#نکات_سلامتی 🍎 💊💊💊گریه نابهنگام و ترس و بدبینی و گوشه گیری بزرگسالان در زندگی روزمره و علل یابی آن بر مبنای طب سنتی پرسش ببخشید استاد میخواستم بپرسم بعضیا سریع به گریه می افتند آیا این گریه به مزاجشون ربطی داره یا عامل دیگری است؟؟ و من به این مصیبت گرفتارم و مورد تمسخر قرار دارم میگویند خیالاتی شدی و الان شما تنها کمکی که میکنید به من بگویید آیا طب سنتی راهکاردارد چون با قرصهای شیمیایی خوردن پف کرده و زندکی من میپاشه جواب ?موضوع گریه افتادن در بزرگسالان  بله نشان ازکاهش حرارت مغز و کم کاری مغزو سردشدن غده هیپوفیز( یعنی مرکز فرماندهی بدن درمغز) و غلبه خلط سودا و یا خلط بلغم بلغم است و بالعکس خلط صفرا حیات موثر درخون و عروق ندارد ۱- افتیمون شامی روزی پنج گرم فقط دودقیقه بصورت دمنوش تهیه و روزی یک لیوان با اندکی عسل/ و این داروی مناسبترین فرمول آرامش دهی مغزی و عصبی و خونی است و اگرسردردی رخ داد دوز مصرفی ان کمترشود ۲- این افراد معمولا پرولاکتین خون آنها بالارفته و و حتما آزمایش خون مفید است و از هم اکنون دولیوان عرق اسطوخدوس با عرق بهارنارنج بصورت ترکیبی صبح و شب موقع خواب میل کنند ۳-البته این قبیل خانمهای اهل گریه و گوشه گیرو بدبین و دارای سردرپشت سر و دارای لرزش دستها ، بایدزیرک باشند تقویت جسمی و عصبی و خاصه مغز را تعقیب کنند ( عسل ها+ کباب برگ گوسفندی + خشکبار+ روغنهای گرم حیوانی و گیاهی خوردن و ضمادش + خانمها رازیانه + گوشتهای گرم با پودرسماق + دوری ازتغذیه های بلغمی و یا سوداوی و…) ۴-گرم کردن سرتان با روغن کندوش هندی و یا روغن بادام و یا روغن کنجد ارده و یا روغن سیاهدانه تا چهل روز و روزی چند ساعت در سربماند ۵-دود اسفند با کندر در فضای خانه هرروز و استشمام ان همانند قدیمی ها و خوردن سیاهدانه نیمکوب یک قاشق با عسل تا ۱۲۰ روز ۶-عسل شب موقع خواب و ناشتا یک قاشق قورت بدهید ۷-دوری جدی با تغذیه سرد مزاج و خوردن تغذیه های گرم مزاج ۸- تقویت گوارش با تغذیه گرم بسیار اورزانسی است ۹-پوشیدن البسه شاد و تغییر دکوراسیون منزل از تاریکی به رنگ های سبز و آبی و زرد ۱۰- این قبیل افراد معمولا ادعا دارند که روزانه شبه سیاه رنگی از کنارشان میگذرد پس باید موقع خواب از نوشیدن و میوه جات و تغذیه سرد مزاج جدی پرهیز کنند و این توهم جن است ۱۱- برای بالارفتن حرارت بدن باید از خشکبار و ارده شیره و بلدرچین و فسنجان و هریره بادام بهره بگیرید ۱۲- ماساژکف پاها با روغن بادام تلخ یا سیاهدانه بسیارعالی است 📚📚محقق تجارب طب سنتی و طب اسلامی حسین معارفی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 زهرا يكسال آمنه تو خونه جديد زندگي كرد،درس حميد تموم شد تو پتروشيمي مشغول به كار شد بهشون خونه سازماني دادن آمنه هم داشت ميرفت شهر پيشش كه خبر اومد مامان بزرگ سكته كرده و تمام...زن عمو زنگ زد خبر داد ما فكر كرديم مامان خوشحال ميشه وقتي اومد خونه بهش خبر داديم يه دل سير نشست تو حياط يادآوري سختي ها و اذيت هاشو كرد و گريه كرد.به اتفاق حميد و آمنه و ننه آقا تشييع رفتن كه عمه هام محل بهشون نذاشته بودن و زود برگشتن.آمنه داشت وسايلاشو جمع ميكرد كه بره خيلي برامون سخت بود سيزده سالمون بود.خيلي ظريف بوديم منو فاطمه.همسان و خيلي شبيه بهم...يه شب عمو و زن عمو و نادر  اومدن همگي خونه آمنه شب دعوت بوديم.بعد از شام نشسته بوديم عمو گفت آقا نادر عاشق شده ميخوايم بريم خواستگاري همه نگاه نادر كرديم از خجالت سرشو انداخته بود پايين.كه زن عمو ادامه داد خيلي دوس داشتم از همين فاميلاي خودمون عروسم بشه اما چه ميشه كرد پسرم عاشق شده.حميد نادرو دست مينداخت...خواستگاري رفتن و قرار شد يه عروسي تو روستا يه عروسي تهران بگيرن براي خانواده عروس.اينبار با خيال راحت ميتونستيم بريم روستاي خودمون عروسي حميد اينا هم بعد عروسي اسباب كسي ميكردن،يكماهي درگير لباس دوختن بوديم من و فاطمه لباس محلي خوش رنگي دوختيم و خودمون روش مهره دوزي كرديم.دو روز قبل عروسي رفتيم خونه عمو اينا خانواده عروس از تهران اومده بودن سيما دختر قد بلند و خوشگلي بود،خيلي خاكي و مهربون بود...برنج پاك ميكرديم ،گوشت تكه ميكرديم.واسونك ميخوندن زنا كل ميكشيدن خانواده عروس خيلي لذت ميبردن.روز عروسي من و فاطمه لباس پوشيديم اومديم بيرون همه دورمون جمع شده بودن.خواهر عروس گفت واي عزيزم چه دوقلوهاي نازي،زن عمو گفت سه قلو هستن كپي همن.مادر عروس گفت آها سه قلوهاي همسان هستن ما كه نميدونستيم چي ميگن فقط تشكر ميكرديم.ننه إقا كه هميشه بساط اسفند دود كردنش به راه بود اسفند رو آتيش ريخت صدام كرد گفت دور سر فاطمه بچرخون برو علي رو هم پيدا كن يه زاغي رو آتيش بريزم براش رفتم بيرون خيلي تو حياط شلوغ بود مردا جمع شده بودن،دنبال علي داشتم ميگشتم كه لباسم رفت زير پام منقل از دستم افتاد خوردم زمين.كه نادر و يه پسر ديگه اومدن بلندم كردن دامن زيريم يكم آتيش گرفته بود كه خاموشش كردن خيلي خجالت كشيدم سر بلند كردم نگاهم تو نگاهش گره خورد قد بلند،گندم گون،موهاي مشكي و چشماي وحشي كه وقتي از كنارش رد شدم بلندي قدش روم سايه انداخته بود.رفتم تو آشپزخونه منقلو بذارم ننه آقا گفت آتيش به جونشون بچمو چشم كردن،آب قند درست كرد بهم داد فكرميكرد من از ترس زبونم بند اومده.. فاطمه داشت كمك سيما ميكرد كه لباس بپوشه.همه رفتيم تو حياط مردا داشتن ماشين عروس گلكاري ميكردن يه واسونك محلي هست كه ميخونن بقيه بايد جواب بدن و شاباش بريزن رو سر داماد.تو مردا دنبالش ميگشتم كه مامان زد به پهلوم گفت ورپريده چته سر ميدووني؟يكم پارچه دورت پيچيدي قد كشيدي فك نكن زورم بهت نميرسه ها...سرمو انداختم پايين.سرگرم بوديم كه سنگيني نگاهي رو روي خودم حس كردم،نيم نگاهي انداختم ديدم مامان و زن عمو كل ميكشنو ميخونن.سرمو بلند كردم چشم تو چشم شدم باهاش احساس ميكردم هيچ كس جز ما تو اون عروسي نيست حلقه رقص تشكيل شده بود دستمو كشيدن كه به خودم اومدم مردا دسته دسته كنار ديوار به تماشا ايستاده بودن.يكم رقصيدم و اومدم بيرون خيلي گرمم شده بود خيس عرق بودم رفتم تو آب بخورم همين كه ليوانو نزديك صورتم گرفتم يه صداي دو رگه آرومي گفت ممكنه يه ليوان آبم به من بديد كه ليوان از دستم افتاد و شكست.برگشتم نگاش كردم گفت ببخشيد بي موقع اومدم اينبار ديگه تقصير من بود خيلي سعي ميكرد خندشو كنترل كنه.منم كه اين دومين بار بود ضايع ميشدم رفتم ليوان آوردم يه برگ نعنا انداختم توش.يه ليوان آب خنك بهش تعارف كردم اومد ليوانو بگيره دستمون بهم خورد سرم پايين بود اما گرماي وجودش آتيش به جونم مينداخت.با لحني تشكر كرد گفت بمونم ليوانو هم جمع كنم؟تازه يادم افتاد ليوان زير پامون شكسته با صداي آرومي گفتم نه خودم جمع ميكنم.رفت..با لذت اون ليوانو جارو كردم آخراش ننه آقا اومد گفت دِ دختر چته از صبح ؟نكنه ننه نديد بديد عروس چشمت زد تو اينقد خاس خاسكي نبودي دم ِرو چلفتگي كني.گفتم سرم درد ميكنه.زود جارو كردمو رفتم تو اتاق يه نگاه به صورتم كردم تو آينه،رنگم پريده بود.زلفمو مرتب كردم يه رژ كمرنگ از تو كيف آمنه برداشتم زدم رفتم تو حياط #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ علامه مجلسى (ره ) از جماعتى نقل مى كند كه آنها از عالم بزرگوار ((امير علام )) كه از شاگردان برجسته محقق اردبيلى بود نقل كردند كه گفت : در يكى از حجره هاى صحن مطهر على (ع ) بودم ، نيمه هاى شب شخصى را ديدم كه به طرف مرقد مطهر على (ع ) مى آمد، نزديك رفتم تا ببينم كيست . ديدم استاد ((مولا احمد اردبيلى )) است ، خود را مخفى نمودم ، ديدم او كنار در حرم رفت ، در بسته با رسيدن او باز شد، او وارد حرم گرديد، شنيدم او با كسى سخن مى گفت ، سپس از حرم بيرون آمد و در حرم بسته گرديد، او از حرم خارج گرديد و من به دنبال او حركت كردم ، بى آنكه او از حركت من آگاه باشد، او به سوى كوفه رفت و به مسجد كوفه وارد گرديد و كنار محراب رفت ، و در آن جا مدتى توقف نمود و سپس بازگشت و از مسجد بيرون آمد و به سوى نجف اشرف روانه شد، من در تاريكى به دنبال او حركت مى كردم ، وقتى كه نزديك ستون حنانه رسيد، سرفه مرا گرفت ، نتوانستم سرفه ام را كنترل كنم ، او به من متوجه شد و مرا شناخت و فرمود: تو امير علام هستى ؟ گفتم : آرى . فرمود: در اين جا چه مى كنى ؟ عرض كردم : من از آن وقتى كه وارد حرم مطهر على (ع ) شدى تاكنون همراه تو هستم ، تو را به صاحب اين قبر (اشاره به قبر حضرت على (ع ) سوگند مى دهم كه آنچه امشب براى تو اتفاق افتاده از آغاز تا انجام براى من بگويى ! فرمود: با اين شرط كه تا زنده ام به كسى نگويى ، به تو خبر مى دهم . من به او اطمينان دادم كه تا زنده است به كسى نگويم ، وقتى كه اطمينان يافت ، چنين توضيح داد: من در بعضى از مسايل در بن بست قرار مى گيرم و هر چه فكر مى كنم ، نمى توانم مشكل آن مساءله را حل كنم ، به قلبم خطور مى كند كه كنار قبر مطهر على (ع ) بروم و جواب آن مساءله از آن حضرت بپرسم ، امشب به حرم مشرف شدم ، و به مناجات با خدا پرداختم و از درگاهش خواستم كه مولايم على (ع ) پاسخ سؤ ال مرا بدهد، ناگاه صدايى از جانب قبر شنيدم ، به من فرمود: ((به مسجد كوفه برو و سؤ ال خود را از قائم (عج ) بپرس ، زيرا امام زمان تو او است )). به مسجد كوفه كنار محراب رفتم و مساءله اى را از امام قائم (عج ) پرسيدم ، آن حضرت پاسخ مرا داد، اينك به خانه خود باز مى گردم . 250- كرامتى عجيب بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ علامه بحرالعلوم (سيد محمد مهدى طباطبايى ) از مراجع بزرگ تقليد زمانش بود، و شاگردان برجسته اى از مكتب او برخاستند. او عموى جد دوم حضرت آيت الله العظمى بروجردى است ، كه در نجف اشرف در سال 1212 ه‍ق از دنيا رفت ، و قبر شريفش در نجف اشرف است . از عجايب اين كه : يكى از شاگردان او، محدث و عالم بزرگ شيخ عبدالجواد عقيلى مى گويد: ((در نجف اشرف ، روزى به زيارت مرقد شريف اميرالمؤ منين على (ع ) رفتم ، پس از زيارت عرض كردم : ((اى مولاى من ، كتابى از شما مى خواهم كه محتوى نصايح و موعظه هاى خود شما باشد، تا حقير از آن بهره مند گردم )). سپس از حرم بيرون آمدم ، ملا معصوم على كتاب فروش نزديك در صحن ، مرا صدا زد و گفت : فلانى بيا اين كتاب را بخر، كه كتاب خوبى است ، آن كتاب را به قيمت ارزان از او خريدم ، پس از آن كه كتاب را مطالعه و بررسى كردم (ديدم كتاب غررالحكم است ) دريافتم كه تقاضاى من از آن حضرت مورد قبول واقع شده است )). ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#احکام_دین ☀️🍃 مستحبات بعد از مرگ✅ پرسش :بعد از مرگ چه‌کارهایی مستحب است؟ پاسخ :مستحب است بعد از مرگ دهان میت را روی‌هم بگذارند که بازنماند، چشم‌ها و چانه میت را ببندند، دست و پاى او را صاف‌کرده و پارچه‏اى روى او بیندازند، براى تشییع‌جنازه او مؤمنین را خبر کنند تا وقتى از محل مردن حرکت نداده‏اند روبه‌قبله باشد و در دفن او عجله نمایند، ولى اگر یقین به مرگ او ندارند، باید صبر کنند تا کاملاً معلوم شود. اگر میّت زن حامله باشد پرسش :اگر میت زن حامله باشد و بچه زنده باشد وظیفه چیست؟✅ پاسخ :اگر میت زن حامله باشد و هنوز بچه در شکم او زنده است و یا احتمال زنده‌بودن او را بدهند، باید پهلوى چپ او را بشکافند و طفل را بیرون آورند، سپس پهلو را بدوزند و چنانچه دسترسى به اهل اطّلاع بوده باشد این کار را زیر نظر آن‌ها انجام دهند. تعریف محتضر✅ پرسش :محتضر به چه کسی گفته می‌شود؟ پاسخ :«محتضر» یعنى کسى که در حال جان دادن است. چگونگی قرار دادن محتضر✅ پرسش :کیفیت قرار دادن محتضر را بیان فرمانید؟ پاسخ :بنا بر احتیاط واجب باید محتضر را به پشت بخوابانند و پاى او را به‌طرف قبله کنند، خواه مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کوچک و اگر خواباندن او به این صورت کاملاً ممکن نیست، بنا بر احتیاط واجب، آن مقدار که ممکن است به این دستور عمل کنند و اگر ممکن نشد روبه‌قبله بنشانند و اگر آن‌هم ممکن نیست به پهلوى راست، یا به پهلوى چپ روبه‌قبله بخوابانند. وجوب روبه‌قبله قرار دادن محتضر✅ پرسش :آیا روبه‌قبله کردن محتضر لازم است؟ پاسخ :روبه‌قبله کردن محتضر بر هر مسلمانى واجب است و اجازه گرفتن از ولی او لازم نیست. استحباب تلقین شهادتین برای محتضر✅ پرسش :آیا تلقین شهادتین برای محتضر لازم است و اینکه این تلقین باید چگونه باشد؟ پاسخ :مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام و سایر عقاید اسلام را به کسى که در حال احتضار است طورى تلقین کنند که بفهمد و مستحب است آن را تا وقت مرگ تکرار کنند. دعای زمان احتضار✅ پرسش :خواندن چه دعایی در زمان احتضار استحباب دارد؟ پاسخ :مستحب است این دعا را به محتضر تلقین کنند به‌طوری‌که بفهمد: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الْکَثِیرَ مِنْ مَعاصِیکَ وَ اقْبَلْ مِنّى الْیَسیرَ مِنْ طاعَتِکَ یا مَنْ یَقْبَلُ الْیَسِیرَ وَ یَعْفُو عَنِ الْکَثِیرِ اقْبَلْ مِنِّى الْیَسِیرَ وَاعْفُ عَنِّى الْکَثیرَ إِنَّکَ انْتَ الْعَفُوُّ الْغَفُورُ اللَّهُمَّ ارْحَمْ فَإِنَّکَ رَحیم و بهتر است که خودش نیز بخواند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام وقتتون بخیر باشه من واقعا ب کمکتون نیاز دارم نمیدونم در رابطه با این موضوع باید چکار کنم واقعا من و همسرم سه سالی هست که ازدواج کردیم و فرزندی هم نداریم همسرم ادمیه که ب شدت خیلی زیاد ب گوشی اعتیاد داره ولی هشتاد درصد مواقع اینکه سرش توی گوشی هست همش یا داره سخنرانی گوش میده یا اینکه اخبار میخونه و کلیپ های مفید میبینه اینو کاملا مطمئن میگم و هیچ شکی نداشتم و از اول ازدواج هم رمز گوشی های همو میدونستیم و هیچ شکی هم نداریم نسبت ب هم دیگه دیشب خیلی اتفاقی من بهش گفتم میخوام برم خونه ی خالم ک مهمان داره و قبلش هم باهم سر یه موضوعی بحث کرده بودیم ولی اصلا نگفت نرو و مخالفتی با رفتنم نکرد و قرار شد من چهار پنج ساعتی بمونم و بعدش خودش بیاد دنبالم.. بعد از رفتنم یکی دو ساعت که گذشت دیگ کارم اونجا تموم شد و بهش دو سه بار زنک زدم بباد دنبالم ولی جواب نداد و فکر کردم خوابیده حتما گوشی هم سایلنته برای همین خودم برگشتم خونه و دیدم خوابیده و خیلی اروم اومدم دراز کشیدم چون نت نداشتم میخواستم ب نتش وصل بشم در کمال تعجب تا گوشیش رو باز کردم با صفحه و صحنه ی خیلی بد و مستهجنی رو به رو شدم😞😞 اصلا شوکه شدم!!! حتی انقدر بهش اعتماد داشتم که اولش اومد تو ذهنم که حتما چون فیلتر شکنشو برای تلگرام روشن کرده بوده براش تبلیغ اومده ولی دقت ک کردم دیدم تو چندین سایت ممنوع و مستهجن رفته داشته فیلم های خیلی بدی میدیده و همونطوری هم خوابش برده(اینم بگم ک فکر میکرد من تا چند ساعت دیگ خونه نمیام و خیالش راحت بود) ب شدت شوک شدم تا چند دقیقه حتی توانایی اینکه دستمو تکون بدم نداشتم از توی اون سایت سریع اومدم بیرون و فیلتر شکنشو خاموش کردم و گوشیش گذاشتم سرجاش و طوری وانمود کردم ک هیچی ندیدم تا نزدیکای صبح خودمو زدم ب خواب پیشش ولی خیلی حالم بد بوده الان دارم دیوانه میشم خیلی حالم بده و واقعا نمیدونم ب روش بیارم یا نه ولی دوست ندارم بهش بگم و روش باز بشه ب من و اتفاقات بدتری بیفته(البته من از اون صفحه اینترنت اومدم بیرون حدس میزنم وقتی بیدار شده و دیده ک اون صفحه دیگ نیست شاید متوجه شده باشه من دیدم) اینم بگم خانواده بنده مذهبی هستن و خودمم چادری هستم و تو خانواده با اصالتی بزرگ شدم ولی کاملا مدرن هم هستن و اصلا خشک نیستن خواهش میکنم کمکم کنید مرد خیلی با هوشی هست و ذهنم خیلی درگیر شده که نکنه قبلا هم بدون اینکه من متوجه بشم اینکارو کرده باشه یا نکنه ادامه داشته باشه.. نا خودآگاه انقد ازش بدم اومد و حس بدی دارم بهش حتی نمیتونم ببینمش حتی ب این فکر میکنم یه روزی بخواد پدر بچم بشه دیوانه میشم با این وضعیت الان چه عکس العملی نشون بدم؟! چکار کنم؟! و اینکه رابطه جنسیمون هم هشتاد درصد کم نمیزارم و تو خونه ب شدت ب خودم میرسم و از زیبایی واقعا کم ندارم ولی بعضی اوقات انقد ازم درخواست میکنه که خبلی کم پیش میاد ردش کنم و فکر میکنم واقعا مشکلی بزرگی از بابت ارتباط جنسی نداشته باشیم خانومای با تجربه منو مثل دخترتون بدونید و ممنون میشم کمکم کنید #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 ♦️♦️♦️♦️♦️ سلام وقت بخیر یه سوال اورژانسی از دوستان اصفهانی تو گروه کسی کاروان زیارتی معتبر که هوایی ببره کربلا میشناسه بهم معرفی کنه ممنون میشم زود اطلاع بدید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام طاعات همه قبول درگاه حق خانمی که عید فرش بلند کردی وکمرت دردگرفته اولا توصیه من به همه اینه که تا جایی که براتون مقدوره اجسام سنگین بلند نکنید چون ضربه ای که میزنه به ستون فقرات خیلی بده واما تجربه خودم که بیست سال پیش کارتن کتاب جابه جا کردم واز همون موقع کمردرد وگردن درد شد مهمونم عزیزم آخر شب یا اول صبح ناشتا یه حبه سیر بصورت خام اندازه قرص برش بده با آب ولرم قورت بده دوم یه کپسول گیاهی هست به نام آودین از داروخانه بگیر البته باید با آب زیاد میل کنی وراه برو چون معده را اذیت میکنه برای من آب رو آتیش بود از این به بعد هم جسم سنگین بلند نکن چون دوباره کمرت میگره برای سلامتی امام زمان وشفای تمام مریضان ومریض خودم صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وتشکر از حبیبه جان بابت کانال خوبشون الهی حال دل همه خوب وهمراه با آرامش معنوی🌹 خانم عزیزی که انحراف چشم داشتی وعمل کردی خداراشکر بهترشده واز دس همسرت رنجیدی😔 عزیزم اولا آنچه شما نقص میدونی عیب وایرادی نیس وهیچ یک از ما در شرایط بدنی که داریم نقشی نداریم وهر آنچه خدا داده ونداده جای شکر داره بنظرم خرف همسرت صحیح نبوده حالا از روی عصبانیت یا هر چی که بوده و مهم اینه که بعد عذرخواهی کرده خدا راشکر کن ودلت صاف کن وقدر همسر وزندگیت بدون عزیزم همسرمن هردفعه با تهمتهای ناروا و القاب زشت وعیب وایرادهای که واقعا در وجود من نیست مثل بداخلاق روانی وخیلی کلمات زشتی که اصلا نمی تونم بیان کنم آزارم میده هیچ وقت هم عذرخواهی نمیکنه😔 همین قبل عید آنقدر بهم توهین کرده که واقعا ارزش‌های انسانی من زیر سوال برده شاید باورتون نشه تا حالا دوبار تومسیر رفتن به شهرستانمون من از ماشین خودم بین راه پیاده کرده ورفته فکر نکن برام طلاق گرفتن سخنه مثل آب خوردن هست هیچ وابستگی مالی وعاطفی خداراشکر بهش ندارم فقط فقط به خاطر دو بچه دارم تحمل میکنم بارها دلم شکسته بارها از خودم بیزار شدم ازبس که تحقیرم کرده ولی همش با خدا حرف میزنم آنقدر با خدا انس گرفتم که اصلا نظرات وحرفهای شوهر ودیگران برام مهم نیس پس عزیز دل انسان جایز الخطاست حالا که شوهرت عذرخواهی کرده ببخش تا دلت آرام بشه والکی زندگی را برای خودت وبچه هات زهر نکن دعا کن شوهر من هم برای یکبار هم که شده در طول عمرش ازم عذرخواهی کنه هر چن که من از خدا خواستم که اصلا هیچ وقت فرصت عذرخواهی بهش نده چون این دنیا واقعا محل گذره وما رهگذر الهی به حق این ماه عزیز آرامش مهمون دلت بشه وشوهرت ببخشی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 #ارادتمند🙏🌸 #حبیبه

💥🔴درمان ناباروری با جدید ترین روش جهان🔴💥 ✅هنوز هم میخوای بری دکتر با قرص و آمپول مشکلت رو برطرف کنی تا آخر عمرت میخوای قرص مصرف کنی؟؟؟ 📢درمان تمامی مشکلات ناباروری خانم ها و آقایان و بیماری های:HPVوHSV ✅با مجوز رسمی:سازمان غذا دارو ؛پژوهشکده گیاهان دارویی و نشان حلال✨و🍏سلامت 🔴 همین الان به لینک زیر برو و برای درمانت اقدام کن👇😉👇 https://eitaa.com/joinchat/1647116855C7513ccfaa1

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #مدثر❤️ جزء #بیستو_نهم 🍃 صفحه ی ۵۷۷🌼 @azsargozashteha

ترجمه☀️🍃

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #مدثر❤️ جزء #بیستو_نهم 🍃 صفحه ی ۵۷۷🌼 @azsargozashteha

#دعا_درمانی 🌱 🌹🍃#مطیع_شدن_زن🍃🌹 ❤️👈هرڪس با ایمان این آیـہ را بر نان با نیت خالص و توجـہ بـہ خدا و معنے آن بنویسد و بـہ خورد زن دهد ❤️آن زن مطیع او شود و ذلولے و رام گردد اگر چـہ سرڪش و نا فرمان باشد . ✨ آیـہ ۱۴۲ سورہ انعام ✨ ✨ومِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ✨ 📚 خواص آیات قرآن ڪریم ص ۶۰ 🌿🌺🌿 #ختم_براے_پرداخت_قرض_هاے_سنگین_و_زیاد 🔮 از امام صادق عليـہ السلام روايت شده: ✴️ «ڪسي ڪـہ بـہ قرائت اين سورہ (سورہ ي تحريم) مداومت نمايد 🌱 و قرض زيادي داشتـہ باشد بـہ اذن خداوند، قرض هايش ادا شدہ و چيزي از آن باقي نمي ماند. 📚 تفسير البرهان، ج8، ص48 🌿🌺🌿 🌼دعا برای #شفای_سریع_مریض 🌼 🌿در قوامیس الدرر می نویسد : سه مرتبه این دعا را بالای سر مریض بخواند اثر صحت ظاهر می شود. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اللَّهُ‏ قَدِيمٌ‏ أَزَلِيٌ‏ یُزِيلُ الْعِلَلِ وَ هُوَ قَدیمٌ بِالْأَزَلِيَّةِ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ.🌿 📚منبع : گلهای ارغوان ج 1 ص 199 🌿🌺🌿 🌾🍃 #ادعیه_السر_برای_پرداخت_قرض :🌺🌟 ای محمد هر که از امتت از قرض و دِین ملول گشته ٬ از من رفع آن را بخواهد و بگوید : ⚡یَا مُبْتَلِیَ الْفَرِیقَیْنِ أَهْلِ الْفَقْرِ وَ أَهْلِ الْغِنَى وَ جَازِیَهُمْ‏ بِالصَّبْرِ فِی الَّذِی ابْتَلَیْتَهُمْ بِهِ وَ یَا مُزَیِّنَ حُبِّ الْمَالِ عِنْدَ عِبَادِهِ وَ مُلْهِمَ الْأَنْفُسِ الشُّحَّ وَ السَّخَاءَ وَ یَا فَاطِرَ الْخَلْقِ عَلَى الْفَظَاظَةِ وَ اللِّینِ غَمَّنِی دَیْنُ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ وَ فَضَحَنِی بِمَنِّهِ عَلَیَّ بِهِ و أَعْیَانِی بَابُ طَلِبَتِهِ إِلَّا مِنْکَ یَا خَیْرَ مَطْلُوبٍ إِلَیْهِ الْحَوَائِجُ یَا مُفَرِّجَ الْأَهَاوِیلِ فَرِّجْ هَمِّی وَ أَهَاوِیلِی فِی الَّذِی لَزِمَنِی مِنْ دَیْنِ فُلَانٍ بِتَیْسِیرِکَهُ لِی مِنْ رِزْقِکَ فَاقْضِهِ یَا قَدِیرُ وَ لَا تُهِنِّی بِتَأَخُّرِ أَدَائِهِ وَ لَا بِتَضْیِیقِهِ عَلَیَّ وَ یَسِّرْ لِی أَدَاءَهُ فَإِنِّی بِهِ مُسْتَرَقٌّ فَافْکُکْ رِقِّی‏  مِنْ سَعَتِکَ الَّتِی لَا تَبِیدُ وَ لَا تَغِیضُ أَبَداً⚡ 🔴هر گاه این دعا را خواند قرض او را اداء کنم🔴   📚 بحارالانوار ج ۹۵ ص ۳۰۶- ۳۲۴ 🌿🌺🌿 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽