eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 💢داستان کوتاه ✍دعوا شده بود،آقا امیرالمومنین رسید. گفت: آقای قصاب ولش ڪن بزار بره. گفت: به تو ربطی نداره. گفت: ولش ڪن بزار بره به تو ربطی نداره. دستشو برد بالا، محکم گذاشت تو صورت علی(ع) آقا سرشو انداخت پایین رفت. مردم ریختن گفتن فهمیدی کیو زدی؟! گفت: نه فضولی میڪرد زدمش گفتن: زدی تو گوش علی خلیفه مسلمین. ساتورو برداشت دستشو قطع ڪرد، گفت: دستی ڪه بخوره تو صورت علی(ع) دیگه مال من نیست. دستی ڪه بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره 💥امام زمان(عج) فرمود: هر موقع گناه میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی.. 📚:بحارالانوار ج۴۱ ص۲۰۳
نماز پرفضیلت یکشنبه ماه ذیقعده 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌱 براي روز يكشنبه اين ماه نمازي با فضيلت بسيار از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت كرده، مختصر فضيلتش اين است كه، هركه این نمازرا بجا آورد، 1⃣ توبه اش پذيرفته حق، 2⃣ گناهش آمرزيده میشود، 3⃣ طلبكاران او در قيامت از وی راضي گردند، 4⃣ با ايمان از دنيا برود، 5⃣ ايمانش از او گرفته نشود، 6⃣ قبرش وسيع و نوراني گردد، 7⃣ پدر و مادرش از او راضي شوند، 8⃣ آمرزش حق نصيب پدر و مادر و فرزندان و نژاد او گردد، 9⃣ روزی او توسعه يابد، 🔟 فرشته مرگ در وقت مردن با او مدارا كند ، و جانش را به آساني بستاند 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌿 كيفيت آن نماز چنين است🌿 🌿روز يكشنبه غسل بجا آوردسپس وضو بگيرد 🌿چهار ركعت نماز بخواند ،دوتا دورکعتی 🌿 در هر ركعت سوره حمد را يك مرتبه وسوره های توحیدراسه مرتبه وفلق وناس را یکمرتبه بخواند، و پس از نماز هفتاد مرتبه اسغفار كند ، و ختم کند آن را به لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 سپس بگويد : يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ أَنْتَ منبع:مفاتیح الجنان اعمال ماه ذیقعده
به مناسبت شهادت حضرت جواد الائمه علیه السلام ▪️چگونگی شهادت امام جواد علیه السلام از استاد شهید مرتضی مطهری ایشان درباره امام جواد (ع) مباحثی را مطرح کرده‌اند از جمله اینکه: سیاست خلفای عباسی با سیاست اموی‌ها فرق داشت، اموی‌ها خشن‌تر بودند ولی اینها موذی‌تر بودند یعنی سیاستمدارانه‌تر عمل می‌کردند که فقط عده قلیلی می‌توانستند دست سیاست اینها را بخوانند. یکی از کارهایی که اینها می‌کردند این بود که چون می‌خواستند ائمه را تحت‌ نظر داشته باشند به زور و اجبار، یکی از دخترهایشان را به آنها می‌چسباندند که باید با این دختر ازدواج کنی! بعد که ازدواج می‌کردند می‌گفتند: دختر ما و داماد ما باید همین جا کنار خودمان باشند! برای این که به یک شکلی که مردم نفهمند اینها را تحت نظر و تحت مراقبت شدید و اذیت شدید داشته باشند. معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام یعنی امّ الفضل امام را مسموم کرد آن هم با یک وضع خیلی ناراحت‌کننده‌ای. چون برای همه مسموم‌کننده‌ها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده جرأت این که بدن امام را دفن کنند نداشتند. معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا می‌کند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده می‌شود و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد می‌شود. این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین (علیهما السلام) دفن کردند و حالت ایشان از این جهت تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: مُلْقاً ثَلاثا بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ.☆ و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم(۱) ☆ از اوصافی است که در مراثی، برای سیدالشهدا(ع) به کار می برند ( مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ) و در روایت است که پیکر بی سر آن حضرت، بی غسل و کفن بر زمین افتاده بود. 🔸کتاب  فرهنگ عاشورا، صفحه ۸۴ در روایت نیز داریم که: «مُلقی فِی الا رضِ جُثةً بِلا رَأسٍ وَ لاغُسْلٍ وَلا کفنٍ» 🔸بحار الا نوار؛ ج ۴۵؛ ص ۱۹۱ 📚منبع: (۱): آشنایی با قرآن؛ ج ۱۲؛ ص ۲۹
نوحه امام جواد علیه السلام ای مولای اهلِ عالَم ای معظّم و مُکَرّم دارم در عزای جانگداز تو شرارهٔ غم یا بابَ النَّجاة،یا بابَ المُراد دلبند رضا،مولا یا جواد دریایِ کمال،جودَت بی مثال عِشقَت را خدا،در قلبم نهاد مولا یا جواد... بابا بر تو گریه کرده زهرا بر تو گریه کرده پیغمبر به ناله و به سوز و آوا گریه کرده از ظلم و ستم،از زهر جفا بین حُجره ای،زدی دست و پا با خونِ دل و،با وا غربتا بین حُجره ای،زدی دست و پا مولا یا جواد... داری تو چه روضه هایی داغت داغ کربلایی واقعاً که تو علیِ اکبرِ امام رضایی تو در حُجره اِی،فخرِ عالَمین شد پاره بدن،فرزند حسین جاری زین عزا،اشک از هر دو عین شد پاره بدن،فرزند حسین مولا یا حسین...
نوحه امام جواد علیه السلام پسر فاطمه،تویی بابُ المراد مدد ابن الرضا،یا امامِ جواد خدا مهرِ تو را،به دلِ ما نهاد مدد ابن الرضا،یا امامِ جواد یا امامِ جواد... حَرَمِ قُدسِ تو،قبلهٔ قلب ما کاظمِینَت بُوَد،کعبه و کربلا عَتَبه بوسی ات‌،روزیِ ما نَما کاظمِینَت بُوَد،کعبه و کربلا یا امامِ جواد... دشمنِ تو نِمود،به تو ظلم و جفا بین حُجره زدی،زِ جَفا دست و پا از غمت خونجگر،شده خَیرُالنّساء بین حُجره زدی،زِ جَفا دست و پا یا امامِ جواد... دست و پا میزدی،ولی اِی مُقتَدا ای اَمان از غَمِ شهِ کرببلا دخترِ تو نبود،که ببیند تو را ای اَمان از غم شهِ کرببلا یا امامِ جواد... همه جا کربلا،همه جا نینوا من ابالفضلی ام،به امید خدا یا حسین یا حسسن...
توهستي ساقيِ مستي منم غرقِ خماريها مرااي دوست ديدي باغم چشم انتظاريها روان گرديده ام هرشب به هرميخانه اي اما نشدآرام گيرددل شبي زین مِی گُساريها همه عالم زسوزآتش هجرتو ميسوزد بيا، تابنگري محفل به محفل سوگواريها خدا داند اگر پُرسي كه ميميريدبَهر وصل؟ يقينأ بشنوي از عاشقان فرياد آريها بهارِاوٌل مرگ است اگر ديدار روي تو دلم خواهدخزان گردم شَوَم جُزو بهاريها هرآن كس تاسحر هرشب چوعاصي بيقرارتوست الهي كام دل گيرد ازاين شب زنده داريها عاصی
ببار بارون بزار تر بشه زخمای رو لبامون که از تشنگی درنمیاد صدامون بیا سایه بنداز سر عمه هامون که رفت معجرامون کجا موندی خودت رو تو کاش کربلا میرسوندی واسه آب عمو رو به مقتل کشوندی سه شعبه توی چشم سقا نشوندی دلم رو سوزوندی نگفتی سه سالم تحمل دوری بابا ندارم دارم میرم اما شده زخمای رو تنم یادگارم حالا که بابا رفت باید پا رو خارای صحرا بزارم خداحافظیه منه و این دلی که واسه بابا بیتابه دلم تنگه لالاییه باباست سه ساله بی بابا نمیخوابه خداحافظی سخته بابایی واسه دخترا سخته مخصوصا بابا من میرم چون که مجبورم ولی تو بمن سر بزن حتما بند دوم ببار بارون میبنی تن بابا بی سایبونه سرشم روی نیزه ی ساربونه بشور اون چشایی روکه غرق خونه منو میسوزونه دلت اومد نباری رو چشمایی که نیمه بازه به ماهی که حتی رو نی دلنوازه چه جوری سرش با سر نی بسازه چشاش نیمه بازه نباریدی بارون تو وقتی سیاهی میرفت چشم بابا نباریدی بارون گذاشتی تو لب تشنه اونو رو خارا نباریدی بارون چه فرقی داری تو با چکمه سیاها به بابا نگو چی سرم اومد نگو چی به روز حرم اومد نگو یکی گوشواره هامو برد یکی هم پی معجرم اومد نگو به بابا کی سوزوند مومو کی با سنگ شکسته دو ابرومو یا اون دست سنگینی که میزد نگو ماجرای دو گیسومو بند سوم نبار دیگه تماشا نداره چشای پر از تب یا این گیسوایی که شد نامرتب میباره بجات چشمای عمه زینب چه دلخونم امشب برو بارون به اون پیکری که پر از زخمه برگرد خبر از بابایی بیار باد شبگرد نگو نیزه دارت چیا با دلم کرد چه جور عمه رو زد نباریدی بارون دیدی دشمنای بابایی زیادن نباریدی بارون دیدی خوردن آب اما آبش ندادن نباریدی بارون دیدی همه با نیزه هاشون آمادن دیگه نیست نیازی نبار بارون شده ماهِ رو نیزه سقامون دیگه نیست نیازى بتو خوش باش حالا که دیگه رفته بابامون فقط کاش نفهمه النگوهام همونایی که هدیه ی باباست یکی برده با سیلی از دستم الان دست اون بچه شامی هاست
درسته رو نیزه نشستی اما این که میگن یتیم شدم دروغه سایت هنوزم بالای سرم هست شاید سرِ رو نیزه هم دروغه شاید دارم خوابای بد میبینم سنگی که خورده به سرت دروغه خونی که داره میچکه رو نیزه از تو رگای حنجرت دروغه بگو دروغه که شب و سپر کردی توی تنور بگو دروغه که داری میری بی من یجای دور روزم رو شب کنم بیتو چه جور بند دوم میخوام که درد دل کنم بابایی مونده تو قلبم حرفای نگفته اما میون زنها پنهون میشم تا که چشات به صورتم نیافته آخه دیگه چیزی نمونده از من نگام کنی بال و پرم میریزه یجوری سوختم توی شعله ها که نازم کنی موی سرم میریزه فقط اگه میشه از اون بالا بخند توو روی من مثه تو میسوزه از تشنگی هنوز گلوی من رو نیزه ها نشستی روبروی من بند سوم حالا که اومدی بیا بشینیم خستگی در کن روی دامن من پاک کنم این غبارو از رو چشمات اگرچه خاکیه پیراهن من لباس من خاکی تر از زمینه اما تو خاکی تری از لباسم چقد عوض شدی ولی هنوزم همون بابای مهربونی واسم منم عوض شدم چقد بابا شبیه دختره تو بی انگشتری دخترتم بدون معجره ولی هنوز چشات نازمو میخره
راه رفتنت رو آهسته تر کن فکری برای خستگی همسفر کن ای نیزه داری ، که روبرومی فکری برای این زنای خون جگر کن مسیر عمه رو سد نکن طفل مریضو لگد نکن بی معجرن زنای حرم برو نگاهای بد نکن نگاه نکن گوشواره هامو هدیه ی باباییه بمن نمونده نایی دیگه برام تورو خدا آرومتر بزن نزن چشمام شده کم سو نمیبینم یا لااقل نزن محکم ندارم جون نزن با پا بزن با دست تنم زخمه بیا بابا از این صحرا برم گردون بند دوم ماه منو به ، آتیش کشوندن هم رومو هم گیسومو هم دل رو سوزوندن یادم میمونه ، بابا همیشه که عمه هامونو روی خارا نشوندن انگار نمیشناسن عمه رو بگو که ناموس حیدره اون که نشونش میدن به هم خواهر سقای لشکره اون کسی که زمین خورده بهش میگن بنت الحیدر یکم حرمت نگهدارو با کعب نی نزن رو سر اونی که پیش چشم دخترت داره سرتو بین این لشکر میچرخونه میدونه داغ بابا از همه بیشتر دل دختر بچه هارو میسوزونه بند سوم از نی طلوع کرد ، خورشیدم امروز کم سو شده مثل چشام امیدم امروز به اون کسی که ، انگشتتو برد گوشواره هامو با یه سیلی میدم امروز منو روی خاکا میکشن تنم رو رو خارا میکشن دستی که قد صورتمه رو روی موها میکشن افتاده عمه روی زمین یکی با تازیونه اومد هردفعه عمه سپر میشد با هرچی داشت عمه رو میزد تا وقتی که عمو عباس کفیلش بود ندیده بود سایشو هیچ کجا هیچ کس حالا میخوره سیلی میشنوه دشنام داره میچرخه بین هرکس و ناکس
مردی پیدا نمیشه جواب طفل سه ساله سیلی نیست قلب زینبو نکن انقده نزن توروخدا بایست نزن که نایی دیگه نمونده تو دستو پاش بسکه زدی نانجیب نمونده سو تو چشاش صورتش اندازه ى دست توه پس نزن به یادگارحسین جلو چشام دس نزن غریب زهرا حسین بند دوم روی نی میبینه چی آوردین سر طفلای حرم نزنید زنهارو میبینه رو نیزه ها برادرم چشاشو بسته حسین شرمنده از بچه هاست پر از غروره نگاش اگرچه رو نیزه هاست غیرته چشم حسین نذاشت که چش وا کنه نذاشت که زخم دلش رو نیزه سر وا کنه غریب زهرا حسین بندسوم شامیای ملعون که همه برا تماشا اومدین نون و خرماتونو جلو چشمای حسین بما ندین میترسم از نیزه ها بیافته با سر حسین غرورشو نشکنید غریب مادر حسین روسریایی که رفت به غارت از دخترا الان دیدم یا حسین روى سره شامیا غریب زهرا حسین سبک
زمینه شهادت امام جواد (علیه السلام) ◼️◽️◼️◽️◼️ آقای من...قربون اون کبوترات شم دلم میخواد...خادم اون صحن و سرات شم دلم اسیر کاظمینه همیشه من... سنگتو میزنم به سینه تا که یه روز... امام رضا منو ببینه دلم برات به شور و شینه به عشق تو... دل از زمونه میکنم هوای تو... گرفته روضه خوندنم تا جون دارم...براتو سینه میزنم وااای (غریب آقام)(۳) ◼️◽️◼️◽️◼️ غریبی و... کسی ازت خبر نداره غریب تره... اون کسی که خواهر نداره شکسته بالی و دلت خون تو خونه تم... نداری آقا یار و یاور به زیر لب...داری میگی کجایی مادر فدای اون دلت آقا جون بگو چرا... چشات یه کاسه خون شده تنت تو حجره... غرق خاک و خون شده بگو چرا... تن تو نیمه جون شده وااای به عشق تو... دل از زمونه میکنم هوای تو...گرفته روضه خوندنم تا جون دارم...براتو سینه میزنم وااای (غریب آقام)(۳) ◼️◽️◼️◽️◼️ غریبی و...دور و برت غائله کردن کنیزکا...دور و برت هلهله کردن با تشنگی بردنت از حال درسته که... دل تو از مدینه خون بود تن تو هم... سه روز به زیر آسمون بود دلا بمیره واسه گودال آخه نبود... مدینه مثل کربلا تنت نشد... غارت قوم بی حیا برات بگم... که چی گذشت تو قتلگاه وااای یکی می خواد... بازم یه شر به پا کنه یکی میخواد... سر از تنش جدا کنه نبینه زینب... اینا رو خدا کنه وااای یکی نشست... با چکمه روی پیکرش سر از قفا... برید جلوی مادرش یکی برید... انگشت و با انگشترش وااای (حسین من)(۳) ◼️◽️◼️◽️◼️
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
بسم الله الرحمن الرحیم صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ان شالله به مدد حضرت زهرا سلام الله علیها و به یاد سردار دلها حاج قاسم سلیمانی ، مطالب ماه و از فردا در پیام رسان های تلگرام ، ایتا و سروش بارگذاری میگردد. ____________ پی نوشت: با توجه به محدودیت های به وجود آمده به خاطر شیوع مجدد ویروس ، ان شالله با معرفی مجموعه به دوستان خود در نشر مطالب و برگذاری جلسات روضه های خانگی ما را یاری و در ثواب نشر مطالب شریک شوید. التماس دعا ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
زمینه امام جواد(ع) جود و کرم یا جواد سایه سرم یا جواد دست خالی بی پناه پشت درم یا جواد بی پنام یا جواد پی نگام یا جواد دست به سینه سر به زیر السلام یا جواد شنیدم مثل مجتبی تو خونتم غریب بودی حتی از یک نفر محرم آقا جون بی نصیب بودی با قاتلت یِ عمر هم سفره بودی و نمک خوردی معتمدت تورو کشت آقا کشته ی فریب بودی ای وای ای وای ای وای جگرتو سوزندن ای وای ای وای ای وای خدا بی خبر بودن (امون از غریبی) لحظه های آخرش از کف پا تا سرش میسوخت و گریه میکرد یاد غم مادرش یاد غمای حسن کوچه ای پر از محن وقتی میگفت تورو خدا مادر من رو نزن با هلهله به پشت در چقدر دلش رو آزردن گریه میکرد یاد دری که پشتش آتیش آوردن یاد شکستن غرور مرد غزوه و خیبر یاد میخی که خورد بر مادر اما بچه هاش مردن ای وای ای وای ای وای صورتشو سوزوندن ای وای ای وای ای وای خدا بی خبر بودن (امون از غریبی) کشتنت تو غربت کشتنت بی حرمت اما وای از حسین کشتنش رو فرصت کسی صداتو نشنید جون دادنت رو ندید بمیرم برا خواهری بالای تل داشت میدید درسته بردنت رو پشت بوم زیر آفتاب تنها ولی اونجا به غارت نمیره پیراهنت اقا بعد تو دیگه ناموست نشد آواره ی صحرا بعد تو دخترت سیلی نخورد تو لشکر اعدا ای وای ای وای ای وای چادرشو سوزوندن ای وای ای وای ای وای خدا بی خبر بودن (امون از غریبی) ✍شعر و ملودی یــاســر ســیـونــدی