eitaa logo
یڪ روز با فرشتہ‌ها
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
486 ویدیو
9 فایل
《﷽》 ‌ ‌ ‌ هرچیزی که مربوط به فرزندآوری هست + روزمرگی‌هایی طنز با حضور شش فرشته😊 ‌ ‌ ‌ ☘گوشم با شماست : @Sed311 ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ☘به رسم امانت و حفظ اثر،مطالب با لینک پخش بشن ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
با ما همراه باشید... 🌹 @ba_fereshteha
دیشب بعد از تقریبا 18روز تعطیلی تازه یادشون افتاد که میتونن یکارهایی هم برای مدرسشون انجام بدن، البته بازم بعد از کلی گفتن و انگیزه دادن واسترس دادن های مادرانه خودم😉 👩🏻‍🎓 میگفت: وای خدا اون معلم... چکارش بکنه (ببخشید صدای بوق نداشتم)، دستم ورم کرد، دستم شکست. 🧕🏻: میتونستی تو این تعطیلات بنویسی... 👩🏻‍🎓: مامان خیلی خوشحالی مدرسه ها باز میشه ها من تو دلم داشتم میگفتم: ای هفتاد به سی خوشحالم. 👨🏻‍🎓: وای کلمات یادم رفته بوده بنویسم، کی گفته بوده 🧕🏻: خب هرروز سرگوشی بودی با دقت میدیدی، مینوشتی. 👩🏻‍🎓: مامان خیلی خوشحالی ها😬 پنج دقیقه بعد شازده کلاس اولی: لباس های مدرسه ام نمیدونم کجاست. 🧕🏻: خب اونروز که تعطیل شدی گفتم بزار بشورم بعدش بزار تو کمد. شماها هم لباس هاتون اتو کنید، یکبار نشد من زمان مدرسه بدون اتو کردن روپوشمو بپوشم برم. کفش هاتونم تمیزکنید. 👩🏻‍🎓: مامان چرا انقدر خوشحالی😭😭😭😡 🧕🏻: 🙃😌😁 @ba_fereshteha
وقتی میخواد موقع انجام تکالیف جون منو بگیره و رو مخم یورتمه بره اینجوریه👇🏻 سوال اومده : پدربزرگم درمسجد قرآن.... (می خواند، می خوانیم) شازده کلاس اولی جواب داد: قرآن سر میگیرد. 😂😂🥴 @ba_fereshteha
🧕🏻: بنویس می خورد 🧑🏻: می، کاری بنویسم 🧕🏻: بله دیگه، داره کاری انجام میده، میگن بهش می کاری. 🧑🏻: خ اونیکه بالاش نقطه داره 🧕🏻: بله 🧑🏻: کدوم اُ رو بنویسم؟ 🧕🏻: استثنا 🧑🏻: نوشتم 🧕🏻: ببینم 🧑🏻: ایناهاش 🧕🏻: کجاست؟ 🧑🏻: ایناهاش، دقت کن مامان 🧕🏻: وا، فقط نوشتی می باکلی فاصله یدونه و گذاشتی 🧑🏻: نه، با دقت نمیبینی، من نوشتم 🧕🏻: جل الخالق، سری نوشتی که مشخص نیست؟ باید روش آبلیمو بزنم یا زیرش شعله آتیش بگیرم؟ شاید مثل اون قصه لباس جدید پادشاهه که هرکسی لایق دیدنش نبود! بجای اینکه بخندی بنویس 🧑🏻: شما داری میخندی، منم خنده ام میگیره دستم شُل میشه نمیتونم بنویسم 🧕🏻: خدایا از کلاس اول توبه اصلا بچه‌های بعد و نمیفرستم کلاس اول یبارکی یا دوم یا نهضت 😁😂 @ba_fereshteha
برای اولین بار دخترخانم منزلمون تو شش سال تحصیلیش یبار پیچوند و نرفت... دیشب موقع برگشت از تو ماشین میگفت من فردا نمیرم، خوابم میاد منم شدم مامان میرغضب انگار مدیر مدرسه منم گفتم نخیر😡؛ جنابعالی از ماه رمضان هرشب یک و دو شب میخوابی حالا یدفعه فرداش باید برید مدرسه ما دیر از قم برگشتیم آی خوابت میاد از این خبرها نیست. من بچه مدرسه ای تقبل نمیکنم باید تشریف ببری😁 از یربع به هفت صبح صداش کردم. مگه پامیشد هرچند دقیقه فقط یه صدای ضعیف از زیر پتوش میومد مامان من خوابم میاد ولی به مدیرمون پیام ندی ها به کی قسم، امتحان نداریم😭 بعد دوباره صدای خروپف😴 یلحظه به خودم اومدم گفتم این پسرها تا حالا دهبار پیچوندن این طفلی یدفعه خوابش میاد خب امتحانم که نداره بیخیال شو البته اینها رو اون فرشته بالاسرم میگفت😇 مردم آزار وجودم هنوز داشت می‌گفت برو صداش کن😁 روزی چندبار من به خودم رَمی جمرات انجام بدم😂 کبودشدم بس به شیطون وجودم سنگ زدم🙃 حالا بگذریم چنددقیقه پیش یکی از دندون هاش که خراب بود شکست🤦‍♀️ میگه مامان میشه اگه رفتیم دندونپزشکی بگیم گواهی دندون درد بده که امروز نرفتم؟ 🧕🏻: دروغ بگیم، بعد دندون درد مگه گواهی داره😂 👩🏻‍🎓‌ : خب از داروخانه بگیریم، خودم دیدم از این کاغذهای نسخه میفروشن 🧕🏻: خب بخریم، بعد مهر نداریم، باید مهر بشه تا قبول کنن 👩🏻‍🎓: مهر اون مغازه ی چندسال پیش باباهست اونو بزنیم، اصلا اگه رفته بودم چند دقیقه بعد زنگ میزد میگفت بیا ببرش، انقدر سرم درد میکرد حالم بدمیشد 🧕🏻: خدایا توبه🥴😂 خب عین آدم برو بگو سرم درد میکرد نیومدم چرا انقدر آسمون، ریسمون میبافی... @ba_fereshteha
با ما همراه باشید... 🌹 @ba_fereshteha#
به شخصه دلم میخواد کاش میتونستم به جای این سه تا استاد میرفتم مدرسه امتحان میدادم، استرسش خیلی کمتر از این بود که همش با برگه های درخشانشون میان و غافلگیرم میکنن😭 برای سورپرایز کردن مادرجانشون از هیچ کاری فروگزاری نمیکنن حتی ارزشیابی مدرسه دیشب داشتم خواب میدم مدرسه میرم، امتحان فارسی دارم ولی وقت نکردم درس بخونم🤦‍♀️ @ba_fereshteha
🧑🏻‍🎓: بچه‌ها این برچسب و تو جشن الفبا بهمون دادن، بزارید براتون بخونم روش چی نوشته اَلَف، ب، پ 🧕🏻: چی دوباره بخون! 🧑🏻‍🎓: اَلَف، ب، پ 🧕🏻: اَلِف، بگو اَلِف 🧑🏻‍🎓: چه فرقی داره اَلَف، ب، پ سال تموم شد آخه🤦‍♀️😭 @ba_fereshteha
👩🏻‍🎓: ببینید چه کیکی پختم😋 👧🏼: آبجی روی کیک شمع تولد منو میزاری؟تولد بازی کنیم 👩🏻‍🎓: برای تولد بازی نپختم، چون مدرسه ها تمام شده درست کردم. 🧕🏻👈😳😂 نه، چون خانوم شده بزرگ شده ابتداییش تمام شده درست کرده 👩🏻‍🎓: ‌خشک و خالی که نمیشه، بهم کادو بدید 👨🏻‍🎓: مدرسه ی تو تمام شده ما کادو بدیم؟ 😬 👩🏻‍🎓: خیلی خوشحالم، نجات پیدا کردیم، کاش مهرهم تعطیل بود از آبان مدارس شروع میشد 🧕🏻: اونجوری نمیگفتن، باز اومد بوی ماه مهر😂 @ba_fereshteha