.
.
توی #عملیات محرم مجروح شد و دکترا ازش قطع امید کردند ،
#حضرت_زهرا علیها السلام آمده بودند به خوابش و فرموده بودند :
.
.
"" پسرم تو شفا گرفتی ، فقط قول بده جبهه رو ترک نکنی .. ""
.
.
بعد از این خواب سر از پا نمیشناخت ،
توی عملیات خیبر شد #فرمانده گردان علی اکبر ' علیه السلام '
از بس که حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو به #یا_زهرا ' علیها السلام ' تغییر داد ..
.
.
شهید که شد ، ایام #فاطمیه بود و ترکش خورده بود به #پهلوش ..
.
.
🌸 شهید سیدکمال فاضلی 🌸
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_5809739924143866684.mp3
2.95M
حواسمون باشه
حق الناس گردنمون نباشه...
خداوند عادله و
حواسش به همه چی هست.
با نوای پراحساس #چاوشی
و محسن ابراهیم زاده
ویژه 19 رمضان
امشب قبل از به سر گرفتن قرآن این فایلو گوش کنید بعد برید برنامه شب قدر...
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠
توسل به حضرت زهرا(س)
وسط میدان به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را باز کرد و به آیات آن نگاه کرد. پس از اینکه قرآن را بست گفت: «از این معبر نمیرویم، باید از معبر دست راستی، گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم.»
به قدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد.
گردانها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعدا در بررسیها متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقیها را دور زده بودیم!
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
درخواست شهادت
توی خواب داشت گریه می کرد، بلند وبا هق هق.
حرف هم می زد. رفتم بالای سرش.
کم کم فهمیدم دارد با حضرت صدیقه سلام الله علیها راز ونیاز می کند. اسم دوست های شهیدش را می بُرد.
به سینه می زد و با ناله می گفت:
«اونا همه رفتند مادرجان! پس کی نوبت من می شه؟»
سر وصداش هر لحظه بیشتر می شد. ترسیدم در وهمسایه را هم بیدار کند. چند بار اسمش را بلند گفتم تا از خواب پرید.
صورتش خیس اشک بود. چند لحظه ای طول کشید تا به خودش آمد.
گفت: «چرا بیدارم کردی؟»
گفتم:
«شما آن قدر بلند گریه می کردی وحرف می زدی که صدات تا چند تا خونه اون ور تر هم می رفت.»
مثل کسی که گنج بزرگی را از دست داده باشد، با ناله گفت:
« من داشتم با خود بی بی درد دل می کردم؛ آخه چرا بیدارم کردی؟»
«ساکنان ملک اعظم2/ص85 به نقل از همسر شهید برونسی»
کرامات شهدا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش جواد هست🥰✋
*قولی که عملی شد*🕊️
*شهید محمدجواد روزی طلب*🌹
تاریخ تولد: ۲۸ / ۵ / ۱۳۴۳
تاریخ شهادت: ۲۵ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: شیراز
محل شهادت: شلمچه
🌹همسرش← *یک روز در مورد برادر شهیدم حرفی زده بودند که ناراحت بودم*🥀با حاج جواد میرفتیم دارالرحمه🍂 *حاجی گفت: چرا ناراحتی؟*🍂گفتم: خیلی کار بدی کردند همچین حرفی را زدند🥀گفت: *« ناراحت نباش! وقتی شهید شدم، خودم نشانت میدهم کجایم تیر خورده!»*🩸گفتم: «چقدر خوب دلداری میدی، دستت درد نکنه!🍃 *زمان گذشت، خبر شهادت حاج جواد را برایم آوردند*🕊️ وقتی که بالای سرش رسیدم در تابوت را باز کردند🥀 *همین طور که محوش شده بودم💛دیدم که دستش خونی است*🥀خون هم تقریبا تازه بود🩸 *دیدم حاجی با دستش، لباسهایش که اورکت و لباس و زیرپیراهنیاش بود را بالا گرفت‼️و جای تیری که به پهلویش خورده🥀و باعث شهادتش شده را به من نشان داد*‼️یاد حرفش افتادم که گفته بود: *«من وقتی شهید شدم، خودم نشانت میدهم کجایم تیر خورده»🕊️او حتی بعد از شهادتش هم به قولش عمل کرد*💚من هم با دستمال، خون دستش را پاک کردم🩸 *و آرام لباسهایش را پایین کشیدم تا کسی خبر از راز ما نداشته باشد.💛 او در شب شهادت حضرت زهرا (س) 🖤و در عملیاتی که با رمز یا زهرا بود🏴با پهلویی شکسته🥀به دیدار معبود شتافت*🕊️🕋
*شهید محمد جواد روزی طلب*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔