eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
168.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❌️تمام جواب‌های بی‌ربط پزشکیان در مناظره دوم که مردم را شوکه کرد! اگه واقعا انتخابتون این اقاست که .... ‏جلیلی نه از پای مصنوعیش رای جمع کرد نه از حافظ قرآن بودنش رای جمع کرد نه از کرد بودن پدرش رای جمع کرد نه از ترک بودن مادرش رای جمع کرد نه از پزشک بودن زنش رای جمع کرد نه از آقازاده نبودن پسرش رای جمع کرد فقط از برنامه هاش گفت ولی پزشکیان برای رای گرفتن؛ از کرد بودنش گفت از ترک بودنش گفت از نهج البلاغه حفظ بودنش گفت از فوت زنش گفت از ازدواج نکردنش گفت از دخترش گفت توهین و بی ادبی و دروغ و گردن نگیریش هم به کنار ... یک خط برنامه هم‌ نگفت و فقط غر زد!
۱۴ تیر ۱۴۰۳
کجای دنیا تعریف کنیم و به ما نخندن؟ اینکه در کشور ما، برادر رییس جمهور،( اقای روحانی) برادر معاون اول رئیس جمهور، پسر وزیر، داماد وزیر، دختر وزیر، خود وزیر، و خیلیهای دیگه در یک دولت به فساد متهم و محکوم شدن اما در انتخابات بعدی ۱۰ میلیون از مردم همون کشور دوباره به همین افراد رای دادن!! به کی بگیم به ما نخنده...؟! ولله قسم به هر فردی رای بدیم در خیر و شر تصمیمات اون فرد تا قیامت شریک هستیم. به این زودی فراموش کردیم چه فسادهای بزرگی در دولت روحانی انجام شد. الانم هم همون افراد در ستاد پزشکیان نشستن. پيامبر (ص): اِخْتَبِرُوا النّاسَ بِاَخْدانِهِمْ، فَاِنَّ الرَّجُلَ يُخادِنُ مَنْ يُعْجِبُهُ مردم را از دوستانشان بشناسيد؛ زيرا انسان با كسى رفاقت مى كند كه او را مى پسندد چی باعث شده حرف حق رو نشنویم و به این شکل چشم روی حقیقت ببندیم؟ برید ببینید چه افرادی در ستادهاشون نشستن با رای دادن به این جماعت داریم این پیغام رو به مسئولین بعدی میدیم که هر چقدر خواستید فساد کنید و نگران نباشید چون مردم در کمتر از ۳ سال کارهای شما رو کاملا فراموش خواهند کرد. بیشتر فکر کنیم و در تصمیماتمون خدا و رسولش رو درنظر بگیریم😔 والله مدیون خون شهداییم با انتخاب غلط و عواقب داره برامون❌ بعد میگیم چرا این همه مشکل داریم تو زندگیامون چرا فرزندمون نااهل میشه چرا گره میخوره زندگیمون چرا وچرا...چون این رای غلط دادن هم حق الناسه وقتی به ادمی که کار نابلده رای میدی و مردمو بدبخت میکنی نفرین بقیه به اون رییس جمهور به زندگی شما هم برمیگرده❌👆👆👆 ⭕️بیانیه ۱۰ هزار نفر از خانواده شهدا در حمایت از سعید جلیلی 🔸۱۰ هزار نفر از خانواده شهدا در حمایت از سعید جلیلی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری بیانیه صادر کردند. متن بیانیه خانواده شهدا به شرح زیر است: 🔹با سلام ودرود بر محمد وال محمد و امام روح الله و همه شهیدان وآلاله‌های سرخ حقیقت وشهادت مدافعان نهضت امام روح الله، مدافعان امنیت وحرم ال الله و سلامت، شهیدان عالیمقام آرمیده در خاک وطن و جوانانی که با گام‌های استوار در دشت‌های تفتان خوزستان تا کوه‌های سخت، سرد و سربه فلک کشیده کردستان برای دفاع از میهن و ارزش‌های مانای ایمانی و اسلامی حماسه تاریخی و جاودان آفریدند. 🔹بی گمان راه شهیدان در طول تاریخ تداوم دارد و همانطور که اسلام عزیز محمدی الحدوث و حسینی البقا است، انقلاب اسلامی ما نیز خمینی الحدوث و خامنه‌ای البقا است و پیام شهیدان در هرعصر وهرنسل برای همه انسان‌های حق جو روشن است و خداوند بزرگ را شاکریم که در عصر حاضر فرزندان عاشورایی امام راحل با تقدیم ده‌ها هزارسروقامت عرشی با تقدیم جان خویش از شرف و کیان انقلاب نام و یادشان را در دفتر تاریخ این سرزمین جاودانه ساختند. 🔹ملت عزیز ایران اینک ایران اسلامی در پیچ تاریخی خویش قرار دارد و به فرموده رهبر حکیم انقلاب تا قله راهی نیست و در محضر شما عزیزان عرض می‌کنیم که در انتخابات پیش رو که تجلی جمهوریت نظام است شاهد نبرد گفتمانی و نبرد دو جریان کارآمدی و ناکارآمدی، توانستن و نتوانستن، عزت و ذلت، استقلال و وادادگی، ساده زیستی و اشرافیگری، روحیه جهادی و روحیه عافیت طلبی، تداوم دولت شهید رئیسی یا شکلگیری دولت سوم روحانی هستیم و متاسفانه جریان سیاسی غربگرا با پروپاگاندای رسانه‌ای به دنبال غبارآلود کردن فضای سیاسی و تغییر دردستگاه محاسباتی مردم جهت دست یازیدن به اهداف قدرت طلبانه و سودجویانه خویش است. 🔹ملت ایران فراموش نمی‌کنند بزرگترین رانت تاریخ انقلاب در ۸ سال دولت روحانی و با توزیع ناعادلانه بیش از ۷۲۰ هزار میلیارد تومان رانت ناشی از توزیع ارز ۴۲۰۰ به جیب عده‌ای واردکننده و دلال و تاجر خاص رفت و کالا‌های اساسی مردم نادیده گرفته شد. 🔹ملت عزیز ایران ما در این برهه بسیار حساس از تاریخ ایران حمایت خویش را از یکی ازجاماندگان قافله شهیدان جناب آقای دکتر جلیلی اعلام می‌داریم و برنامه ها، جهت گیری‌ها و آرمان‌های ایشان را در جهت نیل به آسایش، عزت، اعتلا و ارتقای ایران و ایرانی می‌دانیم حمایت ما از ایشان نه با هدف کنش گری سیاسی و اعلام حمایت‌های مرسوم و متعارف جناحی و سیاسی که باورمندانه در این فرصت خطیر تکلیف تاریخی خویش می‌دانیم. با آرزوی سربلندی برای ملت باشکوه و متمدن ایران 🔻اسامی برخی امضا کنندگان بیانیه به شرح زیر است: - خانواده شهید هسته‌ای احمدی روشن - حجت الاسلام دکتر اندرزگو فرزند شهید انقلاب سید علی اندرزگو - مهدی همت فرزند سرلشگر شهید همت - صبورا قربان شیرودی و آسیه قربان شیرودی خواهران شهید شیرودی - مهدی برونسی فرزند سرلشگر شهید عبدالحسین برونسی - صفیه مدرس همسر سرلشگر شهید مهدی باکری - محدثه نجفی رستگار فرزند شهید سرلشگر حاج کاظم نجفی رستگار فرمانده لشگر ده سیدالشهدا - همسر شهید طهرانی مقدم - خانواده شهید هسته‌ای احمدی روشن - خانواده سرداران شهید سلگ
۱۴ تیر ۱۴۰۳
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه پنجاه و هفت قرآن کریم سوره مبارکه آل عمران ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
Quran-page-057.mp3
3.03M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه پنجاه و هفت قرآن کریم، سوره مبارکه آل عمران با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
۱۴ تیر ۱۴۰۳
🌱 نماز کسب درجه ی شفاعت! 🌸🍃 1) دو رکعت در شب جمعه است. 2) در هر رکعت بعد از حمد «70 مرتبه سوره ی مبارکه ی توحید »قرائت می شود. 3) بعد از نماز نیز 70 مرتبه {اَستَغفِرُاللهَ} گفته شود. 4) بعد از نماز در حق هر کسی دعا شود شفاعتش قبول شود ان شاءالله... منابع:هزارویک ختم نماز زیادی ثروت 🌸🍃 جناب سید عباس کاشانی و مرحوم نایینی می فرمایند : در بعضی از تفاسیر آمده برای ثروتمند شدن به گونه ای که از حساب آن عاجز باشید ! در سه شب جمعه پشت سر هم ،دورکعت نماز بخوانید در هر رکعت «ده مرتبه سوره حمد» و «یازده مرتبه سوره توحید »بعد از نماز« صد صلوات »نیز بفرستید. منابع: مکارم الاخلاق نماز رفع عذاب قبر 🌸🍃 1) در شب جمعه انجام می گیرد و دو رکعت است. 2) در هر رکعت آن بعد از حمد «15 مرتبه سوره ی زلزال» خوانده می شود. مداومت این نماز نیز بسیار بهتر خواهد بود. منابع: وسائل الشیعه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
۱۴ تیر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 به حبیبه خانم وسلام به هم گروه عزیز دخترم ۲۴ سالشه یه پسر داره نزدیک دوماه خونریزی
پاسخ اعضا 🌸 ‌ سلام عزیزان خانوم عزیزی که پسرتون رفته شرکت‌های هرمی هر چه زودتر با هر طرفندی شده بیارش بیرون ما هم به همین مشکل خوردیم چند سال پیش برادر زن داداشم رفت آنقدر زنگ زد به داداشم اونم رفت که برادر زنش متقاعد کنه بیارش دیگه خودشم نیومد یک بار برن گیر میوفتن بعد شوهر من رفت آنقدر که داداشم گفت خوبه اونم نیومد خدا میدونه چه قدر زجرر کشیدم به بچه کوچک تو رو خدا دیگه حواستون جمع کن کسیو نبره چون حتمن باید نیرو ببره تا مهرش بره بالاتر بعدم هیچ خبری نیسته ما همشون باضرر بعد چند وقت اومدن خیلی دعا کن تا منصرف بشن یک جوری روی مخشان کار میکنن که حیرون میمونی خیلی کم در حد احوالپرسی زنگ میزنن اجازه نمیدن بهشون اطلاعات بدن کجا هستن کارشون چیه 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 خانوم‌های عزیز پسر همسایمون با دختری واقعن بی‌حجاب دوست شده که اصلن نمیدونن حجاب چی هست همسایه ما هم خانومی مداح هست ومذهبی پسرش سنش داره میره بالا میگه حتمن این دختر هر چی خانواده میگن به ما نمیخوره قبول نمیکنه خیلی مادرش حرص میخوره دعایی که منصرف بشه. چی هست ممنونم 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 لطفااااااا این در جواب اون خانم بزارید که گفته پسرم یه جا که گفتن باید ۲۵۰ میلیون بفرستی برا شرکت ها حرمی. عزیزم به هیچ عنوان پول پول نفرست برو پیش پلیس داستان براش تعریف کن اون شماره که پسرت زنگ میزنه به پلیس بده ولی اگه پسرت زنگ زد اصلا بهش نگو قضیه فهمیدی. چون پسرت تقصیری نداره وگیر اون آدم ها کلاه بردار افتاده فقط تو تا میتونی لفتش بده الکی بگو باشه داریم برات پول جور می کنیم پلیس خودش میدونه چکار کنه کمکت می کنه‌..ما یه فامیل داشتیم دقیقا چند سال پیش عین پسر شما رفت تهران گفت یه شرکت باید پول بدی استخدام بشم کلی براش پول فرستادن هزینه کردن از جاش خبر نداشتن اونا خودشون فقط شماره شما میگیرن میگن به پسرت چی بگه چی نگه حق آدرس دادن شماره دادن عکس دادن ندارن الکی بهانه میارن. فامیل ما خیلی نگران شدن جز یه زنگ از بچشون هیچ خبری نداشتن بعد این که پول گرفتن ولش کرده بودن. من زیاد خبر از جزئیاتش ندارم ولی این بدون کلاه بردارن با پلیس صحبت کن تا کمکت کنن 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 لطفا لطفا خیلی زود پیام منو بزارید تو کانالتون تشکر سلام دوستان خدمت مادر ی که پسر تو شرکت هرمی هست زیاد نمی تونه ازش خبر بگیر یکی از اشنا ما رو به همین فریب از طریق دوستاش بردن وقتی که زنگ میزد فقط یه احوال پرسی می کرد قطع می کرد چون کنارش نشستن نمی تونه بیشتر صحبت کنه حتی زنگ زده بود به دوستاش که یکشون پسر دادش من بود ومدام از کارش می گفت که بیا پیش منو کاراینجا خوب هست ولی از اونجای که خدا می خواست پسر دادشم با ما مشورت کرد ما مانعش شدیم فقط شما تنها کاری که می کنید اصلا اصلا اگه پول ازتون خواست براش نفرستین اونا ببینن از طرف خونواده پسر ساپورت نمیشن خودشون یه مدت دیگه برش می گردونن فقط شما اگه امکانش هست به پلیس اطلاع بدین نمی خوام بترسونمتون چون اقوام ما سلامت برگشت ولی شما پلیس ودر جریان بزارید وبه هیچ وجه پول براشون نفرستین چند مورد دیگه ام بوده که پسر زرنگ بوده با ماشین اومده بوده فرار کرده از دستشون پلیس ودر جریان گذاشتن خونواده های محترم مواظب جووناتون باشین گول این شرکتارو نخورین خودتون از نزدیک برید ببینید تحقیق کنید ببخشید طولانی شد 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ❌❌❌سلام خسته نباشید حبیبه خانم عزیز .لطفا سوال من و اورژانسی بزارین چون واجبه یه بنده خدایی به پول احتیاج داره ولی بچه کوچیک داره نمیتونه بره بیرون برای کار از طرفی هم کار در منزل پولش ان چنان نیست ودیگه اینکه نمیخاد کسی بهش پول همین جوری بده در راه خدا میگه اگه کسی تو گروه هستش که میخاد برای پدر ومادر یا حتی خودش قران و نماز بخونن وهزینه کنن میتونه برای اون شخص بخونه .ببخشید دوستان که طولانی شد امیدوارم مطلبمو رسونده باشم یک دنیا ممنون دوستان ❌❌❌ 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 سلام به خانمی که احتمالا پسرش رفته توی شرکت هرمی سه نفراز اقوام ما وارد شرکت هرمی شدن همشون تمام مال اموالی که داشتن از دستشون رفت یکیشون هم کارش به طلاق کشید خطرجسمی که فکرنکنم داشته باشه ولی روی افکارش کارمیکنن به نظرم بهتره پاشید مستقیم برید سراغ پسرتون انشالله که همه چیز به خیربگذره براتون 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 اون خانمی محترمی که نیش عنکبوت به پای بچش زده بود راستش پسرمنم همین اتفاق افتاد دکتر بستریش کرد سه دوره دارو مصرف کردیم بهترشد ولی جواب نداد درآخر یه ذره تریاک توی آب حل کردیم مالیدیم به پاش خوب خوب شد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
💜🍃 سلام یه دردی دارم که ۱۲ساله مثل خوره افتاده به جونم دارم نابودمیشم توگروه بزاریدلطفاشایدیه مسلمونی راهنمایی ام کنه خداکنه یه مشاورخوب توگروه باشه کمکم کنه 😭 ۱۶ساله ام بود توروستابودیم به اجبارمادرم که عجله داشت به رسم روستادخترهازودشوهرمیدادن مادرم هرکی میومدخواستگاریم حتی اگه معتادبودن راضی بودمن فقط شوهرکنم برم😢 ۱۶سالگی ازدواج کردم مثلابایه خانواده به ظاهرمومن وقتی بچه اولم دنیااومدمتوجه شدم پدرومادرخواهربرادرعروس وداماداون خانواده شوهرم همه بساط موادتریاک به راهه😢 خیلی نگران بودم مدام به شوهرم میگفتم حواست باشه زندگیمون نابودنکن معتادمیشی هیچ فایده نداشت شوهرم معتادشد جنگ دعوا بیشترگاهی هم بازبون خوش والتماس خواهش میکردم دوری کنه ازخانواده اش ولی نمیشد تااینکه ازرولجبازی ۲۵سالگی من بهم خیانت کردبازنی که ۱۰سال ازخودش بزرگتربود متوجه شدم بعد۲سال که باهم بودن ولی زیادپاپیچش نشدم این قضیه گذشت شوهرم خودش عاقده زن عقدمیکنه روحانی هستش ۳تادختردارم ازش تا۱۱سال پیش بازغیبش زد متوجه شدم بازبایکی دیگه ۷ماه صیقه اش کرده برای دومین بارخیانت کرده بهم😢 اینباردیگه شکستم نابودشدم درخواست طلاق دادم براش مهم نبود به اصرارپسربرادرش برگشت به زندگیمون ولی من دیگه اون زن سابق نبودم افسرده ناامیدمتنفربودم ازش بادیدنش حالم بهم میخوره تمام اون خاطرات تلخ تداعی میشه😢 دختربزرگم ازدواج کرده نوه دارم بخاطردوتادختری که توخونه دارم بزرگن میترسم اقدام کنم واسه طلاق کسی ندارم حمایت مالی ام بکنه ازطرفی میترسم تواینده دخترهاتاثیربگذاره ازطرفی خودم دارم نابودمیشم ۲ساله مثل خواهربرادریم هیچ رابطه ایی نداریم بهم نزدیک میشه بهم میریزه اعصابم اونم عصبی میشه بهش میگم بروزن بگیرباهرکی میخوای برو ازطرفی حقوق ناجیزی داده اگه بره نمیدونم خرج زندگیم ازکجابیارم لطفابگید چه جوری میتونم مشکلم حل کنم لطفانگید گذشت کن که محالههههه نمیتونم اعتیادبه شبشه وهرویین داره قیافه اش پوکیده دندوناش نابود حالم ازش بهم میخوره ازطرفی پدرمادرنداره دلم براش میسوزه خدایابین زمین واسمونم چکارکنم دعاکنیدخدازندگی بهم اسون کنه ازاین بلا تکلیفی دربیام اقایون شماروبخدا به خانمتون خیانت نکنید😢😢😢😢 اگه نمیخوایدطلاق بدیدولی خیانت نکنید 😢😢 خسته شدم ازاین زندگی اگه ازخدانمیترسیدم بخاطربچه هام نبود حتمااااخودموراحت میکردم شب وروز زجرمیکشم کاش زودتراین وضع تموم بشه یاخدا یاالرحم الراحمین ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت همگی اون خانمی که گفتندزن داداشتون خسیسه بچه های داداشتون رنگ پریده یه جورایی باعث شدی دردل منم بازبشه منم یه برادردارم با۴تابچه قدنیم قدکه بزرگیش کلاس چهارم کوچکیشم دوسالشه ماعروسممون وداداشم فوق العاده آدمهای نفهمی هستندتوزندگی خیلی دلم میخواست راهنماییشون کنم کمکشون کنم ولی نذاشت وهمیشه وهمه جامیگفتن من توزندگیشون دخالت میکنم همون اول عروسی افتادن زیزکلی قرض بدهی وبدشم هرچی دادشتن نداشتن فروختن برادرمعتادشدوازنظرروحیم داغون که به لطف ومددامام زمان چندسالی ترک کرده اماکلادستشون اززندگی عقب هست مستاجرن تازگیاوام فرزنداوری سهمیه ماشینشون دادن یکی پول دادشون یه پرایدداغون خریدن عروس ماخیلی دروغ میگه خیلی بدجنس بهم اندازه ماهیچ وقت توزندگی نتونستیم باهاش دوست باشیم یامحرم اسرارمون قرارش بدیم خیلی پشت سرمون حرف میزنه درصورتی خدامیدونه ماهیچ وقت بدشونخواستیم آرزمون بودبرادرمون بهترین زندگی روداشته باشه چون توبچگی خودمون وپدرمون معتادبودیه روزخوش نداشتیم الان شانس نداشتیم که عروس خوبی نصیبمون بشه اگه پولی داشته باشه یه روزه خرجشون میکنه اصلابه فکرآینده بچه هاش نیست حتی بجهاشم تودرساشون ضعیفن وقتیم بهش میگیم میگه ولش کن اینقدخوندن چی شدن یادختراول بااینکه کلاس سوم‌میره خیلی قدش کوتاه وهمش میگه عمه بچه هاتومدرسه مسخره م میکنن وبهم میگن کوتوله بارهابهش میگم برش دکترحجامت حداقل توخونه باهاش والیبال بازی کن یاسنجدبهش بده یاغذای تقویتی میگه ولش کن حوصله داری به هرحال هرموقع این چهارتاطفل معصوم میبینم جگرم آتش میگیره میدونم سوتغذیه دارن شایدسالی یه بارم گوشت یاغذای خوب نخورن همش حسرت گوشی دوچرخه جشن تولدبدلشونه الانم زمین میدن بایدپیگیربشع بایدبره دنبالش نمیره واقعاموندم چکارکنم‌توروخداشماراهنمایی کنیدبرادردیسک کمرداره پاش خیلی میلنگه دکترگفته بایدعمل بشه حتی پیگیراینم نیست میگه چندباررفتم دکترمیگه هزینه عملش زیاده خودم اون ماه فیش حقوقی دیدم ۴میلیون بودبرادرم تومعدن شخصی کارمیکنه اگه زغال بدن حقوق میدن اینم به خاطرپاش نمیتونه کارکنه دکترگفته بوداستخون پات داره سیاه میشه نبایدبهش فشاربیاری پدرم چندسال فوت کرده مادرم دوتابچه یتیم داره شمابگیدچکارکنم وقتی یادگذشته میفتم یاداینکه چقددوست داشتم کمکشون کنم یابی احترامی که به پدرمادرم میکردن بدگوییم
۱۴ تیر ۱۴۰۳
تودرهمسایه میکردن حتی خواستگاربراخواهرم اومدرفتن به دروغ بدگویی کردوالان ده سال که خواهرم مجردوقیدازدواج زده وخیلی چیزاوکارای دیگه میگم حقشه بزاربدترازاینوبکشه امااون طفل معصوما چی اوناچه گناهی دارن بخداموندم شماراهنمایی کنیدبگیدچکارکنم من خودم شوهرطلبه است باماهی ۴میلیون باچهارتابچه دارم زندگی میکنم خداروشکرباهمین حقوق کم بامددازامام زمان تونستم خونه کوچک بخرم ولی اوناحتی هزارتومنم پس اندازندارن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
روز ششم✅ شهید حبیب بدوی❤️ ذکر صد صلوات 🌱 و زیارت عاشورا🌱 به نیت ظهور اقا امام زمان و شفای بیماران بخت گشایی و رفع گرفتاری 🤲 حتما انجام بدید ان شالله
۱۴ تیر ۱۴۰۳
زیارت-عاشورا-صوتی-–-فرهمند.mp3
1.95M
قرائت زیارت عاشورا ❤️ صوتی 🌱 با نوای استاد فرحمند🌸🍃
۱۴ تیر ۱۴۰۳
وی در تاریخ یکم فروردین ماه سال 1349 دیده به جهان گشود و در دوران هشت سال دفاع مقدس در کنار دیگر رزمندگان اسلام در جبهه‌ های حق علیه باطل حضور یافت و به دفاع از دین و میهن پرداخت. شهید بدوی در دوران دفاع مقدس چند بار مجروح شدند ولی باز هم سعی داشت به هر نحوی که شده و با رشادت‌ها و مجاهدت‌های زیاد دین خود را به اسلام و نظام اسلامی ادا کند. پس از هجوم تکفیری ها به کشورهای اسلامی شهید بدوی برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) به سوریه رفت و در روز شنبه بیستم آبان ماه سال 1396 مقارن با 22 صفر سال 1439 هجری قمری در شهر البوکمال در استان دیرالزور این کشور به شهادت رسید. برادر دیگر شهید بدوی که شهید عبدالزهرا بدوی نام دارد نیز در تاریخ پنجم مرداد ماه سال 1367 در اسلام آباد به فیض شهادت نائل آمد. تربت پاک شهید حبیب بدوی در کنار مزار برادرش شهید عبدالزهرا بدوی و پسر عمویش شهید قاسم بدوی و در نزدیکی مزار شهید سید مهدی موسوی نخستین شهید مدافع حرم استان خوزستان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز قرار دارد که زیارتگاه عاشقان قرار دارد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
وصیت نامه شهید سید علی حسینی❤️ بسم رب الشهدا در این روزهای آخر عمرم که امیداورم با شهادت به پایان برسد چند خطی از خویش به‌جا می‌گذارم تا شاید در آینده مفید کسی واقع شود. مدتی است عراق به ایران حمله کرده است و برادران مرا یکی بعد از دیگری به خون می‌غلتاند. من نیز می‌روم تا به جد بزرگوارم بگویم که راهی را که شما اهل بیت رفتید الگوی ما در تمام دوران‌هاست. راه جدم علی، راه حسین مظلوم و مابقی اهل بیت. اما دوست دارم آن هنگام که در خون خویش دست و پا می‌ زنم ذکر لبم یاحسین باشد و سرم بر دامان مادرم فاطمه (س) باشد. راهی را که من و دوستانم می‌رویم راه حسین بن علی (ع) است؛ راه خمینی کبیر است. اگر خواهان شفاعت علی (ع) و فاطمه (س) هستید به ولی امر و نایب حضرت امام زمان متوسل شوید زیرا حیات و ممات ما اعتقاد به ولایت است. آن موقع که درک کردم ولی فقیه کیست و ولایت چیست فهمیدم نداشتن ایمان به ولایت فقیه سقوط در قعر جهنم است. خدایا مرا ببخش و بیامرز و مرا با شهادت به دیدار خویش بپذیر. آمین یا رب العالمین سیدعلی حسینی 1359/7/8 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه سر تکون دادم و گفتم نه مصمم گفتم نه نمی‌ندازمش چون از طرف یه غریبه بهم
🌸🍃 عاطفه عزیز در اتاقو باز کرد و گفت  عاطفه حواست کجاست چند بار صدات زدم  به خودم اومدم و گفتم  ببخشید عزیز حواسم نبود  عزیز متعجب مکث کرد و گفت  بیا تلفن کارت دارن  گرفته گفتم  اگر مریم بهش بگید بعداً خودم بهش زنگ می‌زنم  عزیز گفت  از روستا زنگ زدن یه ربعه بنده خداها معطل توان  فوری از جا بلند شدم و گفتم  حتما آمنه است  با شنیدن صدای اسماعیل بلندتر گفتم  سلام اسماعیل حالت خوبه؟  اسماعیل با تاخیر و خش‌خش جواب داد  من خوبم خانم ولی ننه مه‌لقا رو آوردیم شهر پی مداوا همش بی‌قراری می‌کنه ورده زبونش شده اسم شما  بلندتر گفتم  دکتر دیدتش اسماعیل؟  اسماعیل بازم با تاخیر گفت دکتر گفته باید مریض خونه بخوابه  به عزیز نگاه کردم و گفتم  اسماعیل یعنی می‌گی من بیام اون‌جا ؟ شنیدم که اسماعیل گفت  خودش گفته می‌خواد شما رو ببینه اون گفته ... صداش قطع شد ناچار تلفنو گذاشتم و گفتم  بازم قطع شد عزیز نگران پرسید  چی شده مادر ؟ دوطرفه سرمو با دست فشردم و گفتم  مادر مه‌لقا حالش خوب نیست بردنش بیمارستان شهر فکر کنم به کمک احتیاج داره  عزیز ناراحت گفت  می‌خوای بری؟  سر تکون دادم و گفتم  باید برم عزیز خودش از اسماعیل خواسته خبرم کنه  عزیز گفت  پس همین فردا باید حرکت کنی  با یادآوری اون نامه گفتم  فردا صبح اول باید برم اداره‌ی فرهنگ نامه‌ی تأییدیه نهضتو بهشون بدم  عزیزم مثل همیشه گفت  نگران نباش تا تو بری و برگردی منم وسایلتو  آماده می‌کنم  لبخندی زدم و گفتم  ممنون  صبح فردا نه روی روی رویارویی با سروش رو داشتم نه وقتی برای تلف شدن  ساعت هفت‌ونیم صبح بود که از خانه به مقصد اداره فرهنگ بیرون زدم اداره خلوت و تقریباً سوت‌وکور بود با تردید یه ضربه‌ی کوتاه به‌در اتاقش زدم و اونو باز کردم با دیدنم برخلاف دیروز نه بلند شد نه سلامی کرد جلوتر رفتم این‌بار اول من سلام کردم  پاسخ داد یا نه به برگه‌ی توی دستم نگاه کرد و گفت  فکر نمی‌کردم به این سرعت تأییدش کنن  برگه رو روی میزش گذاشتم و گفتم  تأیید نمی‌کردن حاجی زنگنه زحمتشو کشید   سرتکون داد و گفت  بسیار خوب کاراشو انجام می‌دم  با تردید همون‌طور که گوشه ناخنم رو می‌کندم پرسیدم  ببخشید کی بازرس می‌فرستن؟  کوتاه نگاهم کرد و گفت  فکر نمی‌کنم زیاد طول بکشه ان‌شاءالله تا قبل شروع سال تحصیلی جدید کاراش انجام بشه  گفتم  ممکنه این چندروزه بفرستن؟  مکث کرد انگار متوجه حالت نگرانم شد چون پرسید  چطور مگه ؟ گفتم  چون من همین امروز دارم میرم اون‌جا اگر بازرس طی همین چند روز بیاد منم اونجا می‌مونم  به برگه بعد هم به ساعتش نگاهی انداخت و گفت  روند اداریش حداقل تا ظهر طول می‌کشه  برخلاف دیروز دلم می‌خواست این‌بار برام پارتی‌بازی کنه  ملتمس نگاش کردمو گفتم  خیلی فوری یکی از اهالی رو بردن بیمارستان به من احتیاج داره من باید هرچه سریع‌تر خودمو بهش برسونم  متعجب گفت  به‌خاطر یکی از اهالی می‌خواید برید اون‌جا؟  بازم معنی تعجبش رو درک نکردم مگه کجای کارم این‌قدر تعجب‌آور بود که ابروهاش بالا و چشاش تنگ کرده بود  گفتم  بله به‌خاطر یکی از اهالی که حالش خوب نیست و به من نیاز داره  جوابی نداد  متوجه شدم که نمی‌خواد کاری انجام بده به‌همین خاطر گفتم  باشه به‌هرحال ممنون  رسم ادب این بود که بابت دیشب هم ازش عذرخواهی می‌کردم اما به‌نظرم این آدم ارزششو نداشت تا در اتاقو باز کردم بلند شد و گفت  عاطفه خانوم می‌تونین یکی دو ساعتی صبر کنید ؟ بی‌اراده لبخندی اومد روی لبم  اومد سمتم و گفت  کاراشو انجام می‌دم سکه‌ای انداختم داخل تلفن و شماره‌ی خونه رو گرفتم تا عزیز گفت  بله  گفتم  سلام عزیز خوبی؟ عزیز یکی دو ساعتی طول می‌کشه تا اداره بگه کی بازرس می‌فرسته روستا من منتظر خبرشم نگرانم نشید  عزیز گفت  باشه مادر منم دارم وسایلی که لازم داری رو سرجمع می‌کنم  گفتم  دستت درد نکنه عزیز خداحافظ  صبحونه نخورده از خونه اومده بودم بیرون از دکه اداره یه بیسکویت ساقه طلایی خریدم روی صندلی نشسته و مشغول خوردن شدم  طولی نکشید که سروشو دیدم داره به اطراف نگاه می‌کنه و انگار دنبال من می‌گرده  تا بلند شدم منو دید اومد سمتم   پرسیدم  درست شد کی بازرس می‌فرستن؟  نگاهشو از بیسکویت نیمه توی دستم گرفت و فقط گفت  بریم  متعجب گفتم  کجا ؟ گفت  مگه نمی‌خواستین برین روستا  گفتم  چرا اما بازرس  به راه افتاد و گفت  من به‌عنوان بازرس همراهتون میام  همچنان ایستاده بودم که برگشت نگام کرد و گفت  فکر کنم عجله داشتین  دو قدم عقب‌تر ازش راه می‌رفتم که قفل در ماشین رو باز کرد و گفت  فقط قبلش من باید یه سر تا خونه برم سر تکون دادم و توضیحی ندادم که منم باید برم خونه تا وسایلمو بردارم
۱۴ تیر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 به حبیبه خانم وسلام به هم گروه عزیز دخترم ۲۴ سالشه یه پسر داره نزدیک دوماه خونریزی
پاسخ اعضا 🌸 سلام خدمت دوستان وحبیبه خانم ،بحق فاطمه زهرا علیهاالسلام خدا گناهان همگی مارا ببخشه 🤲دیشب تاحالا که پیام‌ دختر خانمی که نوشته بود به خاطر این که به عشقش برسه به مادرش به دروغ گفته که با پسره رابطه داشته ودیگر دختر نیست ومادرش شوکه شده وسکته کرده راخوندم دارم از غصه دق میکنم 😩😩😭😭آخه دختر چرا همچنین حرفی را به مادرت زدی یعنی اینقدر ارزش داشت حالا یک عمری بشینی وعذاب وجدان داشته باشی که باعث مرگ مادرت شدی وای نمیدونم چی بگم فقط همیشه برو سر مزارش وازش،بخواه که به خاطر نادونی که کردی تورا ببخشه وزیاد استغفار کن تا خدا هم تو را ببخشه برات از صمیم قلبم دعا میکنم ولی مادرا خیلی مهربونن عزیزم حتما میبخشه از اون بخواه ب حرمت حضرت زهرا برات دعا کنه که عابرو ت راحفظ کنه چون مادرت عابرو براش خیلی مهم بوده که باشنیدن این حرف سکته کرده😢 دراین شب جمعه هم برا شادی روح. مادر من هم صلوات 🙏 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام عزیزم در مورد عفونت واژن و رحم که خانمها زیاد سوال میکنندمن خیلی زیاد درگیر میشم ولی حالا یه کم اوضاع بهتر شده وقتی عفونت واژن داشتم عفونت ادراری هم دچار میشم رفتم پیش متخصص کلیه و مجاری ادراری سونو آزمایش دادم بهم گفت یک ساعت قبل از رابطه یه دونه قرص آنتی بیوتیک هرنوعی باشه مصرف کن حالا کمتر دچار عفونت میشم( با تجویز پزشک ❌) انشالله کمکی کرده باشم به دوستان ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خدمت همگی بعضی پیامها را که میخونم ازبس ناراحت میشم انگارخون به مغزم نمیرسه😡مثلاً خانم 35ساله ای که گفتند دختر 12سالشون شب ادراری داره وپسرشون پرخاشگر وعصبیه وهمسر خیلی بداخلاق وبددهنی دارند والان دوباره باردارند🤔آخه خانم عزیزبااین اوضاع زندگی چرا اینقدر بی فکرعمل میکنید و اجازه میدید یه موجود بی گناه دیگه را با این شرایطی که از زندگیتون گفتید به دنیا بیارید خواهشاً یکم تفکروتامل کنید وقتی یه زندگی اینقدر فضاش متشنجه چرا یه طفل معصوم دیگه را هم به این زندگی وارد میکنید بخدا گناه دارند.شما وضعیت زندگیتون با دوتا بچه ی مشکل دار و همچین همسری معلوم نیست چطور اینقدر بی ملاحظه آید و دوباره باردارمیشید؟یکی دیگه راهم به این آشفته بازاراضافه میکنید.ببخشبد اینطوری گفتم ولی آدم دلش به حال این طفلای بیگناه میسوزه . ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام به خواهر عزیزی که شوهرش فوق العاده بد دهن وبد هست، دست بزن داره، خوب خواهر من چیز دیگه هست که داشته باشه،پس چرا با وجود دو فرزند ی موجود زبون بسته رو وارد این جریان کردی و گذاشتی با دار بشی گناه فرزند سوم چیه😔اومدی اینجا از شوهرت مینالی، خودم ی زن هستم نمیتونم ناراحتت کنم ولی مقصر صددرصد خودتی😔😔 ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام وقتتون بخیر خانمی که هزینه امتحان آموزش و پرورش رو شوهرشون نمیدن و از پدرشون میگیرن دخترشون هم مشکل عروق داره خواسته بودن کمکشون کنم که تو امتحان آموزش و پرورش قبول بشن من امتحان آموزگاری دادم و خداروشکر قبول شدم اگه منابع میخواین شمارشون رو بهم بدید تا چنتا کانال معرفی کنم و خلاصه هایی که خودم خوندم در اختیارشون بزارم ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام خانمی که پسر۲۲ساله ات اذیت می کنه قرآن پرت می کنه پسران از۱۹سالگی تا۲۳سالگی همینطوربودکتاب مفاتیح ازدست پرت می کردبالای دسشویی حیاط شیشه هم می شکست هرشب عرق می خورددیرمی آمدباپدرش گل آویزمی شدتوکوچه عربده می زدآبروبرامون نگذاشته بود اول ببرش دکتراعصاب روان اگرنیامدخودت بروبه دکتربگودارومیده مثلابه من قطره هالوپریدول دادیواشکی درآب یاشربت بش میدادم بعدهم ختم زیارت عاشوراحق شناس بردار ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️ سلام در جواب خانمی ک گفتن کرم آبرسان خوب معرفی کنید فوق آبرسان بلک بری عالیه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
🌱 امام حسن (علیه السلام) چندین بار از مدینه پیاده به مكه برای انجام حج رفت در یكی از این سفرها كه از مدینه به سوی مكه راه افتاد، پاهایش بر اثر پیاده روی روی ریگهای خشك و سوزان ، ورم كرد. شخصی به آن حضرت عرض كرد: آقا اگر كمی سوار می شدید، پاهایتان بهتر می شد. امام فرمود: خیر وقتی به منزلگاه بعدی رسیدیم ، مرد سیاه چهره روغن فروشی پیدا می شود كه فلان روغن را دارد آن را برایم بخر، به پاهایم می مالم خوب می شود. عده ای عرض كردند: پدران و مادرانمان بفدایت در پیش منزلی سراغ نداریم كه در آنجا روغن بفروشند. امام به راه خود ادامه داد، چند ساعتی نگذشته بود كه همان مرد روغن فروش پیدا شد، امام فرمود: نزد او بروید و روغن را خریداری كنید نزد او رفتند و روغن خواستند، او گفت : برای چه كسی می خواهید؟ گفتند برای امام حسن (علیه السلام). روغن فروش گفت : مرا نزد آن حضرت ببرید وقتی كه او را به حضور امام حسن (علیه السلام) بردند به امام عرض كرد: من نمی دانستم روغن را برای شما می خواهند و من حاجتی به تو دارم و آن اینكه دعا كن خداوند فرزند نیكوكار و پرهیزكاری به من بدهد، من وقتی از وطن بیرون آمدم همسرم نزدیك زایمانش بود. امام حسن (علیه السلام) فرمود: خداوند پسر سالمی كه پیرو ما است به تو خواهد داد. وقتی روغن فروش به منزلش رفت ، دید خداوند پسر سالمی به او داده است . همان پسر وقتی بزرگ شد به سید حمیری معروف گردیده و از شیعیان راستین و شاعران آزاده بود كه در هر فرصتی از امامان اهلبیت (علیهم السلام دفاع و حمایت می نمود، و فضائل علی (علیه السلام) را به قصیده در آورده بود و می خواند و هنگام مرگ علی (علیه السلام) ببالینش آمد. نام او اسماعیل بن محمد بود امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: مادرت تو را سید نامید و این نام زیبنده تو است زیرا تو سید شاعران هستی . روزی اشعاری درباره مصائب امام حسین (علیه السلام) در حضور امام صادق (علیه السلام) خواند، قطرات اشك از دیدگان امام سرازیر شد و صدای گریه از منزل آن حضرت برخاست ، سرانجام امام (علیه السلام) امر به خودداری كرد. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 عصر رسول خدا (ص) بود، حسن و حسین (ع) كودك بودند شخصی گناهی كرد و از شرم آن گناه ، مدتی مخفی شد و نزد رسول خدا (ص) نمی آمد تا اینكه آن شخص ، حسن و حسین (ع) را دید، آن دو را بر دوش ‍ خود سوار كرد و با همان حال به حضور رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد: من گنهكارم ، در پناه خدا، و این دو آقازاده به حضور شما آمده ام تا مرا ببخشید رسول خدا (ص) وقتی كه آن منظره را دید، آنچنان خندید كه دستش را بر دهانش گذاشت ، سپس به آن مرد گنهكار فرمود: برو جانم تو آزاد هستی آنگاه به حسن و حسین فرمود: آن شخص در مورد عفو گناه خود، شما را شفیع قرار داد، در این هنگام آیه 64 سوره نساء نازل شد: ... ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوك فاستغفروالله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما: و اگر گنهكاران كه بر اثر گناه به خود ستم كردند، به نزد تو (ای پیامبر) می آمدند و از خدا طلب آمرزش می كردند و پیامبر هم برای آن ها استغفار می كرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 عربی كه صورتش خیلی زشت و قبیح منظر بود سر سفره امام حسن مجتبی آمد و از روی حرص تمام غذا را خورد و تمام كرد. امام حسن علیه السلام كه كرامتش برای همه معلوم بوده از غذا خوردن عرب خوشش آمد و شاد شد و در وسط غذا از او پرسید: تو عیال داری یا مجردی ؟ گفت : عیالمندم ، فرمود: چند فرزند داری ؟ گفت : هشت دختر دارم كه من به شكل از همه زیباترم ، اما ایشان از من پرخورترند. امام تبسم فرمود: و او را ده هزار درهم انعام دادند و فرمودند: این قسمت تو و زوجه ات و هشت دخترت باشد. يکصد موضوع 500 داستان / سيد علي اکبر صداقت ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
❌❌❌❌مهم ❌❌❌❌ سلام به روی ماهتون خواهرای گلم ایام به کام 🌸 چند روزیه میخوام بیام یکمی باهاتون صحبت کنم ولی از کم سعادتیه من ،هنوز فرصت نکردم ،ان شاءالله در اولین فرصت میام اما الان اومدم عجله ای یه نکته ای رو بگم و برم🙈 راستش ادمینمون هانیه جان دیشب به من گفت که بعضی از دوستان گله میکنن که پیاماشون توی کانال ارسال نمیشه اما عزیزای دلم چند ماهیه که لینک کانال دوممون روداریم براتون میزاریم چون نیمی از پرسش و پاسخها اونجا ارسال میشه به خاطر حجم بالای مطالب ارسالی اون کانالو گذاشتیم فقط برای بخشی از پرسش و پاسخ اعضای عزیزمون لطفا حتمااااا همگی عضو بشن 👇❌❌❌ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 کانال دوم 👆 https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db کانال اول👆 مطالب کانال دوم تکراری نیست عزیزای دلم حتما داشته باشید کانال دوم رو 🙏🌸 ❌❌❌❌❌❌❌❌❌ لطفا همگی عضو کانال فروشگاهیمون هم بشین ❤️ مختص اعضای خودمونه و در زمینه ی👇 و فعالیت میکنه و محصولات ارگانیک خدمتتون ارسال میکنه مشاوره هم میدن بهتون👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 با خیال راحت خرید کنید زیر نظر خودم اداره میشه 👆🌸 ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
۱۴ تیر ۱۴۰۳
۱۴ تیر ۱۴۰۳
۱۴ تیر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 به حبیبه خانم وسلام به هم گروه عزیز دخترم ۲۴ سالشه یه پسر داره نزدیک دوماه خونریزی
پاسخ اعضا 🌸 سلام به همگی وخانمی که کادوهای عروسی دخترش راشب عروسی خانواده ی داماد بردن وگفتن برمیگردونیم،خواهرم شاید بردن که ببینن هر یک از فامیلشون چقدر هزینه کردن که فردا اینا هم برا بچه هاشون همونقدر هزینه کنن و واقعا نیت بدی نداشتن پس از بررسی بر میگردونن اونا که تو خانه پسرشون میره،بنظر من دخالت نکنید و دخترتون را هم چیزی یاد ندین و حساسش نکنید سر همچین موضوعی 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خانمی که پای همسرش رو گفت از بنایی زخم شده بگین اول حجامت ساق پا کنه دوم هر روز با روغن بنفشه و زیتون چرب کنه سوم صابون و شوینده نزنه اگه حولست بشوره نهایت شامپو بدن خوراکی های سرخ شده چرب کم بشه و گرمیجات میتونه تو حمام سدر و گل ختمیی بزنه بهش گل ختمی بجوشونه با ابش سدر رو خمیر کنه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام خانمی که عکس پای شوهرش فرستاده که بنا است به اینا میگن سودا یه زخمه که با گرد سیمان ایجاد میشه پدر منم بنا بود و همیشه از این زخم ها به دست و پاش و بدنش می‌افتاد بخاطر همین پدرم شغلش عوض کرد و زد به رانندگی ولی متاسفانه بوی گازوئیل هم همینجورش می‌کرد و مجبور شد بزن به میوه فروشی درمان خاصی نداره باید هر شب بعد کار حتما دوش بگیره با صابون گوگرد بشوره و پماد بتامتازون استفاده کنه و در صورت خارش ترامیسون ان ان البته با تجویز پزشک و اگر به زخم ها بی توجهی کنه به مرور زمان زخم ها سیاه میشن و لکشون همیشه میمونه گرد و خاک و سیمان و بوی گازوئیل و گرما و عرق بدترشون میکنه اگر میتونه کار دیگه ای دست و پا کنند به طب سنتی هم میتونه مراجعه کنه انشالله زودتر شفا پیداکنند از همه ی اعضای گروه خواهش میکنم اگر براشون مقدور برای منم دعا کنید که دامنم هرچه زودتر سبز بشه ممنون از همه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام خدمت عزیزی که گفتن پاهاشون ضعف داره از کپسول آوودین استفاده کنن عاااااااللللللییییه کپسولی گیاهیه ی شب که بخورید خودتون متوجه اثرش میشید 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام درمورد خانمی که در موردآبرسان خوب سوال کرده بود روغن آرگان هم آبرسانه هم برا جوشاشون عالیه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام جواب خانمی که سوال درمورد نامنظم بودن پریودی دختر جوانشون داشتن نگران نباشن چون اوایل عادت ماهیانه همین جوره زمان میبره تا منظم بشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام دوست عزیزی که عکس پای شوهرتون را گذاشتید پمادکلوبتازول ۵ درصد روز ۳ بار بزنید ونور افتاب وخاک هم بهش نخوره من دستم این شکلی میشه همین درمانده بعد از یک هفته خوب میشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 سلام خانمی که پای شوهرش از بنایی قرمز شده پماد بتامتازون بزنن حتما به شن و سیمان حساسیت دارن 🌺❤️ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 خانم ۴۲ ساله که شوهرت بهت پول نمیده ،فقط کارت یارانه داری از اونم نمیتونی خرج کنی ،اولا اشتباه کردی لباس دست دوم خواهرات رو پوشیدی ،چون عادتش دادی به این کار دوما اینکه چرا نمیتونی از کارت یارانه خرید کنی ،تو خرید کن کم کم عادتش بده ،اصلا ناراحت بشه تو زنی ،خرج داری ،یه مدت سر سنگینه بعد عادت میکنه اصلا برات مهم نباشه بهت میگه ولخرج ،کار خودتو بکن من اگه جای تو بودم کل پول رو میمالیدم زمین شده کتک میخوردم، جلوش وایمیسادم ،دیدم که میگم ،خواهر شوهرم اون اوایل ازدواج پول خرج میکرد کتک میخورد ،اینقد اینکارو کرد که الان کل پول دست خودشه ،عادتش داد ،زنی که خرج داره ،ارج داره ،نترس برو جلو ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
۱۴ تیر ۱۴۰۳
💜🍃 خانمی که گفتن ازرفتارخاله زنکی شوهرش ناراحت شوهرمنم به همه کارهام کارداره نظرمی ده مانع می شه تازه برابرادراش بچه داری می کنه بچه خواهرش ازمدرسه می آره نمی گه نصف روزسرکاربودم زنم تنهابوده الان که هستم حداقل به فکرش باشم یاازش بپرسم به حضورم نیازداره یانه کاری،خریدی نیازداره یانه،هرچی ازمادروخواهرش نظرمی خوادپخت غذا،خرید،هرچیزم خریدیم می ره بهشون می گه،هرخبری ازمن شنیدمی ره بهشون می گه حتی به فامیلش،جلوشون تکه به من می پروندمن خجالت می کشیدم،اجازه داده روش مسلط باشن توزندگی مون دخالت کنن درباره محیط کارمن وهمکارام نظربدن باباش نظرش تحمیل کنه،بااینکه برخلاف دیگرزنان خانواده اش شاغلم وحقوقم براساختن زندگیم خرج کردم ومی کنم به جای قدشناسی تحقیرم کنن،ناسزابگن،درموردرفت وآمدم وحرف زدنم نظربدن ونظرشون تحمیل کنن،درباره لباس پوشیدنم،بستن موهام،آرایشگاهی که می رم،زیورآلاتم خودش وخانواده اش نظربدن وبخوان جواب حرفهاودرخواست های غیرمنطقیشون ندم،می گه گوشت الابایدمادرم برامون بخره خودمون بریم سرمون کلاه می زارن گوشت خوب نمی دن شده ماهاگوشت نداشتیم به انتظاراینکه مادرش بخره امادریغ هرباربه یه بهانه ای بااینکه پولشم همیشه داده، بهشم گفتم برازندگی شخصی مون حریم قائل باش تامثل زندگی برادرت خراب نشه ولی فایده نداشته ونداره می گه نمی خوام تغییرم بدی،کسی که خودش به خواب زده هم نمی شه بیدارش کردچون خودش نمی خواد،تربیت خانوادگیش هم این طوربوده وخانواده اش این طوربراش پسندیدن وازش می خوان طوری که باعث شده اوناخودشونم بازیچه دخترخاله ودخترداییش بشن آه درددلام زیادخواستم بدونی تنهانیستی حداقل تومی تونی شوهرت توخونه نگهداری وبه گریه بندازیش من نمی تونم،به من می گه چراتونامزدی فلان دوستم توخیابون سلام کردسردجواب دادی نمی دونه من نمی شناختمش ومنتظرمعرفیش بودم وفکرکردم شایدخوشش نیادبامردی که نمی شناسم گرم برخوردکنم،می گه چرابافلان زن حرف زدی چرازیادحرف زدی چه آمارواطلاعاتی اززندگی مون دادی؟!،بدبینه ودلم باحرفاش می شکنه،وسایلم بهم می زنه،چت هام حتی باخودش پاک می کنه،برگه هام پاره می کنه،من چون دوستش دارم نمی زارم کسی بدگوییش کنه دوساله ازدواج کردم و۷ماه باردارم نمی دونم آخرزندگی خودم وبچه ام چی می شه ولی می دونم بایدپای انتخابم بایستم وبراحفظ زندگیم تلاش وصبوری کنم به نظرم شمامشکلاتت کم ترناراحت نباش نگران بچه ات هم نباش اگه ازت حرف شنوی داشته باشه وزیادبراش وقت بزاری وحالیش کنی رفتاردرست ونادرست متناسب باجنسیتش چیه ممکن مثل اونشه واینکه بهش بگی دلم می خوادبهترپدرت وحتی خودم باشی وتوزندگیت پیشرفت کنی تابهت افتخارکنم
۱۴ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من با این کلیپ اشک ریختم 😔 خون شهدا نشیم دوستان حواسمون هست؟؟؟❌❌ دوستان عزیزم فردا همه برن رای بدن کسانی که هفته پیش نرفتن حتماااا فردا در انتخابات شرکت کنن🙏 و اصلح رو انتخاب کنید کسی که راه شهید رئیسی عزیز رو ادامه بده و یاور شهید سلیمانی باشه
۱۴ تیر ۱۴۰۳
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 عاطفه عزیز در اتاقو باز کرد و گفت  عاطفه حواست کجاست چند بار صدات زدم  به خود
🌸🍃 عاطفه  تو راه بی‌اراده همه‌اش نگاهم به ماشینش بود صندلی هاش جوری تمیز و براق بود که خواه یا ناخواه جلب توجه می‌کرد بعد از اون هم آویزه مادری که از آینه‌ی جلو آویز بود و با هر دست‌اندازی این طرف و اون طرف می‌رفت  درست عین دیشب انتهای کوچه پارک کرد و گفت  نیم‌ساعت بیشتر کارم طول نمی‌کشه  در رو باز کردم و گفتم  بله ممنون  طفلی عزیز در تکاپوی جمع کردن وسایل‌های من بود و روح‌الله محو برنامه کودک  عزیز تا منو دید گفت  اومدی ؟چی شد کی بازرس می‌فرستن؟  اول از همه رفتم سمتش گونه‌اش رو بوسیدم و گفتم  الهی قربونت برم که به‌خاطر من این‌قدر به‌زحمت افتادی  عزیز دستی به سرم کشید و گفت  خدا نکنه مادر کار خیر منم دلم ازت رضاست که این‌قدر دل‌گنده‌ای لبخند زدم و گفتم  عزیز دعای خیر شما بی‌اثر نموند همین امروز همراهم بازرس می‌فرستن این‌جوری کارها هم  زودتر پیش میره  عزیز خوشحال شد و گفت  خدا رو شکر  لبخند زدم و گفتم  حالا بگین کی بازرس؟  پسر رقیه خانم خدا خیرش بده کارامو زود تر انجام داد عزیز گفت  دیدی گفتم صبر کنی خدا خودش همه‌چیز رو راست‌وریس می‌کنه  مکث کردم و گفتم  عزیز شما مشکلی ندارید من با پسر آقای مرندی برم روستا؟  عزیز گفت مادر با آشنا که بری من خیالم راحت‌تر اسوده از کنار عزیز بلند شدم و گفتم  واقعاً همیشه حرف‌های شما حقیقت داره خدا خودش همه‌چیز راست‌وریس می‌کنه  عزیز گفت  عاطفه از صبح که رفتی مریم چند بار زنگ‌زده قبل رفتن برو دیدنش  با یادآوری مریم و دیروز لبخند اومد روی لبام و گفتم  آره راست می‌گین حالا آماده که شدم میرم خداحافظیش  عزیز فرشته‌ای بود که فقط دو بال کم داشت  اون مقدار زیادی پول همراهم کرده بود تا برای مادر مه‌لقا چیزی کم‌وکسر نباشه  عزیز تمام چیزهایی که ممکن بود لازمم بشه برام آماده گذاشته بود و من با دیدن این‌همه زحمتی که با دقتی مادرانه چیده‌شده بود از داشتن عزیز ذوق میکردم آماده ده دقیقه دیگه به اون نیم ساعتی که سروش گفته بود به دیدن مریم رفتم گرچه حسابی ازم شاکی شد که چرا یهویی دارم میرم ولی ازم قول گرفت خودمو به جلسه‌ی خواستگاریش که برای آخر هفته بود برسونم  اون می‌گفت اون‌شب حاجی بعد از کلی سرخ و سفید شدن فقط بهش گفته هفته آینده با خانواده میایم خدمتتون خوشحال و خندان تندتند مریم داشت برام از شب و حس و حالش می‌گفت که عزیز همون‌طور که روح‌الله رو بغل گرفته بود اومد مسجد گفت وقت رفتن  مریم که تازه اون موقع متوجه‌شده بود من قراره با سروش برم روستا با شیطنت کنار گوشم گفت  مراقب باش درگیر مسائل جزئی نشی منم بهش اخم کردم و جدی گفتم  من فقط ذهنم درگیر مسائل روستا و کمک به اهالی  رقیه خانم بغلم کرد و گفت  برید بسلامت دخترم  درسته همیشه گشاده‌رو و با لبخند دیده بودمش اما احساس می‌کردم اون موقع لبخندش پررنگ‌تر از همیشه است چون گونه‌هاش سرخ و چشاش براق شده بود شاید پیش خودش فکر کرده بود قراره چیزی بین من و پسرش تغییر کنه پوزخندی به افکارت رقیه خانم زدم و با خداحافظی از همه سوار شدم تا سروش حرکت کرد برگشتم به عقب نگاه کردم بعد از پاشیده شدن آب پشت سرمون نگاهم بود و گریه‌های روح‌الله  ناراحت از این موضوع وقتی سروش وارد خیابون اصلی شد برگشتم و آه بلندی کشیدم که از دید سروش هم پنهان نمود  با رد شدن از خیابون منتهی به خونه فریبا بی‌اختیار غرق گذشته شدم  غرق حرف‌هایی که فریبا بهم زده بود غرق رفتارهای افراطی فریبرز رفتار عصبی دیشبم باهاش  به سروش که درحال رانندگی بود نگاه کردم همین آدم بود که باعث شد رفاقت ده‌ساله منو فریبا خاکستر بشه و بره هوا حالا من ارادی یا غیرارادی باهاش هم‌سفر شده بودم  واقعاً چرا دقیق همه‌چیز یجوری داشت پیش می‌رفت که طبق افکارت غلط فریبا و فریبرز بود!  یک آن با فراموشی اهالی روستا از این هم‌مسیر شدن بیزار شدم  حالم متفاوت بود انگار حالت خلسه‌ای تمام وجودم رو دربرگرفته بود صدای فریبا با همون لحن تند اکو شد توی مغزم  تو دروغ‌گو ترین آدمی هستی که دیدم از اولم چشم دنبال سروش بود  تو اون لایق همین  من امکاناتی داشتم ک تو هیچ‌وقت نداشتی  اصلا رفاقت ما از اولم اشتباه بود  تو مخالف رابطه منو سروش بودی چون خودت می‌خواستیش اون صدای نامفهوم باعث شد از غرق شدگی در اعماق حوادث تلخ گذشته با بالا پریدن و شونه‌ها بیرون بیام  سرد بهش نگاه کردم و آهسته گفتم  بله ؟ مکث کرد انگار از این‌که تا به این حد توی فکر بودم متعجب شده بود اما پرسید  از شهرستان به این‌جا مستقیم اتوبوس داره ؟ خودمو جمع‌وجور کردم و فقط گفتم  داره  بی‌خیال نشد و دوباره پرسید  از روستا تا شهر چی چند کیلومتر فاصله است
۱۴ تیر ۱۴۰۳
🍎 🔹علائم غلبه طبع 👇 وسواس بیماریهای روانی لرزش و تیک عصبی لقوه و پارکینسون دو قطبی افسردگی -سرخوشی اضطراب، ترس و استرس و شکاکی 👇 واریس سکته لخته شدن خون پلاکت بالا و غلظت خون گرفتگی رگهای مختلف بدن 👇 وزوز گوش پرش پلک 👇 بزرگی طحال 👇 بواسیر آپاندیس سوزش معده یبوست همیشگی تیرگی مدفوع 👇 ادرار تیره شب ادراری سنگ کلیه و مثانه ادرار کم اما تکرر زیاد دچار سوزش ادراری و قطره ای 👇 سیاتیک تنگی کانال نخاع صدا کردن زانو تراکم استخوان کم استخوان درد در فصل سرما اسپاسم های عضلانی، دردهای مفصلی و کمری 👇 کک و مک پسوریازیس لکه های تیره زیر پوستی ترک پوست مخصوصاً ناحیه ی پاشنه پا 👇 ضعف جنسی 👇 یائسگی زودرس تنبلی تخمدان درد پریودی لخته بودن خون قاعدگی زنان 👇 سرطان اعتیاد لاغری مفرط لوپوس(خود ایمنی) *غلبه طبع سودا از 36 تا 60 سالگی بیشتر است *سودا نزدیک به طبع صفراست *همه مزاجها اگر درمان نشوند به سودا باز میگردند *لازم نیست همه ی این ویژگیها در یک فرد باشد 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 (گرم و تر) : هیکل درشت و عضلانی عروق روی دست‌ برجسته چشم و بینی لب و دهان بزرگ : نه گرمایی و نه سرمایی اما با سرما راحت ‌ترند : رنگ زبان مایل به قرمز : پوست مرطوب و گرم و نسبتا نرم سرخی پشت پلک ها و صورت پوست سرخ و سفید موهای پرپشت سر و بدن ریزش مو از پشت سر : سریع و پر انرژی احساس کسالت و خمیازه خوب می‌خوابند اما تحمل بی‌خوابی را دارند : اجابت مزاج حداقل روزی دوبار یبوست و مشکلات گوارشی کم : همه چیز خوار میل به شیرینی و ترشی نسبتا خوش اشتها و خوش خوراک لزج بودن آب دهان : میل و توان جنسی بالا : اهل ریسک پر حرف بلند پرواز حافظه‌ خوب نبض پر و قوی خوش رو -شوخ طبع -خوش گذران عصبانیتش طول میکشد پایین بیاید لازم نیست همه ی این ویژگیها در یک فرد باشد 〰〰〰〰〰〰〰 🔹علائم غلبه طبع 👇 سردرد سرگیجه میل به شهوات سنگینی سر و بدن خواب رفتگی دست و پا احساس حرکت حشره در بدن سرخوشی و لودگی تعرض به حقوق دیگران 👇 فشار خون سکته قلبی تپش قلب غلظت خون و پلاکت گرفتگی عروق چربی خون 👇 سرخی چشم‌ها خون دماغ شدن قرمزی زیاد زبان خون لثه آلرژی 👇 پرکاری تیروئید 👇 اسهال خونی 👇 ادرار خونی 👇 👇 خارش بدن و جوش و دمل چرکین 👇 👇 کیست رحم میوم رحم پریودی با خونریزی زیاد 👇 چاقی تعریق بدن *غلبه طبع خون بین تولد تا 15 سالگی بیشتر است *دموی مستعد بلغمی شدن است *لازم نیست همه ی این ویژگیها در یک فرد باشد 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 (سرد و تر) : سر نسبتا کوچک عضلات شل و نرم بدن پر چربی یا چاق رگ های دست پنهان کف دست نسبتا کوچک تپل ولی استخوان باریک غالبا فشار خون پایین غالبا نبض ضعیف و کند غالبا چشمان رنگی و روشن(هرچهره روشن تر) صدای نسبتا زیر و نازک تر(هر چه زیرتر بلغمی تر) : سرمایی گرم شدن دیر هنگام سردی دست و پا و تمام بدن تمایل به فصول و محل های گرم : تشنگی دیرهنگام زبان سفید و دارای بار دهان‌شان مرطوب آبکی بودن آب دهان بینی مرطوب آبریزش دهان در خواب : بدون جوش و خارش ریزش مو در پیری پوست سفید و نرم و مرطوب سفیدی و ریزش مو بعد از میانسالی موهای لخت و صاف و نازک(هرچه نازکتر و روشنتر و لختتر بلغمی تر) : ریتم حرف زدن کند تکان نخوردن در خواب با وجود خواب زیاد احساس کسلی و بی‌حالی کم انرژی و کم جنب و جوش و شل و ول و بی تحرک : خوش خوراک اجابت مزاج حداقل روزی دوبار آروغ زدن و نفخ معده ادرار سفید رنگ و زیاد : تشنگی در حد کم اشتهای زیاد و خوش خوراک تمایل به خوردن شیرینی و گرمیجات : پریودی دردناک اکثرا دختر زا میل و توان کم جنسی : کم حواس انعطاف پذیر حافظه ضعیف دارای صبر و حوصله عصبانیت دیر هنگام دل نازک و احساساتی
۱۴ تیر ۱۴۰۳