#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
عاقبت آه کشیدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطرهای پرپر را
روضهخوانی مرا گرم نمودی امشب
روضهی آنهمه گل ، آنهمه نیلوفر را
آخرین حلقهی شبهای محرّم هستم
شکر ای زهر ندیدم سحری دیگر را
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیدهاست
باورم نیست تماشای تنی بی سر را
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدن سوختن چارقد دختر را
غارت خود و علم ، غارت گهواره و مشک
غارت پیرهن و غارت انگشتر را
ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون میریخت
نیزههایی که ربودند سر اکبر را
آه در گوشهی ویرانه که دق مرگ شدیم
تا که همبازی من زد نفس آخر را
کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم
بین زنجیر نهان کرد تنی لاغر را
چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکّهای از معجر را
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
______________________
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
ای ﺷاه عالم ﭘﯿﮑـﺮت درهجره سوزد
از زهرکین بال وپرت درهجره سوزد
پاهای تواز زهر زین کرده تورم
ازتشنه کامی ﺣﻨﺠـﺮت درهجره سوزد
از زین آغشته به زهره کینه آقا
از گریه چشمان تـﺮت درهجره سوزد
گرده تواهل خانه ات بودند اما
درگوشه ای بال وپرت درهجره سوزد
صادق به بالین سرت میکردگریه
ازرفت و..آمدهمسرت درهجره سوزد
ﺍﺯ ﭘـﺎ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ه تو را زهره هلائل
تاب نگاه ﺁﺧـﺮت درهجره سوزد
از زهرکینه گوشه ای پیچیده درخود
ﺍﻣـﺎ ﺑـﻪ ﯾـﺎﺩ ه ﻣـﺎﺩﺭش درهجره سوزد
سوزد ز زهرکینه سلطان مدینه
طفلی کنار پیکـﺮت درهجره سوزد
تالخته ی خون در سره زانویت افتاد
دیدم که جان خواهرت درهجره سوزد
(مجنون) دگر بس کن که زهرا رفت از هوش
مولانظرکن مادرت درهجره سوزد..
✒✒
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
برای کشتن تو زهر بی هوا آمد
تمام حادثه درپای کوچه ها آمد
جفای زین بنگر اینچنین بازهر
کنار پیکر سرخت چه بی حیا آمد
صدای ناله ی تو بین کوچه هاگم بود
واشک غربت تو روی گونه ها آمد
چکید نم نم اشکت،به خاک هجره شبی
درون خانه به زاری شبی صدا آمد
به زهرعاقبت ازپافتاده ای آقا
برای داغ عظیمت دل منا آمد
به تشیع تن توآمده اگرقاتل
فغان که ناله ی طفل تو،تا خدا .آمد..
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_باقر #مرثیه_امام_باقر
من سائل دربارتوام حضرت باقر
گم گشته ی بازار توام حضرت باقر
گراشک بریزدهمه ازعنایت توست
بی مایه خریدارحضرت باقر
از دیدن گل های بهشتی نشوم شاد
چون مست ز رخسار توام حضرت باقر
با باره گنه روی به دربارتوآرم
هرچند که سربارتوام حضرت باقر
زنجیر گنه بسته اگرکل وجودم
شادم که گرفتار حضرت باقر
عمریست که مهمان به سرخوان بهشتم
سرمست به گلزارتوام حضرت باقر
شأن ونسب و نام ومقامم همه این است
خاک ره زوار توام حضرت باقر
مرغ دل من پر زده تا صحن وسرایت
من تشنه ی دیدار توام حضرت باقر
این فخرمرابس که کنم نازبه عالم
چون سائل بازارتوام حضرت باقر
(مجنونم)وعمری سره این سفره نشستم
من سائل دربار توام حضرت باقر
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم