eitaa logo
کانال ‌متن روضه
77.4هزار دنبال‌کننده
780 عکس
462 ویدیو
60 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
Komeyl.payambar.babolharam.net.mp3
5.11M
|⇦•بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار .. و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد کمیل•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مَن آذاها فَقَد آذانى وَ مَن سَـرَّها فَقَد سَـرَّنى حفاظت از رسول(ص) به حفاظت از دخترش است... پس آن‌کس كه فاطمه(س) را سيلى زد، گويا که با رسول(ص) چنين كرده‏ است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•حرم لبریز زائرها .. و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها و حالا هر کدام آرام زبان واکرده در این ازدحام آرام ببین این دست پینه بسته را آقا ببین این شانه های خسته را آقا به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را" یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت یکی بالای گلدسته اذان میگفت یکی بغض میان آه را میگفت یکی هم خستگیِ راه را میگفت جوان زائری در گریه هایش "آمدم ای شاه" را میگفت خلاصه عده ای آنجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند همین هایی که جا ماندند و حالا پای تصویر حرم هستند.. گشته ام هرجا بردرو‌دیوار حریمت جایی ننوشته است گنه کار نیاید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
motiei.emamreza.babolharam.net_2.mp3
2.93M
|⇦•حرم لبریز زائرها .. و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امیرالمومنین علیه السلام: «عَلَيكَ بِالآخِرَةِ تَأتِكَ الدُّنيا صاغِرَةً» «در كار آخرت باش تا دنيا ذليلانه به تو رو آورد» | غررالحكم، حديث ۶۰۸۰ | 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•هرگز یتیم های مدینه .. و توسل ویژه ایام پایانی ماهِ صفر به نفس حاج سید مهدی میرداماد•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● درسته روز رحلت پیامبرِ .. اما مطمئنم امروز پیامبرم میگه جانم حسن .. اون روز وقتی داشتن تو خونه با اباعبدالله به اصطلاح ما کشتی می گرفتن و بازی می کردن مادرش دید همۀ خونه میگن حسین فقط پیامبر میگه حسن حسن .. بعضی وقتا هم با ستش کمکش می کرد .. یارسول الله بچۀ کوچکترُ تشویق میکنن!! صدا زد فاطمه جان حق داری گلایه کنی اما نگاه کردم دیدم ملک و ملکوت همه میگن حسین کسی نبود حسنمُ صدا کنه .. اگه امروز ناله بزنی معلوم میشه هم نالۀ کی شدی .. هرگز یتیم های مدینه ندیده اند از ذکر مهربان حسن چاره سازتر صلح تو شد دلیل سرافرازی حسین ای از تمام اهل جهان سرفرازتر حتی شریک زندگیت دشمن تو بود مولا کدام داغ از این جانگدازتر از برادرشم مظلومتر بود .. ابی عبدالله یه همسر داشت به نام رباب .. اومد پیش زین العابدین، کاروان می خواست از کربلا اربعین برگرده، با ادب محضرِ آقاش زانو زد آقاجان اجازه میدید من کربلا بمونم؟! صدا زد رباب ما همه داریم بر می گردیم چرا نمیخوای با ما مدینه برگردی؟ گفت من که دیگه مدینه کسی را ندارم .. همه هستیم زیر خاکِ .. امام سجاد به نقل معروف سپرد این بانو رو به طایفۀ بنی اسد .. به طائفۀ بنی اشد فرمود این عروسِ ماست مواظبش باشید .. نزارید اذیت بشه .. میومد کنار قبر ابی عبدالله (چون امام سجاد بهش گفته بود این هم قبر حسینِ هم قبر بچه تِ .. دنبال بچه ت نگردی ..) بچه تُ رو سینۀ بابام گذاشتم .. میومدن میگفتن خانم جان بزار برات یه سایبون درست کنیم میگفت زیر سایه نمیرم .. خودم دیدم بدن اقام برهنه و عریان .. ای حسین .... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
mirdamad.payambar.babolharam.net.mp3
2.05M
|⇦•هرگز یتیم های مدینه .. و توسل ویژه ایام پایانی ماهِ صفر به نفس حاج سید مهدی میرداماد•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امیرالمومنین علیه السلام: «عَلَيكَ بِالآخِرَةِ تَأتِكَ الدُّنيا صاغِرَةً» «در كار آخرت باش تا دنيا ذليلانه به تو رو آورد» | غررالحكم، حديث ۶۰۸۰ | 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 اهدایِ تعداد ۱۴۵۲ بسته لوازم التحریر توسط پرسنل، هیئت مدیره و مدیرعامل محترم به گروه جهادی و کانون فرهنگی بابُ الحَرَم جهت توزیع میان کودکان نیازمند کشورمان .. t.me/daybank24 خیرشان قبول ..🤲 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•هر عاشقي ست در طلبت... روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●* "أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ"  " رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ" هر عاشقي ست در طلبت، أيها الرّسول اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت، أيها الرّسول عالم هنوز تشنه ي درکِ حضور توست أرض و سماست در طلبت أيها الرّسول روشن شده است تا به ابد، عالمِ وجود از سجده ي نماز شبت، أيها الرّسول تو مي روي و در دلِ هر کوچه جاري اَست عطر متانت و ادبت، أيها الرّسول آماده ي سفر شدي و با وصيتت جانها اسير تاب و تبت، أيها الرّسول گفتي رضايِ فاطمه، شرط رضاي توست خشم خداست در غضبت، أيها الرّسول اما تو چشم بستي و يک شهر درد و داغ شد سهم ياسِ جان به لبت، أيها الرّسول اَجر رسالت تو ادا شد ولي چه زود بي تو نصيب فاطمه شد، چهره اي کبود .. یوسف رحیمی *خيلي فاطمه بي تاب بود، وقتي مادر بي تاب باشه بچه ها هم بي تاب هستن، وقتي فاطمه بي تاب باشه، علي بي تابِ، لذا پيامبر چشم باز كرد، ديد توي حجره همه نالان هستن، همه بي تاب....صدا زد فاطمه رو، فاطمه نزديك پيغمبر شد، يه چيزي پيغمبر دَرِ گوشِ فاطمه اش نجوا كرد، يه وقت ديدن فاطمه اي كه داشت گريه مي كرد يه وقت لبخند زد، به غير از اين لبخند بعد از پيامبر، يه بار ديگه هم لبخند زده، اينجا پيامبر فرمودن: فاطمه جان! گريه نكن، خيلي زود به من ميرسي، يه بار ديگه هم وقتي چشمش به تابوتي كه براش ساخته بودن افتاد لبخند زد...* کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکم بر خانه نشینیِ علی امضا شد بعدِ تو حُرمت کاشانه ی حق حفظ نشد پایِ اولاد حرامی به حریمت وا شد *خبر شهادتِ رسول خدا كه رسيد، باديه نشين ها اومدن بيان تسليت بگن، ميگه: چند روزي تويِ راه بودم، رسيدم مدينه، رسمِ عرب اينه، خونه اي كه عزادار باشه، تنور روشن نمي كنه، ديدم از محله ي بني هاشم، دود به آسمان بلند شده، با خودم گفتم: الحمدالله، اشتباه خبر اومده كه رسولِ خدا از دنيا رفته، مگه ميشه رسول خدا رفته باشه تنور خونه ي بني هاشم روشن باشه، نه، خودم رو زود رسوندم، كاش چشم نداشتم نمي ديدم، ديدم دَرِ خونه آتيش گرفته، يه طناب به گردنِ علي بستن، از يه طرف چهل نفر ميكِشن، يه خانومي از يه طرف...همين حين يه حرامي صدا زد: قنفذ! چرا ايستادي، دستش رو كوتاه كن...* دخترت پشتِ در و آتش و دود و مسمار خوب فرمانِ مُوَدَّت به خدا اجرا شد خبرِ پَر زدن فاطمه، حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه لب، شاه غریبی که تک و تنها شد از بلندی فرس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارت معجر ز سَرِ زن ها شد *نشسته رويِ منبر پيامبر داره خطبه ميخونه، همه ي اعراب نشستن، همه محو كلامِ پيامبر، يه وقت يه بچه ي سه ساله يا چهار ساله، از دَرِ مسجد داخل شد، دوان دوان، پاش گير كرد به جايي زمين خورد، ديدن پيامبر منبر رو رها كرد، پسر رو رويِ زانو نشانده، هي پاش رو ميتكونه، صورتش رو مي بوسه به سينه مي چسبونه، اومدن به رسول الله گفتن: برا يه بچه منبر رو رها كرديد؟ فرمود: آري، خدا من رو به اين كار امر كرد، آخه حسينِ، "حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْن"...* زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خسِ بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو... گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بردند زره اش هیچ،سرِ پیرهنش دعوا شد خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد محمدجواد شیرازی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *ديدن دَرِ حجره باز شد، حسين و حسن، دوان دوان خودشون رو رويِ سينه ي پيامبر انداختن، اميرالمؤمنين جلو آمد، آخه ميگن: محتضر بايد سينه اش سبك باشه، لذا ميگن: دكمه هاش رو هم باز كن، بذار راحت نفس بكشه، اما همچين كه خواستن حسين رو از سينه بلند كنن، ديدن پيامبر ميگه بذار باشه، وقتي حسين رويِ سينه ي من باشه من راحت جون ميدم... يا رسول الله! سينه ات سنگين شد اما حسين رويِ سينه ي شما بود، اما كربلا" وَالشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه"...يا رسول الله يه حرفي رو به حسين زديد، اي كاش نزده بوديد، كربلا وقتي ابي عبدالله ديد سينه اش سنگين شده ديد يه حرامي با نقاب نشسته، گفت: نقابت رو كنار بزن، نقاب رو كه كنار زد، چشمِ آقا تا به چشمِ شمر اُفتاد، فرمود:" صَدَقَ رسول الله" پيامبر خدا راست گفت، مگه پيامبر خدا چي گفته؟ فرمود: رسول خدا وعده داد من به دستِ كسي كشته ميشم كه از بدترينِ مردمِ، پوزه اي مثلِ سگ داره، لذا نانجيب عصباني شد، بلند شد، با چكمه بدن رو برگردوند...* از قفا خنجر رسيد بر حنجرش رفت تا گردون صدايِ مادرش *لذا خواهرش هم تا واردِ گودال شد، يادِ رسول الله افتاد، صدا زد:" يا رسول الله! اُنظر إلى جسد ولدك ملقى على الأرض بغير غسل، و كفّنه الرمل السافي عليه، و غسّله الدم الجاري من وريديه" همين روزها اومدن خونه رو آتيش زدن، مادر رو زدن، كربلا هم زينب صدا زد:" يا رسول الله! هؤلائك السبايا، يساقونَ الاُساري" اين زن و بچه اي رو كه دارن اسارت مي برن، اين زن و بچه اي كه تازيه ميخورن ناموسِ تو هستند...* هر چه او بيشتر نفس ميزد، مي زدند زينب را نيزه هاشان ميانِ گودال و با سپر مي زدند زينب را زينت دوشِ نبي، رويِ زمين، جايِ تو نيست خار و خاشاكِ زمين، منزل و مأوايِ تو نيست خاكِ عالم به سرم، كز اثرِ تيغ و سنان جايِ يك بوسه ي من، در همه اعضايِ تو نيست حسينِ من،حسينِ من... از حرم تا قتلگه، زينب صدا مي زد: حسين دست و پا مي زد حسين، زينب صدا مي زد:حسين *" یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری..* من که ز آغاز عمر، بی‌تو نکردم سفر خیز و ببين يا اَخا، با که سفر می‌کنم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
pooyanfar.payambar.babolharam.net.mp3
8.6M
|⇦•هر عاشقي ست در طلبت... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صداقت حرف اول زندگیتان باشد. اول با خدا بعد با خود و خانواده. اگر صداقت باشد هر چیزی پشت‌بندش می‌آید.  🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•حوادثی ست که قلب مدینه... روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●* اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم” “اللّهم زِد فی قلوبنا محبة امیرالمومنین و اولادهِ المعصومین عليهم السلام” حوادثی ست که قلب مدینه می لرزد مدینه چون دلِ امّت به سینه می لرزد سپاه شب، شده مستِ تصرّفِ خورشید نسیم، شعله شد و در فضا شراره کشید تمام وسعتِ مُلک خدا شبِ تار است چه روی داده که خورشید هم عزادار است؟ ز کوه و دشت و بیابان، خدا خدا شنوم ز جنّ و انس و مَلَک وامحمّدا شنوم اجل دریده گریبان و اشک افشاند امینِ وحی خداوند، نوحه می خواند پیام می رسد از خشت خشتِ خانه ي وحی که منقطع شده از آسمان ترانه ي وحی برون خانه اجل گشته گرم اذن دخول درونِ خانه چکد خونِ دل ز چشم بتول *مَلَكُ الموت آمده دق الباب ميكنه دَرِ خانه ي پيغمبر…* اَلا اَلا مَلَکُ الموت! ماتم آوردی ز آسمان به زمین یک جهان غم آوردی ز دیدنِ رخ تو گشته رنگ فاطمه زرد چه سخت حلقه به در می زنی، نزن! برگرد! چگونه می کنی ای پیکِ مرگ دَقُ الباب؟ که آسمان به سَرِ خاکیان شده است خراب برو به سینه ي حیدر شرر نزن دیگر به جانِ فاطمه سوگند! در نزن دیگر عقب بایست! بگیر احترامِ این در را برو یتیم مکن دخترِ پیمبر را برو که طعنه بر این باب، دیو و دد نزند به بابِ خانه توحید، کس لگد نزند محمّد و علی و فاطمه کنار هم اند تو ایستاده و این هرسه اشکبار هم اند نبی ز خون دلِ خویش چهره می شوید درون خانه ي در بسته با علی گوید: که یا علی بنشین با تو راز دارم من به سینه شعله سوز و گداز دارم من پس از رسول، مقامت ز کینه غصب شود فراز منبرِ من دشمن تو نصب شود خدای، امر به صبرت کند در این اندوه جواب داد علی: من مُقاومم چون کوه دوباره گفت پیمبر که ای امامِ مبین شوی به شهر مدینه غریب و خانه نشین فلک ز غربت تو آه می کشد ز نهاد به بابِ خانه ات آتش زنند از بیداد جواب داد: همانا به صبر می کوشم به حفظ دین خود این جام زهر می نوشم رسول گفت چو کردی تحمل آن همه را به پیش چشمِ تو سیلی زنند فاطمه را تو ایستاده و با چشم خود نگاه کنی درونِ سینه ي خود حبس سوز و آه کنی در آن میانه علی سخت در خروش آمد کشید ناله و خون در دلش به جوش آمد اگرچه بود وجودش پُر از شراره خشم به رویِ فاطمه چشمی گشود و گفت به چشم! * قبول مي كنم، اين همه پيغمبر زحمت كشيد، فرمود: هيچ پيغمبري رو اندازه ي من آزار و اذيت نكردن… تو كوه هاي سنگلاخِ مكه، پاهاش غرقِ خون ميشد، ميرفت برايِ هدايتِ مردم “قولوا لا اله الا الله تفلحوا” در جواب سنگش ميزدن، خاكستر رويِ سرش مي ريختن، از خودش گذشت، مثلِ همين روزا، آبِ غسل پيغمبر خشك نشده، دَرِ خانه ي دخترش رو آتش زدن، هر چي مصيبت به سَرِ اسلام و مسلمين اومده از همين امروز و فرداست…* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•ميسوخت در و فاطمه... روضه و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•●* “ميسوخت در و فاطمه پشت در بود دل از دَرِآتش زده سوزانده تر بود بر فاطمه فضه بود نزديک ولي نزديکتر ازکنيز ميخ در بود چون شمع، علی بر سر پروانه رسید پروانه به جا نبود خاکستر بود” الا رسول خدا خون به سینه ام جوشید که گفته هات همه جامه عمل پوشید دری که بود به دارالزیاره ات مشهور دری که گرد از آن می زدود گیسوی حور دری که بود پر از بوسه های جبراییل دری که حُرمت از آن می گرفت عزراییل دری که نور فشاند به چشم عرش عُلا ببین چگونه از آن دود می رود بالا به باغ وحی، خزان دستِ باغبان را بست که چیده گشت از آن میوه و درخت شکست چه ننگ ها که خریدند یا رسول الله ز عترت تو بریدند یا رسول الله چو امتت طلبیدند حب دنیا را برای غصب خلافت زدند زهرا را قسم به عزتِ قرآن! قسم به ذات خدا! سَرِ حسینِ تو روز سقیفه گشت جدا چه تیرها همه از چله ي سقیفه شتافت گلوی اصغر و قلب حسین؛ هر دو شکافت سقیفه از حَرمِ کربلا شراره کشید ز گوش دخترکان تو گوشواره کشید سقیفه کرد، تنِ عترت تو را نیلی سقیفه فاطمه ها را دوباره زد سیلی همین که حقِ وصی تو غصب شد به مِلا سر حسین، جدا شد به دشت کرب وبلا : غلامرضا سازگار *درب حجره رو باز كرد، ديد ابي عبدالله رويِ سينه ي پيغمبرِ، اومد حسين رو از رويِ سينه جدا كنه، لحظات آخر، اينقدر نفس به سينه ي محتضر سنگين ميشه، حتي ميگن: دكمه هاي پيراهن رو هم باز كنيد تا راحت نفس بياد و بره، اما صدا زد: فاطمه جان! بذار حسينم رويِ سينه ام بمونه، من آرامش پيدا مي كنم… آي دلايي كه برا كربلا تنگِ! آماده ايد يا نه؟ نمي دونم زينب اين صحنه رو ديد يا نه، اما ظهر عاشورا دستش رو رويِ سرش گذاشت، صدايِ ناله اش بلند شد، حسينِ من:“یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المُصطفیٰ، یَومٌ علی وجهِ الثَّری” يه روز رويِ سينه ي پيغمبر ديدمت، اما امروز مي بينم رويِ خار و خاشاك بيابون ها بي كفن موندي…دست برد زيرِ بدن، بدن رو بالا آوُرد، يا رسول الله!:“هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء،مُقَطَّعُ الأعضَاء” اما يه وقت نگاش افتاد به سينه ي مباركِ ابي عبدالله، صدا زد: حسين! كاش تيري كه به سينه ات زدن به قلبِ زينب مي زدن، همه ناله بزنيد: يا حسين…* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
hanif.payanbar.babolharam.net.mp3
6.64M
|⇦•حوادثی ست که قلب مدینه... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آیابیان زبان حال در مداحی و روضه ها بصورت اشعار و نثر در مورد اهلبیت علیهم السلام جایز است؟ : اگر معلوم باشد که زبان حال را بیان می کند و مناسب با شأن اهلبیت باشد، مانع ندارد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦چشم را بست ولی... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمدکمیل•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم ای دل از غربتِ آن لحظه ی تشییع بگو از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد در عزای پدرش بود که سیلی را خورد سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند ای دل خسته گرت عقدۀ عالم به‌گلوست آستان بوس حرم باش بخوان از سَرِ دوست این‌حسین‌کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Komeyl.payambar.babolharam.net_2.mp3
2.02M
|⇦چشم را بست ولی... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمدکمیل•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦کـشته سم جفا شــد... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی حمید علیمی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کــــشتۀ ســم جـــفا شــد خــاتم پیغمبران از غــم هستی رهـــا شد خـاتم پـــیغمبران خوش ادا کردند و مـــزد مـهربانی های تو تلخ و شد از جــور امت شـادمانی های تو این هـمه آزار و مــحنت کی سزاوار تو بود گرچه لطف و مهربانی رسم و رفتار تو بود دیده بسته از رنگ دنیا رحمة اللعالمین داغ احــمد را نــــداند جـز امیر المؤمنین احــمد مـــرسل بـــهشتِ جاودانِ جانِ من مـــذهب من دیـــن من آئین من ایمان من نام زیبای خدا و اســـم اعظم احمد است هم نبی و هم رســـول الله اکرم احمد است احـــمد و مـــحمود اباالقــــاسم محمد نام او تا خدا دارد خدایی می بـــود در جام او با ولای آل احــــمد دین احمد کامــل است بی ولای اهل بیتش هر چه گویی باطل است یا محمد یا علی یا محمد یا علی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Alimi.payambar.babolharam.net.mp3
1.17M
|⇦کـشته سم جفا شــد... و توسل ویژه شهادت پبامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس کربلایی حمید علیمی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● (صلی الله علیه و آله): در روز نزدیکترین مردم نسبت به من کسی است که بیشتر بر من فرستاده باشد. وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•سلام ای کَسِ بی کسی هام... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سلام ای کَسِ بی کسی هام پناهم تویِ بی پناهی دلم قرصِ قرصِ تو وقتی برام تکیه گاهی یا سلطان… سلام ای رفیقی که غیر از وفا از تو هرگز ندیدم همیشه بعد از خدا تو هستی امیدم یا سلطان… هوامُ کی غیر از تو داره؟! یا سلطان… نباشی دلم بی قرارِ یا سلطان… کی دلواپسم بشه مثه تو یا سلطان… برا من تویی مهربون تر از بابا یا سلطان… رضاجان… رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان…. ــــــــــــــــــــــــ من از تو ندیدم یه عمری به جز لطف و بنده نوازی همیشه آقا با بد و خوبِ نوکر می سازی نگام کن… نگاهت نباشه میدونی که من میرم از دست… تو باشی نداره دیگه زندگی راهِ بن بست… بدون تو از درد و حسرت می میرم نیام مشهدِ تو زیارت، می میرم… چه خوبه دلِ بی قراره مانوست من آرامشم هست فقط با پابوست…پابوست رضاجان… رضاجان رضاجان رضاجان رضاجان…. هوامُ کی غیر از تو داره؟! یا سلطان… نباشی دلم بی قرارِ یا سلطان… ــــــــــــــــــــــــ حسین جان! به یادِ لبت یک شبم خوابِ راحت نداشتم… کنار تن بی سرت کاسه آب گذاشتم… واویلا… حسین جان! تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیرِ نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه... واویلا… صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم… نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم… صدا می زدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو،یا مظلوم به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش، تنت رو… بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو… واویلا… تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت واویلا… به آتیش کشیدن حرم رو…یا مظلوم… نبودی شکستن سرم رو…یا مظلوم… ندیدی چشایِ ترم رو با غیرت شلوغیِ دور و برم رو یا مظلوم حسین جان… حسین جان..حسین جان…حسین جان… حسین جان… ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
pooyanfar.emamreza.babolharam.net.mp3
3.13M
|⇦•سلام ای کَسِ بی کسی هام... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● : ❣️مداومت بر امام رضا عليه السلام از نيز آثار و بركات فراواني دارد. "السّلام عليك يا عليّ بن موسي الرضا" 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•كنار هر گُلي يك خار... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج محمد خُرّم فر در مجلس آیت الله بهجت(ره)•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ....* كنار هر گُلي يك خار هم هست بلي خاشاك در گلزار هم هست نه هر قلبي است چون آئينه روشن بسي دل كه اَندر آن زنگار هم هست ميانِ صيدهايِ دامِ صياد يقيناً صيد بي مقدار هم هست *يا ين الحسن!...* تمامِ بارها مطلوب نَبْوَد كه در هر باغ، يك سربار هم هست بسي ديدم كه در خيلِ غلامان غلامِ زشت و بد كردار هم هست به وصلِ حضرتِ جانان رسيدن اگر آسان بُوَد، دشوار هم هست *يا ين الحسن!... امام رضا تو بيا واسطه شو، اگر تا به حالا خدا مارو نبخشيده، امروز يه دعايي برا ما بكن، كمكمون كن،سفارش كن...* اي سند نجات من، ولايتِ تو يا رضا صحن نو و عتيقِ تو، كعبه و كربلا رضا دلم بود به ياد تو، مدينةُ الرضا رضا زيارتت به دين من، زيارت خدا رضا تو و كرامتت مرا، مكن زخود جدا رضا رضا رضا، رضا رضا... اَلا اَلا ثناي تو، ذكر عَلَي الدّوام من رئوف من عطوف من، اميد من امام من لحظه به لحظه دَم به دَم، بر حرمت سلام من به غرفه هاي مرقدت، خورده گره زمام من در حَرَمت گرفته ام، ذكر رضا رضا رضا رضا رضا رضا، رضا رضا... توئي كه دردِ روح را، زفيضِ تن دوا كني عقده ز كارِ عالمي، به يك اشاره واكني كليم را عصا دهي، مسيح را دعا كني چه مي شود كه يك نظر، به قلب سنگ ما كني اي كه به يك اشاره ات، سنگ شود طلا رضا رضا رضا، رضا رضا... *از طرف حرم امام رضا، اون مهندس اتريشي كه مسيحي هم بود رو دعوت كردن براي طرحِ توسعه ي حرم، با مترجم و بعضي از كاركنان آستان قدس رضوي، دونه دونه صحن ها رو بازديد كردن، تا اومدن توي صحنِ اسماعيل طلايي و جايي كه پنجره ي فولادِ، آروم آروم جلو اومد، ديد يكي طنابي به پنجره و دستش گره زده، يكي به پاش گره زده" امروز ما هم دلمون رو به پنجره فولادِ آقا گره بزنيم، بگيم آقا! من خودم نمي تونم گره بزنم، آقا! اين گره رو شما بايد با دستِ خودت بزني..." از مترجمش سئوال كرد: اينها ديوانه شدن؟ اينها اينجا چي ميخوان؟ چرا خودشون رو اينجا بستن؟ مترجمش گفت: اينها كساني هستند كه كارد به استخوانشون رسيده، اومدن جوابشون رو از امام رضا بگيرن، تا اين جمله رو شنيد، انگار دلش زير و رو شد، گفت: پس يكي از اين طناب هارو برايِ من هم ببند، مترجم ميگه: من طناب رو بستم، خودم اومدم سمت هتل، نيمه هاي شب شد، چشمم گرمِ خواب، ديدم دارن درب اتاق رو محكم ميزنن، در رو باز كردم، ديدم مهندسِ اتريشيِ، از بس گريه كرده، چشماش يه كاسه خون شده، گفتم: چي شده؟ گفت: اين امام رضاتون كيه؟گفت: اون طناب رو يادته گفتم برا من گره بزن، آخه گفتي: اينها افرادي هستن كه كارد به استخوانشون رسيده، منم يه پسر فلج داشتم تويِ اتريش، پيشِ هر دكتري بردم جوابم كردن، منم كارد به استخوانم رسيده بود، طناب رو گفتم برا پسرِ من ببندي... گفتم: حالا چي شده؟ گفت: خانومم از اتريش تماس گرفته، ميگه: آقا چشمت روشن، پسرت خوب شده، داره راه ميره، الان داره از خوشحالي دورِ اتاق ميدوه، اما يه حرفي ميگه من نمي فهمم چي ميگه، گفتم: چي ميگه؟ گفت: هي ميگه: امام رضا، امام رضا.... "من ميخوام بگم: امام رضا! جوابِ اون مسيحي رو ميدي، جوابِ ارمني رو ميدي، آقا! مگه من كمتر از اون مسيحي هستم؟ يه عُمري دَرِ خونه ات رو زدم...حالا هر كي درد داره صدا بزنه: يا امام رضا!..." اما قربونِ تو غريب نواز برم كه غريبانه كشتنت، قربونِ تو مهربون برم كه مظلومانه كشتنت، اباصلت ميگه: تا چشمم به جوادالائمه افتاد، حجره رو نشونش دادم، واردِ حجره شد، تا چشمِ امام رضا به آقا جوادالائمه افتاد، از جا بلند شد، ميوه ي دلش رو در آغوش گرفت، هي پسرش رو مي بوسيد، بابا من منتظرت بودم، لحظه ي آخرِ عُمرِ منه" من يه اشاره كنم" آري هر پدري آرزوش اينه لحظه ي آخر پسرش بياد بالا سرش باشه، اما بميرم كربلا، كربلا...گفت:..* ميوه ي دلم، بابا! بابا! بابا! خون شده دلم، بابا! بابا! بابا! پيشِ چشمِ من، بابا! بابا! بابا! دست و پا مزن، بابا! بابا! بابا! *"صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم، يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" خدايا! اين قليل توسلات از ما بپذير، ذخيره ي قبر و قيامتِ ما قرار بده، فرجِ امام زمان برسان، از فتنه هاي آخرِ زمان مارو محفوظ و مَصون بدار، مملكت ما، دينِ ما، رهبرِ ما، علماي ما در پناه خودت محافظت بفرما، ثوابي از اين محفل به روي گذشتگان، شهدا، امام،والدينِ مون،اموات بد وارث و بي وارث عايد و واصل بگردان، صلواتي ختم كنيد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
khoramfar.emamreza.babolharam.net.mp3
6.36M
|⇦•كنار هر گُلي يك خار... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج محمد خُرّم فر در مجلس آیت الله بهجت(ره)•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● قدس‌سره: حرم مطهر حضرت علیه‌السلام نعمت بزرگ و گران‌قدری است که در اختیار ، عظمتش را خدا می‌داند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
📝متن روضه ها مربوط به شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه↶ 💻 http://babolharam.net/posts/mohammad/matne-rouzeh-mohammad 📝متن روضه ها مربوط به شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام ↶ 💻 http://babolharam.net/posts/hasan/matne-rouzeh-hasan 📝متن روضه ها مربوط به شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام ↶ 💻 http://babolharam.net/posts/reza/matne-rouzeh-reza هم اکنون در سایتِ بابُ الحَرَم : 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•از همه جا رانده شدم... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● از همه جا رانده شدم، آمدم باز به تو، باز به تو رو زدم چشم سرم بسته و با پای دل همسفر قافله‌ٔ مشهدم ای همه‌ٔ دلخوشی ام، السلام سایه‌ٔ تو روی سرم مستدام دست مرا مثل همیشه بگیر عالی مقام ای جانم و جانانم و ای دردم و درمانم حاجت بدهی یا ندهی پای تو میمانم سلطانم سلطانم سلطانم ” السطان اباالحسن “ ــــــــــــــــــــــــ رو به روی گنبد تو جنتم نوکریِ خانه‌ٔ تو عزتم روز ازل دل به حرم داده‌ام تا به ابد بر سر آن بیعتم آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ای حرمت ملجا درماندگان، راهم بده ای یارم و دلدارم و ای ماه شب تارم تو محرم اسراری و من جز تو کرا دارم؟ ای یارم ای یارم ای یارم ” السطان اباالحسن “ ــــــــــــــــــــــــ جز نظرت مرهم هر غصه چیست؟ در همه جا جز تو مرا یار کیست؟ یاورم این بوده که جز لطف تو هر چه رسد، هر که رسد رفتنی‌ست من به کرم خانه‌ٔ تو دلخوشم منت دستان تو را می‌کشم ای همه‌ٔ آبرو و عزت و آرامشم آقایم و مأوایم و آن مرهم غم‌هایم هر جا بروم آخر سر سوی تو می‌آیم مولایم مولایم مولایم ” السطان اباالحسن “ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
ramezani.emamreza.babolharam.net_2.mp3
2.16M
|⇦•از همه جا رانده شدم... و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آخرین بار ڪہ از برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدے ڪنار سقاخونه ایستاده میخنده...ازش پرسیدم چیـه مادر چرا می خنـدے؟ گفت مادر، رو امروز از علیه السلام گرفتم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•روم نمیشه که بهت ... روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏" روم نمیشه که بهت سلام کنم روم نمیشه که بیام تو حرمت روم نمیشه دوباره بهت بگم قربونِ کبوترای حرمت با هزار امید رسیدم به حرم سلام ای امامِ مهربون من اومدم که دردامو برات بگم الهي درد و بلات به جونِ من باز دمت گرم که منو پس نزدی اجازه دادی بیام زیارتت هر جوری بوده منو راهم دادی به فدایِ اینهمه محبتت عكسِ گنبد رو گذاشتم وضعيت مادرم نوشت مارو يادت نره يه نفر ديگه نوشت كه به آقام بگو پس كي مارو مشهد ميبره يكي عكسِ بچه اش رو فرستاده زيرش هم سلام رسونده به آقا ميگه عكسِ بچه ام رو نشون بده بگو بچه ام رو سپردم به شما يك نفر پيام داده مريض دارم به امام رضا بگو شفاش بده يك نفر ديگه ميگه كه پدرم كربلا نرفته كربلاش بده رفيقم پيام داده امام رضا خودش هم خسته شده از شيعه ها اومدم بگم نگو، با گريه گفت پس چرا ضريحش رو بسته رو ما اون يكي نوشته قهرم با آقا خودش هم ميدونه چيا ميخوام پيامِ من رو برا خودش بخون بگو من فقط يه كربلا ميخوام حالا دیگه جلو سقاخونه تم حالا دیگه تو چشام پُر از نَمه اومدم ازت يه امضا بگيرم لحظاتِ آخرِ صَفَر و مُحرمِ *يا امام رضا!ميگن آقا! هر ديدي يه بازديدي داره، من اومدم حرمت، حالا من نمي تونم بيام، شما بيا...* قربونه پرچم سياهِ گنبدت تو نگاه به بديِ ماها نكن خيلي مَردم اين روزا گرفتارن دستارو از دامنت جدا نكن *به شما درد و دلاشون رو نگن به كي بگن؟ با شما حرف نزنن با كي حرف بزنن؟...* يه طرف تختاي بيمارستانا یه طرف حالِ خرابِ فقرا اين چه دردي بود كه افتاده تو ما آقا اين مشكل رو حل كن بخدا ای صفای قلب زارم، هر چه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضا جان، سر ز خاکت بر ندارم منم خاکِ درت، غلام و نوکرت مران از در مرا، به جانِ مادرت علی موسی الرضا .... غیر تو یاری ندارم، با کسی کاری ندارم گر مرا از در برانی، جای دیگر من ندارم تو خوبی من بدم، به این در آمدم به جانِ فاطمه، مکن مولا ردم علی موسی الرضا .... ای امامِ هشتمینم، نورِ ربُ العالمینم نظری کن تا که روزی، روی ماهت را ببینم دلم سرمست توست، فقط پابست توست کلیدِ مشکلم، فقط در دست توست علی موسی الرضا .... *سردار پوردستان، جانشينِ نيرويِ زميني بود، خادم بود تويِ حرم امام رضا، تويِ خاطراتش نوشته: تويِ حرم كفشدار بودم، كفش هاي زائرا رو تحويل ميگرفتم، از قضا يه سرباز وظيفه، بچه ي اهواز، سربازي افتاده بود مشهد، همه ي رفيقاش خوشحال بودن كه خدمتشون افتاده مشهد، اما اين جوان ناراحت بود، اومد حرمِ امام رضا، گفت: يا امام رضا! تو ميدوني وضعِ ماليِ ما خيلي خرابِ، پدرم غير از من كسي رو نداره، مادرم كسي رو غير از من نداره، تنها پسرِ خانواده ام، دوست دارم كنارشون باشم، گريه كنان حركت كرد اومد جلويِ كفش داري، حالاخبر نداره كه كفشدار جانشينِ نيرويِ زميني است، پوتين هاش رو گذاشت جلويِ كفشدار، سردار پوردستان ميگه بهش گفتم چرا دلت گرفته؟ گفت: آقا! تو كه پيش امام رضا آبرو داري، از امام رضا بخواه من سربازيم بيوفتم شهرِ خودم، بابام به من احتياج داره، حالا خبر نداره كه سردار داره اسمش رو نگاه ميكنه و يادداشت ميكنه...يعني قبل از اينكه بره كنارِ ضريح پيشِ امام رضا، آقا جوابش رو داد...اومد كنارِ ضريح حرفاش رو زد با امام رضا، گفت: يا امام رضا وضعِ زندگيِ مارو ميدوني، خانواده به من نياز دارن، برگشت پوتين هاش رو تحويل گرفت، رفت محلِ خدمت، صداش زدن، گفتن: وسيله هات رو جمع كن بايد بري شهرِ خودت، گفتن: اوني كه تويِ حرم كفشدار بود سردار پوردستان بوده، امام رضا جوابت رو داد... امام رضا وقتي ميخواست از مدينه حركت كنه سمت توس، به آشناها، اقوام، گفت: همه جمع بشيد پشتِ سَرِ من گريه كنيد، گفتن: آقا! گريه پشتِ سَرِ مسافر خودتون فرموديد خوب نيست، فرمود: بله، اما اون مسافري كه قصدِ برگشتن داشته باشه، من ديگه بر نمي گردم...اما يه جايي كربلا ابي عبدالله به جاي اينكه بگه گريه كنيد، فرمود: زينب جان! گريه نكن...چرا؟ منظور اين بود كه : زينب راه زياده، گريه هات رو بذار برا كوفه و شام... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•جگرم پاره شد از زهر... روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فرمود: اباصلت! اگه ديدي عبا رو سرم كشيدم بدون به من زهر دادن، اباصلت ميگه اومد بيرون ديدم عبا رويِ سر كشيده"خَمْسین مَرَّة" پنجاه بار روي زمين نشست و بلند شد، صدا ميزد: جگرم داره ميسوزه، فرش هارو جمع كن اباصلت، اباصلت ميگه: همه ي فرشها رو جمع كردم، در و پنجره هارو هم امام فرمود ببند، بستم، ميگه: مثلِ مار گزيده ها دورِ خودش مي پيچيد، هي بلند ميشد مي اومد پشتِ پنجره بيرون رو نگاه مي كرد، گفتم: آقاجان! كاري داريد؟ مي خواهيد پنجره هارو باز كنم؟ فرمود: نه، اباصلت! هر پدري آرزو داره موقع جون دادن بچه اش كنارش باشه، چشمِ انتظارم جوادم بياد...* جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم حسرت بوسه ي بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُماه دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارث غریب الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد شده این حجره عجب کرببلایی پسرم جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کس نزد بر سر من سنگِ جفایی پسرم دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر زیر پا و لگدِ بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم عبدالحسین میرزایی *وقتي ما مسلمونا وارد قبر ميشيم، صورتِ ميت رو طرفِ قبله مي كنيم، ميگيم: "اللّٰهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ"مذهبِ ما ميگه، دينِ ما ميگه...امام رضا ميگه:پسرم، وقتي وارد قبر ميشي، اون زماني كه ميخواي بَندِ كفنِ من رو باز كني، ياد كن اون آقايي كه وقتي زين العابدين واردِ قبر شد،كدام كفن كه بخواد بند رو باز كنه، كفن كه نداره، بايد صورتِ بابارو رو به قبله كنه، اما بابا سر در بدن ندارد... بذار يه روضه ي دلي بخونم برات: وقتي يه نفر از دنيا ميره، يكي مياد بالا سرش دست رو چشماش ميكشه، چشماش رو مي بنده، رقيه ديد امام زين العابدين نتونست چشماي بابارو ببنده، لذا گفت: بابا! اينقدر دنبالِ سرت ميام، اين كاري كه برادرم نتونست انجام بده خودم انجام ميدم، بابا! تويِ تشت چشمات باز بود، بالاي نيزه چشمات باز بود، بابا! نتونستم كاري كنم، اون شب كه اون مرد مسيحي اومد سرت رو اجازه كرد چشمات باز بود، اونجا هم نتونستم كمكت كنم... اما اينقدر دنبالِ بابا اومد، اينقدر گريه كرد، تا تويِ خرابه، به بابا رسيد، دست گذاشت رويِ چشم هايِ بابا، گفت: بابا! اومدم چشمات رو ببندم، بابا! كارِ ناتمامِ برادرم زين العابدين رو تمام كردم، يه كارِ ديگه هم دارم بابا، يه كارِ ديگه هم علي اصغر داره، بابا! ديدم ميخواستي لبهاش رو ببوسي، اما حرمله به تو اجازه نداد بابا، بابا! لب هام رو ميذارم رويِ لبهات، بابا! ميخوام، عقده هاي علي اصغر رو خالي كنم...تا لب ها رو رويِ لبهاي بابا گذاشت، ديدن صدايِ اين نازدانه قطع شد، هجوم آوُردن داخلِ خرابه، يكي گفت: شايد قهر كرده، يكي گفت: شايد غش كرده، هر چي صدا زدن ديدن جواب نميده، سر يه طرف، دخترِ كوچلويِ ابي عبدالله يه طرف، همه بگيد: حسين...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net