eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
Moghadam Babolharam.mp3
1.1M
🎤🎤 کربلایی جواد مقدم ❤️ میلاد الله علیه 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕊💕 شور ویژۀ میلادِ حضرت رقیه سلام الله علیها نفس کربلایی جواد مقدم💕 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ شبِ پروازِ دلِ مجنونه آسمون باز ستاره بارونه هرکی حاجت داره وقتشه بیاد آخه امشب اومده دردونه .. جشنِ تویِ عالمین شادِ دلِ زینبین اومده از آسمون عیدی میده امشبی زهرا همه عالم و ... شادیِ دلِ حسین «یارقیه مدد مدد ...» ذکر نابش که خدایی خاصِ آخه فاطمه به روش حساسِ این بی بی بالا نشین عالمِ وقتی رو دوشِ عموش عباسِ .. مستِ میِ جامتم نوکرِ غلامتم بِشنَوَن حرومیا حرف حرمت باشه کوری چشم حسود یک تنه سپاهتم ... «یارقیه مدد مدد ...» امشبُ اومدم بگم دل خسته ام بی بی چند ساله تو نوبت هستم ولی تو اگه بخوای بی بی جون میرسونی به ضریح باز دستم باتو حاجتم رواست حتی اگه کربلاست فرقی نداره آخه امضایِ حواله هام مثل بی بی فاطمه تحتِ نظر شماست ... جشنِ تویِ عالمین شادِ دلِ زینبین اومده از آسمون عیدی میده امشبی زهرا همه عالم و ... شادیِ دلِ حسین «یارقیه مدد مدد ... ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
ای از رخت محروم چشمان گنهکار امیدِ لطفت می برم ای یار بسیار در لحظهٔ یاری اگر غایب ترینم در وقت یاری می شوی حاضرترین یار هر دفعه با عفو تو جرمم روبرو شد از شرم ، خود را خوانده ام هر بار سَربار چشمان من در خواب غفلت چون فرو رفت تا توبه ام چشم رحیمت بود بیدار زیبا ندیده دیده و سرگرم غیر است ای مه نظر کن تا شوم از غیر بیزار بالا ببر دستِ دعایت را طبیبم بهر شفای عاجل این قلب بیمار آماده ام کن بهر آن موعود آقا میثم بساز از من به شوق دیدن دار تا در میان لشکرت جایی بگیرم با نفس خود باید روم اول به پیکار بر کارهای بر زمین مانده تو باید آیی که اینجا جملگی هستیم کم کار
بهداشت صوتي چيست وبراي چه كساني كاربرد دارد؟ بهداشت صوتي يا مراقبت از صدا بعنوان يك روش پيشگيري و درمان در آسيبهاي حنجره و اختلالات صوتي مطرح مي باشد. بهداشت صوتي شامل مواردي از قبيل حذف موارد نادرست استفاده كردن از صدا، بهداشت غذايي، حفظ رطوبت حنجره، رعايت سلامت جسمي و روحي و غيره بوده كه براي عموم مردم براي داشتن يك صداي سالم و طبيعي ضروري مي باشد البته، بايد توجه داشت كه رعايت بهداشت صوتي در بعضي افراد ضرورت بيشتري دارد مثل استفاده كنندگان حرفه اي صدا (مانند قاريان قرآن، خوانندگان، مداحان، هنرپيشگان، معلمان، سياستمداران و ديگر كساني كه براي موفقيت در كارشان به صوت خود متكي هستند) و نيز كساني كه مبتلا به بيماري هاي مختلف حنجره مي باشند. بهداشت صوتي در ضايعات حنجره اغلب باعث كاهش و يا حذف ضايعه مي شود. 🔶اصول بهداشت صوتي براي عموم مردم: در اين بحث شيوه هاي مختلف بهداشت صوتي مطرح شده است كه انجام آن براي عموم مردم لازم و ضروري است و عدم رعايت آن ممكن است باعث ايجاد آسيبهاي حنجره و اختلالات صدا شود اصول بهداشت صوتي برای عموم مردم عبارت است از: ۱. حذف موارد استفاده نادرست از صدا ۲. بهداشت مواد غذايي ۳. حفظ رطوبت كافي در حنجره ۴. سلامت جسمي و روحي الف) حذف موارد استفاده نادرست از صدا 🔸فرياد زدن بلند صحبت كردن زياد صحبت كردن، صحبت ناگهاني و با فشاربا سرعت حرف زدن صحبت كردن به هنگام بلند كردن اجسام سنگين گلو پاك كردن و سرفه هاي مفرط، تقليد صدا، عطسه هاي زياد، صحبت كردن و يا استفاده حرفه اي از صدا به هنگام آسيبها و صدمات حنجره و تارهاي صوتي از موارد بد استفاده كردن از صدا مي باشند اگر اين موارد در افراد به صورت عادت در آيد و جزيي از رفتارهاي روزمره گردد باعث مي شود كه حنجره و تارهاي صوتي آسيب ديده و فرد دچار اختلال صدا گردد. 🔸آسيبهاي حنجره كه ناشي از بد استفاده كردن از صدا می باشد؛ عبارت است از: ۱. ندول تارهاي صوتي ۲. زخم تماس در تارهاي صوتي ۳. پوليپ تارهاي صوتي ۴. لارنژيت مزمن 🔸دستور العملهايي كه يك متخصص گوش و حلق و بيني و يا گفتار درمانگر در مورد حذف بد استفاده كردن از صدا مي دهد عبارتند از : ۱. از فرياد زدن، جيغ زدن، هورا كشيدن خودداري كنيد ۲. سرفه، گلو پاك كردن فقط در صورت لزوم به صورت ملايم انجام شود. ۳. از بلند خنديدن پرهيز كنيد ۴. از تقليد صدا خودداري نمائيد ۵. از صحبت كردن ناگهاني و با فشار و تقلا خودداري نمائيد ۶. با بلندي، زير و بمي و سرعت معمول و متوسط صحبت كنيد ۷. به راحتي صحبت كنيدصدا سازي را به آرامي و بدون تلاش و كوشش انجام دهيد ۸. به هنگام حرف زدن و يا استفاده حرفه اي از صداي خود سرتان را راست نگه داريد و عضلات صورت، گلو، گردن و شانه را سفت نكنيد ۹. سعي كنيد هنگام حرف زدن، سرتان را براي مدت طولاني به يك طرف خم نكنيد. اين حالت گاهي به هنگام گرفتن گوشي تلفن ديده مي شود ۱۰. از ورزشهاي پر سر و صدا بپرهيزيد ۱۱. در جاي پر سر و صدا صحبت نكنيد ۱۲. فقط زماني كه، بيش از حد، تمايل به سخن گفتن داريد صحبت نمائيدسعي كنيد گفتارتان را تا جايي كه امكان دارد محدود نمائيد ۱۳. در صورت وجود هر گونه مشكل در صداي خود نبايد داوطلب خواندن و... باشید ۱۴. فاصله خود را با مخاطب طوري تنظيم كنيد كه مجبور به صحبت كردن با صداي بلند نباشید ۱۵. در هنگام بلند كردن وسايل سنگين و يا زور زدن از صحبت كردن خودداري نمائيد ۱۶. به هنگام ابتلا به بيماريهاي عفوني دستگاه تنفسي مانند سرماخوردگي يا لارنژيت از صحبت كردن زياد و يا استفاده حرفه اي از صدا جداً خودداري نمائيد ۱۷. از نواختن سازهاي بادي خودداري نمائيد ۱۸. قبل از آموزش حرفه اي صدا، از صداي خود به صورت حرفه اي استفاده نكنيد ب) بهداشت مواد غذایی 🔶برخي از مواد غذايي وجود دارند كه مصرف آنها بر سيستم صوتي فرد تأثير منفي مي گذارداين مواد غذايي با ايجاد حساسيت در فرد و يا آسيب مستقيم بر تارهاي صوتي وي باعث ايجاد اختلال صدا مي شونداز بين اين مواد برخي از آنها آسيبهاي جدي به صدا وارد مي كنند كه بايد بطور كامل از برنامه غذايي فرد حذف شوند و برخي ديگر آسيبهاي خفيف تر ايجاد مي كنند كه بايد تا حد امكان از مصرف ان خودداری کرد
حسی از عشق فراتر متولد شده است نور در قالب اختر متولد شده است جبرئیل آیۀ تطهیرنخواند عجب است ماه بانوی مطهر متولد شده است گفت ارباب پس از بوسه زدن بر دهنش طفل نه ، قند مکرر متولد شده است فاطمه آمده از سلسلۀ فاطمیون کوثر از تیرۀ کوثر متولد شده است میشود از حرکات و سَکناتش فهمید عشقِ عباسِ دلاور متولد شده است آخرین فاطمه ساداتِ حسین آباد است اینکه درخانۀ دلبر متولد شده است دختر زینت دوش نبی آمد یعنی زینت دوشِ برادر متولد شده است عِطر مادر شده از هر نفسش استشمام گرچه در کِسوت خواهر متولد شده است امِ اسحاق تو رفتی ولی از دامانت غنچه ای ناز و معطر متولد شده است توامان از غم و شادیِ امروز حسین همسرش رفته و دختر متولد شده است تا که آمادۀ جُنباندن گهواره شود زودتر از علی اصغر متولد شده است شاعر :محمد قاسمی ❤️ میلاد الله علیها
🕊💕 سرود ویژۀ میلادِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم💕 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ دل شاده دختر دردونه ی ارباب رسیده باوجودش روی غم ها خط کشیده... جلوه کرده آسمون رنگش پریده شب شبِ عیده مستیمون رو هزاره دلم بی قراره عجب،حال خوشی دارم باز تبم روصده، مستیمون بی حده زیر پاهاش سر میزارم... یارقیه خاک پای تو منم یارقیه در هوای تو منم یارقیه مبتلای تو منم... 《یارقیه یا رقیه جان مدد》 _____ یارقیه، ذکری که میخونم و شفا میگیرم عیدیمو از حضرت زهرا میگیرم اذن رفتن تا امام رضا میگیرم براش میمیرم... رزق ما دست تو کربلا دست تو بانیِ کرب و بلایی صاحب منصبی دلبرِ زینبی با گداها آشنایی تو دستاته رزق ماه و سال من جورِ جورِ با شما احوال من یا رقیه خوبه با تو حال من... یا رقیه یا رقیه جان مدد شب نور سوره کوثر رسیده گُل بریزید ثانی ِ مادر رسیده گُل بریزید بهترین دختر رسیده گُل بریزید فاطمی مذهبه،نقش رویِ لبه با رقیه غم ندارم... دردِ من دوریه کاش بیام سوریه رو ضریحش سر بزارم... شکرِ حق که شد گدایی منصبم اهل عالم من رقیه مذهبم نمی افته اسم بی بی از لبم یارقیه دختر ارباب من... ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
عیـدست ولـی عیـد قیـام بشریت در پرتــو میــلاد امـــام بشــریت بـا دست کــرم ذات خداونـد تعـالی زد سکــۀ اقبــال بــه نـام بشریت از خم طهورا که خدا ساقی آن ست بـا دست خـدا پـر شده جام بشریت امشب بِبر ای باد صبا پیشتر از صبح بـر سامـره پیـوسته سـلام بشـریت عالم همـه‌جـا وادی طــورست ببینید! در دست حسن مصحف نورست ببینید خیزیـد همـه سـورۀ والشمس بخـوانید گل در قـدم مهــدی موعــود فشـانید از جـام شرابـی که خـدا ساقی آن ست پیوستــه بنوشیـد و بـه یـاران بچشانید تنها نه فقط شب، شبِ مهدی‌ست، بگویید میــلاد ائمــه سـت بدانیــد بدانیـــد خیزیـد و ببندیــد همـه بار سفر را محمل به سوی کعبۀ مقصود برانید امشب خبری خوش به بنی‌فاطمه آمد بـوی گـل نـرگس بـه مشام همه آمد عیـد ملک و جـن و بشر باد مبارک بـر شـانۀ خورشیـد قمـر باد مبارک طوبـای امیـد همه خوبان جهـان را در نیمـۀ ایــن مـاه ثمـر باد مبارک آوای خدا می‌شنوم از لب مهدی این زمزمـه بر مرغ سحر باد مبارک پیغـام خـدا را برسانیــد بـه نرگس کای مـادر فرخنده! پسر بـاد مبارک ای خیل ملک پیش روی مادر مهدی آییــد و بگردیـد بـه دور سـر مهدی دیدید همه کعبۀ روح شهدا را دیدید همه آینـۀ غیب‌نمـا را دیدید همه بر سر دست حسن امشب هنگام سحر صورت مصباح‌ هـدی را امشب همه بـار سفـر سامـره بستیم داریم بـه دل شوق تماشـای خـدا را از مرغ سحـر بـا گل لبخنـد بپرسید کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را یاران! شب عیـد آمده بیدار بمانید باید همه از فاطمه عیدی بستانید دیدید همه کعبۀ روح شهدا را دیدید همه آینـۀ غیب‌نمـا را دیدید همه بر سر دست حسن امشب هنگام سحر صورت مصباح‌ هـدی را امشب همه بـار سفـر سامـره بستیم داریم بـه دل شوق تماشـای خـدا را از مرغ سحـر بـا گل لبخنـد بپرسید کی دیده در آغوش سحر شمس ضحی را یاران! شب عیـد آمده بیدار بمانید باید همه از فاطمه عیدی بستانید
ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق تو فرق داری با همه ، از دار دنیا تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق تو به حیات مادر خود جلوه دادی ای روشنی شام تار أُمِّ إِسحاق گویا خدیجه فاطمه آورده از نو بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق امشب ملائک به تماشایت نشستند امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق در چشمهای تو نجابت خانه کرده ای سوگلی باوقار أُمِّ إِسحاق دختر به خوبی تو این دنیا ندارد غمخوار بابا ! خانه دار أُمِّ إِسحاق نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا خورشید زاده ! شاهکار أُمِّ إِسحاق بی شک به دنبال کمالات است اگر که بوسه به دستت زد هماره أُمِّ إِسحاق در دامنش خاتون محشر پروریده صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق کل میکشم امشب به یمن مقدم تو کف میزنم به افتخار أُمِّ إِسحاق عطر خوش قنداقه ات می آید از راه با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله خورشید روی بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماه شب های حسینی باباست محو حُسن سیمای تو بانو یا اینکه تو گرم تماشای حسینی سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی هانیه ، حسنا ، زهره ، زهرای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد "حورای حسینی" با مادری هایی که کردی میتوان گفت در کودکی أم أبیهای حسینی عالم فدای طرز بابا گفتن تو شیرین زبان! یک عمر رؤیای حسینی دل میبرد چادر نمازت از ملائك مأموم شبهای مصلای حسینی تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی بابا از این لحظه دو تا غمخوار دارد تو زینب کبری نه صغرای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازار فردای حسینی ای آبرو بر خلق داده ! خیر مقدم ارباب زاده ! شاهزاده ! خیرمقدم روحی لطیف آکنده از احساس داری قلبی پر از مهر و دلی حساس داری سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما در هر نفس هایت شمیم یاس داری جز حق برای هیچ کس کاری نکردی مانند زهرا مادرت اخلاص داری لطف زیاد تو به بابا رفته انگار بنده نوازی و نگاهی خاص داری گرم است پشت تو به کوه انگار بانو تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری ما رعیتی ساده در این دربار هستیم خاتون ! نگاهی به عوام الناس داری ؟ جودِ حسن ، مهرِ علی ، احسانِ زهرا در تو نهفته ، بی گمان "میراث داری" آيینه دار نور ناب پنج تن تو زهرا ، حسین و مرتضی ، احمد ، حسن تو از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد آنقدر ای بانو بزرگی که برایت هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد با شیوه ی تدبیر تو کلی ضرر کرد با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد ... با همت ات چیزی نماند از آل فتنه هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد تا حرمله را از نفس انداخت آهت نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد تو مغز بادام امیر لافتایی آوازه ات امروز عالم را خبر کرد با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد کرببلا با همت تو کربلا شد یا خود بخشکان ریشه ی جور و ستم را یا که به من بسپار شمشیر دو دم را "هَیهاتْ مِنَّ الذِّلّه" ام معنی اش این است از کودکی نذر غمت کردم سرم را گلدسته هایت روی چشمم جای دارند دلواپسم این بارگاه محترم را قربانی راهت شدن مرزی ندارد مهرت کشانده هم عرب را هم عجم را عشق حرم ، شوق شهادت جمع کرده در صحن تو افغانیان با جنم را اهل امان نامه نه ، عباس تو هستم از من پذیرا باش دستان قلم را من إرباً أربا هم شوم روزی به دشمن هرگز نخواهم داد کاشی حرم را یک صبح جمعه منتقم می اید از راه در دست مهدی میدهد رهبر علم را قطعا نه تنها شهر خان طومان که آن روز آزاد خواهد کرد مولا "قدس" هم را بر هر ستون "مسجد ألاقصی "نویسم با اذن او شعر شریف محتشم را باز این چه شورش است که در خلق عالم است
به روى پر جبرئیل آرمیده همانكه دلم را به مستى كشیده فرشته بیا در زمین بار دیگر ببین كودكى هاى زهرا رسیده عجب سیب سرخ قشنگى خداوند براى خود سیب سرخ آفریده گمان مى كنم اینكه مانند زهرا فداها ابوها ز بابا شنیده همانكه به پاكى بود شهره آمد به دامان خورشیدمان زهره آمد پدر، عاشق بوى پیراهنش بود و گرم طواف ضریح تنش بود میان همه خانواده یكى هم همیشه خراب عمو گفتنش بود سحرها سرش روى دامان بابا شبى هم پدر بر روى دامنش بود شبى كه رد ریسمان هاى این راه به جامانده بر بازو و گردنش بود همان شب كه از گریه او بى رمق شد و یك مرتبه روبرو با طبق شد سلام آنكه بى تو دلم وا نمى شد كویر زمین مثل دریا نمى شد اگركه نمى آمدى تا همیشه كسى مثل تو شكل زهرا نمى شد به غیر از تو و عمه زانوى سقا براى كس دیگرى تا نمى شد تو در كربلا تشنه،بى آب بابا ولى آب هم بود بابا نمى شد چه شد در میان بیابان بماند چه بهتر كه این راز پنهان بماند مسیح از نگاه تو درمان گرفته به یمن تو درشهر باران گرفته براى سفر تا خدا بار دیگر نخ چادرت را سلیمان گرفته نگاه شما مى برد سمت دریا كسى را كه راه بیابان گرفته تو مانند زهرا تو بانوى آبى تو هم بازى طفل ناز ربابى شبى كه بهارنگاهت خزان شد زمان وداع تو با كاروان شد زمین خوردى از ناقه،دربرهه اى كم تمام تنت پاره اى استخوان شد تو دیدى كه قران برنیزه رفته ورق در ورق خیزران خیزران شد تو دیدى كه بر نیزه مى رفت بابا و انگشترش قسمت ساربان شد خلاصه ترك خورد بغض گلویت پدر آمد اما بدون عمویت
خورده گره به مویش دلهای خانواده تعبیر شد به خوبی رویای خانواده در این سه سال آخر باور کنید عوض شد با بودنِ رقیه دنیای خانواده یکباره زیر و رو شد دنیای آل هاشم وقتی که شد رقیه زهرای خانواده زینب حسین  عباس ، اکبر رباب قاسم مجنون زیاد دارد  لیلای خانواده می شد رقیه هر روز شیرین تر از گذشته پر شور تر از امروز ، فردای خانواده دستش ز دست بابا هرگز جدا نمی شد دختر دلش بُود با ، بابای خانواده یک آسمان ، دو تا ماه ، این که عجب ندارد او را بغل گرفته سقای خانواده بسکه شبیهِ زهراست حق داشت باشد این طفل دُردانۀ حسین و یکتای خانواده هر جای بارگاهش یک قطعه از بهشت است طفلی که بود روزی ، گرمای خانواده 🔸شاعر: _____
بند ۱ آسمون ، شده گل بارون ، هر فرشته ای ، شده پر زنون میره تا ، عرش بی نشون، هر ندایی از ، دل مهربون ( اومده کسی که نور دو عینه اختری ، که فروغ مشرقینه میلادِ ، گل یاسی از حسینه ) ۲ ( مدد مدد مدد، یا رقیه ۴ ) ۲ بند ۲ هر سحر ، مث نوبهار ، داره میشکفته ، گل آرزوش میره تا ، اوج آسمون ، وقتی باشه رو، شونه ی عموش ( تا باشه ، به روی دستای بابا میشه با ، خنده ی عمو شکوفا عمه گفت ، خیلی هست شبیه زهرا ) ۲ ( مدد مدد مدد ، یا رقیه ۴ ) ۲ محمدمبشری به سبک زیر ═══✼🍃🌹🍃✼═══
ولادت حضرت رقیه س به سبك : گل دراومد امشب... 🌹🌹🌹➖➖🌷🌷🌷🌷➖➖🌺🌺🌺➖➖🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸 چه شد باز دل امشب امشب بهونه داره مثه بلبل بلبل نغمه مستونه داره بگیره پر امشب امشب مثه کبوتر برا رفتن عزمِ عزمِ شبونه داره گل در اومد امشب-یک گوهر اومد امشب عشق مولا حسین و مادر اومد امشب اومده به دنيا- غنچه گلی ز زهرا ميدرخشه مثل قرآن رو دست مولا يا رقیه مدد ۲ اشفعی لنا عندالله 🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸 خدا درهای رحمت را گشوده گلی. تقدیم ِ برمولا نموده بده مژده مژده. به نا امیدان اونو حلّاله. مشکلها نموده شبه روی زهراست / امیده قلب باباست ماه آسمونه چقدر او ناز و زیباست جون ما فدایش _گل میریزیم به پایش چی میشه که زائر بشیم صحن و سرایش يا رقیه مدد ۲ اشفعی لنا عندالله 🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸 بده ساقی ساقی می از ولایت کند مولا مولا امشب عنایت امّ اسحق گل را آغوش گرفته رقیه جان محتاجیم. بر شفایت یک نظر به ما کن / مارا تو خود سوا کن از روی عنایت درد ما دوا را کن دست ما بسویت / دلها اسیره کویت بی بی جان رقیه می بده از سبویت يا رقیه مدد ۲ اشفعی لنا عندالله 🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌸 شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
در بحر ولا گوهرِ نایاب آمد در شامِ سیاه،دخترِ مهتاب آمد با ذکرِ حسین همه گل ریزید میلادِ رقیّه بِنتُ الارباب آمد در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رقیه را به لب آوردم دامن شب ستاره باران است جلوه‌اي از خدا نمايان است كودكي آمده كه گيسويش شرح واليل و قدر قرآن است ليلي ايل سبز خورشيد است آيه‌هاي قدش فراوان است سلام من به رقیه ، به خاندان کریمش به گوشواره و زلف و ، به اجتهاد رفیعش سلام من به رقیه ، به شام و کنج خرابه به دست و بال عمویش، به تشنگی حبیبش آمده دخت پدر تا دلبری احیا کند بهر بابایش حسین هردو جهان زیبا کند آمده تا عالمی درس ولایت پس دهد در سه سال عمر خود ، خونخواهی زهرا کند مده دخت پر از مهر حسین دلبر و دلبرده و عشق حسین روشن است چشمان عالم هرزمان از قدوم احسن بنت حسین مرغ دلم عاشق هوای رقیه است عالم امکان همه برای رقیه است عرش ، قلم ، لوح ، همه ارض و سماوات شمس، قمر، نور، مبتلای رقیه است . ای پاک تر از اشکِ زلالِ مهتاب در بحرِ ولا گوهرِ ناب و کمیاب دل گشته دخیلِ چادرِ خاکی تو یا سیِّدتی رُقیّه بِنــتُ الاربــاب در چهره خود هیبت زهرا دارد بر دوش ابالفضل علی جا دارد . با این که سه ساله است مانند عمو در دادن حاجت ید طولا دارد بر طاق جنّان حك شده سیمای رقیه خورشید كمی از رخ زیبای رقیه مهتاب كه شب ها دل عالم برباید یك نور ز رخسارِ دل آرای رقیه هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید خاك قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یك شب حرم رقیه باشی عشق است صد یوسف مصری بخدا مست رقیه ست جبرییل امیـــن نوکر دربست رقیه ست در لشکر ارباب ، پس از حضرت عباس فــرماندهی کل قـــــوا دست رقیه ست من رقیـــه دخترشیرین زبان شـــاه دینم غنچه ی پژمرده ی بـــاغ امیــرالمومنینم هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مـن تاابدحاجـــت رواگردنـــدازیک آمینــــم محسن بلنج
سرود ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها خورشید جهان تابی تابنده چو مهتابی تو ریحانهٔ عشق و گل گلستانِ اربابی ای همهٔ زندگیمون نذرِ یک نگات خادم دست به سینَتَن کلّ کائنات فاطمهٔ امام حسین جون ما فدات یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین یا رقّیه گل فاطمه... از درگاهِ کراماتت نمیشم من جُدا اصلاً اومدی تو به دنیا و گداهاتون خیلی خوشحالن بابات به لب نغمهٔ مدح تو رو داره نگاهش و از نگاهت بر نمیداره سر تو رو میگیره رو شونه میذاره یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین یا رقّیه گل فاطمه... بی بی جان کن دعایم تا همیشه محترم باشم تا روز آخر عمر از مدافعانِ حرم باشم منم منم سائلِ یک دم نگاهتون آرزومه کربلایی شم به راهتون نگاهی کن به عاشقِ روسیاهتون یا رقیّه ثمر حسین قمر حسین جگر حسین یا رقّیه گل فاطمه...
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گره افتاده به کارم نگرانم آقا ذکر استغفار دارم بر زبانم آقا خورده ام من به در بسته به هرجا رفتم تو بیا و بده یک راه نشانم آقا خاطر آزرده شدی از بدیِ اعمالم با گناه انس گرفته تن و جانم آقا غافل از لطف و عطایت شده ام شرمندم همه ی عمر تو دادی آب و نانم آقا دل بریدم ز همه آمده ام با گریه تا همیشه در کنار تو بمانم آقا گرد و خاکی ز معاصی به تن من مانده لطف خود شامل من کن بتکانم آقا خوشبحال همه ی سینه زنان ارباب خاک پای همه ی سینه زنانم آقا خبر از حال و هوای دل زارم داری ببرم کرببلا تا که جوانم آقا ⏹
عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود   باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است  - چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد - لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد - موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد - آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود - کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت - نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است - حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید
قائم مقامِ حضرت زهرای اطهر است در عفت و حجاب و حیا از همه سر است بابِ حوائج است شبیه عموی خود یعنی به دردهای گدا آشناتر است دریای بی کران و عظیم فضائلش از انتهای باور ما هم فراتر است اصلا بعید نیست به مُرده نفس دهد دستان کوچکش به خدا معجزه گر است با قدسیان قافله هم خانه می شویم وقتی دهان به نام رقیه معطر است زینب حماسه ساخت وَ نقشِ رقیه هم در انقلاب کرب و بلا حداکثر است افتاد بر زمین و نیفتاد از سرش کوچکترین مدافع سرسخت معجر است سیلی حرمله وَرَمَش داد می زند تصویر پرکشیدن او مثل مادر است فردوس هم برای غمش سینه میزنیم «نوکر بهشت هم برود باز نوکر است»
صاحب عطای‌خانه‌ی ارباب آمده است زیباترین ترانه‌ی مهتاب آمده است از بحر معرفت گوهر ناب آمده است گویا مسبّب همه اسباب آمده است چون او به مثل فاطمه چشمی ندیده است زهراترین ستاره‌ی صبح سپیده است در سایه سار او همه عالم مقیم شد نوزاده‌ خانواده‌ی ذبح عظیم شد با دست کوچکش به دو عالم کریم شد گویا که فاطمه به شباهت دو نیم شد زهرا در این میانه ظهوری دوباره کرد زینب به روی ثانی مادر نظاره کرد عاشقترین شقایق باغ ولا رسید هنگامه‌ی ولادت مهر وفا رسید گویاترین لسان به قالوا بلی رسید زهراترین نشانه‌ی کرببلا رسید لحن نوای گریه‌ی او لحن دیگر است وقتی جدا ز دست علمدار و اکبر است ای شانه بلند ابوالفضل جای تو ای عرش کبریا به تمنای پای تو شاهان عالمند همه چون گدای تو مرغ دلم نشسته به صحن و سرای تو آب و گلم به عشق شما تا سرشته شد در لوحه‌ی نگاه تو نامم نوشته شد من کمترین کجا و تو بالاترین کجا لیلا کجا و جلوه‌ی لیلاترین کجا بی تن کجا و یک تن نازکترین کجا ناقه کجا و محمل حوراترین کجا ای آسمان حسن، ز نور امامتی درپیش خصم، کوه وقار و شهامتی با زانوان خسته چرا راه میروی از پشت نیزه‌ها ز پی ماه میروی درددانه حسینی، دل آگاه میروی ای لاله‌ی سه ساله چه دلخواه میروی با رفتنت چنان دل ما آب میشود عمه کنار جسم تو بیتاب میشود دلبسته‌ی نگاه غریبانه‌ی توام من جرعه نوش ساغر و پیمانه‌ی توام من سائل و گدایِ درِ خانه‌ی توام من روضه خوان خلوت ویرانه‌ی توام یاسی، شقایقی، به مَثَل باغ لاله‌ایی باب الحوائج همه‌ایی گر سه ساله ایی بال و پرت شکسته، سرت درد میکند از کعب نی هنوز کمرت درد میکند گفتی به عمه چشم ترت درد میکند از دوری پدر جگرت درد میکند چشمان نیمه باز ترا باز بسته اند در مجلس یزید حرمتتان را شکسته‌اند
تا که خدا به بال ملک پر درست کرد در آسمان عشق کبوتر درست کرد با آیه های سوره ی زیبای قدر خود قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد خلقت به حال خویش معلّق نمی شود بر آن خدای فاطمه محور درست کرد تا که بهشت پر شود از عطر آشتی با قلب خویش صورت مادر درست کرد بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود مادر گرفت آینه… دختر درست کرد شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد دختر همیشه دلبر باباست شک نکن در اوج دلبریش دلارآست شک نکن این زمزمه شده است سرود ملائکه این نو رسیده دختر مولاست شک نکن هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن صورت شبیه صورت زهراست شک نکن حس می کنی تو را به خدا، بعد سال ها این عطر مادر است که بر پاست شک نکن او بیشتر از اینکه به من دختری کند نازل شده است تا که به ما مادری کند ای ماهتاب نیمه ی شب های اهل بیت ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت چادر به سر چو می بری و راه می روی هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه های توست مداوای اهل بیت اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست بنت الحسین اوج کمالت سه سالگی ست کاش ای سه ساله قوت پایت نمی شکست دستان پر ز جود و عطایت نمی شکست آغوش حور بود بهای وجود تو ای کاش در مسیر بهایت نمی شکست ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن در شام و کوفه کاش نوایت نمی شکست رفتی به خلوت عمه ی خود را دعا کنی از زجرِ زجر کاش دعایت نمی شکست کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی شکست ای عمه زخم های تنم گر چه بستنی ست این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی ست