eitaa logo
کانال ‌متن روضه
75.6هزار دنبال‌کننده
762 عکس
424 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦راندن درماندگان اصلاً .. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ امام باقر (ع) بعد از آموختنِ زیارت عاشورا به علقمه فرمودند: «هر کس این زیارت را بخواند (از دور یا نزدیک) و بر حسین (ع) ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین (ع) گریه کنند، من ضامن او مى‏‌شوم نزدِ خدا که ثواب هزار حج، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند» |الکسیر العبادات فى‌اسرار الشهادات ص91| 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦زخم بال و پر کبوترها .. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ زخم بال و پر کبوترها پا به پایِ اسارت سَرها برگِ سبزیست با نشانه‌ی سرخ کودکی زیرِ تازیانه سرخ همه مَحو صدایِ او هستند پایِ مرثیه های او هستند *اینی که فرمودند طناب رو به دست و گردن می بستند .. برای اینکه طناب یکنواخت باشه مشکل عمده ای که داشت.. اگه یکی از این عُلیا مخدَّره ها رو زمین می افتاد .. پشت سریشون اگه بچه بود طناب کشیده می شد .. چون دورِ گردن بود طناب سفت میشد .. نفر اول امام سجادِ .. الباقی این زن و بچه پشت سر هم به سلسله بسته شده بودن .. من نمی دونم سه ساله، کجایِ این هشتاد و چند زن و بچه است .. این عمه و برادر زاده به هم نگاه می کردند .. یه جایی امام سجاد صدا زد می زدن ..نمی دونم دیده بودید آزاده های عزیزمون می گفتن؛ یه دالانی ایجاد می کردند باید از توی این رَد می شدن .. از اول اسیر رو اینطوری می زدن .. باید از بین اینا رَد می شدن .. غیرت تو چشم امام باقر داره فریاد می زنه .. می دید عمه‌ی سه سالش داره تازیانه میخوره ..* یک طرف کاغذ و یک سو قلمش اُفتاده قلمش نَه، دَم تیغِ دو دَمش افتاده دَمش‌از بس که حسینی‌ ست چو پایین رفته باز در پایِ دَمش باز دَمش اُفتاده مثلِ بینُ الحرمین است مدینه اما سَر پا نیست در این سو حَرمش افتاده مثلِ روزِ دهم از فرطِ عطش با طفلان در شب حُجره به رویِ شکمش افتاده *اومد گفت؛ آقاجان! رفتم تو خیمه‌ی سقا .. دیدم این بچه ها پیراهن هاشونُ بالا زدن .. شکم هاشون رو روی زمین نمناک گذاشتن ..* آخرین لحظه همان لحظه‌ی تلخی ست که من دیده از دستِ عمویش عَلمش افتاده * تموم شد روضه اما دوسه خط .. هم ترس دارم، هم می خوام روضه‌ی امام باقر آتشین بمونه .. من میگمُ رد میشم .. شما هم هر جوری دلتون خواست گریه کنین .. فَلیَبکِ الباکون .. گریه کنا، گریه کنن .. و اِیّاهم فَلیَندَب النادِبون .. اونی که گریه اش بیشترِ سینه بکوبه اشک بریزه، ناله کنه .. (یعنی چی؟) بچه دیدی یه چیزی میخواد ناله میکنه؟ فَلیَصرُخِ الصارِخون .. داد بزنید .. وَ لَیضِّجَ الضاجون .. ضجه بزنید .. وَ لَیِعِّجَ العاجون .. فریاد بزنید .. مگه می خوای چی بگی؟* دیده که دستُ سَر و چشم عمو عباسش تا دَم علقمه در هر قدمش اُفتاده نفسش را رمقی نیست و در خاطرِ من زخمهایِ تن آقا رقمش اُفتاده بعد اینقدر مصیبت به سرش آوردند تازه تیغ آمده بر قدِ خمش اُفتاده آخرین لحظه به یادِ فقط این جمله‌ی شمر که خودم می کِشم و می کُشَمش اُفتاده آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه‌لب صورت خود روی‌خاک ای حسین .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__netد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦زخم بال و پر کبوترها .. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خسته ام از همه ی شهر و گرفتارانش کرمی کن که دلم صحن بقیع می‌خواهد 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦کاش می شد بنویسم که.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم مثل خورشید گرفتار شب تار شدم مرد این شهرم و بر پیرزنی مدیونم این هم از غربت من بود که ناچار شدم من نمی خواسته ام مایه دلواپسیِ معجر زینب کبری شوم ، انگار شدم تا بدهکاری خود را به همه پس دادم به تو اندازه‌ی یک شهر بدهکار شدم دیدم از مردم این شهر خریدار تری علّت این بود اگر یوسف بازار شدم من در این خانه، تو در خانه‌ی خولی تازه با تو همسایه‌ی دیوار به دیوار شدم کاش می شد بنویسم کفنی برداری کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__netد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦کاش می شد بنویسم که.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حسین جانم .. پیکرم تا به زمین خورد، صدا کرد : حسین شیشه از بام که افتاد، صدایی دارد .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦آشنا شد سفیرِ تو.. و توسل جانسوز به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در بهارم، خزون می زنه رنگ زردی آشنا شد، سفیرِ تو با کوچه گردی زار و بی کس، میزارم سرم رو رو دیوار تویِ کوفه، نمونده بجز طوعه مردی گرد غم به رویم نشسته دست کینه دستامُ بسته سنگاشون لبم رو شکسته آقا آقا ، میا میا .. جونم آخر می شه فدات حیف از تو و کبوترات برگرد میشه رونیزه ها جات *آقایه گزارش بدم ازوضعیت این شهر * کشتن تو، شده آب خوردن براشون سوی حنجر، گرفته شده خنجراشون حرفِ معجر، النگو و خلخاله اینجا از برایِ جهیزیه‌ی دختراشون هرچی داشتن دادن تیغُ نیزه خریدن واسه زینب لباس اسیری بریدن تیر و نیزه کنارِ امون نامه هاشون نقشه‌ی شوم واسه چشم سقا کشیدن روخاکا می مونه پر تو بعد ساقی لشگر تو آواره میشه خواهر تو جون زهرا، میا میا .. سمت این قوم بی حیا رحمی کن بر جوون لیلا *همه جمع شده بودن پایین مناره یکی میگفت آزادش میکنن .. یکی می گفت زندانش میکنن .. یکی می گفت اعدامش میکنن .. تو این حرف ها بودن یه وقت دیدن یه بدن بی سری ازبالایِ دارالاماره به سمت خاک کف کوچه .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__netد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦آشنا شد سفیرِ تو.. و توسل جانسوز به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حسین جانم .. این عاقبت من که عزیز آمده بودم .. ای کاش در این شهر کسی خار نیاید 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦خشکی ام رفت و .. / و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خشکی ام رفت و فصل دریا شد سردی ام رفت و فصل گرما شد فارغم از خودم خدا را شکر آسمانی شدم، خدا را شکر ای حیاتِ مجدد دنیا دومین یا محمد دنیا ای که تنها خدا شناخت تو را مثل بیت الحرام ساخت تو را قافیه های بیت ما تنگ است در مقامت کُمیت ما لنگ است ای نسیم پُر از بهار حسین حسنی زاده‌ی تبار حسین قبله‌ی مردم مدینه تویی حسن دوم مدینه تویی ای ظهور پیمبر اکرم حاصل وصلتِ دعا و کرم مادرت دختر کریم خداست پدرت حضرت کلیم خداست سَر شب فکر نور تو بودم فکر شبهای طور تو بودم خواب سجاده تو را دیدم صبح دیدم کنار خورشیدم ای نماز پُر از قنوت حسن حاصل چله‌ی سکوت حسن تو تولای دفترم هستی قسم نونِ وَ القَلم هستی تکیه بر بال جبرئیل زدی مزرعه داشتی و بیل زدی *قربونت برم .. گفت آقا عرق رو پیشونیت میشینه .. این همه خَدم و هَشم خودش کار می کرد .. همه عالم دور سرت بگرده یا امام باقر ..* بهترین میوه‌ی تو ایمان بود گندم کالِ تو پُر از نان بود بی تو این حوزه ها کمال نداشت میوه ای غیر سیب کال نداشت وقت آن است اجتهاد کنی بی سوادِ مرا سواد کنی وقت آن است منبری بزنی حرف، یک حرفِ بهتری بزنی علم را باز هم شکاف دهی در کلاس‌ ت مرا طواف دهی اگر علم تو را حساب کنند زندگی تو را کتاب کنند علم و اخلاق می شود با هم آدمی می شود بنی آدم پَر جبرئیل زیر پای تو بود گردن آویز بچه های تو بود میوه‌ی بهتر از رطب سیب است باعث التیامِ تب سیب است فاطمه سیبِ جَنتُ الاعلاست پس تبِ تو یا زهراست *شیخ عباس قمی می نویسه؛ هر وقت حضرت بهش عارضه‌ی تب سرایت می کرد و تو تب میسوخت بلند فریاد می زد یا فاطمه! .. بعد شیخ عباس تو بیتُ الاحزان خودش تفسیر کرده گفته شاید یه علت این که آنقدر امام باقر بلند صدا می زد یافاطمه، مادرش رو صدا میزد بلند بلند .. نمی تونستن راحت برا مادرشون گریه کنن .. همون طوری که بدن لطیف و شریف حضرت از تب می سوخت، جگرش برا مادرش بیشتر می سوخت .. همچین که می گفت یا فاطمه آروم میشد .. آتشِ درون رو با این ذکر خاموش می کرد .. اگرچه این آتش هیچ وقت خاموش شدنی نیست .. علامه امینی رفت مدینه برگشت گفتند علامه چه خبر از مدینه؟ زد زیر گریه .. گفت؛ چی بگم، کاشکی نمی رفتم مدینه .. گفتن چرا علامه؟ گفت هنوز صداش بینِ در و دیوار میاد .. وگرنه آن رازِ سر به مُهر که در هر سحربه او می گفت؛ مادرم به تضرع بیا، تویی بی بی منتظرِ امام زمانِ .. همه آل الله هم برا مادرشون گریه می کنند .. گریه کنای امام باقر به خودتون ببالید .. هم مجلس کم گرفته میشه برا امام باقر، هم الان کنار قبرش دیگه زائر نیست .. تا همین دو سه شب پیش مدینه زائر داشت .. شده از پشت پنجره ها این قبرا رو نگاه می کردن .. اما الان مدینه دیگه هیچ کس نیست .. چه کسی گفته بی مزاری تو؟ یا چراغِ حرم نداری تو قبرِ تو بارگاه توحید است شمعِ بالا سَر تو خورشید است چه کسی گفته سایه بان تو نیست؟ صحن در صحنِ آسمانت نیست فرش که آسمان نمی خواهد نور که سایه بان نمی خواهد تو خودت سایه بان دنیایی بهترین آسمان دنیایی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦خشکی ام رفت و .. / و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هاشمیٌ بین هاشمیَین، عـلـویٌ بین عـلـویَین و فـاطمیٌ بین فـاطمیَین هاشـمی و عـلوی و فاطمی بود! از نسـل پدرشـان بود و از نسـل مادرشان هم (ع) 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦تو زِ کودکی.. / و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آری زهرش دادن،‌ مسومش کردن حضرتُ .. اما همه‌ی روضه‌ی امام باقر این نیست .. غربت و مظلومیت گره خورده با روضه های کربلا .. دو سه بیت بخونم و از همه التماسِ دعا .. تو زِ کودکی دائم محنت و بلا دیدی با دو چشم مظلومت ظلم بر ملا دیدی راهِ شام طی کردی دشتِ کربلا دیدی اهل بیتِ عصمت را، زار و مبتلا دیدی راس جد خود را بر طشتی از طلا دیدی که زیرِ چوب بر لب داشت آیه های قرآنی خیمه‌ها کَز آتش سوخت، سیدی کجا بودی؟ *یه سئوال اینجا داریم از امام باقر .. یه سئوالم الان این گریز به ذهنم زد .. مدینه ام وقتی بی بی و امیرالمؤمنین برگشتن خونه، زینب از مادر پرسید .. همه آرام شدن یه گوشه نشستن .. زینب اومد جلو مادر : درآن ساعت که در می سوخت پرسیدی کجا بودم؟ تو می خوردی کتک من هم به زیر دستُ پا بودم *حالا باید بلند گریه کنی ..* خیمه ها کَز آتش سوخت سیدی کجا بودی زیر خارها خفتیم، بین عمه ها بودیم شاید ای عزیزِجان زیر دست و پا بودی رویِ شانه‌ی مادر یا از او جدا بودی یا به زیر کعبِ نی در خدا خدا بودی چهار سال سِنت بود با چنان پریشانی *عرضِ روضه من تموم .. به نظرِ من سخت ترین صحنه بر امام باقر .. صبح شام غریبان بوده .. تا عمر داشت از یادش نرفت .. صبح که نور خورشید همه جا رو فرا گرفت .. دید صورتِ همه عمه ها کبوده .. شب چشم درست نمی بینه، کجا ضربه خورده ..* یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود .. ای ملائک ناله در هامون کنید شمر را از قتلگه بیرون کنید یا زِ دست قاتلت خنجر بگیر یا رهِ گودال بر مادر بگیر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦تو زِ کودکی.. / و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هاشمیٌ بین هاشمیَین، عـلـویٌ بین عـلـویَین و فـاطمیٌ بین فـاطمیَین هاشـمی و عـلوی و فاطمی بود! از نسـل پدرشـان بود و از نسـل مادرشان هم (ع) 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦من باقرِ بن زین العبادم.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من باقرِ بن زین العبادم دستِ خدایم کز پا فتادم یادم نرفته لب هایِ عطشان بر خاکِ صحرا سلطانِ خوبان از گوشۀ مقتل زنی میگفت: حسین جان .. واویلا، حسین یا جدا ... دیدم که خورشیدِ خدا شد پُر ستاره دیدم لب خشک و گلویِ پاره پاره از گوشۀ مقتل زنی میگفت: حسین جان .. من خاطراتم پُر از غریبی ارثیۀ ما غربت نصیبی آتش گرفته قلبم زِ کینه می سوزد آهم در کنج سینه پَر می کشم دل خسته از شهر مدینه هر روز و شب با این دلِ سرشارِ دردم بر روضه های عمه خود گریه کردم واویلا، حسین یا جدا ... *ایام مسلمیه و شهادتِ حضرتِ مسلم اجازه بدید دو خط روضه بخونم .. گفت یه نامه بنویسید بگید آقام نیاد .. زن و بچه ش نیان .. یکی بره بگه حسین! اینا رو بام خونه هاشون سنگ جمع کردند .. زینبتُ نیار ..* ظهر عطش در صحرای غوغا من آب خوردم از دست سقا یادم نرفته موی پریشان حال فرار و قلبِ هراسان من شیرِ شمشیرخورده را دیدم به میدان من یادگار آخرِ کربُبَلایم من شاهدِ شورِ شهیدانِ خدایم واویلا، حسین یا جدا ... من باقرِ بن زین العبادم دستِ خدایم کز پا فتادم یادم نرفته لب هایِ عطشان بر خاکِ صحرا سلطانِ خوبان از گوشۀ مقتل زنی میگفت: حسین جان .. واویلا، حسین یا جدا ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦من باقرِ بن زین العبادم.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سیره‌ی حیات امام باقر(ع) یعنی برای مبارزه با طاغوت زمانه باید؛ را سرلوحه قرارداد! (ع) 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦بوی عاشورا وزيده .. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حمید علیمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بوی عاشورا وزيده در مدينه باز هم صاحب عزا گشته سکينه باقر از اين غم سرا رفت يا کتاب کربلا رفت وا اماما .. وا اماما .. بوده اين محمل نشين چهار ساله در مصيبت با رقيه هم پياله زآتش زهر جفا سر تا به پا سوخت يا کتاب خاطرات کربلا سوخت خاطرات کوفه تا شام روي خارو زير هر بام وا اماما .. وا اماما .. در خرابه با دل باقر چه ها شد چون ز هم بازي و هم دردش جدا شد او پدر را از جفا مسموم ديده داغ قتل زينب و کلثوم ديده گرچه لحن کودکانه گفتگو کرد شام را با خطبۀ خود زير و رو کرد وا اماما .. وا اماما .. بر عزيز جان زهرا زهر دادند زين ذهر آلوده بر اسبش نهادند پرپر از زين شد گل ياس ناله ميزد ياد عباس وا ماما .. وا اماما .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦بوی عاشورا وزيده .. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حمید علیمی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «فمن تَبعنى فانه منّى»/ابراهیم-۱۴ رفت محضر امام باقر؛ مانند زنان اَشك مى‏ ريخت! میگفت از خانواده بنى اُميه هستم و حال آنکه خدا آنها را در قرآن ناميده است. امام فرموده بود: تو از آنها نيستى، تو اُمَوی هستى اما از ما اَهل بيتی!❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦گریونه یادگارِ کربلا.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گریونه گریونه یادگارِ کربلا میخونه میخونه روضه هایِ سر جدا تویِ دستاش ملکوتِ زیرِ پاهاش همه عالم یه چشش اشک یه چشش خون روی دوشش غم و ماتم غم خیمه ها داره، واویلا غم کربلا داره، واویلا می باره می باره گریه های بی امون شد مثل شد مثل عمۀ قامت کمون جلوۀ ذات خدایی دم آخر شده تب دار کودکی هاش تو مصیبت اسیر کوچه و بازار غم و غصه ها داره، واویلا غم کربلا داره، واویلا من مُردم من مُردم مجلسِ بزم یزید اون روز بود اون روز بود من شدم از غم شهید پا به پای بچه ها من گریه کردم تو خرابه تشت زر بود چوب دشمن غمایی که بی حسابه غم نیزه ها داره واویلا غم کربلا داره واویلا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦گریونه یادگارِ کربلا.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دلِ صد پاره‌ی ما را نگاهی جمع می‌سازد که از یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦تو باقر العلوم هستیُ.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تو باقر العلوم هستیُ تموم عالم به فرمانت به زیر دین شما شیعه الهی جانم به قربانت از علمُ حلمُ صبرِ تو آقا نفس کشیده دین پیغمبر تو وارثِ صلابت حیدر آقای من آقای من .. به نور دانش تو روشن شد صراط شیعه به زیبایی تو وارث به حق زهرایی آقای من آقای من .. شفاعت محشر آقا فقط به یک نگاهِ شما تموم خواهش نوکرا زیارتِ کرب و بلا غریب اِی آقایِ من .. تو از همون کودکی آقا کشیدی بار غم و تنها میونِ اشک و گریه میدیدی که روی نیزه ها میرفت سرها آتیش گرفته بود حرم اما تو بینِ خیمه بودی سرگردون دویدی پا برهنه تو میدون آقای من آقای من .. الهی من بمیرم آقا که دیدی که قاتل رسید گودال حسین تشنه رفته بود از حال آقای من آقای من .. برا غمای کربلا تو روضه داره هر شبی تا لحظه های آخرم به یاد عمه زینبی غریب اِی آقایِ من .. میونه کوچه یهودی ها چقدر خجالت کشیدی تو به زیر تازیونه ها آقا فقط جسارت شنیدی تو تموم کربلا برات روضه ست ولی برات نمیشه شام هیچ جا خرابه و غصۀ زنها آقای من آقای من .. نداره این درد تو درمون جلوی چشم تو زدن سیلی که صورت رقیه شد نیلی آقای من آقای من .. کنار جسم مضطرت امام صادق آشناست شهادتین امشبت سلام به شاه کربلاست غریب اِی آقایِ من .. تو بودی هرجا نبود هیچ کس گرفتی دست منو آقا نذاشتی تنها بمونم من میون سیل غم و دردا تویی تو تنها امید من تو این شبای پر گرفتاری برای من همیشه تو یاری حسین من حسین من .. دوباره آرومه با یادت قرار قلب مضطرم هستی خودِ تو این عهد و بام بستی حسین من حسین .. فقط رو لبهام این نواست به قلبِ من حسین ناخداست دوا و درمونم فقط زیارت کرب و بلاست دوست دارم آقای من .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦تو باقر العلوم هستیُ.. و توسل به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ کربلایی حسین طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در مزارت نفسِ ثانیه‌ها می‌گیرد باد، دَم می‌دهد و مرثیه پا می‌گیرد زائرت پنجره‌فولاد ندارد به بغل ولی از آجرِ دیوار، شفا می‌گیرد 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•| |• 🌐 مطالب ویژۀ شهادت راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام هم اکنون در سایتِ بابُ الحَرَم : روضه‌هایِ شهادت امام محمدباقر(ع)↶: http://babolharam.net/posts/bagher/matne-rouzeh-bagher/ اشعار و سبک‌های سینه زنی↶: http://babolharam.net/posts/bagher/ashar-sinehzani-bagher/
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦چقدر ناله ی بی جان... و توسل جانسوز به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حجت الاسلام یونس سمیعی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا يا اَبا جَعْفَرٍ، يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي، اَيُّهَا الْباقِرُ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ" *بازم سالای پیش گریه می کردیم برای امام باقر،می گفتیم: آقاجان! همه ی حاجی ها رفتن مکه،برا اعمال حج،کسی نیست دور قبرتون.اما بمیرم،امسال که حج رو هم تعطیل کردن،یقینا امروز کسی نیست بالا قبرتون ناله بزنه،چرا،شاید یه نفر این ساعت تو بقیع باشه،اونم پسرش مهدی زهراست،هی سر رو روی خاک قبر جدّش بذاره...هی بگه: یاجَدّاه! ان شاالله خدا ظهور من رو تعجیل کنه،خودم برات حرم می سازم.اما امروز دلا رو ببریم کنار بستر امام باقر علیه السلام* چِقَدَر ناله ی بی جان و بی صدا داری به زیر لب تو فقط فکر ربنا داری گمان کنم که رسیده زمان پر زدنت که زهرِ کینه اثر کرده و غم ها داری *هی صدا می زد جگرم داره می سوزه...* چه کرده با تو که اینگونه محتضر شده ای شهادتین به لب های خود چرا داری؟! نفس کشیدنت آقا چقدر سخت تر شده است میان هر نَفَسِ خسته ات دعا داری کنار بستر تو مادری عزا دارد که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری لبان خشک تو ذکر حسین می گوید دوباره گریه و مرثیه را بنا داری *چهارسالش بوده تو کربلا بوده...* هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی هنوز هم به دلت غم کرب و بلا داری تو در لباسِ اسارت چه صحنه ها دیدی چه زخم ها که تو از کعبِ نیزه ها داری *به خدا فکر کن الان بالا سر قبر امام باقر نشستی، داری گریه می کنی...این ایام چقدر دل ما برای روضه تنگ شده،یا امام باقر! یه مددی برای محرم به ما بده...* اما وصیتی دم آخر به صادقت داری که همراهِ خود دندانِ کنده ای داری... *یه بار یکی از دندان های امام باقر کنده شد،آقا این دندان رو کف دستش گذاشت؛می گفت:الحمدلله...گذشت،لحظات آخر دیدند یه پارچه ای رو بیرون آورد،به امام صادق داد،گفت پسرم! این دندانِ کنده ی منه...هر موقع خواستی من رو دفن کنی این دندان رو با من دفن کن...چون که باید همه اجزای بدن امام باهاش دفن بشه... چی میخوام بگم ؟!میخوام بگم اینجا امام صادق دندون های پدر رو هم کنار پیکر گذاشت...اما "لا یوم کیومک یا اباعبدالله..."من یک پسری رو هم میشناسم کربلا...تا امام سجاد بدن بابا رو تو قبر گذاشت...دیدند آقا سراسیمه بیرون آمد...داره دنبال شیئی می گرده...بنی اسد سوال کردند:آقا چی شده؟هی دیدند رو پاش می زد، می گفت:خدا لعنت کنه ساربان رو...اگر می خواستی انگشتر بِبَری،چرا انگشت رو بُریدی...؟!حسین....* ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرَد دید باید که انگشت تو را هم بِبُرَد *دیدند ساربان هر کاری کرد انگشتر بیرون نیامد...همین قدر بگم،یه وقت زینب نگاه کرد دید نه انگشتری مانده نه انگشتی به دست حسین...اینجا بود صدای ناله ش بلند شد...* برادرجان سلیمان زمانی چرا انگشت و انگشتر نداری؟ حسین جانم... داریم با حسین حسین پیر می شویم خوشحال از این جوانیِ از دست داده ایم بِدَمِ المَظلُوم، بِدَمِ الغَریب،بِدَمِ العَطشان، فَاَجِبْنا یا اَللّهُ،ای خدا فرج امام زمان ما تعجیل بفرما،به حق سیدالشهدا حاجات ما برآورده بخیر بفرما،به حق سیدالشهدا آقامون امام زمان از ما راضی و خشنود بگردان.به حق امام باقر حال مناجات،اشک چشم در رثای اهلبیت به ما مرحمت بفرما.همه مرضامون شفا عنایت بفرما.همه ی شیعیان امیرالمومنین تا به امروز از این دنیا رفتند از این سفره متنعم بفرما.ای خدا عاقبت خودمون و خانواده مون و نسلمون تا قیامت ختم به خیر رقم بزن.آن چه گفتیم و نگفتیم و تو بهتر می دانی در حق این جمع به هدف اجابت برسان. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦چقدر ناله ی بی جان... و توسل جانسوز به راوی دشتِ کربلا حضرتِ امام محمدباقر علیه السلام به نفسِ حجت الاسلام یونس سمیعی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تسلیت صاحب شیعه که غمی دیگر شد برگ مژگان ملائک ز سرشکش تر شد بسکه بر ساقه‌ی گل ریخت عدو زهر جفا پنجمین گل ز گلستان علی پرپر شد 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و یعنی: از هر دست آویزی استفاده کنی تا صدا مردم در بیاد .. حالا میخواد به تعطیل کردن و بستنِ درِ حرم باشه یا بدونه تماشاگر فوتبال .. فقط مردم بدبین بشن و فحش بدن، تو وظیفه ت رو انجام دادی .. و ... 🆔@babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦توی شهر غربت.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ توی شهر غربت شدم زار و تنها با لبهایِ خونین میگم کوفه نیا آه، این کوفیا پلیدن نقشه برات کشیدن بیعتشون همه سرابه .. آه، رو من درا رو بستن دلِ منو شکستن کوفه برام شهر عذابه .. زینبت میشه، دل‌خون دخترت میشه، بی‌جون میدمت قسم آقا کاروان‌ُ برگردون «واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ اینجا بین کوفه، حرف منع آبه پیچیده بینشون کُشتَنت ثوابه آه، اگه میای به کوفه مشکارو پر کن از آب آخه داری تو بچه شیرخوار آه، یه وقت نمونن حیرون دخترا تو بیابون معجرای اضافه بردار توی کوچه‌ها آقا، دخترات میشن خسته قاتلم میشه اینجا، روضه‌های سر بسته «واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ راه من رو بستن، تو کوچه نامردا سرمو شکستن، تو کوچه نامردا آه، رسیده کارم آخر لب‌تشنه بر سر دار الهی برگردی، الهی .. آه، اینا رحمی ندارن حتی به بچه شیرخوار الهی برگردی، الهی .. کوفه حرمله داره، این شبا چقدر تاره زجر به دخترش داده قول چندتا گوشواره «واویلا، کوفه نیا حسین جان» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net