eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.4هزار دنبال‌کننده
755 عکس
413 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 به عشق دنبال و باشیم نه شلوغ و پر جمعیت !!! 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•«آه مالک اشتر علی».. و توسل تقدیم به ارواح مطهر شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی _حاج میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● باید با اشک غم، چشمامون دریا شه حاج قاسم مهمونِ، آغوش رفیقاشه آغوش حاج احمد، لبخند حاج همت شد وقت دیدار و، پایان یه عمر حسرت «آه مالک اشتر علی» محبوب این امت، لبریز از مِهر وَلی پای عهدت موندی، مثل عباس علی چشمت روشن شد با، اذن دیدار حسین دستت تو دستای، میر و علمدار حسین «آه مالک اشتر علی» فریاد تو توفان، چشمای تو دریا بود لبخند شیرینت، آرامش دلها بود هر شبِ جمعه این دل، با یادت آتیشه سرباز جامونده‌ات، دل تنگ نگات میشه... «آه امیر لشکر علی» «آه مالک اشتر علی» شاعران: محمدمهدي سيار و میلاد عرفان پور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•«آه مالک اشتر علی».. و توسل تقدیم به ارواح مطهر شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی _حاج میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● قَدِ استُرجِعَتِ الوَدِيعَة یعنی من زهرا را ندادم زهرا را از من گرفتند... 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
⛔️ هایِ وضعیت واتس آپ و اینستاگرام ویژه شهادت سردار دلها و ایام فاطمیه هم اکنون در : کانال استوری و وضعیت↶ @babolharam_story @babolharam_story @babolharam_story 👌یه کانالِ بسیار کاربردی👆👆
. دوستان ساعت‌ها برا این کانال زحمت میکشن، لطفاً حمایت کنید و در نشر مطالب کمک حال باشید☝️🙏
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تازه میان کوچه قلبم .. / و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تازه میان کوچه، قلبم به درد آمد حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود از بس که قطره قطره، بر پایِ تو چکیدم تابوت من سُبک تر، حتی زِ بوریا بود ای آخرت وفا کن، با ما شکسته دلها با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود دست ها را بُرده بر ابرو چرا؟ از علی، زهرا گرفته رو چرا؟ ساخته معمارِ یثرب اینقدر کوچه ها را تنگ و تو در تو چرا؟ عادت شمع است از سَر سوختن شمع من می سوزد از پهلو چرا؟ با تنِ تب دار با حالِ خراب خانه را خود میکنی جارو چرا؟ مجتبی قبل از همه فهمیده بود راه می رفتی تو با زانو چرا؟ *درِ خونه ی مهاجر و انصار رو زد ... با امیرالمؤمنین، دستِ بچه هاش رو هم می گرفت، از داخل خونه می گفتن کیه داره در می زنه؟ علی می گفت: فاطمه تو جواب بده... اگه بدونن منِ علی پشتِ درم در رو باز نمی کنن... هیچ کسی جواب نمی داد ... تا رسید در خونه  معاذ بن جبل، حضرت گفت : حرفهای پیغمبر رو یادته، نمی خوای من رو یاری کنی؟ رو کرد به حضرت زهرا و به امیرالمؤمنین گفت: غیر ازمن کسی هم هست کمک ما بیاد یا نه؟ حضرت فرمود: نه ... گفت: پس کمک من فایده ای نداره ... حضرت فرمود: برو دیگه نمی خوام ببینمت از جلو چشمم دور شو... این طور جواب ولیِ خدا رو نمی دادن... ابی عبدالله گفت: حُر جوفی من سابقه ی بد تو رو می دونم ... اگه بیای کمکم کنی ، قول میدم همه رو پاک کنم... نِگون بختِ بیچاره، کمک ابی عبدالله نکرد... بهانه آورد گفت : اما یه اسبی دارم ... یه شمشیری دارم بردار بِبَر ... حضرت فرمود: من اسب و شمشیر نمی خوام ... من می خوام خودت رو نجات بدم ... اگه نمیای نیا خداحافظ....حضرت رفت .. یکی دیگه هم بی ادعا ...گریزانِ از حضرت، مثل زهیر ...هرجا ابی عبدالله خیمه می زد ...می رفت خیمه اش رو یه جای دیگه برپا میکرد. نکنه چشمش به چشم حسین بیوفته...حسین بگه بریم کربلا... یه منزلی علی‌رغمِ میلِ باطنیش با ابی عبدالله هم منزل شد ..همش خدا خدا میکرد .. نکنه پیک حسین بیاد سراغش... یه وقت دید یه کسی داره در خیمه رو میزنه... زهیر! آقام حسین باهات کار داره.. تا اومد این پا اون پا کنه ... خانومش گفت: خجالت بکش... پسر فاطمه داره صدات میزنه.... تو داری تامل میکنی؟ تعلل میکنی؟ برو ببین باهات چیکار داره...تاریخ ننوشته اون ملاقات حضرت با زهیر چه خبر بود... اما وقتی برگشت خندان برگشت... گفت : خانم بار و بندیلت رو جمع کن برو شهر و دیارت ...گفت چی شده ؟ گفت حسین من رو کربلایی کرد دارم با حسین میرم کربلا... اما چیزی نگذشت ابی عبدالله اومد مقابل لشکر به چپ و راست خودش نگاه کرد ... فریاد زد: "اَینَ المُسلِم، اَینَ الحَبیب ؟"دونه دونه اصحابش رو صدا زد .. کسی نیست جوابم رو بده؟ "هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟"کسی نیست کمکم کنه؟ یه وقت دید تو خیمه ولوله شده...صدای گریه ی زن و بچه بلنده... برگشت به خیمه ها گفت: زینب جان ! من که تو رو آروم کردم اینطور داری ناله میزنی... گفت : داداش وقتی صدای غربتت بلند شد ... هیچ کسی نبود جوابت رو بده ... علی اصغر گهواره رو یه تکونی داد.... خودشو از گهواره بیرون انداخت... یعنی بابا رو من هم حساب کن....منم هستم.. * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تازه میان کوچه قلبم .. / و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● می‌گفتند علی(ع) زیاد میخندد، به درد حکومت کردن نمیخورد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
/ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• دم به دم موقعِ سینه زنیِ روضه ی فاطمه ناگفتنیِ بچه ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیِ مَردِ مِیدونیم، ولی گریه کنیم همه بی معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روزِ علی گریه کنیم مردمِ مدینه اکثراً بَدَند دستِ رَد به سینه ی علی زدند بسکه بُردنِ علی دیدنی بود خیلیا بَرا تماشا اومدند *عمامه رو دور گردنش انداختن هِی می دویدن...* من خودم فدایِ اشکِ چشاتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا منو حلال کنید روضه ناموسی می خونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گُل یاسُ رنگِ نیلی بزنن فکرش رو بکن چهل تا بی حیا تو کوچه زنش رو سیلی بزنن تو برو بیا می‌زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو حق داره علی بمیره به خدا یه غلام سیاه می زد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو تو کوچه بستن به خدا تویِ لَفّافِ میگم غیرتیا بارِ شیشَه اش و شکستن به خدا *یه روز زنها اصرار کردن به اُمِ ایمَن ...یه وقتی برا ما بگیر بریم عیادتِ فاطمه... فاطمه به ما اجازه نمیده... اجازه گرفت زنها اومدن دور بستر فاطمه نشستن... اُم ایمَن به نیابتِ از بقیه شروع کرد به حرف زدن... خانم اینا اومدن حالتون رو بپرسن... خانم فرمود: چی بگم ؟ حال و روزم معلومه..* دیوار می کند کمکم راه می روم... *عذرخواهی کردن نتونستیم کاری بَراتون بکنیم.. به عیادتون بیایم .. اختیارمون دستِ مردامونِ.. حرفا رو که زدن...خانم گفت: گله ای از شما ندارم ولی یه چیزی تو دلم مونده... اون وقتی که اومدن درِ خونمون رو آتیش زدن.. شما می دونستید اوضاع من چطوره... تو اون اوضاع یه زن باید می اومد کمک من میکرد ... شما دور خونه ما حلقه زده بودین... صدای ناله های من رو می شنیدید ..هیچ کسی نمی اومد کمکم کنه.. خدا فضه رو نگه داره...اگه فضه نبود بین در و دیوار جان داده بودم... هر چی صدا زدم "یا اَبَتا" کسی شرم نکرد .. علی رو اومدم صدا بزنم دیدم دستاش رو بستن..کشون کشون علی رو دارن می برن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
/ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄• می‌گفتند علی(ع) زیاد میخندد، به درد حکومت کردن نمیخورد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•این پیرْهَن‌خالی است یا .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۰ _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همراه با خاکستر پروانۀ خویش شمعِ شبستان را کفن کرده است خانه دارد سیاهه می زند جبریل در عرش رَخت عزاداری به تن کرده است خانه نایی برای دردِ دل کردن نداری حتی برای گفت و گو هم ناتوانی بار سفر بستی ولی وللهِ زود است حالا نمی شد بیشتر پیشم بمانی هر روز یک رنگ اند این نامرد‌ مَردُم مابین قومی سُست پیمان گیر کردم دیگر به نجّار محل بی اعتمادم میخ کج در را خودم تعمیر کردم این پیرْهَن‌خالی است یا که پیکر توست این که میان بستر تو خواب رفته؟! حتی برای حیدرت تشخیص سخت است آنقَدر جسم لاغر تو..،آب رفته! بر روی گلبرگ تو جای پنجه انداخت ای رَذل!این گُل لایق سیلی زدن بود!؟ آن گوشواری را که گفتی: "کوچه گُم شد" امروز دیدم فاطمه.. دستِ حسن بود با هر نفس آلاله‌ می کاری عزیزم پیراهنت هر لحظه گُلگون است زهرا این آسیایِ گندمِ تو کُشت ما را... هر روز دستاست پر از خون است زهرا طرز قنوتت جانِ حیدر را گرفته داری علی را رو به قبله می گذاری اِی بشکند دست مغیره،دست قنفذ حتّی توان ربنا خواندن نداری در پشت در یک سوم از سادات کم شد "با محسن من هرچه کرد آن میخ در کرد" تو بار شیشه داشتی، دیوار بو بُرد ا‌ی کاش می شد زودتر "در" را خبر کرد دیگر برایم وا نکن این بقچه ها را اسباب بازی اش نشان دادن ندارد لالاییِ تو عرش را سوزانده..،بس کن گهوارۀ خالی تکان دادن ندارد آهِ حسین از اشتها انداخت ما را جای دو لقمه نان فقط غم خورد هر شب دلواپس تشنه‌لبت اصلاً نباشی زینب برایش آب خواهد بُرد هر شب تو هستی و پیش نگاهت..،چکمه‌پوشی پا روی عرشِ سینۀ او می گذارد با پا به خشکی لب او می زند.. شمر مانند قنفذ.. بی حیا رحمی ندارد امروز میخی که به پهلویت فرو رفت سرنیزه‌ی فردای گودال است زهرا آن گوشواری را که بین کوچه گم شد آغاز غارت های خلخال است زهرا شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•این پیرْهَن‌خالی است یا .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۰ _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امیرمومنان! مولا علی(ع) آن وقـتی کـه بـه کوفـه آمـد، مسـلمانان را جمع کـرد و فرمـود: این اموال من است و این غلام و مرکب من! اگر وقـت رفـتن از کوفـه بیش از این را بُردم، بدانید که به شما خـیانـت کرده‌ام... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• خیال کن پس از سال ها.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خیال کن پس از این سال های در به دری پس از تمامیِ ایام سختِ خون جگری پس از زمانۀ پُر های و هوی کبر و غرور شود دو چشم تو روشن به آفتاب ظهور جهان منور از اعجازِ آفتاب شود دعای العَجلت نیز مستجاب شود خبر رسد که سِرِّ آخرِ زمانه سازش کرد دهند مژده دعای فرج گشایش کرد نشانه های ظهور آشکار و تکمیل اند از این به بعد دعاهای ندبه تعطیل اند بگو به حمیری و دعبل و کمیت امروز رسیده منتقم خون اهل بیت امروز به دشمنان علی خواب و خور حرام شده است خبر رسیده است که هنگام انتقام شده است زمان زمانِ تحقق به وعده ای ازلی است و دادگاه مجازاتِ دشمنان علی است خیال کن که در آن روز با اهمیت به جایگاهِ قضاوت نشسته آن حضرت ادب به محضر آن حی لایموت کنند زنند صیحه خلایق همه سکوت کنند رسیدگی کند او قبل هر کس دگری به جرم واقعۀ قتل مادر و پسری رسد ز ره پسر فاطمه سلام کند ندا دهند کنون متهم قیام کند در آن زمان که عرق ها ز جبهه میریزند نه یک نفر که چهل تن ز جای برخیزند به چشم قاضیِ عدلیه چشم ها خیره است چه ماجراست که پای چهل نفر گیر است به لحن تندی و آوایی آتشین گونه به حکم شرع زند صیحه قاضی اینگونه به سمت خانۀ زهرا کدامتان رفتید برای کشتن یک زن تمامتان رفتید کسی نگفت که زهرا چقدر بی کس بود برای کشتن او یک دوتایتان بس بود چه شد که عهد شکستید سست پیمانان چهل نفر چه خبر بود نا مسلمانان زنی غریب و چهل تن چقدر بی عارید و تازه تک تکتان هم که مرد پیکارید اگر که جنگ شده این چجور پیکار است چرا نگفت کسی فاطمه عزادار است یکی نگفت خودش یک مدینه غم دارد یکی نگفت که او بار شیشه هم دارد یکی نگفت که مردان دین چه می گویند زنانتان به شما بعد از این چه می گویند کدام مرد به رویش نقاب می بندد به دست های امامش طناب می بندد شما مسلمانید ای گروه شیطانی توف به غیرتتان اُف بر این مسلمانی علی به جای محمد نخفته بود مگر ز یاد رفت پیمبر نگفته بود مگر نگفته بود که بی او مدینه گمراه است نگفته بود که زهرا ودیعةُ الله است نه مرد و زن که دگر سنگ و چوب می دانست و هر کدام شما نیز خوب می دانست کنون تقاص زِ هر خاص و عام می گیرم به اذن حق ز شما انتقام می گیرم * ان شاءالله ما هم اون روز رو ببینیم اون دوتا نامرد رو از زیر خاک در بیاره روایت میگه: به یک درخت خشک آویزانشون میکنه اون روز میگه شما بودید دست روی مادر من بلند کردید* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• خیال کن پس از سال ها.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● علی(ع) قرآن ناطق بود ولـیـکـن مُـلا لُـغـتی‌ها، تلفظ را بر معنی ترجیح میدادند! همین شد که علی(ع) را خانه‌نشین کردند... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• کجایی امشب وارث زهرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کجایی امشب وارثِ زهرا کجا می باره بارون بغضی که داشتی به یادِ داغِ مادرت آقا سر روی دیوار کدوم کوچه گذاشتی ذکر لبت یا فاطمه روحی فداکِ بمیرم آقا براتو تو این شبا که می بینی روی چادر فاطمه خاکه تو تنها زائر مزار بی نشونی کاشکی خودت برای ما روضه بخونی میگن که دستِ توئه گوشواره‌‌ی خونی میسوزی با همه وجود دلخونی از روی کبود این حق مادرت نبود * حُذَیفة بن یمان تو کوچه رسید به پیغمبر از جایی که همه جا پیغمبر توی سلام کردن از همه پیشی میگرفت سلام کرد، دست مبارک رو جلو آورد مصافحه کنه، حُذَیفة گفت آقا منو ببخش دستم ناپاکه وضو ندارم، شما احترام دارید، حرمت دارید، حتی دست نداد به پیغمبر... فهمیدی چی میخوام بگم؟ " اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا" میدونی برای این خانواده نازل شده... ای بی شرف! ای نمک به حروم! چجوری به خودت جرأت دادی دست روی مادر ما بلند کنی؟* در غربت کوچه نعره، ای مست نزن سیلی به ستاره‌ی من، ای پست نزن برگرد به خانه نا مسلمان برگرد قرآن خدا است بی وضو دست نزن روضه‌ی کوچه روضه‌ی ناموسِ کسی تا حالا کُلِ این داغُ نگفته کی فکر میکرد که تو روز روشن فاطمه با یه سیلی رو زمین بیفته چه کرده اون سیلی تو کوچه ی مدینه نمیتونه حتی جلو پاشو ببینه گوشواره‌ی عرش خدا روی زمینه این روضه رو فقط امام حسن میدونه فقط خودش دیده کبوده روی گونه چجوری مادرش رو آورده تا خونه فاطمه سیلی میخوره خاکی که روی چادره نفس مارو میبُره * یکی از این روضه خوان های قدیم میگفت: تا نامرد تو کوچه دست رو بالا برد، یهویی مادر ما صدا زد: "وا حمزتا!" عموش حمزه رو صدا زد... بابا انگار توی این خانواده رسمه وقتی یکی چپ بهشون نگاه کنه به عموشون پناه میبرن، امشب از بی بی رقیه هم بگم، تا توی بیابونا زمین خورد دستاش رو روی سرش گذاشت، صدا زد: "عمي العباس" شنیدی توی کوچه امام حسن هرچی سر پنجۀ پا بلند شد دست اون نامرد به مادرش نرسه نشد، منم یه سه ساله دختر سراغ دارم یهو دید صدای سر و صدا میاد، سر پنجۀ پا بلند شد ببینه چه خبره، عمه هی چادر رو باز میکرد جلوی چشمش میگرفت، مبادا رقیه ببینه، تا چوب و برد بالا... * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• کجایی امشب وارث زهرا.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ۲۵ سال خانه نشینیِ ، محصولِ اُمّت بود! خَنّاسـان به رسیدند تا مردم قدرِ را بدانند 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦• سرور بانوان جنت بود.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سرور بانوان جنت بود آنکه در شعله های در میسوخت حیدر اما در آتش خجلت از درِ خانه بیشتر میسوخت اسدالله بود و امر خدا داد صبرش به بزدلان جرأت یک نفر داد زد سرِ زهرا ای بر آن صاحب صدا لعنت *داریم در مورد ناموس خدا حرف میزنیم، هرچیزی رو نمیشه به زبان آوُرد، خواندن از حضرت زهرا خیلی سخته اما اگر یک چیزایی رو توی این شب ها نگیم پس کی بگیم، برای همتون شاید این اتفاق افتاده باشه، بابا میگن خانومی که تو راهی داره یک سری چیزهارو باید مراعات کرد، یکیش اینه که میگن نباید صدای بلند بشنوه... بیشرف ولدزنا! صداتُ رو روی سر مادر ما بلند میکنی؟ * جمعیت پشت در فراوان بود دسته دسته زدند مادر را نور رویش که چشمشان را زد چشم بسته زدند مادر را ایستاد و فقط تماشا کرد دست بر روی دست همسایه *چقدر خوبه آدم نون و نمک حالیش بشه .. بابا اینا یک عمری سر سفرۀ مولا نون و نمک خوردن* ترس از مرگ در وجودش داشت بود دنیا پرست همسایه *تاریخ در حال تکراره، اونروز توی مدینه اینجوری پشت مولارو خالی کردن... نکنه امروز پشت آقات رو خالی کنی...* داشت نظم جهان بهم میخورد بانوی عالمین شد بی تاب پیش چشم ابوتراب از تب آب شد رفته رفته مادرِ آب پیش از اینها خریده بود علی تخته چوبی برای گهواره از بدِ حادثه ورق برگشت ساخت تابوت جای گهواره کوه صبر است حیدر کرار به غم و غصه دل نمی بازد ولی این داغ داغِ ناموس است پهلوان را ز پا می اندازد شرم بر این حکومت ننگین هست حتی تصورش سنگین مرتضی طعنه بشنود اما قنفذِ لعنتی شود تحسین *اومد گفت آقا دومی قنفذ رو از مالیات معاف کرده، دیدن هی دست پشت دست میزد، زیر لب میگفت "لا اله الا الله" قنفذ از مالیات معاف شد میدونی چرا؟ آخه اون بیشرف اولی به این یکی دیگشون گفت میخوای بری علی رو بیاری یک سنگ دلی رو با خودت ببر، که نکنه دلش رحم بیاد، یه نگاه به قنفذ کرد گفت بیا بریم علی رو بیاریم... برای همین توی کوچه صدا زد قنفذ چرا بیکار ایستادی؟.. (1) یه جا دلتو ببرم برگردم "صل الله علیک یا اباعبدالله" کربلا هم گفت حرمله چرا بیکار ایستادی... برگرد بیا مدینه، برای اینکه به قنفذ جایزه بده ازش تشکر کنه از مالیات معافش کرد، یه عده اومدن تو مجلس اون لعین بی شرف گفتن امیر جایزۀ مارو بده، مگه چیکار کردید جایزه میخواهید؟ گفتن ما همونایی هستین که نعل تازه به پای اسب هامون زدیم... حسین پشت و روش یکی شد.. (2_3)* غروب و نعل تازه و صدای ده سوار سر تو روی نیزه و میخنده نیزه دار میون خیمه سوخته ها میگن که الفرار منو به قصد کُشت زدن، قدم کمونیِ دیدم تو دست ساربون ازت نشونیِ دیدم که گوش دخترت رقیه خونیِ نگاه همه به علقمه، کجاست برادرم ببینه دست به دست داره میجنگه * این خانواده کوچیک و بزرگ ندارن انتهای معرفتن، گفت بابا من نمیخوام بگم چیا بهم گفتن، نمیگم کجاها بردنم، بابا یه چیزی شنیدم میخوام بهت بگم بابا...* دور از نگاه و غیرت عباس بر روی زینب و اسرا کتک زدند منابع : 1_ کتاب سلیم بن قیس الهلالی (اسرار آل محمد)، صفحه ۲۲۳، نشر الهادی 2_ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۸، ص۲۰۶ 3_ سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۸۳. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• سرور بانوان جنت بود.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج امیر کرمانشاهی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "بَنی‌اُمیّه" در شام اِختلاس میکردند، در کوفه فُحشش را می‌خورد! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به دعایِ مادرونۀ تو .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ فاطمیه _ کربلایی حسین طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● به دعایِ مادرونۀ تو محتاجم به توسل درِ خونۀ تو محتاجم دلم قرصه و پشتم گرمه مادری مثل تو دارم رسیدی تو به دادم هر بار گره افتاده به کارم شبِ اولِ قبرم؛ به امام رضا سفارشم کنی ممنونم تموم زندگیمُ؛ به تو و نوکری حسینِ تو مدیونم ممنونم «ای مادر ممنونم .. بهت مدیونم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اِسممُ میون گریه کنات مینویسن هر دقیقش برا من حسنات مینویسن نخِ چادر تو بس باشه برای نجات عالم چه ترسی از قیامت وقتی میرسی به داد ما هم .. خدا خیرِ منو خواست شب و روز زندگیم گذشت درِ این خونه چی کار دارم با دنیا فقط این حسین حسیناست که برام میمونه «ای مادر ممنونم .. بهت مدیونم» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به دعایِ مادرونۀ تو .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها ویژۀ فاطمیه _ کربلایی حسین طاهری •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● زمين بار او را مى‌كشد، آسمان سايه‌اش ‍را مى‌دهد، خداوند روزيی‌اش را مى‌رساند، گُلى است كه آن را می‌بوئى... خطاب پیامبر به یکی از یاران درباره دخترش 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•مسیر رودِ خروشان به .. و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله علیها تقدیم به ارواح طیبه شهدا خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مسیر رودِ خروشان به دامن دریاست به خون خویش طپیدن سرورِ این دنیاست بدون دست؛علمدار؛دیدنی تر شد لباسِ سرخِ شهادت به قامتت زیباست به روی دوش شهیدان تنت شب جمعه کنارِ علقمه مهمانِ حضرت زهراست ز فاو تا به حلب ؛زینبیه تا به عراق حضور ِ سبز تو شانه به شانهٔ شهداست سلام بر تنِ پاکِ تو و «ابومهدی» که عاشقانه در آغوشِ سیدالشهداست کسی که در پی الگو برای ایثار است حیات تا به شهادت نتیجه اش اینجاست زمان زندگی ات فاتحانه جنگیدی شهادت تو سرآغاز مرگ آمریکاست تقاص خون تو را صهیونیسم پس بدهد به گور میبرد این آرزو «علی تنهاست» نوشته روی عَلَم «قاسم سلیمانی» به رویِ شانهٔ او پرچم علی بالاست زکربلایِ چهار و شلمچه جا ماندی ولی قرار تو با دوستان تو ؛دی ماست کسی که فاطمیه جام وصل می نوشد میانِ شعله اگر دست و پا زند؛ گویاست_ _میانِ آن درودیوار مادرِ ماسوخت میانِ آن در و دیوار محشری برپاست به پیش چشم علی می زدند زهرا را یگانه عصمت کبری به زیر دست و‌پاست کسی که روی بگیرد زمرد نابینا میان آنهمه نا مَحرمِ بدون ِ حیاست مغیره قنفذ و خالد قلاف کوبیدند کسی نگفت که زن را زدن به کوچه رواست؟ اگرکه چادر مادر به کوچه خاکی شد ظهور فاطمیه در غروب عاشوراست سپاه کوفه به زینب بلند خندیدند تمام درد سر او نبودن سقاست کنار پیکرِ بی سر زدند زینب را برای غارت چادر میانشان دعواست شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خانه تاریک شد و بر در خانه شرر است جلوی یک زن مظلومه هزاران نفر است ! کاش لولای در از سمت دگر باز شود ! در اگر باز به داخل بشود دردسر است.. آتش ! از در نرو بالا ! دم در فاطمه است حرمتش را تو نگه دار ! ببین خون جگر است دخت پیغمبرتان است ! مراعات کنید م یزند فاطمه را هر که در این دور و بر است .. آه مسمار حیا کن !سوی پهلوش مرو ! صبر کن صبر ! علی چشم به راه پسر است فضه چادر برسان فاطمه افتاد زمین کمکش کن ! همه ی هستی من در خطر است قنفذ اینقدر نخند ! این که زدی یک زن بود تو نگفتی به خودت سوخته و بی سپر است ؟! باز برخواسته و پشت علی می آید هرچه او را بزنی پای علی بی اثر است شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net