سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حمیدرضا هست🥰✋
*تله انفجارے...*🥀
*شهید حمیدرضا زمانی*🌹
تاریخ تولد: ۷ / ۱۲ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۴ / ۸ / ۱۳۹۳
محل تولد: تهران
محل شهادت: عراق
*🌹همسرش← ما مستاجر بودیم و وضع مالی خوبی نداشتیم🥀 آقا حمید رضا خیلی به اتفاقات سوریه حساس بود🍂یک روز میگفت دیگه نمیتونم بیتفاوت زندگی کنم🥀نمیتونم نسبت به اتفاقی که توی سوریه می افته سکوت کنم🥀و باید برای حفظ حرم اهل بیت(س) به عراق یا سوریه بروم🕊️او تصمیمش را گرفته بود و هر چه پدر و مادرش گفتند نرو همسر و فرزندانت اذیت میشوند🥀اما او اصرار داشت که برود🕊️و بالاخره ما هم رضایت دادیم🌙من و حمید هشت سال با هم زندگی کردیم💞که حاصل آن دو فرزند (یک دختر و یک پسر) بود🎀فرزند دوممان 4 ماه پس از شهادت حمید به دنیا آمد🥀و به همین خاطر نام همسرم را روی این پسرم گذاشتم🌙او چهار بار عازم سوریه شد🕊️ و در مرتبه چهارم به شهادت رسید🕊️راوی← حمید مشغول خنثیسازی مین بود💫 مین آخر را که خنثی میکند پایش داخل تله انفجاری میرود و منفجر میشود.💥 شدت انفجار به قدری زیاد بود که بدنش تکه تکه میشود🥀به دلیل اینکه منطقه در دست دشمن بود💥 لحظه شهادت نتوانسته بودند پیکرش را به عقب بیاورند🥀سه روز بعد که منطقه پس گرفته شد💫 تنها دست و سر حمید را پیدا کردند🥀و به وطن آوردند*🕊️🕋
*شهید حمیدرضا زمانی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
#شهید_مدافع_حرم_هادی_ذوالفقاری
در کوچه و خیابان سرتان را بالا نگیرید. باصدای بلند در جلوی نامحرم حرف نزنید.
سعی کنید سربه زیر باشید. اگر با نامحرم زیاد و بی دلیل صحبت کنید، حیا و عفت او از دست می رود.
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
💠دیدار با ملائک💠
شهید جلیل ملکپور اهل شهر شیراز و پسر یکی از مالکین ثروتمند شهر بود.
اما دنیا آنها را از مسیر حق جدا نکرد.
پدر خانواده و شش پسر راهی جبهه شدند. با پایان جنگ، دو پسر شهید و چهار پسر و پدر خانواده جانباز شدند.
اما خاطرات شهید جلیل ملکپور بسیار عجیب است. کمتر شهیدی را دیده ایم که اینقدر کرامات و مطالب عجیب داشته باشد.
به عنوان نمونه: پدر در تابستان 1365 به جلیل اصرار میکند که ازدواج کن.
پسر میگوید: مشکلی نیست. اما هرزمان ازدواج کنم، چهار ماه بعد شهید میشوم و شش ماه بعد از شهادتم پسرم به دنیا می آید!
شهریور ماه جلیل ازدواج کرد. دی ماه شهید شد و شش ماه بعد تنها پسرش علی به دنیا آمد.
جلیل شبهای جمعه به یک قسمت خاکی از دارالرحمه( گلزار شهدای شیراز) میرفت و آنجا دعا میخواند‼️
میگفت میخواهم سرمزار خودم دعا بخوانم. مدتی بعد همین اتفاق افتاد. او درهمان مکان دفن شد.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔹🔸🔹🔸🔹🔸
(خانواده شهید به دیدار رهبر انقلاب رفتند. فرزند جلیل صاحب فرزندی به نام جلیل شده. آنها بحث کتاب را مطرح کردند و رهبر انقلاب فرمودند: این کتاب را خوانده ام کتاب جالب و خوبی است.)
📚 کتاب دیدار با ملائک
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حسن هست🥰✋
*۶ گلوله تا پرواز*🕊️
*شهید حسن قاسمی دانا*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۶ / ۱۳۶۳
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۲ / ۱۳۹۳
محل تولد: مشهد
محل شهادت: حلب،سوریه
*🌹شهید مصطفی صدر زاده← هشت نفر بودیم و نام عملیات را امام رضا(ع) نامگذاری کردیم🌷ساعت 10 شب وارد آن ساختمان هشت طبقهای شدیم. طبقه اول را آزاد کردیم💫میخواستیم وارد خانه بعدی شویم که پرسیدند "مین مین؟" (یعنی چه کسی هستید؟)⁉️ حسن هم در پاسخ گفت: انا شیعه امیرالمومنین(ع) و شیعه فاطمه الزهرا(س) و شیعه زینب کبری(س)🌙درگیریها شروع شد💥هر دو به سمت هم نارنجک میانداختیم.💥حسن گفت مصطفی تو فرزند داری بمان من میروم🕊️ دو نارنجک برداشت و رفت و گفت: سید آتش بریز.💥 ابتدا صدای رگبار، بعد صدای انفجار نارنجک و سپس صدای نالهای آمد و دیگر سکوت همه جا را فرا گرفت🥀حسن را صدا کردم اما جوابی نشنیدم.🌙خودم ترکش خورده بودم و نمیتوانستم به داخل بروم🥀به 2 نفر سپردم بروند حسن را بیاورند. یکی از آنها وقتی وارد واحد شد، بدون اینکه متوجه شود پایش را روی دست حسن میگذارد🥀حسن با لهجه شیرین مشهدی میگوید: برادر پات رو بردار🌙۲۵ اردیبهشت ماه بود او بر اثر رگبار ۶ تیر خورد💥چند تیر به بازو، زیر قلب🥀پهلوهای چپ و راست🥀و ناف او اصابت کرد🥀او را به بیمارستان منتقل اما در نهایت به شهادت رسید🕊️و در سالروز وفات حضرت زینب(س) به خاک سپرده شد*🕊️🕋
*مدافع حرم حضرت زینب(س)*
*شهید حسن قاسمی دانا*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش محسن هست🥰✋
*در آرزوےِ هزار تڪه شدن*🕊️
*شهید محسن حاجی بابا*🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۲ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۲۲ / ۲ / ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
محل شهادت: سر پل ذهاب
*🌹همرزم← فرمانده عملیات سپاه غرب کشور🍃انس و الفتی مثال زدنی با قرآن داشت💫همیشه زیارت عاشورا میخواند📿تنها چیزی که به هیچ کس هدیه نمیداد انگشتری بود که از مادرش به یادگار گرفته بود💐 و به من میگفت میخواهم به گونهای شهید شوم که حتی تکههای بدنم را نتوانند جمع آوری کنند‼️همرزم← آرزوی محسن چیزی نبود جز شهادت🕊️او به دوست خودش حسین خدابخش گفته بود اینجور شهادت که ۱ تیر به آدم بخوره من میگم شهادت سوسولی‼️دعا کن با گلوله توپ شهید بشویم💥 زیرا اگر در این دنیا بسوزیم میتوانیم مطمئن شویم که خداوند گناهانمان را بخشیده است✨ او به آرزوی خود رسید و با گلوله توپ 130 خودروی آنها مورد اصابت قرار گرفته💥 و پیکرشان در آتش میسوزد🔥 پیکر شهید حاجی بابا را به تهران بر میگردانند و در قطعه 26 بهشت زهرا(س) دفن میکنند💫 اما وقتی حسین خدابخش میخواهد خودروی آتش گرفته را به عقب برگرداند🥀 متوجه میشود تکهای از بدن شهید حاجی بابا در خودروی سوخته جامانده است🥀تکه دیگر بدن او را در روستای مشکنار در نزدیکی منطقه بازی دراز💫 دفن میکنند*🕊️🕋
*شهید محسن حاجی بابا*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
*zeynab_roos313*
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #مهم
یک کلیپ بسیار مهم در مورد رهبر معظم انقلاب
🔷استاد فاطمی نیا: یک چیزی میدانم که این را میگویم.
اللهم احفظ قائدنا #امام_خامنه_ای
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
💌#خاطرات_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #سعید_شبان
♨️پاسدار فوتبالیست مدافعحرم
⚽️پاسدار شهید مدافعحرم سعید شبان، یکی از ورزشکارانِ بااخلاق ارومیه بود. او در سنین نوجوانی به رشته فوتبال علاقهمند شد و فوتبال را بهصورت حرفهای دنبال کرد و وارد دنیای ورزش شد. شهید شبان در سال۱۳۷۹ اولین بازی رسمی خود را در تیم شهید باکری آذربایجان غربی انجام داد.
⚽️اخلاق خوب و نجابت خاص سعید باعث شد تا پلههای ترقی را به سرعت بپیماید و مورد علاقهی مربیان تیمهای بزرگسالان قرار گیرد. او در ادامه در تیمهای مختلف ارومیه، فوتبال خود را تا زمان شهادت ادامه داد.
⚽️در لیگهای دسته یک بزرگسالان ارومیه، دسته یک بزرگسالان و لیگ برتر فوتبال استان آذربایجان غربی در میادین حضور داشت. همبازیهای سعید شبان همیشه از وی به عنوان بازیکن اخلاق و اسطوره ستودنی در این خصوص یاد میکنند. سعيد فوتباليست بسيار خوبی بود و ۲۱حكم قهرمانی نيز در اين رشته داشت.
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
🌹 سردار شهید شیر علی سلطانی 🌹
🌷🌷🌷
🔹گفت: چیکار دارے میکنے ؟
گفت: دارم قبر میسازم برا خودم تو مسجد .
گفت : قبره کوچیک نیست؟
گفت: قرار من با امام " حسین " اینه که
سرم قطع شه ، جنازمو که میارن قبره به
همین قد بسه 😔
🔹رفت جبهه و اومد سرش قطع شد بود ...
جنازه رو که اوردن دیدن قد قبریه که باید ؛ همین جورے بوده ...
🔹گفت : خیلی دوس دارم ظهر عاشورا
شهید شم یعنے میشه ؟
نگاش میکردیم،چه حرفا میزنه!...
🔹بچه ها شـــــهدا برای خدا ناز میکردن ؛
برای امام حسین ناز میکردن ؛
امام حـــــسینم نازشونو میخرید ...
🔹داشت جعبه مهمات ها رو جابه جا میکرد میذاشت تو ماشین یدفعه جعبه مهمات ترکید منفجر شد ...
گرد و خاک که تموم شد
دویدیم سمتش دیدیم سرش قطع شده
افتاده اون ور
نگاه کردیم ظهر عاشوراست ...😔
چرا شـــــهدا دل ادم و میبرن؟
چون سیم اینا وصله .....
" شـــــ🌷ـــــهید شیرعلے سلطانے "
#السلام_علیک_یا_انصار_اباعبدالله
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
🔰 بخشی از دستنوشته شهید مهدی خندان🌷
شهادت: ۱۳۶۳/۱۱/۶
سقز، کمین گروهک های ضد انقلاب
سیاه باد، قلبی که از خمینی جداست
که آن قلب از خدا جداست
راضی نیستم، از کسی که محبّت امام و انقلاب در دلش نیست در مجلس ختم من، شرکت کند و یا به زیر تابوتم بیاید »
والسلام
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
AUD-20220506-WA0022.opus
2.1M
🌹 مناجات شهدا 🌹
خداوندا، مرغ ناچیز و محبوس در قفس، چشم به تو دوخته و با لرزاندن بالهای ظریفش آماده حرکت به سوی توست. ما نه برای اینکه از قفس تن پرواز کند و در جهان پهناور هستی بال و پر بگشاید، نه زیرا زمین و آسمان با آن همه پهناوری، جز قفس بزرگتری برای این پرنده شیدا نیست. او میخواهد آغوش بارگاه بینهایت را باز کنی و او را به سوی خود بخوانی.
🌹شهید سعید هدی محل تولد مراغه، محل شهادت شلمچه به سال 1365🌹
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
@baShoohada