#پرسش_اعضا 💜🍃 من ۱۶ سالمه و یه خواستگار دارم خواستگارم ۲۸ سالش هستش و من نمی‌دونم که باید چه جوابی بهش بدم ایشون خیلی آقای محترم و با شخصیت و خوبی دیده میشن توی فرانسه زندگی می‌کنند و من شناخت آنچنانی ندارم اما خالم که ایشون رو می‌شناسه از بچگی یعنی پیش خالم بزرگ شده میگه که پسر خوبیه ا ما من بازم نمی‌تونم اعتماد کافی رو نسبت به ایشون داشته باشم البته خودم فکر نمی‌کردم که توی این سن خواستگار داشته باشم البته خواهرام با من صحبت کردند که توی این سن ازدواج برای من زوده و من هم نظرم این هستش که ازدواج برای من زوده این آقا پدر و مادرشون از هم طلاق گرفته و پدرشون فوت کرده مادرشون زنده هستش اما حال خوبی نداره به همین دلیل با زن عموش اومده بودن خواستگاری پدرم با من صحبت کرد و من گفتم که پدر جون من سنم مناسب ازدواج نیست و فعلاً جوابم ن هستش پدرم با این آقا پسر صحبت کردن و به ایشون نظر من رو گفتن ایشون گفتن که من مشکلی ندارم حتی می‌تونم ۴ سال ۵ سال برای ایشون صبر کنم و من گفتم که ممکنه تا ۴ سال و ۵ سال دیگه خیلی از نظرها و عقاید ما نسبت به هم شاید عوض بشه و الان نمی‌دونم باید چه جوابی به این آقا بدم آیا جوابم باید مثبت باشه یا منفی و در ضمن تفاوت سنی‌های ما زیاده جواب نه رو به ایشون گفتیم اما ایشون باز هم هنوز که هنوز هستش میان و میرن و و چون که داستان زندگیش رو تعریف کرده و گفته که خیلی سختی کشیده تا به اینجا رسیده و الان حتماً می‌خواد که من به ایشون جواب مثبت بدم میان و میرن تا جواب مثبت رو بگیرن اما خواهرام با نظر مثبت مخالف هستند پدرم نظرش مثبت اما من با توجه به نظر پدر و خواهرام و همچنین مادرم نمی‌دونم باید چه جوابی به این آقا بدم باید جوابم مثبت باشه یا منفی اگر میشه لطفاً سریع جوابم رو بدین چون که من واقعاً دچار یک سردرگمی خیلی بدی شدم و و می‌خوام که این آقا هی نره بیاد چون که خودشون هم اذیت میشه و من نظر منفیمو بهشون اعلام کردم اما هنوزم میان و میرن خیلی ممنونم از شما 🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓🌸❓ باسلام و عرض ادب و احترام خدمت مدیریت محترم کانال جذاب شاید برای شما هم اتفاق بیفتد وباسلام خدمت همگروهی ها واعضای محترم کانال بنده در کارگاهی کار میکنم مشکلی که من دارم اینه که چند ماه پیش شبها اگر میخواستم بخوابم یا استراحت کنم احساس میکردم بعضی از قسمت‌های بدنم حالت گزیدگی دست میداد انگار سوزنی به بدن آدم فرو میکردن چندین بار لباسهایم را پشت رو کردم چیزی ندیدم تا اینکه بفکرم رسید چند ظرف آب موقع خوابیدن کنارم گذاشتم صبح موقع بلندشدن دیدم حشره هایی مانند مانتیس توی آب افتاده بعد از پرس وجو گفتن ممکنه ، کنه یا شپش مرغی باشه،خیلی هم بدجور نیش میزنن حتی پاشنه پا ونوک انگشتان پا ،بعدرفتم قویترین حشره کشو گرفتم زدم ، پتوها وفرشو شستم اصلا اثر نکرد از سم فروشی سم قوی گرفتم زدم بی‌فایده بود اینقدر هم ریز هستند که اصلا دیده نمیشوند و رنگشان کرمی سیر ویا قهوه ای روشن است خیلی دارم اذیت می‌شوم با لباس‌هایم داخل خانه هم آمده وبچه هایم هم عذاب میکشند میخوام بگم واقعا بریدم و ذله شدم، لازم به ذکر است که ۱۰ الی ۱۵ متر دوتر از محل استراحت من یه لانه کبوتران قرار دارد که مال صاحبکار میباشد لذا از دوستان واعضای گرامی کانال خواهشمندم اگر کسی در این زمینه سابقه یاموردی داشته راهکار ،یا علاج این موضوع وایده حل این مشکل را ارائه نمایند از مدیر محترم و اعضای کانال کمال تشکر را دارم التماس دعا. #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان من گفتم نمیخوام اونا رو نشون شوهرش بدم ولی باید بفهمم اون شب چی شده؛ تو کشتیش؟ پویا با عصبانیت زد رو میز و گفت برو بابا تو مثل این که خل و چلی؛ اون شب جلو چشم خودم ماشین بهش زد اون وقت تو میگی من کشتم؟ گفتم تو ام اونجا بودی؟ از کجا معلوم کار خودت نبوده، شاید هلش دادی زیر ماشین، راستشو بگو‌، چرا تو باید اون وقت شب جلوی خونشون باشی؟ چون مینا دیگه نمیخواست باهات باشه کشتیش؟ مینا از علاقه افراطی و دیوونه بازیات برام گفته بود ، گفته بود میترسه یه بلایی سرش بیاری. بالاخره ام کار خودتو کردی. پویا که معلوم بود کلافه و عصبی بود گفت چرت و پرت نگو بابا من واسه چی بکشمش من دوسش داشتم. من بعد از مرگ مینا کارم به روانپزشک کشید اون وقت تو میگی من کشتمش؟ گفتم باشه تو نکشتیش، تو رو به روح مینا قسم بگو اون شب چی شد. پویا گفت نه ازت میترسم نه تهدیدای الکی و ابکیتو جدی گرفتم، فقط میگم چون روح مینا رو قسم خوردی، بعد ادامه داد چند روز بود ندیده بودمش، اون شب بهش تلفن کردم گفتم من پایین خونتون تو پارکم ، میدونستم شوهرش هنوز نیومده، ماشینش جلوی در نبود، گفتم بیا یه لحظه ببینمت، براش یه چیزی گرفته بودم، گفت نمیام ، بچه ها خوابن ، نمیتونم تنهاشون بزارم، گفتم یه دقیقه بیا زود برو، گفت برو پویا دست از سرم بردار ، شوهرم شک کرده، دارم زندگیمو از دست میدم، تو رو خدا دست از سرم بردار، بزار زندگی کنم، حسرت یه خواب راحت به دلم مونده، پویااهی کشید و ادامه داد هرچی التماسش کردم، گفتم یه لحظه بیا پایین و زود برو، گفت نمیام، هر لحظه ممکنه شوهرم برسه. دیوونه شده بودم، فکر اینکه دیگه نبینمش داشت روانیم میکرد، میخواستم هرجور شده اون لحظه ببینمش.دل تنگش بودم، خودخواه شده بودم و جز خودم به هیچ کس فکر نمیکردم، دیدم هر چی التماسش میکنم نمیاد ،گفتم نیا باشه نیا من میام، میام زیر پنجره تون خودمو خلاص میکنم، اون وقت مجبوری بیای جنازمو جمع کنی، مینا گفت دیگه از تهدیدات نمیترسم هر غلطی میخوای بکنی بکن ، فقط دیگه دست از سرم بردار. پویا مکثی گفت یه چاقو برداشتم رفتم جلوی خونشون ، یه کم وایسادم بعد با سنگ زدم به پنجره شون، مینا اومد دم پنجره ، چاقو رو نشونش دادم و اشاره کردم بیاد پایین، چند لحظه بعد اومد پایین، عصبانی بود و حسابی ترسیده بود، میگفت چرا اومدی اینجا؟ هر لحظه ممکنه حسام سر برسه. برو ازینجا، بهش گفتم بی رحم من برات شعر گفتم کادو خریدم نمیخوای یه لحظه بیای بشنوی؟ به خدا کاری ندارم، شعرمو برات می خونم و میرم مینا گفت باشه اینجا وانستا، بریم تو پارک. رفتیم تو پارک ، شعرمو براش خوندم ، عصبانی بود گفت من نه خودتو میخوام نه کادوتو نه شعرتو من فقط زندگیمو میخوام، ارامش میخوام، اگه دوسم داری دست از سرم بردار، کاری نکن ازت متنفر بشم. گریه اش گرفت ، گفت ولم کن ، التماسم کرد، گفتم باشه برو دیگه کاریت ندارم. گفتم خودم با دلم کنار میام، عادتش میدم به نبودنت، به ندیدنت، نمیخواد التماس کنی مینا رفت، منم همونجا نشستم رفتنشو نگاه کردم، یه ده دقیقه‌ یه ربعیَ که گذشت دیدم برگشت عصبانی بود، هق هق میکرد، اومد سمتم گفت حالا خوب شد؟ حالا خیالت راحت شد؟ الان دیدی منو؟ شعرتو خوندی؟ مگه چاقو نیاورده بودی با خودت؟ خب مرد باش بکش خودتو، چرا نمیکشی؟ چرا نکشتی؟ ازت متنفرم، برو بمیر مینا گریه میکرد و منو میزد و فحش میداد، سعی کردم آرومش کنم، سعی کردم بغلش کنم. گفت به من دست نزن ، دیگه به من دست نزن من ازت متنفرم ؛ اومدم بگیرمش دویید سمت خیابون، تا پا گذاشت تو خیابون یه ماشین با سرعت زد بهش ، مینا رو کاپوت غلت خورد و افتاد زمین و دورشو خون گرفت. من یخ کرده بودم، همونجا تو پارک نشستم زمین و چشمامو گرفتم. فقط صدا میاومد‌ ، صداها تو سرم میپیچید صدای یه مرد که گفت یا ابوالفضل ، مینا مینا پویا سکوت کرد ،‌تو چشماش پر از اشک بود، گفت من مینا رو دوست داشتم،حاظر بودم بمیرم تو پاش یه خار نره ولی خدا خواست جلوی چشمام پر پر بشه و یه عمر عذابش باهام بمونه. نمیدونی من بعد از اون شب چی کشیدم، چقدر دارو خوردم ، نه شب دارم نه روز، عذاب مردن مینا و بی مادری بچه هاش تا اخر عمر باهامه ، میدونم خونش گردن منه، میدونم دیگه عاقبت بخیر نمیشم، میدونم تا اخر عمرم باید تقاص گناهمو پس بدم، ولی به روح خودش قسم من عاشقش بودم. اشکای پویا صورتشو خیس کرده بود. معلوم بود داره راست میگه. حالش ترحم برانگیز بود ولی دلم براش نمیسوخت. #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 مریم خانم اهل روستای تبریز من از طرف شما زیارت عاشورا روز جمعه ۱۱ اسفند ساعت سه ونیم بعدازظهردر مسجدجمکران خوندم ان شالله که قسمت خودتون بشه تشریف بیارید❤️ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 برای خانمی که میگن دخترشون از ناحیه سینه پیسی گرفتن شاید اصلا پیسی نباشه چون شنیدم پیسی معمولا از ناحیه دست وصورت و پاها شروع میشه اگه دخترتون پوستش سبزه است اون یک نوع قارچه که در پوستهای سبزه سفید دیده میشه در پوست سفید مثل لکه سیاه دیده میشه پسرم ناحیه گردنش اینطوری شده بود من از داروخانه صابون گوگرد گرفتم روزی یکی دو بار باهاش شستم وبعد قطره کلو تریمازول( کانازول دو درصد) گرفتم وهر بار بعد شتشو با صابون با قطره چربش میکردم بعد یک هفته ده روز کاملا خوب شد البته چند سال پیش خودم هم اینطوری شده بودم یک دکتر عمومی خوب با تجویز همین داروها خوب شدم 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام راهکار برای خانمی که دخترشون کیست سینه داره استفاده ازنوره به مدت ۴۰ روز ان شاءالله نتیجه میگیرند 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام و عرض تشکر از مطالب مفیدتون خانمی نوشتند خیلی به بو حساس هستند و حال تهوع می‌گیرند احتمالا سودای مغزشون بالاست به طب سنتی مراجعه کنند تاجریان بشوند . خانمی نوشتند پاهاشون پر از کیست هست چایی را ترک کنند و نوره بزنند ی مدتی . خانمی که پسرشون دچار ضررو زیان میشه هرروز برای سلامتی امام زمان صدقه بدهید ولو مبلغ اندک و جهارقل و آیت الکرسی بخونید فوت کنید اطرافش 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 برا کسی که تاندون دستش اسیب دیده فک کنم باید یه مدت گچ بگیره تا زوده من دخترم اینجوری شد و به خاطر بچه هاش خودشا فدا کرد حالا دستش تعادل نداره ونمیتونه بچه هاشا بغل کنه یه قوری یا وسیله ای را برداره از دستش میفته حالا هم دیر شده شمازوداقدام کن برا گچ گرقتن تا دیر نشده 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام برا کسی که خواهر زادش نامزدش خسیسه کاش میشد به طلاق نکشه ولی با شوهر خسیس سخته زندگی کردن، صبح سه شنبه فبل از طلوع افتاب ۲۱ بار سوره ی ولعصر رابه نیت دومادش به قارا یا یه چیز ترش بخونه وچند بار تو غذا بده به دخترش تا بخوره انقدر تکرار کنه تا دلش را بزنه و دل بکنه وبتونه منتطقی فکر کنه برا زندگیش خدا مشکل همه ی جونها را حل کنه انشا الله 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام وعرص ادب خدمت حبیبه خانم خدمت خواهری که گفتن پسرشون 10 سالش هست وعفونت از گوشش خارج میشه خواهر عزیز پرده گوش پسرت پاره شده من وقتی بچه بودم گوشم عفونت ازش میومد بیرون پدر ومادرم کوتاهی کردن الان که 38 سالم شده 2 بار عمل کردم اما نمیتونن عفونت پشت پرده گوش بردارن همیشه سردرد دارم خیلی ازدست پدر ومادرم ناراحت هستم ازتون خواهش میکنم در حق پسرت کوتاهی نکنید حتما ببریدش دکتر خوب میشه ایشالا برای من وبچه هام دعا کنید 🌹 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام وادب اون خواهری که گفتن بچه چهار ماهه سرکه انگبین بخوره عزیزم سرکه انگبین شیرینیش از عسل هست واینکه عسل هم برای بچه زیر یک سال خوب نیست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 💎 پرهیزهای تغذیه ای در طب اسلامی 💎 🔷🔷🔷 (ممنوع الاجتماع) (غذاهایی که با هم خوردنشان ممنوع است): ⛔️ مصرف شير با هر میوه ای غیر از خرما ⛔️ مصرف تخم مرغ با ماهی (موجب #قولنج ، #دندان_درد و #بواسير ) ⛔️ مصرف غذاهای سرد و گرم با هم یا غذای سرد بلافاصله بعد از غذای گرم ⛔️ مصرف غذاهای گوناگون با هم(متلوّن) ⛔️ مصرف همزمان غذاهایی که دارای #طبيعت_سرد یا دارای #طبيعت_گرم هستند (مثلاً زرشک پلو با مرغ سه غذای سرد با هم) ⛔️ مصرف سويق با شکر ( موجب #ضعف جنسی_مردان ) و مفید برای رفع عطش 🔷🔷🔷 (مطلوب الاجتماع) (غذاهایی که با هم خوردنشان مطلوب است): 🎾 خوردن تخم مرغ با پياز 🎾 ماهی با خرما و عسل 🎾 ماست با زنيان 🎾 کله گوسفند با سويق 🎾 پنير با گردو 🎾 #سبزی با غذا 🎾 خوردن نان قبل و بعد شيرينی 🎾 خرما با آب ولرم 🎾 نان با تخم مرغ 🎾 گوشت با تخم مرغ 🎾 کدو با عدس 🎾 سويق با عسل 🎾 #سرکه با #روغن_زيتون 🎾 #شير_با#گوشت_گوسفند 🎾 خيار با خرما 🎾 خيار با نمک 🎾 خربزه با شکر 🎾 خربزه با نان 🎾 خربزه و خرما 🎾 گوشت با ثريد 🎾 نان با روغن 🎾 خربزه با پنير 🎾 خرما با روغنِ گاو 🎾 گوشت گاو با خرما 🎾 #برگ_چغندر با #گوشت_گوساله ( #گوشت_گاو بصورت درمانی توصیه شده است نه غذایی) 🔷🔷🔷 پرهیزهای غذایی(ممنوع الاکل): بر اساس احاديث معصومين عليهم السلام ⛔️ گوشت گاو (پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: گوشت گاو مرض است) ⛔️ #گوشت_مرغ (اميرالمومنين عليه السلام فرمودند: خوک پرندگان است) ⛔️ ناشتا ماست خوردن (موجب سردی بدن) ⛔️ ناشتا هندوانه خوردن ⛔️ خربزه در حال ناشتا( #جذام ، #قولنج و #فلج می آورد) ⛔️ خوردن زياد #تخم_مرغ ⛔️ زياد #تخم_مرغ_آب_پز خوردن (موجب #آسم) ⛔️ خوردن #سبزی_شاهی کلا بخصوص شبانه (موجب #خون_دماغ ) ⛔️ خوردن #سبزی_گشنيز ⛔️ خوردن #گوشت_خام ( #کرم_شکم توليد می‌کند) ⛔️ خوردن بعد از سيری (موجب #لکه_درصورت و #حماقت می‌شود) ⛔️ بين وعده غذا خوردن ⛔️ در حالت جنابت غذا خوردن (مگر اينکه مزمزه و استنشاق کند) ⛔️ #پرخوری ⛔️ خوردن بدون بسم الله ⛔️ بيش از دو وعده غذا خوردن ⛔️ خوب #نجويدن_غذا ⛔️ خوردن پنير در صبح ⛔️ خوردن نيم خورده موش ⛔️ خوردن #گوشت_شکار و #بز ⛔️ زياده روی در خوردن #آلو ⛔️ خوردن #مرکبات در شب ( #چشم را #لوچ می کند) ⛔️ خوردن خرماهای سرد مانند #کبکاب و #رطب (موجب #فلج ) ⛔️ خوردن #غذای_گرم (داغ) ⛔️ خوردن گوشتی که سه روز مانده باشد ⛔️ خوردن #سيب_کال (نرسیده) ⛔️ ترک وعده ی #شام ⛔️ ترک خوردن گوشت تا ۴۰ روز 🔷🔷🔷 (ممنوع الشرب) (پرهیزهای نوشیدن): ⛔️ زياد #آب نوشيدن ⛔️ يکباره سر کشيدن آب (موجب امراض متعددی از جمله بيماریهای #کبدی خواهد شد) ⛔️ شب ايستاده آب خوردن ⛔️ آب خوردن در ظرف مسی ⛔️ پختن و خوردن با آبی که در آفتاب گرم شده ⛔️ نوشيدن #آب_يخ (نوشیدن #آب_خنک مطلوب است) ⛔️ خوردن آب سرد هنگامي که #معده_خالی باشد(مثلاً ناشنا) آشاميدن آب بعد از #ميوه سَم است و بعد از #انار سمی تر است. ⛔️ آشاميدن آب سرد بعد از شيرينی ها(که مضر به دندان ها و باعث افتادن زودرس آنها می شود) ⛔️ آشاميدن آب در حين غذا خوردن و بعد از #غذاهای_چرب و گوشتی (در غير اين سه مورد آب بعد از غذا مشکلی ندارد) براساس روايات معصومين عليهم السلام: 🔷🔷🔷 نوشیدن آب در: ⛔️ ارديبهشت ماه ناشتا نوشیدن ممنوع ⛔️ آذر ماه شب ها نوشیدن ممنوع ✅ آذر ماه، روز آبگرم نوشیدن مطلوب ✅ آبان ماه آب کم نوشیدن مطلوب ✅ مرداد ماه آب نوشیدن مطلوب ✅ بهمن ماه آبگرم نوشیدن مطلوب ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خانهمای گروه لطفا جوابن بدین🙏 من دیسک و سیاتک دارم خیلی درد دارم 😔 کدومتون یا اشناتون رفته طب سنتی جواب گرفتین من خوزستانم دکتر طب سنتی داریم اما میگه ماساژ میدم به نظرتون نتیجه میگیرم سی وهفت سالمه🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانمهای گروه من خانم سی وهفت ساله قبل از ده روز پریود بشم سینه هام خیلی درد شدید و تب دارم و مرتب با روغن زیتون ماساژ میدم هزینه ندارم برم دکتر لطفا کمکم کنید🙏🙏🙏 دوتا دختر دارم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ ممنون عزیزم بابت کانال خوبیتون یک‌سالگی زایمان کردن سزارین الان دو ماهی خشکی واژن گرفتم دکترم رفتم باز خوب نشده کسی بوده اینجوری شده باشه خوب شده باشه عصابم کلا خورده ممنون 😭😭😭😭 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید میخواستم اگه میشه از خانمای کانال بپرسید برای جوش های هورمونی چی خوبه به خاطر بچه که شیر میدهم نمیتونم دارو بخورم الان چند سالیه صورتم پراز جوش هورمونی هست اگه کسی میتونه کمکم کنه ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید میشه بگین برای جای جوش چ خوبه ۱۵ سالمه 😞 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر تروخدا هرکی راه حلی داره بهم بگه چون بشدت نیاز دارم به راه حلاتون من ۱۴ بهمن از تو یه کانال تو پیام رسان سروش ۹۰۰ تومن دادم و کفش خریدم و قرار شد ۲۸ برسه به دستم ولی چون ادمین مریض شد گفت نهایت تا ۶ اسفند میرسه دستم ولی بستم نرسید که هیچ اصلا هرچی زنگ میزنم و پیام میدم جواب نمیده حالا من موندم چیکار کنم الان هم شرایط جوریه که پول در اوردن خیلی سخته میخاستم بدونم من چجوری باید بفهمم که این مدیر کانالش کجاس و چرا اصلا جوابم را نمیده و اصلااااا چرا بستم به دستم نرسیده🥲 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام. خدمت شما وهمه اعضای کانال.. یه سوال داشتم خیلی درگیرم کرده. دختر 8 ماهه ای دارم. پیشونیش برجستگی داره اونقدر زیاد نیس. ولی معلومه.. میشه لطف کنید تو کانال بذارید کسی تجربه داره بگه میشه کاری کرد. کدوم دکتر باید ببرم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر. ممنون میشم سوال منو در کانال خوبتون بزارید. برادرم از پله افتاد و به کما رفت شرایط خیلی خیلی سخت رو داشتیم دوماه طول کشید تا هوشیاریش بالا اومد وخوب شد ولی حافظش هنوز سرجاش نیست نمیتونه فعلا راه بره البته از نظر بدنی خوبه ولی فیزیوتراپ میگه لجبازی میکنه هنوز هم اختیار ادرار دستش نیست. روزای خیلی بدی رو داریم. کسی تجربه ای داره به نظر شما خوب میشه؟ دکتر خوبی کسی تواصفهان سراغ نداره خواهش میکنم پیاممو توکانال بزارید برادرم ۳۲سالشه وجوون .ممنونم #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

💊💊💊دیابت درمان شد💊💊💊 📣خبری خوش برای دیابتی ها با قرص و انسولین خداحافظی کنید😍 ✅دارای مجوز از انجمن دیابت کشور ✅پنج سال سابقه مثبت ✅تیم تحقیقاتی و پژوهشی ✅مشاوره و پیگیری رایگان عضو کانال زیر شوید👇🔻🔻🔻👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1758986781Cf8efb38fff جهت مشاوره رایگان روی لینک زیرضربه بزنید https://formafzar.com/form/3g4xx 09034975534عسگری آیدی مشاور:@diabetasgari

#داستان_مریم_عباس 🌸🍃 برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود .. با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام .. به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم .. برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد .. چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری .. بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم گفتم آخه.. خجالت میکشم .. با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم .. برگشتم و همون جای قبلی نشستم .. کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇 ادامه شو اینجا بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆 سنجاق شده ها👆😍

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ بزرگى از علماى اعلام و سلسله جليله سادات كه شايد از ذكر نام شريفش راضى نباشد نقل فرمود: وقتى پدر علامه ام را در خواب ديدم ، پرسشهايى از ايشان نمودم و پاسخهايى شنيدم : 1 - ارواحى كه در عالم برزخ معذبند عذاب و سختيهاى آنها چگونه است ؟ در پاسخ فرمود: آنچه براى تو كه هنوز در عالم دنيا هستى مى توان بيان كرد به طور مثال آن است كه هرگاه در درّه اى از كوهستان باشى و از چهار سمت كوههاى بسيار مرتفعى كه هيچ توانايى بر بالا رفتن از آنها نباشد و در آن حال گرگى هم تو را دنبال كند و هيچ راه فرارى از او نباشد. 2 - آيا خيراتى كه در دنيا براى شما انجام داده ام به شما رسيده و كيفيت بهره مندى شما از خيرات ما چگونه است ؟ در پاسخ فرمود: بلى تمام آنها به من رسيده است و اما كيفيت بهره مندى از آنها را هم به ذكر مثالى براى شما بيان مى كنم : هرگاه در حمام بسيار گرم پر از جمعيتى باشى كه در اثر كثرت تنفس و بخار و حرارت ، نفس ‍ كشيدنت سخت باشد در آن حال گوشه درب حمام باز شود و نسيم خنك به تو برسد چقدر شاد و راحت و آزاد مى شوى ؟! چنين است حال ما هنگام رسيدن خيرات شما. 3 - چون بدن پدرم را سالم و منور ديدم و تنها لبهاى او زخمدار و آلوده به چرك و خون بود از آن مرحوم سبب زخم بودن لبهايش را پرسيدم و گفتم اگر كارى از دست من برمى آيد براى بهبود لبهاى شما، بفرماييد تا انجام دهم ؟ در پاسخ فرمود: تنها علاج آن به دست علويه مادر شما است ؛ زيرا سبب آن اهانتى بود كه در دنيا به او مى نمودم و چون نامش سكينه است هروقت او را صدا مى زدم خانم سكو مى گفتم و او رنجيده خاطر مى شد و اگر بتوانى اورا از من راضى كنى اميد بهبودى است . ناقل محترم فرمود: اين مطلب را به مادرم گفتم در جواب گفت بلى پدر شما هروقت مرا مى خواند از روى تحقير مى گفت خانم سكو و من سخت آزرده و رنجيده خاطر مى شدم ولى اظهار نمى كردم و به احترام ايشان چيزى نمى گفتم و چون فعلاً گرفتار و ناراحت است او را حلال نموده و از او راضى هستم و از صميم قلب برايش دعا مى كنم . در اين آيه شريفه دقت شود:((روزى كه مى يابد هر نفسى آنچه بجا آورده از كارهاى نيك نزدش حاضر شده و كارهاى بدش را آرزو مى كند كه كاش بين او و آن (كردارهاى زشت ) فاصله دورى بود و خداوند برحذر مى دارد شما را از عقابش و خداوند به بندگانش مهربان است ))(75) و از مهر اوست كه در دنيا اعلان خطر فرموده تا بندگان در سراى ديگر گرفتار سختيها و فشارها نشوند. با زبان كسى را نرنجانيد مطلب مهم ديگرى كه اينجا بايد متذكر شد لزوم مواظبت و مراقبت از آفتها و گناهان ((زبان )) است كه از آن جمله خواندن مسلمان به لقبى زشت كه او را ناراحت كند يا به كلمه اى كه او را رنجيده سازد تا جايى كه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله روايت شده كه به غلام و كنيز خود خطاب غلامى وكنيزى ننماييد بلكه يا بنى ! بگوييد؛ يعنى اى فرزندم ! يا فتاة ! بگوييد اى جوان ! يا جوانمرد! نبايد اين قسم گناه را كوچك و ناچيز دانست ؛ زيرا اولاً: هر گناهى را كه آدمى ناچيزش گرفت ، بزرگ و در نامه عملش ‍ ماندنى خواهد شد. ثانيا: اين قسم گناه ، آمرزيده شدنش علاوه بر توبه و عذرخواهى از خداوند، متوقف بر عذرخواهى و دلجويى از آن كسى است كه او را رنجانده و گاه مى شود كه مزاح تندى با مسلمانى مى كند و او را مى رنجاند #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا 🌸🍃 سلام دوستان عزیزی ک دستشون خالیه از وضعیت زندگیشون ناله میکنن تو روی بچه هاشون خجالت میکشن من کوچیکتر از اونی هستم ک بخوام راهنماییتون کنم من خودم کمک شوهرم کار میکنم درسم را ول کردم شروع کردم ب کار همه گفتن اشتباه میکنی ولی من راه درست را پیش گرفتم ی مدت خیاطی کردم بعد ی مغازه کوچیک زدم بعد بزرگترش کردم .الانم ک کار دارم و همه فک میکنن درامد عالی دارم 😁ولی من شب و روز کار میکنم و زحمت زیادی میکشم بیشتر از اون چیزی ک فکر میکنن کار میکنم شبا لیف و اسکاج میبافم و ی جا میبرم بازار میفروشم .ترشی خونگی درس میکنم ب اشنا و دوست میفروشم لواشک درس میکردم میوه خشک سبزی خورشتی درس میکنم . دوران کرونا ماسک درس میکردم میفروختم . دمی و سرویس اشپزخونه درس میکنم هرکاری ک شما فکر کنید حتی دستفروشی هم رفتم. اونهایی ک میگن دستمون خالیه فک نکنن از جایی پول میرسه بسم الله پاشید از ی جا شروع کنید برید شاگرد مغازه واستادید برید کارگاه خیاطی . هیچ کاری عیب و عار نیس سرویس مدرسه وایستید . من هر زمان ی کاری انجام دادم شیش ماه ی کاری انجام میدادم شیش ماه بعدی تو فکر ی کار دیگه برید دنبال کار الان دیگه دوره زمونه ای نیس ک زن بشینه خونه و منتظر خرجش باشه برید کار کنید و کمک خرج خونه باشید و برا بچه هاتون همه چی فراهم کنید . کار کردن عیب نیست کار کردن هنره اینا را گفتم ک بدونید درامد من از مغازه نبود از تلاش شب و روزم بود راستی شمع سازی هم درامدش خوبه برا عید سبزه بکارید بفروشید این همه کار 😁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام.بزرگوار من این هفته که پریود بودم بی خواب شدم وشبا نزدیک صبح یکی دو سه ساعت می خوابم طب ایرانی بهم گفت از کم خونی هست، اما من باتوجه به اینکه توی دوماه گذشته ۳تا سرم آهن زدم بعید میدونم فعلا علت بی خوابیم از کم خونی باشه با ی درمانگر طب سنتی دیگه هم صحبت کردم گفتن مال سودای سر هست وتوی شهری که زندگی میکم با ی درمانگر طب سنتی گفتگو کردم گفتن باید برم پیششون تا برام ازاد سازی انجام بدن و هزینش یک میلیون تومان است ومن ندارم حالا سوالم اینه که اصلا ازاد سازی چیه؟؟ البته من توی این دو ماه به خاطر مشکلات معده و گوارشم به پزشک گوارش مراجعه کردم و هم داوریهای دکتر گوارش و هم داروهای درمانگر طب سنتی رو انجام دادم شما میدونی منظور درمانگر طب سنتی از ازاد سازی چی هست و چکار میکنه؟؟ واگه پزشک حاذق طب سنی میشناسی بهم معرفی کنید . البته توی این هفته که پریود بودم شبها ملاج سرم را با روغن گل سرخ با روغن سیاه دانه کف پا وباروغن بنفشه پایه زیتون پیشانی ونافم وشکمم را ماساژ میدادم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان . بلند شدم و اومدم بیرون، با خودم فکر کردم تواون ده دقیقه چی شده بود که مینا برگشته و با اون حالی که پیا میگفت باهاش دعوا کرده، نکنه حسام اونا رو باهم دیده، نه اگه اینجور بود حسام نمیذاشت من برم اونجا ، پس چی شده؟ چرا حسام گفت سر دیر امدن حسام بحثشون شده؟ میدو نستم اگه چیزی بپرسم حسام هیچی بهم نمیگه. برای همین بی خیالش شدم. و سعی کردم از یه راه دیگه بفهمم اون شب چی شده بود. بعد از صحبت با پویا تصمیم گرفتم دفتر مینا رو از بین ببرم دلم نمیخواست کسی از رازش چیزی بدونه، تصمیم داشتم مثل قبل رازدار خواهرم بمونم، برای همین یه روز که خونه تنها بودم دفترشو سوزوندم و با خودم عهد کردم نذارم کسی چیزی از همه اون چیزایی که اتفاق افتاده بفهمه.سعی کردم دیگه از مینا چیزی از حسام نپرسم، ولی خود حسام چند وقت یه بار یه سوالایی د مورد مینا ازم میپرسید. زندگی با حسام و بچه هاش تو المان اصلا اون چیزی نبود که فکر میکردم، احساس بی کسی میکردم، گاهی احساس میکردم من تو اون خونه غریبه ام. من تو اون خونه نه به عنوان زن حسام جایگاهی داشتم نه به عنوان مادر بچه ها ، سومین سالگرد فوت مینا بود ، گبه در خواست حسام من حلوا پختم و رفتیم تو مسجد پخش کردیم که براش خیراتی داده باشیم. حال حسام بد بود، انگار داشت عذاب میکشید ،از مسجد که اومدیم بیرون مارو رسوند خونه و خودش گذاشت رفت ، دیر وقت بود که اومد حالش خوب نبود  و بوی سیگار میداد. اومد تو و تا چشمش به من افتاد گفت چرا هنوز بیداری؟ به دروغ گفتم خواب مینا رو دیدم، پاشدم براش یه کم قرآن بخونم، حسام اومد کنارم نشست و گفت مینا این اواخر چیزی از نگار بهت نگفته بود؟ بهت نگفته بود چیزی اذیتش میکنه؟ از من چیزی بهت نگفته بود؟ درد و دلی مثلا؟ احساس کردم بهترین فرصته برام، گفتم از نگار چیزی نگفته بود ولی میگفت یه کم میونتون شکر ابه و باهم دعوا دارین، میگفت خیلی سین جیمش میکردی، میگفت خیال میکنم حسام بهم شک داره یا ازم خسته شده داره بهونه گیری میکنه. بعدش بلافاصله پرسیدم حسام تو رو جون بچه ها راستشو بگو تو به مینا شک داشتی؟ اون شبم سر همین دعواتون شد؟ حسام سرشو پایین انداخت و گفت رفتار خودش باعث میشد بهش شک کنم، دروغ میگفت، چند بار فهمیدم دروغ میگه به روش نیاوردم ، یه حالی بود که هیچ وقت نبود، بی دلیل خوشحال بود، بی دلیل گریه میکرد، پی بهونه میگشت الکی با من دعوا کنه. با من قهر میکرد چند روز چند روز بعد اشتی نمیکرد، احساس میکردم نمیخواد با من حرف بزنه و من باهاش حرف بزنم و این قهرای الکیش فقط واسه همینه.ازم دوری میکرد بعد یهو مهربون میشد‌. اون شبم من ماشینم خراب شده بود بردم تعمیرگاه از تعمیرگاه بهش زنگ زدم گفتم دیرتر میام، گفت بچه ها خوابیدن ، منم میخوابم‌. اما وقتی اومدم خونه دیدم بچه ها خوابن ولی مینا خونه نیست، دیوونه شدم وقتی دیدم اون وقت شب بچه ها رو ول کرده رفته بیرون؟ چه کار واجبی داشته که اون وقت شب رفته بیرون؟ اومدم برم بیرون دنبالش دیدم برگشت خونه اومدم برم بیرون دنبالش دیدم برگشت خونه، حالش بد بود، گریه کرده بود، چشماش قرمز بود، هول شده بود و دست و پاشو گم کرده بود، ازش پرسیدم کجا بودی این وقت شب؟ گفت همین پایین بودم. نگار اومده بود پایین کارم داشت رفتم پایین یه لحظه، خودش با کسی بود هرچی گفتم نیومد بالا، بهش گفتم چرا گریه کردی؟ چرا دروغ میگی؟ تو چه غلطی داری میکنی که به خاطرش بچه هاتو نصفه شب ول کردی رفتی بیرون؟ مینا گفت هیچی به خدا، گفتم که بهت نگار بود یه مشکلی براش پیش اومده بود منم ناراحت شدم براش. گفتم فکر کردی من خرم؟ تو که سایه نگارو با تیر میزنی واسه مشکلش نصفه شب تو خیابون گریه کردی؟ میفهمیدم داره دروغ میگه، ترس و استرسو حس میکردم، شک افتاده بود به جونم، کلم پر از فکرای ناجور بود،  لباسشو گرفتم از خونه انداختمش بیرون، گفتم برو همون جایی که تا الان بودی ، من فردا زنگ میزنم به بابات همه چیو میگم. من دیگه نمیخوام تو توی این خونه باشی، حالا راحت برو هر غلطی میحوای بکن. درو بستم، مینا پشت در وایساده بود صدای گریه اش میاومد، زد به درو گفت باز کن درو تو روخدا حسام. بزار بیام تو ، عصبی بودم . درو باز کردم بهش گفتم مینا به قرآن اگه نری همین الان زن میزنم خونتون، برو ازین خونه بیرون، برو گمشو همون جایی که تا الان بودی. و درو بستم. یه چن دقیقه نشستم همونجا بعد یهو ترسیدم ، نگران شدم، گفتم یه کقت اتفاقی براش نیافته اون موقع شب ، اومدم بیام دنبالش تو راهرو بودم که صدای یه ترمز اومد و بعدش صدای تصادف و صدای جیغ خفه مینا، دویدم بیرون دیدم مینا رو زمین غرق خونه و یه ماشینم دنده عقب گرفت و در رفت.   #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 برا کسی که یبوست داره ریختن روغن زیتون هر شب در ناف مالش دور ناف با سر انگشتان به جهت عقربه های ساعت هر روز صبح خاکشیر وچهار تخمه را در ابجوش ریخته و یه ربع استراحت بده وبعد ناشتا بخوره از ملین ها مثل انواع میوه ها به جز موز واستفاده از انجیر،برگ هلو که اب کرده وهمه را به همرا اب ان استفاده کند به جای چای ابجوش بخورد. واز خوردن برنج هر روز مخصوصا شبها وهمچنین از خوردن غذاهای سنگین در شب پرهیز کند ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ عزیزی که ناخنکاری بلدن پول در اوردن از این را مکروه وتاحدودی حرامه شاید به خاطر همین هست که برکت تو زندگیش نیست کسانی که ناخن میکارن نه وضوشون درسته نه غسل برا همین تو گناه اونا شریکه تو که ماشا الله جون هستی میتونی کار بهتری داشته باشی تو ارایشگری خیلی کارا هست که در امدتونا حلال میکنه با خوندن روزی ۳۰تا سوره قدر برکت را به خونتون برگردونید اینا که گفتم اطلاعات خودم بود قصد دخالت نداشتم ببخشید ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ باسلام به تمام اعضای دوست داشتنی گروه خطاب به خواهری که می‌گفت دخترخواهرم نفس تنگی داره کلاس اوله احتمالاحساسیت منم دقیقا دوماه پیش همین جوری شدم پیش متخصص ریه رفتم وباقرص اسپری خوب شدم والانم خداروشکردیگه ازدارواستفاده نمیکنم ودرموردتهوع احتمالایبوست داره سوره زخرف .در جواب خانمی که حاجت که گرفتین ...روی پولی که از قبل وسط قرآن گذاشتین مقداری دیگه پول بزارین و صدقه در صندوق صدقات یا به یک نیازمند بدین .....دعا رو هم به اب روان بندازین حسینی مشهد مقدس 🌺🌺🌺 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام واسه خانومی که گفتن پسرش کلاس هشتم هست وبی ادب هست تو خونه حرف دل منو زدی حالا باز شما خوبه پسره مال من دختر هست دقیقا اینم هشتم هست واقعا کلافه شدم از دست کا راش وزبونش اصلا کاری نمیکنه نو خونه یکسره یا پای گوشی یا میاد میگه چی بخورم تا یه چیزی هم میگی جواب میده منم عصبی میشم گاهی اوقات نفرین میکنم بخدا دیگه روانی شدم همشم میگه برام فلان چی بخر منم یکی در میون میخرم پسرم تازه رفته سر خونه زندگیش خدا شاهده نصف این اذیت نکرد خیلی خیلی ازش راضی هستم حالا این دختر اینقدر میجزونه هر کس این پیامو خوندشمارو به فاطمه زهرا واسه دختر منم دعا کنین واقعا خسته شدم دلم میخاد بمیرم دیگه 😭😭لعنت به این کرونا که با اومدنش بچه ها رو گوشی به دست کرد الانم اگه بگی چیزی نمیدیم بخورین میگن باشه فقط نگو گوشی رو بده دختر من که فک کنم اگه یه روزی گوشی انشاءالله از کار بیفته نفر اول شهید بشه شهید راه گوشی😂خدا به هممون صبر بده وکمکمون کنه واقعا با این بچه ها ما مادرا دق مرگ میشیم دور از جون واسه سلامتی وظهور آقامون صلوات ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خدمت دوستی که مشکل ریه دارن یه قاشق مرباخوری کندور بریزداخل استکان کمی اب جوش اضافه بعد بزاره روی سماور نیم ساعت دم بکشه بعد صاف کنه میل کنه خیلی عالی هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 ⬅️ جایگزین مناسب بجای قرص و قطره آهن کودک 👈 مصرف سبزی تره 👈 مصرف باقالی تازه و ریز 👈 مصرف سبزی برگ چغندر 👈 مصرف شیره انگور، توت، خرما، انجیر 👈 مصرف داروی قرص خون و همچنین خونساز 👈 مصرف نیشکر 👈 مصرف غذای گوشت وشیر 👈 سویق گندم و عدس 👈 مصرف گوشت گوسفند کبابی 👈 طبخ غذا در ظروف مسی و دیگچه سنگی #قرص_آهن #قطره_آهن 👌 نسخه عام #افزایش_وزن و #درمان_لاغری بیش از حد 👈 #خشکی_مزاج ، غلبه #سودا ، حرارت بیش از حد بدن و #غلبه_صفرا موجب #لاغری خواهد شد. برخی مشکلات زمینه ای نظیر #پرکاری_تیروئید ، وجود #انگل و ... بررسی و رفع شوند. 🔸اصلاح مزاج 🔸شربت سرکنگبین 🔸شیربادام 🔸مصرف کمی #هاضوم روزانه برای #افزایش_اشتها و جذب بهتر ⬅️ غذای مفید: 🔸شیر برنج 🔸فرنی با سویق گندم 🔸آب نخود 🔸آب گوشت گوسفندی با نخود 🔸خرما به همراه آب روزانه 🔸هلیم گوشت و گندم ⬅️ اعمال مفید: 🔹ماساژ غمز 🔹لباس های زیر نخی 🔹آرامش فکری و روانی 🔹استشمام عطر های طبیعی 🔹حمام یک روز در میان 🔻نکته : اکثر این دستورات باعث #چاقی_غیر_طبیعی و #افزایش_وزن در افراد چاق نمی‌شوند. در واقع باعث #تناسب_اندام می‌شوند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽