eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
✅سبک زمزمه یا زمینه یا شور احساسی به بهونه ایام زیارت مخصوص سلطان طوس ابالحسن الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا ✅بند اول نمیرم،جز حرم تو جایی میام که،ازت کنم گدایی تموم،هستیِ من تو هستی تویی که،درو به روم نبستی باز من اومدم،آقاجون سلام باز من اومدم،بارون چشام باز من اومدم،دستمو بگیر باز من اومدم،کربلا میخوام ایهاالرئوف،مولا یا رضا ✅بند دوم نمیشم،از کرم تو مایوس میخونم،زیارتیه مخصوص منم اون،گدا که سر به زیره میدونه،دست خالی نمیره باز من اومدم،سلطانا سلام به زخم دلم،هستی التیام میشه که بشم،خادمت آقا آخه خادم تو،داره احترام ایهاالرئوف،مولا یا رضا ✅بند سوم برم من،کجا از اینجا بهتر؟ بذارم،جز ضریحت کجا سر؟ ندارم،جز حرمت پناهی برا من،تویی که تکیه گاهی میزنم گره،رشته ی دل و من به پنجرت،میخونم تورو اونقدر میگم،یارضا رضا آخه کرببلام،امضاشه با تو ایهاالرئوف،مولا یا رضا 🙏التماس دعای خیر کربلایی امیرحسین سلطانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ . ای صاحب چشم بارونی، روز وشب تو میگذره با آه سینه هیشکی توی خیمه ی تو نیس تا که به پای روضه های تو بشینه بازم آقای غریب ما خون جگری با روضه ی غریب کوفه می بینی سفیر جدّ تو میگرده دنبال وفا کوچه به کوچه العجل الامان به حق مسلمی که‌ شد سرش از تن جدا العجل الامان تنش از روی بام افتاده بین کوچه ها العجل بحقّ مسلم العجل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت مسلم علیه السلام: با دستای بسته روی بام نوشتم ای حسین نیا به شهر کوفه همراه علی ِ اصغر واکبر و زینبین نیا به شهر کوفه به دختر شیرین زبونت بگو که همراه خودش نیاره زیور در عوض بگو که همراهش بیاره توی کربلا اضافه معجر ای گل فاطمه کوفه نیا که توی این دیار قحط وفاست خواهرت رو نیار کوفه پر از سنان و شمر و زجر بی حیاست العجل بحقّ مسلم العجل 🌸🌸🌸🌸🌸 چند لحظه ی دیگه پیکرم حنا میشه به روی بام با خون حنجر میشه سر من جدا ولی نمیره روی نیزه ها جلوی خواهر اینجا تن من نمیره زیر دست و پای مرکب دشمن کافر اینجا کسی با تازیونه نمیزنه به دخترم‌ کنار پیکر می بینم روزی که توی همین کوفه سرت میره رو نیزه ها روبه رو خواهرت جسارت میشه به سر جدات با یک عصا العجل بحقّ مسلم العجل ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ . شد ماه محرمو بازم چرا تو بزم روضه ها صاحب عزا نیس این روضه ها کم‌ داره تو رو ،وقتی نباشی، دلخوشی ،تو قلب ما نیس جای قدمت رو فرشای هیئته اما چشم ما تو رو ندیده آقای غریب کجای این‌ هیئت ما خون از نگاه تو چکیده العجل،الامان بیا به حقّ اشک عمّه های مضطرت العجل،الامان به حقّ پیکر خونین جدّ بی سرت العجل، یوسف زهرا العجل..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حجره ی در بسته دیده به در دارم امام رضا گفته میاد به دیدارم من اولین زائر بودم برا بابام حالا میاد اون چون به قبله شد پاهام میاد ببینه چطور جوونش میزنه پر پر ای وای حالا بابا شد حسین و منهم علی اکبر ای وای ابن الرضایم (3) ای وای حجره ی در بسته نفسهای آخر کم کم میاد بوی مدینه و مادر غربت میباره از نگاه مسمومم مثل حسن منهم تو خونه مظلومم مادر میاد تا سرم نمونه بروی خاکا ای وای عالم فدای اون سرکه گشته خورشید نی ها ای وای ابن الرضایم (3) ای وای
4_6001182194372975776.mp3
1.26M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
‍ هدیه به امام جواد صلوات شور روضه ای سبک مسیر روضه شعر رضا نصابی به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی میونه سینه شد دوباره غم تکثیر باتن تو زهر کرد کار هزار شمشیر دوباره تکرار شد غم حسن انگار همسر تو کرده این روضه را تفسیر از غمت عرش خدا می لرزه همه ی عرض و سما می لرزه می زنی ناله یقین دارم که از صدات قلبه رضا می لرزه امون ای وای امون از غربت با کف و با رقص و هلهله و خنده کنیزکان کردن خیلی تورا تحقیر صدا زدی تشنم با لبای عطشان اما نداشت انگار ناله ی تو تاثیر غریب حتی در وطن هستی و دومین امام حسن هستی و دم اخر با لبای عطشان روضه خونه بی کفن هستی و امون ای وای امون از غربت با لبای تشنه یاد حسین کردی داغ غم او کرد قلب تورا تسخیر افتادی تو اقا به یاد عاشورا وداع زینب کرد ذهن تورا درگیر باشه من میرم دلت می گیره داره کار قاتلت می گیره این همونیه که گفتی دادش جونم و مقابلت می گیره امون ای وای امون از غربت مسیر روضه باز به سمت گودال رفت حسین کناراب تشنه لب از حال رفت به سر زنان زینب کنار مقتل گفت از سر من دیگر سایه اقبال رفت خستگی ازبدنت می ریزه داره نیزه ز تنت می ریزه مگه چی گفتی عدو سنگت زد داره خون از دهنت می ریزه امون ای وای امون از غربت رضا نصابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسیر نور در اوج رهایی رسیده تا افق های جدایی شنیده شد صدای آشنایی ز اطراف حریم کبریایی... ندا آمد:الا یا اهل العالم چهل شب مانده تا ماه محرم شراب سرخ با پیمانه ای گفت کبوتر وقت ترک لانه ای گفت جنون عشق در دیوانه ای گفت شنیدم شمع با پروانه ای گفت بسوزی پا‌به‌پای من در این غم چهل شب مانده تا ماه محرم سربازار با قدی خمیده عصای پیری بابا رسیده خودش با شانه ای بیرق‌کشیده برایم پیرهن مشکی خریده عجب رختی شود این رخت ماتم چهل شب مانده تا ماه محرم از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار ز دست روزگار مردم آزار گرفتارم گرفتارم گرفتار اجل دست از سرم بردار..،بردار به من مهلت بده ای مرگ..،این دم چهل شب مانده تا ماه محرم شبیه بادها باشیم ای کاش رهاتر از رها باشیم ای کاش شکوهِ ربنا باشیم ای کاش مُحرم کربلا باشیم ای کاش همین امشب بده اذن مرا هم چهل شب مانده تا ماه محرم هبوط ماه،چشمِ روشن تو چه بد بوده‌است طرز کشتن تو به دست کیست آن پیراهن تو دگر وقتی نمانده تا تن او شود در زیر سم اسب درهم چهل شب مانده تا ماه محرم نوشته چکمه رویِ بال بُردند تنت را تا تهِ گودال بردند تو را با نیزه ای از حال بردند سرت را بین آن جنجال..،بردند بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم" چهل شب مانده تا ماه محرم چه می شد دور تو بلوا نمی شد برای غارتت دعوا نمی شد رقیّه خانمت تنها نمی شد سنان پایش به خیمه وا نمی شد کنارِ زینب تو نیست مَحرَم چهل شب مانده تا ماه محرم شاعر:
باز بوی غمه بوی حرمه سرتاسر شهر پرچم و علمه باز یابن الشبیب شده روضه به پا فَبکِ للحسین حی علی العزا بارون میزنه تو چشمای ما راهی نیست تا حرم همینجاست کربلا رو سر و سینه زدن اربابم زیر سایه ی علم میچسبه خدا میدونه چقد این روزا هروله دور حرم میچسبه بند دوم سینه میزنم با مادر تو حسین حسین میگم با خواهر تو وقتی رو سرم میزنم میبینم یکی رو نیزه ها گذاشته سرتو گریه میکنم وقتی که نوحه خون میگه پیش چشات زدن دخترتو خیلی چشمای تَرو دوست دارم راه و رسم دلبرو دوست دارم سینه میزنم برات اقا چون دعاهای مادرو دوست دارم بند سوم باز اخر سر گوداله حسین دور و برتو جنجاله حسین خواهرت میدَوه از تل تا حرم تو گودی اومده اقا قاتلتم تا خنجر میکشه میبینه یدفعه میرسه بالای سر مادرتم میبینه که خولیِ نامرده هی داره دورو برت میگرده یا بُنَیَّ میگه چون میدونه داره دنبال سرت میگرده
4_5870827742211083140.mp3
3.56M
🎼:شورمقتلی ✍:خادم زینب(س) 🎤:کربلایی مجید منصوری @babollharam