eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 راز پنهان قفل درب خانه حضرت زهرا«س» در كنار مرقد شريف پيامبر اكرم  خانهٔ حضرت زهرا l قرار دارد كه در اين خانه رازهاي ناگفته فراواني پنهان است. شيعيان با حضور در حرم نبوي به زيارت اين خانه مي‌روند تا در جوار بيت ام ابيها دعا و نماز خوانده و با درس هاي تاريخ صدر اسلام بيشتر آشنا شوند. گرچه خانه حضرت زهرا را در مدينه منوره قفل زده‌اند، اما همان « قفل» درب بسته هم، اين رازها را در دل خود نگهداشته است و با خواندن شعري كه بر رو و پشت آن قفل نوشته‌اند، مي‌توان گوشه‌اي از اين رازها را دريافت. حضرت زهرا  در مدینه دو منزل داشتند، که منزل اول ایشان در داخل مسجد النبی، پشت منزل پدرشان (مرقد مطهر فعلی حضرت رسول اکرم ) می باشد و منزل دوم آنحضرت، که زادگاه امام حسن  و امام حسین  و حضرت زینب  و ام کلثوم میباشد، در خارج از مسجد النبی بین باب جبرائیل و قبرستان بقیع (کوچه بنی هاشم) بوده وحوادث آتش سوزی درب و بی حرمتی ها به حضرت زهرا  و حضرت علی ، در منزل دوم آن حضرت اتفاق افتاده است. به گفته ی ابی ثعلبه از اصحاب حضرت رسول : هرگاه رسول گرامی اسلام از سفری باز می گشت ابتدا به مسجد می رفت و دو رکعت نماز بجای می آورد و آنگاه به خانه حضرت فاطمه می رفتند و پس از دیدار با دخترشان حضرت زهرا به خانه خودش تشریف می بردند. منزل اول حضرت فاطمه در قرن یکم هجری قمری به بهانه توسعه مسجد النبی به دستور یکی از خلفای وقت بنام عبدالملک بن مروان تخریب گردید و بعدها بازسازی شد و در حال حاضر دربی آهنی بصورت فرفوژه سبزرنگ دارد که مقابل باب جبرائیل می باشد و روی آن درب قفلی نصب شده که پشت و روی قفل اشعاری حک شده است،که توسط شاعر اهل تسنن قرن هفتم هجری قمری بنام  البوصیری (قصیده ۱۵۹ بیتی) سروده شده، که توصیف آن در شفاعت پیامبر اعظم  می باشد. شعر روی قفل "هو الحبیب الذی ترجی شفاعته   لکل هول من الاهوال مقتحم "  او(پیامبراکرم ص )حبیب خدا است که شفاعت او مورد امید است برای هر هول و وحشتی که انسان به سختی در آن واقع می شود. در پشت اين قفل اين مصرع  » حاشاه أن يحرم الراجي مكارمه ... أو يرجع الجار منه غير محترم« حك شده است. كه ترجمه آن مي‌شود « از او(پيامبراكرم) به دور است كه محروم كند كسي را كه به كرامات و بزرگواري‌هاي او اميد بسته است. « اين نوشته تعجب واداشته است ، حتي در كتاب‌هاي تاريخي مطلبي در اين خصوص به ميان نيامده است و تنها در كتاب آقاي رسول جعفريان نوشته شده بود كه رو و پشت قفل درب نوشته شده است « هو الحبيب الذي ترجي شفاعته لكل هولٍ من الأهوال مقتحم»  « او (پيامبر اكرم)حبيب خدا است كه شفاعت او مورد اميد است براي هر هول و وحشتي كه انسان به سختي در آن واقع شود.» اما چنین نبوده و اكنون مشخص شد كه مطلب پشت اين قفل با روي آن متفاوت است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 یا کم خونی اکثرا به آرامی شروع می شود بنابر این ممکن است ابتدا متوجه بروز علائم نشویم اما پس از این که مدتی به این مشکل دچار شویم و سطح هموگلوبین پایین بیاید ممکن است به بعضی از علائم زیر پدیدار شود : _ ضربان قلب سریع _ نفس‌ تنگی _ مشکل تنفس هنگام انجام کارهایی مانند راه رفتن، بالا رفتن از پله‌ها و یا حتی صحبت کردن _ سرگیجه _ درد قفسه سینه _ تورم دست یا پا _ رنگ پریدگی پوست، ناخن، دهان و لثه _ خستگی شدید(شایع ترین علامتی است که بیشتر افراد را آزار می ‌دهد) معمولاً اولین ترکیبی که برای کم خونی پیشنهاد می شود داروی است. قرص خون یکی از معجزات طب اسلامی است و کاربرد آن برای کم خونی و بیماری های قلبی عروقی است. برای کم خونی چندین ترکیب استفاده می شود و یکی از آنها گیاه شبت یا قرص خون است و از ترکیبات زیر ساخته شده است : _ هلیله سیاه _ بلیله _ آمله _ مقل ازرق _ آب تره _ روغن بنفشه بیشترین افرادی که در معرض بیماری کم خونی هستند زنان، کودکان و افرادی با بیماری های مزمن هستند. بهتر است قبل استفاده از ترکیبات گیاهی با مشاور خود مشورت کرده و بدون مشورت هیچ دارویی استفاده نشود. از کجا بفهمیم داریم !؟🩸 خون نوعی بافت پیوندی متشکل از انواع سلول و ماده پلاسماست که در رگ ها جریان دارد و به دلیل عملکرد خاص آن، بر روی کارکرد همه اعضای بدن تاثیر میگذارد. ♦️ نشانه های رفتاری و فیزیکی کم خونی: ▫️احساس خستگی و بی‌حالی ▫️سردردهای پی در پی ▫️عدم تمرکز ▫️احساس افسردگی ▫️ سرگیجه و سیاهی رفتن چشم هنگام بلند شدن ▫️پشت چشم به رنگ صورتی و سفید می شود ▫️احساس سردی در انگشتان دست و پا ▫️احساس تنگی‌نفس ▫️سیاه شدن زیر چشم ▫️بی‌اشتهایی ▫️یبوست ‼️ کم خونی ممکن است دلایل گوناگونی داشته باشد که با تشخیص درست به راحتی قابل درمان می باشد. ‼️ توصیه های عمومی برای از بین بردن کم خونی : ✳️خوردن سبزی تره به صورت خام و پخته ✳️ستفاده از شکر سرخ به جای شکر سفید ✳️خوردن باقالا با پوست ✳️تفت دادن تره در روغن زرد و میل کردن آن ✳️خوردن برگ چغندر به صورت خام یا پخته ✳️خوردن گوشت گوسفندی کباب شده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خواهرای عزیزم 😔منم یک زن خیانت دیده هستم که آخرین خیانته شوهرم بدجوری من وبچه هامو داغون کرد چقد باید یک زن ب خودش جرئت بده بیاد تو زندگی مردی که یک زن ودوتا بچه داشت من شوهرم نگهبان بود شیفتی که استراحتش میشد هم میرفت مغازه روسری فروشی که یه فروشنده زن پنجاه ساله بود من خودم 32 سالمه دوتا بچه دارم یه دختر شیرین زبون دوسال یه پسره فوق العاده مهربون هفت سال دارم وقتی دخترمو باردار بودم گوشی همسرمو پسرم داد دستم وقتی پیاماشو دیدم تپش قلب گرفتم از ناراحتی شکمم سفت شد بدنم یخ کردچون اسم فروشنده ش بود فرستاده بود سلام عزیزم کجایی شوهرم فرستاده بود نفس.. دارم میام😔خیلی اونروز باناراحتی گذشت وشوهرم گردن نگرفت چیکار کرده ولی من رفتم مغازه ب فروشنده گفتم برو مغازه رو جمع کنیم گفت اگه من برم یکی دیگه میاد اونم مثل شوهرم گردن نگرفت چیزی بینشون هست چقد اسرار کردم بهش زندگیمو دوست دارم نابودش نکن چقد گریه کردم دست از پا دراز تر برگشتم تا اینکه گوشی شوهرم مدام زنگ میخورد دیگه قهر کردم رفتم خونه بابام فقط گفت برگرد چیزی نیست تو بدبین شدی باز برگشتم ولی یه روز صبح از خواب که بیدار شدم خبر فوت شوهرمو دادن خودشو کشته بود چقد روزهای تلخی بود رفتم کلانتری فروشنده ش اومد اونجا. گفتم این برای چی اومده گفتن ب این گفته میرم خودمو بکشم ولی باور نکرده وقتی رسیده مکان دیر شده تموم کرده بود گفته بودن تو اونجارو از کجا میشناسی گفته بود رفت وآمد داشتم. زن صیغه ایشم نود ساله با 15تا مهریه وشریک مغازه شه دیگه اشکام بند اومد متنفر شده بودم انگار دیگه از فوت شوهرم ناراحت نبودم بعد ها فهمیدم شوهر سابقه فروشنده ، آسایش برای شوهرم نزاشته بود چون دلیل طلاق زنشو شوهره من میدونست، میگفت تو باعث شدی زنم منو مجبور کنه طلاقش بدم منم میرم ب زنت همه چیو میگم این زنگ های پشت سر هم دلیلش این بود چند بار محل کارش وجلوی مغازه دعوا کردن وآبروی شوهرمو برده.. آخرش شد خودکشی وبی پدر شدن بچه ها چند بارم اومد دادگاه مهریه بگیره ک چیزی گیرش نیومد ولی نصف جنسهای مغازه رو برد اینم ازخلاصه ی زندگی تلخ من. خانومهای گل خواهرای عزیزم پا ب زندگی کسی بزارید که یا زن نداشته باشه یا طلاقش داده باشه. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام ادمین جان این لیست نمازندگان طب اسلامی تو هر شهر واستانه لطفا برای رضای خدا این را داخل گروه بزارید خیلی از کار برا آدرس یه پزشک طب اسلامی حاذق را میخوان لطفا این را از اونها دریغ نکنید شاید به دعای خیر اونها زندگی ما وشما هم روی ریل خوشبختی باشه🤲
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام خانمی که گفتن بچه شش سال دارن وزیاد مریض میشن و سرفه میکنن شما باشربت زینک سانس
❤️🍃 سلام.داستان زندگی مهسارو خوندم. تنهاچیزی که میتونم بگم اینه که از خدای متعال سلامتی و شفای منصور رو بخوام بخاطر خوبیاشون به یه زن بی پناه و... ضمنا اینم بگم که مهسا خانم بشدت اعتمادبنفست پایینه و خودت رو دست کم گرفتی که اینهمه بلا رو پدرت سرت آورده.امیدوارم بعداز این زیربارهرکاری که پدرت یا...میگن نرید.تاخانواده ی آدم پشتش روخالی نکنه هیچکس نمیتونه به آدم زوربگه. امیدوارم پدرت رو ببخشی😒😔😞 پدرمعنی قشنگی داره اما متاسفانه بعضیا از پدربودن فقط اسمش رو یدک میکشن و فقط تولیدمثل رو همین و لاغیر. 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به مدیر گروه وخسته نباشید وسلام به مامان فاطمه عزیز که درباره مادربزرگ 92ساله اش گفتن نمیتونه ادرارش رو نگه داره من مادر شوهرم نزدیک 90سالش بود مثل مادر بزرگ شما بود رفت دکتر براش قرص نوشت نمیدونم اسم قرصش چی بود هروقت میخورد مشکلش حل میشد بخصوص وقتی میخواست بره مهمونی قرص رو حتما میخورد با خیال راحت میرفت مهمونی مامان من که 70هست همین مثل رو پیدا کرد بهش گفتم رفت دکتر براش قرص نوشت میخوره خوبه راضی هست بری داروخانه هم بگی قرصش رو بهت میده ان شالله شما هم نتیجه بگیری ومشکل مادر بزرگ عزیزت حل بشه التماس دعا وخانمی که پارافین رو فرشش ریخته پارچه بنداز رو فرش اتو بکش رو پارچه پارافین جذب پارچه میشه چند بار تکرارکن ان شالله که نتیجه بگیری 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام حبیبه خانم عزیز خسته نباشی گلم ممنونم از کانال بسیار خوبت در جواب اون خواهر عزیزی که پسرشون مشکل اعصاب دارن وتو خونه کتک کاری می‌کنه واقعا ناراحت شدم واز خدای بزرگ خواستم هر چه زودتر شفا پیداکنن خواهر عزیز پسرتون وبه، زورم که شده ببرید بیمارستان اعصاب وروان خوب بستری کنید اونجا خودشون به زور داروهاشو میدن وبه احتمال زیاد به شوک احتیاج داشته باشه وهیچ ضرری هم نداره چون چندماه پیش یکی از بستگان نزدیک من هم که چندساله بیماری اعصاب داره ودارو مصرف می‌کنه،بازم بیماریش عود می‌کنه وشوک دادن الان خداروشکر با مصرف دارو ،و شوک خیلی بهتره البته بازهم هنوز زیر نظر پزشک هستش انشاالله به حق خانم فاطمه زهرا هرچه زودتر پسرتون شفا پیدا کنه🙏🙏🙏 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به حبیبه خانمی ودوستان مجازی الهی خداوند گره از کاره همه بندگانش بازکنه خانمی که گفتن پسر ۲۱ ساله اش مریضی اعصاب شدید داره خانم عزیز واقعا درکت میکنم واز خدا میخام که پسرت درمان بشه چون پرستاری از بیمار اعصاب خیلی سخته اما به شما توصیه میکنم حتما حتما از درمان وکنترل بیماری غافل نشید اگه تهران تشریف دارید دکتر سالیانی دربیمارستان میمنت دکتر اعصاب بسیار حاذقی هستند همچنین دکتر مسعود مقدم نیا که مطبش تو خیابان کارگر جنوبی پایین تر از مهمانسرای ارتش کوچه گشتاسب هست شماره تلفن مطبش 02166967064 66482526الی هفت ما مراجعه کردیم به دکتر مقدم خداراشکر خیلی نتیجه بخش بود 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام میشه پیام منو برام مهسا بفرستین خیلی خیلی براش ناراحت شدم...از ته قلبم براش دعا کردم ..وخدا از پدرش نگذره ان شاءالله نه در دنیاونه در اخرت خیر نبینه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام دوست عزیز. در جواب خانمی که گفته نوزاد خواهرشون خونه خودش گریه میکنه اما خونه شما میاد اروم میشه شاید خواهرتون دمای اتاقشون خیلی زیاد هست و اتاق رو خیلی گرم نگه میداره که بچه نمیتونه بخوابه. اتاق رو خیلی گرم نکنید بذارید دما در حد معمولی باشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#داستان_زندگی 🌸🍃 سهیلا خیلی نگران حال متین بودم روز به روز سر خورده تر و گوشه گیر تر میشد حتی
🌸🍃 سهیلا حال متین بدتر شده بود دکتر دارو هاشو دو برابرکرده بود دارو هاشو میخورد و میخوابید بیدار هم که میشد سر کوچکترین مسئله خود زنی میکرد سرشو میکوبید تو دیوار موهاشو میکند وسیله ها رو میشکست هانی و دوست نداشت تا هانی گریه میکرد سریع از متین دورش میکرد چون عصبی میشد شرایط سختی بود کار من سخت تر شده بود عملا نگهداری کردن از متین برام غیر ممکن شده بود خانواده ی متین هم میدونستند دیگه نمیکشم نمیتونم حتی وقتایی که متین خواب بود میگفتند  نذار بچه بالا بمونه میترسیدند متین بیدار شه و به بچه اسیب بزنه از خجالت رفتارهای متین خجالت میکشیدم پامو بذارم خونه ی مامانم میدونستم متین نمیتونه خودشو کنترل کنه خانواده م به بهانه ی دیدن بچه بهم سر میزدند و هر بار سراغ متین و میگرفتند میگفتم خوابه یه بار مادرم صدام کرد یه گوشه و گفت واقعا میگی متین همیشه خوابه گفتم خب اره مامان چرا باید دروغ بگم؟ خب این چه شوهریه اخه خب وقتی کار نداره میره استراحت میکنه بشینه منو نگاه کنه؟ دیگه هیچی نگفت و رفت تصمیم گرفتم به متین نزدیک شم و سعیمو بکنم حالش خوب بشه میدونستم با مصرف دارو هاش فقط خواب میره بچه بازی نبود زندگیم بود که داشت میگذشت دو روز دیگه بچه م بزرگتر میشد دلش یه بابا میخواست که بتونه باهاش بازی کنه بهش مهربونی کنه میترسیدم شاید متین از اینکه بیشتر با هانیم و کمتر میتونم بهش رسیدگی کنم دلخورباشه به مادر شوهرم گفتم اگه میشه روزا یکم متین پیشت باشه تا من بیشتر پیش متین باشم میخوام حالش بهتر باشه اونم از پیشنهادم استقبال کرد دارو هاشو کمتر کردم بیشتر بیدار میموند اما فوق العاده عصبی و خشن بود اگه طعم غذا یا رنگ لباسی و دوست نداشت به هم میریخت وسایلو پرت میکرد و داد میزد یادمه یه بار سر گریه های هانی عصبانی شد پرید و گردنمو و گرفت میخواست خفه م کنه دنیا جلوی چشمام تار شده بود هولش دادم و تونستم از دستش در برم دیگه مثل اولا از کتک زدن من ناراحت نمیشد دیگه وقتی اشکمو در میاورد گریه ش نمیگرفت بی تفاوت شده بود مادرش گفت ثریا جون یه چیزی میخوام بگم نگو نه گفتم جانم گفت بذار چند وقت متین و ببریم بیمارستان روانی از شنیدن این حرف دهنم باز موند گفتم نه چرا این حرفو زدین گفت متین خطر ناکه میترسم عزیزم یه بلایی سرخودت یا بچه بیاره نه خب خانوم جان من دارم تلاشمو میکنم بهتر بشه بهتر نمیشه عزیزم من مادرشم من میدونم متین تا دوسال قبل از اینکه بیایم خواستگاریت اکثرا تو بیمارستان روانی و توانبخش بوده نه که فکر کنی واسه اینکه خودمون از دستش راحت بشیم اومدیم خواستگاریتا نه به خدا دوسال بود تقریبا خوب شده بود ولی الان دارم با چشمام میبینم روز به روز داره بدتر میشه هیچ امیدی بهش نیست دکترش خیلی وقت پیش بهم گفته بود بستریش کن اما من جرات نمیکردم بهت بگم باور نمیکردم چطور تونستند مساله ی به این مهمی و بهم نگن اوضاع متین از اونی که فکر میکردم خیلی بدتر بود انقدر بد که با محبت کردن و حرف زدن و عشق دادن بهش خوب نمیشد فکراشو کرده بود که اومده بود دنبالم مادر شوهرم همه ی کاراش برنامه داشته حرفش حرف بود و کسی نمیتونست رو حرفش نه بیاره وقتی خواستم از ماشین پیاده شم گفت برو بچه رو بده مامانت و بیا کارت دارم هانی و دادم دست مامانم و اومدم پیشش گفت ثریا جون نمیدونم اسم ازدواجتو چی بذارم اون روزی که اومدیم خواستگاری هیچ وقت دلم نمیخواست اینجوری بشه فکر میکردم متین خوب شده باشه فکر نمیکردم بازم اینجوری بشه از دکترشم پرسیده بودم گفته بود احتمال زیاد به وضعیت قبلش برنگرده نمیخوام فکر کنی ما نامردیم و از سادگیت سوء استفاده کردیم تو خیلی دختر خوبی بودی همه ی تلاشتم واسه ی متین کردی اما دیگه این زندگی به درد نمیخوره اصلا معلوم نیست متین مث قبل بشه یا نه اینجوری نمیشه ادامه بدین نمیخوام جوونیت به پای متین هدر بره میخوام از همدیگه جدا بشین مهریه تو بهت میدیم ما هانی و خیلی دوست داریم ولی الان کوچیکه بذار یکم پیشت باشه خرجش و ماهانه بهت میدیم یکم که بزرگتر شد بهمون پسش بده ولی هر وقت خوایتی بیا ببینش مات مونده بودم و فقط نگاش میکردم واسه همه چیز زندگیم تصمیم گرفته بود طلاقم بچه م هیچی نتونستم بگم ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✅ روایات ائمه اطهار درباره حدید ✅ 🌸مردی به امام صادق(ع) عرض کرد: مولای من! من از حاکم سرزمین جزیره در هراسم و می ترسم از این که او مرا به دشمنانم معرفی کند و به آن ها تحویلم دهد. امام صادق (ع) فرمود: انگشتری تهیه کن که نگین آن حدید صینی باشد و بر روی آن سه جمله در سه سطر بنویس: ⭕️« اعوذ بجلال الله» ⭕️«اعوذ بکلمات الله» ⭕️«اعوذ برسول الله» و  بر پشت نگین، دو جمله در دو سطر بنویس ⭕️«امنت بالله و کتبه» ⭕️«انی واثق بالله و رسله» و بعد دور نگین بنویس: ⭕️«اشهد ان لا اله الا الله مخلصا» و این انگشتری را در این موارد درست کن 🔶 زمانی که از اذیت و آزار یکی از مردم هراس پیدا کردی و یا جانت از شر دشمنان در خطر بود، پس از ترس تو از او، از بین خواهد رفت و جانت در امان می ماند (و گزندی از او به تو نمی رسد) 🔶 در جایی که در امور و نیازهایت با مشکل و سختی مواجه شدی، پس به خواست خدا بر تو  آسان خواهد شد. 🔶 هم چنین بیاویز بر گردن زنی که زایمان بر او سخت شده، پس به خواست خدا، وضع حمل او آسان می شود. 🔶 و هم چنین برطرف می کند چشم زخم را از کسی که چشم زخم خورده و اثر آن را از بین می برد. ⭕️بعد حضرت فرمود این انگشتری را از نجاست و بوی گند و بد حفظ کن و آن را داخل حمام و دست شویی مبر! پس هر کس بر جان خودش ایمن نیست و از هلاکت می ترسد از این انگشتری استفاده کند و آن را از دشمنانت بپوشان تا مبادا از آن استفاده  کنند. و آن را به کسی نده مگر آن که او هم از شیعیان باشد و به او مطمئن باشی. ⬅️ خواص ماورائی ⭕️سنگ حدید حرزی به شمار می رود که بلا را دفع می کند و اثر آن را خنثی می سازد و برای محافظت و ایمنی از خطرات و نیز جهت غلبه بر دشمنان جنی و انسی  استفاده می شود. ⭕️محافظت در برابر انرژی های منفی(سحر و جادو ) و بازتاب آن به سوی ارسال کنندگان ⬅️ خواص درمانی ♦️قلب را تقویت می کند و گردش خون را فعال و منظم می سازد. ♦️ از دیرباز از این سنگ برای درمان بیماری های خونی، فشار خون و ناراحتی های انسداد رگ ها استفاده می کردند. ♦️ چون خون را صاف و رقیق می کند و اثر فوق العاده ای در درمان کم خونی دارد (سبب خون سازی می شود) ♦️ در تسکین دردهای آرتروز و انقباضات ماهیچه ای کاربرد دارد. ♦️ ایجاد تعادل و تنظیم چاکرای اول ♦️ سنگ شهامت، قدرت، استقامت و نشاط ♦️تقویت تمرکز، حافظه و فکر ♦️هماتیت با بهره گیری از ویژگی های مغناطیسی و توازن انرژی یین و یانگ نصف النهارهای داخل بدن را متعادل می سازد. ♦️ مانع از جذب امواج منفی از دیگران می شود. ♦️ رفع بزدلی و ترسویی ♦️ تقویت اعتماد به نفس ♦️ تقویت اراده و قابلیت اطمینان ♦️ غلبه بر وسواس عملی و اعتیاد ♦️درمان پرخوری، مصرف سیگار و سایر اشکال افراط ♦️تقویت و تنظیم جریان خون، کمک به شرایط خون مانند کم خونی ♦️تحریک جذب آهن و تشکیل سلول های قرمز خون ♦️درمان گرفتگی عضلات ساق پا ♦️ رفع اضطراب و بی خوابی ♦️ مظهر تفکر منطقی و ریاضی ♦️ کمک به تعادل ذهن، بدن، ارتباط روح و روان ♦️ بهبود جذب اکسیژن در بدن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 🔹 آیت الله حائری شیرازی 🔹 🔸آن 6 هزار سال عبادت، کار آن دو دقیقه سجده را نکرد!🔸 ▫️چرا می‌گوییم «جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ» (جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است)؟ چرا نمی‌گوییم جهاد مرد هم خوب زن‌داری کردنش است؟! ▫️ابلیس 6000 سال عبادت کرد. وقتی به او گفتند بر آدم سجده بکن، نکرد. اگر بر آدم سجده کرده بود، این 6000 سالش هم مقبول واقع می‌شد. پس دو نوع عبادت داریم: «عبادت 6000 ساله» و «عبادت سجده بر آدم». ▫️شما مردها می‌دانید اطاعتی که خانم‌ها از شما می‌کنند، از نوع چه عبادتی است؟ و وظایفی که شما نسبت به همسرتان انجام می‌دهید، از نوع چه عبادتی است؟ شما می‌گویید ما طبق آیهٔ (الرجال قوامون علی النساء)، قوّام هستیم و او تحت قیمومیت ما است. اما می‌دانید اطاعت زن از چه سنخ عبادتی است و کارهای شما از چه نوع عبادتی است؟ ▫️انجام وظایف مرد نسبت به همسرش، از نوع عبادت 6000 ساله است! چرا؟ چون همراه با آقایی است، همراه با عزت است. اما اطاعت زن از شوهر، از نوع «سجده بر آدم» است، چون همراهش پا گذاشتن روی عزت است. این اطاعت، بسیار تلخ است! تلخی‌اش مثل تیر باران شدن در جهاد است. مثل شمشیر خوردن در جهاد است. همان ثواب‌هایی که مرد در حین تیر خوردن و قطعه‌قطعه شدن، در جهاد می‌برد، خداوند برای زن در خانه گذاشته است! نمی‌شود بدون سختی، این ثواب را به زن بدهند. به همین دلیل، اطاعت زن، جهاد است؛ اما قوّامیت شما در خانه، جهاد نیست! اگر زن، قوّامیت مرد را پذیرفت، مانند ملائکه می‌شود که سجده بر آدم را پذیرفتند. ▫️زنها خیال می‌کنند خدا رعایتشان نکرده است. اشتباه می‌کنند! خدا سجده بر آدمش را داد به زن ها! عبادت معمولیِ شش هزار ساله را داد به مردها. از این جهت، مردها یک عبادت از نوع «سجده بر آدم» را . با نماز و روزه و حج و اینها کارشان نمی‌شود. باید به میدان جنگ بروند تا معلوم بشود منافق هستند یا مؤمن؟ شما مردها باید بروید جهاد! بروید جهاد و آنجا مخالفت با نفس بکنید تا از نوع سجده بر آدم بشود. سجده بر آدمِ زنها این است که حرف مرد را گوش کنند اما «سجده بر آدم» برای شما مردها این است که تحت فرمان رهبر بروید جلوی گلوله. یعنی تحت مدیریت رهبرتان فحش بخورید، هتک بشوید، اهانت بشوید، ذلت ببینید؛ این ذلت، سجده بر آدم است. ▫️آن وقت ببین! «شش هزار سال عبادت»، کارِ «دو دقیقه سجده» را نکرد! این را داده‌اند به زن‌ها و آن را داده‌اند به شما! واقعاً خدای تعالی بین مرد و زن، عادلانه برخورد کرده است. ▫️چه جور شده است که خدا چنین کاری با زنها کرده است؟ چون اطمینان داشته که مؤمنه‌های آنها می‌پذیرند. خداوند می‌دانسته است که اینها جهت عاطفی دارند. این‌ها وقتی حساب می‌کنند که خدا گفته است، اطاعت می‌کنند. سلام لطفا این متنو بزارید تو کانال درجواب دوستی که فرمودن دخترشون میگه چرا خدا حقوق بیشتری برای مردها نسبت ب خانمها در نظر گرفته ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 بول و مدفوع گوسفندی که شیر خوک خورده✅ پرسش :اگر گوسفندی شیر خوک خورده باشد بول و مدفوعش نجس می باشد؟ پاسخ :از بول و مدفوع گوسفندى که شیر خوک خورده باید اجتناب کرد. حکم بول شتر ✅ پرسش :در مفاتیح الجنان بیان شده که روزی فردی در نزد امام جعفر صادق (علیه السلام) از تنگی نفس می نالید و حضرت برای درمان او بول شتر را تجویز می کند، مگر بول شتر نجس نیست و خوردن چیز نجس حرام نمی باشد؟ لطفا توضیح دهید. پاسخ :بول شتر نجس نمی باشد ولی در غیر موارد ضرورت خوردن آن حرام است. آب کر آلوده به بول ✅ پرسش : آیا حرمت خوردن چیزهای پلیدی که طبع از آنها نفرت دارد شامل خوردن از آب منبع کری که سگ در آن بول کرده نیز می شود؟ پاسخ :تنفر آور است نمی توان بخورند هر چند پاک است. وجود فضله موش در مواد خشک✅ پرسش :اگر در مواد خشک مانند برنج و گندم، فضله موش پیدا کنیم تکلیف چیست؟ پاسخ :می توانند فضله و مقداری از اطراف آن را بردارند و بقیه را مصرف کنند. وجود فضله موش در مواد خیس خورده ✅ پرسش :اگر برنج خیس کرده باشیم اما قبل از آبکش کردن متوجه وجود فضله موش در آن شویم تکلیف چیست؟ پاسخ :اگر به اندازه ای در آب بوده است که نجاست به داخلش نفوذ کرده یا پخته شده باشد خوردن آن حرام است. چون برای پاک شدن باید آب درونش جریان پیدا کند و صرف نمناک شدن کافی نیست، چون صدق غَسل پیدا نمی کند؛ ولی اگر ظاهر آن را آب بکشند پاک است و چیزی را نجس نمی کند. در هر صورت می توان به عنوان خوراک حیوانات از آن استفاده کرد. غذای پخته ای که نجاست در آن پیدا شده✅ پرسش :اگر در غذای پخته شده نجاستی مانند فضله موش پیدا شود حکم چیست؟ پاسخ :اگر یقین دارد که نجاست هنگام پختن غذا در ظرف بوده، غذا نجس شده است و نمی توان از آن استفاده کرد ولی اگر احتمال می دهد بعدا افتاده آن مقدار که یقین به سرایت دارد را جدا می کند و بقیه پاک است و جستجو لازم نیست. اطلاع از نجس بودن غذا در میهمانی✅ پرسش :اگر صاحبخانه یا میهمان متوجه شود که غذا نجس است باید به دیگران اطلاع دهد؟ پاسخ :هرگاه صاحب خانه در بین غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، بنابر احتیاط واجب باید به میهمان ها بگوید، ولى اگر یکى از میهمان ها بفهمد لازم نیست به دیگران بگوید فقط خودش باید اجتناب کند، مگر این‏که با او معاشرت داشته باشند که براى جلوگیرى از آلودگى خودش مى‏تواند بعد از غذا خوردن به آنها بگوید، تا دست و دهان خود را آب بکشند. حکم کتمان نجاست غذا به بهانه حفظ آبروی صاحبخانه✅ پرسش :چنانچه صاحبخانه در غذا نجاستی مشاهده کند، آیا می تواند برای حفظ آبرو، این موضوع را کتمان نماید؟ پاسخ :نباید از این غذا استفاده کند و توجه داشته باشید که آبرو به این امور از بین نمی رود و در هر کجا باشد می توان لقمه نانی برای میهمان تهیه کرد مگر اینکه ضرورت جدی پیش آید. دیدن نجاست در غذا توسط فرزند صاحبخانه✅ پرسش :آیا اعضای خانواده مانند فرزند در لزوم اطلاع دادن نجاست غذا، حکم صاحبخانه را دارد؟ پاسخ :فرزند در حکم صاحبخانه نیست و لازم نیست بگوید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ هنگامى كه شامى ها قرآن ها را روى نيزه كردند و ياران على (ع ) را به شك انداختند و آنان از على (ع ) درخواست كردند تا با شامى ها به مسالمت رفتار كند و سازش نمايد فرمود: واى بر شما اين كار، مكر شاميان است و منظور آنها نگهدارى قرآن نيست و آنها اهل قرآن نمى باشند از خدا بترسيد و دست از پيكار برنداريد، هرگاه سخن مرا نپذيريد راه ها بر شما سخت شود و چنان پشيمان شويد كه سودى نبريد و قضيه چنان شد كه فرمود: زيرا آنها پس از آنكه كار خلافت را به حكومت حكمين واگذار نمودند پى به تقصير خود برده و دانستند عدم اجابت خواسته على (ع ) به زيان آنها تمام شده و راه وصول به مقصود را براى آنان دشوار ساخته و جز هلاكت راه ديگرى براى آنان نمى باشد. و هنگامى كه على (ع ) عازم پيكار با خوارج شد فرمود: هرگاه خوف اين معنى نبود كه شما ممكن است از راه حق منحرف شويد و دست از پيكار بكشيد از قضاى الهى كه بر زبان پيغمبر حق جارى شده درباره كسى كه با آنان مى جنگد و كاملا از احوال ايشان باخبر است به شما اطلاع مى دادم و ثابت مى كردم كه آنان بدترين افرادند و كسى كه با آنها پيكار كند هر چه بيشتر و بهتر به خدا نزديك است . هنگامى كه على (ع ) از كارزار با خوارج آسوده شد در صدد يافتن مرد كوتاه دست كه نامش حرقوص ابن زهير بود برآمد و در ميان كشتگان مى گشت و مى فرمود سوگند به خدا دروغ نگفته ام و كسى هم كه مرا از وجود چنين آدمى اطلاع دروغ نگفته و بالاخره نامبرده را در ميان كشتگان يافته پيراهنش ‍ را دريده و بر شانه اش گوشت زيادى به شكل پستان زنان بود كه چون آن را مى كشيدند دست و شانه اش به دنبال آن كشيده مى شد و چون رها مى كردند به جاى اول بازمى گشت و چون حال او را بدان كيفيت ملاحظه كرد تكبير گفته و فرمود: پيش آمد اين موجود، عبرت براى بينايان است . بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ در راه جنگ نهروان ، لشكر اميرالمؤ منين (ع ) از ديرى مى گذشتند پير ترسا (راهب مسيحى ) بر بالاى دير بود، نعره زد كه اى لشكر! پيشواى خود را بگوييد نزدم آيد؛ به امام اين خبر را رساندند، امام به طرف راهب آمد، وقتى نزديك شد، عرض كرد: اى سرور لشكر! كجا مى روى ؟! امام فرمود: به جنگ دشمنان دين . عرض كرد: در همين جا توقف كن و لشكر خود را بفرما كه متوجه جنگ مخالفان نشوند كه ستاره مسلمانان به خوشبختى نيست و اين ساعت طالع ندارد؛ چند روز صبر كنيد تا كوكب سعد شود، آن وقت حركت كنيد كه پيروز خواهيد شد. امام فرمود: تو دعوى علم آسمانى مى كنى ، مرا از سير فلان ستاره خبر ده ؟ عرض كرد: اسمش را نشنيدم ؟! امام سئوال از ستاره ديگرى كردند، باز ندانست ؛ فرمود: تو از آسمانها علم ندارى ، از احوال زمين مى پرسم ؛ آن جا كه ايستاده اى ، مى دانى در زير پاى تو چه چيزى مدفون است ؟ عرض كرد: نمى دانم . فرمود: ظروفى است و فلان عدد، دينارهاى سكه دار و نقش دار در آن مى باشد. عرض كرد: از كجا مى فرمايى ؟ فرمود: رسول خدا مرا خبر داده است . حتى فرموده : تو با اين قوم نهروانيان مى جنگى از لشكر توده نفر كشته و از لشكر دشمن ، كمتر از ده نفر فرار كنند. راهب ، متحير شد و تعجب كرد؛ امام فرمود: زير قدم او را حفر كنيد؛ پس از كندن آن ظروف و دينارها كه نشانى هايش را امام فرمود يافتند؛ پس از مشاهده صدق كلام امام ، راهب به دست و پاى حضرت افتاد و مسلمان شد و سپس حضرت متوجه نهروان گرديد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸