✳️ *روبرو شدن با یک حقیقت، دفعی نیست!*
کسی که قبل از خواندن و نوشتن، کمی مداد به دست نگیرد و خطخطی نکند، هیچ وقت چیزی نمینویسد!
✳️ *دنبال امام زمانی هستیم که ظهور کند، یا همواره در غیبت میماند؟ *
باید پیش از ظهور، تمرین زندگی با امام زمان را کرد؛ زندگی در دولت کسی که «ولایت الهی را در میان مومنین ، در جریان میگذارد.»
کسی که امروز، در حلقهی ولایت مومنین نباشد و مرکزیتی برای این ولایت نبیند، ظهور را درک نمیکند؛ کسی که پیش از ظهور، به زندگی ذیل ولی، ایمان نیاورد، یا از ایمانش خیری نسیبش نشود، در زمان ظهور هم، بهره نمیبرد!
✳️ *باید پیش از ظهور، طالب ولیِّ دوران غیبت شد*
شخص را بر اساس حق میسنجند و نه حق را بر اساس شخص! ابتدا باید طالبِ ولی و ولایت شد! و سپس جستجو کرد! اما این *طلب* و * #انتظار * از همه چیز، مهمتر است! اگر طالب و منتظر نباشی، حتی خود امام زمان هم روبرویت باشد، حسای به او نداری! باورکنید که حسی نخواهیم داشت!
باید گشت! پیگیر بود! منتظر بود! حتی کسی که به دنبال ولی باشد، و پیدا نکند، به امام زمان نزدیکتر است تا کسی که هر جمعه دعای ندبه بخواند، ولی طالب ولی نیست!
🇮🇷 حرفم تمام! چیزی افزون بر مطالب قبلی ندارم! اما من حس میکنم اگر دنبال ولی باشیم، جز امام خامنهای را پیدا نمیکنیم. اصراری ندارم! تو خود بگرد و به ما نیز، نشان بده...
الشکور
نیاز:
نعمتهایی در اطراف ما هستند، که معمولا ظاهر آن نعمتها را میبینیم؛ اما نعمت دهنده را نه! و چه بسیار که سرچشمهی نعمت را اشتباه گرفتهایم، و طلب به چاههای خشک بردهایم؛ ما به تمامی نعمتهایی که در اطرافمان میبینیم، و آنچه نمیبینیم، نیازمندیم! و از خودِ نعمت، مهمتر، این است که بدانیم، نعمتدهنده کیست؟ و حاجت و طلب، به پیش چه کسی ببریم؟ سراب و آب، هر دو خود را آب نشان میدهند! اما کسی که به سوی آب میرود، شادان خواهد شد، و کسی که به سوی سراب میرود، محزون خواهد ماند.
آنکه نعمتدهندهی حقیقی را بشناسد، در آینده نیز میتواند به راه او رود و نعمتش افزون شود؛ و آنکه نداند، در سرگشتگی، این سو و آن سو میرود و شاید گاهی چیزی به دست آورد و گاهی نه! بلکه حتی اگر چیزی به دست آورد، بیشتر به ضرر اوست! چراکه به اشتباه، او را دلبستهی خدایان دروغی خواهد کرد! بلکه این یکی از عذابهای الهی است که کفار را، از همان راههای دروغی که در نظر دارند، به نعمت میرساند تا روز به روز، از خداوند دورتر شوند!
نیازمند اسم شکور هستیم، تا نعمتدهنده را فراموش نکنیم! و محزون نباشیم.
معنا:
شکور، صیغه مبالغه به معنی بسیار سپاسگزار و پاداشدهنده است. و شکور آن اسمی از اسماء الهی است که نعمتهای مخفی در علم الهی را به عالمِ وجود، ارزانی میدارد؛
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ (ابراهیم: ٧)
و (به خاطر آرید) زمانی كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر شكر گزارید، حتما بر (نعمتهای) شما میافزایم، و اگر ناسپاسی كردید، البته عذاب من بسیار سخت است.
پس «شکر» و سپاس، راز جاری شدن نعمتها در سراسر هستی، و افزایش سرور و لذت است.
این اسم همراه با الغفور، راز شادی و رفع حزن است:
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر: ٣٤) و گویند: سپاس خدایی را كه اندوه را از ما برد. به راستی پروردگار ما آمرزنده و قدردان است.
تخلق:
تخلق به شکر، به این است که بدانی هر نعمتی، از خداوند است؛ برای تثبیت این حالت، باید به هر نعمتی که مینگرد، به خود یادآوری کند که از خداست؛ و بر این اساس، از خداوند تشکر کند، و البته از اسبابی که خداوند برای اعطای نعمت قرار داده است:
... أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ (لقمان: ١٤)
...شكرگزار من و پدر و مادرت باش، كه سر انجام [همه] به سوی من است.
همچنین وقتی کسی بداند نعمت از خداوند است، مطابق نظر خداوند، با آن نعمت، برخورد میکند، و خود را حاکم و صاحبِ واقعی آن نعمت، نمیداند؛ پس در راه حلال، آن نعمت را به کار میگیرد، و از استفادههای حرام، دوری میکند.
همچنین همچون خداوند، وقتی میبیند که کسی از نعمت درست استفاده میکند و قدردان است، بر نعمت او میافزاید:
مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ: اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ ، وَ أَنْعِمْ عَلى مَنْ شَكَرَكَ ؛ لا زوال للنّعماء إذا شکرت، و لا بقاء لها إذا کفرت، الشّکر زیادة فی النّعم و أمان من الغیر.(کافی: باب الشکر)
در تورات نوشته است: به کسی که تو را نعمت داده، سپاس بگو؛ و به کسی که تو را سپاس میگوید، نعمت بده؛ اگر سپاس بگویی، نعمت، تمام شدنی نیست؛ و اگر ناسپاسی کنی، ماندنی نیست. سپاس، افزونی نعمتها، و ایمنی از تغییر و فساد است.
الصبور
نیاز:
گفتیم که شکر، موجب ازدیاد نعمت است؛ و کفران، و ناسپاسی، موجب کاهش و از دست دادنِ نعمت، یا حتی باعث مضر بودن نعمت، میشود.
ما معمولا در زمانی که دچار سختی و مشکل میشویم، راحتتر دست به ناسپاسی میزنیم یا ناسپاسیمان را آشکار میکنیم! با خدا تندی میکنیم! و شکایتش را، به پیش مردم میبریم! با همدیگر مینشینیم و بدگویی روزگارِ خدا را میکنیم! و هرچه از عافیت و نعمت داریم، فراموش میکنیم و با منجمد شدن در همان مشکلات پیش رو، دیگر نعمتها را نمیبینیم! و این ندیدن و کفران، موجب ازدست دادنِ حالت شکر و در نتیجه از دست دادنِ این نعمتها، و حتی ایجاد مشکلات جدید است! و مشکلات جدید، موجب کفران جدید، و کفران جدید، مشکل جدید! و همین طور تا قعر جهنم!
شاید تنها چیزی که میتواند ما را از این سلسلهی انحطاط، و از دست دادن نعمتها و عافیت، نجات دهد، صبر باشد.
همچنین طی کردن راههای طولانی، به خصوص راه وصول به والاترین حقیقت، که به اندازهی کل عمر، طولانی است، بدون صبر، قابل طی کردن نیست.
همچنین، سختیها، فواید و ثمرات روحی مهمی دارند، که تنها صابران، میتوانند، از آنها بهرهمند شوند. و بیصبری، اجر و پاداش سختیها را، از بین میبرد.
پس نیازمندِ اسم صبور هستیم، تا عافیتهای دینی و دنیایی و آخرتی را از دست ندهیم؛ و از سختیها، بیشترین بهره را ببریم.
هر لحظه بیصبری، ورود در ضرر است!
معنا:
صبور کسی است که بسیار آزار میبیند، و هرچند میتواند انتقام بگیرد، اما نمیگیرد! تا زمان مناسب (که در واقع، آن زمان، حدِّ صبر است! یعنی در جایی، دیگر صبر جایز نیست، و وقت انتقام است)
به نظر میرسد که خداوند، آنچنان پیامبر اسلام را حبیب خود میداند، که از آزار او، آزار میبیند:
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا (احزاب : ٥٧) (بیگمان، كسانی كه خدا و پیامبر او را آزار میدهند، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعنت كرده و برایشان عذابی خفتبار آماده كرده است.) و این یعنی خداوند، از اینان آزرده میشود، ولی هرچند که میتواند آنها را نابود کند، و یا اصلا خلق نکند، ولی آنها را تا زمان مناسب، رها میکند.
(بعضی از اسماء، هیچ زمانی به انتها نمیرسند؛ مثل اسم الرحمن؛ اما بعضی از اسماء، همچون اسم صبور، در ردههای پایینتری قرار دارند، و حد زمانی دارند؛ اسماء محدود، در برابر اسم دیگری قرار دارند؛ مثلا اسم الصبور، در برابر المنتقم است)
تخلق:
صبور کسی است که به کمک اسم الصبور الهی، بر آزار دیگران، صبر میکند، و انتقام نمیگیرد، هر چند بتواند؛ و حتی علیه آزاردهندهها، نفرین و دعا برای نابودیشان نمیکند، مگر در جایی که خداوند، طالب مجازات باشد.
و مشکلات و سختیهای زندگی را، بدون جزع و فزع و داد و بیداد، و بدون شکایت به مردم، طی میکند؛ و از خداوند نیز، شکایتی ندارد.
همچنین تخلق به صبر، در انجام اعمال واجبِ سخت نیز، دیده میشود؛ و همچنین در جهاد و پایداری و استقامت در راه خدا. و این صبر، مقدمهی معیت و همراهی خداوند و پیروزی بر دشمنان است، حتی اگر ۲ برابر یا حتی ۱۰ برابر ما باشند (انفال: ۶۵ و ۶۶)
البته هرچند شکایت به مردم، یا شکایت از خداوند ، مخالف صبر است، اما شکایت کردن از مشکلات به خداوند، و طلب حل مشکلات، و حتی تضرع به خداوند، برای رفع مشکلات، به هر نحوی که خدا خواهد، و در هر زمانی که خدا تشخیص دهد، نافی صبر نیست! چراکه حضرت ایوب، در عین صبر بر مشکلات، از مشکلاتش، با خداوند سخن گفت، و طلب رفع مشکلات را نمود؛ اما خداوند او را از صابران میداند:
وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (انبیاء: ٨٣)
و ایوب را [یاد كن]، هنگامی كه پروردگارش را ندا داد كه مرا رنج و عسرت گرفته است و تو از همه مهربانان مهربانتری.
وَاذْكُرْ عَبْدَنَآ أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُٓ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ (ص: ٤١)
و بندهی ما ایوب را یادآور، آنگاه كه پروردگارش را ندا داد كه: شیطان مرا به رنجوری و عذاب افكنده است.
... إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُٓ أَوَّابٌ (ص: ٤٤)
...همانا ما او [:حضرت ایوب] را صبور یافتیم. چه نیكو بندهای بود! به راستی او بسیار [به سوی خدا] بازگشتكننده بود.
بلکه حتی وقتی سختی و رنج و مشکل آمد، باید برای رفع آن، در درگاه الهی، تضرع کرد! شاید حتی تضرع نکردن در پیشگاه الهی، بیادبی در برابر تادیب الهی و مقاومت در برابر قهر الهی باشد! چراکه ظاهراً حکمت این مشکلات ، یادآوری حقیقت انسان به اوست، که فقر و تضرع و ذُل و استکانت نسبت به خداوند است؛ چنان که در سورهی انعام آمده است:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَآ إِلَىٰٓ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ (٤٢)
البته، به سوی امّتهای پیش از تو [نیز] پیامبرانی فرستادیم و آنها را به تنگدستی و ناخوشی دچار ساختیم، شاید تضرّع و زاری كنند.
فَلَوْلَآ إِذْ جَآءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (٤٣)
پس چرا هنگامی كه عذاب ما به سراغشان آمد زاری و خاكساری نكردند؟ بلكه دلهاشان سخت شد و شیطان كارهایی را كه میكردند در نظرشان بیاراست!
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُوا بِمَآ أُوتُوٓا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ (٤٤)
پس چون هشدارهایی را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، درهای همه چیز را بر آنان گشودیم، و چون بدانچه داده شده بودند سرمست شدند، ناگاه گرفتارشان كردیم و در آن هنگام یكباره نومید شدند.
No_25_4010803.mp3
23.14M
جلسه ۲۵
اتمامِ فص
🔘 فص حكمة نفثية في كلمة شيثية :
◀️ امکان
◀️ خاتم الاولاد و قیامت
📜 ( فأيّ صاحب كشف ... فعليهم تقوم الساعة.)
#صوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیدوارم در این راه، توانسته باشم قدمی بردارم...
التماس دعا...
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سُها
🔸🔶مدرسه آزاد حکمت امام رضا (ع)🔶🔸
📖 فصوص الحکم ابن عربی
⏰ پنجشنبهها، ساعت 9:30
🎙 ارائه : حجة الاسلام بحرینیان
📖 المیزان علامه طباطبایی
⏰ پنجشنبهها، ساعت 10:45
🎙 ارائه : حجة الاسلام کبیری
📍مکان: خیابان ظهیرالاسلام، کوچه 3، بن بست شکوفه، سرای هنر و اندیشه
#مدرسه_حکمت
#فصوص_الحکم
#المیزان
@soha_sima