May 11
🌱 #حکمت ۷ #نهج_البلاغه 🌱
{ انفاق و تجسم اعمال }
✨ #مولا_امیرالمؤمنین_علی (ع) :
{ وَ الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ ، وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ ( آجِلِهِمْ ) }
صدقه دارويى است سودمند؛ و اعمال بندگان در اين جهان، مقابل چشم آنهاست در آن جهان.
------------------------------------------
✨ شرح آیت الله مکارم شیرازی :
امام (علیه السلام) در این حکمت به دو موضوع که در زندگى مادى و معنوى ما تأثیر فراوان دارد اشاره کرده نخست مىفرماید: «صدقه (کمک به نیازمندان) داروى شفابخشى است»؛ (الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ).
در قرآن مجید و در روایات اسلامى اهمّیّت و تأثیر انفاق در راه خدا و صدقه بر نیازمندان به طور گسترده وارد شده است و یکى از مهم ترین و مؤثرترین حسنات شمرده شده است.
تعبیر به «دواء» (دارو) و «منجح» (مؤثر و شفابخش) به طور مطلق نشان مىدهد که این کار هم درمان کننده بیمارى هاى فردى و هم بیمارى هاى اجتماعى است.
صدقه به هرگونه بخشش گفته نمىشود، بلکه بخشش هایى است که قصد قربت در آن باشد؛ خواه واجب باشند مانند زکات یا مستحب مانند انفاق فى سبیل الله؛ و خواه جنبه شخصى داشته باشد مانند کمک به یتیم یا محروم یا بیمار؛ یا جنبه عمومی داشته باشد مانند بناى بیمارستان و دارُ الاَیتام که از آن تعبیر به صدقات جاریه نیز مىشود.
اما چگونه این صدقات داروى شفابخشى است، بخشى از آن جنبه حسى دارد که با چشم خود مى بینیم؛ بیماران محروم از این طریق درمان مىشوند، ایتام سرپرستى مىگردند و بر آلام مستمندان مرهم نهاده مىشود و بخشى از آن جنبه معنوى دارد همان گونه که در حدیث معروف نبوى (صلى الله علیه وآله) آمده است: «دَاوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَرُدُّوا أَبْوَابَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ؛ بیماران خود را با صدقه درمان کنید و درهاى بلا را با دعا ببندید».
تجربه نیز نشان داده است که پرداختن صدقه براى درمان بیماران بسیار مؤثر است.
این سخن را با حدیثى از امام کاظم (علیه السلام) پایان مىدهیم : شخصى خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد: فرزندان و همسر من ده نفرند که همه بیمارند. فرمود: «داوِهِمْ بِالصَّدَقَةِ فَلَیْسَ شَیْءٌ أَسْرَعَ إِجَابَةً مِنَ الصَّدَقَةِ وَلاَ أَجْدَى مَنْفَعَةً عَلَى الْمَرِیضِ مِنَ الصَّدَقَة؛ آنها را با صدقه درمان کن، زیرا چیزى سریعُ الاجابه تر و چیزى مفیدتر براى درمان بیماران از صدقه نیست».
سپس در دومین نکته میفرماید: «اعمال بندگان در این جهانِ زودگذر در برابر چشمان آنها در آن جهان (پایدار) است»؛ (وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ).
همان گونه که بعضى از شارحان نهج البلاغه تصریح کرده اند، این کلام امام اشاره روشنى به تجسم اعمال در قیامت دارد.
منظور از تجسم اعمال این است که اعمال نیک و بد هر یک در روز قیامت به صورت مناسب حسى در مىآید. مثلاً نماز در قیافه یک انسان زیبا و صالح؛ و ظلم و ستم به صورت دودى سیاه و خفقان آور مجسم مىشود و انسان ها در کنار اعمال مجسم خود خواهند بود و بخشى از پاداش و کیفر آنها از این طریق صورت مىگیرد.
در قرآن مجید نیز آیات فراوانى وجود دارد که ظاهر آن تجسم اعمال است مانند آنچه در آخر سوره «زلزال» آمده است: «(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا یَرَهُ)؛ هر کس به اندازه سنگینى ذره اى کار نیک کند آن را مىبیند و هر کس به قدر ذره اى کار بد کند نیز آن را خواهد دید».
براى احاطه بیشتر در مورد آیات فراوانى که در قرآن در مورد تجسم اعمال و تفسیر آنها وارد شده به کتاب «پیام قرآن» جلد ششم، بحث تجسم اعمال مراجعه فرمایید.
نکته قابل توجه این که تعبیر به (آجالِهِم) که در نسخه صُبحى صالح آمده ظاهراً تعبیر نادرستى است و صحیح آن (آجِلِهِم) است و تقریبا تمام نُسَخ نهج البلاغه به همین صورت (آجِلِهِم) نوشته شده و قرینه مقابله با (عاجِلِهِم) دلیل روشنى بر این معناست، زیرا (عاجِل) به معناى شىء موجود (دنیا) است و (آجِل) به معناى شىء مدت دار (در اینجا مراد آخرت) است و (آجال) که جمع اَجَل به معناى سررسید عمر است در اینجا مفهومى ندارد.
------------------------------------------
🌱 کانالِ « با نهج البلاغه » 👇
💫 @ba_nahjo_lbalagheh
🌱 #حکمت ۸ #نهج_البلاغه 🌱
{ شگفتی های خلقت انسان }
✨ #مولا_امیرالمؤمنین_علی (ع) :
{ اِعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ؛ يَنْظُرُ بِشَحْمٍ، وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ، وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ، وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ }
از اين انسان تعجب کنيد که با يک قطعه پيه مىبيند، با قطعه گوشتى سخن مىگويد، با استخوانى مىشنود و از شکافى تنفس مىکند!
------------------------------------------
✨ شرح آیت الله مکارم شیرازی :
امام (عليه السلام) در اين بخش از سخنان حکمت آميز خود اشارات لطيفى به عظمت آفرينش انسان و تدبير عظيم خالق بشر مىکند و مخصوصاً بر اين معنا تکيه دارد که يکى از ويژگى هاى خلقتِ خداوندِ قادرِ توانا اين بوده که با وسايل کوچکى مسائل مهمى را ايجاد کرده و مىکند.
در اينجا به چهار قسمت از اين شگفتىهاى آفرينش اشاره مىکند، نخست مىفرمايد: «از اين انسان تعجب کنيد که با يک قطعه پيه مى بيند»؛ (اِعْجَبُوا لِهَذَا الاِْنْسَانِ يَنْظُرُ بِشَحْم).
مىدانيم بافت هاى بدن انسان عمدتاً از گوشت تشکيل شده؛ گوشتى که استخوان ها آن را برپا مى دارد؛ ولى چشم در واقع يک قطعه پيه شفاف است که ساختمان بسيار عجيب و دقيقى دارد؛ از هفت طبقه که روى هم قرار گرفته اند و سه ماده سيّال و شفّاف که در ميان آنها قرار دارند تشکيل شده و يک دنيا نظم و حساب بر آن حاکم است. دقيق ترين وسايل فيلم بردارى هرگز قدرت چشم را ندارد، زيرا بدون اين که نياز به اين داشته باشد که فيلمى در آن بنهند گاه هفتاد يا هشتاد سال کار فيلم بردارى خود را انجام مىدهد و تمام فيلم هاى او سه ُبعدى است و در آن واحد مىتواند خود را بر دور و نزديک منطبق کند و در جهات چهارگانه با سرعت حرکت مىکند بى آنکه نياز به تنظيم کردن داشته باشد.
از عجايب چشم اين که به طور خودکار خود را براى عکس بردارى از صحنه هاى مختلف آماده مى کند؛ در جايى که نور زياد باشد مردمک چشم به سرعت تنگ مىشود تا نور کمترى وارد شود نه چشم آسيب ببيند و نه عکس بردارى خراب شود و در جايى که نور کم باشد مردمک چشم بسيار فراخ مىشود تا نور بيشترى را وارد چشم کند.
به هنگام عکس بردارى از صحنه هاى دور و نزديک عدسى چشم به وسيله عضلات بسيار ظريفى که در اطراف آن قرار دارد گاه کشيده مىشود تا صحنه هاى دور را کاملاً تصويربردارى کند و گاه رها مىشود تا عدسى قطور گشته براى صحنه هاى نزديک آماده باشد.
بسيار شده است که ناگهان در شب تاريک چراغ ها خاموش مىشود، وقتى به اطراف نگاه مىکنيم هيچ چيز را نمى بينيم؛ ولى پس از چند لحظه چشم، خود را بر آن تطبيق مىکند و کم کم اشياى اطراف خود را مىبينيم و راه رفت و آمد خود را پيدا مىکنيم.
از شگفتى هاى ديگر اين که همه ذرات چشم موجود زنده اى هستند و بايد تغذيه شوند و تغذيه از طريق خون صورت مىگيرد و اگر خون به همان شکلى که وارد اعضا مىشود وارد چشم بشود همه جا در نظر ما تاريک مىگردد ولى آفريدگار جهان پيش از آنکه خون وارد ياخته هاى چشم شود آن را چنان تصفيه و زلال مىسازد که کمترين رنگى از خود نشان نمىدهد.
از ديگر عجايب چشم اين است که دائماً به وسيله چشمه هاى بسيار کوچک اشک و حرکت پلک ها نرم و مرطوب نگهدارى مىشود که اگر نباشد چشم مىخشکد و کارآيى خود را از دست مىدهد. چشمه هاى اشک اين آب زلال را تدريجاً روى چشم مىفرستد و از مجراى ديگرى که به منزله فاضلاب است عبور مىکند و به داخل حلق مى ريزد و به هنگام گريه فعاليت اين چشمه ها به صورت خودکار فزونى مىيابد. اشک چشم از بيش از بيست ماده ترکيب شده که براى تغذيه چشم و شست و شو و ضد عفونى کردن آن کاملاً مؤثر است و اگر بشر بتواند ماده اى مانند اشک چشم بسازد به گفته بعضى يک غذاى کامل مقوّى خواهد بود و اشک هاى مصنوعى که امروز ساخته اند هيچ کدام به پاى اشک چشم نمىرسند.
آن گاه امام دومين شگفتى وجود انسان را بيان مىفرمايد که: «و (تعجب کنيد که انسان) با قطعه گوشتى سخن مىگويد»؛ (وَيَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ).
با اين که سخن گفتن براى ما کار بسيار ساده اى به نظر مىرسد که حتى از کودکى با آن آشنا بوده ايم ولى اگر درست بينديشيم کار بسيار پيچيده اى است. به هنگام اداى يک جمله زبان بايد با سرعت روى مخارج متعدد حروف بچرخد و مخرج لازم را مثلا براى حرف «ز» انتخاب کند و بلافاصله به سراغ حرف «ب» برود و آنگاه آرام بگيرد و اجازه دهد حرف «الف» از فضاى دهان پخش شود بلافاصله روى مخرج «نون» قرار گيرد تا واژه «زبان» تلفظ شود. حال فکر کنيد وراى خواندن يک مقاله يا بيان سخنرانى اين زبان چه جولانى بايد در درون دهان داشته باشد که مسلسل وار جاى خود را تغيير دهد که اگر دير بجنبد کلمه غلطى بر زبان جارى مىشود و جالب اين است که چنان اين جابجايى عادت انسان مىشود که گويى به صورت خودکار در آمده است و انسان مىتواند همه حوادث عالَم هستى را با همين قطعه گوشت بسيار ساده ادا کند .
و اين نکته نيز قابل توجه است که صدها يا هزاران زبان براى تکلّم در دنيا وجود دارد و همگى با حرکات زبانشان مىتوانند مقاصد خود را بيان کنند.
از آنجا که اگر اين زبان دائماً تر و تازه نباشد نمىتواند چنين حرکات سريعى از خود نشان بدهد خداوند چشمه هايى جوشانی در زير زبان و دهان انسان قرار داده است که مرتباً بزاق از آن تراوش مىکند و زبان را نرم و فعال نگه مىدارد و ديده ايم به هنگام تشنگى شديد و کم شدن آب دهان انسان بسيار به زحمت سخن مى گويد.
نکته مهم در مسئله سخن گفتن اين است که مطالبى را که انسان مىخواهد براى ديگران بيان کند نخست به صورت کلى در روح و مغزش حاضر مىشود و بعد کلمات را براى اداى آن انتخاب مىکند سپس به زبان فرمان مىدهد که با استفاده از مخارج حروف، کلمات را تنظيم کند و سپس جمله ها را آماده سازد تا ديگران از مقاصد دورنى او آگاه شوند. حال فکر کنيد يک کودک پنج ساله شيرين زبان هنگامى که مىخواهد سخن بگويد تمام اين مراحل پيچيده و بسيار حساس را طى مىکند تا مقصود خود را به ديگران برساند. بزرگ است خدايى که چنين قدرتى به انسان و مخصوصاً به يک قطعه گوشت ساده در دهان او داده است.
آن گاه امام در سومين جمله از حس شنوايى انسان سخن مىگويد و مى فرمايد: «(اين مايه تعجب است که) انسان با استخوانى مى شنود» (وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ).
در تفسير «عَظم» (استخوان) بسيارى از شارحان نهج البلاغه به واسطه عدم آشنايى با تشريح بدن انسان و يا عدم پيشرفت اين علم در زمان آنها گرفتار مشکلات زيادى شده اند در حالى که امروز که اين علم پيشرفته است ما به خوبى مىفهميم که منظور امام (عليه السلام) چيست. امواج صوتى از مجارى گوش وارد مىشود و در آن پيچ و خم تعديل مىيابد سپس به پرده گوش مىرسد. در پشت اين پرده دو استخوان ظريف به نام استخوان هاى چکشى و سندانى وجود دارد که بى شباهت به چکش و سندان نيست. دسته استخوان چکشى به پرده صماخ متکى است و از ارتعاش آن به حرکت در مىآيد. (دانشمندان مى گويند: علاوه بر دو استخوان چکشى و سندانى، استخوان ديگرى به نام استخوان رکابى نيز هست که آن نيز نقش مؤثرى در شنوايى دارد.) اين دو استخوان به حرکت در مىآيند و عصبى که در پشت آنهاست از اين حرکت متأثر شده پيام را به مغز منتقل مىکند و انسان کلمات و حروفى را که دريافته با آنچه قبلاً آموخته است تطبيق مىدهد و مفاهيم سخنان را درمى يابد و گاه زير و بم ارتعاش صوتى و شدت و ضعف آن پيام هاى خاصى با خود همراه دارد که آن را نيز درک مىکند مثلاً پيامى که يک ناله ممتد و يا يک فرياد بلند يا نفس هاى سريع و پى در پى با خود دارد همه از طريق اين مجرا و اين استخوان به درون روح و جان انسان منتقل مىشود.
اين نکته نيز حائز اهمّيّت است که بخش مهمى از تعادل بدن به هنگام ايستادن و راه رفتن به وسيله گوش تأمين مى شود، لذا بعضى از بيمارى هاى گوش سبب مىشود که انسان حالت سرگيجه به خود بگيرد و قدرت بر حفظ تعادل خويش نداشته باشد.
سپس امام (عليه السلام) در پايان اين گفتار حکمت آميز که ناظر به عظمت آفرينش انسان است و قدرت آفريدگار را نشان مىدهد که با ابزار ساده اى آثار مهمى را آفريده، مىفرمايد: «و (عجيب اين که) انسان از شکافى تنفس مىکند»؛ (وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ).
منظور از شکاف همان شکاف دوگانه بينى است که نفس کشيدن انسان غالباً در بيدارى و خواب به وسيله آن انجام مىشود، هرچند گاه به وسيله دهان نيز تنفس مىکند؛ ولى دهان مسلماً مجراى اصلى نيست و تنفس از طريق آن گاه آثار نامطلوبى دارد؛ مخصوصاً در هواى سرد ممکن است به ريه ها آسيب برساند در حالى که از طريق بينى هواى سرد تدريجاً گرم مى شود و به داخل ريه ها مى رسد.
شايان توجه اين که اين شکاف داراى موهايى است که گرد و غبار را مى گيرد و در مايه لزجى که از بالا ترشح مى شود، به صورت آب بينى در آورده تا انسان بتواند آن را به خارج منتقل کند.
خداوند در اين شکاف ساده يکى از مهم ترين حواس انسان يعنى حس بويايى را آفريده که به وسيله آن مى تواند خود را از خطراتى حفظ کند يا مطلوب خود را به دست آورد همان گونه که در زبان حس ذائقه و چشيدن را قرار داده که بازرس و مراقب بسيار خوبى جهت تشخيص غذاهاى سالم از ناسالم است.
خداى متعال وسعت اين شکاف را دقيقاً به اندازه نياز براى تنفس قرار داده است؛ اگر تنگ تر بود انسان به تنگى نفس دچار میشد و اگر گشادتر بود ممکن بود فزونى هوا به ريه آسيب برساند (فَتَبارَکَ اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ).
------------------------------------------
🌱 کانالِ « با نهج البلاغه » 👇
💫 @ba_nahjo_lbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 یک مداحی زیبا در رابطه با #نهج_البلاغه
🌹 کربلایی علی اکبر حائری
🏴 #محرم
--------------------------------------------------------
🌱 کانالِ « با نهج البلاغه » 👇
💫 @ba_nahjo_lbalagheh
🌱 #حکمت ۹ #نهج_البلاغه 🌱
{ شناخت ره آورد اقبال و ادبار دنیا }
✨ #مولا_امیرالمؤمنین_علی (ع) :
{ إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَدٍ، أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ، سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِه }
چون دنيا به كسى روى آورد، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايد.
------------------------------------------
✨ شرح آیت الله مکارم شیرازی :
امام (ع) در اين کلام عبرت آموز به دگرگونى حال مردم در برابر کسانى که دنيا به آنها روى مىکند يا پشت مىنمايد اشاره کرده مىفرمايد: «هنگامى که دنيا به کسى روى آورد نيکى هاى ديگران را به او عاريت مىدهد و هنگامى که دنيا به کسى پشت کند نيکى هاى خودش را نيز از او سلب مىنمايد»؛ (إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْيَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَيْرِهِ، وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ).
اين يک واقعيت است که شواهد فراوان تاريخى دارد؛ هنگامى که انسان هايى چه در امر حکومت و سياست و چه در امور اجتماعى و اقتصادى و چه در علوم و دانش ها مشهور و معروف مىشدند بسيارى از کارهاى خوبى را که ديگران انجام داده بودند به آنها نسبت مىدادند.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود مىگويد: بسيارى از اشعار خوب را ديده ايم که چون گوينده اش ناشناخته بود از او نفى مىکردند و به افراد مشهور در شعر نسبت مىدادند، بلکه کتاب هايى در فنون و علوم از اشخاص غير مشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت داده اند.
چرا چنين است؟ دليل آن چند چيز است:
نخست اين که متملقان و مداحان براى نزديک شدن به اين افراد دروغ هاى زيادى به هم مىبافند و به آنها نسبت مىدهند و زبان به زبان نقل مىشود، کم کم اشخاص باور مىکنند که واقعيتى در کار است و به عکس، کسانى که نسبت به افرادى حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمىتوانند چيزى درباره آنها بگويند وقتى قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروايى را به آنان مىدهند و تمام فضايل شان را نيز زير سؤال مىبرند.
علت ديگر اين است که يکى از صفاتى که در بسيارى از افراد به طور طبيعى ديده مىشود قهرمان سازى است؛ سعى دارند کسانى را به عنوان قهرمان در فنون و علوم و مسائل مختلف به جهان عرضه کنند و همين امر سبب مىشود که محاسن ديگران را به حساب آنان بگذارند و در مقابل، عده اى به اصطلاح حس ضعيف کشى دارند که اگر کسى در جامعه ضعيف و ناتوان شد، هر بلايى بتوانند به سرش مىآورند.
به يقين يک جمعيت مؤمن و سالم و با انصاف از اين امر برکنارند. اقبال و ادبار دنيا نسبت به افراد در نظر آنها تأثيرگذار نيست هميشه حق را مىگويند و از حق طرفدارى مىکنند.
------------------------------------------
🌱 کانالِ « با نهج البلاغه » 👇
💫 @ba_nahjo_lbalagheh
✋ سلام و عرض ادب
🏴 عزاداری هاتون قبول باشه
۲ تا کانال جدید تأسیس کردم در صورت تمایل عضو بشید 🙏
------------------------------------------
🌷 کانالِ « حجاب زیباست » 👇
💫 @hejab_zibast
------------------------------------------
🌹 کانالِ « رئیسی عزیز » 👇
💫 @raesi_aziz
------------------------------------------
🌱 حضور شما باعث افتخار ماست 🙏
🎁 3 هدیه 200 هزار تومانی 🎁
📣 پویشی به مناسبت پایان دولت شهید رئیسی
🌱 در کـانـالِ « رئیسی عزیز » 👇👇👇
💫 @raesi_aziz
⏳مهلت شرکت : از الآن تا جمعه ساعت ۱۰ صبح
با نهج البلاغه 🌱
🎁 3 هدیه 200 هزار تومانی 🎁 📣 پویشی به مناسبت پایان دولت شهید رئیسی 🌱 در کـانـالِ « رئیسی عزیز » 👇
✍ بیا دو خط تشکر از شهید رئیسی بنویس
هم یاد و نامش رو زنده نگه میداری ؛ هم شاید از شهید ۲۰۰ هزار تومان هدیه هم گرفتی 😉
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه؛ تا دقایقی دیگر منتشر خواهد شد
🔹️در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت شهادت این رهبر شجاع و مجاهد برجسته به امت اسلامی و جبهه مقاومت و ملت سرافراز فلسطین تاکید کردند: رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست با این اقدام زمینهی مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت و خونخواهی او را که در حریم جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید، وظیفه خود میدانیم.
🔹️متن پیام رهبر انقلاب اسلامی تا دقایقی دیگر منتشر میشود.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه:
خونخواهی مهمان عزیزمان را وظیفه خود میدانیم
رژیم صهیونیستی زمینه مجازات سخت را برای خود فراهم ساخت
🔹️در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت شهادت این رهبر شجاع و مجاهد برجسته به امت اسلامی و جبهه مقاومت و ملت سرافراز فلسطین تاکید کردند: رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست با این اقدام زمینهی مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت و خونخواهی او را که در حریم جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید، وظیفه خود میدانیم.
✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران!
✏️ رهبر شجاع و مجاهد برجستهی فلسطینی جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه دیشب به لقاءالله پیوست و جبههی عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانهی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینهی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت.
✏️ شهید هنیه سالها جان گرامیاش را در میدان مبارزهئی شرافتمندانه بر سردست گرفته و آمادهی شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثهی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفهی خود میدانیم.
✏️ اینجانب به امت اسلامی، به جبهه مقاومت، به ملت شجاع و سرافراز فلسطین و بالخصوص به خاندان و بازماندگان شهید هنیه و یکی از همراهانش که با وی به شهادت رسیده است، تسلیت عرض می کنم و علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
۱۰ مرداد ۱۴۰۳ مصادف با ۲۵ محرم ۱۴۴۶
💻 Farsi.Khamenei.ir
لطفاً یک حمد شفا برای نوجوان شهدایی 🙏
سلام علیکم
همین محرمی که گذشت جایی منبر میرفتم ( هیئت نوجوانان بود ) یه نوجوانی قبل از منبر به زیبایی هر چه تمام تر از شهدا میگفت
مطلع شدم که متأسفانه حادثه ای پیش اومده ؛ ضربه مغزی شدند و الآن بیهوش در آی سی یو هستند 😔
التماس دعا التماس دعا
ممنون میشم یک حمد شفاء قرائت بفرمایید 🙏
با نهج البلاغه 🌱
لطفاً یک حمد شفا برای نوجوان شهدایی 🙏 سلام علیکم همین محرمی که گذشت جایی منبر میرفتم ( هیئت نوجوانا
الحمدلله رب العالمین این نوجوان شهدایی عزیز به مدد اهل بیت (ع) سلامتی خودش رو به دست آورده ...
🌱 ممنون از همه بزرگوارانی که دعا کردند 🙏
May 11