جداشده از جهل
در تعبیر روایت ذیل «فطمتک بالعلم» آمده این تعبیر یا به این معنا است که خداوند متعال همراه با از شیر گرفتن به آن حضرت علم عطا فرموده است یا به این معنا است که گویا به جای شیر مادر به ایشان علم عطا شده است یا معانی شبیه به این ولی به هر حال به معنای جدایی ایشان از جهل خواهد بود.
ع، [علل الشرائع] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ یَزِیدَ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: لَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی مَلَکٍ فَأَنْطَقَ بِهِ لِسَانَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَسَمَّاهَا فَاطِمَةَ ثُمَّ قَالَ إِنِّی فَطَمْتُکِ بِالْعِلْمِ وَ فَطَمْتُکِ عَنِ الطَّمْثِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام وَ اللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِالْعِلْمِ وَ عَنِ الطَّمْثِ بِالْمِیثَاقِ.
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
جدا شده از آلودگی های جسمی و باطنی
زنان در هنگام ولادت فرزند و غیر آن آلودگی هایی در جسم خویش دارند که در شرع این آلودگی ها باطنی هم دانسته شده که نیازمند غسل و طهارت باطنی است اما طبق روایات آن حضرت پاکیزه از این آلودگی ها دانسته شده است.
به عنوان نمونه:
به نقل از کتاب السیده فاطمة الزهرا
طهارة الزهراء من الحيض عن اسماء بنت عميس قالت (قبلت، اي ولدت، فاطمة بالحسن، فلم ار لها دما فقلت يا رسول الله: اني لم ار لها دما في حيض ولا نفاس، فقال صلى الله عليه وسلم اما علمت ان ابنتي طاهرة مطهرة لا يرى لها دما في طمث ولا ولادة)، وروى النسائي والمحب الطبري عن ابن عباس قال، قال رسول الله صلى الله عليه وسلم (ان ابنتي فاطمة حوراء إذ لم تحض ولم تطمث، وانما سماها فاطمة لان الله عز وجل فطمها ومحبيها عن النار) وفي رواية الخطيب: ابنتي فاطمة حوراء آدمية لم تحض ولم تطمث
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
جدا کننده طمع دیگران به امامت
وى مىگويد: عبد اللّٰه بن حسن بن حسن گفت:حضرت ابو الحسن عليه السّلام به من فرمودند:چرا فاطمه عليها السّلام را فاطمه گفتهاند؟ عرض كردم:به جهت آن كه بين آن و اسماء ديگر امتياز و فرق باشد(عبد اللّٰه بن حسن بن حسن توهم كرده بود اين اسم قبلا براى كسى گذارده نشده بود لذا اين جواب را داد)امام عليه السّلام فرمودند: اين نيز از اسمايى است كه بعضى به آن موسوم بودهاند پس جهتش آن است كه حقّ تبارك و تعالى به تمام حوادث پيش از وقوعشان آگاه و عالم است،او مىدانست رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله در بين اقوام و طوائف ازدواج خواهد نمود و تمامشان طمع دارند كه امر ولايت به وراثت به آنها برسد،لذا وقتى فاطمه سلام اللّٰه عليها متولّد شد حقّ تعالى نامش را فاطمه گذارد زيرا فرزندانى از آن بانو خارج شده و بارى تعالى امر ولايت را در بين آنها نهاد و بدين وسيله طوائف را از طمعى كه داشتند قطع و جدا نمود چه آن كه معناى
فطمت يعنى قطع و جدا نمود.
قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحَسَنِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةُ قُلْتُ فَرْقاً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اَلْأَسْمَاءِ قَالَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنَ اَلْأَسْمَاءِ وَ لَكِنَّ اَلاِسْمَ اَلَّذِي سُمِّيَتْ بِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلِمَ مَا كَانَ قَبْلَ كَوْنِهِ فَعَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَتَزَوَّجُ فِي اَلْأَحْيَاءِ وَ أَنَّهُمْ يَطْمَعُونَ فِي وِرَاثَةِ هَذَا اَلْأَمْرِ فِيهِمْ مِنْ قِبَلِهِ فَلَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ سَمَّاهَا اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاطِمَةَ لِمَا أَخْرَجَ مِنْهَا وَ جَعَلَ فِي وُلْدِهَا فَقَطَعَهُمْ عَمَّا طَمِعُوا فَبِهَذَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ طَمَعَهُمْ وَ مَعْنَى فَطَمَتْ قَطَعَتْ .
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
این مجموع روایاتی بود که معنای نام شریف فاطمه را بیان کرده اند که خلاصه آن در پیام پایین آمده است.
🟢 معنای نام شریف «فاطمه»
«فطم» یعنی بریدن و جدا کردن و از جمله در جدا کردن بچه از شیر به کار رفته است.
به طور طبیعی «فاطمه» باید در معنای «جداکننده» به کار رود اما با بررسی لغات عربی این معنا روشن می شود که «فاطم» یا «فاطمه» به معنای «مفطومة» یعنی «جداشده» نیز به کار رفته است.
با بررسی روایات به نظر می رسد که واژه «فاطمه» درباره حضرت زهرا سلام الله علیها در همین معنای «جداشده» به کار رفته است گرچه برخی نقل ها را می توان با معنای «جداکننده» نیز معنا کرد.
🔸«جداشده از چه چیزی؟»
در مرحله بعد سوال این است که آن حضرت از چه چیزی جدا شده است؟
از روایات چند نکته استفاده می شود:
۱. جداشده از آتش
۲. جداشده از شناسایی (ناشناخته و مجهول القدر)
۳. جدا شده از بدی
۴. جداشده از محبت دشمنان خدا
۵. جداشده از آلودگی جسمی و باطنی
۶. جداشده از جهل
۷. همچنین در یک روایت آن حضرت «جدا کننده طمع دیگران به ولایت» دانسته شده اند.
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢 علت نام گذاری حضرت فاطمه سلام الله علیها به زهرا!
در این باره هفت روایت نقل شده است که علت این نام گذاری را بیان کرده اند:
۱. نورافشانی حضرت زهرا برای امیر المومنین.
۲. درخشش نور حضرت در محراب عبادت برای اهل مدینه
۳. نورافشانی نور حضرت در هنگام عبادت برای اهل آسمان
۴. خلقت نور حضرت از نور عظمت الهی و نورافشانی برای فرشتگان
۵. نورافشانی حضرت در لحظه تولد برای ملائکه
۶. درخشش نور قصر حضرت در بهشت
به نظر می رسد علت نام گذاری حضرت زهرا خلقت آن حضرت از نور الهی است که این نور در صحنه های مختلف زندگی آن حضرت از خلقت نوری پیش از خلقت مادی و سپس حین تولد مادی و بعد آز آن در صحنه های مختلف زندگی نمایان شده است.
در این نشانی و پیام های بعد این روایات بیان می شود.
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢۱. نورافشانی حضرت زهرا برای امیر المومنین.
🟢۲. درخشش نور حضرت در محراب عبادت برای اهل مدینه
روایت اول: از علل الشرایع
شيخ صدوق در علل الشرائع از ابان بن تغلب روايت كرده:
از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: اى فرزند رسول خدا! چرا فاطمه را «زهرا» ناميدند؟ گفت: براى اينكه نور حضرت فاطمه روزى سه مرتبه براى امير المؤمنين على بن ابى طالب جلوه مىكرد: نور او به هنگام اقامه نماز صبح در حالى كه مردمان در خواب بودند، چنان مىدرخشيد كه سفيدى آن داخل خانههاى مدينه مىگرديد و فضاى خانهها را روشن مىنمود، آنان از اين نور تعجّب مىكردند و به سوى رسول خدا مىشتافتند تا در باره منشأ آن نور سؤال كنند، و رسول خدا آنها را به جانب خانه حضرت فاطمه متوجه مىكرد، و هنگامى كه آنان به سوى خانه ايشان نگاه مىكردند مىديدند كه فاطمه در محراب عبادت قرار گرفته و نورى از محراب ساطع مىشود، و آنگاه در مىيافتند كه نور مذكور همان نورى است كه از فاطمه ساطع مىگردد.
هنگامى كه ظهر فرا مىرسيد و فاطمه آماده نماز مىگرديد نور زردى از چهره وى ساطع مىگرديد و داخل خانههاى اهل مدينه مىشد به طورى كه در و ديوار خانهها، و لباس و رنگ ايشان همه به زردى مىگراييد، پس هر گاه از آن نور پرسش مىنمودند، رسول خدا ايشان را روانه خانه فاطمه مىكرد و آنان مىديدند كه دختر پيامبر در ميان محراب مشغول عبادت است و اين نور از وى ساطع مىگردد.
و هنگامى كه آفتاب غروب مىكرد چهره فاطمه به سرخى مىگراييد و نور قرمزى از او ساطع مىشد و فاطمه از اين امر خوشحال گرديده شكر خدا را به جاى مىآورد، پس آن نور داخل خانههاى مردم مىگرديد و تمام آنها را سرخفام مىنمود، مردم مدينه از اين امر تعجّب مىكردند و در باره آن با يك ديگر به گفتگو مىپرداختند و هر كس نظرى مىداد، بنا بر اين نزد رسول خدا مىآمدند و علّت آن را جويا مىشدند و رسول خدا ايشان را به سوى خانه فاطمه مىفرستاد و آنها مىديدند كه فاطمه در محراب به عبادت ايستاده و آن نور از صورت وى ساطع مىگردد و مىفهميدند كه منشأ آن نور از كجاست.
پس آن نور در چهره فاطمه باقى بود تا زمانى كه حسين عليه السّلام از وى متولّد گرديد و آن نور به او منتقل شده و به ما رسيده است و همچنان در نزد ما خواهد بود، امامى بعد از امام ديگر، تا قيامت فرا رسد
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءُ ع زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي النَّهَارِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بِالنُّور.
ِ كَانَ يَزْهَرُ نُورُ وَجْهِهَا صَلَاةَ الْغَدَاةِ وَ النَّاسُ فِي فُرُشِهِمْ فَيَدْخُلُ بَيَاضُ ذَلِكَ النُّورِ إِلَى حُجُرَاتِهِمْ بِالْمَدِينَةِ فَتَبْيَضُّ حِيطَانُهُمْ فَيَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِكَ فَيَأْتُونَ النَّبِيَّ ص فَيَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع فَيَأْتُونَ مَنْزِلَهَا فَيَرَوْنَهَا قَاعِدَةً فِي مِحْرَابِهَا تُصَلِّي وَ النُّورُ يَسْطَعُ مِنْ مِحْرَابِهَا مِنْ وَجْهِهَا فَيَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِي رَأَوْهُ كَانَ مِنْ نُورِ فَاطِمَةَ
فَإِذَا نَصَفَ النَّهَارُ وَ تَرَتَّبَتْ لِلصَّلَاةِ زَهَرَ وَجْهُهَا ع بِالصُّفْرَةِ فَتَدْخُلُ الصُّفْرَةُ حُجُرَاتِ النَّاسِ فَتَصْفَرُّ ثِيَابُهُمْ وَ أَلْوَانُهُمْ فَيَأْتُونَ النَّبِيَّ ص فَيَسْأَلُونَهُ عَمَّا رَأَوْا فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ ع فَيَرَوْنَهَا قَائِمَةً فِي مِحْرَابِهَا وَ قَدْ زَهَرَ نُورُ وَجْهِهَا ع فَإِذَا كَانَ آخِرُ النَّهَارِ وَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ احْمَرَّ وَجْهُ فَاطِمَةَ ع فَأَشْرَقَ وَجْهُهَا بِالْحُمْرَةِ فَرَحاً وَ شُكْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَكَانَ يَدْخُلُ حُمْرَةُ وَجْهِهَا حُجُرَاتِ الْقَوْمِ وَ تَحْمَرُّ حِيطَانُهُمْ فَيَعْجَبُونَ مِنْ ذَلِكَ وَ يَأْتُونَ النَّبِيَّ ص وَ يَسْأَلُونَهُ عَنْ ذَلِكَ فَيُرْسِلُهُمْ إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ فَيَرَوْنَهَا جَالِسَةً تُسَبِّحُ اللَّهَ وَ تُمَجِّدُهُ وَ نُورُ وَجْهِهَا يَزْهَرُ بِالْحُمْرَةِ فَيَعْلَمُونَ أَنَّ الَّذِي رَأَوْا كَانَ مِنْ نُورِ وَجْهِ فَاطِمَةَ ع فَلَمْ يَزَلْ ذَلِكَ النُّورُ فِي وَجْهِهَا حَتَّى وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع فَهُوَ يَتَقَلَّبُ فِي وُجُوهِنَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فِي الْأَئِمَّةِ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ إِمَامٍ بَعْدَ إِمَام
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
روایت دوم:
ترجمه بحار از مناقب نقل می کند: ابو هاشم عسكرى گويد: از امام حسن عسكرى پرسيدم: چرا حضرت فاطمه را زهرا ناميدند؟
فرمود: زيرا چهره او براى امير المؤمنين در اوّل روز مانند آفتاب روشن و به هنگام زوال مانند ماه درخشان و به هنگام غروب آفتاب مانند ستاره مىدرخشيد.
أَبُو هَاشِمٍ الْعَسْكَرِيُ سَأَلْتُ صَاحِبَ الْعَسْكَرِ ع لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءَ ع فَقَالَ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ وَ عِنْدَ الزَّوَالَ كَالْقَمَرِ الْمُنِيرِ وَ عِنْدَ غُرُوبِ الشَّمْسِ كَالْكَوْكَبِ الدُّرِّيِ
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢 ۳. نورافشانی نور حضرت در هنگام عبادت برای اهل آسمان
روایت سوم: از علل الشرایع
شيخ صدوق در كتاب معانى الاخبار و علل الشرائع از محمّد بن عماره كندى روايت كرده و گويد:
از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: چرا فاطمه را زهرا ناميدند؟
امام فرمود: براى اينكه هر گاه فاطمه در محراب عبادت مىايستاد و به عبادت مشغول مىشد نور او براى اهل آسمان مىدرخشيد همان طور كه ستارگان براى اهل زمين مىدرخشند.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْض
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢 ۴. خلقت نور حضرت از نور عظمت الهی و نورافشانی برای فرشتگان
روایت چهارم: از علل الشرایع و کشف الغمة
شيخ صدوق در علل الشرائع به نقل از جابر جعفى روايت مىكند كه گفت: به امام صادق عليه السّلام گفتم: چرا حضرت فاطمه عليها السّلام زهرا ناميده مىشود؟
امام فرمود: زيرا خداوند متعال او را از نور با عظمت خود آفريد، و هنگامى كه نورش درخشيدن گرفت آسمانها و زمين به نور او روشن شدند و چشمان ملائكه خيره ماند، پس سجده نموده و از خداى سبحان پرسيدند: خدايا! اين چه نورى است؟ خداوند فرمود: اين شعبهاى از نور من است كه آن را آفريدهام و از صلب يكى از پيامبرانم كه او را بر ساير پيامبران برترى دادهام، خارج مىنمايم. و از اين نور رهبران و امامانى به وجود مىآيند كه پس از انقطاع وحى مردم را به سوى حق هدايت مىنمايند.
علل الشرائع أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَعْقِلٍ الْقِرْمِيسِينِيِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَزِيدَ الْجَزَرِيِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ سألت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا وَ غَشِيَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِكَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلَائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ وَ قَالُوا إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي وَ أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِي أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمْرِي يَهْدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِي فِي أَرْضِي بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْيِي
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat
🟢 ۵. نورافشانی حضرت در لحظه تولد برای ملائکه
روایت پنجم:
در ضمن حدیث ولادت حضرت زهرا آمده است که در آسمان نور درخشنده ای واقع شد که ملائکه تا آنروز ندیده بودند و به همین جهت حضرت، به زهرا نام گذاری شد.
وَ حَدَثَ فِي السَّمَاءِ نُورٌ زَاهِرٌ لَمْ تَرَهُ الْمَلَائِكَةُ قَبْلَ ذَلِكَ الْيَوْمِ فَلِذَلِكَ سُمِّيَتِ الزَّهْرَاء
از شرح بی نهایت
https://eitaa.com/azsharhebinahayat