🌸
✅ " استفاده کردن از کلمات زیر در مکالماتتون باعث میشود جذاب و باسواد به نظر بیاین :"👌
🔴 این تواضع شما رو می رسونه
🟠 بزرگوارید قربان
🟡 لطفتون مستدام
🟢 اراتمندم
🔵 حضورتون مایه مباهاته
🟣 باعث سعادته
⚫️ محضر بزرگان
⚪️ نظر لطف شماست
🟤 پاینده باشید
🔴 به امید دیدار مجدد
🟠 در پناه خدا
🟡 سپاسگزارم
🟢 ظرافت طبع
🔵 اسائه ادب
🟣 محضر شریفتون
#فنبیان
#مهارت_کلامی
@ba_siasat_bash
شما نیاز به تایید دیگران ندارید
گاهی اوقات نظر دیگران به این دلیل شما را آزرده می سازد چرا که از آنها انتظار تایید ۱۰۰% داشته اید، اما نظر آنها بر خلاف انتظار شما از آب در می آید. شاید پیشنهاد آنها زیاد هم بد نباشد، اما در نظر شما بد جلوه کند.
@ba_siasat_bash
#رویای_گمشده
#پارت_50
_سرزنشش نکن مامان!
اونم سادهاس سرش کلاه میذارن.
مستقیم در صورتم نگاه میکند و حرفی میزند که خجالتم را بر میانگیزد:
_تنها آدم ساده لوح این جمع داییته؟!
میدانم منظورش به خودم است.
و این را هم میدانستم که فرهاد به او گفته بود من در خانه ی مشترکمان با نامور نبودم و در نتیجه مامان نیز متوجه وخامت اوضاعمان شده بود.
_من فکر نمیکردم آخرش اینجوری بشه!
مامان دقایقی سکوت اختیار کرده و آخر سر یک راست و شوکه کننده بدون مقدمه میپرسد:
_نامور با کس دیگه ای در ارتباط بود آفاق؟!
جاخورده و مبهوت لحظاتی تنها نگاهش میکنم و وقتی خودم را جمع و جور میکنم نیز دروغی در چنته پیدا نمیکنم که تحویلش دهم.
هر چند...
من فهمیده بودم دروغ های شیرین آخر و عاقبت نداشتند و حقیقت تلخ را باید ترجیح میدادم.
سکوتم که طولانی میشود مادر سوال دیگری میپرسد:
_تو واقعا میخوای طلاق بگیری آفاق؟!
سوالی که مدتها بود درگیرم کرده بود.
اما با تمام احساسم به نامور ، وقتی با فرد دیگری ارتباط داشت نمیتوانستم بپذیرمش اما طلاق نیز...
نمیدانستم.
پاسخ این سوال را خودم نیز نمیدانستم!
_آفاق؟!
_نمیدونم مامان...خودمم سردرگمم!
تردیدش را حس میکنم.
برای به زبان آوردن حرفش دودل است اما هر چه بود آخر سر گفتنش را ترجیح داده و میگوید:
_میدونی اگه بفهمه حاملهای ممکنه بخواد سقطش کنی؟!
@ba_siasat_bash
#رویای_گمشده
#پارت_51
میدانستم اما شنیدنش از زبان کسی دیگر تازگی داشت.
انگار که تلخی این حقیقت فقط با شنیدنش از زبان فرد دیگری ، به رخم کشیده میشد.
و این چیزی نبود که بتوان انکارش کرد.
نامور اگر میفهمید من باردارم ، اولین چیزی که به ذهنش میرسید و سقط و از بین بردنش بود.
هیچ شکی در این باره نداشتم...هیچ شکی!
_میدونم!
مامان انگار که بخواهد جوانب هر تصمیمم را از قبل برایم روشن کند تا تصمیم گیری ام آسوده تر باشد ، دوباره میگوید:
_اینم بدون که اگه بخوای این بچه رو نگه داری باید حالا حالاها قید طلاق رو بزنی!
از یک طرف دلم میخواست طلاق میگرفتم تا چشمم هیچکس را نبیند و از طرفی دیگر به خاطر حامله بودنم نمیتوانستم روند طلاق را طی کرده و تمامش کنم.
حس تعلق در هوا داشتم.
هر تصمیمی میخواستم بگیرم ، یک چیز مانعم میشد.
طلاق گرفتنم امکان پذیر نبود و باعث لو رفتن حاملگیام میشد.
و طلاق نگرفتنم نیز باعث میشد این ارتباط پوسیدهام با نامور همچنان باقی مانده و باعث دردسر و آزارم شود.
زبانی روی لبهایم کشیده و در حالی که شدیدا نیاز داشتم یک نفر راه درست را نشانم دهد تا تصمیم قطعیام را گرفته و از این برزخ رهایی یابم ، خطاب به مامان میپرسم:
_مامان تو میخوای من این بچه رو سقط کنم؟!
خب بالاخره اینم بچه ی ناموره و...
احتمال این برخوردش در ذهنم کم بود.
که حرفم را قطع کرده و بگوید:
_نه!
به نظر من حالا که انقدر بی وجود شده بود که تو رو توی ساختمون خالی ول کرده بود ، تو هر تصمیمی که باعث آسودگی خاطرت میشه رو بگیر و اصلا هم به اون فکر نکن!
یادت باشه چه رفتاری باهات داشت و وقتی هنوز به تو متعهد بود چطور بهت خیانت کرد!
@ba_siasat_bash
💚شش ﮐﻠﯿﺪ ﻃﻼﯾﯽ ﺁﺭﺍﻣﺶ روحی در زندگی
1⃣: ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺎﺛﯿﺮﯼ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
2⃣: ﻣﺮﺩﻡ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﮎ ﮐﻨﻨﺪ.
3⃣: ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﻮﻗﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻄﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﻭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ.
4⃣: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺎﺟﻮﺍﻧﻤﺮﺍﺩﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ
ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﻮﻡ.
5⃣: ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ برای ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﻩ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﮓ ﮐﻨﺪ .
6⃣: ﻣﻼﮎ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﺷﺮﺍﻓﺘﻤﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ به
@ba_siasat_bash
🌸
🟠 ۱۵ ترفند جلوگیری از پیری ذهن:👇👇👇
🔸گاهی از دست مخالف استفاده کنید
🔸انتخاب سوژه برای فکر کردن
🔸داستانسازی کنید
🔸مراجعه به لیست فقط در مواقع ضروری
🔸حفظ کردن شمارهها
🔸تغییر دادن مسیر
🔸شکستن روال معمول
🔸حل مسئله
🔸تهیه لیست
🔸خواندن کتاب
🔸بازی کردن
🔸خاموش کردن تلویزیون
🔸فراگیری مهارتهای جدید
#فنبیان
#مهارت_های_فردی
@ba_siasat_bash
لطفا مراقب تلههای عاشقی باشید!
🔸 فقط زیبایی و ظاهر
🔹موقعیت اجتماعی
🔸 عجله
🔹 فرار از احساس تنهایی
🔸 شناخت ناقص
🔹 بحران ها و زخمهای گذشته
🔸 احساسات و هیجانات شدید
🔹چشم و هم چشمی
🔸 ترس از بالا رفتن سن
@ba_siasat_bash
#زبان_بدن_و_فن_بیان
🔺دستان گره خورده
🔸اگر در حال صحبت با فردی دستانش را گره خورده در مقابلش قرار داد یعنی او در حال مخفی کردن حس منفی خود است.پس صحبت را متوقف کرده و به وقت دیگری موکول کنید!
@ba_siasat_bash
⏺ در مسیر پیشرفت «چند کلمه» رو از زندگیت حذف کن🔷
⛔️نمیشه⛔️
⛔️نمیتونم⛔️
⛔️سخته⛔️
ب نظرتون میشه حذف کرد؟ 🙄
🔷اره مگه قرار نشد ⛔️ نمیشه ⛔️رو حذف کنی😏
➖➖➖➖➖➖➖➖
❤️🌱
@ba_siasat_bash
نه ازدواج کردن اونقدر خاصه
ونه جدا شدن اونقدر فاجعه و بحران
ما عادت كرديم با خاص كردن رويدادها
عدم وجود و نبودشون را تبديل به فاجعه كنيم
واسه همينه كه در كشورهاى عقب افتاده
٣٠ سالگى سن خاصيه
چون فكر ميكنن بعدش قراره چى بشه!
حالا قبلش چى بوده كه بعدش چى باشه
٢٩ سالگيمون خيلى خاص بود حالا
كه ٣١ سالگيمون بخواد فاجعه باشه!
اصن فراتر از اون
از صفر تا ٣٠ سالگيمون چه گلى به سرمون زديم
كه حالا از ٣٠ تا ٦٠ نميتونيم بزنيم
والا
اما ما هنر و تخصص اصليمون خود زنيه
يعنى عاشق اينيم كه شرايط عادى رو بحرانى كنيم
و بعدش براش دنبال راه حل بگرديم
الآن كسانى كه طلاق گرفتن مردن
يا كسانى كه ازدواج نكردن خيلى درمانده هستن!
يا كسانى كه بچه دار نشدن خيلى بدبخت هستن؟!
چى تو سر ماست انصافاً؟!
لطفاً
ياد بگيريم كه ازدواج و مدرك تحصيلى و بچه و...
معيار ارزش گذارى ما نيست
و اينها فقط انتخاب ها و تصميماتيه كه ما
در طول زندگى ممكنه بگيريم يا نگيريم
پس هر موضوعى را اونقدر خاص نكنيم
كه جهت مقابلش تبديل به فاجعه بشه
@ba_siasat_bash
زندگی اتفاقی نیست بلکه پاسخی در برابر بخششها و دادههای شماست. زندگی صدا و آهنگ خودتان است.
هر بُعدی از زندگیِتان بازتاب نیت و افکار شماست. شما خالق زندگیتان هستید.
@ba_siasat_bash
زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید
مرد ها نه دوست دارند خیلیخیلی رمانتیك و احساساتی باشند و نه اینكه احساساتشان را كاملا پنهان و سركوب كنند. یك مرد برای اینكه از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت كند.
او باید فكر كند، احساساتش برای شما ملموس و قابلپذیرش است و بدون اینكه در موردشان قضاوت كنید آنها را میشنوید. در بسیاری مواقع مردها فكر میكنند، با همسرشان زبان مشتركی ندارند و حرف زدن از احساساتشان به قیمت یك سوء تفاهم بزرگ تمام میشود.
بههمین دلیل آنها تا نشانههای درست نبودن این موضوع را در شما و زندگیشان نبینند، از آنچه درونشان میگذرد حرف نمیزنند.
@ba_siasat_bash
💕🦋💕
💞خانوم عزیز سکوت شوهرت رو نشکن 🤫
❣سکوت مردها را نشکنید. این اشتباه خانمهاست که وقتی مرد ساکت است مدام به سمت آنها میروند و با او حرف میزنند. سکوت طولانی در زنان ممکن است به معنی آزرده خاطر بودن باشد اما در مردها این طور نیست.
👈 به مردتان فضا بدهید، گاهی او را رها کنید تا با خود خلوت کند. با دوستان به ورزش برود و به خانواده خود تنها سر بزند. مدام دنبال او نباشد. فضای رها شدن! این چیزی است که مردان گاهی به آن نیاز دارند.
❣اگر به آنها این فضا را هدیه بدهید، آنها نیز به شما عشق میورزند.
#همسرداری
@ba_siasat_bash
اون جایی که میدونی همه تلاشت رو کردی و همه حرفهات رو زدی؛
حتی اگه تلاشت بینتیجه و حرفهات نشنیده مونده باشه...
توی اون نقطه؛
شاید لبریز از غم باشی
ولی آرومی....
@ba_siasat_bash
🔴 #دیدی_گفتم!
وقتی همسرتان #اشتباه میکند بلافاصله به او نگویید: "دیدی گفتم؟"
اگر از اشتباه كردن در حضور شما #هراس داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما #دورتر ميشود.
و به مرور، احساس #آرامش و لذتِ با شما بودن برایش کمرنگ میشود!
این هراس، زمینهی مخفیکاری، دروغگویی و کم شدن ارتباط کلامی همسرتان با شما خواهد شد.
@ba_siasat_bash
✍💎
یک دقیقه مطالعه
امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید
به کسانی فکر کنید که قادر به تکلّم نیستند.
قبل از اینکه بخواهید از مزّه ی غذای تان شکایت کنید،
به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.
امروز پیش از آنکه از زندگی تان شکایت کنید،
به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته
قبل از آنکه از فرزندان تان شکایت کنی،
به کسی فکر کنید که آرزوی بچّه دار شدن دارد
پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید،
به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.
و پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید
و از آن شکایت کنید
به افراد بیکار و ناتوان
و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند
فکر کنید.
زندگی،یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید
👤 دکتر الهی قمشهای
@ba_siasat_bash
#ایده_دلبری #عاشقانه 💋
اینم واسه اونایی ک از هم دورن😍
💌براش بفرست👇
دوست داشتم مـن اونی باشم که...
بـه وقت خستگی هات برات چایی میریزه♥🫖☕️
@ba_siasat_bash
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۳ 🎬 :
سهراب به همراه حسن آقا از بازار بزرگ خراسان گذشت و بعد از طی مسیری ، درست پشت بازار ،به همراه حسن آقا که مردی بلند قامت و لاغر اندام ،اما خوش مشرب و بسیار فهمیده بود ، وارد خانه ی او شد.
خانه ای زیبا با معماری اصیل ایرانی ، حوض آب بزرگی در وسط که چاه آبی هم در کنارش بود.
حیاط خانه سنگ فرش بود و تعداد زیادی اتاق دور تا دور حیاط با حالتی دایره وار به چشم میخورد ،سطح اتاقها به اندازه ی پنج شش پله از سطح حیاط بالاتر بود .
درب های اتاقها همه چوبی و با پنجره های رنگی ، فضای زیبایی بوجود آورده بودند.
با ورود سهراب به همراه حسن آقا، مرد جوان کوژپشتی که قوز کمرش بیرون زده بود ،جلو دوید و با سلامی بلند افسار اسب را از دست سهراب گرفت و به سمت راهرویی کمی آن سو تر روان شد ،چند کودک که دور حوض مشغول بازی و سرو صدا بودند،با ورود سهراب و حسن آقا ، از بازی دست کشیدند و خیره به سهراب شدند، پسرکی در گوش دیگری گفت :حیدر....این همان پهلوان است که گفتم ، به خدا خودش است ،اون اسب سیاه هم مال همینه.....دیدی.....دیدی من دروغ نمی گفتم ...
بچه ها یکی یکی جلو آمدند و با خجالت سلام کردند، حسن آقا لبخند زنان دست در جیب قبایش برد و در دست هر یک از آنها مشتی نخود و کشمش و نقل ریخت و سپس اتاقی را که آن سوی حیاط بود و به نظر می رسیداز سرو صدای اهالی خانه به دور باشد نشان داد و گفت :اتاق میهمان آن طرف است ، تشریف بیاورید ، این یک شب را که مهمان ما هستید در آنجا استراحت نمایید.
سهراب همانطور که با چشمان جستجوگرش اطراف را زیرو رو می کرد ، سری تکان داد و به دنبال او به طرف اتاق مورد نظر حرکت کرد.
سهراب باورش نمی شد این خانه ی بزرگ و اعیونی متعلق به مردی باشد که فقط کارگزار یک تاجر است و با خود می اندیشید اگر در این دم و دستگاه به کار گرفته شود، آیا می تواند ثروتی بهم زند که در حد حاکم خراسان باشد؟!
با ورود به اتاق و شنیدن حرف های حسن آقا و دانستن مأموریتی که بر عهده ی او گذاشته بودند ، نقشه ای دیگر در ذهن سهراب نشست ، نقشه ای که خیلی زودتر او را به هدفش که همان دامادی حاکم خراسان بود می رساند...
درست است که نقشه اش شیطانی بود و سهراب هم توبه کرده بود ، اما مگر شکستن توبه آنهم فقط یکبار ، چقدر گناه می توانست داشته باشد؟! سهراب به خود قول داد این نقشه آخرین خطایش باشد....
@ ba_siasat_bash
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۴ 🎬 :
حسن آقا ، وقتی که میهمانش کمی استراحت کرد و پذیرایی شد ، همانطور که تمام حرکات سهراب را زیر نظر داشت، دانه های تسبیح دستش را جابه جا کرد و گفت : ببین پسرم ، همانطور که گفتم ،کاروان کوچک ما مدتهاست که آماده ی حرکت است ،فقط دنبال محافظی ماهر و شجاع چون شما بودیم که لطف خدا شامل حالمان شد و شما را یافتیم.
سهراب سری تکان داد و گفت : امکان دارد روشن تر سخن بگویید تا من بدانم دقیقا رهسپار کجایم؟ هدف از این سفر چیست؟ و چه چیزی را باید به مقصد برسانم؟
حسن آقا گلویی صاف کرد و گفت : عجله نکن ،توضیح می دهم ، تو باید به عراق عرب بروی و خود را به کوفه برسانی، امانتی را که به دستت می دهیم به دست حاکم کوفه برسانی.
آنطور که صاحب کار ما میگوید ، سالها پیش طبق قراری که من نمیدانم مفادش چیست و چرا و چگونه منعقد شده ، گنجینه ای نزد تاجر علوی به امانت می ماند ، این گنجینه در صورت رعایت آن قرارداد، بین تاجرعلوی و حاکم کوفه می بایست به طور مساوی تقسیم شود اما در صورت خلف وعده از طرف هریک از طرفین ،کل گنجینه به طرف مقابل میرسید ، حال بعد از گذشتن سالیان سال ، مثل اینکه زمان تقسیم گنجینه فرا رسیده ،اما به دلایلی علوی تاجر نتوانسته مفاد قرار داد را به جا آورد ، پس لاجرم طبق عهدی که نموده ،باید تمام گنجینه را تقدیم حاکم کوفه نماید، چون این امانت بسیار گرانبهاست و حاوی طلا و یاقوت و لعل و زمرد بسیار زیادی ست ، پس تاجر علوی حساسیت بسیار زیادی روی آن دارد تا به سلامت به مقصد برسد.
سهراب که غرق گفته های حسن آقا شده بود ، همانطور که می خواست هیجان درونش را بروز ندهد گفت : اینطور که می گویید ،کاری ست بسیار خطیر، آخر چنین گنجینه ای را چگونه باید پنهان کرد و از طرفی راه خراسان تا کوفه هم بسیار طولانی ست و هر آن ممکن است مورد تاراج راهزنان قرار گیرد....
حسن آقا سری تکان داد و گفت : حرف شما درست است ،اما اگر دیگران ندانند که بار شما چیست و شما کیستید ، سفرتان بی خطر خواهد بود و بدان ما چاره ی کار را به خوبی اندیشیده ایم و با طرحی زیرکانه عمل خواهیم کرد.
سهراب خیره به دهان حسن آقا بود و در فکرش چیزی می گذشت که خلاف جوانمردی بود...
وقتی به خود آمد که حسن آقا مشغول ترسیم نقشه بود و اینچنین می گفت : طبق نظریه تاجرعلوی که عمری تجارت کرده و زیر و بم کار دستش است ، شما در قالب کاروانی کوچک که در مجموع بیش از ده نفر نخواهید بود ،در لباس کشاورزان با گاری که روی آن بار گندم و جو است حرکت می کنید .
سهراب گفت : اگر به درستی بار گاری گندم و جو باشد ، پس گنجینه ی به آن بزرگی را کجا می خواهید پنهان کنید؟ نکند داخل گونی های گندم.....
حسن آقا به میان حرف سهراب پرید و گفت : گفتم که عجله نکن...گنجینه در گونی گندم وجو نیست....
@ba_siasat_bash
#همسرانه👩❤️👨
خانـم گل🌸میدونستی☺️👇
اخلاق خوش😍
ظاهـر آراسته💅
مهربانی در کلام ♥️
درک خستگیها 💋
سؤال پیچ نکردن و ..
از اموریسـت که در هنگام ورود یک مرد خسـته باید مورد توجه قرار بگیـرد ☺️
࿐𖤐💛 ايدههاي دلبری 𖤐💛࿐
@ba_siasat_bash
#همسرانه
جمله «دوستت دارم» اگر زمانی که با همسرتان چشم در چشم هستید، به زبانتان بیاید، عمق نگاه، به اندازه همان کلمات، کار خودش را میکند.
@ba_siasat_bash
⭕️ پنج راهکار وابسته نشدن :
به سرعت رابطه رو پیش نبر و عجله نکن
به سرعت درگیر هیجانات و احساسات نشو
روی وعده و وعیده های اول رابطه حساب باز نکن
کار و برنامه های خودت رو تعطیل نکن
بیست و چهار ساعته به طرف نچسب، به خودت و اون فضا بده
@ba_siasat_bash
چگونه جوانتر بنظر برسیم؟
⭕️با رعایت این نکات جوانتر بنظر میرسیم:
🔹از سلامتی دندانهای خود مراقبت کنید.
🔹موهای خاکستری را رنگ کنید.
🔹از مدل های موی روز استفاده کنید.
🔹با توجه به سن و وضعیت بدنی خود لباس مناسب انتخاب کنید.
🔹رنگهای روشن بپوشید.
🔹از لوازم زینتی مناسب استفاده کنید.
🔹به میزان کافی آب بنوشید.
🔹ورزش کنید.
🔹غذای مناسب بخورید.
(غذاهای ارگانیک، کلم بروکلی، ماست کم چرب، سیب زمینی شیرین و هویچ مثالهایی از غذاهای مناسب
@ba_siasat_bash
#سیاست
مردها_اهل_شعارند
🔵مردها باید مورد تأیید قرار بگیرند. وقتی تصمیمی می گیرد، او را تأیید نمایید بعد نتیجه خوب آن را ببینید.
👈🏻 اما اگر مرد حرف غلطی زد یا تصمیم اشتباهی گرفت، تأیید نکنید اما تکذیب هم نکنید، مخالفت هم نکنید بلکه حالت جریان را عوض کنید.
🔵 توجه نمایید که مردها شعاراشون یادشون میره. مردها خیلی از مواقع که حرفی میزنند، ، شعار میدهند
👈🏻 اگه شما برخورد لحظه ایی کنید به اون شعارشون عمل می کنند بنابراین موقعی که شعار میده و تصمیم اشتباهی گرفته شما بالافاصله جریان را عوض کنید.
@ba_siasat_bash
هدایت شده از آشپزی کده
از هیجان دست و پاهام یخ زده بود
به وحید گفته بودم که امشب خونه مامانم میمونم اما قبل از اینکه تایم کاریش تموم بشه اومدم خونه تا سوپرایزش کنم و بهش بگم که داره پدر میشه.
از سر کوچه ماشینش رو که دیدم سریع چراغ هارو خاموش کردم و دوربین رو روشن کردم و خودم پشت مبل قایم شدم
حس میکردم الاناست که از هیجان زیاد سکته کنم ، چند دقیقه بعد در باز شد و وحید وارد خونه شد اما قبل از اینکه خودم رو نشون بدم صدای آشنای زنی رو شنیدم که خنده هاش کل خونه رو پر کرد و انقدر حواسشون پرت بود که اصلا متوجه دوربین نشدن و یک راست وارد اتاق خوابمون شدن و چند دقیقه بعد صداشون …
😱😱👇👇❤️🔥🔥
https://eitaa.com/joinchat/159384409C13d0371ef9
❌باورم نیست سرگذشت زندگیم آنقدر تلخ باشه☝️😢
⭕️ارتباط بانوان در دورۀ مجردی با جنس مخالف تا چه حدی باید باشد؟ نمیشود اصلاً ارتباط نباشد، آن خطوط قرمز چیست؟
🔸قرآن میگوید که رابطۀ عاطفی برقرار نکنید. یعنی اگر قرار باشد صدای یک نامحرم دلتان را بلرزاند، اگر چت و گپ و گفت و لایکش حالِتان را بدتر یا بهتر میکند، این رابطه آسیبزاست. چون اجازه دادید کسی در دلتان صاحبخانه شود. اینها بازشناسی خودتان است. و حریمهای شرعی پنجگانۀ مدیریت نگاه، مدیریت گفتار، مدیریت رفتار، مدیریت بدن و مدیریت فکر و دل را هم باید مراقبت کرد.
@ba_siasat_bash
💑 خانوادههای موفق چه خصوصیاتی دارند؟
💞 در بین اعضای خانواده، جمله "به من چه" یا "به تو چه " رد و بدل نمیشود؛ چرا که اعضا به گفتگو و مشورت منطقی اعتقاد دارند و احساس مسئولیت میکنند.
💞 افراد به یکدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سوءاستفاده نمیکنند و اعتماد را یکی از پایدارترین ویژگیهای ازدواج موفق و خانواده موفق میدانند.
@ba_siasat_bash
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#آهای_خانم_آهای_آقا ☺️👇
ما چگونه در شکستن خودمان نقش ایفا می کنیم
۱.هویتمان را تنها بر اساس روابطمان تعریف می کنیم
۲.عادت داریم بر سر هر قضیه ای خودمان را زیاد سرزنش کنیم
۳.موفقیت هامون رو پنهان میکنیم
۴.دروغ میگیم از ترس اینکه اتفاق بدی رخ نده
۵.ماده مخدر یا الکل رو برای مقابله با حس بد انتخاب میکنیم
۶.بابت چیزی که مقصر نیستیم عذر خواهی میکنیم
۷.درباره چیزی که از ما نخواستند نظر میدیم.
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@ba_siasat_bash
♦️آقای محترم خانه🤵♂️
🔹وقتی به خانه برمیگردید از همسرتان بپرسید که آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه❓
🔹به حرفهایش توجه کنید، اما در مورد کارهایش قضاوت نکنید.با او همدردی کنید. ✅
♦️خانم محترم خانه👰♀️
🔹حتماً هنگام ورود همسرتان به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر کوهی از مشکلات بر دوشتان سنگینی میکند.
🔹اصلاً خوب نیست که موقع ورود همسرتان به تلویزیون چسبیده باشید و یا در آشپزخانه پنهان شده باشید
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@ba_siasat_bash