فردا سالروز شهادت شهید مصطفی مازح است.
این شهید را چقدر میشناسید؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 این خبر امروز توسط خبرگزاری فارس منتشر شد و آشفته ام کرد.
🔸 حدودا سه سال قبل به صورت اتفاقی با رئیسِ بیمارستانِ زایمانِ سبزوار (بیمارستان شهیدان مبینی) هم صحبت شدم. دربارۀ حضور آقایان در اتاق زایمان و بالای سرِ مادر در حال وضع حمل پرسیدم. جواب داد بله چنین اتفاقی میافتد. البته قبلا بیشتر بوده و حالا کمتر شده است. ولی به خاطر اینکه مردها برای مواقع اضطراری آموزش ببینند این کار را می کنیم. البته از خانوادۀ خانم اجازه می گیریم.
❗️صحبتش را قطع کردم و گفتم: چگونه اجازه می گیرید؟! گفت: کاغذی را به او میدهیم تا امضا کند!
🔸 یعنی واقعا مردها انقدر بی غیرت شدهاند؟ البته احتمال قوی تر آنجاست که منظورشان از گرفتن امضاء همان برگه هایی است که موقع پذیرش به همراهان خانم می دهند و بندگانِ خدا با آن همه استرس امضایشان را هم فراموش می کنند چه برسد به اینکه آن بندهای آخرِ صفحه که ریز نوشته شده را بخوانند.
👈 الان دارم به این موضوع فکر میکنم. ما که بهانهمان در جذبِ دختران، به دانشگاه های مهندسی و شغل های سخت این است که خب کشور به مهندسِ معدنِ زن هم احتیاج دارد دیگر؛ نمی توانستیم زودتر از اینها نیروهای خانم را برای اورژانسِ بانوان تربیت کنیم تا در این مواقع مردِ نامحرم را نفرستیم بالای سر زن مسلمان ایرانی؟! مگر کشور به زن متخصص مامایی که در قسمت اورژانس باشد نیاز ندارد؟!
🔺 جالب اینجاست؛ وقتی سرِ صحبت این مسائل باز می شود اولین واکنشِ بعضی ها این است که آقاجان! چرا کاسه داغتر از آش شده اید؟! مراجع اجازه داده اند که در مواقع اضطراری چنین اتفاقی بیفتد.
‼️ اگر هم فرض بگیریم مراجع چنین اجازه ای داده باشند به این معنا نیست که مردان را رها کنیم توی بخش زایمان بیمارستان ها تا بروند آموزش ببینند و به این مسئله هم افتخار کنیم و انتظار داشته باشیم برایمان کف بزنند.
علاوه بر آن، اصلا اضطرار یعنی چه؟! می توانیم تبیین کنیم؟! یعنی همین که الان دارد اتفاق می افتد؟! دو تا مرد رفته اند بالای سر زن مسلمان و بچهاش را گرفته اند. بعد هم با بچه سلفی می گیرند و دهان شان تا بناگوش شان باز است که چه کار پر افتخاری کرده ایم! زمانی که به بهانه مواقع اضطراری، ضرورت ها را رها کنیم باید هم شاهد چنین اتفاقاتی باشیم...
👈 سعی میکنم ادامه داشته باشد...
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
2aaceb5171146bb6461587d88acb4d94.mp3
5.07M
🎙 مو ازم بچگیام زنجیری و دیونتوم...
👈 چقدر خوبه این شعر و این مداحی
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
❗️رسالۀ ذهبیه سند معتبر دارد. علامه عسگری رحمةالله علیه آن را تأیید کرده اند.
👈 رسالۀ ذهبیه نامه ای است که حضرت امام رضا علیه السلام به درخواست مأمون لعنةالله علیه نوشته و توصیه های مختلفی را در این قالب به او کرده است. این نامه که حالا به شکل کتاب های مختلفی در آمده است در کتابخانه اکثر مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما پیدا می شود و بسیاری از توصیه های طبی که از پدربزرگ ها و مادر بزرگ هایمان شنیده ایم مستند به همین کتاب شریف است.
🔸 اما نسبت به اعتبار این روایت اشکال هایی شده است. اشکال هایی که متاسفانه دقیق نبوده و عالمان درجه یک شیعه هم جوابش را برایمان به یادگار گذاشته اند.
👈 سند این روایت توسط عالم برجستۀ شیعه، حضرت علامۀ عسگری رحمةالله علیه تایید شده است و حتی ایشان شرحی بر این روایت نیز نوشته اند.
❓اما دلیل این اختلاف که برخی رسالۀ ذهبیه را جعلی و برخی منتسب به امام رضا علیه السلام می دانند چیست؟!
👈 یکی از اصلیترین دلیل ها این است که ظاهراً این روایت از دو راوی نقل شده است. یکی ابن جمهور و دیگری نوفلی. آقای ابن جمهور از نظر اهالی علم و حدیث اعتبار ضعیفی دارد اما راوی دیگر آن یعنی آقای نوفلی اعتبار بالا و قوی در حدیث دارد تا جایی که نجاشی (متخصص علم رجال) آن را به تعابیری چون عالم، جلیل القدر و مورد اعتماد وصف می کند.
👈 شأن و مقام علمی علامه عسگری آنقدر بالاست که بندۀ حقیر نمی توانم توصیفش کنم و لازم است اهالی علم از ایشان برایمان بگویند.
🔗 اینجا را بخوانید | آیت الله جاودان از علامه عسگری می گویند.
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
چقدر خوبند...
خودشان تلنگرت میزنند؛
خودشان دعوتت میکنند؛
خودشان پاکت میکنند؛
خودشان هوایت را دارند و حمایتت میکنند؛
و ما باز هم #گناه میکنیم...
#ما_امام_داریم
🔻بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گیلانه و جنگلهاش...
👈 شمال را بیشتر به خاطر جنگلهایش دوست دارم تا دریایش. راستش را بخواهید اصلا رغبتی برای رفتن به دریای شمال ندارم. چرخیدن داخل جنگلها و دیدن گیاهان و حیوانات مختلف بیشتر برایم جذاب است.
این سری که قسمت نشد برویم داخل جنگل ها و جوج بزنیم!
منظورم از جوج همان چای آتشی خودمان است. ما اوج عشق و حالمان کباب کردن بادمجان در وسط جنگل است. ما را چه به جوج؟!
🔻بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
بارنامه | محمد دارینی
گیلانه و جنگلهاش... 👈 شمال را بیشتر به خاطر جنگلهایش دوست دارم تا دریایش. راستش را بخواهید اصلا ر
از اینکه یک دفعه از گیلان شروع کردم و سفرنامهٔ دو سه روز قبلم را که از شهرهای تهران و قم و قزوین گذشته ام، برایتان نذاشتم تعجب نکنید.
به قول #سید_جلیل این مسئله دو علت دارد: یکی اینکه همیشه در اوایل سفر نوشتنم نمیآید. دوم هم اینکه تنبلی کردهام همین روزمرگی های ساده را هم ننوشتهام.
البته شاید آیندگان از این اتفاق برداشتِ یک خلاقیت هنری کنند و تصور نُمایند که شاهکاری ادبی خلق شده. ولی شما باور نکنید!
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️همه برنج را به قد بلندش میشناسیم. اما...
👈 از ویژگی های سفر این است که با اقلیمهای مختلف و محصولاتش آشنا میشوی و گاهی چیزهایی میبینی که تا به حال از وجودش بی خبر بودهای.
📌 امشب بعد از پشت سر گذاشتن جاده عجیب و غریب بین فومن و #زنجان بالاخره به خانه آقای نصیری رسیدیم.
از آقای نصیری همینقدر برایتان بگویم که برنجکار هستند و مشغول در تعاون روستایی.
🔺 «گِرده برنج» را آقای نصیری بهمان معرفی کرد. این محصول ذاتش این است که قد نمیکشد و همینطور گرد میماند. منظورم این است که ظاهراً دستکاری نشده است. خدا خواسته همینجور گرد و ریز باشد.
🔺عطر و طعمش ظاهراً خوب است و ترکیبش با شیر هم خوشمزه.
🔻شما نظرتون دربارهٔ «گِرده برنج» چیه؟!
@darbast313
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
بارنامه | محمد دارینی
❗️همه برنج را به قد بلندش میشناسیم. اما... 👈 از ویژگی های سفر این است که با اقلیمهای مختلف و محصو
#ارسالی_مخاطبین
🍲 کماج
👈 دستور پخت کماج رو کی میدونه؟!
🔻اینجا بفرستید
@darbast313
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
#ارسالی_مخاطبین
🔰 دستور مصرف #کماج
کماج این شکلی هست: برنج گرده را خیس می کردند بعد میذاشتند آبش بره و یک مقدار نم داشته باشه. با دستگاه یک دو سهٔ قدیم یکی دو تا میزدند تا نرم بشه ولی به آرد نرسه و تقریبا برنج درشتی هست. با زردچوبه درون تابه تفت میدادند و این برنج و درون کیسه نخی نگه میداشتند برای وقتی که می خواستند کماج درست کنند.
بعد با شیر گرم خیس میدادند و میذاشتند یک مقدار نرم بشه و نمک و تخم مرغ میزدند. درون تابهٔ خاصی که داشتند سرخ می کردند و یادمه ماه رمضون ها مادرم کماج درست می کرد با فرنی و در طول سال خیلی کم پیش می آمد که کماج بخوریم. طعمش رو ما خیلی دوست داشتیم و مزهٔ نمکی کماج و با فرنی عالی بود. هر چند گویا هر شهر شمال یک مدل کماج رو دست می کنند ولی مادر من اهل بهشهر بودند و این مدلی درست می کردند. فقط سرخ کردنش مثل کوکو زمان بر هست.
برنج گرده برای خود مازندرانیها مصرف خاص خودشون و داشته.
🔻 شما هم اگر دستور پخت دیگری از کماج بلدید، برای من بفرستید:
@darbast313
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
🔺یکی از برکات سفر #کسب_علم است.
👈 امروز رسیدیم محضر آیت الله بنابی. ایشون و برادرهاشون شهر بنابِ آذربایجان شرقی نورانی کرده اند. از حوزهٔ علمیهٔ بناب گرفته تا امامت جمعه و...
👈 مکتب اسلامی را برایشان توضیح دادیم و از ایشان توصیه خواستیم.
ایشان هم لطف کردند و صحبتهای عمیقی فرمودند که استفاده کردیم.
👈 وقتی از خانوادهمحوری، نقش خانواده در تعلیم و تربیت و اهمیت این موضوع در مکتب اسلامی برایشان گفتیم جملهای فرمودند که بر جانهایمان نشست.
فرمودند: «بچهها را یتیم تربیت کردهایم. بدون پدر و مادر!»
#سفر
#بناب
🔻صوت این جلسه را بزودی همینجا منتشر میکنم.
@baarname
اوایل شروع کار مکتب بود که سفری همراه دوستان به قم داشتیم و در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها برای اولین و آخرین بار ایشان را دیدم.
#حاجی کار مکتب اسلامی را برای استادش توضیح داده و از مبانی علمی و شیوهٔ حرکتی آن برایشان گفتند.
هنوز تحسینهایشان را که با لحن شیرینی بیان میکردند، خاطرم هست.
مرحوم حاج شیخ حسنعلی رحیقی، عالمی پارسا و استاد عرفان و فلسفه در حوزه و دانشگاه بودند که در سفرمان به #تبریز توفیق زیارت مزارشان را داشتیم. حجتالاسلام والمسلمین محمد اسماعیل زاده که مسئول جریان مکتب اسلامی هستند سالها از محضر این عالم بزرگوار بهرهمند شدهاند.
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname
❗️ضایعات خریداریم!
👈 یک ضایعاتی با معرفت...
#جملات_پشت_کامیونی
🔻 بارنامه | یادداشتهای محمد دارینی
@baarname