#اندر_احوالات_مدرسه
🧕🏻برو آبجیتو از خواب بیدار کن
👧🏼: پاشو مگه بابا نگفت دیگه از فردا ٩صبح بیدار بشید؟ الان ساعت ۱۱ شده پاشو
👨🏻🎓: تا میرفتیم مدرسه که باید ٧صبح بیدار میشدیم، الانم که مثلا تابستون صبح زود باید پاشیم؟
🧕🏻: ٩ صبح زوده😳
🧑🏻🦱: حالا خوبه همش یساله مدرسه میری صبحی بودی، پنجشنبه و جمعه که تعطیله،
شنبه ها هم که معلمتون نمیومد، نمیرفتی، دوهفته آبله مرغون داشتی نرفتی،
یک هفته قفسه سینه ات درد گرفت موندی خونه
یک هفته ویروس گرفتی
دو، سه روز مشهد بودیم
اگه جای من بودی سه سال صبحی چکار میکردی؟
🧕🏻: پسرم، پسر گلم، شما دوسال از اون سه سال کرونا بود مجازی بودی، هفت صبح بیدارنمیشدی که بخوای مدرسه بری همچین میگی😂😂
سربازی بری چه خاطرات درد داری میخوای جعل کنی😁
@ba_fereshteha
رفتیم کارنامه ی خانوم خانومهارو بگیریم.
مدیرشون بعد از کلی محبتی که همیشه دارن ینگاه کرد به نوزاد تو بغلم و ینگاه به خانوم خانومها گفت : دخترم درس هاتو خوب بخون.
مامان، بهش بچه داری نده بکنه، برای سال بعد خیلی خوب بخون...
الان دارم به این فکر میکنم چجوری تو دهه 60 و حتی 70 که خودم بودم میتونستیم هم یحدودی بچه نگه داریم یا سرگرمشون کنیم؟ کمی تو کار خونه کمک بدیم! تو دهه 60 که این موضوع کاملا طبیعی بود.
بچهها توکارهای خونه کاملاً مشارکت داشتن، حتی بچهها ی کوچکتر عمده ی نگهداریشون توسط بچهها ی بزرگ تر بود.
یعنی از اون خانواده های باشکوه (چندفرزندی) که بچهها تو امور خانه مشارکت داشتند هیچ کس نتونست با تحصیلات عالیه وارد جامعه بشه؟
هیچ کس هنرمند نشد!
اصلاً درس خوندن به چه قیمتی؟
مگه انسان ها تک بعدی آفریده شدن، که از عهده ی چندتا کار باهم بَرنیان!
بنظرم این صوت های #تفسیر_وسع رو باید به مدیر نازنین پیشنهاد میدادم...
حتماً الان براتون سوال شده، مدیر حق داشته. انقدر از بچه کارکشیدی 😔که نمراتش خیلی ناراحت کننده بوده که این توصیه و رو کرده؟
باید بگم
که
همه ی نمراتش خیلی خوب بود🤩 بجز یکی که خوب بود😍
اون هم چون من میدونم این بچه تو ذاتش واقعا اون رشته نیست، هرکاری هم کرده و بکنه باز تو اون رشته لنگ میزنه... 🥴
البته من جلوی خودمو نمیتونم بگیرم بلاخره توصیه های مادرانه خودمو دارم هرچند که اون غر میزنه چرا ادم باید زوری درسی که علاقه نداره رو بخونه😡؟
منم دائم درحال گفتنم : اگر اونقدر ها سخت بود که تواین پایه برای شما نمیگذاشتن.
بلاخره سیستم آموزشی اینجوریه، فعلاً مجبوری باهاش کناربیای تاوقتی که بتونی انتخاب رشته کنه
ذهن تو قوی تره، تواناییشو داری، باید دقتتو بیشتر کنی....
خلاصه آخرین کارنامم رو هم گرفتم😜
#تفسیر_وسع
#اندر_احوالات_مدرسه
#امتحانات
@ba_fereshteha
#اندر_احوالات_مدرسه
واااااای خدا بوی کتاب نو، اون هم کتاب درسی🥰😍😊
اون هم رشته هایی که عشق من بودن...
چند روز بود معلمش تو دفترش مینوشت
تکالیف نصفه
خانم... تکالیف کانال راچک کنید
مادرگرامی تکالیف رو از گروه مادرها ببینید
میگفتم شما که همه رو نوشتی چرا بهت میگه نصفه، ناقص؟!
🧑🏻🎓(شازده کلاس دومی). نمیدونم😌
دیروز خواهرش گفت:👧🏼 رفتم کلاس همه ی صفحه ی دفترمو نشون بدم خانوممون امضا کنه؟!
🧕🏻بله همه رو نشون بده،ببینه نوشتی
🧑🏻🎓 معصومه ،معصومه، فردا رفتی مشق هاتو نشون نده، بزار چندروز بگذره بعد خانومتون ببینه مشقهات زیاد میشند ،زیاد امضا میکنه حال میده ، دوستم بهم یاد داد
🧕🏻 آهان ، پس این همه معلمتون میگه تکالیفت ناقصه خودت نشون نمیدی که زیاد بشه😳😬🤦🏻♀
حالا یکم درد ودل🙂
ولی خداییش اینها که بچه اند، انتقال تجربیات از هم میکنند، دبیرگرامی ، معلم ارجمند، قربونتون چرا انقدر از مادرها توقع زیاد زیاد دارید؟!
الان اگر تو روستا بودیم، مادرو پدر از خروس خون تا زوزه شغال نود درصدشون پای کشاورزی و دامداری اند...
نمیشینند دونه به دونه تکالیف بگن و کانال و گروه چک بکنند
تا همین شش هفت سال پیش که خبری از گروه های واتساپ و بعدم شاد و پیام رسان های دیگه نبود به بچه ها میگفتید توی دفترچه ی یادداشت تکالیف رو بنویسند بعد خود بچه بازخواست میشد،هم دقت و تمرکزشون خیلی بیشتربود
نهایت دوبار، چهاربار به خودش میگفتند بعد به اولیا
الان تا به بچه میگیم معلم چی درس داد،؟ میگه گروهمون ببین
میگیم تکلیف چی داری؟میگه کانال رو ببین
البته منکر پیشرفت کارها بااین رسانه ها نیستیما ولی درجای خود...
#اندر_احوالات_مدرسه
#اندر_احوالات_اموزش_مجازی
#شیرینی_جات
@ba_fereshteha
یڪ روز با فرشتہها
موقع مشق نوشتن بچم کنارش بشینم یا نشینم؟ پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید توصیه های دکتر عزیزی @ba_fer
داشتم این کلیپ رو گوش میدادم عمدا صداشو بلند کردم بعضی ها بشنوند👈🏻👨🏻🎓👧🏼
منظورم بیشتر شازده کلاس دومی و نخودی پیش دبستانی بود...
هرجمله ای که استاد گفت این بشر👨🏻🎓 با یخنده ی موزیانه انگشتشو میگرفت سمتم
گاهی هم در کمال روی زیاد میخندید میگفت گوش کن مامان باشماست
استاد میگفت :بچه اشتباه مینویسه مامانه براش پاک میکنه
این شازده هر هر میخندید میگفت مامان منو میگی🙄
دوباره استاد میگفت :هی به بچه میگه درس بخون، امتحان داری ها، چشمهاشو تنگ میکرد یه لبخند از سر فتح میزد انگشتشو میگرفت رو به من که بیا خودتو میگه
🧕🏻حالا صبرکن ، فردا که گفتی مشقمو برو از کانال ببین ، بیا جواب سوالامو بدیم یاد خبط و خطای امشبت بیفت، دیگه اونموقع هرچی بگی شیکر خوردم قند خوردم فایده نداره
👨🏻🎓:خب شمارو میگه دیگه ناراحتی نداره😂😁
🧕🏻:بچه پلووو😬
#شیرینجات
#اندر_احوالات_مدرسه
#استاد_عزیزی
@ba_fereshteha
قبلاًها به بچه ها میگفتند از روی کتاب های حل المسائل جواب سوالات رو ندین
چندوقت بعد میگفتن ، از روی نت پاسخ ندیدها
حالا تو خونه ی ما من باید به فارغالتحصیلان منزل بگم از روی کتاب های خواهر بزرگتون کپی نکنید ببرید🤦🏻♀😂
#اندر_احوالات_مدرسه
#شیرینی_جات
@ba_fereshteha
جلسه ی شازده کلاس دومی بود👈🏻🧑🏻🎓
بنابر دلایلی نمیتونستم برم، داشتم فکر میکردم در رحمت آسمون باز میشه و کی میره جلسه،که یهو گزینه ی
ایشون👈🏻👩🏻🎓 روشن شد😍
خواهر کلاس هفتمی نماینده ی حاکم بزرگ👸🏻🤪
هم دیگه ماشاءالله قد من شده، هم معلم شازده کلاس دومی معلم کلاس چهارم ایشون هم بوده که امسال مدرسه شو تغییر داده و دُخملی خیلی دلش میخواد ببینتشون🥰
هشت و نیم صبح...
🧕🏻زینب، زینب بیدارشو
👩🏻🎓بله😴🥱
🧕🏻میری جلسه ی مرتضی؟
👩🏻🎓من؟!😳🥱
آره، آره میرم،کجا برم، جلسه تو کلاسشونه؟
🧕🏻برو سوال کن، گفتند تو نمازخونه مدرسه است. حیدر و بیدار کن باهم برید.
👩🏻🎓خودم بلدم راهشو، گفتن مامانتون چرا نیومد چی بگم ؟
🧕🏻 اولاً وقتی یمرد تو خونست لازم نیست حتماً آدم تنها بره، دوما برو اگه ناظم یا معلمشون پرسید بگو مادرم خیلی سلام رسوندن، نماینده شون رو فرستادن😁
پ.ن :حالا روزهای معمولی ایشون به راحتی از خواب بیدار نمیشه، شب هم براحتی نمیخوابه،کلا روز و شبش جابجاشده
ولی از اونجایی که نوجوونی و عشق کارهای هیجان انگیز و بزرگونه بدونه هیچ نق و غری پرواز کرد به سوی جلسه😌
شصت دقیقه جلسه بود، یک ساعت و شصت دقیقه برای من شرح ماوقعه کرد🥴جز بجز از لحظه ای که رسید مدرسه تا واو به واو صحبتهای معلم و ابراز محبت دبیرشون وقتی بعد از سه سال ایشون رو دیده ...
کامل مشخص بود چه حس خوب و بزرگ شدنی تو وجودش روشن شده اول صبحی
الهییی شکر، خدااین نماینده ها رو برای همه زیاد کنه😁
#اندر_احوالات_مدرسه
#نوجوانی
#مامان_زرنگ
@ba_fereshteha
معلم بزرگوارشون تو تکالیف شازده کلاس دومی 👈🏻🧑🏻🎓گفته بودند، پنج خط املا دیداری.
و من😳
هرچی بالا و پایین کردم متوجه نشدم دیکته ی دیداری نَمنَدی آخه؟🧐🤨
از گروه مادران پرسیدم
گفتند عزیزم، یعنی از روی کتاب ببینند و بنویسند...
🧕🏻 الله اکبر
به حق تحول های ندیده😳
قبلاً میگفتند از رو دیکته ننویسید ،الان یک اسم شیک داره ولی همون از رو دیکته نوشتنه ها😏😅
در همین راستا ظهریه نزدیکای اذان یهو برادر این شازده، شازده کلاس پنجمی در یک عملیات خیلی نخ نما شده گفت عه دیکته یادم رفته بنویسم😌
👨🏻🎓آبجی بهم دیکته میگی
👩🏻🎓دارم لباس میپوشم بریم مدرسه ، کتابتو بیار پیشم
👨🏻🎓عه ، نمیگی
🧑🏻🎓مامان دیکته میگی؟
🧕🏻 میخوام غذاتونو بکشم الان دیگه دیره
🧑🏻🎓خودم مینویسم اصلا، نخواستم
نشست تندتند از رو نوشت عه ببخشید ، املای دیداری نوشت😅
🧑🏻🎓مامان اون چیه زیر دیکته مینوشتی، بادکنک های رنگی بقیه اش چی؟!
🧕🏻خجالتم خوب چیزیه، از رو نوشتی امضا میکنی شعرهم برای خودت مینویسی😬
از این به بعد در راستای تقویت دیدار بچه فقط در این منزل املا دیداری گفته میشود😌
#اندر_احوالات_مدرسه
#املا_دیداری
@ba_fereshteha
برای تنوع در املا نوشتن و همزمان انجام دستورزی ، به
شازده کلاس دومی گفتم امشب اینطوری املا بنویسه
#تقویت_توجه_تمرکز
#اندر_احوالات_مدرسه
@ba_fereshteha
و بازهم با اهل و عیال مشغول ساختن یک کاردستی جدید🥰
#اندر_احوالات_مدرسه
@ba_fereshteha