می‌جنگید هم به مردم کمک می‌کرد. بمباران که می‌شد می‌دوید و به مجروحین می‌رسید. او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی‌اش به قلب دشمن می‌زد و با وجود مخالفت فرماندهان، خود را به صف اول نبرد می‌رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند. بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از دست آنان می‌گریخت. برای فریب عراقی‌ها می‌زد زیر گریه و می‌گفت: "من دنبال مامانم می‌گردم گمش کردم". بهنام محمدی با بهره‌گیری از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد. عراقی‌ها که فکر نمی‌کردند این نوجوان 13 ساله قصد شناسایی مواضع، تجهیزات و نفرات آن‌ها را دارد، رهایش می‌کردند. یک بار که رفته بود شناسایی، عراقی‌ها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند جای دست سنگین مأمور عراقی روی صورت بهنام مانده بود وقتی برگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود هیچ چیز نمی‌گفت فقط به بچه‌ها اشاره کرد عراقی‌ها کجا هستند و بچه‌ها راه می‌افتادند. این شیر بچه شجاع و پرتلاش بختیاری در رساندن مهمات به رزمندگان اسلام بسیار تلاش می‌کرد. گاه آنقدر نارنجک و فشنگ به بند حمایل خود آویزان می‌کرد که به سختی می‌توانست راه برود. علاقه عجیبی به امام خمینی (ره) داشت. او اینگونه سفارش کرده بود: از بچه‌ها می‌خواهم که نگذارند امام تنها بماند و خدای ناکرده احساس تنهایی بکند. بهنام محمدی نوجوان 13 ساله‌ای بود که در تمام روزهای مقاومت از 31 شهریور تا 28 مهر 59 در خرمشهر ماند. یکی از دوستانش درباره خاطرات شهید بهنام محمدی می‌گوید: «یک روز از یک ساختمان بلند در خرمشهر بالا رفت. پرچم عراق را که دید خودش را بصورت نامحسوس به ساختمان رساند و پرچم عراق را پایین آورد و بجایش پرچم ایران را بر افراشت. این حرکت او باعث تقویت روحیه بچه‌ها شد. جالب اینجاست که عراقی‌ها تا 18 آبان اصلاً متوجه این قضیه نشدند! او بعد از تعویض کردن پرچم‌ها نزد دوستانش رفت و دوستانش دیدند که دستان بهنام بخاطر پایین کشیدن پرچم عراق زخمی شده است. گروهبان مقدم، از کوله پشتی خود باندی را بیرون آورد تا دستش را پانسمان کند. اما محمدی قبول نکرد و همچنان می دوید و گروهبان مقدم هم دنبال او می‌دوید. او می‌گفت این باند را بگذار برای آن‌هایی که تیر خورده‌اند. او یک مشت خاک از زمین برداشت و روی دست زخمی‌اش ریخت و رفت». بهنام محمدی چگونه شهید شد؟ با تشدید جنگ و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره خرمشهر, خمپاره‌ها امان شهر را بریده بودند. درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه، بهنام سر رسید. ناراحتی بچه‌ها تأثیری در رادهٔ او نداشت، او کار خودش را می‌کرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبوغبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود. ناگهان بچه‌ها متوجه شدند که بهنام گوشه‌ای افتاده است و از سر و سینه‌اش خون می‌جوشید پیراهن آبی و چهارخانه بهنام غرق خون شده بود و چند روز قبل از سقوط خرمشهر این شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در 1359/7/28 پر کشید. این کبوتر خونین بال در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان شهر آبا و اجدادش مدفون است. در سال 1389 طی یک مراسم باشکوه و با شرکت مسئولان و مدیران استان خوزستان و هزاران نفر از اهالی شریف شهرستان مسجد سلیمان، مزار مطهر این شهید بزرگ به قطعه شهدای گمنام در ورودی شهر مسجد سلیمان انتقال یافت. بهنام محمدی به قول تمام بچه‌های خرمشهر باعث دلگرمی رزمنده‌ها بود. این‌که نوجوانی در آن سن و سال و با آن قد و قواره کوچک در شهری که بیشتر از این‌که بوی زندگی بدهد بوی مرگ و خون می‌داد، مانده بود، شاید امروز برای من و تو باور‌پذیر نباشد. با خودم فکر می‌کنم چه می‌شود نوجوانی که تا قبل از 31 شهریور در کوچه با هم‌سن و سال‌های خود بازی می‌کرد و آماده شروع سال تحصیلی جدید می‌شد بعد از 2 الی 3 هفته به مدافعی تبدیل می‌شود که بعد از رفتنش همه مدافعان بی‌تابند. بهنام محمدی نمونه و تصویری کامل از حماسه آفرینی رزمندگان اسلام است که به خلق تفکر و فرهنگی غنی منجر شد و می توان از آن به عنوان «فرهنگ مقاومت و پایداری» یا «فرهنگ ایثار و شهادت» نام برد.  وصیت نامه شهید بهنام محمدی

بسم الله الرحمن الرحیم، من نمی‌دانم چه بگویم. من و دوستانم در خرمشهر می‌جنگیم، به ما خیانت می‌شود. من می‌خواهم وصیت کنم، هر لحظه در انتظار شهادت هستم. پیام من به پدر و مادرها این است که بچه‌های خود را لوس و ننر بار نیاورید. از بچه‌ها می‌خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند. به خدا توکل کنند. پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا بار بیاورید.  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا ❤️🍃 باعرض سلام‌حضور مدیر گروه واقعا گروه تان محشره از لحاظ تجربیات خانم ها می خواستم حضور خانمی که دوتا دختر داره وجاریش پسر داره بگم عزیزم شما اگه به جای دختر پسر می اوردین خانواده شوهرتون جوردیگه شما رو زجر میدادن چون ذاتشون خرابه دختر و پسر اگه خوب تربیت کنی هر دوتاشون خوبن اگه بد تربیت کنی هم چه پسر چه دختر خوب نیست مهم تربیت و عاقبت به خیریشانه نه جنسیت ۰ من خودم شیش تا خواهر شوهر دارم سه برادرشوهر پدرشان نود سالشه افتاده است دوتا مجرد هستن از دخترها به خدا اصلان دلشان برای پدرشان نمیسوزه فقط دوتا پسراش پرستارشن صبحانه بهش میدن ناهار شام دورو ورش هستن دخترها چه شوهرکرده ها چه نکرده ها اصلا منم عروسش هستم هر غذای خوبی درست کنم براش میبرم هرهفته حمامش میدم لباساش میشورم ناخنش میگیرم ریشش میتراشم دختراش اصلان دورورش نمیان یه اتاق جدا تو حیاطشان براش گرفتن همسایه هم هستیم مادرشوهرم هم چند سال پیش فوت کردن دوسال زمین گیر بود به خدا خودم دورورش بودم دختراش اصلا دلشان براش نسوخت تازه اذیتش هم میگردن میگفتن بهش خدا کنه بمیری خیلی اذیتش میکردن ولی من خیلی هواشو داشتم مثلا چای بهش ندادن نمی ذاشتن منم خونه خودمان براش ببرم گفتن دستشویی زیاد میکنه خداشاهد من چای ریختم تو نمکدان شیشه ای تو لباسام قایمش میکردم تا دخترا نبودن دادم بهش خیلی هواشو داشتم همیشه دعام کرد الان هم هوای پدرشوهرمو دارم دعام میکنه کافیه من و پسراش هواشو داریم ولی دختراش اصلا مثلا خودم مادر بزرگم مادری۰ سه دختر سه پسر داره همه شان متاهل سه سال زمین گیر بود فقط خاله ها م دروش بود پسرش دلش براش نسوخت محض اطلاع هم پسر خوبه هم دختر بستگی به ‌تربیت و ذاتشان داره به خدا تازه داییم با مادر بزرگم همسایع تو یه حیاط بودن اصلا مواظبش نبود ولی خاله با اینکه دیسک کمر شدید یه شوهر مریض دیابتی داشت هر روز میاد به مادر بزرگم سر میزد من خودم یه پسر دو دختر دارم پسرم بزرگتر وقتی دخترام آوردم اینقدر از طریق شوهر و خواهر شوهرام طعنه شنیدم نگو بهم‌میگفتن دختر زایی و اینها به حرف هیشکی گوش نکن اگه زیاد پسر دوست داری برو تحت نظر دکتر باش یه همسایه داریم پنج‌تا دختر اورد اخری رفت تحت نظر دکتر چوبساز کرمانشاه بود اخرش پسر شد‌۰‌محض اطلاع اونهای که میگن دختر یا پسر خوبه هرگردی گردو نیست 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 سلام خدمت شما و دوستان مجازیم اومدم یه گله ای کنم از اون خانومایی ک مینالن از دست اطرافیانشون ک بهشون میگن چرا دخترزایی یا پسرداری دخترنداری خواهرای گلم بچه ی ادمیزاد یا پسره یا دختر جفتشونم هدیه ی خدان خانومی ک میگی دعایی بهم بگین بخورم پسرزابشم بهم نگن دخترزا یا خواهری ک میگی خانواده شوهرت پسردارن شما 2تا دختردسته ی گل داری و بقیه ای ک این مشکل رو دارید شما مشکل جنسیت بچتون نیست فقط اعتمادبنفس وعزت نفس خودتون کمه ک اجازه میدید این حرفارو بهتون بزنن شما خودتون قدر دختر این نعمت خدارو ک بهتون داده رونمیدونید شما چرا باید حرف بقیه براتون مهم باشه یه مادر باید عاشق بچه هاش باشه ب دختر یا پسرش حس ارزشمندی بده ک فردا روزی ک بزرگترشد اینقدررر سرشار و غنی از اعتماد بنفس و محبت باشه ک چشم و دلش سیر بشه وحسرتی توی دلش نمونه چرااجازه میدین بچه هاتون چ دختر چه پسر تحقیر بشن ی زنعمو دارم 5تادخترداره پسرنداره درصورتیکه کل فامیل ما پسر دارن اینقد این دختراروبااعتماد بنفس تربیت کرده اینقد بهشون ارزش داده اینقد جلوی فامیل ب دختراش نازکرده و ب بچه هاش احترام گذاشته هیچکس جرات نداره بگه چرا پسر نداری، خواهرای گلم میدونم دلتون میشکنه از حرف بقیه ک چرا پسر یا دخترندارین درجوابشون بااینکه سخته ولی لبخند بزنین بگین بهترین هدیه ای بود ک خدا میتونست بهمون بده اگ پسر بمون بده شکرش میکنیم اگه نده هم دامادمون دراینده مث پسرمونه یا عروسمون میشه دخترمون اگه خودمون خوب باشیم، دخترریا پسر فقط باید درست تربیت بشه و بهش توجه بشه وارزش داده بشه تا ایندش روشن بشه، روزی هزار بار برای تن سالم بچه هاتون خداروشکرکنین انشالله عاقبت بخیر بشن❤ شرمنده طولانی شد✨♥ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#همسرداری 🌿 یک اتفاق شرم آور زناشویی ❌ وقتی متوجه این مساله شدم، احساس کردم دنیا بر سرم خراب شده و هیچ راه چاره ای را نمی توانم پیدا کنم. احساس ارزشمندی و محبوبیت خود نزد شوهرم را تباه شده تصور می کردم. این مشکل را با هیچکس نمی توانستم بازگو کنم حتی نزد یک مشاور. چون فکر می کردم به محض توضیح مشکل، انگشت اتهام به سمت خودم، بی کفایتی ها، بی توجهی و... نشانه می رود. اما باور کنید این طور نبود. من همیشه سعی می کردم برای همسرم بهترین باشم، بهترین لباس ها را بپوشم، به ظاهر خودم اهمیت دهم، به نیازهایش توجه کنم و... حتی مطمئن هستم او هم از من راضی بود چون هیچگاه زبان به اعتراض نگشود حتی همیشه از من، از حسن انتخاب خودش و از رضایت زناشویی اش صحبت می کرد. ما هیچ مشکل خاصی با هم نداشتیم تا اینکه من به طور اتفاقی متوجه این واقعه دردناک شدم... . این مشکل را با هیچکس نمی توانستم بازگو کنم حتی نزد یک مشاور فکر می کنید خانم ماجرای ما، از چه مشکلی رنج می برد؟ خیانت همسر، تجدید فراش، دروغگویی و یا... نه هیچکدام از حدس های شما درست نبود. شاید اکثر شما، نتوانید مشکل این خانم را حدس زده و یا حتی درک کنید مگر آنهایی که خودشان این مساله را از نزدیک لمس کرده و با آن مواجه شده باشند. همیشه وقتی سخن از خودارضایی به بیان می آید، اکثر افراد به یاد دوران نوجوانی و بلوغ جنسی و یا دوران جوانی و تاخیر در ازدواج می افتند. اما اشتباه نکنید همیشه اینگونه نیست. در برخی از موارد مردان با وجود ازدواج و قرارگرفتن در وضعیت تاهل، یا مطابق با عادات قبلی خود به خودارضایی می پردازند و یا بنا به دلایل مختلف این رفتار را آغاز می کنند. هرچند که رابطه جنسی بخشی از زندگی افراد متاهل را تشکیل داده و تمام آن نیست و در صورتی که این ارتباط در شرایط طبیعی خود قرار داشته باشد، مشکل خاصی ایجاد نشده و زوجین به اهمیت وجود آن واقف نیستند اما به محض ایجاد یک اختلال کوچک در این رابطه، زن و مرد متوجه ارزش و نقش سلامت این رابطه گشته و از اینجاست که اختلافات و مشکلات شکل می گیرد و شاید تمام جنبه های زندگی زن و مرد را تحت تاثیر قرار می دهد. عموماً خودارضایی در افراد متاهل، بنابر دلایل زیر ایجاد می گردد: 1- مردانی که قبل از ازدواج خود اقدام به خودارضایی کرده و این رفتار برای آنها تبدیل به عادت گشته است. 2- استفاده دائم و مکرر از کانالهای غیر اخلاقی ماهواره و تصاویر نامناسب 3- مردانی که از ارتباط جنسی خود با همسرشان راضی نیستند درباره دلیل اول، مقالات بسیاری ارائه شده است تنها ذکر این مساله ضروری به نظر می رسد که در برخی از افراد خودارضایی آن چنان تبدیل به عادت و یا حتی اعتیاد می گردد که حتی بعد از ازدواج نیز به این رفتار خود ادامه داده به طوری که در برخی از موارد مشاهده می شود که اصلاً توجهی به نیازهای همسرشان ندارند و به این ترتیب زمینه های اختلافات زناشویی را دامن می زنند. علت بعدی در مورد استفاده از فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی است. این تصاویر و فیلم ها برای مردان بسیار تحریک کننده است و در عین حال وقتی که در دام این دنیای خیالی می افتند، دائماً در حال فکر کردن به این دنیای خیالی هستند. حتی اگر آنها نسبت به همسر خود متعهد بوده و نسبت به این عمل احساس گناه داشته باشند، هنگامی که همسرشان به اندازه کافی شاداب نباشد و یا با خیال پردازی های آنها هماهنگی نداشته باشد، امکان دارد که به این عمل ناشایست اقدام کنند. و علت آخر فقدان رضایت از ارتباط با همسر است. گاهی اوقات این عدم رضایت مقطعی است مانند مردانی که همسرشان در دوران بارداری به سر می برد و به خاطر شرایط خاص این دوران و برخی از محدودیتها، عده ای کم از مردان به این رفتار روی می آورند و در موارد دیگر فقدان مهارت زن و مرد در برقراری رابطه ی مطلوب و یا نادیده گرفتن نیازهای یکدیگر، باعث بروز این مشکل می گردد. #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دردو_دل_اعضا ❤️🍃 گذشت و روز عقد دختر عمه م شد مامانم یه پیرهن گلدوزی خوشگل واسه من گرفت گفت بپوش قشنگ بشی که رفتیم اونجا نگن دختره عیب داشته این پسره گفته نمیخوادش از مامانم پرسیدم چیشده اخه كل ده منو میشناسن عیب من کجا بود گفت عمه ت همه رو پخش کرده که اقات خواسته تو رو زوری بده به ادم شهريا که تو بری اونجا معلم بشی اما اون پسره تو رو نخواسته و گفته من فقط گلنازو میخوام اشکم چکید یه لحظه پاکش کردم مامانم نفهمه. همونجا تصمیم گرفتم هرجور شده معلم بشم که فقط روی عمه م رو کم کنم. آماده شدم و رفتیم تا رسیدیم عمه م گفت اووهو چه پیرهنیم پوشیده تو که همینجوری خوشگلی پیرهنتو بده دختر کوچیکه من عقد خواهرشه که مامانم بهش گفت عقد خواهرشه زودتر به فکر میوفتادی واسش پیرن بدوزی مریم لباسشو در نمیاره گلناز دو سال از من بزرگتر بود و گلپری خواهر کوچیکه ش همسن من بود. تو اون جشن همه به من چپ نگاه میکردن، انگار که من جرم کردم دخترایی که باهاشون میرفتم لب جوب بازی میکردم دیگه بهم محل ندادن و در گوشی حرف میزدن ولی صداشون بلند که بشنوم میگفتن فکر کردن چون پول دارن میتونن عشق و عاشقی بقیه رو هم بخرند... دلم میخواست مینشستم و های های گریه میکردم اما رفتم کنار مامانم نشستم و دیگه به هیچکس نگاه نکردم عاقد هم اومد تو اتاق کناری و هر چی منتظر شدن فرهاد نیومد عمه م هی میرفت تو حیاط هي میومد تو خونه هی داد میزد پس حاج اکبر این داماد کجاست و حاج اکبر هم لب حوض چشم به در نشسته بود ولی تا اخر مراسم داماد نیومد که بازم عمه م طلبشو از ما داشت میگفت چیز خورش کردید که نیومده شما میخواید دختر خودتونو بگیره که مامانم به من گفت پاشو بریم. همه پشتمون حرف میزدن رفتیم خونه بابامم اومد مامانم نشست گریه کرد گفت این خواهرت کاری کرده مردم به ما انگ میزنن بابامم گفت دیگه من خواهری ندارم اسمشو نیارید رفتم سر کتاب دفترم تا تونستم گریه کردم و گفتم من حتما معلم میشم . دو روز بعد انگاری فرهاد پیداش شده بود، باباش با دعوا اورده بودش خونه عمه ام که عقد کنن بی سرو صدا و بعد سور وسات راه بندازن.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽