eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.2هزار دنبال‌کننده
788 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ قربان صورتش.... طفلی که شکل فاطمه بوده است سیرتش *حالا سیرت این بچه چه طور شبیه فاطمه است ؟ وقت گفت "هل من ناصر ینصرنی ..."ناله از خیمه ها بلند شد .حسین برگشت به خیمه ،خواهر مگر نگفتم داد نزنید ؟ فرمود آقاجان! تا گفتی: من بی یارم این بچه غلت زد، خودش رو از روی گهواره زمین انداخت .بابا منم ببر...من نمردم هنوز...هنوز یه علی تو بساطت داری ...من علی اصغرتم ...شمشیرت منم ...منو ببر کمکت کنم .* قربان صورتش طفلی که شکل فاطمه بود ه است سیرتش هرچند که کودک است اما نگاه کن به علی رفته هیبتش.... *روضه خونای کوچه گرد کیا یادشونه ؟می پرسیدیم، بیشترین روضه ای که میخونید چیه ؟ می گفت: روضه موسی بن جعفر علیه السلام باب الحوائج ...روضه قمر بنی هاشم علیه السلام باب الحوائج ...روضه ام البنین علیها سلام ...ای جان ...بیشترین روضه ای که میخونید ؟هر کی گرفتاره سراسیمه میاد میگه: یه روضه ی علی اصغر، از لای چهارقدش یه پولی به من میده میگه یه روضه علی اصغر برا من بخون ...* بابَ الحوائجی ... یک قطره ی کم است ز موج کرامتش ... دوزخ شود بهشت در حشر اگر جلوه کند با شفاعتش از فرش تا به عرش عالم تمام غرقِ دریای رحمتش "خدا به پنجه ی مشکل گشای اصغر داد تمام سلطنت خویش در ازای حسین" جمع ملائکه صف بسته اند بین نمازِ جماعتش در فقه کربلا ثابت شده است بر همگان مرجعیّتش وقت تلظّی است اهلِ کلام، تشنه ی فنّ بلاغتش *با حرف نزدنش یه بلاغتی به خرج داد که باباش احتجاج کرد فرمود :"اَما تَرَونَه کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشا...؟!"ببین داره لب به هم میزنه ...* آمد حسین با زیباترین فراز کتاب هدایتش یک قطره آب خواست افسوس اهلِ کوفه نکردند اجابتش *"لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تَنظُرونی" ...آی مردم کاش شما عاشورا بودید ..."کیف اَستَسقی لِطِفلی ..."برا بچه ام آب خواستم ."فَاَبَوا اَن یَرحَمونی ..." از اینکه به من رحم کنن ...* یک قطره آب خواست افسوس اهلِ کوفه نکردند اجابتش آری نسیم هم خیلی مراقب است زمانِ زیارتش سربسته است حرف،اهل کنایه باش لطیف است صورتش یعنی تا امشب لبهاش ترک نداشت .. بیچاره مادرش .. جان میکَند عزیز دلش در برابرش لعنت به حرمله میشد بلند،نعره الله اکبرش یک شعبه داشت ...آه ... اما نگاه کرد به آن تیرِ دیگرش بر روی دستِ شاه یک روضه بی سر است که خواندند اصغرش... قنداقه پاره شد... محکم رسید تیر و به هم ریخت پیکرش از استخوان گذشت آری برید از سه طرف هر سه خنجرش تیر سه شعبه بُرد از صورتش کمی و تمامیِ حنجرش افتاد بر زمین از روی شانه های علی بر زمین، سرش می آید از گلو همراه خون صدای نفس های آخرش... یک سر به نیزه رفت... پیش نگاهِ حرمله... بیچاره مادرش ... عمرش به سر رسید... وقتی به مادرِ علی اصغر خبر رسید یک باره پیر شد از انتهای خیمه زنی تا به در رسید ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-_Karimi-Shab_07_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-2.mp3
2.29M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ *شش ماهه دیدی یا نه ؟ حتما دیدی ...به حق علی اصغر امام حسین همه مریضا نه بچه ها، بزرگترا ...بیماری های روحی و روانی همه مریضی ها با دست علی اصغر شفا پیدا میکنه . همیشه این یادت باشه تیر آخر تو چله کمان همینه .هر موقع خیلی گرفتار میشی برو زیر آسمان از رو بیچارگی سه بار بگو یا حسین ... زیر این آسمانی که یه روز اربابت دود میدید... عالم فدای آقای من و شما ..سه چهار سال اول عمرشون ابی عبدالله خیلی کم حرف میزدن .اصلاً کم حرف بودن ابی عبدالله.... سه چهار سال اول ابی عبدالله حرف نمیزد .فقط برای باباش و مادرش ، فقط برای جدش رسول خدا شیرین زبانی می کرد .فقط برای امام حسن .فقط برای اصحاب نزدیک .کسی نمیشنید امام حسین زیاد صحبت کنه .وقار رو ببین .کشته منو ... یه روز تقریبا چهار سالش بود ابی عبدالله دیگه خیلی تو مدینه یاوه گوها شروع کردن حرف زدن ک شنیدیم پسر علی مشکل گفتگو و حرف زدن داره.زبونش میگیره .نمیتونه حرف بزنه .لال شده ... یواش یواش پیغمبر ناراحت شدن یه روز تو مسجدالنبی بعد از نماز رسول خدا منبر تشریف میبردن .یه روز بعد از نماز اشاره کرد حسین جان منبر برو .خطبه ای خواند در سن چهار پنج سالگی ...همه مبهوت ...علمای علم بلاغت همه موندن ....برا شما حرف نمیزنه ..اما خوب برا زینبش لالایی میخونه ... اومدن خدمت پیغمبر گفتن: آقاجان! ما همه زراعتمون سوخته ،بیچاره شدیم ، از سمت عراق آمده بودن ،یا رسول الله! دعا بفرمایید.بعضی جاها نوشتن خدمت امیرالمومنین رسیدن و تو کوفه بود .مولا فرمود : حسین جان یه دعای استسقا براشون بخون .گناه دارن ...اونایی که قائل ان تو کوفه بودن میگن: حسین! دست بلند کرد گفت: "ربنا" ...گفت ربنا آسمون ابری شد ....* نفس ببین،به شروع دعای استسقاء گرفت بارش رحمت ز ربنای حسین *همه به دست و پاش افتادن، آقا جان! ممنونتیم . خودمون نوکرتیم .ایشالله یه روز جبران کنیم .جبران کردن .... امام خمینی فرمود : تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است.... آقایی که تکلیف برا عالم مشخص میکنه همچین تیر به گلوی بچه اش خورد ، یه قدم طرف خیمه رفت،به رباب چی بگم ؟باز برمی گشت،...آب دیگه به کار بچه نمیاد ...ردپای حسین رو میدیدی میفهمیدی چقدر این آدمی که اینجا رفته مضطر شده... آخر دور شد از خیمه . رفت پشت خیمه ها ...بدن رو روی زمین خوابوند .تیر رو از تو بازو و گلو کشید ...آخه گلو به بازو دوخته شد با تیر ...با یک دست با غلاف خنجر قبر کوچکی کند .آخه میدونه اینا با اسب رو بدن ها میتازن .این بدن طاقت نداره .بدن شیرخواره رو توی قبر گذاشت، اومد خاک بریزه یه وقت دید مادرش صدا میرنه: آقاجان! من با بچه ام خداحافظی نکردم ،بذار یه بار دیگه بچه ام رو ببینم ...* هرکس که دید رأس تو را روی نیزه ها... آهی کشید و گفت که بیچاره مادرش .... حسیــــن...وااااااااای....وااااااااای.... اگر دشمن بر این صحرا بتازه دیگه چیزی از این پیکر نمونه ... حسیـــــــــــن... حسیـــــــــــن ...وااای ...واااای... سر تو قاتل مادر شده نیزه نشین بس که افتاد زمین سر نیزه بزرگ است برای سر تو به فدای سر تو دیدم از تیر سه شعبه گلم از خواب پرید گوش تا گوش درید نعشه های بدنت بچه ها دست بابا خونی شده گمونم شیش ماهه قربونی شده عباشو بروی اصغر کشیده حسینن حسین حسین میروی قدری آرام تر ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Karimi-Shab_07_Moharam1396-001_(www.rasekhoon.net)-Segment 1.mp3
3.15M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ حاج محمود کریمی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ از غمت ذره ذره آب شدم گل نبودم ولی گلاب شدم هر زمانی که آب نوشیدم یادت افتادم و کباب شدم آقا از غمت سال ها گریستم و در غم عشق تو شراب شدم پشت پایی زدم به هرچه که هست تا که از عشق تو خراب شدم تا که احرام اشک را بستم جزو زوار تو حساب شدم پادشاهِ زمینی شدم وقتی به غلامیت انتخاب شدم من دعای قنوت زهرایم آن دعایی که مستجاب شدم هر کجا شیرخواره ای دیدم بی قرارِ غم رباب شدم *خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله حق شناس می فرمود: هر وقت گره به کارِتون خورد زود برید در خانه ی شیرخواره ی اباعبدالله،یه اربعین نشست روز آخر حضرت رو ملاقات کرد،عرض کرد: آقا مَردم گرفتارن...میگه: ابی عبدالله خطاب کرد: مگه این مردم علی اصغر منو ندارن اینقدر گرفتارن؟... امشب ما اومدیم همه غم هامون رو کنار گذاشتیم،حاجت داشتیم، گفتیم: حاجت نمیخوایم،امشب اومدیم برا اون بچه ای گریه کنیم،که همه بی تابش بودن،اگه بچه گریه کنه یا باید شیرش بدن بخوابه یا باید آب بهش بدن آروم بگیره،دیدی با بچه بازی میکنی با پنجه هاش انگشتتو میگیره،اینقد دیگه این بچه ضعیف شده بود این انگشتای دستش دیگه حرکت نمیکرد... میخوام برات نقاشی بکشم،میخوام برات نشون بدم،چندتا خیمه است،این خیمه خیمه ی زینبه،این خیمه خیمه ی حسینِ،یه خیمه، خیمه ی علی اکبرِ،یه خیمه خیمه ی نجمه و قاسم،چندتا خیمه خیمه ی اصحابن،اما جلوتر از همه خیمه ها خیمه عباس،معناش و میدونی یعنی چی،یعنی هرکی میخواد سمت حسین بره باید از عباس گذر کنه،یه خیمه خیمه ی رباب،اما خودمونی بگم،هیچ کدوم زنا تو خیمه خودشون نیستن،همه جمعشون جمع تو خیمه رباب،همه اومدن علی رو آروم کنن......* تو خیمه ها غوغاییه، همه به فکر آبن تموم زن ها اومدن، تو خیمه ی ربابن رقیه نازش میکنه، بخواب گل بهارم داداش کوچولو آب میخای؟ از چشام آب میارم *چقد باباهاتون رو دوست دارید؟ جوونا! اگه یه وقت بشنوی یکی حرف باباتون رو زمین انداخته چیکار میکنی؟اگه بفهمی یکی به حرف بابات خندیده چیکار میکنی،اگه ببینی بابات از یکی خواهش کرده روشو زمین انداخته چیکار میکنی؟... بچه شیرخواره نمیتونه گردن بگیره،آی جوونا! ارباب فرمود:اگه میشه این بچه رو خودتون ببرید سیرابش کنید بیاریدش....میدونی چیکار کردن؟شروع کردن هلهله کردن،بچه ای که توان نداشته باشه، دیگه سر آویزان،همچین که سر آویزان شد،بچه رو بالا گرفت،یه وقت دیدن نانجیب صدا زد: حرمله!چه کنم امیر؟پدر رو بزنم یا پسر رو؟ گفت: اگه پسر رو بزنی پدر خودش میمیره...حسین یه لحظه دید بچه رو دستش داره بال بال میزنه...الهی برات بمیرم حسین...،همچین که حرمله تیر به این بچه زد،میخوام بهت بگم چرا حسین میرفت سمت خیمه برمیگشت،یه وقت دیدن حسین عبا رو سر کشید،هی میومد سمت خیمه ،میدید بچه داره دست و ما میزنه باز بر می گشت....* ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 96 Shab 7 - 1.mp3
3.58M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ لالایی عزیزم، نخوردی تو آبی برو پیش بابات، رو شونش بخوابی وای گلو، کو عمو؟ داره تشنگی میکنه پرپرت جون نکن، پیش من الهی بمیره برات مادرت وای نرو، غنچه ام که دلشوره دارم برا حنجرت عمه جونت میگه یکم آب میدن به علی اصغرت لالایی برا تو ،سه شعبه میخونه تو آغوش بابات، تنت غرق خونه وای من، تیر زدند یه جوری که سر از تنت شد جدا حلقِ تو، پاره شد تو خواب بودی تیر رو زدن بی هوا وای حسین،وای حسین نمیتونه برگرده تا خیمه ها حرمله، هلهله برا کشتنت شد چه جشنی به پا *لشگر گفت: ما یه جا دلمون به حال حسین سوخت،اونم اون وقتی بود که حرمله تیر به گلوی علی اصغر زد،هی میرفت سمت خیمه بر میگشت،یه وقت دیدن اومد پشت خیمه،خدا نیاره بابا با دست خودش قبر بچشو بکنه،همچین که علی رو تو قبر گذاشت شنید یکی میگه: مهلاً،مهلا... اجازه بده یه بار دیگه بچمو ببینم...حسین ...* ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir- Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 96 Shab 7 - 2.mp3
1.32M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _شب هفتم محرم 96_ سید مجید بنی فاطمه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ *صلی اللهُ علیک یا مولای یا ابا عبدالله* روایت است که روزی به مسجد کوفه نشسته بود حضور پدر، علی اکبر یکی چو باغ گل و دیگری چو شاخه گل یکی چو شمس فروزنده و یکی چو قمر پدر نگاه به ماهِ رخ پسر می کرد پسر به روی پدر داشتی هماره نظر در آن میانه علی کرد خواهشِ انگور ز سیدالشهدا آن امام جنّ و بشر نبود موسم انگور تا وَلیِ خدا دهد ز مهر و وفا خوشه ای به دست پسر ... در آن میانه خلایق نظاره می کردند چگونه می شود آرام آن نکو منظر ؟ *خردسال بود علی اکبر، تو دامن امام حسین نشسته بود ،یه نگاه به بابا کرد..."دیدی بچه ها یهو هوس می کنن یه چیزی رو ؟" البته علی اکبر همین جوری چیزی رو نمیخواد ،میخواد مردم ببینن ...میخواد ببینن باباش دستش رو میکنه تو یه درخت خشک، هر جایی حسین اراده میکنه ،دستش رو میبره از تو بهشت انگور میچینه میاره... از حسین تا بهشت فاصله ای نیست ..اصلاًحسین خودِ بهشته ...* کنار مسجد کوفه درخت خشکی بود که از گذشت زمانش نه برگ بود و نه بَر امام دست مبارک بر آن درخت نهاد که شد ز مُعجزِ دستش دوباره سبز شجر عیان به شاخه ی آن گشت خوشه ی انگور چه خوشه ای که همه حبّه های آن گوهر * حضرت مریم سلام الله علیها کنار یه نخل خشکی اومد وضع حمل کرد ،عیسی به دنیا بیاد نخل بارور شد .امام رضا علیه الصلاة و السلام یک دانه ای کاشت همون موقع بارور شد...ببین حسین برا علی اکبر انگور میخواد ...اون درخته هم هرچی همّت داره رو میکنه....* به دست خویش وُرا چید دانه دانه نمود نهاد در دهن پاک ان فروغ بصر *دهنت رو باز کن باباجان ...نوش جان ...دورت بگردم ...* نخواست تا که عزیز دلش شود غمگین برای خوشه ی انگور، حجت داور فتاد باز دلم یادِ روزِ عاشورا ز لحظه ای که علی آب خواست ز آن سرور ندانم آنکه به فرزند فاطمه چه گذشت فتاد چون نگهش بر لبان خشک پسر دو دیده تا رود و لب خشک و تن همه مجروح صدای العطشش زد به قلب باب شرر نبود قطره ی آبی که تر کند لب او کشید خجلت و آهش به آسمان زد سر *عرضه داشت بابا! "العطش قَد قَتَلَنی ..."عطش منو کشت ..."و ثِقلُ الحدید اَجهَدَنی ..."این سنگینی زره هم داره با من میجنگه ،زره مال کیه ؟ زره مال پیغمبره ...این زره سنگین بود،فقط هم به قد و قواره علی اکبر می خورد .این زره رو تنش کرد شاید لشگر ببینن حیا کنن.... * سرشک بود که از دیده ی پدر می ریخت *روضه ی علی اکبر علیه السلام مثل آتش تو جنگلِ .اگه خاموش بشه زود خاموش میشه "ولی اگه بگیره،خاموش کردنش کار هر کسی نیست" .... * ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir; _1_Mahmud_Karimi(Shabe_8_Moharam)_(www.rasekhoon.net)- 1.mp3
1.83M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ سرشک بود که از دیده ی پدر می ریخت گرفت نور دل خویش را چو جان در بر دهان گشود و بگفتا زبان بیار علی زبان نهاد علی در دهان خشک پدر پدر مکید زبانی که بود چوبه ی خشک پسر گرفت لبی که از سرشک بودی تر نگاه زینب کبری به اشک چشم حسین نگاه حضرت عباس بر علی اکبر چو جان ز خویش علی را جدا نمود امام تو گویی آن که زدی مرغ روحش از تن پر بگفت ای پسرم باز شو سوی میدان که آب بر تو نگه داشته است پیغمبر برو که منتظرت ایستاده اند سپاه که پاره پاره شود جسمت .....از دم خنجر برو که خواسته از من خدای حیّ وَدود تو پیش دیده ی من مثل گل شوی پرپر هزار حیف! از آن مصحف شریف که شد ورق ورق همه از تیرو نیزه و خنجر ... تا سر روی گردن عقاب افتاد خون شَتَک زد به چشم اسب *دیگه اسب ندید ...میخواد سوارش رو برگردونه به خیمه ..یه جای امن پیدا کنه .شروع کرد دور خودش چرخیدن .یه نانجیبی اومد سریع لجام عقاب رو گرفت .نگاه کرد دید حسین داره میاد .شروع کرد دویدن به طرف آخر لشگر .یه جایی ببرم که دست باباش بهش نرسه ،این جا باید بگیم غریب گیر آوردنت ...* کسی نبود که زخمی بر آن بدن نزند ... دلی نبود که سوزد براو در آن لشگر هزار زخم به یک تن چگونه شرح دهم ؟ هزار قاتل و یک کشته چون کنم باور ؟ شنیده ام که سر نعش او کشید حسین صدای یا ولدی هفت مرتبه ز جگر *اصلا خوبه حسین نوحه خون باشه شما هم با اربابتون نوحه بخونید .همه صدا بزنن .اون طور یکه حسین صدا زد، دیگه در عالم کسی نمیتونه صدا بزنه .اما شما با اربابتون هم ناله صدا بزنید ...یا ولدی ....* تو صبح امیدی،علی اکبری سرفرازی،رشیدی ... *" فلما رَاَینَهُ اَکبَرنَهُ ...وَ قَطَّعنَ اَیدیَهُنَّ وَ قُلنَ حاشا لِله ما هذا بَشَرا ..." تا یوسف رو دیدن دستاشون رو بریدن گفتن اونه .الله اکبر ...اونکه اصلا بشر نیست .* خدا خواست اما خودت را به دست خودت آفریدی چو دیدی خودت را ،خودت دست های خودت را بریدی کلید است قاسم ،تو باب الحوائج تری شاه کلیدی مراد است زینب،تو درمکتب عمه جانت مریدی شبیه ابالفضل،تو در رزم ماضیِ خیلی بعیدی علی به هنگام پیکار ،از اسم علی رونوشت جدیدی دو تا ابرویت را اگر کج کنی ،سر ز دشمن بریدی عجب جایگاهی ،که بین بنی هاشم اول شهیدی چنان پا کشیدی، که اندازه ی کربلا قد کشیدی *همه جا تو میدون می کشوندنش .حسین بهش نرسه ...ارباب آخرش دید علی اش رو پیدا نمیکنه .یه مرتبه دید یه جایی حجم شمشیر زیاد بالا پایین میره ...بچه ام این جاست ...* ________________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ @babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir-_Mahmud_Karimi(Shabe_8_Moharam)_(www.rasekhoon.net)-2.mp3
2.14M
⇦🕊 روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایامِ محرم _ شب هشتم محرم 96_ حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir