eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
50 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
سلک عشاق , غیر خلوت نیست خلوت ماست روضه , جلوت نیست ما همینجا توجه محضیم احتیاجى به کنج عزلت نیست همه هستند , انبیا حتى مجلس آفتاب خلوت نیست لحظه اى اشک , لحظه اى شکریم نعمتى قد شکر نعمت نیست ما همه قنبریم , یک نفریم جمع ما وحدت است , کثرت نیست گریه اى جمع کن که باید رفت وقت خیلى کم است , فرصت نیست دل به صحرا زدن تلاش من است این جهان جاى استراحت نیست علت رحمت خدا گریه ست هر کجا گریه نیست , رحمت نیست هر که ناراحت از فراق نشد در لیالى قبر راحت نیست خون دل جاى خون تن دادیم شان گریه کم از شهادت نیست گنج نابرده رنجمان بخشید لطف زهرا به شرط خدمت نیست در عبادت عبودیت باید طاعتى بهتر از اطاعت نیست ما تو را بین خواب هم دیدیم خواب عشاق خواب غفلت نیست جنت آنجاست که شما هستید جنت بى شما که جنت نیست همه سرمایه دار حب توایم گنجى اندازه ى محبت نیست عزت بى تو را نمیخواهیم عزت بى تو غیر ذلت نیست حرف تو حجت است و غیر از تو هیچکس بر ائمه حجت نیست تو اگر خانه دار این بیتى خانه دارى کم از نبوت نیست
مَخلوقِ خدا قيمت اگر می گيرد از آهِ شب و اشک سَحر می گيرد در آتش عشق ، ما گلستان ديديم از بين شَرَر خدا شَجَر می گيرد در مَسلَکِ ما سوختگانِ هجران پروانه چو سوخت، تازه پَر می گيرد شيرينى عشق آنچنان است که نخل از ميثم تَمّار اثر می گيرد در وقت شهادت بَغَلش می گيرند آنکه غم يار را به بَر می گيرد بر سر نگذاشت هر کسى تربتِ دوست فردا که شود ، خاک به سَر می گيرد در اَصل به معشوق خيانت کرده دستى که زِ دستِ غير زَر می گيرد مرغ ملکوت خاکدان شأنش نيست از خاک فقط زادِ سفر می گيرد دنيا بخدا مزرعه یِ آخرت است زين مزرعه هر کسى ثَمر می گيرد گر سختى آخرت به باور برسد دنياطلبى را زِ بشر می گيرد آن آخرتى که آنچنان مُلتَهِب است - - فرزند تقاص از پدر می گيرد روزى که به فاطمه همه مُحتاجند - حتما همه را مَدّ نظر می گيرد - همسايه یِ من ! حال مرا نيز بپرس همسايه زِ همسايه خبر می گيرد ما زنده از آنيم که فرزندِ خليل می آيد و بر دست تبر می گيرد می آيد و انتقامِ مظلومان را با سيصد و سيزده نفر می گيرد
باضربه ای ،روح مسيحا برزمین خورد یوسف به زندان بلایا برزمین خورد چشم انتظار دیدن روی رضابود وقت سحر باضربت پابرزمین خورد این كشتى صبر و فرج ساحل ندارد با موجى از آنسوى دريا برزمین خورد فيض حضورت را کسی هرگزنفهمید به دست ملعون جسم مولا برزمین خورد عطر نفسهاي توپیچیده به زندان آن باغ جان بهره شكوفا برزمین خورد دربندافتاد ی تویاموسی ابن جعفر آن پرچم «انا فتحنا» برزمین خورد خون مى‏ چكد از ساق پایت بین زندان آن هفتمین دلداره زهرا برزمین خورد جان رضا از دوريت بر لب رسيده است (مجنون)ازاین درد وبلایابرزمین خورد 👉
زندانیم ،درگوشه ای احساس غربت می کنم راهی ندارم ایخدا من هر چه همت می کنم ازضربه های تازیان ،ساق سره پایم شکست ازناله ام با این درودیوار صحبت می کنم حال مرابدمیکند ،باناسزاگویی خود سندی مگو دیگربس است ،دارم رعایت می کنم اینجارفیق من شده،شلاقهای مردکی خواهی بزن زیراکه من، با تو رفاقت می کنم از زهرسندی لعین،آخر فتادم من زپا من این سیه چال تورا دارم رعایت می کنم زندان سندی عاقبت ، انداختم آخر زپا یارب به الطافت درت،عرض ارادت می کنم (مجنون)به دست مردکی،شلاق بود وتازیان این پیکرم درهرسحر،با اورفاقت میکند 👉
زندانیم ،درگوشه ای احساس غربت می کنم راهی ندارم ایخدا من هر چه همت می کنم ازضربه های تازیان ،ساق سره پایم شکست ازناله ام با این درودیوار صحبت می کنم حال مرابدمیکند ،باناسزاگویی خود سندی مگو دیگربس است ،دارم رعایت می کنم اینجارفیق من شده،شلاقهای مردکی خواهی بزن زیراکه من، با تو رفاقت می کنم از زهرسندی لعین،آخر فتادم من زپا من این سیه چال تورا دارم رعایت می کنم زندان سندی عاقبت ، انداختم آخر زپا یارب به الطافت درت،عرض ارادت می کنم (مجنون)به دست مردکی،شلاق بود وتازیان این پیکرم درهرسحر،با اورفاقت میکند 👉
پشت زندان چه ازدحام شده ست كار مولای ما تمام شده ست تازیانه بدست قاتل بود رفته ازدست ماتمام وجود بین زندان هوای غم برپاست مردکی گرم پاي كوبى هاست جسربغداد بى سكون شده است جگرپاره،حوض خون شده است خردوگشته دوساق پاهایش ازسیه چاله آید آوایش گشته ارباب ماجگر پاره مى رود خون شبيه فـــوّاره درسیه چاله ها چه سرگشته ست درعزایت رضا برگشته ست غسلِ خون كرده ساق پاهایت لرزه دارد صدای آوایت مادری موى مي كَند برتو پسری ضجّه مى زنـدبرتو کنج زندان رسیده ، مـــادر تو تازیانه نشسته بر سر تو ! بین زندان صدا زدى ، مادر چه قدر دست و پا زدى ، مادر اگه این مصرعو گرفتی،حقشو ادا کن مادرش داره با نور عینش،موسی ابن جعفر حرف میزنه تاکه ، سيلي زدت دو عالم سوخت داره به موسی ابن جعفر میگه... تاکه ، سيلي زدت دو عالم سوخت تاکه مویت كشيد قلبم سوخت گیسوی مولا گرفت،انقده سیلی زد به صورت آقامون 😭😭 درعزا غش كنم ، ز حال رَوَم واای، ناله ات را هنوز مي شنوَم ناله ی غم زدل مِكش ، موسی پنجه بر خاك كَم بِكش ، موسی چی دارم میگم؟؟؟ خردگشته چرا دوپاهایت درسیه چاله آمدآوایت از تو دارد طلب ، دل پرخون كه به تو تكـــيه داده این ملعون ازتو عمّامه و ردا بُرده تازیان برتو،بی هواخورده تازیان بر سر تومیلرزد قاتلت بی هوا تورا میزد باسروصورت، شده نیلی خورده ای تازیان، گهی سیلی قتلگاه توگشته زندانت آمده ازمدینه مهمانت شیون وناله برتو کرده رضا برلبانش نشسته آه ونوا چه کند درعزای تو(مجنون) شده درماتم شمادلخون
غروب بود وکه از پشت به ضرب پا افتاد دمی که باسرو صورت جمال شاه افتاد تمام ساق دوپاهای اوشکسته شده و لشکری که به سمت تنش به راه افتاد نگاش سمت کسی بود و بر زمین می‌خورد پناه اهل جهان بود و بی‌پناه افتاد مزن به صورت اوضرب سیلی ای ملعون مسیرسیلی سندی به روی ماه افتاد میان گودی زندان کسی دعا می‌کرد که عقده های دلش را به سجده وا می‌کرد نوشته‌اند که ساق دوپای تو بشکست که این خودش طلب اوج روضه را می‌کرد مسیرسیلی وشلاق گرفت اطرافش چه صحنه‌ای، به دل زاره او چه‌ها می‌کرد ولی امید به این داشت تا رهابشود چقدر بابت این امر یا خدا می‌کرد ببین تمام امیدش گرفت رنگ خزان برای کشتن اوزهردست و پا می‌کرد چقدر روضه‌ی زندان وتازیان سخت است و کاش سندی ملعون تورا رها می‌کرد هنوز میرسدازبین این سیه چاله صدای ناله ی اوکه، خداخدامیکرد
اول سال شروعش به عزاداری توست کشورشیعه فقط محو هواداری توست کیستی ،باب حوائج،شده ای در همه جا اول سال دلم در طلب یاری توست
نوای حضرت کاظم دم مفاتیح است همیشه ذکرتوبر،دانه های تسبیح است برای خلق بشر، آفریده شد ذاتش کسی نبوده به زندان کند ملاقاتش میان خلق خدا کس نبوده همچون او که ناله های سحر نغمه ی مناجاتش نوابه هر سخنش بود،شد کلیم الله کسی که بوده به زندان سرای میقاتش اسیرسلسله بودو اسیرزنجیراست فرشته ها همه مخمور در خراباتش شکسته ساق دوپایش ویاکه افتاده کسی که می گذرد فوق عرش اوقاتش برای کشتن او سندی آمده امشب چنین که گشته هویدا تمامی ذاتش
کنج زندان بین زنجیر سرت ریخت بهم درقفس بوده ای و بال و پرت ریخت بهم کی توان گفت کجا تکیه به دیوار زدی ضرب شلاق ولگدها کمرت ریخت بهم تشنه بودی وزدی سرفه ی خشکی توشها لخته ی خون لبت دور و برت ریخت بهم اثرات گریه ات نیمه ی شب بودبلند چند تاری مژه از پلک ترت ریخت بهم به عصا هست نیازش همه پیران جهان یاوری نیست ببیند پسرت ریخت بهم کودکی بیش نبودی به بره حضرت عشق سر پیری به سیه چال پرت ریخت بهم شد جراحات تنت لخته خونابه چرا زندگی تو به یاد پسرت ریخت بهم
غروب بود و یهودی دوباره برمیگشت گمان کنم که صدایت ضعیف تر میگشت شنیده ام به تنت زخم های کاری بود که زخم تازه اگر بود بی اثر میگشت به زیر دست حرامی و درسیه چالی شکافِ زخمِ تنت باز و بازتر میگشت به زیر چکمه وضرب لگد خودت دیدی که ضربتش همه شلاق بودو بر میگشت غروب بود و تنت در میان زندان بودِ زهجر روی تومعصومه بیِ پدر میگشت
کنج زندان بین زنجیر سرت ریخت بهم درقفس بوده ای و بال و پرت ریخت بهم کی توان گفت کجا تکیه به دیوار زدی ضرب شلاق ولگدها کمرت ریخت بهم تشنه بودی وزدی سرفه ی خشکی توشها لخته ی خون لبت دور و برت ریخت بهم اثرات گریه ات نیمه ی شب بودبلند چند تاری مژه از پلک ترت ریخت بهم به عصا هست نیازش همه پیران جهان یاوری نیست ببیند پسرت ریخت بهم کودکی بیش نبودی به بره حضرت عشق سر پیری به سیه چال پرت ریخت بهم شد جراحات تنت لخته خونابه چرا زندگی تو به یاد پسرت ریخت بهم
درهوای زدنت بد دهنی آمده بود مردک پست پی هر زدنی آمده بود به رویِ ساقِ ترک خورده بلندم میکرد تازیانه پیِ هر پا شدنی آمده بود کارما دل به سوی جذبِ خدا ساختن است سوی ماها نظر قلب زنی آمده بود کنج زندان مردکی بودکه دشنامم داد ناسزابود که باهرسخنی آمده بود بس موی سرمن مردک ملعونه کشید موی آشفته به هر آمدنی آمده بود لنگه دربخدا زیرتنم جای گرفت درعزایم دلِ هر سینه زنی آمده بود
گشته بپاعزای.کاظم آل علی(ع) کرده دلم هوای .کاظم آل علی باشدبه دل ولای،،کاظم آل علی(ع) هستی ما فدای،،کاظم آل علی(ع) غصه ندارم اگر.زدنیابی نصیبم خوشم هستم گدای،كاظم آل علی(ع) توعشق کم نظیری،همچوعلی!توشیری! عمری شدم گدای.کاظم آل علی(ع) ولایت تومولا .سرمایه ی من شده دل شده مبتلای،کاظم آل علی(ع) اگربه عشقت این سر،جدا شود ز پیکر شودفقط برای،،کاظم آل علی(ع) ،شکر کنم خدارا.شدم گدای موسی دارم به سر هوای،،،کاظم آل علی(ع) (مجنون)اگر به محشر،،تنهاشدی غم مخور به لب بزن ندای،،کاظم آل علی(ع)
بهاره و منم دارم‌ خونه تکونی میکنم دارم دلم رو جای عشقِ آسمونی میکنم همونی که یه عمره که میسازه با خوب و بدم کرده بدهکارم ولی ندیده هیچ خیری ازم بهاره نمیدونم کجایی دلم شده هوایی مشهد یا کربلایی میباره چشم‌تو مثل زمزم جمعه رسید و بازم میگیری زانوی غم چرا نشد کنار ما بشینی بدوزی به صورت ما چشاتو با یک نگاه مهربونت ارباب عوض کنی حال کبوتراتو الغوث و الامان مهدی بیا مهدی بیا یا صاحب الزمان عج بند دوم دلم میخواد یروز بیاد بین الطلوعین تو حرم روبه روی گنبد تو دست بذارم روی سرم بگم لَکَ العُتبی و بعد بسوزه با تو نفسام بمونم اونجا اونقده که سیر بشه از تو چشام ولی نه عشق حرم سیری نداره شور تو تغییری نداره حبیب تو پیری نداره حسینی باهمه فرق میکنی آقا منم یه قطره و تو دریا ازت میخوام یچیزی حالا میخوام کمک کنی جوونی من با روضه های زینبیه سر شه بذار تو راه شور و عشقت ارباب این دل بی اراده دربدر شه یا لیتنا حسین ، کنا معک‌کنا معک کنا معک‌مولا بند سوم محول الاحوال من سفره های کرامته هرچی گداست همیشه رو سفره های تو دعوته هرچی که من بد میکنم لطفت زیاد میشه بمن انقد خجالتم نده تورو خدا امام حسن کریمی هوای نوکراتو داری یه لحظه هم کم نمیذاری چه دستای کریمی داری غریبی خیلی دل تو مادریه اسمت چقد پر مشتریه فرق میکنی تو با بقیه اما خودت یه پرچمم نداری پرچم که هیچی زائرم نداری دلم میخواد برات حرم بسازیم دیگه کسی نگه حرم نداری جانم امام حسن ، غریب آقام غریب آقام غریب آقام مولا
. ای مادر خوبم که تویی نور دو عینم از بهر وداع آمده سوی تو حسینم مظلومه ی حیدر (۳) ای نور دل حیدر و بانوی حزینه با این دل خون میروم ازشهر مدینه مظلومه ی حیدر (۳) از ظلم عدو خون شده مادر جگرمن چون شام شده مادر خوبم سحرمن مظلومه ی حیدر (۳) بر من زشقاوت عدویم ظلم فزون کرد بعدازحسن بن علی دلهاهمه خون کرد مظلومه ی حیدر (۳) هرگز نروم زیر ستم ،بار مذلت جان رابدهم در ره اسلام وشریعت مظلومه ی حیدر (۳) خون شددل من ازستم دشمن بیدین اهل حرم ازاین غم وغصه شده غمگین مظلومه ی حیدر مادربنگرگشته حسین شمع مزارت من میروم از شهر مدینه زکنارت مظلومه ی حیدر (۳) همراه شود بامن غمدیده ی مظلوم هم زینب وعباس وعلی اکبر و کلثوم مظلومه ی حیدر (۳) مادر بنگر قلب حسین تو کباب است همراه حسین تو علی طفل رباب است مظلومه ی حیدر (۳) پیچیده میان حرمم عطروبوی یاس همراه شود مادر من قاسم وعباس مظلومه ی حیدر (۳) مادر به کنار تو و جان بر لبم امشب گریان غم خواهر خود زینبم امشب مظلومه ی حیدر (۳) میسوزم از این درد و غم و رنج جدایی بنما تو دعا تا که شوم کرب و بلایی مظلومه ی حیدر (۳)
. مادر ای نوردوعین من حسینم من حسین از جور دشمن ها خون شددلم مادر زده شرر دشمن بر حاصلم مادر مظلومه یا مادر (۴) بی وفا دنیا شده اشک من دریا شده ای مادر خوبم بنگر که محزونم روم از این خانه با این دل خونم مظلومه یا مادر (۴) ظلم وکین افزون شده این دل من خون شده مادر شدم راهی به سوی جانانم یاری کنم از دین با دادن جانم مظلومه یا مادر (۴) در وداع آخرین دل غمینم دل غمین از شهر پیغمبر قصد سفر دارم بنگر به حال من بر دل شرر دارم مظلومه یا مادر (۴) مادر دل خسته ام از همه بگسسته ام روم دگرمادر از شهر پیغمبر با اهل بیت خود با همسر و خواهر مظلومه یا مادر (۴) مادرا جان بر لبم در کنار زینبم دخت رسول الله بر لب نوا دارم قصد سفر سوی کرب و بلا دارم مظلومه یا مادر (۴) درسرم شوق وصال کن حسینت راحلال روم که تا جان حسین فدا گردد حسین تو‌مادر سرش جدا گردد مظلومه یا مادر (۴)
✅✨ پرده پوشی گناه دیگران ✨✅ 🔹حضرت محمد صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرسیدند: اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی, گناهی دیدی چه می‌کنی؟ مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند: او را می‌پوشانم 🔹رسول الله پرسیدند: اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند: او را می‌پوشانم. رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند. 🔹حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست. آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند: برای برادران خود پرده پوشی کنید 🔸مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶
🌹🌻🌻🌹 💥تاوان؛ ✅ برادران «حضرت يوسف» ‹ع›، وقتی میخواستند یوسف ‹ع› را توی چاه، بیندازند، يوسف ‹ع› لبخندی زد! يهودا پرسيد؛ «چرا می خندی.!؟» اينجا که جای خنده نيست! 💦🍀💦 ✳️ يوسف ‹ع› گفت؛ روزی در اين فکر بودم که چطور، کسی ميتواند به من اظهار دشمنی کند، با اينکه «برادران نيرومندی» چون شما دارم.! ✳️✳️ اما حالا می بینم «خداوند»، «همين برادران را» بر من «مسـلط کرد»، تا بدانم «تکيه گاهی» غیر از خدا وجود ندارد، و در حقیقت دربدری و «چاه نشـينیِ امروز من»، تاوانِ «تکيه کردن» به غیر خداوند مهربان است.!!
❤️آثار و برکات ذکر یونسیه❤️ 1- پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله وسلم : هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبودى نیافت و) مرد پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است . 2- رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم : آیا به شما خبر دهم از دعایى که هرگاه غم و گرفتارى پیش آمد آن ادعا را بخوانید گشایش ‍ حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد: «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» 3- امام صادق علیه السلام : عجب دارم از کسى که غم زده است چطور این دعا را نمى خواند «لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین» چرا که خداوند به دنبال آن مى فرماید: ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این چنین مؤ منان را نجات مى دهیم . 4- برای تقویت نفس و قلب و مکاشفات بسیار خوب است و برای رفع حجب و نورانیت موثر است و استجابت دعا و نجات مؤمنین از طرف خدا شامل گوینده آن می شود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️فلسفه نزول بلا ازمنظر قرآن واهل بیت(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی دوشنبه۲۶_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم روضه موسی ابن جعفر(ع) ♦️جریان بعدازشهادت موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی دوشنبه۲۶_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم کرامات موسی ابن جعفر(ع) ♦️جریان شیخ محمدکلید دارحرم موسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی دوشنبه۲۶_اسفندماه_کرمانشاه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم کرامات موسی ابن جعفر(ع) ♦️جریان سوالات مردمسیحئ ازموسی ابن جعفر(ع)◾ ◾ بسیار شنیدنی دوشنبه۲۶_اسفندماه_کرمانشاه
☑️بنداول میونه زندون با دل خسته و زار میونه زندون نداری صبر و قرار میونه زندون باچشای تاره تار میونه زندون با تنه غرقه به خون میونه زندون کردی رو به اسمون میونه زندون دعا خوندی بی امون میونه زندون رنج و غم و درد و بلا بسه ندیدن و هجر رضا بسه راه گلومو بسته این قفس مصیبتا برام خدا بسه ☑️بنددوم به روی لبهات داری ذکر ربنا به روی سینت داری درد و غصه ها به روی پهلوت داری جای رد پا به روی پهلوت بمیرم اقا که صدات شکسته شد بمیرم اقا گریه هات شکسته شد بمیرم اقا ساق پات شکسته شد بمیرم اقا برات بمیره اقا سینه زن تو رو می زد یه مرد بد دهن توون نمونده توی زانوهات زمین می خردی وقت پا شدن ☑️بندسوم غریب وتنهام تو سیاه چال بلا فلک میشم با ضرب تازیونه ها نداره شرم این یهودیه بی حیا نزن ای نامرد هی نمک به زخم من نزن ای نامرد سیلی هی نزن نزن نزن ای نامرد به تن نحیف من نزن ای نامرد رمق نداره تن لاغرم شکسته دست و پا و پیکرم هرچی می خوای بزن ولی دیگه نگو تو ناسزا به مادرم ☑️بندچهارم گریز به کربلا میسوزه از زهر همه ی بال و پرش می سوزه از زهر پاره های جگرش می سوزه از زهر یاد جد اطهرش میسوزه از زهر داره جون می ده یاد گودال بلا داره جون می ده یاد رگ های جدا داره جون می ده یاد شاه کربلا تنها و بی کس توی اضطراب افتادی ای غریب کاظمین لحظه ی آخر داری رولبت روضه ی داغ و غربت حسین(ع) 💠💠💠9⃣7⃣8⃣💠💠💠
. رود حسین با دل خونین همراه زینبین غمگین نور دل اهل ولا رفت آیینه ی ایزد نما رفت حسین سوی کرببلا رفت حسین حسین غریب مادر (۳) او می رود تا دین بماند مکتب و هم آیین بماند حسین امام سومین است جان امیرالمومنین است بابذل جان حامی دین است حسین حسین غریب مادر ز دست این مردم گمراه رودز شهر رسول الله اوشمع جمع عالمین است بر فاطمه نور دو عین است مظلوم این عالم حسین است حسین حسین غریب مادر می رود از شهر مدینه بر فاطمه سرور سینه ظلم و ستم گردیده افزون رود حسین با دل پر خون زینب اوگردیده محزون حسین حسین غریب مادر او میرود قلب شکسته از همه ی عالم گسسته همراه خواهر می رود او با عون و اکبر می رود او با علی اصغر می رود او حسین حسین غریب مادر