این ﺷﻌﺮ ﺍﯾﺮﺝ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﭼﻘﺪﺭ درخور اين روزاست!
ﻫﺮ ﻭﻋﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺩ ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﻫﺮ ﻧﮑﺘﻪ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﯾﺎ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ﺑﻪ ﮔﺮﮔﺎﻥ ﺑﺴﭙﺮﺩﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻮﻩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺳﻢ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩ ؟
ﺭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﭙﺎﻭﻝ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﯿﺤﺎﻟﯽ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ!
ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﮑﺎﻧﺪﻧﺪ
ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯽ ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍ ﺑﻮﺩ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭼﻨﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﭼﻨﺎﻧﯿﻢ ﺩﺭﯾﻐﺎ ...
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﺧﻮﺍﺑﺎﻧﺪﻥ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ !
ﺍﯾﮑﺎﺵ ﺩﺭ ﺩﯾﺰﯼ ﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ
ﯾﺎ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﺑﻪ ﮐﻤﯽ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺣﯿﺎ ﺑود
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
دزدی فقط جیب بری توی اتوبوس نیست.
دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی
ندارند و کاپشن نمی پوشند!
وقتی کارخانه داری به جای لیمو، اسید
سیتریک می ریزد توی شیشه و به اسم
آبلمیوی خالص می فروشد! این دزدی است.
وقتی در مواردی مامور بهداشت اینها را می بیند
و صورتش را آنطرف می کند! این دزدی است.
وقتی که ...!
اینها دیگر تقصیر خارجی ها نیست!
توی آینه لحظه ای خیره شویم به
چشم های خودمان، به آن سیاهی توی چشم...!
آنجا دزدی نمی بینیم!؟
دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست...!
.🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
🔻کار هست؛ کافیست پیدایش کنید!🔻
🔷شاید اطرافیانتان به شما هم گفته باشند که کار نیست و بیهوده دنبالش میگردید. شاید هم خودتان از آن دسته افرادی هستید که فکر میکنند کار خوب با حقوق و شرایط مناسب، برای افراد معمولی پیدا نمیشود.
🔶اما نهتنها تعداد زیادی فرصت کاری با شرایط مناسب وجود دارد، بلکه استخدام شدن در آنها هم کار سادهای است.
⬅️همین حالا در سایت جاب ویژن، بیشتر از 15000 آگهی استخدام فعال در شرکت های بزرگ و معتبری مانند کاله، ایرانسل، اسنپ، توسن،داروسازی دکتر عبیدی، بیمه سامان، کروز و ... وجود دارد که رایگان میتوانید برای آنها رزومه بفرستید.
📣اگر دوست دارید هر روز جدیدترین آگهیهای استخدام متناسب با رشته و علاقهتان را دریافت کنید، میتوانید از طریق لینک زیر وارد ربات تلگرام جاب ویژن شوید و هر روز جدیدترین آگهیهای استخدام در حوزهی تخصصیتان را دریافت کنید.
برای عضویت کافیست وارد لینک زیر شوید و روی دکمهی start کلیک کنید:👇
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️خورشیــــد
🌙جایش را به ماه میدهد
⭐️روز به شب
🌙آفتاب به مهتاب
⭐️ولی مهـــــرخدا
🌙همچنان با شدت میتابد
⭐️امیدوارم قلب هاتون
🌙پر از نور درخشان
⭐️لطف و رحمت خدا باشه
🌙شبتون در پناه خدا ⭐️
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @rooman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروزتون
قشنگ و شاد🍃🌼
دستهاتون پرگل
شادیاتون پاینده🍃🌺
زندگیتون عاشقانه
و خنده ارزانی چشماتون🍃🌸
سلام
روزتون بخیر و شادی☀️
✅به جملات زیبا بپیوندید👇
🆔:
❤️ @roman222 ❤️
گویند چون خزانه ی انوشیروان عادل را گشودند،
لوحی دیدند که پنج سطر بر آن نوشته شده بود؛
هر که مال ندارد،آبروی ندارد
هر که برادر ندارد،پشت ندارد
هر که زن ندارد،عیش ندارد
هر که فرزند ندارد،روشنی چشم ندارد
هر که این چهار ندارد،هیچ غم ندارد...!
#عبید_زاکانی
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
❤️ #نسیم_هدایت 💌 #قسمت_بیست_و_چهارم ✍🏼دیگه کم کم حتی نمیتونستم راه برم برادرم طبق معمول ش
❤️ #نسیم_هدایت
💌 #قسمت_بیست_و_پنجم
✍🏼زندگی به روال گذشته برگشت وسایل ها رو برای به #دنیا اومدن کوچولومون آماده کردیم و کم کم داشت وقتش نزدیک میشد...
مصطفی هم یه کار جدید پیدا کرد
یه شب حالم خیلی بد شد نتونستم #شام بخورم مصطفی گفت بریم #دکتر اما من میگفتم هنوز زوده... تا فردا صبحش اصلا نخوابیدم و درد داشتم فرداش هم نتونستم صبحانه بخورم مصطفی کم کم #نگران میشد و میگفت بریم دکتر اما نظر من برخلافش بود چون معمولا وقتی که #درد داشتم حالا از هر نظر خیلی صبور بودم و آه نمیگفتم فقط رنگم سفید میشد به مادرم زنگ زد مادرم اومد گفت مصطفی جان وسایل هاش رو جمع کن بریم خونه ما اونجا هم تو خیالت راحته و هم ما....
تا بعد از ظهر هم #صبر کردم بازم #نهار نتونستم بخورم مادرم گفت دیگه حتما باید بریم #بیمارستان پرستارا زودی بستریم کردن توی بیمارستان گفتن باید یه چیزی حتما بخوره منم چون #شیر دوست داشتم فقط یه لیوان شیر خوردم و رفتم تو همه پرستارها ناشکری میکردن الا من...
#خانم دکتر گفت که بیا اینو ببینید که نصف شما سن داره اندازه همه تون #صبوره و #ذکر میخونه فقط سبحان الله میگفتم و لا اله الا الله...
⏱ساعت 7.30دقیقه ی عصر شنبه دختر کوچولوی من به دنیا اومد یه دخمل خیلی خوشمل...
همون جا پیشونی قشنگش رو #بوسیدم من 16 سال و خورده ای بود که مادر شدم ، مصطفی خیلی نگرانم بود میخواست منو ببینه اما نمیزاشتن
تا فردا صبح نزاشتن و تا فردا خوابش نبرده بود بیچاره...
فقط به فکر من و بچه بود فردا که شد و اومد اصلا دخترم رو بغل نکرد فقط روی تخت بوسش میکرد من که خیلی ازش #ناراحت شدم حتی نپرسیدم چرا اینکار رو میکنی ؟
😢ترخیصم کردن و رفتم خونه پدرم چون اونجا بهتر بود هم مادرم ازم #مراقبت میکرد و هم خونه اونها برای اومدن #مهمون بهتر بود چون خونه ما خیلی کوچیک بود....
😳من اومدم خونه همه دورم ریختن داداشم که تازه یه موبایل جدید خریده بود که #عکس میگرفت انقدر از #دخترم عکس گرفتن فلش دوربین هی میزد توی چشم دخمل کوچولوم اونم #گریه میکرد...
😒داداشام و خواهرم انگار بچه ندیده بودن وقتی گریه میکرد #ذوق میکردن و میگفتن وای بخدا داره گریه میکنه منم که از حرفشون همش تعجب میکردم و به #مصطفی نگاه میکردم...
🙁هر تکونی که میخورد ازش عکس میگرفتن... ولی مصطفی بغلش نمیکرد گریه ام گرفت گفتم چرا اصلا بغلش نمیکنی؟
گفت بخدا انقد کوچیک و ضعیفه میترسم یه بلایی سرش بیارم فقط به همین خاطر ، حالا ناراحت نشو بده بغلم تا بگیرمش وقتی دادم دستش مثل مترسک اصلا تکون نمیخورد جرات نداشت میگفت خیلی ضعیفه نمیخوام چیزیش بشه ولی نگاهش خیلی #بامحبت بود...
خیلی دوستش داشت این کاملا از چشماش مشخص بود ، مصطفی خیلی از اسم #محدثه خوشش میومد تصمیم بر این شد که اسمش رو محدثه بزاریم... محدثه کوچولوی من
#نی_نی من هم داشت کم کم #بزرگ میشد خانوادم خیلی خیلی دوسش داشتن چون اولین #نوه شون بود
برادرم هم #عروسی کرد و الحمدلله #زندگی آرومی سپری میکردیم
🍼محدثه 8 ماهه شد و کم کم داشت چهار دست و پا راه میرفت... یه روزی داشتم خونه رو تمیز میکردم که جاریم خیلی #مضطرب اومد پیشم و گفت داری چیکار میکنی؟ گفتم خونه تکونی میکنم و قراره شب با مصطفی بریم مهمونی...
😥همش این دست و اون دست میکرد گفتم چته جرا انقدر نگرانی؟ گفت هیچی فقط خودم یکم ناراحتم گفتم چرا مگه چی شده ؟
با همسرت #دعوات شده ؟ گفت نه
گفتم خوب بگو رفت پیش برادر شوهر و برگشت گفت #خونسردی خودتو حفظ کن خوب ولی آقا مصطفی رو #گرفتن ..
✍🏼 #ادامه_دارد... ان شاءالله
💫طلاق تلخ
ساعت1نصفه شب بود که گوشیه زنم زنگ خورد،،تا گوشیو جواب دادم طرف قطع کرد،،یکم مشکوک شدم،،شب بعد دوباره یه اس ام اس اومد که فردا ساعت3عصر بیا سر قرار بهت احتیاج دارم،،ازعصبانیت داشتم میمرد..ساعت 3عصر شدو منم رفتم ببینم زنم با کی قرار گذاشته..
رفتم و دیدم جلوی سینما با یه آقایی داره حرف میزنه..حس کردم دنیا رو سرم خراب شد..خودمو کنترل کردم ولی باخودم گفتم طلاقش میدم حتما..وقتی اومد خونه دید عصبانیم و گفت چی شده و بی درنگ گفتم فردا میریم محضر و طلاق..خلاصه چشممو رو گریه و التماسش بستم و با بی رحمی طلاقش دادم...
1 ماه از طلاقم گذشت دیدم زنگ خونم به صدا دراومد..رفتم درو باز کردم دیدم همون آقایی ک جلو سینما با خانومم بوددست یه دختر کوچولوم گرفته با گل و شیرینی اومده...تعجب کردم..یه دفعه ب دخترش گفت ایشون همسره اون خانومیه ک یکسال خرجمونو میده و کمک کرد داروهای گرونتو بخریم...
یهو انگار دنیا ویران شد رو سرم و فهمیدم چی ب سره همسره بیگناهم آوردم....درسته با خواهش و تمنا همسرمو برگردوندم و زندگیم درست شد ولی دلش شکست...
👌عزیزان موقع عصبانیت هیچوقت تصمیم گیری نکنیم🌹
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدای ما و حضرت یوسف یکیه
پس فرق ما با ایشون چیه که درهای بسته براشون باز میشه؟؟؟
🕊. 🕊 🕊
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪﺎﺵ ﻣے ﺷﺪ
ﻗﻠﺒــــﻬﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ڪﯿﻨﻪ ﻭﻏﻤﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ڪﺎﺵ ﻣے ﺷﺪ
ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷی ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑـﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ
ﺁﻏﻮﺷـےﻧﺪﺍﺷﺖ
ڪﺎﺵ ﻣےﺷﺪ
ڪﺎﺷﻬﺎےﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮔﻢ ﺷﻮﻧﺪ ﭘﺸﺖ
ﻧﻘﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ
❤️🌿
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
11.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ ثروتی بالاتر از حال خوب نیست
الهی که همیشه حال دلتون خوب خوب باشه.
.┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
12.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمق نگرانی ما فاصله مارا از خدا نشان میدهد
هرچه دلمان به خدا نزدیکتر باشد آرامش و اتفاقات خوب بیشتر است
و فاصله گرفتن از خدا یعنی نگرانی ناراحتی و هرچیز منفی دیگر
وقتی کسی نیست به او فکر کنی به آسمان بیندیش
در آنجا کسی هست که همیشه به تو فکر میکند
❤💛
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨