eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.3هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ابوالقاسم جعفر بن محمد قولويه مي فرمايد: مـن در سـال 337، هـجري كه اوايل غيبت كبري بود، (همان سالي كه قرامطه ،حجرالاسود را به مـسجد الحرام برگردانده بودند) به عزم زيارت بيت اللّه ، وارد بغدادشدم و بيشترين هدفم ديدن كـسـي بـود كـه حجرالاسود را به جاي خود نصب مي كند،زيرا در كتابها خوانده بودم كه آن را از جـايـش كـنـده و بـيـرون مـي بـرنـد و پس از آوردن ،حجت زمان و ولي رحمان حضرت بقية اللّه ارواحـنافداه آن را در جايش نصب مي كنند. كمال الدين ج 2، ص 57، س 3. ______________ [چنانچه در زمان حجاج لعنة اللّه عليه از جايش كنده شـد و هر كس خواست آن را در جاي خود نصب كند ممكن نشد تا آن كه امام زين العابدين و سيد الساجدين (ع ) به دست مبارك خود، آن را بر جايش قرار دادند. ] در بغداد سخت بيمار شدم ، به طوري كه خود را در شرف مرگ ديدم ، لذا از آن مقصدي كه داشتم (تـشـرف بـه بيت اللّه الحرام ) نااميد شدم . مردي را كه به ابن هشام مشهور بود از جانب خود نايب نـمودم ، نامه اي سر به مهر به او سپردم و در آن از مدت عمر خود سؤال كرده بودم و اين كه ، آيا در اين بيماري از دنيا مي روم يا نه ؟ و به اوگفتم : عمده هدف من آن است كه اين رقعه را به كسي كه حجرالاسود را به جاي خودنصب مي كند، برساني و جوابش را از او بگيري ، زيرا من تو را فقط براي همين كارمي فرستم . ابـن هـشـام گفت : وقتي به مكه معظمه وارد شدم و خواستند، حجرالاسود را در جاي خود نصب نـمـايند، مبلغي به خدام دادم تا بتوانم كسي كه آن سنگ را بر جاي خود قرارمي دهد ببينم . چند نـفـر از ايشان را نزد خود نگاه داشتم ، تا مرا از ازدحام جمعيت حفظنمايند. هركس كه مي خواست حجرالاسود را در جاي خود نصب نمايد، سنگ اضطراب داشت و بر جاي خود قرار نمي گرفت . در آن حال جواني گندمگون وخوشرو پيدا شد. ايشان آمد و حجر را بر جاي خود گذارد. سنگ در آن جا، قرارگرفت ، به طوري كه گويا اصلا و ابدا از جاي خود برداشته نشده است . بـعـد از مـشـاهـده اين حال ، صداي جمعيت به تكبير بلند گرديد و آن جوان پس از اين كار از در مسجد الحرام خارج شد. من نيز به دنبال او رفتم و مردم را از جلوي خوددور مي كردم و راه را باز مي نمودم ، به طوري كه آنها گمان كردند ديوانه يا مريض هستم و راه را باز مي نمودند. چشم از آن جوان بر نمي داشتم تا آن كه از بين مردم به كناري رفت و با وجودي كه من با سرعت راه مي رفتم و ايـشان با كمال تاني حركت مي كرد، باز به او نمي رسيدم ، تا به جايي رسيد كه جز من كسي نبود كه او را ببيند. توقف نمود و فرمود: چيزي را كه همراه داري بياور. رقعه را به او دادم . بدون آن كه آن را باز و نگاه كند، فرمود: به صاحب رقعه بگو، او در اين بيماري فوت نمي كند، بلكه سي سال ديگر، از دنيا خواهد رفت . ابن هشام گفت : آنگاه چنان گريه اي بر من غلبه كرد كه قادر بر حركت كردن نبودم . جوان مرا به همان حال گذاشت و رفت ، تا آن كه از نظرم غايب شد. ابوالقاسم بن قولويه مي فرمايد: ابن هشام بعد از مراجعت از حج ، اين واقعه را به من خبر داد. نـاقـل اصل قضيه مي گويد: پس از آن كه سي سال از جريان گذشت ، ابن قولويه مريض شد و در صـدد تـهيه كارهاي آخرت خود برآمد: وصيت نامه خود را نوشت و كفن خود را آماده كرد و محل قبر خود را معين نمود. به او گفتند: چرا از اين بيماري مي ترسي ؟ اميد داريم كه خداوند تفضل كرده و تو راعافيت دهد. جواب داد: اين همان سالي است ، كه خبر فوت مرا در آن داده اند. در آن سال ، و با همان مرض وفات كرد و به رحمت الهي رسيد كمال الدين ج 2، ص 57، س 3. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3123708404C390120cf85 کانال مخصوص میباشد❌❌❌
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf 😔👆
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴 فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی زیر را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به همسر بنوشاند. برگه دوم را داخل بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد ،ان شاء الله به خواست خود خواهد رسید...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
🌻🍃 ،یاد ابجیم افتادم ۷سال پیش ابجیم که باردار بوده داخل ماشین داشتن میومدن خونه مامانم ناگهانی یه موتورسوارمحکم از کنارماشینشون ویراژ میده ورد میشه آبجی طفلکم که باردار بوده بدجور میترسه و هول می‌کنه توی عصبانیت به موتور سواربیچاره میگه بری که بترکی🤪چند دقیقه نمی‌گذره که ابجیم اینا از جلوتر یه صدایی شبیه ترکیدن میشنون که همون موتور سوار بخت بر گشته بوده که تصادف کرده بود رفته بودهوا😶طفلی ابجیم هنوز بابت نفرینش عذاب وجدان داره ولی مارو هم همش تهدید می‌کنه پا رو دمش نذاریم وگرنه مارو هم مثل موتورسواره نفرین میکنه😂 ❣❣❣❣❣ من خودم سنم کم بود ازدواج کردم خیلی توهین و بی احترامی و ظلم بهم شد همش ناراحت بودم که چرا آدمای ظالم هیچیشون نمیشه و تو دلم دلخور بودم و فقط به خدا میسپردم خانواده شوهرم رو چون به خاطر بچه هام تحمل میکردم و هنوز هم تحمل میکنم بعد چند سال ورق برگشت دختر خواهر شوهرم طلاق گرفت عروسشم همین طور جاریم زد زیر همه چی بعد ۱۰ سال زندگی جدا شد و برا بقیه خوانواده شوهرم هم مشکلات دیگه ای پیش اومد نمیگم آه من گرفتتشون ولی خدا جای حق نشسته با دل و نیت آدما باهاشون رفتار میکنه دل شکستن تاوان داره هرچند معمولا اونا که بد میکنن به خودشون هم نمیزارن اگر سرشون بیاد ممنون از کانال خوبتون خدا هممون رو به راه راست هدایت کنه ❣❣❣❣❣ سلام در جواب چالشتون باید بگم که من خیلی اعتقاد دارم . 7سال پیش شوهرم به دلیل اینکه دندون های خرابی داشت دندون هاش که همه خراب بود رو کشید دندون مصنویی گذاشت ما تازه ازدواج کرده بودیم وبرادرشو هر کوچیک هم تازه عقد کرده بود و شوهر منو بازنش هی مسخره میکردن ومیخندیدن 😡خیلی حرس میخوردم وبعد سه چهار سال تو یه دعوا برادر شوهرم همون کوچیکه اشتباهی میخواست یکی دیگه روبزنه بامشت زد تودماغ شوهرم دماغش کج شد و شوهرم از ترس جاانداختن نرفت دکتر دماغش کمی کج شده😩وبعد دوباره زن و شوهر شوهرمو سوژه کردن وخندیدن 😒 و الان خداروشکر وقتی برادر شوهرم می خنده تمام دندون هاش خراب شده وافتاده تصمیم داره همه روبکشه دندون مصنوعی بزا ره 😃 یک ماه پیش هم عموشون سر یه دعوا یه کتک حسابی به این برادر شوهر من زده ودندوهاش روشکسته دماغش روترکونده 😂دماغش اندازه بادمجون باد کرده بود وزیر چشمهاش همه کبود بود 😊وجاریه چه حالی داشت وقتی شوهرش رو اون جوری دید 😁تا شما باشید که کسی روسوژه خنده نکنید 😉 بله خدا بزرگه آه هم گرفت☺ ❣❣❣❣❣ سلام من دوبار تو چاشاتون شرکت کردم ولی نزاشتین درباره نفرین پرسیده بودین:من ی پسرعموهمسن خودم دارم بچه ک بودیم بابام برام دوچرخه خرید خیییلی ذوقش روداشتم وخوشحال بودم ی روز عموی من ازشهرشون امد دوچرخه من روبرداشت ببره برای پسرش کــــــــلی گریه کردم التماس کردم ولی اعتنانکردبرد ازونجایی ک بچه بودم نفرین نمیدونستم چی هست ولی همیییشه یادم میفتاد گریه میکردم تاچند سال پیش عموم ب طرزوحشتناکی براثرسرطان فوت کردن خدارحمتشون کنه وخداازسر تقصیراتشون بگذره همش ناراحتم نکنه اه من گرفته باشه آخه خیلی دلم شکست ❣❣❣❣❣❣❣ من یک سال بعد ازدواجم باردار شدم ولی سقط شد مادرشوهرم اومد دیدنم گفت قدیما که ما زیاد کار میکردیم اتفاقی برا بچه نمیافتاد ولی الانی ها کار هم نمیکنن ولی چرا بچه باید بیفته من نفرین نکردم ولی قلبم خیلی بد شکست درست در عرض ۲سال سه تا از دخترهاش بچه هاشون سقط شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 تقسیم ارث اگر وارث، «یک عمو» یا «یک عمه» باشد🌸🍃 پرسش :اگر وارث فقط یک عمو یا یک عمه پدری یا پدر و مادری باشد ارث چگونه تقسیم می شود؟ پاسخ :هرگاه وارث فقط یک عمو یا یک عمّه است، چه پدر و مادرى باشد (یعنى با پدر میّت از یک پدر مادر باشد) یا پدرى فقط، یا مادرى، تمام مال به او مى‏رسد تقسیم ارث اگر وارث، «چند عمو» و «چند عمه» باشد🌸🍃 پرسش : اگر وارث چند عمو و چند عمه پدری یا پدر و مادری باشند ارث چگونه تقسیم می شود؟ پاسخ :اگر وارث عمو و عمّه هر دو باشند (و همه پدر و مادرى یا پدرى باشند) عمو دو برابر عمّه مى‏برد. تقسیم ارث بین عمو ها و عمه های مادری 🌸🍃 پرسش :نحوه تقسیم ارث بین چند عمو و عمه مادری چگونه است؟ پاسخ :هرگاه وارث فقط چند عمو یا چند عمّه مادرى باشد مال بطور مساوى بین آنها تقسیم مى‏شود، ولى اگر فقط چند عمو و عمّه مادرى داشته باشد بنابر احتیاط واجب باید در تقسیم مال باهم مصالحه کنند. تقسیم ارث اگر وارث، دایی یا خاله یا هر دو باشند 🌸🍃 پرسش :اگر وارث فقط دایی یا خاله یا هر دو باشند نحوه تقسیم ارث چگونه است؟ پاسخ :هرگاه وارث فقط یک دایى یا یک خاله باشد همه مال به او مى‏رسد، و اگر هم دایى و هم خاله باشد (و همه پدر و مادرى یا پدرى یا مادرى باشند) مال بطور مساوى میان آنها قسمت مى‏شودواحتیاط مستحب آن است که با یکدیگر مصالحه کنند. تقسیم ارث بین دایی ها و خاله های پدری و ابوینی و مادری🌸🍃 پرسش : اگر وارث دایی ها و خاله های پدری و ابوینی و مادری باشند تقسیم ارث چگونه است؟ پاسخ :هرگاه وارث فقط دایى و خاله پدرى و دایى و خاله مادرى و دایى و خاله پدر و مادرى باشد، دایى و خاله پدرى ارث نمى‏برند و باید مال را سه قسمت کنند، یک سهم آن را دایى و خاله مادرى به‏طور مساوى تقسیم مى‏کنند و بقیّه به دایى و خاله پدر و مادرى مى‏رسد، آنها هم بطور مساوى میان خود تقسیم مى‏کنند. تقسیم ارث بین فرزندان عمو و عمه و دایی و خاله 🌸🍃 پرسش :اگر هیچکدام از عمو و عمه یا دایی و خاله وجود نداشته باشند ارث به چه کسانی می رسد؟ پاسخ :اگر میّت عمو و عمّه و دایى و خاله نداشته باشد، سهم عمو و عمّه به اولاد آنها و سهم دایى و خاله نیز به اولاد آنها مى‏رسد. تقسیم ارث بین عمو و عمه و دایی و خاله والدین🌸🍃 پرسش :اگر وارث میت عمو و عمه و دایی و خاله والدین او باشند ارث چگونه تقسیم می شود؟ پاسخ : هرگاه وارث میّت عمو و عمّه و دایى و خاله پدر و عمو و عمّه و دایى و خاله مادر او باشد، مال او سه سهم مى‏شود، یک سهم به عمو و عمّه و دایى و خاله مادر میّت مى‏رسد (و آنها بنا بر احتیاط واجب در تقسیم آن مصالحه مى‏کنند) و دو سهم دیگر را سه قسمت مى‏کنند، یک قسمت را دایى و خاله پدر میّت، بطور مساوى میان خود تقسیم مى‏کنند و دو قسمت دیگر آن به عمو و عمّه پدر میّت مى‏رسد (و سهم عمو دو برابر عمّه است). ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 نرگس تا چندین ماه ارتباط ما فقط پیامک بود و درحد سلام علیک واشنایی باهم قصدمونم
🌸🍃 نرگس چه شبها که تا صبح حرف میزدیم،وقتی قهرمیکردم وجواب نمیدادم انقد زنگ میزد والتماس میکرد تا جواب بدم شاید ساعتها زنگ میزد عاشق بود دیگه ... اونم عشقی آتشین.. من اما خودمو درحدش نمیدونستم میترسیدم وقتی حضوری منو ببینه ازم خوشش نیاد یا اگر ازدواج کنیم پشیمون بشه چون سعیدبرام گفته بود با دخترای زیادی رابطه داشته حتی رابطه ... وهمیشه دخترا دنبالش بودن البته بعد از اشنایی بامن همه رو کنار گذاشته هم ترس داشتم بخاطر روابط قبلیش منو نخواد هم اینکه قبلا رابطه نامشروع داشته داغونم میکرد برای همین هرچندوقت بفکر تموم کردن رابطم میفتادم اما سعید انقد التماس میکرد که نمیتونستم تمومش کنم مامهر ماه باهم اشنا شدیم اول گفت عید میام خاستگاریت بعد عقب تر انداخت وهروقت میگفتم کی میای تفره میرفت وعقب مینداخت اما من میدونستم خانوادش ناراضی هستن باز میگفت بهار باز میگفت تابستون دیگه دلم قرص نبود که میاد نه دلیلی برام میاورد ونه میومد گاهی فکرمیکردم دروغه ونمیخوادم یکسال گذشت اما نیومد😞 منم چندتایی خاستگار داشتم بهش میگفتم اما اهمیت نمیداد میگفت صبر کن میام دیگه ناامید بودم از اون طرف خانواده فشار میاوردن که ازدواج کن همه دخترا زیر بیست شوهرکردن تو هنو نشستی خواهرت به سن تو بچه داشت اما تو.. بالاخره یک روز با حرفای مامانم دلم شکست به اومدن سعیدم که امید نداشتم این آخریا میگفت درسای دانشگاهم زیاده کمتر زنگ میزد... بریده بودم کم شدن محبت ازطرف سعید وفشار مادرم داغونم میکرد اینبار لج کردم نمیدونم با کی با خودم،مادرم یاسعید؟ جواب بله دادم به خاستگار به سعید گفتم اولش میگفت صبرکن میام ولی خیلی اصرار نکرد دلم میخواست اصرارکنه بگه نه نرو حتی دلم میخواست تهدیدم کنه اما نکرد ..نمیدونم چرا نجنگید رابطمو باهاش قطع کردم نامزد شدم پیامکی وگاهی تلفنی حرف میزدیم بیشتر آشنا بشیم اما من فقط لج کرده بودم تو دوران نامزدی که کمتر از یک ماه بود یکروز سعید زنگ زد گفت داداشم شهر شماست میخوام بهش بگم بیاد خونتون تورو برام خاستگاری کنه.. نمیدونستم راسته یا نه اما گفتم نه نیاد ..دیگه تموم شده من نامزد دارم ایندفه اصرار کرد اماگفتم نه چون نمیتونستم نامزدی رو بهم بزنم باعث ابروریزی خانوادم بود وهمچنین متوجه ارتباطم با سعید میشدن وجواب رد میدادن چراسعید‌.‌.چرا حالا؟ چرا زودتر تلاش نکردی چرا تهدیدم نکردی؟ چرا مثل همیشه التماس نکردی که بمونم من عقد کردم وهمه ارزوهام خاک شد‌‌ اولین شب عقد تا صبح گریه کردم زار زدم کسی دردمو نمیدونست من پشیمون شده بودم همونجا سر سفره عقد اما دیربود😔 همسرم ادم بدی نبود اما اخلاقای خاصی داشت که خیلی اذیت میشدم هرچی روزی که میگذشت بیشتر میفهمیدم چه اشتباهی کردم ..همسرم ملاکای منو نداشت ..سعید کجا وهمسرم کجا عشق ومحبتی که اون بهم میداد کجا واین کجا محبتاش شاید یک صدم محبت سعید هم نبود نه اینکه من بلکه خواهربرادرامم از رفتارش فهمیده بودن وصله من نیست اما دیگه راهی نبود مادرم گفته بود دختر که عقدکرد دیگه برگشت وطلاق نداره هرشب کارم گریه بود عجیب دلم برای سعید تنگ بود اما هیچوقت زنگش نزدم بعداز دوماه زنگ زد . عراب وجدان داشتم اما بیقرارش بودم بلاخره جواب دادم .. اون شب تا صبح باهم گریه کردیم داغون بود..درکش میکردم.. بمیرم چی کشیده بود از نبودن من معتاد شده بود😭 دوباره ارتباطمون شروع شد موندم که ترک کنه وترک کرد میگفت اگر من نباشم میمیره ومنکه خودمم داغون بودم ادامه دادم البته کمتر از قبل ...وبیشتر اینکه مثل قبل از قربون صدقه ها وعشقش لذت ببرم اشک میریختم ..هنوز صدام میزد خانومی ،خانومم ،نفسم عشقم ،زندگیم و...میگفتم منکه شوهر دارم زن تو نیستم نگو خانومم میگفت هیچی نگو تو فقط مال منی خانوم منی خیلی سخت بود هم احساس خیانت داشتم وعذاب وجدان ،هم دلم نمیمومد تنهاش بزارم ازبس که التماس میکرد فقط گوشی رو وصل کنم صدای نفسمو بشنوه و اروم بشه کارم همش گریه بود هرچندوقت از عذاب وجدان کات میکردم اما مدتی بعد با التماساش دوباره شروع میشد دوران عقد من تموم شد وعروسی گرفتیم سعید شکست صدای شکستنش. شنیدم .خانومش مال یکی دیگه شد ارتباطمونو کنار کردیم.پنج شش ماه کات بودیم یکی دوهفته باز پیام وتماس .همیشه من کات میکردم واون برمیگشت.. بچه دارم شدم دوتا بچه پشت سرهم اوردم علاقه ای به شوهرم ندارم.گاهی ازش متنفرمیشم.مثل پدرم خسیسه محبت خیلی کم،دایما درحال دعواییم الان ۸سال از اشنایی منو سعید گذشته اما هنوز سعید ناامید نیست گاهی پیام میده وخیلی التماس میکنه که دلتنگمه جواب بدم فقط صدای نفسامو بشنوه اما قبول نمیکنم چون هنوز عاشقشم دلم میره اگر جواب بدم ازدواج نکرده میگه یا تو یا هیچکس ومیگه منتظرم میمونه
واما من... داغونم خیلی داغون راه طلاق ندارم زندگیم برام جهنمه به عشق بچه هام زنده ام همش دعا میکنم زودتر عمرم تموم شده تا راحت بشم از این دنیا و بی کسی خودم : یه تصمیم اشتباه باعث میشه راه رو تا انتها اشتباه ادامه بدی ❌❌❌❌ لطفا از اول درست راه و روش رو انتخاب کنید که سرانجامش اشتباه و تباهی نباشه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 💊💊💊🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌺تومور خوش‌خیم، أنواع کیست‌ها، تجمّع مایع إضافی بافتی🌺 ⛔پرهیزات 🚫قندهای شیمیایی (قند، شکر، شیرینی‌جات قنادی‌ها و...) 🚫اسانس‌های شیمیایی (آبمیوه‌های شیمیایی، نوشابه‌های گازدار، بستنی‌های صنعتی و...) 🚫چربی‌های با ترانس ‌‌بالا (روغن‌ جامد، غذاهای پُر‌چرب، کیک خامه‌ای، خامه، سرشیر، میوۀ موز، کلّه پاچه، جگر‌سیاه، ته ‌دیگ) 🚫کافئین زیاد (چای مانده، چای پُر رنگ، کاکائو، شکلات، قهوه، نسکافه) 🚫خوراک‌های صنعتی و غذاهای آماده (فست فودها، سوسیس‌ها، کالباس‌ها، همبرگرها، پیتزا و...) [که بسیاری از املاح مقوّی و ویتامین‌های آن از بین رفته و 80% آنزیم‌های مفید آن پائین آمده] 🚫کنسروها و کمپوت‌ها 🚫تُخم کتان 🚫کم تحرّکی 🚫پُرخوری 🚫هویج فرنگی 🚫سرخ کردنی‌ها و تف دادنی‌ها و بودادنی‌ها 🚫در ظروف پلاستیکی، سُربی، تفلونی و آلومینیومی، غذا و آشامیدنی خوردن. 🚫سموم شیمیائی ‌و ضِدّ‌ آفات شیمیائی (آفت کُش‌های شیمیائی) و میوه‌جات غیراُرگانیک و سبزی‌جات غیراُرگانیک [که در آنها از سموم‌ شیمیائی ‌و از کودِ انسانی استفاده شده و از آبِ فاضلاب شهری آبیاری شده‌اند]، مانند: گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای، خیار گلخانه‌ای، توت‌فرنگی گلخانه‌ای. ✳درمان 🔹صبح ناشتا، هنگام طلوع آفتاب: یک قاشق چای‌خوری پودرِ گل اُسطخودّوس در نصفِ استکان آبجوش ولرم به همراه عسل طبیعی اُستوخدوس. 🔹صبحانه: یک لیوان شیر تازۀ گاو (کم چرب) همراه با یک قاشق مربّا خوری عسل طبیعی اُسطخودّوس. 🔹عصر: یک قاشق چای‌خوری پودر گل همیشه بهار در نصف استکان آبجوش وِلَرم به همراه عسل طبیعی اسطخودّوس میل نمایید. 🔹غروب آفتاب: یک قاشق چای‌خوری پودرِ میوۀ اَفتیمون در نصف استکان آبجوش ولرم به همراه عسل طبیعی اُسطخودّوس. 🔹شب‌ها یک بشقاب سُوپِ جُو دو سَر (که به آن یولاف هم می‌گویند) سبوس‌دار + یک قاشق غذا خوری روغن زیتون + یک قاشق غذا خوری سرکۀ طبیعی سیب یا سرکۀ طبیعی انگور عسکری میل شود. 🔹شب قبل‌از خواب: یک‌قاشق چای‌خوری پودر برگ سَداب در یک‌لیوان آبجوش دَم شود، بعد از ولرم شدن، میل نمایید یا چند برگ سداب میل کنید. 🔹آب خیار بوته‌ای ساعت 6صبح، 🔹آب کاسنی ساعت 12 ظهر 🔹آب کاهو ساعت 6 عصر 🔹آب کرفس ساعت 12 شب 🔹عنّاب را بجوشانید و پس از ولرم شدن به نسبت مساوی با آب کاهو مخلوط کنید، سپس میل نمایید. 🔹بعد از هر غذا، یک قاشق چای‌خوری سیاه‌دانه مخلوط با عسل طبیعی میل کند. و روزی یک‌لیوان دمکردۀ گُل بنفشۀ طبّی (کوهی) مخلوط با عسل طبیعی میل کند(ضدّ کیست‌های کوچک، ضدّ تومور بدخیم سرطانی در بافت عصبی و ضدّ رماتیسم). ✳جلوگیری از پیشرفت سلّول‌های سرطانی 🔸شب‌ها قبل‌از خواب یک قاشق چای‌خوری پودرِ برگِ دارواش در نصف استکان آبجوش وِلَرم به همراه عسل طبیعی اُستوخدوس میل نمایید. (باید دانست: 1. دارواش 8 نوع است و نوعی که برگ‌هاى آن بيضى شكل و شبیه به گوش‌هاى خرگوش است، خوب است.) 🔸 قولنجان 🔸گُلِ خار مریم 🔸گیاه مخلصه 🔸مصرف روزانه یک لیوان آب زردک (هویج زرد= زردک) مخلوط با عسل طبیعی. 🔸گیاه سیاه‌کینه (سیاه‌چورک، ترقو، سنجته، علف‌سودا، فلیته) ضدّ سرطان تخمدان است، که برابری با آخرین داروهای ضدّ سرطان مانند تاکسول (نام تجاری Taxol، و نام ژِنِریک آن: پاکِلی تاکسِل Paclitaxel) می‌کند. 🔸خوردن ‌یک ‌پرتقال ‌رسیدۀشیرین وسط‌ غذا و یک‌عدد‌ سیب رسیدۀشیرین بعد‌ از‌ غذا برای ‌پیشگیری‌از سرطان‌تخمدان بسیارخوب است‌. 🔸 خوردن‌مخلوط ‌زنجبیل ‌پروده‌شده درعسل صبح‌ناشتا (ضدّ‌سرطان‌تخمدان، ضدّ آلزایمر) 🔸مصرف سویا (لوبیا روغنی) پیشگیری از سرطان سینه می‌کند (به شرطی‌که سویا را در دمای 50 درجه به بالای آب، به مدّت 20 دقیقه بجوشانید و پس از آبکشی استفاده کنید؛ زیرا دو سَمّ موجود در آن از بین رود). ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام دوستان عزیز میگم کپسول ایکافن ۳۲۰باعث لکه بینی میشه یدونه از اون خورم بعد فرداش افتادم لکه بینی راهکاری دارید برای قطع کردن لکه بینی ممنون میشم اگر جوابم را بدهید🌺 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شما بزرگوار ببخشید میشه تو گروه سوال من هم مطرح کنید تا راهنمایی شم. خواستم ببینم برای لک سر زانو چی استفاده کنم هر کرم که لازم بوده زدم ولی نتیجه نگرفتم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من بار دوم هست این سوال رو میزارم خواهش میکنم اگه تجربه ای دارین دریغ نکنید من دختری دارم ۹ ساله که الان ۳ سال هست روی بینی وصورت کک ومک زده از بدو تولد نداشت دکتر بردم گفت تا ۱۸ سال نمیشه کاری کرد الان. اون موقع شاید با لیزر بشه درمان کرد طب سنتی بردم هیچ تغیری نکرد وهر روز بدتر میشه حالا نمدونم چکار کنم هرچی دکترها گفتن انجام میدم ولی هرروز بیشتر میشه وداره کل صورتشو میگیره خیلی ناراحتم میخواستم بدونم کسی بچش این طوری بوده واینکه دکتر خیلی خوب در طب سنتی تو تبریز معرفی کنید ممنون ازهمگی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان یه سوال داشتم در مورد اهدا پلاسما اگه کسی اطلاعات دقیق داره در مورد اهدا پلاسما ،بفرمایید اینکه برا بدن ضرر داره یا نه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبین عزیزان دوستان خیاط میشه یه کمکی کنید و بگید سر دوز چه مارکی بهتره برای خیاطی و اینکه سردوز پروانه یا آکمه چطوره لطفا دقیق توضیح بدین که چه مارکی چه رنگی چند نخه همشون رو بگید ممنون میشم از لطفتون❤️❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت خواهرای گروه وحبیبه خانم خانمی که گفتن باتیغ اصلاح صورت جوش نمیزنه خواستم بپرسم آیا وقتی با تیغ اصلاح صورتمونو اصلاح کنیم موهای صورت زخیم یا صورت پر مو نمی شود🤔 شما امتحان کردین؟ چون من صورتم مو داره ونمیتونم همیشه برم ارایشگاه میخام از تیغ استفاده کنم میترسم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشی برای این زیگیلا که به اطراف گردن میزنه راهنمایی کنید ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و عرض ادب خدمت ادمین و تک تک دوستای گلم😘 ما وضعیت مالی خوبی نداریم ولی دهکمون شش زدن نمیدونم کجا برم برا اعتراض قبلا تو گروه زده بودید111تماس بگیرید ولی جوابگو که نیستن و.... میخام از دوستان گلم که منو راهنمایی کنید وآیا کسی بوده که اعتراص کرده و دهکشون درست شده؟ درضمن من برا استان فارس آباده هستم. دوستتون دارم 🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر خواهر امکانش هست مشکل منو هم بزارید جلوی موهام خیلی ریخته باعث شده اعتماد به نفس مو از دست بدم کسی مشکل من و داشته خوشحال میشم کمکم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به خواهرای عزیزکهباصبروحوصله به دردودل هم دیگه گوش میدن وراهکاروتجربه های خودشون وبه اشتراک میزارن من 58سالمه دوازده ساله دیابت دارم وقرص مصرف میکنم نزدیک یکساله پاهام گزگزمیکنه هردارویی استفاده کردم فایده نداشته شبها ارامشم وگرفته نمیتونم بخوابم کسی تجربه داره راهنماییم کنه اجرتون با فاطمه زهراسلام الله علیها 👇💜 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام خانمی که به شوهرت و بچه هات حسی نداری من تجربه خودمو میگم البته من فقط به شوهرم حسی ندارم وعاشق بچه هام هستم اوایل همش دعوا خودخوری وحسرت وآه دیدم فقط دارم خودمو زجرمیدم شوهرهم هروقت نیاز داره میاد بعددیگه به جهنم من چه حسی دارم پس اومدم گفتم فکرمیکنم پدرومادر راضی شدن ومنو ندادن به این آقا ومن هرچی صبرکردم هیچکی نیومده که دوستش داشته باشم الان تنها بودم پس خداروشکرکه حداقل خونواده ای دارم هرچند شوهرمو دوست ندارم به چشم همخونه به شوهرم نگاه کردم گفتم اگه همخونم بود ومثلا قراربودیک سال با هم باشیم چکارمیکردیم سعی میکردیم حقوق همو رعایت کنیم وساعاتی که باهمیم خوش باشیم بعداز مدتی از حس نفرتم کم شد تفریح میرفتم برای خودم زندگی میکردم واصلا رفتاراونو نمیدیدم درواقع من توعالم خودم بودم اینجوری هم اعصابم به هم نمیریخت هم افسرده نمیشدم هیچکس نمیتونه به شماراهکاربده چون قانون دل حرف دودوتا چهارتا نیست که بشه باراهکاری دل به کسی بدی وبه زور حسی پیداکنی وعاشق بشی کار دل حساب وکتاب نداره بایدقبل از بچه دارشدن جدامیشدی الان باوجودبچه اگه شوهرت مشکلی نداره اخلاقی یاخرجی دادن بهتره بچه هاتو بدبخت نکنی وطلاق الان دیگه چاره ساز نیست دوتا بچه داری اگه شوهرت بدبود بایدجدامیشدی تابچه هات الگو نگیرن الان تومقصری نه شوهرت پس برای خودت زندگی کن با حس احترام ورعایت حقوق بچه ها وشوهرت وخوش بگذرونید شاید محبت شوهرت هم به دلت افتاد من که نشد وعمروجوونیم سوخت اماحداقل الان روانی نشدم وافسرده نیستم شوخی نیست سی سال زندگی بی عشق اما خوش بودم برات دعامیکنم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام مینویسم برای خانمی ک ۵ فرزند داره و شوهرش حساس شده میگه میخوام خودکشی کنم گلم از همه چی مهمتر زندگیت هست اول خودت بچه هات همسرت والا بنظر من همسرت حق داره ، تو این اوضاع گرونی چرا ینفر باید ۵ روز بره خونه کسی بمونه ، خجالت رو بزار کنار و یجوری حالی خواهرت کن خیلی کمتر بیاد. بهش بگو پول نداریم وضعمون بده شوهرم عصبیه داغونیم و ... بشین بنال خواهرت خودش باید میفهمید وقتی نمیفهمه باید حالیش کنی حتی اگه ناراحت بشه مهم نیست ببین عزیزم مامان من بسیار سست عنصره در مقابل خانواده اش وقتی پدربزرگ مادریم زنده بود دایی هام نمیرفتن بش سر بزنن با اینکه اوضاعشون همه جوره بهتر از ما بود ، همش زنگ میزدن شما برید پیش پدربزرگ مریضه تنهاس با اینکه مادربزرگمم زنده بود هر دو هم سالم ، مامجبور بودیم هفته ب هفته اونجا باشیم تو بی امکاناتی بدون کولر تو تابستون (با اینکه وضع مالیشون بد نبود) و ... من خیلی اذیت میشدم این روند ادامه داشت تا چن سال بعد پدربزرگم مریض شد بازم پسراش خیلی کم میومدن مامانم مجبور شد بره اونجا کلا بمونه مدرسه درست هم نداشت اون روستا، منم مجبور شدم سال کنکور برم خونه داداشم و هر چی میخوندم نمیفهمیدم چون بچه کوچیک داشتن و ... تا اینکه پدربزرگ مرد و ما راحت شدیم حالا مادر بزرگ هم هر هفته خونه یکی از بچه هاش هست الانم پشت کنکوریم بازم دارم زجر میکشم از اطرافیان و سست عنصری مادرم ک هیچ وقت قدرت نه گفتن نداشت ب دیگران . یتیمم پدری هم ندارم ازم دفاع کنه خیلی وقتا میخواستم خودمو بکشم اما نمردم. یک ماه مونده ب کنکور لطفا برام دعا کنید قبول شم تنها دلخوشم به همین🌷💔 میبینی عزیزم قدرت نه گفتن داشته باش به اون مرد بیچاره فکر کن ک میخواد خودکشی کنه بخاطر بی ملاحضگی دیگران به بچه های مظلومت ک قراره چی بشن خواهرت بفکرت نیس خودتم ب فکر خودت نیستی؟ اینا فقط گوشه ای از بدبختیام بود امیدوارم واسه بچه هات تکرار نشع:) ترانه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 اخوي سيد جليل ، مرحوم آقا سيد علي تبريزي داماد فرمود: اوقاتي كه در پركنه هندوستان بودم ، روزي در منزل نشسته بودم . ناگاه زن مجلله اي ،وارد حجره مـن شد و بدون مقدمه چادر خود را كنار زد و صورتش را به من نشان داد. ديدم زني است جوان و در نهايت حسن و جمال كه شديدا لاغر است . آن زن گفت : علت لاغري من اين است كه گرفتار يكي از اجنه شده ام . او مرا به اين حالت رسانده است . من براي رهايي خودم چاره اي نديدم ، جز آن كه به شما متوسل شوم ، به خاطر اين كه سيد و از دودمان پيغمبريد. بـعـد از صحبتهاي اين زن به او دستور دادم هر وقت آن جن نزد تو ظاهر شدآية الكرسي را قرائت كن ، او از تو فرار خواهد كرد. گفت : آية الكرسي را بلد نيستم . مدتي زحمت كشيدم تا بالاخره آية الكرسي را به او تعليم دادم . بعد از چند روز آمد و اظهار تشكر كرد كه به بركت اين آيه مباركه ، هر وقت او نمايان مي شود و آن را مي خوانم ، از شرش خلاص مي شوم . مـدتـي از ايـن جـريان گذشت . روزي ديدم چيز سياهي مانند قورباغه به سقف اتاق مسكوني من چـسـبـيـده و كم كم رو به پايين مي آيد و همين طور بزرگ مي شود، تا آن كه به سطح اتاق رسيد. ناگاه ديدم هيكلي عجيب و هيولايي غريب است كه من ازديدنش به وحشت افتادم . با صدايي رسا و با تندي و خشونت به من گفت : تو به خاطرتعليم آية الكرسي به محبوبه ام او را از من جدا كردي و بالاخره تو را خواهم كشت . مـن شـروع به خواندن آية الكرسي نمودم . ناگاه آن هيكل عجيب ، كم كم كوچك شد، تابه صورت اول برگشت و ناپديد شد. چـنـدين مرتبه به همين كيفيت به سروقت من آمده و قصد كشتنم را نمود، اما من باخواندن آية الكرسي از شر او نجات يافتم . تا آن كه روزي براي تفريح از شهر خارج شدم . در آن نزديكي جنگلي بـود وقتي نزديك جنگل رسيدم ، ناگاه اژدهاي عظيم الجثه اي از بين درختان بيرون آمد و فرياد زد: مـن هـمان جن هستم و الان تو را هلاك مي كنم . ببينم كيست آن كه تو را از چنگ من رهايي بخشد؟ تـا ايـن كـلام را از او شـنـيـدم فـورا ملهم شده و متوسل به ، فريادرس بيچارگان و نجات دهنده درمـانـدگـان ، حـضرت صاحب العصر و الزمان ارواحنافداه گرديدم و به آن جن گفتم :حضرت حجت (ع ) مرا نجات خواهد داد. تـا ايـن جمله از دهانم خارج شد، جوان سيدي را كه عمامه اي سبز بر سر و تبري دردست داشت ، مقابل خود ديدم . آن آقا تبر خود را به من داد و فرمود: اين اژدها رابكش . عـرض كـردم : مـولاي مـن ، از تـرس و وحشت در اعضاي خود رمقي نمي بينم ، چه رسدبه آن كه بتوانم تبر را به كار گيرم . در اين جا خود ايشان نزديك رفته و به ضرب تبر سر آن اژدها را درهم كوبيد و به درك فرستاد. بعد هم فرمود: برو كه از شر او خلاص شدي . سؤال كردم : شما كه مي باشيد؟ فرمودند: تو چه كسي را به كمك خواستي و به كه متوسل شدي ؟ عرض كردم : به امام عصر (ع ) متوسل شدم . فرمودند: منم حجت وقت و امام زمان . بعد هم از نظرم غايب شدند. من هم خداوند متعال را به خاطر اين نعمت بزرگ ، بسيار شكر نمودم كمال الدين ج 2، ص 204، س 25. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
❤️❤️❤️ هیچ وقت به گوشی عباس دست نمیزدم ولی اون روز بلافاصله بعد از رفتنش موبایلش رو برداشتم و رفتم توی پیامهاش .. اسم نرگس رو مامان پسرم سیو کرده بود .. دستهام میلرزید .. پیامهای اخیرشون رو خوندم .. نرگس تو همه ی پیامهاش عباس رو عباس جونم خطاب کرده بود . دلم میخواست الان نزدیکم بود و تکه تکه اش میکردم .. آخرین گفتگوشون همین یک ساعت پیش بوده که نرگس گفته بود نگرانم بچه به دنیا بیاد و یک دونه لباس نداره تنش کنیم .. عباس جواب داده بود نگران نباش نرگس گلی فردا میریم هر چی لازمه میخریم .. دیگه چیزی نمیدیدم .. عباس .. عباس من .. به کسی غیر از من هم گفته بود گلی ... مگه من فقط گل عباس نبودم .. دیگه حتی یک ثانیه نمیتونستم و نمیخواستم عباس رو ببینم .. سریع ساک کوچکی برداشتم و وسایل شخصیم رو جمع کردم .. در تمام این مدت اشکهام بی اختیار میریخت و باعث کند شدن کارم شده بود .. وسط سالن مانتو میپوشیدم که عباس برگشت .. با تعجب نگاهم کرد و پرسید مریم .. چی شده .. چرا گریه میکنی .. قدمی به سمتم برداشت که بلند داد زدم سمت من نیا .. عباس هم با صدای بلند پرسید چی شده؟ کی بهت حرفی زده؟ با دست اشاره ای به موبایلش کردم و گفتم اون ... حرفهای خصوصیت با نرگسسس گلییی جونت رو بهم گفت .. 👇👇👇 ادامه 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان عباس و مریمه ها😍🙈👆🏻 ترکونده کل رو💪🏻 کاملش سنجاق شده😍🔞
ماجرای شفاعت حضرت زهرا از جوان فاسد اون وقتا يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم،که شده بود خونه گناه و معصيت.. شب عاشورا ...ماشينو برداشتم برم يه گشتي بزنم.توی راه یه دخترخانم چادري داشت ميرفت حسينيه.اومدم جلو و سوار ماشينش کردم،به بهونه ی ميرسونمت و این حرفا...ولی بردمش توي اون خونه ي مجردي....اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن.گفتم برو بابا ،من به امام حسين شما کار ندارم .....توي گريه یهو گفت که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم...گفتم من فاطمه ی زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم:...بعد هم پاشدم که چادرشو از سرش بکشم ولی یهو دیدم دختره ...👇😭 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf 😔👆
🔴دعای وفاداری ، دعایی برای زن دوم نگرفتن همسر 🔴 فردی که نمیخواهد شوهرش همسر دوم اختیار کند و میخواهد که زندگی اش از دوام و استحکام بهتری برخوردار باشد، و مهر و محبت شوهرش هم نسبت به او بیشتر شود. اگر دعای شریفه ی زیر را با گلاب و زعفران در سه برگه نوشته، اولی را به همسر بنوشاند. برگه دوم را داخل بالش او بگذارد و برگه سوم را با خود همراه داشته باشد ،ان شاء الله به خواست خود خواهد رسید...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf انقدر قویه این دعا که یک روزه اثرشو میبینید😳👆
💕 دعـاۍ بخــت گشایۍ و ازدواج سریـع 💕 ❤️❣ برای ازدواج سریع دختر خانمها، به اذن خداوند تبارک و تعالی دعای ذیل را بر روی کاغذ بدون خط ترجیحا با گلاب و زعفران بنویسد و در جیب خود به همراه داشته باشد. ان شاء الله پس از چهل روز در صورتی که مانعی مثل سحر یا بستگی وجود نداشته باشد ازدواج خواهد نمود. متن دعا👇👇👇❤️ https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 خیلیا ازش حاجت گرفتن👆💯⭕️
⭕️اهل شدن فرزند سرکش⭕️ از حضرت امام صادق (ع) نقل است که اگر فرزندتان سرکش شده اخلاق و رفتارش تغییر کرده و به حرف شما گوش نمیدهد با اعتقاد تام و باور کامل ، این سوره مبارکه را(107) مرتبه با نیت خالص و توجه به خدا بخواند فرزندان وی مطیع و فرمان بردار آنها میشوند👇👇💯 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 کمتر از۲۴ساعت اثرشو میبینید😳👆خیلیا باهاش حاجت گرفتن🤲
🔻😳قاتل ناباروری پیدا شد 😳🔻 زوج هایی که مشکل ناباروری دارند و از هر راهی استفاده کردند و به نتیجه نرسیدن😔 وارد کانال زیر بشن که به امید خدا درمان بشن🙏🏻🌼 زوجی که بعداز ۱۵سال 😱زندگی مشترک صاحب فرزند شدن😍 https://formafzar.com/form/pabiv به آرزوی چندسالشون رسیدن🤲 🤩 اونم فقط مراجعه به این کانال که مثل معجزه بود براشون ✅اگر توام مشکل ناباروری داری حتما عضو این 👇🏼کانال شوو معجزه می‌کنه █▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀█ https://eitaa.com/joinchat/3798598063C7fa3bbbb76 █▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄█
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 کمک به درمان کودک مبتلا به نارسایی مغزی به نیت شادی ارواح مطهر شهدای خدمت دختر بچه چهار ساله ساکن مناطق محروم مرزی، از بدو تولد نارسایی مغزی داره و باید مورد کاردرمانی قرار بگیره و مرتب پوشک باشه؛متاسفانه روند درمانش به علت هزینه های سنگین متوقف شده! برای تامین هزینه درمانی و تهیه پوشک این کودک معصوم،به نیابت از شهدای خدمت ، با هر مبلغی که دارید سهیم باشید؛ شماره کارت‌ به‌ نام مجموعه جهادی و شبا خادم گروه 👇(هر بسته پوشک ۳۰۰ هزار) ●
۵۸۹۲۱۰۷۰۴۶۶۶۸۸۵۴
۵۰۴۱۷۲۱۱۱۱۹۲۷۱۱۸
۵۰۴۱۷۲۱۱۱۲۰۹۱۹۸۹
IR870700001000113923804003
🌐 به بپيونديد 👇 ┏━━━━━━━━━━━━━━━🇮🇷┓ https://eitaa.com/joinchat/1141702867C96cbd042ef ┗🕊━━━━━━━━━━━━━━━┛ مبالغ اضافه صرف سایر امور خیر می شود.
📢 هر روز بخوانیم 🔹️امروز؛ صفحه هجده قرآن کریم سوره مبارکه البقرة ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند.
Quran-page-018.mp3
3.48M
📢 هر روز بخوانیم 🔹️صفحه هجده قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 بخت گشایی ❤️ روزی دو مرتبه سوره «یس» و یا ۴۰ مرتبه « حمد» بخواند و به حضرت زینب ( سلام الله علیها) هدیه دهد و هر روز بگوید به حق علی و فاطمه بر شما همسری خوب برایم بفرست. منابع: کتاب لئالی المخزونه فیض کاشانی برای بخت گشایی دختران نقل شده از عارف عالی قدر آیت الله شوشتری: دعای «یستشیر» را ۴۰ روز با توجه و تدبُّر در معنی آن بخوانند. بهتر است بعد از نماز صبح باشد. منابع: سخنان آیت الله شوشتری برای گشایش بخت بسته، آیات زیر را بر کاغذ بنویسد و بر گردن آویزان کند: سوره فتح آیات ۱ و ۲ تمام سوره نصر منابع: کتاب طب الائمه آیه ای بسیار مجرب جهت بخت گشایی دختران: آیه ۴۱ فاطر از « اِنَّ اللهَ تا حَلِیمًا غَفُورًا» به مدت ۴۰ روز، روزی ۴۰ مرتبه خوانده شود. منابع:کتاب خواص السور
📅 🗓 ۶ خرداد | جوزا ۱۴۰۳ 🗓 ۱۷ ذی القعده ۱۴۴۵ 🗓 26 می 2024 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 📆 روزشمار: ▪️13 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️20 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️22 روز تا روز عرفه ▪️23 روز تا عید سعید قربان ▪️28 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است‌‌‌‌‌‌. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای و روز مناسبی است. ✅ برای روز مناسبی است‌. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ⛔️ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰 زمان :از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. 🔸امروز روز مبارکی است. 🔸امروز برای شروع کارهای مهم و سرنوشت ساز، روز مناسبی است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبودی خود را به دست می‌آورد. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت،با رعایت جوانب احتیاط،خوب است. 🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن موجب سود است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود خوش روزی خواهد شد. 🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « رگهای دل » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹 تعبیر خواب در این شب با تاخیر همراه است. 🔹مسیر رجال الغیب امروز میان غـرب و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید. چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیک یا رِجالُ الغیب. السلام علیک ایتها الارواح المُقَدّسه. اَغیثونی بِغَوثه و اُنظروا اِلَیَّ بِنَظره یا رُقبا یا نُقبا یا نُجبا یا ابدال یا اوتاد یا غوث یا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ✅ ✅ با وضو روز اول دو رکعت نماز حاجت به جا آورد بعد از نماز صبح باشد : بعد 40 روز رو به قبله روزے 100 صلوات و 50 بار این آیه را بخوانند و در این بین با کسی سخن نگوید در فتح امور موثر است : بخشی از آیه 114 سوره مائده :اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ✿ختو م و اذکار ج 1 ص 136 ☜ ☜ اذان صبح 3:10 اذان ظهر 12:02 ☜ اذان مغرب 19:32 طلوع آفتاب 4:52 ☜ غروب آفتاب19:11 نیمه شب0:11
🌱 من ازدواج کرده بودم و تو یه خونه با خانواده شوهرم زندگی میکردیم و بماند که چقد بلا سرم اوردن 😞😞😞 عروسی خواهرم بود بدون هزار تومن کادو منو سر افکنده فرستادن عروسی خواهرم چند هفته بعد عروسی خواهرم دایی مادر شوهرم از مکه اومد و پدر شوهر گفت دوتا پتو گلبافت هدیه ببریم برای دیدن دایی منم به شوهرم گفتم چرا برای عروسی خواهرم یه کادو ندادن حالا برای خودتون دوتا دوتا کادو میبرید رو به قبله نشستم و گفتم خدایا منو سر افکنده عروسی خواهرم فرستادن خودت تقاص منو ازشون بگیر همون شب که رفتن دیدن خان دایی خدا شاهده ساعت ۵ صبح زنگ زدن پدر شوهرم که دزد تمام وسایل کاریتون اب و جارو کرده برده چون پدر شوهر اسکلت بتنی میزدن بتن لر جک قالب سنگ فرز چقد اساس سال ۱۳۸۴ نزدیک سی میلیون خسارت دیدن .... سر دخترم بار دار بودم وقتی پدر شوهرم فهمید دختره هر روز روزی صد بار میگفت دخترو باید زنده بگور کرد منم جرات نداشتم حرف بزنم تو همون سال خواهر شوهرمم باردار شد پسر ولی من اصلا نفرین نکردم ولی پسرش شش ماهه سقط شد بعد اونم خدا بهش ۵ تا دختر دیگه داد ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام هم گروهی های عزیز می خواستم در مورد چالش آه مظلوم براتون بگم من در این باره چندین اتفاق برایم افتاده است که اطرافیان دلمو شکستن و من آه کشیدم و واگذار رشون کردم به خدا منو و شوهرم خداروشکر خیلی خوشبخت هستیم و تا حالا هر چی از خدا خواستم بهم داده و همیشه ممنون خدا و بعدش شوهرم بودم ولی امان از حسودان که اطرافمون هستن که هیچ وقت نمی تونن خوبی کسی رو ببینن یکی از مواردی که من آه کشیدم این بود که من به مدت چند سال یک بیماری داشتم که باید هر هفته چند روز می رفتم دکتر و بقیه روزهام بی حال و با درد فراوان تو خونه بقدری درد داشتم که نگم براتون ولی با خواست خدا و تحمل خودم الحمدالله خوب شدم یک روز که از اون روزهای پرمشقت پر دردم بود در خانه رو زدند بچه ها در را باز کردن من هم تو حالت خیلی بدی بی حال و درد فراوان توی خونه دراز کشیده بودم که برادرشوهر در خانه رو باز کرد خونه ما ویلایی و حیاط بزرگی داریم که تهه حیاطمون یک انباری داریم اینم بگم که شوهر من هم معلم هستش و هم کارای کشاورزی دارن و وسایل کشاورزی شونو میزارن انبار منم که بچه ها گفتن عموی هستش فکر کردم که می خواد بره از انبار یک چیزی برداره و چون حالم خیلی بد بود دیگه نرفتم بیرون اونم وسایلی که امی خواست رو از انبار بر میداره می بینی که هیچ کس نیومده ببینه چکار داره خود سرشو میندازه پاین میاد در خونه رو باز می کنه منم توی حال دراز کشیده بودم اونم وقتی منو می بینه بدونی که حالمو بپرسه بلند میگه باز که تو مریضی هم هر چقدر برادر پا پول در میاره خرج مریضی تو می کنه در رو میبنده و ميره خدا شاهد وقتی این حرف زد انگار جونم از کف پام بیرون آمد چنان زدم زیر گریه که نگو به خدا گفتم که ببین چی میگن یا خوبم کن یا ببرم اون دنیا خیلی دلم شکست چون دکترای گفته بودن که این یک سال زنده نمیمونه خالصه خیلی گریه کردم و به خدا گفتم واگذارش کردم به خودت خدا الان چند سال از اون موقع می گذره من سلامتی خودم رو بدست آوردم البته به لطف خدا ولی برادر شوهرم همون سال بیماری منو گرفت و الان چند سال هست که کارش دوا و دکتره وضع مالیش از ما خیلی بهتر بود همون سال کلی پسته فروخت ولی همش خرج دوا و دکتر شد الان هم همین طور من به شوهرم ماجرا اون شب گفتم و گریه کردم و گفتمش برادرت رو واگذار کردم به خدا اون بنده خدا هم خیلی ناراحت شد الان میگه تو از برادرم راضی شو شاید خدا هم ازش بگذره ولی بخدا من نفرینش نکردم ولی بعضی وقتا که با خدا خلوت می کنم میگم خدایا من بخشیدم تو هم ببخشد بعضی وقتام عذاب وجدانم میگیره میگم نکنه اون موقع نفرینش کردم که خدا این مریضی رو بجونش بنداز تا بفهمه من چی می کشیدم خوب یادم نیست ولی تا جایی که می یاد نفرینش نکردم ولی خوب اینو یادم که گفتم واگذار ش کردم به خودت