eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
89 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 📞09052226697 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
ای ماه کوفه از چه دگر رو گرفته ای؟ شاید که با دو چشم علی خو گرفته ای؟ میدانی آخرین شب محراب و منبر است؟ این آخرین نماز شهنشاه خیبر است؟ دیگر صدای بانگ اذانش نمی رسد صوت کلام حق ز زبانش نمی رسد دیگر چه کس برد به خرابه غذا و نان بر درد بی نوا چه کسی می شود امان چشم انتظار دیدن زهرا شده علی خسته از این زمانه ی تنها شده علی زخمی میان سینه ی حیدر نهفته بود تنها فقط به چاه از این غصه گفته بود داغی که شعله زد به دل پاک و جان او زد آتشی به قلب و همه استخوان او در پیش چشم حیدر و در پیش بچه ها سیلی زده عدو به عزیز دل خدا
نوحه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان مرثیه خوانم با دلی محزون محرابِ مسجد شد دریای خون دلها به غربت نشسته شد فرقِ عدالت شکسته شد آه و واویلا واغربتا... دل از این ماتم در غم نشیند وای اگر زینب او را ببیند از سر تا به پایَش خون شده عالَم زین عزا محزون شده آه و واویلا واغربتا... زینب در کوفه بابا را دیده روزی هم بیند سرِ بریده رأسِ پر نورِ خونِ خدا قرآن میخواند بر نیزه ها آه و واویلا واغربتا... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
امشب مرو به مسجد ایا شاه لافتا بنشسته در کمین تو آن مرد بی حیا این مرغکان که پیش تو پر پر زنان شدند بر دامن کریم تو دارند این دعا آقا بیا و یک شب اذان را شما مگو بنشین به خانه ای پدر شاه سر جدا بعد از تو نیمه شب به خرابه که سر زند رحمی بکن به حال یتیمان بی نوا فکری بکن به حال دل زینب حزین بعد از تو می شود به غم و غصه مبتلا با این همه نگاه تو بر سمت مسجد است مشتاق پر کشیدنی ای سایه ی خدا آقا برو که تیغ دلش تنگ بوسه است این ضربه می شود سند جنگ کربلا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
ای تیغ مرا لبالب از یارب کُن ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن * ای تیغ زمان زمانه‌ی نیرنگ است بشکاف سَرَم که سینه‌ام خون رنگ است یکبار نشد که سیر رویَش بینم بشتاب دلم برایِ محسن تنگ است * ای تیغ پَرِ پر زدنش را بزنند آن مرغ که قیدِ ماندنش را بزنند ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد مردی که به پیشِ او زنش را بزنند * امروز نه آن دَم علی از پا اُفتاد تا خانمِ من زیرِ قدم‌ها اُفتاد یک شهر برای بُردنم رد میشد از رویِ دری که رویِ زهرا اُفتاد * ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز او خورد زمین و من بُریدم آن روز از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز @babollharam
۱۳ علی نور دل احمد که معصوم است شب قدر است و اومهمان کلثوم است علی جانم (۲) کنار دخترش اما دلش خون است کنار سفره کلثومش چه محزون است علی جانم به دل حیدر غمی از حد فزون دارد به لب انا الیه راجعون دارد علی جانم شده صبح و دگر وقت اذان گشته گل عالم سوی مسجد روان گشته علی جانم به هنگام نماز محو خدا گشته که هنگام وصال مرتضی گشته علی جانم به وقت سجده ی حیدر سرش خم شد دو تا فرقش زتیغ ابن ملجم شد علی جانم علی در مسجد کوفه چه بی تاب است فتاده فرق بشکسته به محراب است علی جانم عجب صبحی پر از رنج و محن آمد حسین آمد ابوالفضل و حسن آمد علی جانم پدر را دیده اند با فرق بشکسته کسی را که ز دنیایش شده خسته علی جانم عجب حال و هوایی نورعین دارد درون دل غمی سنگین حسین دارد علی جانم شده روز امام‌مجتبی چون شب بسوزد از غم بابا دل زینب علی جانم بمیرم زینب کبری چه ها دیده سر بابای مظلومش دوتا دیده علی جانم صبوری کن تو یا زینب بلا بینی سرِ پاک حسین بر نیزه ها بینی علی جانم .@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم علی_ع .شور.لطمه زنی..(۱۵) .برخیزکه شورمحشرآمد.. _____________________ بنداول.. برخیزکه هنگام سحرشد داخل به مسجدگویاحیدرشد گویابه محراب علی فداشد ازتیغ ملجم.فرقش دوتاشد. /حیدرمددیاحیدریاحیدر..۲ ____________________ بند دوم... برخیزکه وقت محشرآمد گویاسوی مسجدحیدرآمد برخیزوبانوای یاحیدر آوای قدقتل ازدر آمد حیدرمدد.یاحیدر.یاحیدر۲ ______________________ بند سوم... بغضی کشنده توی گلومه. کار علی درمسجدتمومه حیدرمیان بسترفتاده زینب ازاین واقعه جان داده /حیدرمدد.یاحیدریاحیدر.۲ _______________________ بندچهارم.... ای وای سر حیدرشکسته دختربه چادرسر اوبسته ماتم زینب تموم نداره واسه سره بابا بیقراره حیدرمدد.یاحیدریاحیدر..۲ مداح،،
خیره به اسمان شده این دیده ی ترم من بی کس همیشه تاریخ حیدرم.. یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست از ابتدا غریب مرا زاد مادرم امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم آغوش باز کرده در این شام آخرم افطار تلخ من به نمک باز میشود خرما چرا گذاشته زینب برابرم ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده راحت شدید از من و فریاد منبرم وقت اذان شدست مهیای رفتنم شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد... یارب گواه باش که پر گشته ساغرم فزت و رب کعبه!سرم غرق خون شده این را برای فاطمه سوغات میبرم من را رها کنید خودم راه میروم حالا که ایستاده دم خانه دخترم زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو.. این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم فریاد میزنند ببینید اسیر را فریاد میزنی که خدا نیست معجرم فریاد میزنند که خیراتشان دهید فریاد میزنی که زنسل پیمبرم فریاد میزنند که زینب حسین کو؟ فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم