eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.4هزار دنبال‌کننده
816 عکس
495 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•به لب آه وبه دل.... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاح مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله" *بمیرم! تا غریب به چهل سال بعد از واقعه‌ی کربلا کارش همه گریه و ناله بود.هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا..به هر بهانه‌ای گریه می‌کرد ناله می‌زد اشک می‌ریخت..* به لب آه و به دل‌ خون و به لب، اشک بَصَر دارم شدم چون شمعِ سوزان، آبو آتش بر جگر دارم *پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" بمیرم برا دلت مگه چه کردن؟؟* دلم خون شد نخندید ای زنان شام بر اشکم که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم کند اختر فشانی آسمان دیده‌ام دانم که بر بالای نیزه، هجده قرصِ قمر دارم «حسین..» عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه نشد تا نعش بابم را ز روی خاک بردارم «حسین..» تمام عمر هرجا آب بینم اشک می‌ریزم من از لب‌های خشک یوسف زهرا خبر دارم *غذا می‌آوردن میل کنه تا چشمش میفتاد گریه می‌کرد..صدا می‌زد.."قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَائِعاً" آب میاوردن بنوشه تا می‌دید گریه می‌کرد روضه می‌خواند..صدا می‌زد.. "قُتِلَ ابن رسول‌الله عَطشانا.."حسینو با لبِ تشنه کشتن..* «حسین..» از آن‌ روزی که ثارالله را کشتند لب تشنه به یاد کام خشکش لحظه‌لحظه چشمِ تر دارم *امان از اون لحظه‌ای که می‌دید گوسفندی رو می‌خوان ذبح کنن..جلو‌ می رفت با گریه سوال می‌کرد آیا آبش دادین یا نه؟می‌گفتن: بله آقا! ناله‌ اش بیشتر می‌شد می‌فرمود: کربلا پدر منو با لبِ تشنه کشتن..* «حسین‌..» از آن روزی که ثارالله را کشتند تشنه به یاد کام خشکش چشمِ تر دارم مسافر، کس چو من نَبود که همراه سر بابا چهل منزل به روی ناقه‌ی عریان، سفر دارم از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما دلی از خیمه‌های سوخته، سوزنده‌تر دارم «حسین..» "صلی الله علیک یا اباعبدلله..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•پیرمرد بلا کشیده منم... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پیرمرد بلا کشیده منم پسر شاهِ سر بریده منم روضه خوانی که هر چه می‌گوید با دو چشم کبود دیده، منم *روضه خوانی که همه ی ماجراها رو به چشمش دیده...* آن که از ناقه دید بانویی پای یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تبدار عقب ناقه ها دویده منم *امروز باید همه ناله بزنن، فرمودن: امروز روز گریه ست، این آقا قریب سی و پنج سال کارش گریه بوده، قریب سی و پنج سال کارش ناله بوده..* آن که وقت فرار از خيمه ناله ی دختران شنیده منم *دیدن عمه ی سادات اومد، عزیز برادرم! یادگار برادرم! خيمه ها رو آتش زدن چه کنیم؟ بعد از بابات تو امید زینبی فدات شم، یه وقت فرمود: "یا عمّتی علیکنّ بالفرار" به زن و بچه بگید از خيمه ها فرار کنن، تمام این دخترا تو بیابونا فرار کردن.. آخ بمیرم تو این دخترا سه ساله هم فرار میکرد، اما یه فرقی داشت، دیدن دامنش آتیش گرفته، بابا کسی که آتیش میگیره میگن نگهش دارید، هوا بهش نخوره آتیش گر میگیره، این دختر فرار میکرد آتیش گر می‌گرفت، اون مرد عرب میگه دنبالش رفتم، دیدم دستاشو رو سرش گذاشت، صدا زد.. من بابا ندارم...* آن که بین بوریا دل شب پیکر یک امام چیده منم آن که در گوشه ی خرابه ی شام دفن کرده گُلی شهیده منم *همه ی این روضه ها یه طرف، همه ی این مصیبتا یه طرف، همه ی این دردا یه طرف.. اما روضه ی امروز چیه؟ حرف خود امام سجاده، همه ی اون مصیبتایی که کربلا دیدن بذارین کنار، که وقتی روز عاشورا صدا زد.. عمه جان! پرده ی خيمه رو بزن کنار، تا زینب پرده ی خيمه رو زد کنار، دیدن این آقای بیمار دو دستشو زد رو سرش، گفت: عمه جان میدونی چرا زمین و آسمان تیره شده؟ بابای غریبمو کشتن، اونم با لبِ تشنه..* همه ی روضه ها کنار ولی آن که بازار شام دیده منم روضه در یک کلام وای از شام درد بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمیزایید ناله های مدام وای از شام *چیشد مگه تو شام قربونت برم؟* ناسزاهای بد به ما گفتن همه جای سلام، وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دختر فاطمه اذیت شد از نگاه حرام وای از شام گذر از کوچه های تنگ یهود آتش از روی بام وای از شام جای حیدر ز دختر حیدر می‌گرفت انتقام وای از شام «ای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•داغ ها تو دیدی در کرب وبلا... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شام غریبان آقا امام سجاد علیه السلامه السلام علیک یا مولای یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله السلام ای قبله ی اهل نظر السلام ای گریه ی شب تا سحر السلام ای روضه های پر شرر السلام ای عابد خونین جگر ای که غم گشته انیس خاطرت ای که جز مهدی نباشد زائرت *الان کنار اون قبر خاکی امام سجاد، آقا زائر نداره، در شام غریبانش شاید فرزندش امام زمان زائرش باشه، یا صاحب الزمان تسلیت میگیم آقا، سلام ما رو هم برسون مولا..* ای مزارت قبله ی اهل ولا ای امام چهارمِ ارض و سما ای همیشه در دلت روضه به پا داغ ها دیدی تو در کرب و بلا *چه چیزایی دیده امام سجاد، آقاجان یا صاحب الزمان ببخشید آقا..* گر که دیدی پاره پاره پیروهن این همه شمشیر و نیزه یک بدن در دل گودال جسمی بی کس است سر به روی نی به روی خاک تن *چه مصائبی دیده امام سجاد؟ تمام بار این مصیبت بعد از ابی عبدالله بر دوش امام سجاد بوده..* روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد قبر کوچک تن سقا چقدَر پیرش کرد *بدن سه نفر و امام سجاد ذره ذره جمع کرد، یکی بدن علی اکبر، یکی بدن عمو جانش اباالفضل‌ العباس کنار نهر علقمه، از یه جا دست جمع میکنه، آه! ذره ذره این بدن ها رو جمع کرد، اما یه وقتی هم صدا زد بنی اسد بوریا بیارید، بدن بابا رو ذره ذره جمع کرد توی حصیر گذاشت..* روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود *بمیرم، امام باقر اومد این بدن رنجور باباش امام سجاد رو دفن کنه، دید بعد از این همه سال جای غل و زنجیر رو بدن و گردن امام سجاد باقی مانده، آه! از لحظه ای که امام سجاد اومد بدن باباشو دفن کنه... نمیدونم با چه حالی رفت درون قبر این بدن مقدس حسین رو درون قبر گذاشت، بنی اسد دیدن آقا بیرون نمیاد، آمدن نگاه کنن، دیدن خم شده لب ها رو گذاشته به رگ های بریده ی باباش حسین، آمد بیرون، نمیدونم با چه حالی خاک ریخت، این خاک رو صاف کرد، با انگشت مبارک نوشت "هذا قبر حسین بن علی بن ابیطالب" این قبر حسینه، کدام حسین؟ "الذی قتلوه عطشانا" همون حسینی که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن...* " صلی الله علیک یا مظلوم یا ذبیح العطشان یا حسین" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامْ" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *کاروان اسرا چند روز دیگه به شام میرسن، سهل ساعدی میگه: دیدم شهر رو آذین کردن همه لباس نو پوشیدن دارن تبریک به هم میگن، گفتم خدایا چه جشنیه؟ چه عیدیه من خبر ندارم؟ یه عده ای دور هم داشتن صحبت می کردن رفتم جلو سلام کردم امروز چه جشنیه؟ چه عیدی؟ مردم دارن شادی می کنن؟ گفت بنده خدا خبر نداری تعجب می کنیم چرا زمین اهلش رو در خودش فرو نمیبره...چی شده خوب؟یه وقت یه ناله ای زد و گفت اهل بیت حسین ابن علی رو وارد شام می کنن به اسم خارجی وارد شهر می کنن سرای بریدشون رو آوردن مردم براشون جشن گرفتن اومدن برا تماشا...گفتم از کدوم دروازه وارد می شن گفتم از دروازه ساعات شلوغ ترین دروازه شهر...رفتم خودمو رسوندم، دیدم یه عده ای رو دارن وارد می کنن مردم هلهله می کنن دورشون جمع شدن یه عده نیزه به دست گرفتن و دارن میارن...آخ یه سر بین این سرها خیلی خود نمایی می کنه رفتم جلو و نگاه کردم دیدم سر خونین و خاکستر آلود حسینِ... نسیم محاسن آقا رو هی حرکت میده یه وقت دیدم یه آقایی رو با غل و زنجیر روی یه ناقه برهنه بستن، رفتم جلو نگاه کردم دیدم آقام امام سجاده سلام کردم گفتم من از صحابه پیغمبرم آقا جان سهل ساعدی ام، قربونتون برم چی شده چه اتفاقی افتاده با شما چیکار کردن؟ میخوای ناله بزی بسم الله، بعضی وقتا روضه روضه ي تیغه، شمشیره، خنجره، سر بریده است، تازیانه است.. اما اینی که من میخوام بگم هیچ کدوم نیست، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...آقا یه نگاه به سهل ساعدی کرد فرمود: سهل ساعدی اونقده برات بگم از کربلا تا کوفه از کوفه تا اینجا اولین کسی که سلام کرده به من تویی.... هر جا رفتیم هلهله کردن، هر جا رفتیم این دامناشون رو پر سنگ می کردن...اینه رسم عزاداری؟! اینه رسم غریب نوازی!؟ سهل ساعدی میگه: گفتم: آقاجان! اگه کاری دارین امری دارین بگید من انجام بدم؟حضرت فرمودن: برو هر جور هست به این نیزه دار ها بگو نیزه ی سرها رو ببرن جلو حواس مردم به‌ سرها پرت بشه، ناموس ما رو اینقدر نگاه نکنن...خواسته دومم اگه یه پارچه ای داری بیار بذار زیر این زنجیر گردن من آخه گردنم زخم شده... غلام امام سجاد میگه هر روز به هر بهانه ای امام سجاد برا کربلا گریه می کرد، دلم میخواست یه خبر خوش برسه خبر رو بگم به آقا، ولو شده یه لحظه خنده آقا رو ببینم، یه روز یه خبر خوش به من رسید سراسیمه رسیدم خدمت آقا، آقا جان! مژدگونی بده، مختار نامی خروج کرده قتله کربلا رو به درک واصل کرده... غلام میگه منتظر بودم آقا خوشحال بشه لبخند بزنه، دیدم اشکای آقا سرازیر شد آقا چرا گریه می کنی؟ فرمود: بگو ببینم مختار با حرمله چیکار کرد؟ آقا جان شما چرا بین این همه قتله از حرمله سوال می کنید؟ افسران بزرگ و دیگران هستن چرا از حرمله سوال می کنید؟ فرمود: آخه تو چه میدونی حرمله چه آتیشی به دال ما گذاشت؟... علی اصغر رو بابام رو دست گرفته بود فرمود يا قَومِ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ سیرابش کردن، با تیر سه شعبه، گوش تا گوش علی... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•منو‌جدا شدن از کوی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گفت خشکسالی در مدینه بود مردم اومده بودن برا دعا، نماز استسقا دیدم میون این مردم یه غلام سیاهی راهشو جدا کرد از هیبت این غلام ناخواسته دنبالش رفتم دیدم رفت یه گوشه‌ای به تنهایی دستشو بالا آورد شروع کرد دعا کردن، تو نخ این غلام سیاه بودم یه مرتبه دیدم باران رحمت الهی نازل شد، گفتم این از دعای اینه، من ببینم کجا میره اومد دنبالش راه افتادم تو کوچه پس کوچه‌های مدینه دیدم آمد تو کوچه بنی هاشم، شک کرده بودم. اما دنبالش رفتم به یقین برسم دیدم وارد خونهٔ امام سجاد شد گفتم بله، غلام این خونه باید هم اینطوری دست به دعا هم برداره و خدا باران رحمتش رو نازل کنه، خیلی روایته هم لطیفه هم آدم دلش می‌سوزه یه جاهایی تو این روایت.. میگه فرداش رفتم در خونه آقام زین العابدین در زدم آقا با محبت باهام برخورد کرد گفتم اقاجان یه درخواستی ازت دارم حضرت فرمود بخواه، یه غلامی داری می‌خوام ازت بخرمش با هر قیمت شده حضرت گفت چرا بخری ما این غلام را به شما هبه کردیم هدیه دادیم کی هست؟ یک به یک غلام‌ها رو آوردند گفتم نه این نیست دوباره آوردن نه اینم نیست آقا فرمود: دیگه کسی نمونده گفتن آقا فقط یه نفر هست به اسب‌ها رسیدگی می‌کنه اونجا هم می‌خوابه حضرت فرمود: اونم بیارین شاید اونو می‌گه تا اومد دیدش گفت: آقا خودشه ..حضرت فرمود: دیگه از این به بعد غلام ایشون هستی برو خونهٔ ایشون، یه مرتبه غلامه زد زیر گریه.. گفت: آقا چه کردم که داری منو از در خونت دور می‌کنی؟ چه غلطی کردم؟ حضرت فرمود: غلام، کاری نکردی این دوست ما چشمش تو رو گرفته.. رو‌کرد به اون به التماس گفت من چه کردم که داری منو از آقام جدا می‌کنی. گفتم عزیزم گریه نکن من تو رو برا کار نمی‌برم می‌خوام ببرمت خونم من غلامیتو بکنم .گفت حالا بگو چی شده؟ گفت: من دیدم چطور رفتی مناجات کردی خدا به دعای تو باران رحمت رو نازل کرد. می‌خوام بیای برکت خونه امون بشی گفت: آ خدا این راز بین من و تو بود دیگه نمی‌خوام زنده بمونم. میگن همه دورو بر حضرت، غلاما، خود آقا امام سجاد هم شروع کرد گریه کردن این مرد هم پشیمون شد رفت، تو راه هم گریه کرد گفت: عجب کاری کردم هنوز به خونش نرسیده بود پیک امام سجاد رفت دنبالش، فلانی این رفیقت از دنیا رفت اگه می‌خوای تشییع جنازش خودت رو برسون..اینجا که می‌رسی باید به آقامون اینطور عرضه بداریم..* منو جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند تمام عمر خود آزار دیدم جهان را بر سرم آوار دیدم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *می‌خوای گریه کنی باید برای اینا گریه کنی* عزیزان خدا را خوار دیدم میان مجلس اغیار دیدم چهل منزل که نه.. عمری حزینم چهل سال است من چله نشینم شبانه روز یاد اربعینم همیشه چشم خود پربار بینم *آقا جان امشب شما روضه بخون ما پا به پات گریه کنیم ..* شده اشکم روان با که بگویم غم هفت آسمان با که بگویم از این داغ گران با که بگویم حرم را بر سر بازار دیدم الهی که زنی مضطر نماند میان کوچه بی یاور نماند اگر هم ماند بی‌ معجر نماند خودم این درد را ناچار دیدم ازین غصه گریبان می‌دهم چاک میان خنده‌های قوم ناپاک عقیله، عمه‌ام را بر روی خاک به زیر کعب نی بسیار میزد نرفت از تن نشان سلسله نه نرفت از گوش صوت هلهله نه نرفت از خاطر من حرمله نه از آن ملعون غمی دشوار دیدم به روی سینه ی بابا دویدن تنش را سمت گودالی کشیدند سرش را با چه زجری می‌بریدند خودم دیدم اگر ناچار دیدم *اشاره روضه‌ام هم همین باشه، گفت برم آقامو خوشحال کنم از کوفه با شتاب خودشو رسوند مدینه..گفتم برم پهلو آقام اگر اینو بگم حضرت لباس عزا را از تن بیرون می‌کنه .آقا جان !چشمت روشن مختار قیام کرده قتله باباتو همه رو به سزای اعمالشون رسونده. یک به یک گفتم شمر را گفتم همه رو گفتم دیدم. آقا شروع کرد گریه کردن.. گفتم آقا خوشحال نشدی. گفت خدا رحمت کنه مختار رو من یه سوال دارم ازت به من بگو آیا حرمله را هم گرفتن؟ گفتم آقا من همه رو گفتم چطور این نانجیب.. فرمود: نمی‌دونید چه دلی از ما سوزوند. آخه مگه شیرخواره چقدر آب می‌خوره نذاشتن حرف بابام تموم شه، این نانجیب جیگر بابامو آتیش زد..* ای حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•ارث جاماندهٔ زهرا... و توسل به روای دشت کربلا امام‌سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حمید عسکری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ درد بسیار، مداوا گریه ارث جاماندهٔ زهرا، گریه *چقدر سخته آدم ببینه باباش میون یه مشت دشمنی که هیچ بویی از دیانت نبردن خودشم نتونه کاری کنه...* روزها ناله و شب‌ها گریه آب می‌خورد ولی با گریه گریه بر آب وضویش می‌ریخت خون دل بر سر و رویش می‌ریخت گریه بر شاه شهیدان خوب است گریه بر کشتهٔ عریان خوب است گریه بر در دامن طفلان خوب است گریه بر آن لب و دندان خوب است خواست در زهرش گریه کند در فراق پدرش گریه کند این دسته طویریج که روز عاشورا راه می‌افتند، قریب به چهار میلیون نفر به سر و سینه می‌زنند، از طویریج میان سمت کربلا خیلیا بین مسیر بهشون ملحق میشن، می‌دونی برای چی اینجوریه؟ این طویریج، طبق نقل‌های مقاتل، من خیلی راجع به این قضیه تحقیق کردم، طبق نقل‌ها محلی بوده که عمر سعد نامرد مثل دیروزی یا امروز یا روز عاشورا مثل دیروز، شروع کرد خبر مرگش خطبه خوندن، گفت بابام سعد بن ابی وقاص، عمر بن سعد بن ابی وقاص، یا عمر سعد ابی وقاص بابام از پیغمبر شنیده، پدرم از پدرش شنیده، پدرش از پیغمبرکه مبادا کشته‌ها، مسلمونی رو زمین بمونه بدنش، اینجا امام سجاد دگرگون میشن، میفرماد این‌ها کشته‌های ما رو مسلمون نمی‌دونن، کشته‌های خودشونو مسلمون می‌دونن بابا، بدن بابای من این رو زمین افتاده، بدن اربا اربای داداشم علی اکبره، بدن عمو جانم قمر بنی هاشمه،این طویریج، از زمانی محبوب میشه، که سید بحرالعلوم، دور و بریاش دورش بودن شیوخ شاگردان رفیقاش پا منبری‌هاش وقتی این دسته سینه زنی هروله کنون داره میاد، سید بحرالعلوم عبا و عمامه از سر و دوش برمی‌داره، پابرهنه می‌شه تا حرم با اینا تو سر و صورتش می‌زنه، به حال مرگ رو زمین می‌افته، به سید بحرالعلوم گفتند آقا این چه کاری بود کردی؟فرمود: شما هم اگه مثل من می‌دیدید امام زمان چه جوری به سر و سینه‌اش می‌زنه..از اون روز طویرج، طویرج شد، ارزش پیدا کرد، اینو گفتم که بدونید آقا نگاه به مجلس‌ها و جلساتتون می‌کنه..اجازم بدید اینجوری روضه زین العابدینو بخونم اومد تو مدینه یه نفر صدا زدن "انا الغریب" یکی به من کمک کنه، من اینجا غریبم، ببین چقدر زین العابدین غصه داشت که از هر فرصتی برای گریه برای باباش استفاده می‌کرد،صدا زد من غریبم، زین‌العابدین صداش کردن، آقا فرمودند چیه، شهرو به هم ریختی؟ عرضه داشت من غریبم، حضرت بهش فرمودند: من یک سوال ازت دارم .آقا فرمودند:یک سوال ازت دارم بپرسم؟عرضه داشت بفرمایید..آقا فرمودند: اگه اینجا از دنیا بری، بدنت را دفن می‌کنند یا نه؟عرضه داشت من گفتم غریبم ولی نامسلمون که نیستم.من تو بلاد مسلمونا از دنیا برم بله دفنم می‌کنن.حضرت صدا زد دیدی تو غریب نیستی.غریب بابای مظلوم من حسینه.. به خدا خودم دیدم، سرش بالای نیزه‌ها بود.مقتل میگه: زین‌العابدین تشریف آوردن، بنی اسد می‌خواستن بدنو دفن کنن، نه فقط بدن ابی عبدالله رو، ابدان مطهر را می‌خواستن دفن کنند، دیدن نمی‌شناسن این بدن‌ها رو، اینقدر زخم داشت. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به روای دشت کربلا امام‌سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حمید عسکری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *صدا زد..بنی اسد دیدن یه سواری داره از دور میاد، فرمود: برید کنار بدن‌ها رو فقط خودم می‌شناسم.این بدن آروم فقط خودم می‌شناسم، این بدنه دست نداشته بدن عمومه، این بدنی که ارباً ارباست بدن داداش بزرگم علی اکبره..این بدن له شده بدن قاسمه..اما نگاه کرد، بنی اسد دیدن آقا دارن گریه می‌کنن، گریه‌شون فرق داره صدا زدن بنی اسد، برید تکه حصیر بیارین بوریا بیارین، آقا برای چی؟ فرمود: می‌خوام بدن بی‌جان بابامو داخلش جمع کنم، بدنو تو قبر گذاشت، من تمام روضمو تو همین یه جمله است حرف زیاد گفتیم، شنیدیم اما بعضی جملات خیلی جیگر می‌سوزونه، اونهم اینه: دیدی رسمه میگن میت رو صورتشو رو خاک بزارن، فدای اون امامی بشم که هرچی نگاه می‌کنه، فقط رگهای بریده، صداش بلند شد،خاک رو قبر ریخت با انگشت مبارک نوشت:"هذا قبر حسین بن علی بن ابی طالب الذی قتلوه عطشانا" مردم بدونین بابام رو با لب تشنه کشتند. هر کجا نشستی به قصد فرج، شفای بیماران سه مرتبه صدا بزنید.."رحم الله من نادا و غفر الله من نادا"...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•با تو هر لحظه ی من... و توسل به روای دشت کربلا امام‌ سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با تو هر لحظه‌ ی من بوی خدا می گیرد عطر اخلاص و مناجات و دعا می گیرد بچشان بر دل ما طعم عبودیّت را سجده هامان به نگاه تو بها می گیرد تو ولی نعمت ما و همه عبدت هستیم رحمت واسعه ات دست مرا می گیرد تا بقیعت دل شیدای مرا راهی کن عشق از گوشه‌ ی چشمان تو پا می گیرد بانی روضه‌ ی اربابی و باران باران چشمم از محضر تو اذن بُکاء می گیرد آقا جانم ! از تو بر گردن اسلام چه دِینی مانده با فداکاری تو شور حسینی مانده رهبر جان به کف اهل ولایی آقا مظهر بی بدل صبر و رضایی آقا به تو و عزّت و ایثار و شکوهت سوگند علم افراشته‌ ی خون خدایی آقا بیرق نهضت آقاست به روی دوشت وارث سرخی خون شهدایی آقا خطبه‌ی حیدری ات کاخ ستم را لرزاند دشمن تو نَبَرد راه به جایی آقا ‌ کربلا را که تو به کوفه و شام آوردی همه دیدند که مصباح هُدایی آقا دیده‌ ی غرق به خون تو گواهی داده تو عزادار چهل سال مِنایی آقا اشک هم از غم چشمان تو خون می‌ گرید زائر جان به لب کرب و بلایی آقا چشم های تو از آن ظهر، قیامت می خواند دم به دم در همه جا داشت مصیبت می خواند *توی کوچه راه می‌رفت ...حاج آقای زنجانی روضه میخوند:« که گریه کن باید شب کاسه آب رو پر کنه بعد شب تا صبح گریه کنه ..باید دنبال بهونه بگردی برای گریه..توی کوچه رد میشد میدید دارند یه گوسفند رو ذبح می کنند می گفت دست نگهدارید ..بگید ببینم بهش آب دادید یا نه ؟ میگفتن آقا آشنای به احکام هستیم شما چرا این سوال رو می پرسید؟می‌فرمود: بابای منو تشنه سر بریدند.میومد تو کوچه رد بشه بچه میدید گریه میکرد ،دختر بچه میدید گریه میکرد، جوون رعنا میدید گریه میکرد ،بچه شیرخواره میدید گریه میکرد، غذا میدید گریه میکرد، آب میدید گریه میکرد..* غربت و بی کسی قافله یادت مانده شام اندوه و شب هلهله یادت مانده در خرابه تو هم از پای نشستی آخر قامت خم شده‌ی نافله یادت مانده سالیانی ست که این داغ شهیدت کرده تلخی طعنه‌ی صد حرمله یادت مانده *از مسجد اومد بیرون ،علامه مجلسی اینجور می‌نویسه دید یه عده جمع شدند دور یه مرد اون مرد داره صدا میزنه" ایها الناس ارحمونی ارحمونی..اینا الناس انا الغریب" تا شنید داره میگه "انا الغریب" مردم رو کنار زد به اون مرد گفت چرا میگی انا الغریب ؟گفت آقا تو این شهر غریبم..کسی رو ندارم .گفت یه سوال ازت میپرسم جواب منو بده ..گفت بفرمایید آقا جان .فرمود:« اگه الان بمیری جنازه ت روی زمین میمونه یا یه نفر پیدا میشه جنازه ت رو خاک کنه؟» گفت آقا این چه حرفیه اینجا مدینه النبیه منم مسلمانم آقا به همه مسلمانها واجبه دفنم کنند ..آقا فرمود پس نگو من غریبم..غریب اونیه که تو کربلا خودم جنازه ش رو گذاشتم اومدم ..خیلی سخت بوده ها خیـــــلی ..سید در لهوف اینجور روایت میکنه : «بی بی زینب سلام الله علیها دید امام سجاد روی ناقه یه جوری حالش عوض شد .دید واقعا علی الان از دنیا میره..بدو بدو اومد جلو گفت چیه علی جان؟ چته عمه قربونت برم ؟ گفت ببین عمه همه جنازه هاشون رو دفن کردند.عمه فقط بابای من رو زمینه عمه ..صدا زد علی گریه نکن..عمه قربونت یه روزی میاد اینجا محل تجمع میشه ..یه روز میشه اربعین جمعیت میاد..* بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسد بماند آرزوی کربلا.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به روای دشت کربلا امام‌ سجاد عایه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آقام آقام آقام... هوای حسین هوای حرم هوای شب جمعه زد به سرم روانه شدم به سوی ضریح بگیری اگر زیر بال و پرم بده صدقه به راه خدا بده شب جمعه تو کرب و بلا *میدونید شب آخری چی می‌گفت هی ناله میزد :هی وای...اونا که منو میشناسند و نمی‌شناسند من پسر کسی هستم که تو کربلا رنگ پوستش از شدت گرما تغییر کرد من پسر کسی ام که چشمهای قشنگش پر از لخته های خون شد.من پسر کسی ام که سر خونی شو از قفا ذبح کردن. من پسر کسی ام که پیراهنش رو بردن و پیکر عریانش رو خاک کربلا مونداگر بشناسید من پسرِ پدری مظلومم..امشب داشت غسل میداد امام باقر تا بدن رو باز کرد پیراهن رو کنار زد دید هی داد هنوز جای غل و زنجیر جای رو این بدن مونده ... هنوز جای این کیسه ها ی غذا رو شونه هاشه..حالا دلتو ببرم یه جای دیگه آی مردم ..من پسر کسی ام که نیمه شبی ،گریان پیکری رو غسل دادن اسما میگه آقا سرش و گذاشت رو دیوار آقا چی شد..گفت :اسما ، آب می‌ریزم آب رد نمیشه اسما نگاه کن بازوش کبود شده..* ننه ننه جوان ننه جوان ننه جوان ننه *درمون سوخت بهم دیگه گفتیم آی جوان ننه جوان ننه ای وای ای وای..* نمی‌دونم حسن تو کوچه چی دیدهی صدا میزنه قهرمان ننه م لای لای.. درمون سوخت بهم دیگه گفتیم قربان در ِ سوخته ننم لای لای..تو کوچه راه و گم کرده بودی به قربان چشم پر از خون شده ت لای لای ننم..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•کوچه های مدینه... و توسل به روای دشت کربلا امام‌سجاد عایه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *در امالی شیخ صدوق وارده میگه داشت از کوچه ای رد میشد جزامی ها نشسته بودن قدیم جزام یه بیماری بود مسری کسی جزام می‌گرفت از شهر بیرونش میکردن باید می‌رفت یه گوشه ای از شهر یه محله هایی داشتن ،ممنوع هم بود رفت و آمد این ها به داخل شهر خوب کسی که نه میتونست کار کنه ،نه پول و زندگی داشت در اوج فقر و فلاکت زندگی میکردن قربونش بشم می اومد از این کوچه ها رد میشد زین العابدین. جزامی ها دیدن پسر پيغمبر رد میشه یه سفره ای پهن بود صدا زدن آقا با ما هم سفره می‌شید یا نه؟ زین العابدین یه نگاه بهشون کرد گفت اگه روزه نبودم باهاتون همسفره میشدم اما حالا من یه چی بهتون بگم قبول میکنید گفتن جانم آقا جان.. گفت مهمونی میاید خونه ی من..ما ؟ما جزامی ها بیایم خونه شما؟ فرمود: قبول میکنید ؟گفتن: بله آقا جان فرمود: غلامم رو میفرستم دنبالتون اومد تو خونه فرمود: مهمون دارم غذای خوب آماده کنید. وقتی سر سفره اش جمع شدن زین العابدین نشست یه جوری با محبت برخورد میکرد.. بگو آقا جان ما جزام گناه داریم..صلی الله علیک یا سيدنا الغریب حسین،حسین* کوچه های مدینه و بوی زخمهای تنی که می آید چشمهای سفید یعقوب و بوی پیراهنی که می آید مرد سجاده ای که درک نکرد هیچکس آیه ی مقامش را در هیاهوی شهر کوفه نداد هیچکس پاسخ سلامش را تا عزاداریش شروع شود دیدن شیر خواره ای کافی است تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشواره ای کافی است وقت افطار کردنش هر شب تا که چشمش به آب می افتاد تشنگی ضریح لبهایش یاد طفل رباب می افتاد من نمیدانم که خاکستر چه به روز امام آورد زیر خنجر زیر زنجیر پیکر زردش معجزه بود اگر دوام آورد تا که این مرد قافله زنده است حرف کاروان نزنید پیش این مردِ گریه، جانِ حسین حرفی از چوب خیزران نزنید. :علی اکبر لطیفیان حیا کن ظالم از خدای اکبر چوب نزن به لبهای حسین *دل زینب سلام الله علیها سوخت و فرمود ان شاء الله ذلیل بشی یزید .به اون لبها چوب نزن به لب مهمانِ تازه از راه رسیده با چوب زخم نزن.. به اون لبهای زخمی و خشکیده از عطش چوب نزن جدم پیامبر به آن لبها بوسه زده..اون دندونها رو پیغمبر بارها بوسیده بود ..نانجیب نزن جلو چشم دخترهاش نزن..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net