eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ای اهل دل را جنّة الاعلا مدینه باز آمدم آغوش خود بگشا مدینه آغوش بگشا کز رضا باشد سلامم بر تربت گمگشتۀ زهرا مدینه آغوش بگشا تا ز باب جبرئیلت آیم حضور خواجۀ اسری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشم گریان گمگشتۀ سادات را پیدا مدینه آغوش بگشا تا کنار قبر زهرا گریم به یاد گریۀ مولا مدینه آغوش بگشا تا پر پرواز گیرم گردم به دور قُبّة الخضرا مدینه آغوش بگشا تا کنم تشییع در شب با شیر حق تابوت زهرا را مدینه آغوش بگشا تا به دیوار بقیعت صورت گذارم با تن تنها مدینه آغوش بگشا تا بسوزم در بقیعت چون شمع سوزان در دل شبها مدینه آغوش بگشا تا کنار چار قبرت از اشگ گردد دیده ام دریا مدینه آغوش بگشا تا ستون توبه ات را گیرم به بر با گریه و نجوا مدینه آغوش بگشا تا به قبر حمزه گریم بر غربت انسیّة الحورا مدینه آغوش بگشا تا بگریم در دل شب مثل علی در دامن صحرا مدینه آغوش بگشا و بگو از خانۀ وحی دود از چه رو شد بر فلک بالا مدینه آغوش بگشا و بگو حامّی حیدر افتاد پشت در چرا از پا مدینه "میثم" سؤالی دارد از تو پاسخش ده زهرا کجا و سیلی اعدا مدینه؟
اشکم به رخ، خونم به دل، آهم به سینه است ای زائرین، ای زائرین این جا مدینه است شهری که خاکش آبرو بخشد به جنّت شهر محمّد شهر قرآن، شهر عترت در هر وجب صدها چراغ راه دارد نقش از قدم های رسول الله دارد ای جا محمّد عالمی را رهبری کرد هم یار امّت بود و هم پیغمبری کرد ای جا ستمکاران کافر عهد بستند پیشانی و دندان پیغمبر شکستند این جا شرار آه جبریل امین ریخت خون از سر و روی محمّد بر زمین ریخت این جا علی پروانه سان گرد پیمبر گردید تا آمد نور زخمش به پیکر این جا دل پیغمبر اسلام خون شد این جا جگر از پهلوی حمزه برون شد این جا محمّد داغها بر سینه اش ماند زنگ غم و اندوه بر آئینه اش ماند این جا قدم بر عرش اعلامی گذارید چون پا به جای پای زهرا می گذارید این جا مراد از قبّة الخضراء بگیرید این جا سراغ از تربت زهرا بگیرید این جاست کعبه نه، زکعبه بهتر این جاست هم فاطمه هم تربت پیغمبر این جاست آوای وحی آید زدیوار رفیعش هم باب جبرائیل و هم باب البقیعش در بین آن محراب و منبر جا بگیرید بوسه زقبر مخفی زهرا بگیرید گلزار وحی و روضۀ طاهاست این جا آتش گرفته خانۀ زهراست این جا پشت در این خانه نزدیک همین قبر زهرا کتک خورد و علی بگریست چون ابر خورشید در این کوچه ها گردید نیلی بلبل سراپا سوخته گل خورد سیلی این جا امیرالمؤمنین را دست بستند تا با لگد پهلوی زهرا را شکستند این جا کشیده بر فلک آتش زبانه این جا گلی پرپر شده با تازیانه این جا به زیر پای مردم کوثر افتاد تنهای تنها فاطمه پشت در اوفتاد پیوسته چشم شیعه اینجا خون فشان است زیرا زیارتگاه قبری بی نشان است قبری که هر قلبی بیاد او کباب است قبری که تنها زائر او آفتاب است قبری غریب و بی رواق و بی نشانه بر خاک آن صورت نهد طفلی شبانه قبری که مخفی در دل تنگ زمین است خاکش گل از اشک امیرالمؤمنین است قبری که ما گشتیم و پیدایش نکردیم از دور هم حتی تماشایش نکردیم این قبر، قبر دختر پیغمبر ماست با آن که پیدا نیست چون جان در بر ماست این قبر احمد، این بقیع و قبرهایش گلهای پرپر گشته اما با صفایش آن فاطمه بنت اسد آن ام عباس این قبر ابراهیم، احمد را گل یاس این مجتبی این قبر بی شمع و چراغش این سید سجاد با آن درد و داغش این باقر و این صادق آل محمّد این قبر عباس آن عموی پیر احمد این قبرها را یک به یک دیدیم اما یابن الحسن، یابن الحسن، کو قبر زهرا این جا محمّد رازها در پرده دارد این جا امیرالمؤمنین گُم کرده دارد این جا شرار، از سینۀ عالم برآید جا دارد ار جان از تن میثم برآید @shia_poem به یمن مِهر تو شد از سراب، آب درست بدون مِهر تو از آب شد سراب درست نگاه کردن تو خلقت است تکویناً نگاه کردی و شد ماه... آفتاب... درست خدا به طرح تو پرداخت، شد امام درست خدا به شرح تو پرداخت، شد کتاب درست اگر قبول کنی من تراب نعلینم مرا برای تو کرده ابوتراب درست یکی برای حسین و یکی برای حسن از این دو قطره فقط می‌شود شراب درست بتول در عوض پیرهن برای حسین برای صورت تو می‌کند نقاب درست بقیع مظهر آبادی است پس عرش است بهشت نیز شده از همین خراب، درست "عتاب یار پری چهره" را کشیدم من اگر چه هم نشود کار با عتاب درست... @shia_poem چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است در کرم در علم در بحث صبوری در اصول مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع از زمین کربلا که آفتابش بهتر است گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است ‌ حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است گرچه می گردد کباب از حرف، قلب ما ولی مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ایستاده ملت ایران، چو کوه با صَلابت، با شجاعت، با شکوه ملتی یکپارچه، یکدست، ناب همچو سایه، هم مسیرِ آفتاب میرود هر جا که فرماید، ولی پا نَهد هر جا که بردارد، علی از شبی که انفجار نور شد گوئیا موسی به کوه طور شد پرچم فتح و ظفر آمد بدست پشتِ استکبار را ایران شکست ملتی گمنام، صاحب نام شد پیشتازِ اُمت اسلام شد ایستاده اُمتِ برخاسته تا برآورده شود، هر خواسته پس فراخوان! نسلِ اسماعیل را محو کن از قدس، اسرائیل را قبل از آن قومِ دروغینِ یهود منهدم باید شود آل سعود عن قریب ایران برآرد در حجاز پرچم اسلام را در اهتزاز از مدینه پنج نوبت پُر خروش در أذان نام علی آید بگوش این خبر آنروز می پیچد سریع: صحن جامع افتتاح شد در بقیع دیدنی گردد در آن، دارُالحسن راهپیماییِّ زُوّارُالحسن اربعین تا آخرِ ماه صفر یک دهه شور و دم و فتح و ظفر راستی؛ چه شور و شِینی میشود با حسن عالم حسینی میشود انتظار این است؛ هم عهدی کنیم یاریِ صوتِ اَناالمهدی کنیم این صَلا، گُل میکند در عالمین مهدی اَم من، یالِثاراة الحسین
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت من از هجر مدینه سالها "بی تاب" و "غمدیده" م چنان مشتاق هستم که شبی خواب حرم دیدم عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی بقیع باصفا را نیز با چشم خودم دیدم به جای شرطه ها که اکثرا دست بزن دارند مبادی ورودی خادمان محترم دیدم به کام ساجدین اما به نام مسجد السجاد به نام باقرالعلم النبی دارالقلم دیدم تلالوهای بیت الصادقش از دور پیدا بود علی رغم همیشه در بقیع اش خاک کم دیدم شبستان در شبستانش بهشتی خارق العاده شکوه گنبد و گلدسته را در هر قدم دیدم هر آن که رفت از باب الحسن با دست پر برگشت گدایی را متموّل دم باب الکرم دیدم گمان کردم شب شعری برای مجتبی برپاست میان صحن دعبل را کنار محتشم دیدم نه تنها من شدم مست از طواف مرقد پاکش به دور مرقد ام البنین رقص علم دیدم پس از یک عمر حسرت نذر خاتون عرب آخر ضریحی با النگوی عروسان عجم دیدم برای مادران پا به ماه زائر خسته سر هر کوچه ای یک مرکز امداد هم دیدم نفس بند آمد از فرط تماشای حرم در "دم" دوباره لطف صاحبخانه را در "بازدم" دیدم کشید از خاک بیرون مجرمان را مهدی کرار و من بیچاره گی را در نگاه متهم دیدم
@majnon1396 صحن وایوان بقیع باسخنی ریخت بهم شده ویرانه بقاع، حسنی ریخت بهم آن قدَر تیربه روی حرم شاه زدند که قد و قامت سرو چمنی ریخت بهم شده ویرانه دگر .قبره امامان بقیع حرم اینگونه بدست دشمنی ریخت بهم گرچه ازآل سعودی .شده ویرانه بقیع لیک باحیله ومکرش بدنی ریخت بهم انفجارازحرمستان بقیع گشت بلند وای ازشاه سعودی که تنی ریخت بهم رسدآنروز که برخاک رودشاه سعود بین آتش رود وباکفنی ریخت بهم وای بر آل سعود و به وهابیت پست زین بلا رنگ عقیق یمنی ریخت بهم دربقیع گنبدوگلدسته شود روزی بپا زین خبرگویاکه حرف و سخنی ریخت بهم باره گه بهر امام بقیع خواهدساخت دل عشاق ازاین بی وطنی ریخت بهم دل، (مجنون)وسط, خاک بقیع خیمه زده وسط خاک مزارحسنی ریخت بهم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396 دربقیع حال عجيبم داده اند نغمه ی امن یوجیبم داده اند حسّ غربت دردلم جاري شده فصل عشق وفصل بيداري شده ای بقیع نام تو آغاز من است باتوبودن هر کجا ساز من است میسرایم حرفی از ناب حضور ای بقیع ای نغمه سازه هر حضور ثانيه هرثانیه صدسال رفت دلهره بهرم چه مالامال رفت دربقیع سینه ام ویراني است ابر چشمانم دگر باراني است چشم ناقابل برایت گشته تَر ای بقیع(مجنون )زتو داردثمر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396 دیگر زحرمخانه ی جانان خبری نیست از صحن بقیع قبرامامان خبری نیست عالم شده از ظلم سعودی همگی پر ازگنبد زیبای حبیبان خبری نیست چشم دل عشاق اگرغرق تمناست از صحن وسرای مه خوبان خبری نیست مارابه خرابات بقیع راه ندادند دیگر زمزاره شه خوبان خبری نیست ویرانه شده .صحن وسرای حرم عشق دیگر زبقیع تربت جانان خبری نیست مجنونم وعمریست پی صحن بقیعم دیگرزحرم بهره محبان خبری نیست قبور بقیع- -شاعر.آرمین غلامی (مجنون) 🌴ً ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤
مثل کربلا غبار صحن تو بر درد جان دواست بقیع! خرابه‌های تو، باغ‌ بهشت ماست، بقیع!   تو همچو فاطمه در شهر خویش تنهایی غریبی و، همه کس با تو آشناست، بقیع!   اگر چه روی به کعبه نماز می‌خوانیم تو قبلۀ دل مایی، خدا گواست، بقیع!   به آن چهار امامی که در بغل داری برای ما حرمت مثل کربلاست بقیع!   به یاد چار پسر، در کنار چار مزار هنوز نالۀ ‌ام البنین به پاست، بقیع!   علی نگفت، به جان علی قسم، تو بگو که قبر گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع؟   هنوز نالۀ زهراست از مدینه بلند هنوز لرزه بر ‌اندام مجتبی‌ست بقیع!   قوی‌ترین سند غربت علی در تو عذار نیلی ناموس کبریاست، بقیع!  
قبور بقیع طواف میکنم امشب دوباره گرد بقیع شدم گدای گدایان کوچه گردبقیع شنیده ام که مزاربقیع شده ویران فدای پا به رکابان غرق درد بقیع ارادتی به تو وصحن خاکیت دارم منم گدای غلامان فرد فرد بقیع دراین عزای غریبانه صحن توخالیست نمیخورم بخدا من دگربه درد بقیع هوای صحن بقیع کرده این دل (مجنون) کبوترم به سرای همیشه زرد بقیع -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴 ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
به کوفه-5شوال ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای اینگونه بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
قبور بقیع طواف میکنم امشب دوباره گرد بقیع شدم گدای گدایان کوچه گردبقیع شنیده ام که مزاربقیع شده ویران فدای پا به رکابان غرق درد بقیع ارادتی به تو وصحن خاکیت دارم منم گدای غلامان فرد فرد بقیع دراین عزای غریبانه صحن توخالیست نمیخورم بخدا من دگربه درد بقیع هوای صحن بقیع کرده این دل (مجنون) کبوترم به سرای همیشه زرد بقیع -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌴 ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
اشعارتخریب قبورائمه ي بقيع.. خبر آمد که بقیع قبله ی ما ویران شد حرم وصحن ورواقی بخداویران شد ازخرابی بقیع هر دلی آزرده شود حرم بزم ِ مناجات و دعاویران شد پشت این پنجره هاباز دلم میگیرد صحن بسیارقشنگ مجتبا ویران شد غصه ها در دل عشاق بقیع بودبپا چه بگویم حرم شاه سخاویران شد سفره داریِ بقیع فرق عجیبی دارد صحن زیبای گل خیرالنساویران شد یادصحن حسن ویاد ه حریم سجاد حرم باقر وصادق بخداویران شد کس بفریاد دل سوخته ی مانرسد حرم شاه به صدجور وجفاویران شد آل سفاک سعودی حرمش کردخراب بارگاه وحرم شاه ولا ویران شد آفتاب است که برخاک بقیع میتابد پیش چشم شیعه آن صحن وسراویران شد _آرمین غلامی؛(مجنون) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
@majnon1396 صحن وایوان بقیع باسخنی ریخت بهم شده ویرانه بقاع، حسنی ریخت بهم آن قدَر تیربه روی حرم شاه زدند که قد و قامت سرو چمنی ریخت بهم شده ویرانه دگر .قبره امامان بقیع حرم اینگونه بدست دشمنی ریخت بهم گرچه ازآل سعودی .شده ویرانه بقیع لیک باحیله ومکرش بدنی ریخت بهم انفجارازحرمستان بقیع گشت بلند وای ازشاه سعودی که تنی ریخت بهم رسدآنروز که برخاک رودشاه سعود بین آتش رود وباکفنی ریخت بهم وای بر آل سعود و به وهابیت پست زین بلا رنگ عقیق یمنی ریخت بهم دربقیع گنبدوگلدسته شود روزی بپا زین خبرگویاکه حرف و سخنی ریخت بهم باره گه بهر امام بقیع خواهدساخت دل عشاق ازاین بی وطنی ریخت بهم دل، (مجنون)وسط, خاک بقیع خیمه زده وسط خاک مزارحسنی ریخت بهم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
اشعار سالروز تخریب بقیع 🔷 باز بایاده بقیع دربه دره غم شده ام باز. با هرنفس قدسی ات آدم شده ام چه خیالات عجیبی ... به سرم افتاده ... گوییادر نظر چشم تو مَحرم شده ام گرچه روزی بارگاهی. بود درصحنت بقیع لیک با حال ادب بر دره تو خم شده ام آل ملعون سعودی حرمت ویران کرد واجب العن سعودی به قنوتم شده ام عاقبت بهره بقیع صحن وسرا میسازیم ازسره شب تاسحر بارش نم نم شده ام میرسدروزی بقیع را بارگاهی میکنیم لک لبیک ، به پیغام مُحرّم شده ام گریه های من برای صحن خاکی بقیع است در دروازه ات .ای صحن بقیع خم شده ام همه دارایی من وقف سرای خاکی ات پای دار توبقیع مثال"میثم" شده ام غبطه خوردم منه (مجنون )که نگشتم سایبان درسرایت ای بقیع .دربه دره غم شده ام _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) تخریب بقیع_ 🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
درهوای غم عزا داردبقیع راه سوی کبریا داردبقیع صحن وایوانش شده ویرانه ای گوشه ای ماتمسرا داردبقیع صحن تو آتش گرفت وشدخراب چارقبر پرنوا داردبقیع گرم شد بازار دل در طوف او رونق سعی و صفا داردبقیع روح ماشدتازه از اکسیر اشک بهترازهرکیمیا داردبقیع گردصحن خاکیش هستم گدا دین و آئین ولا داردبقیع این شفا از سوی صحن خاکی است نسخه بر درد و دوا داردبقیع ناله ها در سینه دارد هردلی نی نوای نینوا داردبقیع پنجره بگشوده ام رو سوی او حال سودا با خدا داردبقیع آرزوی دیدنش داردبهشت چون بهشت جان فزا داردبقیع تابش خورشید از نورش بود نور حق تا نا کجا داردبقیع گرچه(مجنون)هستم ودلواپسم شوق دیدار تو را داردبقیع _آرمین غلامی(مجنون) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
دیگربقیع جز چشم‌های تر نداری صحن وضریح وبارگه دیگر نداری ویرانه شدصحن وسراوبارگاهت دشمنت زیاد است و ولی لشگر نداری جانم فدای چارقبره خاکی تو ویرانیت راای بقیع باور نداری بگذار صحن خاکیت در بر بگیرم آخر مگر ای نازنین، نوکر نداری دیشب میان خواب دیدم بی مزاری دربی کسی هستی وکس یاور نداری تعبیر کن خواب مرا مهدی زهرا دیدم که آقا غیره چشم‌ تر نداری (مجنون)بقیع را ترکنی با اشک چشمت هرچند دیر است وکسی برسرنداری _آرمین غلامی(مجنون) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
دیگربقیع جز چشم‌های تر نداری صحن وضریح وبارگه دیگر نداری ویرانه شدصحن وسراوبارگاهت دشمنت زیاد است و ولی لشگر نداری جانم فدای چارقبره خاکی تو ویرانیت راای بقیع باور نداری بگذار صحن خاکیت در بر بگیرم آخر مگر ای نازنین، نوکر نداری دیشب میان خواب دیدم بی مزاری دربی کسی هستی وکس یاور نداری تعبیر کن خواب مرا مهدی زهرا دیدم که آقا غیره چشم‌ تر نداری (مجنون)بقیع را ترکنی با اشک چشمت هرچند دیر است وکسی برسرنداری _آرمین غلامی(مجنون) ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
چرا در كه زير آن ولى روى آن و !؟ متاسفانه خیلی از ایران و حتی بچه هم خبر ندارند👇 http://eitaa.com/joinchat/1564672000C862dbe03c9 بخوانید تا بدانید👆
بزودی سبک و اشعارمحرم درگروه بارگذاری خواهدشد باماهمراه باشید🍀🌹🍀🌷🍀🌹🍀🌷
🍁🍂* _ روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🍁🍂* روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت لبم که خواست شکایت کند،دلم نگذاشت همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت *تا اومدم باهات حرف بزنم بغضم گرفت ... (دیدی میخوای بری یه حرم) وقتی راه می اُفتم میگم اینو میگم ... اینم میگم ... برسم دردِ فلانی رم میگم ... تا برسی هی تمرین می کنی از کجا بگم ، چه جور بگم ... اما میرسی حرم یادت میره همه چی ... سلام آقا ... کربلا بیچارم کرده ، میگم میرم حرمِش حرفامو میزنم ... اما گودالُ می بینم ... بدجور بِهَمم ریختی ... اذیتم نکن ... آقا میبینی دوسِت دارم ... به خدا یه وقتا اخلاقم برمیگرده حرمم دیر شده .... من یه وقتا بد اخلاق میشم نجفم دیر شده ..... دیدی از کربلا میای چه مهربونی ... من هر وقت از کربلا میام مهربون میشم ... انقدر فاصله رو زیاد نکن ... میکشی مرا ... * همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت حسین ... دلم یه کربلا می خواد ... حسین ... یه گنبدِ طلا می خواد ... حسین ... دلم امام رضا می خواد ... زمانه باعثِ هجران نشد ، خودم شده ام گناه کاریِ هر روزۀ خودم نگذاشت *این یه بیتُ میگم بعدش میخوام با هم بگیم ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... *آره ما لافِش رو میزنم ... عاشق کی بود؟؟ دیدن چادر به کمر بست .. گفت بری دنبالِت اومدم ... بعد از وداعِ آخر یه نگاه بهش کرد گفت چی میگی خواهر؟؟ گفت بری ، میام .... من اینجا بمون نیستم .... با تو اومدم با تو برمیگردم ... آقا بغض کرد یه نگا بهش کرد دید اگه بهش حرف بزنه زینب میمیره ... گفت یادتِ مادرم مدینه جون داد؟؟ ... به خاطرِ تو وایسادم ... (اینه عاشق ...) گفت بری میمیرم ... لذا دستِشو گذاشت رو سینه ش ، (امشب یه دست رو سینۀ ما بزار ...) بریدم آقا ... دستُ گذاشت رو سینه ش برداشت گفت برو ... بچه هاتو بر می گردونم ، برو ... اما رسیدی به مادرم ، سلاممُ به مادرم برسون ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... سرم دوید به سویت ولی پَرم نگذاشت *گفت من هفت هشت سالَم بود ، گفت تو همین بین الحرمینِ حالا بازار بوده گفت بابام یه گاراژی داشت نجاری چوب بُری ، هر سال اربعین اهلِ بصره یه هیئتِ قوی داشتن جا نداشتن ، بابام گاراژُ سه روز میداد به اینا ، خودِشم خادمشون میشد ، می گفت اینجا مالِ امام حسینِ(علیه السلام) یه کارِ خوب به بابام خورد قبلِ اربعین این ور اون ور پول قرض کرد هرچی داشتیم فروخت هشتاد دینارِ اون موقع پول جور کرد رفت چوبُ الوار خرید ریخت تو گاراژ کارُ شروع کنه اربعین شد ، بصره ای ها اومدن ... گفت بزا بعدِ اربعین کارُ شروع می کنم تحویلشون داد گاراژُ ، سیاهی بزنن ، دیگاشونو به پا کنن . فرداش اومد به اینا سر بزنه ، دید همه چوبا نو رو زدن زیرِ دیگا تو آتیش داره میسوزه ، یه نگا به چوبا کرد ، یه نگا به حرم ... اشک تو چشاش اومد ، گفت من چی کار کنم حالا ؟؟؟ خو بدهکارِ مردمم ، چی به اینا بگم ، دیگه سوخته ... الان میام حرم ... گفت بابام رفت دمِ در کفشداری ، اون موقع اینطوری بود کفش میدادی مفاتیح بهت میدادن ، گفت رفت داخِلِ حرم ، دم ضریح مفاتیح رو باز کرد دید الله اکبر ... هشتاد دینار لایِ مفاتیحِ ... آقا کسی پول گم نکرده ؟؟؟ اومد کفشداری کسی پول گم نکرده ؟؟ نه حاجی ... پولَ رو برداشت اومد دفترِ میرزایِ شیرازی رحمه الله علیه تا رفت تو گفت سلام حاجی ، گفت سلام ، برو ... مگه نگرفتی پولِتو ... درِ این خونه دوزار دادی واینَستیا ... بدهی تو دادی .... آقا اینا از زنُ بچه هاشون میزنن برا تو روضه میگیرن ... اینا برا عزیزاشون اینطور مجلِس نمی گیرن ... برا خراب شدنِ قبرِ اجدادِ شما ببین سیاه پوش شدن ... خیلی مدیونِت هستم ، خبر داری ؟ خیلی من دِل به تو بستم ، خبر داری ؟ عمریه نوکرِت هستم ، خبر داد
✍ بقیع هشتم شوال از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه های افلاکی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب که در اوج شراره می سوزد سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 💠 سینه زنی سنگین زیبا 💠 هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین 🎤🎤 حاج محمود کریمی ( کنار حرم پیغمبر زمین خاک ، حرم خاک ، ضریح مادرم خاک ) 2 مزار پسرای حیدر همین خاک ، از این داغ ، میریزم به سرم خاک یه روز تو دنیا ، صدا می پیچه ، انا ابن الحیدر 2 به زودی زود ، حرم می سازیم ، برای مادر ... ( میشه یه روز بقیع صحنی که نوشته ، رو درهاش ، یازهرا و پسرهاش ) 2 روزی که صحن شو می سازیم ایشاالله ، که باشیم ، یکی از کارگرهاش آقام میادو ، برا اجدادش ، حرم میسازه دیگه روزو شب ، تموم درهاش ، به رومون بازه یه روز تو دنیا ، صدا می پیچه ، انا ابن الحیدر 2 به زودی زود ، حرم می سازیم ، برای مادر ... نمیزاریم که داغ این عشق رو دلها ، بمونه ، خدا خودش میدونه اگه راه مدینه واشه صدامون ، غمش رو ، به عالم میرسونه مانسلی هستیم که راه و این بار به دشمن بستیم مدافع های ، حریم عمه ، حرم ما هستیم ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
1_14258722.mp3
1.16M
💠 سینه زنی سنگین زیبا 💠 هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع (ع) 🎤🎤 حاج محمود کریمی ____________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴با