eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند به چه مقدار به زائر بد هم فکر کند از شما خواستن عشق است ضرر خواهد کرد هر که در وقت گدایی به رقم فکر کند بهتر این است که زائر اگر آمد به حرم دو قدم عشق بورزد سه قدم فکر کند به کف صحن به گنبد به غم گوهرشاد زیر این قبه به هستی به عدم فکر کند به دو گلدسته دو تا ساق به دوش گنبد به رواقی که شده پیش تو خم فکر کند به چرا سال گذشته دو سه بار و امسال- فقط این بار...به این قسمت کم فکر کند به خودش...نه به کسانی که به یادش آمد چون که در آینه کاری حرم فکر کند موقع دست به سینه شدن و عرض سلام کربلایی شده هرکس به علم فکر کند چون که از باب جواد تو کسی داخل شد خنده داراست که دیگر به قسم فکر کند دیر وقتی ست که تا در حرمت دم بدهد جای دم حضرت عیسی به دو دم فکر کند بهترین نوع زیارت شده اینکه امشب- هم کسی گریه کند پیش تو هم فکر کند
الا که جاني و جانانه ام سلام آقا غلام زاده این خانه ام سلام آقا الا که مقصد پرواز دل بود حرمت فداي تو سر و جانم ...کم منو کرمت من آمدم که مرا نزد خويش جا بدهي کبوترانه به من هم خودت غذا بدهي تمام عمر غباري برآستان تو ام نگاه مرحمتي کن گدای خوان تو ام حديث سلسله تو کمند پاي دلم به شرط آنکه تو باشي شروطها ي دلم خدا به علم بسي وجهه و نسب داده تو را که عالم آل نبي لقب داده ز هر کجا که گذشتي شد از رخت پر نور هنوز عطر تو دارد هواي نيشابور تواي که بر سر پيمان خويش مي ماني گواه حرف من آن پيرمرد سلماني سخن گزافه چه گويم که خويش مي داني تمام هستي و هست تمام ايراني وصالتان که به دل آرزوي ديرين بود براي اهل خراسان چقدر شيرين بود به غصه گفت هر آنکس زشهرتان رد شد خوشا به حال کسي که مقيم مشهد شد
وآز مُویُم در مِزِنُم صابخانه مهمون نِمِخِی؟ یَک گدای خِستِه ی بی سر و سامون نِمِخِی؟ شنیدُم خوب مِخِری مُویَم دِرُم قصد فروش تا دلت بِخِه دِرُم دَردِ بی درمون، نِمِخی؟ تو که ایهمِه شولوغه از خوبا دور وٓرِت معلومه که مثل مُو آدم داغون نِمِخِی؟ عاشقا خیلی دَرِ خانَت برو بیا دِرَن یَک غلام سیا بِرِی خدمت مهمون نِمِخِی؟ رسمه هر کی مِرِه مهمونی یَک چیزی میِرِه مُو که چیزی نِدِرُم...وَلی چرا...جون نِمِخی؟ جُلوی باب الجوادت دِرِه چشمام مُبارِه مهمونی که پشت در مُندِه تو بارون نِمِخِی؟ مُویَم از دست تِموم آدما فِراریُم با شُمایُم آقاجان آهوی حیرون نِمِخِی؟ مُو هَمو پارسالیُم فقط یَک خورده پیر شُدُم آقا یَک کِلام بوگو عبد پِشیمون نِمِخی؟
من کیستم؟ گدای تو یا ثامن الحجج  شرمندهی عطای تو یا ثامن الحجج  بالله نمیروم بر بیگانگان به عجز  تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج  از کار من گره نگشاید کسی مگر  دست گره گشای تو یا ثامن الحجج  تا آخرین نفس نکشم دست التجا  از دامن ولای تو یا ثامن الحجج  خواهم ز بخت همت و از حق سعادتی  تا سر نهم به پای تو یا ثامن الحجج  دارالشفاست کوی تو و خود تویی طبیب  درد من و دوای تو یا ثامن الحجج  هستی چو پارهی تن پیغمبر خدا  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  چون میشود که دیدهی من هم برد نصیب  از دیدن لقای تو یا ثامن الحجج  سوزد همیشه لاله صفت قلب دوستان  از داغ ابتلای تو یا ثامن الحجج  هم ناله با جوان دل افسردهات جواد  گردیم در عزای تو یا ثامن الحجج
به سلیمان جهان از طرف مور سلام شاعرت آمده، این وصله‌ی ناجور، سلام شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک گنبدت دیدم و دادم به تو از دور سلام ای که می‌جوشد از احساس تو سرمستی‌ها هشتمین تاک پر از خوشه‌ی انگور، سلام حرم و گنبد و گلدسته‌تان جای خودش می‌دهم من به قدمگاه نشابور سلام بارها لطف شما شامل حالم شده است داده‌ای باز به این شاعر مغرور سلام خاک پای تو شدم، برد مرا تا افلاک ای که با نام تواَم این همه مشهور سلام پدرت نور و خودت نور و جوادت نور است بر سه تا نور عَلی نور عَلی نور سلام
ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید  شب را در این بهشت الهی سحر کنید  با زائرین این حرم الله سر کنید  مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید  عید بزرگ شیعة آل پیمبر است  میلاد هشتمین حجج الله اکبر است  ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن  بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن  یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن  در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن  میلاد پارة تن زهرا و احمد است  شمس الشموس عالم آل محمد است  این مظهر جمال خداوند اکبر است  آیینة تمام نمای پیمبر است  خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است  قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است  بر خلق آسمان و زمین مقتداست این  جان رو نما دهید که روی خداست این  روشن هزار سینة سینا به نور او  چشم هزار موسی عمران به طور او  صف بسته اند خیل رسل در حضور او  دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او  ریزد برات عفو خدا از نظاره اش  دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش  هر قامتی که سرو لب جو نمی شود  هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود  هر پادشه که ضامن آهو نمی شود  هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود  در طوس پارة تن احمد بود یکی  آری رئوف آل محمد بود یکی  ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج  جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج  قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج  ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست  تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست  گردون هماره دور زند در طریق تو  خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو  با آن همه کرامت و لطف دقیق تو  خود را شمرده اند گدایان رفیق تو  دستی که دست لطف خدا می شود تویی  شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی  یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام  فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام  سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام  پیش از سلام زائر خود را کند سلام  پیوسته دست بر سر زوار می کشی  تو کیستی که ناز گنه کار می کشی  پاییز بوستان دل ما بهار توست  در شهر طوسی و همه عالم دیار توست  گل بوسة امام زمان بر مزار توست  شیعه به هر کجا که رود در کنار توست  چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا  هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا شرمنده ام از این که بپرسند کیستم  از ذره کمترم نتوان گفت چیستم  در پرتو کرامت خورشید زیستم  روزی که نیستم به کنار تو نیستم  با یک دم تو صبحدم عید می شوم  در آفتاب صحن تو، توحید می شوم  گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت  خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت  ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت  بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت  من دور گندم کرم تو کبوترم  ردّم نکن که از همه بی آبروترم  ای نقش دیده و دل ما جای پای تو  روح الامین کبوتر صحن و سرای تو  مضمون بده که از تو بگویم برای تو  "میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو  راهم بده که ذاکر ناقابل توام  انگار اینکه خاک ره دعبل توام
زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن، مسلمان شده است من ازاین بوسه زدن های به دَرْ فهمیدم در چوبی حرم مُصْحَف قرآن شده است خلق در فکر طوافند بگو سِرَّش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است اصلا آقا چه کسی گفته که اسم تو رضاست تو علی هستی و مشهد ، نجف اشرف ماست * زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری ِ تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مُشَّبَّک کور است دانه پاشیدم و دیدم که مَحَلَم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
هدایت شده از منبع سبک
ای شه توس كه سرچشمهءالطاف خدایی جـان ما باد فـدایت كـه ولی‌نعمت مایی  میـوهءبـاغ رسـالت شـه اقـلیم ولایت بـحر مواج علوم و كرم و لطف و رضایی   ماضعیفیم و پنـاهنده بـدین حـصن ولایت رحمتی كن به ضعیفان كه معین‌الضّعفایی   ماگداییم وتوسلطان چه شودكزره احسان نظر لـطف و عنـایت فـكنی سـوی گـدایی   زدبه نام تـو خـدا سكّهءتسلیم و رضـا را كه توشایستهءاین سكّهءتسلیم ورضایی   گـره از كـار فـرو بستهء ما كس نگشاید تـو مـگر عقـده زدلهای پریشان بگشـایی  كوته ازدامنت ای شه منما دست "رسا" را كه تـواش ضـامن و فریادرس روز جـزایی
گریه غوغا می کند، دل های ویران بیشتر  صحن را پر کرده امشب بوی باران بیشتر  یا تو داری می کشی شعر مرا سمت جنون  یا دل من می زند خود را به توفان بیشتر  خوب جایی آمدی زائر مگر نشنیده ای  می شود هر مشکل آسان با کریمان بیشتر  از شما پنهان نباشد از خدا پنهان که نیست  من خدا را دیده ام سمت خراسان بیشتر  بسته هرکس جایی از جغرافیا دل را و من  بسته ام سمت شمال شرق ایران بیشتر  شب میان پنج صحن و هفت ایوان طلا  ماه جولان می دهد در این شبستان بیشتر  پنجره فولاد یعنی بارش یکریز نور  هرچه اینجا درد می بینید درمان بیشتر  علّتش را من نمی دانم ولی در این حرم  بوی عطر کربلا جاری است در جان بیشتر  دارم امشب می روم اما دلم پیش شماست  ای گرفتار تو دل های پریشان بیشتر  هرچه کردم تا ضریحت راببوسم لحظه ای  بست برمن راه را این بیشتر، آن بیشتر  این که ما را دوست می دارید یانه با شماست  ما شما را دوست می داریم از جان بیشتر
. مدینه چنان وادی طوره الاعاشقان وقت حضوره زیمن قدوم گل زهرا مدینه پر از شور و سروره مهی دگر گشته هویدا. رضا جانم گلی دگر شده شکوفا رضاجانم شادان به جنت دل زهرا رضاجانم آمده ای امشب به دنیا. رضا جانم رضا کعبه ی دلها (۲) همه شادمان ز دیدن تو رضا جان رضاجان همه خوشه چین زخرمن تو رضاجان رضاجان زند بوسه بر روی تو مادر رضا جان رضا جان بهشتی بود پیرهن تو رضا جان رضا جان آقا تو فاطمه صفاتی. رضاجانم شما خدایی جلواتی. رضا جانم مولا کلید مشکلاتی رضا جانم بر شیعیان باب نجاتی رضا جانم رضا کعبه ی دلها (۲) عروس تو زهرا شده مادر رسیده گل موسی جعفر رضا باشد از تبار حیدر کسی که بود جان پیمبر پاره قلب مصطفایی رضا جانم مولا غریب الغربایی رضا جانم آقا معین الضعفایی. رضاجانم هردو جهان امید مایی رضا جانم رضا کعبه ی دلها (۲) به شیعه شمایار و حبیبی رضاجان رضا جان به درد همه عالم طبیبی رضاجان رضاجان ندیده کسی چون تو کریمی رضا جان رضا جان به جود و کرامت تو عجیبی رضا جان رضا جان دوباره من در تب و تابم رضا جانم تویی دعای مستجابم. رضاجانم حق جوادت گل زهرا رضاجانم آقای من بده جوابم رضا جانم رضا کعبه ی دلها (۲)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت شهادت امام رضا علیه السلام رویِ خاکِ داغِ حجره دست‌وپا زد روضه‌خوان سینه‌اش می‌سوخت مادر را صدا زد روضه‌خوان زهرِ کینه قلبِ او را پاره پاره کرده بود از تَهِ دل ناله‌یِ یامجتبی زد روضه‌خوان خشک شد لب‌هایِ او یادِ شهیدِ تشنه کرد بینِ این روضه گریزِ کربلا زد روضه‌خوان دست‌وپا می‌زد ولی جایِ عیالَش اَمن بود بر سرش از غصّه‌هایِ عمّه‌ها زد روضه‌خوان دیده‌هایش رویِ پاهایِ جوادش بسته شد باجوانْ بر سینه یادِ بوریا زد روضه‌خوان در مناجاتِ دَمِ آخر به یاد آورد که ..... ظالمی سرنیزه‌یِ خود را کجا زد روضه‌خوان.... خونِ لب‌هایِ خودش را با لباسش پاک کرد بی‌کفن را در دلِ ندبه صدا زد روضه‌خوان
زمزمه ای صفای قلب زارم ........هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان....... سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت .......... غلام و نوکرت مران از در مرا.............به جان مادرت علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا غیر تو یاری ندارم....... با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی......جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم........به این در آمدم به جان فاطمه ..........مکن مولا ردم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا به دلم کن یک نگاهی......تا نماند یک گناهی به یقین با یک نگاهت.......می شوم دور از تباهی نگاهم سوی تو .........بهشتم کوی تو دلم خورده گره .........به تار موی تو علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا تو رئوف و مهربانی.....قبله ی درماندگانی ز تو ممنونم دلم را ......در حریمت می کشانی الا ای یار من........تویی دلدار من نظر کن بر دل....... سیاه و زار من علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا دل به امید تو بستم......بر سر راهت نشستم چون رسد جامت به دستم......از می عشق تو مستم امیر کاروان..........امان ای الامان مرو پیشم بمان....امام مهربان علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا جان به قربان نگاهت ......دل فدای روی ماهت سینه بگشا تا بیایم.......ای رضا جان در پناهت منم دیوانه ات.........مقیم خانه ات تویی باغ گل و ........منم پروانه ات علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای همه بود و نبودم .......خاک تو مهر سجودم از ازل مهرت سرشته....... بر تمام تار و پودم نظر کن بر دلم............اگرچه غافلم دعا کن کربلا...........کند حق شاملم علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا ای امام هشتمینم.....نور رب العالمینم نظری کن تا که روزی....روی ماهت را ببینم دلم سرمست توست....فقط پابست توست کلید مشکلم ..........فقط در دست توست علی موسی الرضا علی موسی الرضا علی موسی الرضا
. کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب گرفته است دلم مثل آسمان امشب دوباره حرف فراق است در میان امشب به پای ثانیه ها چنگ می زنم اما چرا نمی گذرد کندتر زمان امشب فدای سینه زن خسته ای که بعد دو ماه گرفته کنج حسینیه آشیان امشب یکی برای خود آرام روضه می خواند زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد کجاست صاحب عزا صاحب الزمان امشب بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه دمی کنار عزادارها بمان امشب نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم بیا به مجلس ما روضه ای بخوان امشب پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه در آستان رضاییم میهمان امشب چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود به دست بخشش آقای مهربان امشب .
‍ ‍ 🌹 ایام ✨💫 بند:1 سلام سلطانم سلام عشقم ای شاه خراسانم سلام سلطانم تا آخرش پای عشق تو می مانم سلام سلطانم سلام سلطانم من از تبار عشق از نسل سلمانم سلام سلطانم شاهرگمم می دم به پای پیمانم سلام سلطانم ارض مقدس_یعنی خراسونت ارض مقدس_هرجای ایرانونت ارض مقدس_ جای جای ایونت علی بن موسی الرضا_ازتوبهترندیدم سرمایه ی ولایت و من به دنیا نمیدم (توحبل المتینی علی بن موسی مقدس ترینی علی بن موسی)*2 ✨💫✨💫✨💫✨ بند:2 سلام سلطانم ضامن آهو ای ماه در خشانم سلام سلطانم ضامن من هم باش حضرت جانانم سلام سلطانم سلام سلطانم عشق ولای تو، لایق هرکس نیست سلام سلطانم شبیه تو هیچ کس برام مقدس نیست سلام سلطانم روضه رضوان_ضریح و مرقدت روضه رضوان_بارگاه وگنبدت روضه رضوان_ مصداق مشهدت با تحریف از نور خدا_که چیزی کم نمیشه هرکی خودش رو زدبه خواب(دیگه آدم نمیشه)2 (توحبل المتینی علی بن موسی مقدس ترینی علی بن موسی)*2 ✨💫✨💫✨💫✨ بند:3 سلام سلطانم پیشکش عشقتون روح و تن و جانم سلام سلطانم آذری میخونم من سنه قوربانم سلام سلطانم سلام سلطانم بد جوری دلتنگ پنجره فولادم سلام سلطانم توُ بندتم اما بنده ای آزادم سلام سلطانم شاه رئوفم_داری هوامونو می بینی اقا _اشک چشامونو امضا کن از لطف_ کربوبلامونو امضا کن تا راهی بشم_ازحرم تابه حرم از مشهد الرضای تو (تا کربلا برم)2 (توحبل المتینی علی بن موسی مقدس ترینی علی بن موسی)*2 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 به قلم شاعران : رضا نصابی عماد عباس زاده محمد قاسم نصیری .ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک سلام از ما جواب از سمت مرقد با شما فطرس نامه بر تهران به مشهد با شما باز هم میل زیارت کرده ایم از راه دور نیت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما ما کبوترهای بی بالیم اما آمدیم لذت پرواز در اطراف گنبد با شما نمره ی ما صفر شد از بیست اما در عوض زندگی ما همه از صفر تا صد با شما خطّه ی ما تشنه ی آب حیات و نور بود خشکسال خاکمان اما سر آمد با شما این دیار، این سرزمین، این زادگاه، این مرز و بوم برکتش از توست «یا من یکشفُ کلَّ الهُموم» سرپناه نا امیدان مأمن مأیوس ها ایستگاه آخرِ ای کاش ها، افسوس ها گرم در رویای صحن و گنبد و گلدسته هاست زائر دلخسته و بی خواب از کابوس ها نور گیرد ماه، تا شب های جمعه در حرم می طراود نغمه ی یا نور و یا قدوس ها می رسند از راه زائرها، ملائک گردشان فرش زیر پایشان هم شه پر طاووس ها در ازای قطره هایی اشک با خود می برند از اجابت، از کرم، از لطف... اقیانوس ها هر که صید توست دیگر در قفس محبوس نیست در گل ایرانیان خاکی بغیر از طوس نیست من اگر از دست خود آزاد باشم بهتر است طائر پر بسته صیاد باشم بهتر است زاده ی هر جای این دنیا که باشم خوب نیست از اهالی رضا آباد باشم بهتر است هرکه کنج دنج خود را در حرم دارد ولی من اگر در صحن گوهرشاد باشم بهتر است راستی با خود مریضی لاعلاج آورده ام پس کنار پنجره فولاد باشم بهتر است عقده ی کورم به لبخند ملیحت باز شد دست های بسته ام پای ضریحت باز شد عاقبت یا ساکن خاک خراسان می شوم یا شهید جاده ی مشهد به تهران می شوم زاغکی زشتم ولی نزد تو چشمم روشن است یا کبوتر یا که آهو یا که انسان می شوم در زیارت ها سرم پایین تر از قبل است و من پشت ابر گریه ها از شرم پنهان می شوم بازدید هرکه هربار آمده پس می دهی و من از کم آمدن هایم پشیمان می شوم خواب دیدم در حریمت شعرخوانی می کنم روزی آخر شاعر دربار سلطان می شوم پاسخ این خواهشم در بند امضای شماست الغرض یک حرف دارم باتو آن هم کربلاست
آنانکه عاشقند به دنبال دلبرند هر جا که می روند تعلق نمی برند از آنچه که وبال ببینند خالی اند عشاق روزگار ، سبکبال می پرند پرواز می کنند به هر جا که جلوه ای ست گاهی ملائک اند و گاهی کبوترند دل را به دست هر کس و ناکس نمی دهند دلداده ی قدیمی آل پیمبرند آنان که عاشق علی و فاطمه شدند مدیون خانواده موسی بن جعفرند! ما عاشقیم عاشق زهرا و حیدریم ما شیعیان کشور موسی بن جعفریم آدم بدون مهر تو انسان نمی شود سلمان بدون عشق مسلمان نمی شود آن گردنی که تیغ تو را بوسه می زند سوگند می خوریم، پشیمان نمی شود وقتی کبوتران حریمت، گرسنه اند گندم برای سفره ما، نان نمی شود باید هزار قرن، حکومت کنی مرا سلطان چند روزه، که سلطان نمی شود تو خوب جایی آمده ای سروری کنی هر رعیتی که رعیت ایران نمی شود تو هشتمین پیمبر قرآنی منی حق خدا و حق مسلمانی منی تو آسمان عشقی و خورشید گنبدی خورشید هشتمی و به ایران خوش آمدی تو سجده ای و ساجد و مسجود و مسجدی تو عابدی و معبود و معبدی تو کربلایی و نجفی و مدینه ای یعنی شهید و شاهد و مشهود و مشهدی نه چشمه از علوم، به قلب تو جاری است با این حساب، عالم آل محمدی تو آمدی و آمدنت رفتنی نداشت مانند آفتاب تو در رفت و آمدی ای آبروی جن و ملک خاکبوسی ات عالم فدای جلوه شمس الشموسی ات زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال « سهمیه امام رضا » ی مرا گرفت صحن تو ، آسمان تو ، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات ای مهربان ترین کرم سفره ی گدا یا ایها الرئوفی و یا ایها الرضا امشب خدا کند که تو را ای حضور سبز این قوم اشتباه نگیرند با خدا ای لطف بی نهایت شب های زائران یکبار ما، سه بار شما، پیش ما بیا با گریه های توست اگر گریه می کنیم ای روضه خوان گریه ی ابن شبیب ها یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا یابن شبیب جد مرا سر بریده اند پیش نگاه عمه ما سر بریده اند
حق رسيد و هيبت پوشالي باطل شكست صاحب عرش برين در بين فرشي ها نشست زحمت غم كم شد و رحمانيت رونق گرفت آسمان آمد زمين ،در دست خود بيرق گرفت آمد و مِهرش ميان قلب ما قد راست كرد با دل ما عاشقان هرچه دلش ميخواست كرد آمدي و عطر مِهرت پخش شد در هر فضا مينويسم عشق و ميخوانم علي موسي الرضا ذوق دعبل هاي تو دارد دو چندان ميشود شاعر تو صاحب چندين "گلستان " ميشود اي كه با انگشت تو نظم جهان گرديده است "عالم پير "از قدوم تو جوان گرديده است گشته پيدا هشت جنت در رواق چشم تو تيرگي ها نورشد، از چلچراغ چشم تو شيعه ي اثني عشر مديون لطفت اي جليل عالم آل محمد السلام و الدخيل لقمه اي از سفره ات مارا كفايت ميكند مور درگاهت سليمان را ضيافت ميكند آسمانها بر زمين دست توسل ميزند مي دمد خورشيد چون بر گنبدت زُل ميزند در هواي مرقدت دائم به رفت و آمدم خانه زادِ خانه ي سلطانِ شهرِ مشهدم اي مسيح آل حيدر، خانه ات دارالشفاست راه حلِ هر مريضي آخرش باب الرضاست خانه ات درمانده هارا غرق رحمت ميكند اهل دوزخ را ولايت، اهل جنت ميكند با وجود روضه ي رضوانت اي اربابِ دل باغ جنت بعد ازاين چنگي نخواهد زد به دل آب سقاخانه ات از چشمه سار كوثر است گرد و خاك مرقدت "شيخ بهائي "پرور است از ضريح حضرت سلطان چنين معنا شده است هر هنر در نزد ما ايرانيان بوده است و هست ذره هم در صحن تو نور جلي ميپرورد گرد و خاك مرقدت "سيد علي "ميپرورد گرچه در اين خانواده لطف بامعناتَر است ساكن "بيت الرضا "امنيتش بالاتر است تا كه ايران را تو داري در پناه خود فقط پس خراسان را نگيري از سر اين مملكت سنگ فيروزه از آن روزي در عالم شد پديد كه چنان سرمه به چشمش خاك پايت را كشيد اي شب ميلاد تو ميعاد شادي هاي ما غصه ها در ميشود با ياد تو از قلب ها چون كوير خشكسالم، تشنه ي باران منم ضامن آهو تويي، آهوي سرگردان منم بهترين حصن حصيني،شرط دين داري ما يا "غياث المستغيثين" گرفتاري ما پاره ي قلب نبي، اي زاده ي خون خدا "ذِكرُكُم في الذاكرين"اي هشتمين نور الهدي تا دم گرمت بر اين دلسرد سامان مي دهد بر تن دلمُردگان عشق شما جان مي دهد با غريبان دو عالم آشنايي ميكني بي برو بي گرد تو مشكل گشايي ميكني گرچه در درياي عشّاقت مشخص نيستم تا تو را دارم دگر محتاج نا كس نيستم اي كه خيرات تو دارد بر دوعالم ميرسد عيدي ما را بده دارد محرم ميرسد رزق چشمم را بده تا كه نمك گيرت شوم آنقدر گريان شوم در روضه تا پيرت شوم گريه كن هاي دم يابن الشبيب تو شديم بي قرار روضه ي جدّ غريب تو شديم
﷽ نام اثر : مشت گندم ... 💯 شور زیبا احساسی  ۱۴۰۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 حضرت جانانی/شاه و سلطانی به کشور ایران/سر و سامانی زندگیمو میدم برا یه ثانیه نشستن دم پنجره فولادت لذت زندگی رو فهمیدم آقا وقتی نشستم تو صحن گوهرشادت تو این شلوغی حریم نورانیت اسم منو یه وقت ، نبری از یادت آقای من امام رضا میمونی برای من امام رضا گریه چشای من امام رضا دردم و دوای من امام رضا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍️ 📝 حج فقیرانی/شرط ایمانی خونه ی امّیدِ/ بی پناهانی خورده گره کارم / من گرفتارم غم به دل من نیست / تا رضا دارم (امام رضا خیلی / تو رو دوس دارم) حاجتمو میدی/ تا که یه مشت گندم من میریزم برا کبوترای تو تموم حاجتم اینه امام رضا الهی که یروز بشم فدای تو لحظه آخر نفس کشیدنم بزارم این سرو  بروی پای تو عشق زهرا امام رضا آبرو دار خدا امام رضا کربلا بده به ما امام رضا قلبمو بده جلا امام رضا ✍️ به قلم : عصر یکشنبه ۳ مهرماه ۱۴۰۱
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیش مظلوم شهادت امام رضا علیه السلام یاعلی‌موسی‌َالرّضا یاعلی‌موسی‌َالرّضا ای ضربانِ دلها یاعلی‌موسی‌َالرّضا نور دو چشمِ زهرا یاعلی‌موسی‌َالرّضا وارثِ ولیُّ‌اللّه یاعلی‌موسی‌َالرّضا یا غریب‌َالغُربا یاعلی‌موسی‌َالرّضا یا معین‌َالضُّعفا یاعلی‌موسی‌َالرّضا بر سر کشیدی عبا یاعلی‌موسی‌َالرّضا در حجره‌یِ خود تنها یاعلی‌موسی‌َالرّضا تو می‌زنی دست‌و‌پا یاعلی‌موسی‌َالرّضا به یادِ کرب و بلا یاعلی‌موسی‌َالرّضا روضه بخوان بسم‌ِاللّه یاعلی‌موسی‌َالرّضا سری رویِ نیزه‌ها یاعلی‌موسی‌َالرّضا آواره آلِ مولا یاعلی‌موسی‌َالرّضا غارت شده واویلا یاعلی‌موسی‌َالرّضا خلخال و آویزه‌ها یاعلی‌موسی‌َالرّضا مهر و امضایِ شما یاعلی‌موسی‌َالرّضا مجوّزِ کربلا یاعلی‌موسی‌َالرّضا
امشب قرار ، یار دل بی قرار شد یعنی که باب میل همه ، روزگار شد نور ِدو چشم ِحضرت ِ باب الحوائجی واکرد چشم و خاک ، خزانش بهار شد سلطان رسید و قاعده ها گشت زیر و رو رعیت شدن، میان جهان افتخار شد وقت نجات مردم ایران رسیده است شکر خدا که کشورمان ، کعبه دار شد کرده طلوع باز علی جان و این جهان سر زنده از مسیح ِ دم ِذوالفقار شد ای عزت ِ بدون ِ کرانه خوش آمدی ای سومین علی ِ زمانه خوش آمدی ای خوش ترین ترانه ی لب های من سلام نعم الرفیق ، عشق من ، آقای من سلام ای زندگی من ، شب و روزم ، عزیز من ای از قدیم در دل ِ شیدای من سلام مجنون تر از همیشه به پابوس آمدم جانان و جان و حضرت لیلای من سلام ای آبروی من ،کس و کارم ، پناه من سرمایه ایم ، تمامی ِ دنیای من سلام ای دین من ، قیامت من ،ای بهشت من ای عاقبت بخیری ِ فردای من سلام هر جا دلم شکست ، رسیدی به داد من من غافل از تو بودم و بودی تو یاد من اصلا بعید نیست که نامه سیاه ها گردند تحت قبه ات از بی گناه ها ای کربلای من ،نجف من ، بقیع من ای مشهد تو جمع همه بارگاه ها قربان کیمیای دو چشمان مست تو آقا مرا نگاه کن از آن نگاه ها در کوی تو شکسته دلی می خرند و بس ذکر خداست پای ضریح تو آه ها تو زیر سایه ات همه را راه می دهی یا ایهاالعزیز ِ همه بی پناه ها تو سایه ات شبیه ِ خدا بر سر همه است مهمان نوازی ات چه قَدَر عین فاطمه‌ است غیر از در ِ تو این همه لطف و کرم کجاست اصلا پناه اولم و آخرم کجاست یادش بخیر خاطره ی اولین سلام آن روزهای گم شدنم در حرم کجاست لطف تو آن چنان بغلم کرده بود که یادم نبود گم شده ام ، مادرم کجاست خیلی عوض شدم ، عوضم کن به یک نگاه گردیده ام وبال تو ، بال و پرم کجاست؟ گردید قطره قطره چرا سیل اشک من حال و هوای سابق چشم ترم کجاست خیلی هوایی ِ حرمم باز ، بی گمان آقا سوال کرده که این نوکرم کجاست خیلی دلم گرفته مرا رو به راه کن مثل همیشه کوه غمم را تو کاه کن این درد ها بدون تو درمان نداشتند این ابرها بدون تو باران نداشتند بود آخرالزمان چه قَدَر هولناک اگر ایرانیان امام رضا جان نداشتند مشهد اگر نبود که این گونه پنج تن لحظه به لحظه لطف به ایران نداشتند این ملت امام حسینی بدون تو در فتنه ها که جرات طوفان نداشتند جانم فدات ! دست گرفتی چه قدر از آنانکه ذره ای به تو ایمان نداشتند ای بهترین پناه ، برای همه سلام ای مهربان امام رضای همه سلام سوگند می خورم به سلیمان کربلا در مشهدت شدیم مسلمان کربلا مدیون لطف پنجره فولاد مشهد است هر کس که بین ما شده مهمان کربلا جان جواد ! قسمت ما کن ابالجواد ! تنگ غروب ، نم نم باران کربلا این جا بُوَد حسینیه یا که حرم چه قدر هستند زائران تو گریان کربلا این کاسه های زرد خودش روضه گشته با تمثال ِ دست ِ ساقی ِ عطشان ِ کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا ای کشته فتاده به هامون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من @babollharam
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم! شدم گدای حریمت، به خویش می بالم فقط غبار ترا می کشم به چشم ترم فقط مسیر ترا می روم در این عالم دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم به مستمندی ام اینجا همیشه مفتخرم ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم غلامی تو شده کار هر شب و روزم همیشه از کرم توست رزق هر سالم از آن زمان که شده سفره ام بنام جواد زیادتر شده والله برکت مالم مرا بخر که محرم دوباره گریه کنم دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم اگر که قبل عزای حسین جان دادم بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم صدای ضجهء مادر، همیشه محزون است سرت به نیزه چرا رفته ماه گودالم؟! لباس پاره تنت بود، کوفیان بردند شهید بی کفنم از غم تو می نالم @babollharam
پاره ی قلب مصطفایی رضا نجل علی مرتضایی رضا خصائلت بود به سان زهرا به خلق و خو تو مجتبایی رضا شجاعت و کرامتت حیدری ز نسل شاه کربلایی رضا مظهر تقوای الهی تویی روح صلاتی و دعایی رضا تو سعی بین مروه و صفایی معنی کعبه و منایی رضا هرچه بگویم به مدیحت کم است تو فوق هر مدح و ثنایی رضا عالم هستی شده حیران تو ز لطف حق رمز بقایی رضا امام مهربان عالم تویی تو مظهر شرم و حیایی رضا ز بس رئوف و مهربانی شما یار غریب و آشنایی رضا پناه عالمی تو در خراسان نور دل اهل ولایی رضا به اذن حق ای گل باغ بهشت همچو علی گره‌گشایی رضا ای کرمت شامل کل عالم به درد عالمی دوایی رضا شرمنده ی کرامت، کرامت ریز خورت حاتم طایی رضا ای مه آسمانی ولایت تو روشنی دل مایی رضا کعبه ی دل هایی و شمع وجود ز بس که خوب و باصفایی رضا همچو نبی و حیدر و فاطمه شافع فردا و جزایی رضا باب حوایجی تو همچون پدر سر تا قدم لطف و عطایی رضا ما همه ذره و تو خورشید دین به قلب ما نور و ضیایی رضا سائل درگاه تو حاجت رواست تو دستگیر هر گدایی رضا ما همه ریزه خوار سفره ی تو تو صاحب جود و سخایی رضا بهر زیارت حریمت آقا امشب شده دلم هوایی رضا عاقبت ای زینت کل هستی در ره دین شدی فدایی رضا ای گل پرپر شده از ظلم و کین به درد و غم تو مبتلایی رضا به دست دشمنان بی دین و پست تو کشته ی زهر جفایی رضا تا صف محشر ای گل فاطمه تو مقتدای این (رضایی) رضا @babollharam
باز هم دلتنگم و با حسرتِ خیلی زیاد می نشینم در خیالم گوشهٔ باب الجواد(ع) عاشقانه، با تواضع؛ از سرِ عادت که نه! عرض کردم یک سلام از عمق جان؛ با اعتقاد بر فرازِ گنبدت میگردد از روز ازل باد دور پرچم و پرچم کماکان دورِ باد لحظه لحظه جلب کرده چشم هایم را به خود عشقبازی هایِ خیلِ نوکرانِ خانه زاد هم عرب، هم از عجم مشغولِ پابوسیِ تو ای بر این عشقِ إلهي صد هزاران «إن یکاد» رأفتَت شد آشکار آنجا که دیدم در حرم میشود همصحبتِ علامه ها یک بیسواد عشق تو همواره از نسلی به نسل دیگر و دارد از شهری به شهرِستانِ دیگر امتداد ترک و لر، مازندرانی، اصفهانی و قمی دور تو گشتند و حیران ماندم از این اتحاد هر که بر لطف تو رو زد آبرویش حفظ شد بُرد کرد آنکس که بر آقایی ات کرد اعتماد روضهٔ جدت به یادم آمد و جاری شد اشک تا که دیدم پیرمردی بر عصایش تکیه داد * تکیه زد با تشنگی بر نیزهٔ تنهایی اش رفت و در گودال زخمی شد تنش خیلی زیاد! @babollharam
ای گل گلزار عصمت یا علی موسی الرضا شافع فردای امت یا علی موسی الرضا هشتمین خورشید دین حبل المتین شیعه ای ای سراپای تو نعمت یا علی موسی الرضا چون علی و فاطمه همچون حسین و مجتبی روح صبر و استقامت یا علی موسی الرضا تو رئوف عالمی و مقتدای شیعیان هشتمین شمس هدایت یا علی موسی الرضا همچو آباء کرامت در همه عالم تویی منشأ جود و کرامت یا علی موسی الرضا بر همه عالم بود، ای نور چشم مصطفی لطف و جودت بی نهایت یا علی موسی الرضا ای وجودت منشأ خیرات و حسن لم یزل در کرم هستی قیامت یا علی موسی الرضا نه فقط شیعه بود ریزه خور خوان شما عالمی شد مبتلایت یا علی موسی الرضا جنت و رضوان شیعه تا صف محشر بود آن حریم با صفایت یا علی موسی الرضا بوی جنت می وزد بر جان جمله عاشقان زان حریم جان فزایت یا علی موسی الرضا شد بهشت شیعیان اهل بیت مصطفی مرقد و صحن و سرایت یا علی موسی الرضا می شود درد تمام عالم هستی دوا در همین دارالشفایت یا علی موسی الرضا بس که خوب و مهربانی ای سراپایت کرم بر همه داری محبت یا علی موسی الرضا روز محشر، در صراط و وقت میزان و جزا می کنی از ما شفاعت یا علی موسی الرضا فخر دارم بر تمام عالم هستی که من می کنم مدح و ثنایت یا علی موسی الرضا ای گل موسی بن جعفر شکرلله بوده است شاملم لطف و عطایت یا علی موسی الرضا از طفولیت ز لطف خاص حی کبریا گشته ام من آشنایت یا علی موسی الرضا فخر من باشد که با مِهر و ولا و حب تو گشته‌ام من غرق رحمت یا علی موسی الرضا گرچه خارم در گلستان نبی و آل او بر شما دارم ارادت یا علی موسی الرضا هستم ای نور خداوندی تمام عمر خود مستمند یک دعایت یا علی موسی الرضا در تمام طول عمرت ای امام متقین شد رضای حق رضایت یا علی موسی الرضا از مدینه تا خراسان ای گل گلزار دین آمدی با عز و شوکت یا علی موسی الرضا یاد درد و رنج و غم های تو ای مولای من سوزم و گریم برایت یا علی موسی الرضا قرن ها بگذشته از داغ شما اما هنوز می رسد بر جان نوایت یا علی موسی الرضا در غریبی ای صفابخش قلوب شیعیان تو کشیدی رنج و محنت یا علی موسی الرضا از حسادت دشمن دور از خدایت بارها بر تو بنموده جسارت یا علی موسی الرضا در غریبی جان سپردی ای امام مهربان جان من گردد فدایت یا علی موسی الرضا منتظر بودی برای دیدن ابن الرضا تا بیاید در کنارت یا علی موسی الرضا از مدینه پاره ی قلبت جواد آمد ز راه گرید و نالد برایت یا علی موسی الرضا در خراسان ای شهید کینه ی مأمون دون شد به پا بزم عزایت، یا علی موسی الرضا از غم داغ تو شور محشر دیگر به پاست شد خراسان کربلایت یا علی موسی الرضا من (رضا) عبد و غلام و نوکر درگاه تو هستم از لطف خدایت یا علی موسی الرضا @babollharam
رضا راضی به رضوان خدا بود ز آدم های پوشالی جدا بود ز علمش عالِم آل محمد چه غوغایی به هر مجلس به پا بود به هر کس از کتاب دینی او جوابی در خورش چون کیمیا بود چه زیبا آن حدیث نغز و نابش که حک بر روی الواح طلا بود ز اخلاق نکو و از صفایش عدو مجذوب او چون اصدقا بود کمک می کرد چون رویش ز سائل نهان می کرد از بس با حیا بود امان از آن دمی کز جور مأمون به ره بنشست و بر رأسش عبا بود الهی عسکری در روز محشر بگویی شکر او از ما رضا بود @babollharam