#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همگی امیدوارم در پناه خدا سالم باشیدتمام کف پام خشک وپوسته پوسته میشه اول فقط انگشت پام بود اما حالا تمام کف پام این قدر خشک میشه که ترک برمی داره و نمی تونم راه برم😔 از روغن زیتون سیاه دانه..کنجد. روغن محلی.. وازلین.. رو غن ارگان ..بنفشه..کرم مر طوب کننده ثمین.. کرم های ترکیبی.. پماد تریامی‌سو لون . بتا متازون. کتو کونا زول... سرکه.. آب نمک.. گلیسیرین.. استفاده کردم اما خوب نشدم نزدیک به سه سال این مشکل رو دارم تو رو خدا اگه کسی میدونه مشکل من چی و چه جوری درمان میشه حتما بگه بخدا تا آخر عمر براش دعا میکنم #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇💜 @adminam1400

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 عزیزی که دکتر گفتن زخمتون باید فریز بشه عزیزم تا عمیق نشده انجام بده وراحت درمان میشید هیچ درد وعارًه ای نداره 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام وعرض ادب.پاسخ خانمی که نوشته بودن سینه اش رافشار داده ویک مایع چرک رنگ خارج شده. من دخترم را۱۳ سال پیش از شیر گرفتم بعد از اون موقع تاالان اگر جفت سینه هایم را فشار دهم ازهر ۲تاشون مایع بدرنگ وچرک خارج میشه چندین دکتر رفتم .همگی گفتم مایه شیر درون سینه هات انباشته شده . ۱ اصلا سینه هایت را خودت فشار نده ۲رنگ‌چرک یا زرد خطرناک نیست اگر رنگ سبز یا قهوه ای مایل به رنگ خون دیدی حتما به پزشک مراجعه کن. ۳ اگر مجردی پیگیری جدی داشته باش. ولی درکل چون گفتی چند قطرس اصلا خطر ناک نیست من ازیکی سینه هام همزمان ۸قطره بیرون میپاشید .دکتر گفت فشار نده وخطرناک نیست.ان شاالله مفید باشه پیامم 🌹 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام عزيزان بزرگوار بر سنگ کیسه صفرا خربزه را بشکن وتخم هاشو باپرده واینا بذار توقابلمه یک کاسه آب بریز وبذارم جوش بخوره تا برسه به دو لیوان بعد صافش کن وصبح و شام بخور ان‌شاءالله که بر شما هم مفید باشه برما که خداراشکر عالی بود واز عمل نجات داد، به امید شفای عاجل بر همه مریضا از خداوند متعال 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام در جواب خانم لاله که زخم رحم دارن منم مدتی زخم داشتم که دکتر زنان گفتن حتما باید فریز بشه.دکترم رو عوض کردم و خدا خیرشون بده به مدت یک هفته پماد برای رحم تجویز کردن و گفتن بعد یک هفته از عسل استفاده کنم تقریبا ده شب عسل رو با اپلیکاتور داخل واژن بفرستید چون عسل گرمه و داخل رحم هم گرم ممکنه عسل حالت روان بشه بیاد پایین و خوشتون نیاد البته میتونید یه پارچه یا ملحفه ای بندازید واگر با عسل راحت نبودید یه تکه کوچولو نبات بزارید تو اپلیکاتور و وارد واژن کنید در ضمن گفتن اصلا لباس زیر نپوشید و فقط تو طول درمان از دامن استفاده کتید ودر کنار اینکار خودم روزانه از عنبرالنثا استفاده کردم و الان دو ساله که حتی عفونت هم نگرفتم ببخشید طولانی شد 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام خدمت ادمین و دوستان کانال درباره ی داستان سمانه به نظرم هیچ غرور و شخصیتی برای خودش قائل نیست واسه همین از رو کول هر ادم پولداری که بتونه،خودشو بالا میکشه حالا مجید یا ارش و علیرضا واسش فرق نداره اول داستان که میترسید نکنه ارش منو مثل بقیه ی دخترها واسه سرگرمی بخواد یعنی دختربازی کار ارش بود و خودشم میدونست دیگه ادم عاقل چرا باید عاشق پسری باشه که دختربازه و همچین خانواده ی تحصیل کرده اما بی فرهنگی داره که پر از غرور هستن؟؟ از شخصیت سمانه اصلا خوشم نیومد انقدر واسه پول و رفاه داشتن له له میزنه که خودشو جلو همه کوچیک میکنه یکبار التماس مادر ارش رو میکنه،یکبار مجید،یکبار پدر مجید به پدرو مادرشم بی نهایت بی ادبی و بی احترامی میکنه 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام خدمت حبیبه خانم وهمراهان همیشگی تشکر بابت کانال بی نطیرتون، برا خانمی که زخم رحم دارن قبل از فریز کردن این راه حل هارو امتحان کنن اگه نتیجه نگرفتن بعد اقدام به فریز کنن به مدت یک هفته یک شب در میون سه سی سی عسل واژینال کنن بعد آویشن ومریم گلی بجوشونن صاف کنن بشینن توش یا پوست انار بجوشونن بشینن توش با خاکشیر واسفند خودشون را دود بدن انشالله که جواب بگیرن وماروهم دعا کنن 🌺 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام و عرض ادب خدمت همه اعضای گروه و حبیبه خانم عزیز، بنده هم با حرفای اون خانم که همه ماررو به تقوا و گذشت و صبوری دعوت میکنه ، کاملا موافقم وخیلی پیامشان به دل من نشست ، حرفاشون خیلی سنجیده و عاقلانه اس، خواستم ازشون تشکر کنم، من مجاور خانم حضرت فاطمه معصومه ( س )هستم و برای هرکسی که گرفتاری داره و اینجا پیام میده دعا میکنم هممون عاقبت بخیر بشیم، ظهور امام عصر ارواحنافداه صلوات 🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹 سلام ، خدمت اون خواهری که خواهرشون چند بار ای وی اف کردن و نتیجه نگرفتن ، اصلا نا امید نباشن چون حتما حتما بلاخره نتیجه میگیرن و همه سختی‌ها و ناراحتی ها یادشون میره ، مهم نیس جنین تو هشت هفته از بین رفته، مهم اینه که حداقل یک باربارداری اتفاق افتاده و نشونه خوبیه که دفعات بعد حتما شانس موفقیت بیشتره ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 🌹🌹🌹🔴 یونجه، #سلطان_گیاهان ♻️ #یونجه، گیاهی غریب است و با وجود خواص شگفت‌انگیزی که دارد ولی امروزه در اذهان عمومی به درد علوفه دام می‌خورد، در حالی که در گذشته استفاده‌های فراوان از این گیاه پرفایده می‌کردند و از اولین گیاهان دارویی شناخته شده برای بشر است. 🔹یونجه تنها گیاه علوفه‌ای است كه پیشینه كاشت آن به پیش از ثبت تاریخ باز می‌گردد. بر پایه تحقیقات انجام شده، مبدأ اصلی یونجه جنوب غربی آسیا و به ویژه منطقه #ایران نام برده شده است. ///////////////////// ☎️ سبزی یونجه و چای یونجه چه خاصیتی دارد : مزاج سبزی یونجه گرم و تر +باعث رشد استخوان در تمام طبقات سنی + چاق کننده + تقویت نیروی جنسی + خون ساز است + اگربا عسل مصرف شود برای رشد مفاصل موثر است + یونجه را کوبیده و با عسل مخلوطش کنید برای رفع ورم های سرد بسیار موثر است+ یونجه را کوبیده و با سرکه مخلوط کنی برای رفع ورم های گرم مفید است + عرق یونجه در بازار وارد شده و برای قند خون مفید است ( البته عرق های بوقناق و شنبلیله و کلپوره ) برای کاهش قند خون بینظیرند + دارای آهن بسیار بالا+ ترشح شیر زنان را بالا میبرد+‌ لاغرها را خیلی خوب چاق میکند +اسپرم را زیاد میکند و میل جنسی را بسیار تشدید میکند + لقوه و ام اس و پارکینسون را درمان و فلج صورت را برطرف میکند+ شربت یونجه نوشیدنی عالیست+?فصل بهار یونجه تازه را زیاد بخورید ⛔️مضراتش :؛ خوردن یونجه بسیار نفاخ شکم و کمی سمی و باید با عسل و یا نبات مصرف شود /////////////////// ویتامین دی در گوشت کبوتر و یونجه بر مبنای طب سنتی پرسش گوشت کدام حیواناتی ویتامین Dبالایی دارد؟ کبوترچون بلندپروازاست ودر معرض آفتاب قرارداردآفتاب سرشار از ویتامینD است وبه تقویت استخوانها کمک میکند ///////////// اشخاصی که دچار لاغری هستند در فصل بهار عرق یونجه مصرف کنند 🔺خونساز 🔺چاق کننده 🔺تقویت عمومی بدن 🔺تامین استخوان بندی اطفال //////////////////// نوشیدنی شربت یا عرق یونجه داروی رشد استخوان کودکان بر مبنای طب سنتی 🍯 شربت یونجه ، ارتقاء سلامت و افزایش رشد کودکان 🍴روش تهیه شربت یونجه: ۳ کیلو یونجه خشک در یک کیلو آب بجوشد تا حجم آن نصف شود، سپس صاف شده و با ۹۰۰ گرم شکر قهوه ای به قوام شربت آورده شود. 👈 میتوانید بجای جوشانده یونجه از عرق یونجه استفاده کنید. 👈 روزانه ۲۰۰ گرم یا یک لیوان از شربت فوق میل شود. 👈 شربت یونجه سرشار از ویتامین ها و مواد معدنی است. 🔴 خواص یونجه ♻️ یونجه تازه و عرق یونجه طبعی گرم و تر و خشک شده آن طبعی گرم و خشک دارد. 🔹 یونجه خونساز، تصفیه‌کننده خون و کنترل کننده خونریزی‌های داخلی است. 🔹 درمان ضعف و لاغری، افزایش دهنده اشتها و چاق کننده است. بخاطر مقوی بودن یک مکمل غذایی است که در عین حال به کاهش قند خون نیز کمک می‌کند. 🔹 یونجه موجب استحکام استخوان‌ها و درمان نرمی استخوان است که به رشد کودکان و افزایش قد آنها نیز کمک می‌کند. 🔹 مقوی اعصاب است و ضماد پخته آن جهت لرزش اندام (رعشه) مفید است. 🔹 بینایی را تقویت نموده و ضد شب کوری است. 🔹 خوراک آن شیر و منی را زیاد می‌کند(تقویت قوای جنسی) به خصوص تخم یونجه. 🔹 اگر در حمام یا بعد از آن تناول نمایید، سینه را نرم و به رفع سرفه کمک می‌کند. 🔹 پخته آن برای رفع یبوست مفید است. 🔹 یونجه به سرعت زخمها را ترمیم و خونریزی را قطع میکند. 🔹ضماد کوبیده یونجه با عسل درمان ورم‌های سرد و با سرکه درمان ورم‌های گرم است. 🔹 در ترک اعتیاد موثر است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش_قضاوت 🌻🍃 دخترداییم همه چیز و بہ روم میاره.من هیچ وقت دل کسیو نمیشکنم.اگرم چیزی بگم دیگه کاسه ی صبرم لبریز میشه. صورتم و روی بینیم جوش زده بود.دخترداییم جوری مسخره اش کرد که وقتی رفت میوه بیاره اشکم دراومد. الان خودش هم همون‌نقاطی که من رو صورتم جوش داشتم اونم جوش زده😂' حتی همچین بدی های کوچیکی هم تاوان داره😂 ❣❣❣❣❣ سلام یه روز ظهر از محل کار میرفتم به سمت منزل دو تا چهار راه قبل از محله تصادف شده بود یکی از راننده ها خانم بود افسر راهنمایی و رانندگی درحال بررسی بود و می‌گفت مقصر خانم بوده بنده خدا دستپاچه شده بود و بجای پدال ترمز پدال گاز رو فشار داده بود منو همکارم خیلی بهش خندیدیم و مسخره کردیم دقیقا پنج دقیقه بعد که داشتم توی بلوار رانندگی میکردم و سرعتم بالا بود یکدفعه یه خاور اومد وسط راه منم خواستم ترمز بگیرم که دستپاچه شدم و محکم پدال گاز رو فشار دادم خاور رو رد کردم ولی زدم به تیر برق ماشین تا داشبورد لوله شد منم مجروح و سر تا پا خونی شدم خلاصه آمبولانس اومد و بیمارستان و بقیه مسائل ماشین دیگه قابل تعمیر و بازسازی نبود همینجوری اوراقی فروختمش یعنی از مسخره کردن تا تصادف پنج دقیقه نشد یکی از همکلاسی ها دیر کرده بود و کلاس شروع شده بود در زد و وارد شد گردنش کج شده بود جاش کنار من بود اومد نشست منم شروع کردم به خندیدن و اذیت کردنش خیلی ناراحت شد ولی هیچی نگفت فردا صبح وقتی از خواب بیدار شدم درد شدیدی رو در گردن و پشتم حس میکردم سر و گردنم هم کج شده بود هیچی دیگه همینجوری رفتم مدرسه دقیقا مثل روز قبل دوستم شده بودم یعنی 24 ساعت طول کشید ❣❣❣❣❣ یبار داداشم مریض بود مریضیش خیلی سخت بود گریه میکرد بزرگ بوداخه😂 بعداز چندروزک خوب شد من اداشو درمیاوردم باخواهرام پیش خودش گف خداکنه بگیری اون مریضیمو اونوخت میفهمی چ دردی کشیدم 😒یک هفته بعد مریض شدم میشدم گریه مثل بچه ها من کلا از تهوع میترسم گریه میکنم تهوع کنم دیدم داداشم امد گفت دیدی چه مریضی سختیه😂😂😂 تازه فهمیدم توبه کردم کسی رومسخره نکنم چون سرم میاد😂😂 ❣❣❣❣❣ ی روز با خاهر شوهرم ک دختر عمومم میشه داشتیم غیبت دختر داییشو میکردیم ک گفت واه واه انقد جوش میزنه ک نگو بعد منم گفتم اره😏و فلان و کلی غیبت .شاید باورتون نشهه چون خودمم باورم نشد ۲ روز بعد هردوتامونم جوش زدیم .😐 من رو لپام اون رو پیشونیش .😑 اومد بهم گفت دیدی چی ب سرمون اومد از بس ک بهش خندیدیم سرمون اومد . خودمونم فهمیدیم ک نباید مسخره میکرویم اما متاسفانه برامون درس عبرت نشده و همجنان در حال غیبت پشت این و اونیم☹ ❣❣❣❣❣ سلام چندسال پیش عموم برشکسته شد خیلی قرض‌بالا اورد منم پیش چندنفر از روی دل سوزی گفتم زنوبچه خوب موندن باهاش زندگی میکنن😞بعد‌یه مدت شوهرم همون جوری برشکسته شده همیشه میگم کاشکی لال میشدمو چیزی نمیگفتم😔😔😔😔😔 ❣❣❣❣❣ سلام چندسال پیش شوهر خاله زن داداشم جوون بود مریضی سرطان گرفت همه میگفتن حالش بده شاید به همین زودیا تموم کنه من با خودم میگفتم بیچاره زنش ، اگه من شوهرم همچین مریضی بگیره از پسش بر نمیام البته اونا وضع مالی خوبی دارن مانه خلاصه که همش توی ذهنم بود که زنش چکار میکنه بعد چند سال شوهر منم همچین مریضی گرفت ومن دوساله که گرفتارم اون آقا هنوز زنده است ماشالله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 سمانه اما همه چیز خراب شده بود ٬ بدخلقی ِبابا + لجبازیش همه چیز رو خراب کرد .. به آرش زنگ زدم اونم داغونتر از من بود ٬ گفت واسه ی اون هیچ چیزی تموم نشده ! گفت توقع همچین برخوردی تازه بدترشم داشت ... بهم قول داد همه چیز درست میشه  با بودن عشق تو زندگیم عشقی که به آرش داشتم زندگی واسم قشنگ بود ! بدخلقی بابا واسم بی ارزش بود حتی متلکا و چشم هیزی ِمجید ! هر چی بیشتر میگذشت علاقم بهش چندین برابر میشد به جایی رسیده بودم که جونم ُ وابسته به وجودش میدیدم ... یه روز سرکارم مجید اومد تو اتاق گفت باید بمونم حساب کتابا مشکل پیدا کرده باید درست ُراستیش کنم بعد برم . ترسیدم ٬ از مجید میترسیدم ! گفتم فردا صبح اول وقت میام . گفت نمیشه الان باباش حساب کتابا رو آماده میخواد! گفتم میرم خونه تکمیلشون میکنم ! پوزخند زد گفت با کدوم کامپیوتر ؟؟؟ یواشکی گفت : میترسی ؟؟ خودمو از تا ننداختم ! گفتم ترس ؟؟؟؟ واسه چی ؟؟؟؟ خنده ی چندشی زدو گفت : حالا هر چی !!! رفت بیرون ٬ تموم بدنم یخ کرده بود ! تنها چیزی که تو اون موقعیت میتونستم بهش متوسل بشم آیةالکرسی بود هزار باره خوندم ُفوت میکردم به خودم  کارا رو هول هولکی انجام دادم ٬ تموم شد خندیدم ! خدا روشکر از مجید خبری نشده بود بیاد تو اتاق ! رفتم طرف دفتر تا به باباش تحویل بدم . درو که زدم مجید جواب داد ! باباش رفته بود ... بازم صدای قلبمو میشنیدم رفتم توو بدون اینکه درو ببندم !! مجید گفت : دست پشت سر ندارید درو ببندید ؟؟ گفتم : ــ اومدم تحویل بدم ُ برم  ــ اونموقع بنده نباید بررسیشون کنم ؟! ــ مطمئن باشید درسته .. هرچی ایراد داشت فردا میام ٬دیرم شده ! ــ گفتم فردا صبح ِ زود این کار باید تموم ُکمال به دست پدرم برسه ! پس لطفاْ چند دقیقه به اون زیدتون بگید صبر داشته باشه کارتون رو انجام بدید بعد برید دنبال ِ......  از بی ادبیش بدم اومد ! از لحن کلامش .. اخمامو بیشتر کشیدم توهم گفتم : مودب باشید ! یه نگاهش به برگه ها بود صد نگاهش به من !! پرسید کارم به کجا رسیده ؟ کی بیاد شیرینی بخوره ! با لج گفتم ایشالا به زودی .. حتماْ واستون کارت دعوت میفرستم !!! خندید گفت : خوش خیال نباشم ٬ کسایی مثه اون ُ آرش فقط منو واسه ... میخوان ُ بس ! از حرفای علنی ُ بی حجب ُحیاش حالم بهم میخورد پاشدم بیام بیرون اومد طرفم .. دستمو به زور گرفت ُ گفت محاله دست رو چیزی یا کسی بذاره بهش نرسه !  گفت بخوای نخوای من مال اون میشم ... از اون قربون صدقای چندش آور بهم میکرد ُ بعد میخواست .... که خودمو کشیدم کنار ! گفت چه بخوام چه نخوام من ماله اونم ... گفتم حاضر بمیرم اما با توی بی حیا نباشم .. گفتم همه چیز رو به بابام میگمو منت توی ِعوضی رو نمیکشم ! گفتم از امشب حساب کتابای منو بکنه که از امشب استعفا میدم ! گفتم حق ُحقوقم ُ آماده کنه فردا صبح بابام میاد بگیره ... اومدم بیرون بــــــازم با چشم گریون ! نمیدونستم من چه رفتاری نشون داده بودم که به خودش اجازه داده بود اینجوری باهام رفتار کنه ! عین همونا ٬ همونایی که بابای آرش گفت که هستم !! حالم خیلی خیلی خراب بود ... sms دادم به آرش .. بهش یادآوری کردم عاشقشم .. دوسش دارم تا حد مرگم ... آرش با اینکه میدونس اینقدر بهش علاقه دارم اما یه بارم به خودش اجازه نداده بود اینجوری بهم توهین کنه ! یه بازم صورتمو بوس نکرده بود ! اما اینه عوضی اونقدر جسارت داشت که ..... رفتم خونه با چشم قرمز شده ! به بابا همه چیز ُ گفتم !! دیگه رو ٬رو گذاشتم کنار گفتم اگه یه ذره دیگه اونجا بمونم حتمنی یه بلا ملایی سرم میاره ... بابا گفت نکنه دارم داستان سرهم میکنم واسه خاطر اینکه با آرش اینجوری رفتار کرده ! حالم خراب بود با این حرف بابا خرابترم شد .. گفتم اگه بعد از این همه سال دخترتون رو نشناخته باشید که دیگه هیچی !!!  مامان گفت آخه بهش نمیاد اینحور اخلاقایی داشته باشه !! جوون ۱۸ ساله که نیس سنی ازش گذشته .. گفتم اتفاقاْ باید از این سن گذشته ها ترسید ! مامان گفت والا ما چند سال اونجا کار میکردیم غیر از خوبی از این آقا چیزی ندیدم !  واااااااای که با حرفاشون میخواستم خودمو بکشم .. داد زدم من دیگه برنمی گردم سرکارم ! اگه شما پای بیچاره شدن ِمن نشستید من نمیخوام بیچاره بشم ...  رفتم تو اتاق .. وقتی حرفمو مامان بابایی که بزرگم کردن نمیفهمیدن کی میفهمید ؟!!! چقدر یه آدم میتونه بیچاره باشه ؟ بدبخت باشه ؟؟ بابام آرش رو میگفت میخواد ازت سوءاستفاده کنه اما سوءاستفاده ی مجید ُ قبول نداشت ... فردا صبحش قرار شد بابا بره سراغ مجیدُ از همه چیز سر دربیاره #ادامه_دارد.... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#احکام_دین ☀️🍃 کیفیت تحقق وصیت 🌸🍃 پرسش :روش وصیت کردن چگونه است؟ پاسخ :نوشتن وصیّت مستحب است، مگر این که چیز واجبى از حقّ الله یا حقّ النّاس بر عهده او باشد و بدون وصیّت خطر از بین رفتن آن باشد و کسى که مى‏ خواهد وصیّت کند مى‏تواند با گفتن یا نوشتن مقصود خود را بفهماند ولی چنانچه وصیت واجبی باشد و وصیت شفاهی ممکن نباشد وباید مکتوب نماید.و اگر قادر به سخن گفتن و نوشتن نباشد مى‏تواند با اشاره‏اى که مقصودش را برساند وصیّت کند. عدم امکان وصیت بیش از مقدار ثلث 🌸🍃 پرسش :انسان در چه صورت میتواند بر بیشتر از ثلث مال خود وصیّت کند؟ پاسخ :انسان نمى‏تواند بیش از مقدار ثلث مال خود را وصیّت کند، مگر این‏که ورثه اجازه دهند، خواه این اجازه قبل از فوت او باشد یا بعد از فوت. حضور وراث در زمان تنظیم وصیت نامه 🌸🍃 پرسش :در زمان تنظیم صلح نامه یا وصیّت نامه، آیا حضور تمامى ورثه الزامى است؟ پاسخ :حضور ورثه لزومى ندارد، مگر این که وصیّت زاید بر ثلث باشد که نسبت به زیاده رضایت ورثه شرط است. وجوب وصیت کسی که مال پنهانی دارد 🌸🍃 پرسش :کسى که آثار مرگ را در خود مى‏بیند اگر مالى نزد کسى دارد، یا در جایى پنهان کرده آیا اطلاع دادن در این زمینه بر او واجب است؟ پاسخ :کسى که آثار مرگ را در خود مى‏بیند اگر مالى نزد کسى دارد، یا در جایى پنهان کرده که ورثه نمى‏دانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقّشان از بین برود باید به آنان اطّلاع دهد. مواردی که وصیت کردن واجب است🌸🍃 پرسش :نوشتن وصیت و وصیت کردن در چه مواردی واجب است؟ پاسخ :۱- اگر خمس و زکات و مظالم بدهکار است. ۲-اگر نماز و روزه قضا دارد بنا بر احتیاط واجب باید وصیّت کند. ۳-مالى نزد کسى دارد، یا در جایى پنهان کرده که ورثه نمى‏دانند که اگر به واسطه ندانستن، و وصیت نکردن به آن، حقّشان از بین برود . وصیت به عدم تقسیم ارث تا زمان خاص🌸🍃 پرسش :اگر میت وصیت کند که ورثه تقسیم ارث تا زمان خاص به تاخیر بیندازند آیا وصیت او صحیح است؟ پاسخ :این وصیّت به انضمام سایر وصایای میّت تنها نسبت به ثلث اموال وی اثر دارد و دو سوّم دیگر مطابق قانون ارث در میان ورثه تقسیم می گردد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 کانال شاید برای شما اتفاق بیفتد خاستم سوالی کنم،دخترم ماه دیگه دوسالش تموم میشه،هیلی لاغر و ضعیفه،اشتهاش خوبه ولی دفع زیاد داره،بردم دکتر گفت کمی کمخونم دارو مرتب بش میدم. اما با داروی آهن و مولتی ویتامین الان ۸کیلو‌۶۰۰گرمه دوماهه از شیرم گرفتمش،راخت ب غذا افتاده،ولی تحرک زیاد داره و خوابش کم،خونرو آروم می‌زارم ک کمی بیشتر بخابه،افاقه نمیکنه و خیلی لجوجه لطفاً. افراد تو گروه راهکار بهم بدن ک استهاشو خوب کنم ک راحتتر بشینه. غذا بخوره و خوابش تنظیم بشه یا اگه دعایی در مورد خواب آروم برای کودک کسی داره بفرسته ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شما حبیبه خانم و همه ی دوستان مهربون خواهر زاده ای دارم پسر ۷ سالشه بدون هیچ تبی تشنج کردند هفته پیش حالا از همشهریهای سبزواری یا مشهدی عزیزم میخاستم بپرسم متخصص مغزواعصاب کودکان در مشهد میشناسید معرفی کنید خدا خیرتون بده خواهرم این چند روزه از غصه داره دق میکنه ممنونم از همه ی شما دوستان🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام برای رفع افتادگی پلک بالا غیر از عمل بلفاروپلاستی دیگه چه‌کاری میشه کرد که دائم باشه و برنگرده افتادگی پلک، از عمل به شدت میترسم یه راهکار دائمی و صد در صد جواب بگیرم بهم بگید و پلکسر هم میگن الکیه انجام ندم چون موقته و برمیگرده شنیدم، ممنون از شما عزیزان،خواهشمندم راهنماییم کنید، یه چیزی که صد در صد تأثیر داشته باشه، سادات خانم هستم ❤️🌺🌹😍 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت تمامی عزیزان وتشکر از کانال خوبتون من به اسم مهنا پیام بدم تا جوابام به این اسم باشه مادر من کانال تنگی نخاعی دارند اون باعث شده خیلی پاشون درد کنه یعنی درد سیاتیک هر دارویی هم میخوره خوب نمیشه دردشم شدیدا زیاده از شما عزیزان میخوام یه دکتر خوب یا تبریز یا تهران معرفی کنید یا اگه کسی رو می‌شناسید که در این مورد کاربلد هس بی زحمت معرفی کنید که خیلی ثواب دارد چون واقعا" درد میکشه ‌.خدا اجرتون بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به خواهران گلم یک سوال ازشما عزیزان دارم ازشما آیا کسی ۲تا نمونه کرم ضد چروک که تلویزیون تبلیغش می کنه استفاده کرده ونتبجه دیده وراضی هست خواهش می کنم جوابم بدبن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم وادمین عزیز ممنونم بابت کانال عالیتون انشالله خیر ببینید. همسرم خیلی لاغره مخصوصا صورتش خیلی خیلی لاغره طوری که شنیدم جدیدا در موردش گفتند مثل معتادان شده درصورتیکه بنده خدا اصلا سیگارهم نمیکشه😔از دوستان عزیز خواهش میکنم اگه راه حلی برای چاق شدن مخصوصا صورت دارند راهنمایی کنند لطفاً هرکس که خودش انجام داده کاری و واقعا نتیجه گرفته برام بگه ممنون میشم. و اینکه آیا کسی توی گروه از قرص آنادرم یاایمدین استفاده کرده و نتیجه گرفته؟ انشالله خدا حاجت دل همه ی اعضای عزیزگروه ومخصوصا مدیر عزیز را برآورده کنه🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام اورژانسی اورژانسی هس حبیبه جون لطفا زودتر بزارتوگروه دخترم 11سالشه دوساله خیلیییی سرش عفونت میکنه دائم ازسرش عفونت میاد شوهرم سرخودبهش تاوانکس میخرید میداد مدتی خوب میشد دوباره همیجورمیشدالان چن ماهه نگذاشتم تاوانکس بده گفتن میکروبها فعال میشن ضررداره براش ولی عفونت سرش خوب نمیشه چن ماهه بنظرتون چیکارکنم راهکارخونگی دارین خواهشن بهم بگین ممنون میشم خسته شدم از بس سرش همش عفونت داره خییلی هم میترسه #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

✴️⇦•آزمایشگاه لازم نیست در خانه خودتان تست بگیرید آیا کبدتان چرب هست یا سالم⁉️ 📚‌‌ #حکیم_ضیایی 💠 به دوستان خود ارسال کنید ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ميثم تمار گفت : من در خدمت مولايم اميرالمؤ منين (ع ) بودم كه جوانى داخل شد و در وسط جماعت مسلمين نشست . چون على (ع ) از بيان احكام فراغت يافت ، پسر جوان برخاست و گفت : اى ابوتراب من فرستاده اى هستم به جانب تو با رسالتى كه كوه ها را به شدت مى لرزاند، از سوى مردى كه كتاب خدا را از اول تا آخر حفظ كرده است و علم قضاوت ها و احكام را مى داند و او از تو در كلام سخنورتر و براى اين مقام سزاوارتر است . پس براى جواب آماده شو و با كلام ناروا سخنت را آرايش نده . غضب در چهره اميرالمؤ منين (ع ) آشكار شد و به عمار فرمود: سوار شترت شو و در ميان قبايل كوفه بگرد و بگو دعوت على (ع ) را اجابت كنيد تا حق را از باطل و حلال را از حرام و درست را از نادرست بشناسيد. عمار بر شتر سوار شد. طولى نكشيد كه سيل جمعيت به راه افتاد (گويى صحنه قيامت برپا شده است )، همان طور كه خداوند در قرآن مى فرمايد: ((ما ينظرون الا صيحة واحدة - الى قوله - فاذا هم من الاجداث الى ربهم ينسلون )) (يس ، 51 - 49). پس مسجد مملو از جمعيت شد و مردم به آن جا هجوم آوردند، مانند هجوم ملخ ‌ها به علف هاى تازه در ايام سرسبزيش ، پس عالم صاحب حسن و جمال و شير بيشه شجاعت كه منزه از هر گونه شركى است برخاست و بر فراز منبر رفت ، و با سرفه اى سينه را صاف كرد. تمامى مردم كه در مسجد جامع كوفه بودند، ساكت شدند. آن گاه فرمود: خدا بيامرزد كسى را كه بشنود و حفظ كند. اى مردم چه كسى گمان مى كند كه اميرالمؤ منين (ع ) است ؟ به خدا قسم امام ، امام نخواهد بود، مگر اين كه مرده را زنده بكند يا از آسمان باران بفرستد يا چيزى مانند اينها، كه ديگران از انجام آن عاجز باشند. در ميان شما كسانى هستند كه مى دانند من نشانه پاينده و كلمه تامه و حجت بالغه هستم . همانا معاويه ، جاهلى از جاهلان عرب را به سوى من فرستاده است كه با گستاخى سخنش را گفت و شما مى دانيد اگر من بخواهم استخوان هايش را خرد مى كنم و زمين را در زير پايش مى شكافم و او را در آن فرو مى برم لكن (تحمل مى كنم ، زيرا) تحمل جاهل ، صدقه است . سپس خداى را حمد كرد و ثناى او را گفت و بر پيامبر درود فرستاد و با دستش به آسمان اشاره فرمود. پس پاره ابرى جلو آمد و پاره ابر ديگرى اوج گرفت و از آن صدايى شنيديم كه مى گفت : ((سلام بر تو اى اميرالمؤ منين و اى سيد اوصياء و اى پيشواى متقين و اى فريادرس فرياد خواهان و اى گنج مساكين و اى ملجاء و ماءواى راغبان )). حضرت به تكه ابر اشاره فرمود، نزديك شد. ميثم گفت : (مردم را ديدم كه (از مشاهده اين واقعه ) از خود بى خود شده بودند. پس پا فرا نهاده و سوار آن ابر گرديد و به عمار فرمود: با من سوار شو و بگو: ((به نام خدا هنگام راه افتادنش و هنگام لنگر انداختنش )). عمار سوار شد و هر دو از ديدگان ما پنهان شدند. مدتى گذشت ، پاره ابر برگشت ، به طورى كه بر مسجد جامع كوفه سايه انداخت . من نگاه كردم ، ديدم كه مولايم بر مسند قضاوت نشسته و عمار مقابل روى اوست و مردمى دور او حلقه زده اند. سپس حضرت بر فراز منبر تشريف فرما شد و به ايراد خطبه معروف شقشقيه پرداخت . چون خطبه را به پايان رساند، مردم مضطرب شدند و سخنان گوناگونى در مورد آن جناب گفتند: بعضى از آنها را، خداوند ايمان و يقين افزود و بعضى را كفر و طغيان . عمار گفت : ابر، ما را در هوا به پرواز در آورد تا اين كه پس از مدت اندكى بر شهر بزرگى مشرف شديم ، شهر بزرگى كه اطراف آن را درختان و رودخانه ها احاطه كرده بود. ابر در آن جا پايين آمد و ما (خودمان را) در شهر بزرگى يافتيم كه مردم آن به زبان غير عربى سخن مى گفتند. پس ‍ اطراف اميرالمؤ منين (ع ) جمع شدند و به او پناه آوردند. حضرت آنان را پند داد و به زبان و لغت خود آنان اندرزشان داد. سپس فرمود: اى عمار سوار شو. آن چه فرمود، اطاعت كردم و به مسجد جامع كوفه رسيديم . سپس ‍ فرمود: اى عمار آيا شهرى را كه در آن بودى مى شناسى ؟ گفتم : خدا و رسولش و ولى او داناترند. فرمود: ما در جزيره هفتم چين بوديم . همان طور كه ديدى ، خطبه خواندم . همانا خداوند و رسولش را به سوى همه مردم فرستاد و بر پيامبر است كه مردم را دعوت كند و مؤ منان آن ها را به صراط مستقيم راهنمايى نمايد. به خاطر آن (نعمتى ) كه تو را به آن سزاور نمودم ، شكرگزارى كن و از نااهلان پنهان دار. به راستى كه براى خداوند، در ميان خلقش الطاف پنهانى دارد كه آن را جز او و پيامبر برگزيده اش كس ديگرى نمى داند. بعضى گفتند: اى اميرالمؤ منين ، خداوند به تو اين قدرت آشكار را عطا كرده است ؛ با اين حال ، چرا براى جنگ با معاويه مردم را به قيام وا مى دارى ؟

فرمود: خداوند آنها را در اثر جهاد با كفار و منافقين و ناكثين و قاسطين و مارقين به بندگى فراخوانده . به خدا قسم اگر بخواهم ، اين دست كوتاهم را در اين سرزمين پهناور شما دراز مى كنم و با آن در شام بر سينه معاويه مى كوبم و از ريشش خواهم كند. پس دستش را دراز كرد و برگرداند و در آن موهاى زيادى بود. مردم تعجب كردند، ولى بعد از اين واقعه ، خبر رسيد كه معاويه در همان روز كه اميرالمؤ منين (ع ) دست دراز كرده بود، از تختش ‍ افتاده و غش كرده و سپس به هوش آمده در حالى كه مقدارى از موهاى شارب و ريشش كنده شده است .

#مریم_عباس❤️❤️❤️ هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش .. اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود . دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم .. آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم .. عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم .. دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم .. دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم .. در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت .. با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی .. قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا .. عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟ با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت .. 👇👇👇 ادامه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان #زندگی عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻 ترکونده کل #ایتا رو💪🏻 کاملش سنجاق شده😍🔞

🟡 راز ثروتمندی ثروتمندان ............... الان درامدت چقده ... چقد باشه همه چی خوبه ؟ همه ثروتمندان دنیا دانسته یا نادانسته دارن قوانین رو اجرا میکنن ... قوانین برا همه یکسانه .... #قوانین_الهی #ثروتمندی_با_متد_اللّه #سعید_حسینی | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1104675591C4fea19f962