هدایت شده از مروج توحید
4_6003513820448818684.mp3
27.15M
هدایت شده از مروج توحید
🎙#تفسیر_مثنوی جلسه بیست و نهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔹 شروع از بیت (دقیقه ۱۳):
بی موکل بی کشش از شوق دوست
زانک شیرین کردن هر تلخ از اوست
🔹 موضوع داستان:
حکایت پادشاه جهود دیگر که در قتل مسیحیان تلاش می کرد
🔹 عناوین:
🔹 دقیقه ۱: تسلیت شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
🔹 دقیقه ۲: نعمت ولایت در ایران
🔹 دقیقه ۵: دفع بلایا از جامعه به سبب حضور اولیاء
🔹 دقیقه ۱۰: ادامه حکایت پادشاه جهود دیگر که در قتل مسیحیان تلاش می کرد
🔹 دقیقه ۱۰: مصیبت های دنیا، نعلهای واژگون
🔹 دقیقه ۱۴: طعنهٔ پاکان، نشانه هلاکت انسان
🔹 دقیقه ۱۸: نعمت چشم اشکبار
🔹 دقیقه ۱۹: چشم آخر بین
🔹 دقیقه ۲۱: چشم اشکبار ، نشانه جذب رحمت
🔹 دقیقه ۲۵: حکایت ابوطالب ع و ابرهه
🔹 دقیقه ۲۷: غم الهی و غم دنیایی
🔹 دقیقه ۳۰: ناله ما از ناله اوست (ای همه خلق نای تو ، پر شده از هوای تو …)
🔹 دقیقه ۴۳: دلبر هر جایی
🆔 @moravej_tohid
#نهج_البلاغه
_روش برخورد با دنیا
ای مردم! باید #دنیا در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکیده و تفاله های قیچی شده دامداران، بی ارزش تر باشد. از پیشینیان خود پند گیرید ،پیش از آن که آیندگان از شما پند گیرند. این دنیایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنید.
زیرا مشتاقان شیفته تر از شما را رها کرد.
#خطبه ۳۲
هدایت شده از مروج توحید
4_5999010220821447707.mp3
11.6M
.
🍂 برگی از درخت بر زمین میافتد
در عالم تاثیرگذار است؛
چطور فکر میکنید گناه کردن
در عالم بیاثر باشد!
علامه سیّدمحمّدحسین طباطبایی
هدایت شده از مروج توحید
4_6019104852381012750.mp3
2.87M
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری
✨«و إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إن یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَیٰ کُلِّ شَيْءٍ قَدیرٌ.»
#فایل_صوتی_کوتاه
🔽برگرفته
از جلسه #ششم_حدیث_معراج
🆔@moravej_tohid
🌐//www.moravejtohid.com
•┈•✺🔹مروج توحید🔹✺•┈•
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میرزا #جهانگیرخان_قشقایی
حکیم، فیلسوف و عارف،
#تخت_فولاد
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیان آیت الله حق شناس در خصوص مکاشفه ی آقا شیخ مرتضی آشتیانی رحمت الله علیه
#شرح_داستان_پادشاه_و_کنیزک
*زیبا و خواندنی*
#داستانهای_زیبای_مثنوی
قسمت اول
خلاصه داستان ازین قرارست که روزی پادشاهی به عزم شکار بیرون میرود و در بین راه، کنیزکی را دیده و دلش گرفتار او شده و او را خریداری میکند.
اما چون او را به قصر میبرد، کنیزک بیمار میشود و....
که به امید خدا بتدریج نقل خواهد شد.
.....چون موقعیتِ روح و نفس و جسم را فهمیدی و وظیفه ی هر یک را متوجه شدی و دیدی ما روح و نفس و جسم را بترتیب به #پدر ، #مادر و #فرزند مثال زدیم و اینکه ولیّ خدا می آید و نفس را از توجه بدنیا باز می دارد و عشق دنیا را از او می زُداید و او را در خدمتِ روح در میاورد، اما حضرت مولانا در اولین داستانِ مثنویِ شریف از سه شخصیتِ #پادشاه ، #کنیز ، #مردِزرگر و طبیب مثال میاورد.
پادشاه در جای روح است، کنیز در جای نفس ، مرد زرگر که معشوقِ کنیز است در جای جسم است که معشوقِ نفس(کنیزک) است،و طبیب در جای ولیّ خداست که عشقِ کنیز را از زرگر باز گردانده و متوجه شاه میکند.
(توجه اینکه؛ مردِ زرگر معشوقِ کنیز است نه عاشقِ کنیز)
ما این داستان را میاوریم و به خواست خدای متعال به تفسیر آن میپردازیم و البته با مطالبِ مفصّلی که تاکنون برایت گفته ام معنای این داستان را بخوبی میفهمی.
بشنوید ای دوستان این داستان/
خود حقیقت نقدِ حال ماست آن/
نقدِ حالِ خویش را گر پی بریم/
هم ز دنیا هم ز عُقبی برخوریم/
میگوید این داستان، نقدِ حالِ ماست. یعنی شرح سه مرتبه از مراتبِ وجود آدمی است. مرتبه ی روح ، مرتبه ی نفس و مرتبه ی جسم ویا طبیعت.
بود شاهی در زمانی پیش ازین/
مُلکِ دنیا بودش و هم مُلکِ دین/
اتفاقا شاه روزی شد سوار/
با خواصِ خویش از بهرِ شکار/
بهرِ صیدی می شد او بر کوه و دشت/
ناگهان در دامِ عشق او صید گشت/
یک کنیزک دید او در شاهراه/
شد غلامِ آن کنیزک جان شاه/
مرغِ جانش در قفس چون می طپید/
داد مال و آن کنیزک را خرید/
چون خرید اورا و برخوردار شد/
آن کنیزک از قضا بیمار شد/
در اینجا حضرت مولانا حکایت عشقِ.....
ادامه دارد انشاللّه...
#علامه_مروجی_سبزواری
برگرفته از
#کتاب_حکمت_پهلوانی
شرح داستان اول مثنوی
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_6012746166184184454.mp3
28.85M
🎙#خلقت_آدم جلسه دوازدهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🆔 @moravej_tohid
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
#شرح_داستان_پادشاه_و_کنیزک *زیبا و خواندنی* #داستانهای_زیبای_مثنوی قسمت اول خلاصه داستان ازین قرارست
#شرح_داستان_پادشاه_و_کنیزک
قسمت دوم
#داستانهای_زیبای_مثنوی
.....در اینجا روح، عاشق نفس است بدودلیل.
قوس نزول و قوس صعود.
قوس نزول ، که عبارتست از نزولِ ۱_روح از علمِ(ذات) خدا
۲_نزول نفس از روح
و۳_ نزول جسم از نفس.
چراکه روح، نیِ بریده شده ای از نیِستان است که میخواهد برای بازگشت به اصل و جایگاه خود که همان ذات خداست ، عمل صالح انجام دهد.
بشنو از نی چون شکایت میکند/
از جدایی ها حکایت میکند/
کز نیِستان تا مرا بُبریده اند/
در نَفیرم مرد و زن نالیده اند/
هرکسی کو دور ماند از اصلِ خویش/
باز جوید روزگارِ وصلِ خویش/
عمل با جسم انجام میگیرد. پس روح محتاج جسم است اما روح مستقیما نمیتواندجسم را انشاء(ایجاد) کند زیرا که سنخیت ندارد. لذا روح، نفس را ایجاد میکند و در مرحله بعد استکه نفس،جسم را انشاء میکند.
.....روح به نفس نفَقه میدهد یعنی لحظه به لحظه به او وجود می بخشد تا نفس، آنرا خرج جسم کند و جسم را سالم و قوی بدارد و در نتیجه نفس با ابزارِ جسم ،عمل صالح انجام دهد و نتایج این اعمالِ صالح به روح برسد(ازین مطالب که گفتیم سرّ علاقه #مرد به زن و #زن به مرد را درک کن)
#کنیز بیمار شد یعنی نفس، بیمار شد. بیماری عبارتست از خروج موجود از مرتبه ی کمال خویش و انحرافش از اعتدالِ مزاج.
نفسِ سالم نفسی استکه از مرتبه #حیوانیّت به روحانیت رسیده و از همنشینی با روح الشّهوه درآمده و همدم روح القدس شده است.
و جسم را در جهت کمالِ روح به کار و عمل صالح وادار میکند.
و اما نفسِ بیمار، نفسی استکه در جهت کسب منافع و لذات ِجسم عمل میکند. نفسِ مریض، نفسی استکه به جسم،اصالت میدهد و جسم را دوست دارد. و چونکه حوائجِ جسم در دنیا برآورده میشود پس نفس ، دنیا را هم دوست دارد.
این #محبّتِ نفس به جسم تا جایی استکه بکلّی روح را و عالم ملکوت را فراموش کرده و چه بسا که منکر هم بشود.
در #داستانِ بالا چون کنیز(نفس)، عاشقِ مردِ زرگر(جسم) بود بکلی پادشاه(روح) را فراموش کرده بود و به او اعتنایی نمیکرد.
چون خرید اورا و برخوردار شد/
آن کنیزک از قضا بیمار شد/
لذا در میان #متدیّنین به ادیان الهی چه بسیار افرادی هستند که دنیا را دوست دارند و اگر در دنیایی که جمع کرده اند کوچکترین خِللی بوجود آید به نزاع و جنگ برمیخیزند.
چقدر به جسمشان اهمیت می دهندو مراتب دستورات بهداشتی را رعایت میکنند تا جسمشان سالم بماند و دائما ویتامینها و پروتئین های لازم را به بدنشان میرسانند تا بدنی نیرومند و سالم داشته باشندو چقدر در دانشگاههایشان علوم دنیایی رواج دارد و افتخاراتشان به اینستکه علوم دنیاییشان چقدر پیشترفت کرده است.
همین متدیّنین را چه مسلمان چه صاحبان ادیانِ دیگر را اگر بگوییم جسم تو برای اینستکه در خدمت روحت باشد چه بسا مسخره کنند.
شه، طبیبان جمع کرد از چپّ و راست/
گفت جانِ هر دو در دست شماست/
جان من سهل است جان جانم اوست/
دردمند و خسته ام درمانم اوست/
هرکه درمان کرد مر جانِ مرا/
برد گنج و دُرّ و مرجانِ مرا/
شاه طبیبان را جمع کرد و از آنها خواست که هر طور شده کنیز(نفس) را مداوا کنند و مزاج او را دوباره به حالت اول برگردانند.
برگرفته از:
#کتاب_حکمت_پهلوانی
ادامه دارد انشالله...
#علامه_مروجی_سبزواری
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc