eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.1هزار دنبال‌کننده
721 عکس
388 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•ای جان‌ جهان... اول و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ “السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ” ای جان جهان، جهانِ جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان، ادرکنی ای زنده کننده ی مسیحا الغوث یا مهدیِ صاحب الزمان ادرکنی یا بن الحسن!... تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن مادرش بر سینه زد! آرام تا گفتم حسن خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد هر کسی گفت از کَرَم، گفت از سَخا، گفتم حسن یا کریم و یا ربِ وقت‌ِ مناجاتم شده من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم‌ حسن ناامیدِ کوچه ها کِی ناامیدم می کند؟ زود حل شد مشکل من‌ هر کجا گفتم حسن نام او را می برم زهرا تفضّل می کند تا بگیرد فاطمه دستِ مرا گفتم حسن در شلوغیِ حرم ناله زدم ای بی حرم ! هر زمان رفتم‌ به پابوسِ رضا گفتم حسن «امام زاده ی آبادی هم حرم دارد ولی حسن برادرِ زینب هنوز بی حرم است» کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن *امشب اربعینت رو از امام حسن بگیر، بگو آقاجان! هنوز اربعین من ردیف نشده، من میخوام به نیت شما قدم بردارم، برا من بنویس، ان شاء الله یه روز هم بشه پای پیاده بریم حرمِ امام حسن، قربون اون آقایی برم که بیست و پنج بار پای پیاده سفرِ حج رفت، سه بار همه ی اموالش رو به فقرا داد...* کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن فکر‌ کردم در بقیع ام، گوشه ای کِز کرده ام بی صدا مرثیه خواندم بی صدا گفتم‌ حسن کوچه های تنگ یک روزه حسن را پیر کرد رد شدم‌ با گریه از این کوچه ها گفتم حسن سید پوریا هاشمی کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره‌ی بغضِ مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار کنم من خاطره‌ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال می‌کنی از من تا به کنون دیده‌ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نورِ کهن داشت یک نفر آمد جلو که دستِ بزن داشت *خودِ امام حسن در عالم رویا به عبدالزهرا اون روضه خون فرمود: دنبال تاریخ مرگِ من هستی؟ تاریخ مرگ من اون روزی است که من سیلی خوردنِ مادرم زهرا رو دیدم، من اون روز جون دادم...* غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرفِ کوثرِ من خورد بشکند آن دست که بر مادر من خورد داغ زدند عاقبت دلِ پُرِ او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کُشت مرا آهِ سینه سوزِ حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم *صدا زد: حسین جان! هر وقت دیدی دستت رو محکم فشار دادم، بدون دیگه کارِ حسن تمام شده، ابی عبدالله کنار بستر امام حسن بود، عرق مرگ بر پیشانیِ امام حسن نشسته بود، یه وقت ابی عبدالله دید امام حسن دستش رو محکم گرفته، فهمید کار برادرش دیگه تمامه، اینجا بود که فرمود: غارت زده کسی نیست که اموالش رو به غارت ببرن، غارت زده منم که برادری مثل حسن رو از دست دادم... فاخته فرزند معاویه ی ملعونه، میگه: یه وقت دیدم پدرم پشت هم هی میگه: " الله اکبر، الله اکبر..." گفتم: پدر چی شده؟ چه خبر شده؟ گفت: خبر رسیده حسن بن علی کشته شد... گفتم: پسرِ فاطمه جان داده تو تکبیر میگی؟ گفت: از امشب سَرِ راحت بر زمین میگذارم، خلاص شدم از دستِ حسن بن علی... آی ناله دارا! اینجا یه جا بود فرزند زهرا جان داد، صدای تکبیر بلند شد، یه روزی هم سری کربلا به نیزه رفت صدای تکبیر بلند شد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گرچه جگر بین طشت و حال خراب است کی سر من درمیان بزم شراب است گرچه به تابوت تیر این همه خورده پیرهنم را کسی به زور نبرده آی ابالفضل پیش زینبمان باش دخترِ حیدر کجا، اراذل و اوباش؟! کاش که شمشیر بر تنم بنشیند خواهر من را کسی اسیر نبیند سید پوریا هاشمی *یه طبق خرما بود باید بین فقرا تقسیم میشد، پیغمبر به امام حسن فرمود: پسرم! صدقه بر ما حرامه... از همون کودکی یاد امام حسن مجتبی دادن... آره والله صدقه برا آل الله حرامه، اما یه چند روی است الان تو شام دارن برای این زن و بچه صدقه میارن، هی اُم کلثوم خرماهارو از دست این بچه ها بیرون میندازه، هی میگه:" إِنَّ الصَّدَقَة عَلَیْنَا حَرَام " صدقه بر ما حرامه، ای حسین!... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دامن‌چشم‌ من ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ... امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم... عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره... ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*   «مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»   دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد   پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد   باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد   یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد   کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد   آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد   گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد   من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد   شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد     حسن لطفی   * امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟  برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن... يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•تشنه ام .... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام میرباقری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وَ أَهْلِکْ أَعْدائِهمْ أَجْمَعین .... یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه.. تشنه ام تشنه زِ پا تا سرِ من می سوزد کارِ زَهر است که بال و پر من می سوزد بس که در سینه ی خود شعله ی ماتم دارم از دم و بازدمم بِستر من می سوزد باز هم روی لبم قِصّه ی مادر گُل کرد باز هم در نظرم مادر من می سوزد بر لبم روضه ی «لایوم کیوم العاشور» عالَم از زمزمه ی آخر من می سوزد چِشم وا کردم و دیدم که به صحرای غمی خیمه هایی ست که دور و بر من می سوزد دختری می دود و روی لبش این آواست: عمّه دریاب مرا معجر من می سوزد حجله ای زیر سُم اسب به پا شد دیدم با تن لِه شده نیلوفر من می سوزد در سراشیبی گودال در آغوش حسین تن بی دستِ گلِ پرپر من می سوزد آخرین زمزمه از تشنه ی گودال آمد: قطره ای آب خدا حنجر من می سوزد آن طرف غارت پیراهن و خُود و نعلین این طرف لَطمه زنان خواهر من می سوزد «صلی الله علیک یااباعبدالله و رحمت الله و برکاته» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•می رسد روزی که... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صلی علیک یا ابامحمد یا حسن ابن علی ایهاالکریم وابن کریم یابن رسول الله... گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم می‌رسد از راه روزی که قیامت می کنیم می‌رسد روزی که می‌سازیم صحنت را حسن بعد از آن درباره اش هرروز صحبت میکنیم از مزارت گرد غم یک روز جارو میشود خاک های روی آن را مهر تربت می کنیم عاقبت یک روز از درگاه بابُ القاسمت پرچم گنبد طلایت را زیارت می کنیم عاقبت یک روز رو به گنبدت می ایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می کنیم در حیاط صحن تو آنقدر سینه می زنیم بعداز آن در سایه سارت استراحت می کنیم در میان کوچه ی بغض تو هیأت می زنیم در عزای مادرت ذکر مصیبت می کنیم *شب شهادت اون آقای کریمیه که به همه لطف کرد.اما تو‌خونه زهرش دادن جواب یه عمر مهربونیش رو این جور دادن.جگر آقامون رو‌پاره پاره کردن. تاریخ نوشته پادشاه روم این زهر رو برا معاویه فرستاد نامه نوشت این زهر رو‌ خرج آدمیزاد نکنید.وقتی طبیب اومد کنار بستر امام‌حسن رو‌ کرد به ابی عبدالله گفت:آقا!زهر داخل بدن آقا رو‌ قطعه قطعه کرده همه کنار امام‌حسن ناراحت بودن که حالش این طور شده تشت پر از خون شده اما خود آقا امام‌حسن‌ خوشحال بود....* ای تشت یاری ام بده دیگر بریده ام این زهر را به قصد شفایم چشیده ام کم سن و سال بودم و پیری به من رسید مانند شمع قطره به قطره چکیده ام راضی به مُردنم که نبینم مغیره را من نازِ مرگ را به دل و جان خریده ام عمری زِ کوچه رد شدم و سوخت صورتم کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام راحت از این زخم و جراحت شده ام زِ دیدن مغیره راحت شده ام وای منُ وای منُ وای من میخ درُ سینه ی زهرای من فاطمه جان! گوشه ی چشم تو چرا شد کبود فاطمه جان مگر علی مرده بود *تاریخ نوشته دم آخر امیرالمؤمنین، بچه ها، صدیقهٔ طاهره دور پیغمبر جمع شدن. پیغمبر به علی ابن ابیطالب فرمود:علی جان! یه قولی به من بده. آقا چه قولی؟علی جان !حقِّت رو غصب می کنن چه می کنی؟ آقا فرمود:"صَبرتُ و سَلَّمتُ و رَضیتُ” علی جان بهت ظلم‌میکنن، دشنام میدن چه می کنی؟آقا فرمود:"صَبرتُ وَ سَلَّمتُ وَ رَضیتُ”علی جان‌ حرمتت رو‌ میشکنن. یا رسول الله یعنی چی؟ جلو‌ چشمت فاطمه ات رو‌ میزنن. امیرالمؤمنین سر انداخت پایین گریه کرد ولی صدا زد"صَبرتُ وَ سَلَّمتُ وَ رَضیتُ" علی صبر کرد ولی پیر شد..* «من ایستاده بودم، دیدم که همسرم را دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه می زد» ابی عبدالله کودک بود طبق عادت پرید رو سینه ی پیغمبر امیرالمؤمنین اومد ابی عبدالله رو از روسینه ی پیامبر برداره پیغمبر فرمود: نه علی جان بزار حسین روسینه ام باشه مایه ی آرامش منه. شروع کرد بدن ابی عبدالله رو بوسیدن وگریه کردن.ابی عبدالله پرسید یا رسول الله چرا گریه می کنید؟فرمود:پسرم هرجا رو میبوسم جای شمشیر و نیزه است..* پس با زبان پُرگله آن بضعهٔ الرسول رو کرد بر مدینه که یا ایها الرّسول این کشته ی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست *یا رسول الله نوشتن دم‌ آخر سر به دامن امیرالمؤمنین گذاشتید وجون دادید.چه جایی بهتر از اینجا، دم آخر همه رو به علی سپردید چشم به چشم علی داشتید وجان دادید. ای کاش تو‌گودی قتلگاهم یکی میومد سر حسینت رو به دامن بگیره ..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سرت رو خولی برد دیر رسیدم من زینب یه موقعی رسید که کنار قتلگاه صدا میزد"اَ اَنت اَخی و ابنَ اُمّی"؟! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بعد دو ماه اشک‌ و عزا.... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن پس بگرییدو بگیرید عزای حسنم *چندین مرتبه سراغ داریم حضرت زهرا گله کردن از روضه خوانها، که مگر حسن پسر من نبود؟ چرا برا حسنم اشک نریختید؟ روضه نخواندید؟؟ شنیده اید اشک برا امام حسن ،گره های کور رو باز میکنه..* کل فرزندان زهرا،سفره دارند و کریم بین اولادکریمش مجتبایش، بیشتر میکند زهرا برای گریه کن هایش دعا هر که اشکش بیشتر،سهم دعایش بیشتر بعد از دو ماه اشک و عزا گریه کن بر حسن خواهی رضای فاطمه را گریه کن بر حسن این روضه وا کند گره کور را اگر دردت شده بدون دوا گریه کن بر حسن باز این چه شورش است تو ای سینه زن بیا همراه سیدالشهدا گریه کن بر حسن با چِشم دل اگر تو بقیع نگاه کنی ، نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری، ای زائران کرببلا گریه کن بر حسن او گرچه مادریست ولی بی کسی اش خیلی شبیه شیر خداست گریه کن بر حسن آید به گوش ناله ی زهرا که میزند در کوچه ی مدینه صدا گریه کن بر حسن ما را به تیر و مجلس تشییع یک امام هرگز نبود شرط وفا گریه کن بر حسن *سر تابوت رو خود امام حسین برداشت خیره خیره نگاه کرد آخه این چوبه های تیر از تابوت گذشته بود بدن مطهر برادر رو سوراخ سوراخ کرده بود.بدن برادر رو تو قبر گذاشت.بندای کفن رو باز کرد صورت رو صورت برادر گذاشت..... قبر رو پوشاندن نشست کنار قبر برادرش امام‌مجتبی، یه چند جمله روضه خواند برا بنی هاشم، گفت...* غارت زده منم که کنارت نشسته ام غارت زده منم که ز داغت شکسته ام غارت زده منم که تو را خاک می کنم داداش تابوت تو رو زِ خون تنت پاک می کنم غارت زده منم که زِ داغ برادرم می ریزم از کنارِ تنت خاک بر سرم غارت زده منم چه کنم با جنازه ات ای وای ریخته بر زمین خون تازه ات غارت زده منم که زِ کف داده صبر را با دست خویش کنده برای تو قبر را من را به داغ تو غارت نموده اند نه کربلا وکوفه نه در شام برادرم داغی که رفتن تو روی سینه ام گذاشت باور کنید سختتر شده از غارتِ حرم *زینب کنار بستربرادرش امام‌حسن ،وقتی پاره های جگر برادر رو دید دستارو، رو سر گذاشت فریاد وامحمدا سر داد.... روز عاشورا کربلا وقتی خبر شهادت عباس رو شنید دیدن زینب حرکت کرد اومد کنار خیمه ی اباالفضل نشست رو زمین،اونجام این دستا رو بالای سر گذاشت هی فریاد می زد.. امان از اسیری.‌...* دستاتون رو بیارید بالا شب شهادت امام‌ حسنه خشنودی دل مادرش فاطمه سه مرتبه یا حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ایستادم به نوکِ.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد قاضوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...* *حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه : گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میکنی ... الان هم بینِ خانم های با حیا همین رسم هست، اگر خانم خونه، دختر خونه، بخواد از خونه بِره بیرون، حتی اگه یه پسرِ کوچولو هم داشته باشه، با خودش می بره، میگه یه مرد باهام باشه، ... سلمان! وقتی دومی جلوی مادرم رو گرفت، ... به خدا قسم بعضی روضه هارو آدم باید جار بزنه، ... یا امام زمان عج، منو ببخش :* مَردکِ پست که عمری نمک حیدر خورد نعره زد بر سرِ مادربه غرورم برخورد ایستادم به نوکِ پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد :محمدبنواری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گر ربنا ربنا.... و توسل به کریم‌اهل بیت امام‌حسن‌ مجتبی علیه السلام اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گر ربنا ربنا کردم سحرها خدا را صدا کردم خودم را بر این سفره جا کردم در این پانزده شب دعا کردم خدایا! به چشمان مستِ حسن بده دست من را به دست حسن من امشب برآنم که مثل قدیم دلم را ببندم به راه نسیم دراین ماه با یا علی یا عظیم بیفتم به دست و به پای کریم کریمِ کریمانِ عالم حسن عزیزم! دردت به جانم حسن حسن اسم اعظم حسن کلِّ دین حسن حق مطلق حسن بی قرین حسن کیست؟ گردن زن ناکثین به حلم حسن دشمن اقرار کرد معاویه را صلح او خوار کرد منی که شدم مبتلای حسین زمین خورده ام پیش پای حسین شدم وقف دولت سرای حسین چه بهتر که محض رضای حسین به پا خیزم و باز طوفان کنم دوباره حسن جان حسن جان کنم حسینی که سرها کف پای اوست امیری حسن روی لبهای اوست برو طوس صحن رضا را ببین نجف باش و ایوان طلا را ببین شلوغیه کرب و بلا را ببین خودت غربتِ مجتبی را ببین دمِ گنبد شاه عبدُالعظیم بگو یا حسن ای غریب کریم به زودی همه چشمه ها جاری است بقیع حسن پر ز معماری است و هر نوکری گرم یک کاری است تمام ضریحش طلا کاری است براین غصه با عشق حاکم شویم همه وارد صحنِ قاسم شویم *حالا نشستیم تو حرمش،حرمو ساختیم شبها تو حرمش میخوایم چیکار کنیم میخوایم دورهم جمع بشیم، میخوایم سوال کنیم فکر کنیم، به چی فکر کنیم..؟* به این فکر کردی چرا شد سفید مویی که بر آن شانه زهرا کشید غمی که حسن دید را کس ندید حسن در همان کوچه ها شد شهید اگر صبر او حرف هر منبریست بدانید مردم حسن مادریست او‌کوچده دیمه بیر آیری گلن گدن واردی خانمه سیلی دَیَنده فقط حسن واریدی *علامه ی حسن زاده اینجور روضه میخوندن میگفتن:خانما اگه میخوان برن بیرون پسر بچه دارن دستش رو بگیرن با خودشون ببرن..پسر بچه هرچقدرم کوچیک باشه برا مادر امنیته.. خانم فاطمه به ما این و یاد داده هرجا میرفتن دست امام‌حسن رو‌می گرفتن و با خودشون می بردن..کار بچه همین بود..می فرمود: بچه ها پاشید میرم کوه احد..میرم بقیع گریه کنم .. یه روزم‌ خانم داشت می رفت دست امام‌حسن رو‌گرفته بود..اما برگشتنی امام‌حسن دست مادر و گرفته بود...* مرا ای کاش مادر جان از آن کوچه نمیبردی من آن ظالم نمیدیدم تو هم سیلی نمیخوردی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•فدای جود کسی که... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورَد خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید گمان دیگرم این است که دم آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید خونِ جگر داد زد غریبی من را زهر بهانه‌ست کوچه کشت حسن را وای از آن مسجد و مرور بلایا بر سر منبر مغیره بود خدایا سبِّ علی می‌کنند و فکر بهشتند نامه ی بیعت به عمرو عاص نوشتند کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره‌ی بغض مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار‌ کنم من خاطره‌ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال می‌کنی از من تا به کنون دیده‌ای کتک بخورَد زن؟! دست پلیدی به ظرف کوثر من خورد بشکند آن دست که به مادر من خورد *مناقشه است تو مجلس معاویه، همه بلند میشن یکی این میگه یکی اون میگه، همه دارن حرف میزنن جبل الصبر امام حسن ،دریای صبره، کوه صبره، عالم صبره،اما همین امام حسن که صبر وجودشو گرفته، صبر شاگرد مکتب امام حسن مجتباست. این عظمت صبردیدن یه جا بلند شد طاقت نیاورد اونم تا دید تو این جمع ،مغیره بلند شد. صدا زدتو دیگه چیزی نگو..انقده مادر مارو زدی محسن ما جان داد، سر و روی مادر ما رو خونی کردی...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کریم‌که باشی... و توسل ویژهٔ سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسن عطایی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کریم باشی محاله چیزی برات بمونه نه صحن و نه رواقی نه گنبد و چراغی، ای زمونه اگه بخوای صحن و گنبد زائرات فراوونن لب که تر کنی میبینی چاکرات فراوونن کی گفته نوکر نداری ذاکرات فراوونن میگم یا حسن حسن جانم افتاده گره توی کارم من ذکر حسین حسینم رو از ذکر حسن حسن دارم جانم جانم حسن جانم... ضریح با صفای، تو بین آسمونه کریم روزگاری ولی حرم نداری، ای زمونه ضریح و صحن و رواقت فی قلوب من والا آسمونیا میخونن الدَخیلکُ آقا هر دوشنبه شب حسن جان زائرت میشه زهرا اما آخرش با این دستا واس تو حرم میسازیم ما از بابُ الحسن میریم سمت پائین پای حسن مولا جانم جانم حسن مولا... عذابت میده کوچه زجرت که میده خونه چرا قدت خمیده چرا موهات سفیده، ای زمونه صبر و سکوت مدامت خنجر تو رو پیر کرد بی وفایی سپاه و لشکرت تو رو پیر کرد بیشتر از همه که داغ مادرت تو رو پیر کرد جانم جانم حسن مولا... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•چهل ساله اشکم.... و توسل ویژهٔ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی مجتبی رمضانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چهل ساله اشکم، چهل ساله آهم چهل ساله کوچه، شده قتلگاهم *هر مردی دلش خوشه تو خونه همسر داره ،دلش میگیره میاد خونه غماشو با زنش در میون میذاره آروم میشه...گفت..* چهل ساله تنهام ،شب و روز ندارم روزا کوه صبرم، شبا بی قرارم جگر سوخته یعنی، مَنِ خون جگر که‌ حتی توی خونه بی مَحرمم چهل ساله داغی روی سینه امه که زهری کشنده شده مرهمم زمین‌خورده یعنی مَنِ غیرتی که بعد از یه عمره نشد باورم تو‌یِ کوچه ای تنگ، جلوی چشام یکی دست بلند کرد به رو ‌مادرم *یکی از روضه خونا یه حرف عجیبی زد میگفت: یکی از دلیلایی که امام حسن مدام گریه می کرد این بود که خودشو مقصر میدونست. آخه زنای عرب پوشیه داشتن، الان تو خیابون داری میری یه خانوم و میبینی میگی شاید اقوامم باشه شک میکنی همراهاشو میبینی بچه اشو میبینی میگی خودشه، گفت اگه من اونروز با مادرم نبودم ....نمیشناختنش..* حسن! کوچه مادر، صبوری همینه زمین خورده یعنی، غریبِ مدینه به همراه چادر، غرورم لگد شد بهم خیلی برخورد، برام خیلی بد شد نتونستم کاری کنم.. تو آشوب کوچه، توی اِزدحام بمیرم که حتی پناهی نداشت زدن با چه جرمی؟ چرا بی هوا؟ آخه‌ مادر من‌ گناهی نداشت از اون کوچه‌ تا خونه راهی نبود تموم مسیر و فقط غصه خورد بمیرم تا خونه فقط گریه کرد همون جا حسن بود که از غصه مرد *اینجا امام حسن وقتی زهر از گلوش پایین رفت عوضی که زنشو صدا بزنه ،صدا زد بگید زینبم بیاد.. خواهر خیلی به برادر علاقه داره، «خواهرا ! اگر از بیمارستان زنگ بزنن بگن برادرت اینجاست حالشم خوبه با این حال تا بیمارستان میرسی نصف عمرت تموم میشه» راوی میگه تا به زینب گفتن تو راه گریه میکرد صدا میزد همه بیان ، هی دنیا ... اومد خودشو رسوند کنار برادر، اینجا صدا زد.. خواهرم برام یه تشت بیار، تشت آورد لخته های خون از لبهای مبارک داخل تشت، من نمیدونم چه به روز زینب گذشت، اینجا یه تشت بود یه تشتم بود مجلس یزید..دختر صدا زد عمه جان!صدا قرآن خوندن بابامه، اگه بابامه چرا داره با چوب خیزران میزنه.....حسین.... حسن آقام همه میرن تو میمونی برام ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop