eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦هرجا که به پرچمش .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هجده لغت به سوره کوثر نوشته ست یعنی که عمر فاطمه را هجده سرشته ست دانی چرا سوره ی کوثر سه آیه است این سه نشانه ی عمر رقیه است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•چگونه موی سرت را... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چگونه موی سرت را به خون خضاب ببینم؟ سر تو را وسط مجلس شراب ببینم! بنا نبود بخواهد کسی مرا به کنیزی! بنا نبود که من این همه عذاب ببینم چگونه عمهٔ خود را که کوه حُجب و حیا بود میانِ قافله با کمترین حجاب ببینم؟ اگر عموی عزیزم هنوز بود کنارم نمی‌گذاشت که یک ذره اضطراب ببینم منی که یاد گرفتم شبیه فاطمه باشم بگو چگونه به دست علی طناب ببینم؟ چقدر با لب تشنه در آن کویر دویدم نداشت جای تعجب اگر سراب ببینم شنیده‌ام به تو یک قطره آب نیز ندادند برایت آب میارم اگر که آب ببینم گلایه می‌کنم این حق من نبود پدر جان تن بدون سرت را در آفتاب ببینم اگر که زودتر از این تو را به خواب ندیدم برای اینکه نخوابیده‌ام که خواب ببینم دلم برای نشستن به روی پای تو تنگ است دوباره کاش از آن لحظه‌های ناب ببینم خدا کند که دوباره علی اصغرمان را بدون واهمه بر دامن رباب ببینم *با بابا حرف زد"فَلَمّا حَرَّکوها"تکونش دادن... "فَاذا بِها قد فارَقَتِ الدُّنیا"دیدند رقیه از دنیا رفته...اهل خرابه همه نوحه میخوندند می گفتن: سلام ما رو به بابای غریبمون برسون.بگو بینِ کوفه تا شام خیلی سخت بود.بگو سرت رو وسط تشت طلا دیدیم،خیلی برامون سخت بود. رَحِمَ الله مَنْ ناداه یا حسین...* شاعر: آرش براری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦چگونه موی سرت را.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجراشب سوم‌محرم ۱۴۰۲ شده به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به حق گریه های حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه ی شام و به حق ناله ها و اشک های دختران شهدای مدافع حرم و امنیت 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بین بازار راه میرفتند... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بین بازار راه میرفتند دست در دست ، دخترو پدری دخترک گفت میشود بابا گوشواره برای من بخری پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره ی طلا سازی گوشواره خرید دخترگفت گوشوار مرا می اندازی؟ پدرش گفت دخترم اینجا پره نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به سمت خانه رویم عمه هم خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه ی شان حجره ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدارو گُلِ سرهای دخترانه خرید حس پرواز،داشت برروی ابر دخترک روی شانه های پدر بین پرواز گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک نفر ناگاه لگدی زد به پلوی دختر خواب بود همش بد زد بی هوا کشیده ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید میلرزید *الان بازار بودم...من کجام؟ خوابم رو خراب کرد...* دخترک مثل بید میلرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او خراب شدو لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست داد میزد هی دخترک گریه میکرد و میترسید گِله ها ماند تا زمانی که سرباباش در طبق میدید دست خود میکشید بر سر او بوسه میداد روی بابا را بود راس پدر در آغوشش ناز میکرد بوی بابا را یادان روزهای رؤیایی بازهم دختر پدر شده بود هی زبان میگرفت با گریه روضه خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگها حنجری ریش ریش را حس کرد تا که با اشک گفت یاابتا گلوی پاره پاره خس خس کرد * رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:* باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم همه میگن خیلی، شبیه مادرمم یادم میاد وداع کردی چقدر حرم پریشونه تو خیمه ها که خوابم برد بابام هنوز تو مِیدونه از انتظار و از درد توخیمه رفتم از حال میگن که آخر‌کار کشوندنش تو گودال می‌بینم اشکامو بابا به خنده ها بدل کرده به هوش میام و میبینم عمه منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توخواب ببینم نه میتونم بخوانم نه میتونم بشینم شکایتِ همه بابا از دست نیزه دارانه من اما بیشترین ترسم از ناقه های عریانه بیا منو بغل کن بیا منو سوار کن خدا میدونه دیگه نه میتونم سوار شم نه میتونم ببینم نه میتونم بیدار شم *عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...* زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم *همه صدا بزنید: یا حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بین بازار راه میرفتند... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حاج آقا قرائتی: اگر کسی بلند شد امر به معروف کرد ازش حمایت کنید! یا الان اثر داره یا روز قیامت سربلند هستی... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•من از بس غصه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ابوالفضل بختیاری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من از بس غصه دارم که میشه صدتا کتابش کرد کدومش رو بگم آخه؟! نمیشه انتخابش کرد... بابا اگه چشمام نمیبینه دلیلش دستای زجره یه دونه سیلی زد امّا باید صدتا حسابش کرد بابا رو خاک داغِ صحرا با سرانگشت پر از زخمم نوشتم اسمتو امّا سنان با پا خرابش کرد بغل گرفتمت حیف تو این لباسا شبِ اسیری ولی تو دست نداری که دخترت رو بغل بگیری چشاتو بسته بودی که چشم تو به طناب نیفته چشامو بسته بودم که چشم من به شراب نیفته به جز دوتا لبِ خون دیگه چی موند برامون تو مشت این و اونه موهای هردوتامون... خلاصه هردو مونو یه جور میدادن آزار تو رو با چوب و نیزه منو میون بازار بابا،بابا،بابایی ... خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شراب خواران کَت بسته به زور تازیانه بابا! در راه شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه من سیر غذا نخوردم امّا خوردم دل سیر تازیانه کِی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه... *این سه ساله سه تا جمله گفته تو خرابه یکیش اینه "مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! "یه نگاه به این رگها کرد چه جوری سرتو بریدن بابا؟!.. عبیدالله ملعون با اون حروم زادگی و دل سنگیش،تا سر بریده رو براش بردن گفت این سر چقدر نامرتب بریده شده،برید اول مرتبش کنید بیاریدش میدونی چیکار کردن؟مِقراض آوردن سر و مرتب کردن...ای حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•من از بس غصه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲به نفس حاج ابوالفضل بختیاری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیٺ الغزل هر غـــزل ناب رقیـہ سٺ خورشید علے اصغر و مهتاب رقیـہ‌سٺ نزدیڪ ترین راه به الله حسیـن اسٺ نزدیڪ تریـن راه بہ اربـاب رقیـہ‌سٺ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•این تشت غرق خون... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن‌مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ محمد طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این تشت غرق خون دق داده خواهرو چرا ازم می خوای چادر مادرو باز اشکای چشات شبیه رود شده داداش! صورت تو مثه مادر کبود شده این دم آخری به یاد صورت کبود مادری این دم آخری ۰به یاد آتیش اون دیوار و دری قاتل تو نه زهر و ناسزا بود نه کینه ی زن بی حیا بود هر کی ندونه خواهرت می دونه قاتل تو سیلی بی هوا بود «وای مادرم مادرم مادرم..» درد غریبی تو شده قاتلم برای تشییعت شور میزنه دلم *اولین تشییع جنازه ی در اهل بیته، هیچ بدنی رو تشییع نکردن، بدن پیغمبر،بدن حضرت زهرا، بدن امیرالمومنینم که فقط امام حسن و امام حسین غریبانه بردن..دل زینب شور میزنه...* الهی تیر بارون نشه تنت حسن الهی خون نیاد از کفنت حسن اصلا به این اسم،حساسه حضرت زینب، حرف کفن اومد راستی! دیگه کفن نداره خواهرت تو رو خدا بگو چی کار کنم واسه تنِ برادرت راستی یه پیرهن، داده مادر اما بعیده اونم به تنش بزارند تو تشیع تو تیر آوردند اما واسه حسینت اسب ها رو میارند * امام حسن حق داشت فرمود"لایوم کیومک یا اباعبدالله" اگر اینجا بدن رو تیر بارون کردن، اما هنوز ابی عبدالله هست، عباس هست، عباس نگاه کرد دیدقاسم داره نگاه میکنه، اومد شمشیر بکشه ابی عبدالله اومد بغلش کرد فرمود: حسنم وصیت کرده قطره ٔخونی ریخته نشه صبر کن جنگتو بزار برا کربلا.. اما اون لحظه ی آخر که حسین رو سنگ بارون میکردن یه نفرنبود همه شهدا رو زمین افتاده بودن فقط یه خواهری از مسیرخیمه تا تل زینبیه هی به سرو سینه میزنه هی صدا میزنه واحسینا .... یه لحظه ای اومد، حضرت زینب دید نانجیب رو سینه ی برادر نشسته، انگار یادش افتاد لحظه ای رو که حسينش توي كودكي روي سینه ی پیغمبر بود لذا صدا زد : " صَلّیٰ عَلَیْکَ مَلیکُ السَّماء، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء مَسْلوبُ الْعِمامَةِ وَالرِداءمجزوز الرأس من القفا .." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•این تشت غرق خون.. و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد رضا طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام حسن مجتبی علیه‌السلام نابودی مردم در سه چیز است: 1️⃣- و بزرگ‌نمائی 2️⃣- و 3️⃣- و رشک بردن 📙تحف العقول،ص236 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای جان‌ جهان... اول و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ “السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ” ای جان جهان، جهانِ جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان، ادرکنی ای زنده کننده ی مسیحا الغوث یا مهدیِ صاحب الزمان ادرکنی یا بن الحسن!... تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن مادرش بر سینه زد! آرام تا گفتم حسن خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد هر کسی گفت از کَرَم، گفت از سَخا، گفتم حسن یا کریم و یا ربِ وقت‌ِ مناجاتم شده من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم‌ حسن ناامیدِ کوچه ها کِی ناامیدم می کند؟ زود حل شد مشکل من‌ هر کجا گفتم حسن نام او را می برم زهرا تفضّل می کند تا بگیرد فاطمه دستِ مرا گفتم حسن در شلوغیِ حرم ناله زدم ای بی حرم ! هر زمان رفتم‌ به پابوسِ رضا گفتم حسن «امام زاده ی آبادی هم حرم دارد ولی حسن برادرِ زینب هنوز بی حرم است» کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن *امشب اربعینت رو از امام حسن بگیر، بگو آقاجان! هنوز اربعین من ردیف نشده، من میخوام به نیت شما قدم بردارم، برا من بنویس، ان شاء الله یه روز هم بشه پای پیاده بریم حرمِ امام حسن، قربون اون آقایی برم که بیست و پنج بار پای پیاده سفرِ حج رفت، سه بار همه ی اموالش رو به فقرا داد...* کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من با حسین بن علی در کربلا گفتم‌ حسن فکر‌ کردم در بقیع ام، گوشه ای کِز کرده ام بی صدا مرثیه خواندم بی صدا گفتم‌ حسن کوچه های تنگ یک روزه حسن را پیر کرد رد شدم‌ با گریه از این کوچه ها گفتم حسن سید پوریا هاشمی کشت مرا داغ کوثری که شکسته خاطره‌ی بغضِ مادری که شکسته حق بده هرروز زارزار کنم من خاطره‌ی کوچه را چکار کنم من؟ آی کسی که سوال می‌کنی از من تا به کنون دیده‌ای کتک بخورد زن؟! پیش روی مادری که نورِ کهن داشت یک نفر آمد جلو که دستِ بزن داشت *خودِ امام حسن در عالم رویا به عبدالزهرا اون روضه خون فرمود: دنبال تاریخ مرگِ من هستی؟ تاریخ مرگ من اون روزی است که من سیلی خوردنِ مادرم زهرا رو دیدم، من اون روز جون دادم...* غصه همین بس بوَد که شانه به شانه دست به دیوار آمدیم به خانه دست پلیدی به ظرفِ کوثرِ من خورد بشکند آن دست که بر مادر من خورد داغ زدند عاقبت دلِ پُرِ او را با لگد انداختند چادر او را آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش یک پسر هفت ساله بود کنارش کُشت مرا آهِ سینه سوزِ حسینم روز کسی نیست مثل روز حسینم *صدا زد: حسین جان! هر وقت دیدی دستت رو محکم فشار دادم، بدون دیگه کارِ حسن تمام شده، ابی عبدالله کنار بستر امام حسن بود، عرق مرگ بر پیشانیِ امام حسن نشسته بود، یه وقت ابی عبدالله دید امام حسن دستش رو محکم گرفته، فهمید کار برادرش دیگه تمامه، اینجا بود که فرمود: غارت زده کسی نیست که اموالش رو به غارت ببرن، غارت زده منم که برادری مثل حسن رو از دست دادم... فاخته فرزند معاویه ی ملعونه، میگه: یه وقت دیدم پدرم پشت هم هی میگه: " الله اکبر، الله اکبر..." گفتم: پدر چی شده؟ چه خبر شده؟ گفت: خبر رسیده حسن بن علی کشته شد... گفتم: پسرِ فاطمه جان داده تو تکبیر میگی؟ گفت: از امشب سَرِ راحت بر زمین میگذارم، خلاص شدم از دستِ حسن بن علی... آی ناله دارا! اینجا یه جا بود فرزند زهرا جان داد، صدای تکبیر بلند شد، یه روزی هم سری کربلا به نیزه رفت صدای تکبیر بلند شد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop