eitaa logo
بنیاد چهارم خرداد
410 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
43 فایل
اخبار و گزارش ها از مقاومت در جهان و ایران با محوریت مردم پایتخت مقاومت و شهر نمونه دزفول مدیر کانال: @b4khordad_asli
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۹ سعید علامیان برگرفته از سخنرانی‌های شهید سیاف‌ زاده کسانی که سن‌شان به ما می‌خورد قطعا یادشان هست که سپاه ما اصلاً این جوری نبود که ما از درون آن نیروی زمینی و هوایی و دریایی و قدس و مقاومت ایجاد شود؛ و یا فرمانده‌ی کل سپاه و سایر فرماندهانش درجه‌دار باشند! لذا ما یکسال زمان می‌خواستیم تا این سپاه را تبدیل کنیم به آن وضعیتی که در ادامه می‌بینید. همزمان درگیری داخلی هم داشتیم؛ در سطح قائم مقام رهبری، در سطح ریاست جمهوری، در سطح نخست وزیر در سطح قوی ترین گروه‌های سیاسی مثل [سازمان]منافقین و... ما در این سطح درگیر بودیم و امروز داستان‌های آن‌ها را دارید می‌خوانید که بنی صدر چه شد، بازرگان چه شد، منافقین چه شدند، کمونیست‌ها چه شدند، توده‌ای ها چه شدند... تازه ما تا مدتی حتی با هم زندگی هم می‌کردیم... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad بله: http://ble.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۰ سعید علامیان 🔸 عملیات غیوراصلی ساعت ۴ بعد از ظهر روز هشتم مهرماه علی غیوراصلی [مسئول آموزش سپاه خوزستان] به مقر عملیات آمد. بچه‌ها را جمع کرد و مثل عملیات‌های دستگيری روی یک صندلی رفت و برای بچه‌ها شروع به صحبت کرد که دشمن در حال رسیدن به اهواز است. از سوسنگرد عبور کرده دارد به حمیدیه می‌رسد؛ باید قبل از این که دشمن به حوالی اهواز برسد جلوی او را بگیریم. قرار شد با فرماندهی غیور اصلی به سمت حمیدیه برویم، آن جا کمین کنیم و به عراقی‌ها ضربه بزنیم. با چند ماشین خود را به حمیدیه رساندیم. غروب نیروها چند دسته شدند در ابتدای جاده حمیدیه سوسنگرد. بچه ها دو طرف جاده مستقر شدند. طرف چپ جاده مقداری درخت گز که حالت جنگلی داشت. جلوی این درخت‌ها به سمت سوسنگرد زمین کشاورزی بود که به تازگی شخم خورده و آبیاری شده بود. قرار بود بچه‌ها بدون هیچگونه حرکتی آن جا مستقر شوند و چند نفر به شناسایی بروند؛ ساعت که از ۱۲ شب گذشت حمله صورت گیرد. عراقی‌ها به نزدیکی ما رسیده بودند. صدای خودروها و حرف زدن آن‌ها به گوش می‌رسید. خیلی زود معلوم شد که تانک‌های عراقی به آنجا رسیده‌اند. آن‌ها به ستون از کنار جاده به سمت اهواز در حال حرکت بودند که دو دستگاه از تانک‌ها و یک خودروی پر از مهمات تانک در این زمین فرو می‌روند... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۱ سعید علامیان 🔸 عملیات غیوراصلی به محمود[مراداسکندری] گفتم ادامه نده برگردیم ولی محمود رفت بالا و پشت فرمان قرار گرفت. یکباره یک خمپاره روی مهمات خورد و ماشین شعله‌ور شد. دیگر از او خبری نشد. بعد از عقب نشینی عراقیها به سمت ماشین رفتیم. جسد محمود سوخته و جمع شده داخل ماشین بود. یک جفت کفش تکواندو مشکی به صورت نیم سوخته پایش بود؛ جنازه اش را به اهواز منتقل کردیم. فردای آن روز به علی شمخانی خبر رسید که عراقی ها از تنگه چزابه خارج شده‌اند و قصد دارند بار دیگر حمله خود را سازماندهی کند. او[علی شمخانی] به احمد پیغام فرستاد که با نیروهایش به شهر بستان بروند و مانع پیشروی دشمن به بستان، سوسنگرد، حمیدیه و اهواز شوند. . با نیروهای عملیات اهواز حرکت کردیم؛ حدود هشتاد نفر بودیم وارد بستان شدیم. بهترین جایی که می‌توانستیم مستقر شویم مسجد بستان بود. مردم از اهواز امکانات می‌آوردند و به خط مقدم و به مسجد تحویل می‌دادند... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad بله: http://ble.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۲ سعید علامیان 🔸 عملیات غیوراصلی شب‌ها استراحت می‌کردیم و روزها در بیرون شهر مستقر می‌شدیم. شناسایی صورت گرفته نشان می‌داد که عراقی‌ها عمده قوای خود را روی ارتفاعات الله اکبر مستقر کرده‌اند. قرار این بود که با این نیروها که تقویت می‌شدند به تپه‌های الله اکبر حمله کنیم؛ از پشت تنگه چزابه را ببندیم و ضربه نهایی را به عراقی‌ها وارد کنیم. غیور اصلی با آقای احمد غلامپور از اهواز حرکت کردند که خود را به بستان برسانند و نیروهای ما را با خودشان هماهنگ کنند که فردا شب وارد عمل شویم. احمد غلامپور، علی غیور اصلی، آقای ویسی و حسین نظیری پنج نفری شبانه با یک جیپ آهو با چراغ خاموش حرکت کردند... محورها به هم نزدیک بود و چراغ خودروها را روشن نمی‌کردند. بین راه تصادف کردند و غیور اصلی شهید شد. با شهادت غیوراصلی آقای شمخانی بیشتر احساس تنهایی کرد. آقای غیور اصلی از دست رفته بود و محور حمله در بستان و سوسنگرد ضعیف شد. روزی که عراقی‌ها نزدیک نورد رسیدند؛ هیاهوی بزرگی شد؛ وضع اهواز بهم ریخت. پس از این ماجرا، آقای شمخانی به من گفت محور بستان را تحویل حمید معینیان بده، خودت به اهواز بیا، همه کارها از هم پاشیده شده؛ بیا ببینیم باید چکار کنیم... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۳ به قلم سعید علامیان 🔸 اطلاعات‌عملیات حسن باقری در ابتدای ورود به اهواز دانست که بار زمین مانده جبهه‌ها، شناخت دشمن است. کسی اطلاعات دقیق ندارد که بتواند رفتار عراقی‌ها را تحلیل کند. او بنیان اطلاعات‌عملیات را گذاشت و با استفاده از نیروهای بومی شروع به شناسایی کرد. کمتر از دو هفته پس از شروع جنگ دست اتفاق احمد سیاف زاده و حسن را در کنار هم قرار داد تا توان و تجربه عملیاتی احمد با شناخت و اطلاعات حسن شبیخونی را علیه ارتش متجاوز شکل دهد؛ به‌خصوص که احمد پس از فقدان علی غیوراصلی به دنبال اجرای شبیخونی نظیر عملیات حماسی غیور اصلی بود. حسن باقری در همان روزها به عملیات اهواز آمد. پیراهن سپاهی و شلوار معمولی تنش بود. گفت چه قدر نیرو داری؟ گفتم یک اتوبوس پاسدار دارم. حسین علم الهدی با گروهی از سپاه هویزه مترصد عملیات علیه عراقی‌ها بود. گفت من هم قدری نیرو دارم. محمد حجازی دو اتوبوس پاسدار از اصفهان آورده بود. علی هاشمی هم گروهی از سپاه حمیدیه داشت. بیشتر نیروهای عرب سپاه اهواز برای حسن باقری کار می‌کردند... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad بله: http://ble.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۴ به قلم سعید علامیان حسن باقری با شناسایی حمید تقوی و حمید سیدنور در اطراف دب حردان در جایی به نام سید یوسف محلی پیدا کرده بودند که می‌شد دشمن را به تله بیندازیم و جاده اهواز خرمشهر را از پشت قطع کنیم. آن‌ها با دو اتوبوس و ما هم با یک اتوبوس حرکت کردیم، خیلی هم بد رفتیم. یعنی اوج بی‌سوادی ما در جنگ بود؛ کسی با اتوبوس نمی رود آنجا بایستد! اگر صبح خیلی زود حرکت نمی‌کردیم و برنمی‌گشتیم دشمن اتوبوس‌های ما را می‌دید! به نتیجه کار هم اصلاً فکر نمی‌کردیم؛ فقط می‌خواستیم به عراق بزنیم. کما این که کسی قبل از تک غیوراصلی حسابی برای نتیجه باز نکرده بود. پنجاه نفر از را سپاه اهواز، شصت نفر از اصفهانی‌ها، با افراد علی هاشمی و علم الهدی در مجموع صد و پنجاه نفر- یعنی نیم گردان می‌شدیم. حسن باقری محورهایی را شناسایی کرده بود. گفت عراق خیلی باز ایستاده جای رخنه زیاد دارد... نمی‌دانستیم چه می‌شود. فقط کافی بود آن‌ها ما را نمی‌دیدند و بین تانک‌های‌شان قرار می‌گرفتیم. در این صورت با نارنجک به تانک‌های‌شان می‌رفتیم و اسیر می‌گرفتیم. من، حسن باقری و حسین علم‌الهدی با یک جیپ آهو جدا رفتیم؛ اتوبوس‌ها پشت سر ما بودند. اتوبوس‌ها را از جاده سید یوسف داخل بردیم. دیگر حسن به ما می‌گفت که چه کار کنیم. سید یوسف به کرخه کور می‌خورد. در آن جا یک تیپ عراق مستقر بود. ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 🔻 روزنوشت‌های سردار سیاف زاده ۱۷ به قلم سعید علامیان احمد در همان روزها یک بار هم با گروه دکتر «مصطفی چمران» و «حضرت آیت الله خامنه ای» برای عملیات رفته بود. دکتر چمران می‌خواست با نیروهایش از سمت کمبوعه، جاده خرمشهر را قطع کند و به پادگان حمید برسد: یک بار با پنجاه پاسدار و یک اتوبوس به آن‌جا رفتم. حدود ساعت دوازده شب بود که آیت الله خامنه‌ای با لباس رزم از راه رسیدند و وارد سنگر شهید چمران شدند. ایشان هم برای این آمده بود که شاید امشب عملیاتی علیه نیروهای عراقی که تا پشت جنگل کمبوعه و حدود دب حردان پیش آمده بودند صورت بگیرد. آقای چمران به من گفت بچه ها رفته‌اند که معبرها را شناسایی کنند؛ اگر نتیجه بیاورند با نیروهای شما حمله می‌کنیم و از کمبوعه می‌رویم. تا صبح ماندیم آقای چمران گفت بچه‌های شناسایی نتوانستند معبرها را پیدا کنند و برگشتیم... ادامه دارد ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @ 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad بله: http://ble.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com
🍂 🔻 "الی بیت المقدس" عملیاتی الهی ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🔹 طرح عملیات در طراحی عملیات، تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنین استدلال می شود که حمله به جناح دشمن، که عمدتا به سمت شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. هم چنین، شکستن خطوط اولیه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب کارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیشروی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعیین شدند. بر همین اساس، محورهای عملیاتی هر یک از قرارگاه ها به ترتیب زیر مقرر گردید: ۱- محور شمالی؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه کرخه). ۲- محور میانی؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت جاده اهواز – خرمشهر). ۳-محور جنوبی، قرارگاه نصر (با عبور از کارون و پیشروی به سمت خرمشهر). ┄┅┅❀💠❀┅┅┄ 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: https://eitaa.com/b_4khordad سروش: http://splus.ir/b_4khordad روبیکا: https://rubika.ir/b_4khordad بله: http://ble.ir/b_4khordad سایت: http://www.b4khordad.com ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂
🍂 نامگذاری عملیات "طریق القدس" ‌‌‍‌‎‌┄═❁❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔸 در زمانی‌که عملاً طرح‌ریزی عملیات برای آزادسازی سرزمین‌های غرب سوسنگرد و شهر بستان در اواسط مهر ۱۳۶۰ آغاز شد، از عنوان طرح کربلا یک برای اسم این عملیات استفاده می‌شد. اما به محض آغاز اجرای عملیات، نام "طریق‌القدس" برای آن برگزیده شد. با توجه به اینکه در آن ایام، دولت عربستان در پی برگزاری کنفرانس «فاس» با حضور سران کشورهای مسلمان به منظور پرداختن به مسایل فلسطین بود و بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، نتیجه عملی این همایش را حمایت از رژیم اسرائیل و تضعیف عملی فلسطینی‌ها ارزیابی می‌کردند، بنابراین نام این عملیات، «طریق القدس» گذاشته شد تا نشان داده شود که سرزمین‌های اشغالی فلسطینی‌ها، فقط با برگزاری جلسه و همایش و یک نشست و برخاست آزاد نمی‌شود، بلکه با انجام یک سلسله عملیات نظامی از سوی کشورهای اسلامی، می‌توان امید داشت تا سرزمین‌های فلسطین از چنگال اسراییل، آزاد شوند. یعقوب زهدی ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا: بله: سایت:www.b4khordad.com
🍂 «ملاصالح» در ارتش عراق ┄┅═✼✿‍✵✦✵✿‍✼═┅┄ سپهبد راعد حمدانی: «ما مبادله اسرای ایران و عراق را شروع کردیم که اغلب بچه‌هایی مجروح بودند. یکی از اسرای ایرانی از نظر ارتش بسیار با ارزش بود، به حدی که صدام چند بار با او ملاقات کرده بود. وفیق السامرایی بدون اطلاع صدام یا رئیس بخش اطلاعات، این اسیر را به ایران بازگرداند... وقتی خبر این کار به صدام رسید، آنچنان عصبانی و خشمگین شد که السامرایی را از نفر دومی در اطلاعات ارتش عراق خلع و به عنوان افسر اطلاعات سپاه هفتم تنزل مقام داد. به خاطر دارم که برای ماموریت شناسایی به منطقه عملیاتی سپاه هفتم رفته بودم و مجبور بودم در ستاد این سپاه توقف کنم وقتی فرمانده سپاه وارد شد از او پرسیدم که ژنرال سامرایی اینجا چه می‌کند، جواب داد که السامرایی به خاطر اشتباه فاحشی که کرده، مستحق اعدام است. اما به خاطر علاقه صدام به او با تنزل مقام به اینجا منتقل شده است.» خاطرات این آزاده قهرمان هم اکنون با عنوان (ملاصالح، سرگذشت ملاصالح قاری مترجم اسرای ایرانی) به نگارش رضیه غبیشی در ۲۸۰ صفحه و توسط انتشارات شهید کاظمی در دسترس علاقه‌مندان به خاطرات جنگ قرار گرفته است. 🔻 این کتاب با هشتک ⃣ در کانال حماسه جنوب به اشتراک گذاشته شده است. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
🍂 والفجر ۸ سردار مرتضی قربان ┄┅═✼✿‍✵✦✵✿‍✼═┅┄ در والفجر ۸ شهر فاو که سه کیلومتر بود را خود من (لشکر ۲۵ کربلا) عمل می کردم. سمت چپ ما لشکر ۷ ولیعصر بود. سمت چپ لشکر ولیعصر، لشکر ۱۹ فجر بود و سمت چپ ۱۹ فجر لشکر ۴۱ ثارالله بود. عملیاتی که به عهده حاج قاسم سلیمانی گذاشته بودند این بود که از اروند عبور کند، خط اول و دوم دشمن را بگیرند. یک جاده بود که از فاو می آمد و به دریا می خورد که به آن راس البیشه می گویند. سه کیلومتر آنجا ماموریت سردار سلیمانی بود که الحمدلله شب ۲۱ بهمن سال ۶۴ عمل کردند تمام خطوط دشمن را گرفتند و نیروهای دشمن را اسیر کردند و تا ساحل خور عبدالله پیشروی کردند. حاج قاسم یکی از فرماندهانی بودکه ۷۸ روز در فاو شبانه روز با دشمن جنگید. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas 🇮🇷 به مارا‌به‌دیگران‌معرفی‌کنید: ایتا: سروش: روبیکا بله: سایت:www.b4khordad.com
🍂 🔻 اتاق جنگ / کربلای پنج ┄┅═✼✿‍✵✦✵✿‍✼═┅┄ ساعت چهار بعدازظهر مهمان‌ها همه رفته بودند و سکوتی عمیق بر قرارگاه و اتاق فرماندهی حاکم شده بود. در میانه این سکوت، آقای بشردوست با چهره‌ای خندان و بشاش وارد شد و پس از سلام و احوالپرسی گفت: بچه‌ها (فرماندهان لشکرها) آمدند و با محسن درباره تأخیر در عملیات صحبت کردند و ایشان موافقت نکرد و گفت باید حتماً در روز تعیین‌شده عملیات انجام شود. آقا محسن سؤالی داشت، می‌گفت چطور می‌شود سرعت عملیات را ساعت‌های اوّل عملیات و روز اوّل زیاد کرد؟ غلامپور در پاسخ به این سؤال چنین توضیح داد: ما تا یک کیلومتری دشمن سریع می‌رویم ولی نیروها از این پس باید آهسته، آهسته و سینه‌خیز بروند. بعد مسئله موانع پیشروی آنهاست، اگر برای عبور از موانع از ساعت ۱۲:۰۰ سه ساعت وقت بگذاریم، لحظه درگیری می‌شود سه صبح. البته برای ساعت درگیری باید بیشتر صحبت کنیم، چون مسافت رسیدن یگان‌ها به خط دشمن و موانع، یکی نیست. بعضی از یگان‌ها یک ساعت و بعضی چهار ساعت وقت می‌خواهند. پس از شکستن خط دشمن، سرعت عمل به دو عامل نیاز دارد، نخست آتش و دوم که مهم‌تر از اولی است، سرعت در انتقال نیروهاست. یعنی اگر امکانات (نفربر و زرهی) داشته باشیم و بتوانیم سریع نیروها و امکانات را انتقال دهیم، سرعتمان بالا می‌رود. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس @defae_moghadas  👈عضو شوید            ◇◇ حماسه جنوب ◇◇ 🍂