eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.4هزار دنبال‌کننده
817 عکس
495 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦بیا نگارِ آشنا .. و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها و امام جعفر صادق علیه السلام _ سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بیا نگارِ آشنا ، شبِ غمم سحر نما مرا به نوکریِ خود ، شَها تو مفتخر نما ای گلِ وفا حسین .. معدنِ سخا حسین میکشی مرا حسین .. قربونت برم که نه غسلت دادن نه کفنت کردن .. قربونت برم که دهاتیا اومدن بدنتُ خاک کردن .. یه آدم مهمی باشه، پادشاه باشه، امام عالم و همه کارۀ عالم باشه، همیجور بدنشُ رها کنن برن سخته .. ای حسین .. با دست و پا زدن نفست وا نمیشود بگذار نیزه را زِ دهانت درآورم .. ــــــــــــــــــــــــ منم زینبی که، غریبیتو دیدم توی نصف روز از، زمونه بریدم تو میدونی داداش که من چی کشیدم یه جوری به دورِ حرم میدویدم تموم امیدم یهو نامید شد که بادِ مخالف وزید و شدید شد تو گرد و غبارا تنت ناپدید شد موهامُ می‌بینی، یه روزه سفید شد .. که دیدم به دورت عدو حلقه بسته یکیشون با چکمه رو سینه‌ات نشسته دیدم قاتلت رو که خنجر به دسته صدا میزدی با دهانِ شکسته هنوزم می‌تونم بگم رو به روتم می‌دونی هنوزم به فکر گلوتم من آتشفشانم نه کوه سکوتم خودم گریه دارم، خودم روضه‌گوتم همون روضه‌ای که، گلوتو بریدن با سر نیزه هاشون، تورو میکشیدن منو مادرت رو، گمونم ندیدن که با مرکباشون، به روت میدویدن صدای رقیه‌ست که توو ازدهامه داره میگه ای زجر، بزن از خدامه حسین .... همچین که شبانه اومدن در خونۀ امام صادق (ع) نانجیب اجازه نداد آقا عبا رو دوش بندازه؛ عمامه رو سر بگذاره. آقا رو با سر و پایِ برهنه بردند .. یه جمله‌ای امام صادق به اون ملعون توو کاخش فرموده این بود: « اگه از این به بعد خواستی کسیُ دنبالِ من بفرستی تو رو خدا ابن ربیع و نفرست. این خیلی توهین می‌کنه.» آقا رو برگردوندن خونه. تا چند روزی آقا گریه میکرد. اصحاب می‌اومدند؛ شاگردای حضرت سوال کردند« آقا! خوب الحمدالله حالا که چیزی نشد. خدا رو شکر شما رو آزاد کردندّ چرا گریه میکنید انقدر؟!» آقا فرمودند «وقتی خونه‌م رو آتیش زدند؛ دیدن زن و بچه‌م مستاصل اند. هی این حجره به اون حجره می‌دوند. نگران زن و بچه‌م بودم؛ یاد عمه‌م زینب افتادم .. اون لحظه‌ای که خیمه‌های حسین(ع) و آتیش زدند. راوی میگه« دیدم دومن یکی از این بچه‌ها آتیش گرفته ..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦دلتنگی وقتی گُر گِرفت.. و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج ابوذر بیوکافی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دلتنگی وقتی گُر گِرفت میدونی قدر زیارتُ می فهمن بقیع رفته ها معنایِ اوج غربتُ .. زیارت قبول حاجی بگو رفتی، کنار بقیع یا نه؟ زیارت قبول حاجی نشسته رو غبار بقیع یا نه؟ زیارت قبول حاجی دیدی چه دلگیره مزار بقیع یا نه؟ مشهدِ امام رضا، گریه می کنه برا بقیع هر غروب سامرا، گریه می کنه برا بقیع شهر قم شهر نجف، گریه میکنن برا بقیع حتی شهر کربلا، گریه می کنه برا بقیع زائرایِ کاظمین، گریه می کنن برا بقیع هم نوا با عالمین، گریه می کنن برا بقیع گریه کُن های حسن، گریه می کنن برا بقیع سینه زنهایِ حسین ، گریه می کنن برا بقیع وای امان از غربت، فغان از غربت .. آتیش افتاده رو دَرُ خاکسترش رویِ سرم این درِ نیم سوخته منُ میندازه یادِ مادرم .. بازم آتیشُ و هیزم بازم دودُ بازم روضه ی مادر بازم دستای بسته بازم کوچه بازم غربت حیدر بازم هتک حرمت شد تویِ این شهر جلو چشمایِ دختر باچشایِ غرق خون، گریه می کنم برا علی بایه جسمِ نیمه جون، گریه می کنم برا علی بی امام روی خاک، گریه می کنم برا علی یاد مادر جون ، گریه می کنم برا علی وای امان از غربت، فغان از غربت .. پشتِ مرکب نیمه ی شب اُفتادم آخر از نفس با یادِ عمه زینبم پَر می گیرم از قفس می گیرم دمِ روضه روی خاکا برایِ غم زینب بر آن لحظه ای که رفت غریبونه رو نی همدم زینب برا عصر عاشورا همون ساعت که بی محرمِ زینب هرنفس با اشکُ و آه، گریه می کنم برا حسین یادگار خیمه گاه، گریه می کنم برا حسین یاد مجلسِ شراب، گریه می کنم برا حسین یاد اون بزمِ گناه، گریه می کنم برا حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦بخوان دعای فرج را که.. و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج احمد واعظی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بخوان دعای فرج راکه یار می آید نسیم رحمت پروردگار می آید بخوان دعای فرج را که ماهِ منتظران چو مِهر از افقِ انتظار می آید بخوان دعای فرج را که میدهند نوید به شهرِ دلِ گمشدگان شهریار می آید *باور کنید یكي از بهترین عنایتهای خداوند نسبت به بنده اش اینِ که دلش کانون عشق ارباب باشه ‌،دلی که پر از محبت امیرالمؤمنین و عشق به حضرات و منتظر امام زمان و پُر از سوز وگداز ابی عبداللهِ...* شکر خدایی که درگِلم از خاک این حرم زده اسمِ ‌منُ تویِ ‌عاشقایِ عشق حسينی رقم زده یه دونه تسبیح کربلاش دو  دنیارو آباد میکنه صد تا بهشت و روهم دیگه میخره و آزاد میکنه  *این حسین دوستی،  عشق به ارباب، شوق زیارت کربلا، هرچی که تو این فضا هست ،همش رو‌ مدیون امام صادق علیه السلام هستيم،که مرتب  امام صادق مي فرمودند:مَردم‌حسینی باشید، ثواب گريه برايِ حسين رو بيان مي كرد ،كسي كه براي حسين گريه كنه مادرمون زهرا و بابامون علي دوسش داره، گريه كن ها دارن به مادرمون زهرا و جدمون رسول الله هديه ميدن، مي فرمودند:مردم برید‌ کربلا هرجوری میتونید ،هرچه‌میتونید برید‌کربلا،امام صادق فرمود: کسی کربلا نره مشمول خیر کثیر نیست، اصلاً فردا اعمالت خوب باشه،پرونده ات خوب باشه به هرشکلی موررد عنایت خداوند قرار بگیری ،بری بهشت اما اگه‌ کربلا نرفته باشی مستأجری،کربلا رفته ها توي بهشت هرچی دارن به نامشون خورده مال خودشونه... امام صادق سفارش روزانه‌ میکنه، فرمود: فلانی هر روز میری زیارت جدم‌حسین ؟..آقا هرروز ؟آقا راهم ‌خیلی دوره قربونت برم،یابن رسول الله من ماها طول میکشه از شهرم راه بیوفتم تا کربلا برم‌،فرمود: پس کاری که‌ میگم‌ هرچی میتونی انجام بده ،فرمود: هرچی میتونی تو هر فرصتی برو ‌پشت بام خونه یا یه بلندی زیرآسمان یه نگاه به سمت راست آسمان و ‌یه نگاه به سمت چپ، رو به روی قبله، دستات رو بذار روسینه ات، بگو: "‌السلام علیک یا اباعبدالله" این‌کار رو ‌هرچی میتونی انجام بده‌،مثل اينكه زائر حسینی ... امام صادق به یکی  فرمود: فلانی! در جايي در مجلس روضه شركت كرده بودي، وقتی بلند شدی بری بیرون، دم در كنارِ كفش ها دیدی یه نفر  نشسته بود زیر عبا،  اون ‌من بودم.‌ آقا! چرا اونجا دم در؟مجلسِ شما و جدِ شما بود، چرا  داخل نشديد و بالا ننشستيد؟حضرت فرمود: بالا جايِ مادرمون فاطمه است،بالا جایِ جَدّمونِ ... الهی براي امام صادق بميرم،‌که این آقارو نصف شب میریختن خونه اش، امام صادق عُمری ازش گذشته،‌پیرمَردِ، نه ملاحظه سن و سال و نه ‌مراعات حجت خدا بودن رو مي كردن... سرو پايِ برهنه میکشیدن آقارو،‌ خود نامردش سوار مركب میشد با طناب دستای آقارو‌ می بست،پشت سر میکشید ..* شبهای بی شماری قلب مرا فِسردن پا و سرِ برهنه بیرون زخانه بردن درسینه قلب زارم از غصه پاره پاره من خسته و پیاده آن بی حیا سواره دربین راه لعنِ بنی اُمیه کردم‌ پایم‌ چو درد میکرد یادِ رقیه کردم *آقا قربونت برم‌..اگر پابرهنه هم‌جسارت کردن‌ خیلی فرق میکنه با کوچولویِ سه ساله ای که نمیتونه فرارکنه، چند روزه آب نخورده، باباش رو ‌کشتن،عموجانش روکشتن، داداشش رو‌کشتن، ریختن خیمه هاشون رو غارت کردن‌، پیرهنشم آتیش گرفته .. اما میگه دیدم‌ امام صادق پابرهنه لابه لای آتیش ،همین جوری قدم میزد، من پسرِ ابراهیم خلیلم،یه ذره آتش کارگر نشد، نه به  پاهای مبارکش نه به گوشه ي لباسش، "اَنَا بْنُ ابراهیم "من پسر خلیلم  که خدا آتش رو بر او سرد وسلامت قرارداد، پاهاش رو ‌میذاشت رو این شعله ها میرفت. آي خدا!کاش اون روز مدینه هم پشت در مادر رو ‌کمک میکردی که شعله ها صورتش رو ‌نسوزونن،کاش به رقيه هم ‌کمک میکردی پاهاش تاول نزنه ..الهی بمیرم براش ، یا تاول داشت یا خار تو ‌پا رفته بود، با انگشتای کوچولوش خارها رو در مي آوُرد،ای حسین ....خدایا به حق ابی عبدالله و به این روضه های جانسوز "عجل لولیک الفرج " ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦مَنِ بی‌مایه که باشم که.. _ و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مَنِ بی‌مایه که باشم که خریدارِ تو باشم حیف باشد که تو یارِ من و من یار تو باشم تو مگر سایه ی لطفیِ به سَرِ وقتِ من آری که من آن مایه ندارم که به مِقدارِ تو باشم *تو به من لیافت دادی، چقدر دلم برا روضه ها تنگ شده، چقدر دلم برا رفیقای روضه تنگ شده، چقدر برا دستِ جمعی حسین حسین گفتن دلم تنگ شده، امشب شبِ شهادتِ آقا امام صادقِ، بگو: یابن الحسن، سرت سلامت، اما یه کاری کن مُحرم راحت بتونیم نوکری کنیم...همه ی مانگرانیِ محرم رو داریم...* خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم که تو هرگز گُلِ من باشی و من خارِ تو باشم هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی مگر آن وقت که شادی خور و غمخوارِ تو باشم گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویَت مگر آن وقت که در سایه ی زِنهارِ تو باشم گر خداوندِ تعالی به گناهیت بگیرد گو بیامرز که من حاملِ اوزارِ تو باشم مردمان عاشقِ گفتارِ مَنِ ای قبله ی خوبان چون نباشند که من عاشقِ دیدارِ تو باشم *حاظرم همه ی زندگیم رو بدم فقط یه بار ببینمت...* من چه شایسته آنم که تو را خوانم و دانم مگرم هم که تو ببخشی که سزاوارِ تو باشم گر چه دانم که به وصلت نرسم باز نگردم تا در این راه بمیرم که طلبکارِ تو باشم نه در این عالمِ دنیا که در آن عالمِ عُقبی همچنان بر سر آنم که وفادارِ تو باشم سعدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦حُرمَت نگه دار دستایی.. _ و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ حُرمَت نگه دار دستایی که بستی جرمی به جز آزادگی نداشته این یادگارِ حضرتِ رسولِ حُرمَت نگه دار پا به سن گذاشته حُرمَت نگهدار پیکرش نحیفِ مهلت بده تا برداره عَصاشُ اینقدر غریبِ هیچ کی نیست بیاره عمامه شو، نَعلِینِ شو، عباشُ حُرمَت نگه دار خونه شو نسوزون حُرمَت نگه دار بچه هاش تو خونه ان اینطور اگر حمله کنید به این باغ گُل ها به زیرِ دست و پا می مونن حُرمَت نگه دار لرزشِ قنوتُ مویِ سپیدش و مگه ندیدی واسه نماز حُرمَت نگه نداشتی سجاده رو از زیر پاش کشیدی دلا بسوزه آخه حُرمَتش رو تو ازدحامِ سایه ها شکسته قرآن ورق ورق شده تو کوچه قلبِ تموم آینه ها شکسته *ریختن تو خونه اش، از بالای دیوار ریختن تو خونه ی حضرت، دَرِ خونه اش رو آتش زدن، اجازه ندادن عمامه سر کنه، اونایی که تو روضه ها بزرگ شدن می دونن اوجِ روضه اینکه یه بزرگ رو بی عمامه بیرون بیارن...اجازه ندادن یه عبا رویِ شون اش بندازه، پا برهنه و دست بسته بیرونش آوُردن...الهی برا اون آقایی بمیرم که سَرِ برهنه و دست بسته بیرونش آوردن، فقط یه حامی داشت تویِ مدینه...* دامنُ حیدر و گرفت و دشمن با تازیانه دستش و جدا کرد دیگه نتونست از زمین بلند شه به خون نشست و فضه رو صدا کرد مدینه و قصه ی هَتکِ حُرمَت که در میاره سیلِ گریه ها رو اما دلا بسوزه که شکستن تو کربلا حرمت خیمه ها رو رسید قاتلش ولی نمی دید که از عطش جونش به لب رسیده حُرمَت نگه نداشت بین گودال حُرمَتِ پیکر و سَرِ بُریده حُرمَت نگه نداشتن و ندیدن رقیه تو خرابه چی کشیده یکی بگه یه دختر سه ساله مگه چی دیده که قدش خمیده ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦ / و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _سید مجید بنی فاطمه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *دستایِ آقارو بستن، حتی سوارِ بر مرکب نکردن، راه افتادن به سمتِ کاخِ منصورِ ملعون، اِبنِ ربیعِ ملعون می تازید، این پیرمرد هی زمین می خورد و بلند میشد، هی نفس نفس میزد، پاهاش رویِ خارهایِ بیابون می رفت،شاید زیر لب می گفته:" یا عَمَّتیَ المَظلومه"... آقارو آوردن تویِ کاخِ منصور، نانجیب یه نگاهی کرد دید این پیرمرد نفس نفس میزنه، شمشیر رو کشید آقارو شهید کنه، همه گفتن کارِ آقا تمومِ، یه وقت دیدن رنگِ منصور پرید، شمشیر رو غلاف کرد، گفتن: چی شده؟ خودت گفتی آقارو بیارید، میخواستی آقارو بِکُشی، چی شد یه مرتبه رنگ و روت پرید؟ گفت: شمشیر کشیدم آقارو شهید کنم، یه وقت نگاه کرد دیدم رسولِ خدا ایستاده، فرمود: منصور! اگه یه تارِ مویی از سَرِ بچه ام کم بشه، تاج و تختت رو بهم میریزم... یارسول الله! یه شمشیر بالایِ سَرِ امام صادق دیدی طاقت نیاوُردی، بمیرم برا اون خانومی که بالایِ بلندی نگاه می کرد، شمشیرها بالا می اومد، همه به یک نقطه فرود میاد، حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦به نامِ حضرتِ صادق دلت را.. _ و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _کربلایی محمد حسین پویانفر•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ به نام آنکه پُر کرده جهان از قالَ صادق ها به نام آنکه می رویاند از جانها شقایق ها به نام آنکه از دلهایِ سنگی ساخت عاشق ها که می گردند از نورش مخالف ها، موافق ها به نامِ حضرتِ صادق دلت را روضه مهمان کُن چراغِ اشک روشن کُن، بقیعش را چراغان کُن ندیده حِکمت از درسش، حکیمی اینچنین چون او ادیبی یا طبیبی یا علیمی اینچنین چون او ندیده دل صِراط َالمُستقیمی اینچنین چون او حلیمی یا رحیمی یا کریمی اینچنین چون او سفارش های او شرحِ کلامی از کمالِ اوست سفارش های او راهِ رسول الله و آلِ اوست سفارش می کند بارِ فقیران را زمین مگذار سفارش می کند در راهِ محرومان قدم بگذار سفارش می کند دلِ را به تدبیرِ خدا بسپار سفارش می کند هرگز نمازت را سبک مشمار سفارش کرد ما را تا ادا سازیم دِینَش را به ما بخشید بعد از خود،حسینم وا،حسینش را زیارت نامه های ما زیارت نامه های اوست عزاداریِ ما میراثی از رسمِ عزای اوست تمام گریه های ما کمی از های هایِ اوست شلوغیِ حرم ها از حدیثِ کربلایِ اوست خودش فرمود صدها حج فقط اَجرِ سلامِ ماست ثواب یک سلامِ ما شبِ قدرِ امامِ ماست *داشت با امام صادق تو کوچه راه میرفت، دید برادرش مست با حالِ بد داره میاد، خجالت کشید، یواش یواش قدم هاش رو کم کرد، چند قدم از آقا عقب افتاد، امام نگاش رو برگردوند فرمود: فلانی میخوای برادرت مثلِ تو بشه؟ گفت: از خُدامِ، اما هر کاری میکنیم سر براه نمیشه...رسید کنارِ امام صادق، سلام کرد به برادرش، برادر با اینکه حالش، حالِ خوبی نبود خودش رو رویِ پایِ امام صادق انداخت..." ما هم امشب بگیم: یابن الحسن! تو که یک گوشه ی چشمت غمِ عالم ببرد، حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد...* به روضه می کِشد آقا همیشه مِنبرِ خود را به پایِ ناله سوزانده تمامِ حَنجرِ خود را میانِ گریه می بیند همانجا مادر خود را ببین خرجِ عزا کرده دعایِ آخرِ خود را چنان نالید در عُمرش صدایش مثلِ زهرا سوخت خدایا خانه یِ او در هجوم بی حیاها سوخت *گفت: فلانی! چند روزِ به ما سر نزدی؟ گفت: یابن رسول الله! چند روزِ خدا نعمتش رو بر من تمام کرده، دختردار شدم، آقا! فرمود: الحمدالله، نامش رو چی گذاشتی؟ عرضه داشت: آقاجان! با اجازه ی شما اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن امام صادق هی رو پا میزنه، هی میگه: فاطمه...فرمود: یادت نره حالا که اسمش رو فاطمه گذاشتی نکنه با صدایِ بلند صداش بزنی، نکنه یه وقت بهش سیلی بزنی...* "گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلافِ شمشیر، آن تازیانه میزد" *امام صادق فرمود: علتِ شهادتِ مادرِ ما ضربه های غلافِ قنفذ بود...* چرا در بِین این مردم کسی در فکرِ حالش نیست به فکرِ مو سپیدی اش به فکرِ سن و سالش نیست به یاد کودکانِ بی کَسَش فکر عیالش نیست چرا این شعله های در به فکر دست و بالش نیست کسی او را نمی گوید عصای خویش را بردار بیا از بِینِ شعله بچه های خویش را بردار زمین اُفتاد رحمی کن ببین زانوش زخمی شد محاسن وای،خاکی شد ولی اَبروش زخمی شد زمین اُفتاد و یاد عمه جانش روش زخمی شد مکش اینگونه در کوچه، مکش پهلوش زخمی شد زمین اُفتاد و با نیزه کسی اما نَزَد او را زمین اُفتاد و شُکرش که کسی با پا نَزَد او را : حسن لطفی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦ / و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _کربلایی محمد حسین پویانفر •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *دید امام صادق رویِ پاش میزنه، گریه میکنه، فرمود: به اندازه عقیقِ انگشتر جایِ سالم رو بدنِ جَدِّ ما نذاشتن...امام صادق فرمود: خدا شفارو در تربتِ جَدِّ ما قرار داد، آخِ جَدِّ ما میانِ این خاک حل شد...* تو همین ظهر خداحافظی از من کردی وقتِ مغرب نشده رَملِ بیابان شده ای تو کَس و کار منی، شمر جلو دار شده با سرت راهنمایِ من و طفلان شده ای *آقا فرمود: اگه خدا بنده ای رو خیلی دوست داشته باشه محبت امام حسین رو تویِ دلش میندازه،...* من،غلامِ نوکراتم عاشقِ کربلاتم تا آخرش باهاتم تو،همونی که می خوامی دلیلِ گریه هامی تا آخرش باهامی عشق،یعنی به تو رسیدن یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت عشق،یعنی تمومِ سالُ همیشه بی قرارم برای اربعینت آقای من!زندگیمُ دستت دادم تو این مسیر افتادم ای عشقِ مادر زادم…حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ •|⇦من به راهت قدم‌گذاشته ام... _ و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج محمدرضا بذری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ.  يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. من به راهت قدم‌گذاشته ام روی دوشم قلم‌گذاشته ام در کنار قلم بیا و ببین چوبه دار هم‌ گذاشته ام پای خود جایِ پایِ امثال دعبل و محتشم‌ گذاشته ام سر خودرابه روی دیوارِ خانه ای محترم گذاشته ام ششمین سجده حاکی از این است سربه پای تو هم‌ گذاشته ام در خیالم سرمزارِ تو‌ من چهارده تاعلم‌ گذاشته ام هرچه دارم برای احداثِ یک رواق حرم‌ گذاشته ام هرچقدر اشکم‌ هم بریزم باز درعزای تو‌ کم‌ گذاشته ام روی فرش عزای تو امشب به امیدی قدم‌ گذاشته ام بی ارادت نمیشود که نگفت از عطایت نمیشود که نگفت *غلام‌حضرتِ، کارش اینه افسار مرکب حضرت رو‌داشته، حضرت باید میرفت برمیگشت، یه عده ای شیعیان از خراسان اومدن‌ مدینه خدمت امام صادق، ثروتمندبودن،وضع مالی خوبی داشتن، یکی از اونا اومد پیشِ غلامی که افسار مرکب حضرت رو‌داشت، گفت: غلام! بیا باهم یه معامله کنیم، چه معامله ای؟ گفت: من تو‌خراسان منزل دارم، باغ دارم، ثروت دارم همه رو به تو‌ میدم، تو هم اجازه بده از این به بعد من افسار مرکب امام صادق رو داشته باشم... غلام اومد خدمت امام صادق، عرض ادب کرد، گفت: آقاجان! اگر من که غلام‌ شمام خیری بخواد به من برسه، شما مانع میشید؟ امام فرمود: هرگز، اگه خیری بخواد بهت برسه هرگز مانع نمیشم. گفت: آقاجان! چنین پیشنهادی به من شده، یکی بیاد جا من وایسته غلامی شمارو کنه، افسار مرکبتون رو به دست بگیره، از اون طرف منم به ثروت و مال و منالی برسم. حضرت فرمود: مانعی نداره اختیارش باخودتِ. همچین که راه افتاد بره، امام صادق فرمود: یه لحظه بیا یه نکته بهت بگم. گفت: آقاجان! بفرما؛ فرمود: سالها خدمت کردی به ما؛ حق داری به گردن ما، میترسم‌ بهت نگم‌جفا کرده باشم در حقت، وَ نکته اینه: فردای قیامت جَدِّ ما پیغمبر میاد، امیرالمؤمنین‌میاد، فرزندان امیرالمؤمنین میان، همه نورانی، هرکی به ما خدمت کرده باشه نزدیکترِ به اهل بیت. غلام یه لحظه درنگ کرد، من چی به دست بیارم و چی از دست بدم، چقدر این نکته مهمِ، یه لحظه به خودش نهیب زد، اومد پیش مَردِ خراسانی، گفت: من پشیمون شدم، من از مولام جدا نمیشم.... مرد خراسانی گفت: من میدونستم بری پیش امام صادق مطرح‌کنی حضرت راه جلو‌پات میذاره و از این معامله پشیمون میشی....* بی ارادات نمیشود که نگفت از عطایت نمیشود‌ که نگفت دلمان را خودت دوباره بساز از زمستانمان بهاره بساز برگ ریزانِ فصلِ پاییزم از وجود‌ من استعاره بساز تکه های دلِ مرا بردار سَرِهم کرده چارپاره بساز نوحۀ پنجمِ صفر با من تو برایش دوگوشواره بساز یا شب هفتم از منِ بیتاب حلقه برگوشِ شیرخواره بساز درد دارم که آمدم امشب چارۀ درد، راهِ چاره بساز ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
•|⇦درد دارم که آمدم امشب... و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج محمدرضا بذری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ *آقاجان‌!خیلی بد میشد ما امشب برات روضه نمیگرفتیم به بهانه این بیماری ....آقاجان! همین کم هم قبول کن ازما، بیشتر از این از ما برنیومد، ان شاالله، برایِ ساختِ حَرَمت جبران‌کنیم آقاجان .. درد دارم که آمدم امشب چارۀ درد، راهِ چاره بساز با کسی که پیاده در راه است ای به دوشِ مَلَک‌ سواره بساز سازِ ما کوک‌ میشود با اشک‌ چشمِ ما را پُر از ستاره بساز *خب مقدمه بسه بریم سَرِ روضه...* بی حیا بود دشمنت اما بی عبا کوچه بُردنت اما *منصور لعنت الله علیه یه قصری داشت، هر وقت داخل این قصر میرفت، میگفتن: «یَوم‌ُالذِّبح» امروز روزِ ذبحِ، مخالفین خودش رو‌ میکشت. منصور داخل قصر، رَبیع رو‌خواست، شب شده بود، گفت: میری دَرِخونۀ امام صادق، از دیوار وارد میشی، در هرحالی که حضرت هست، همون‌ جوری حضرت رو میاری، ربیع میگه: من از منزل اومدم‌بیرون، گفتم‌:منصور میخواد حضرت رو بِکُشه، میگه به خودم‌لرزیدم، پسری داشتم‌ بنام محمد ابن ربیع، میگه: پسرم خیلی قصی القلب بود، گفتم بیا، اَمرِ امیر نباید زمین بیوفته، میری در خونۀ امام صادق، از دیوار وارد میشی هرجوری وهر حالی که حضرت هست همون جور میکِشونی میاری، محمد بن ربیع رفت با نردبان وارد منزل حضرت شد، میگه دیدم حضرت یه لباسی به تنشه و یه پارچه ای به کمرش بسته، داره عبادت میکنه، میگه حیا کردم نماز حضرت رو‌خراب کنم، نماز تمام شد گفتم: پاشو بریم. گفت اجازه بده یه دعایی بعد نماز بخونم‌،گفت فرصت نداری پاشو بریم. گفت: اجازه بده یه عبایی رویِ دوشم بندازم، گفت پاشو بریم. حضرت رو بی عبا، بی عمامه، باهمون لباس، با پای برهنه. حضرت شیخ الائمه است، از همۀ أئمه ما سنش بیشتر بوده امام صادق. ملعون سوارِ، امام صادق پیاده،پابرهنه ، دستای حضرت رو بست، حضرت رو‌کشید به سمت اون‌ملعون... تا منصور حضرت رو‌ دید شروع کرد جسارت کردن، بی ادبی کردن ،تهمت زدن توهین کردن، شمشیرش رو درآورد، غلاف کرد، بارِ دوم‌ بیشتر شمشیرش رو کشید بیرون اما دوباره غلاف کرد، بار سوم بیشتر بازم غلاف کرد،بعد با احترام حضرت رو روانه کرد. گفتن‌:منصور اون‌خشم‌ و عصبانیت و اون‌ داغیِ تو یکدفعه سرد شد؟علت چی بود سه بار شمشیر کشیدی غلاف کردی؟ گفت: هر سه باری که شمشیر کشیدم دیدم‌ پیغمبر داره نگام میکنه، فرمود: اگه یه تار مو‌ از پسرِ ما کم‌ بشه، این‌کاخ رو بر سرت ویران میکنیم . *نوشتن بنا نبود اول شمر سر آقارو بِبُره، خولی میگه: رفتم‌ تو‌ گودال دیدم برگشت، چرا برگشتی؟ گفت: دیدم‌چشماش مثل پیغمبر داره نگام میکنه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
•|⇦بی حیا بود دشمنت اما... و توسل ویژۀ شهادتِ امام جعفر صادق علیه السلام _حاج محمدرضا بذری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بی حیا بود دشمنت اما بی عبا کوچه بردنت اما پیش چشمت در آسمان میرفت آتش از بام‌ِ گُلشنت اما پنجه ای مثل ریسمان افتاد نیمه شب دورِ گردنت اما عده ای بی ادب میانۀ راه بد و بیراه گفتنت اما درشلوغیِ رفت و آمدها گرچه آزرده شد تنت اما زخم دل را کسی نمک نزده همسرت راکسی کتک‌نزده مادرت را ولی که درخانه عده ای میزدند مردانه پیشِ چشمِ پرستویی مجروح أتش افتاده بود بر لانه از سَرِ تازیانه پیدا بود رَدِ شلاق بر رویِ شانه طاقت ضربۀ غلاف نداشت پر و بال ظریفِ پروانه روز روشن زدن فاطمه را فاطمیه نبود افسانه قنفذ اینجا دلِ تو را خون‌کرد کوفه هم نیز اِبن مرجانه سَرِ بر رویِ نیزه هم‌ میگفت جایِ زینب نبود ویرانه *وقتی این یه تیکه رو‌گفتن دیدن میرزای شیرازی اینقدر گریه کرد . بزرگی میگفت، دیدن چیزی رو زد به سرش، گفت: روضه خون دیگه نخون بسه. گفت: آقا من چیزی نخوندم‌. گفت: دیگه چی میخواستی بگی ..زینب رو بردن مجلس ابن زیاد....* داد از این درد و رنج وغم‌، ای داد دَخَلَتْ زَیْنَبُ عَلی اِبْنِ زیاد *رفقا صفوان جمال، چند سفر همراه آقا امام صادق حج بود، چند سفر با آقا کربلا رفت، میگه تو یه سفر بین مکه و مدینه به حضرت گفتم‌: آقاجان! شما خیلی شکسته شدید، خیلی محاسنتون سفید شده، حضرت فرمود: اگر تو هم‌ می شنیدی صدایی که من میشنوم، تو هم پیر میشدی، گفت: آقاجان‌ مگه چه می شنوید شما ؟فرمود: من صدایِ نوحۀ ملائکِ برای جَدِّ غریبم علی، و برا مظلومیت جَدَّم حسین‌ رو میشنوم، چنان از دل ناله میزنند برا اجداد من . به امیرالمؤمنین گفتن‌ شما تقریباً هم سن و سال پیغمبر هستید، در این سن امیرالمؤمنین شصت و سه ساله بود، گفتن: آقاجان پیغمبر در سن و سال شما بود ازدنیا رفت، فقط هفده تار سفید در محاسنش بود، اما همه سر و صورت شما سفید شده،حضرت شروع کرد گریه کردن....* من ایستاده بودم دیدم‌ که همسرم را قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد *من میگم‌: یا امام صادق شما فقط صدای نوحه اجنه و ملائکه رو‌شنیدی و شکستی، اما بمیرم برا اون دختر سه ساله ای که سر بریدۀ باباش رو براش بردن .. رفقا تصویر دختر شهید الله کرم رو‌ اخیراً همتون دیدین، یه صحنه اش خیلی با دل بازی میکرد، کدوم‌صحنه اش..اون لحظه ای که اومد رو‌تابوت باباش خوابید، خیلی با دل بازی میکرد، بعد از مدتها بدنِ باباش رو‌ آوردن رو تابوت باباش آروم‌ گرفت وخوابید ... یه جایی هم تویِ خرابه سربریده رو آوردن رقیه خوابید دیگه بیدارنشد* بهت رو‌ زدم بیا ویرونه رو آب وجارو زدم شونه‌کردم‌، گُلِ سر به گیسو زدم بابا عذابم میده جای انگشتای زجر عذابم میده نیمه شب صدای زجر عذابم میده عذاب میکشم خودمو رو‌خاکا با عذاب میکشم بابا عموم باشه از همه حساب میکشم *هرجا که هستی بگو‌: یا حسین ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•ای مهر تو بهترین علایق.. و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام به نفس حاج حسن خلج •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای مهر تو بهترین علایق جـانها به زیارت تو شایق ما را نبود بجز خیالت یاری خوش و همدمی موافق بیماری خلق را دوا نیست جز مهر تو ای طبیب حاذق يا وَلِيَّ اللّهِ إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ تو راضی بشی خدا راضی میشه .. میدونم دستم خالیه آقا .. میدونم قرار بوده زینتت باشم ولی شدم وصلۀ ناجور لباست .. خیلی آلوده ام ولی حسین رو دوست دارم .. به دادم برس .. ما را ز ما بگیر و خودت را به ما بده .. بـر تخت کمال و تاج عصمت آخر که بود بجز تو لایق تفسیر کلام ایزدی بود گفتار تو ای امام صادق افسوس شدی شهید آقا از حیلۀ نا کس منافق شب بود و چشم مدینه دوباره دید آتش زبانه از درِ یک خانه می کشید گلخانه سوخته، گل مژمرده هم اسیر شبنم نه! خون زِ دیدۀ هر غنچه می چکید نازدانه ها تو خانه .. یه وقت دیدن آتش زبانه کشید بدن هاشون میلرزه .. در پیشِ چند جوجۀ لرزان کبوتری بالِ شکسته از پی صیاد می پرید تو روضۀ امام صادق دل سرگردونه بین مدینه و کربلا .. پایی نداشت تا پی مرکب روان شود آخر چه انتظار از این پیرِ مو سفید هم دست سالخوردۀ این قوم بسته شد هم دختر سه ساله رویِ خارها دویده شد روضه خوان میگه پیرمرده هفتاده و خرده ای ساله پای برهنه دنبال ناقه کشیده میشد شما داد میزنید .. آقامون سن و سالی داشت ولی مرد بود، اما چهل منزل یه دخترِ سه سالۀ کتک خوردۀ یتیم .. اجازه بدید روضه م رو اینطور ادامه بدم .. تا چشمش به سرِ بابا افتاد گفت بابا : بالای ناقه موی مرا باد میکشید پائین ناقه چکمه سرم داد میکشید بالای ناقه زلف گره خورده داشتم پائین ناقه چادر آزرده داشتم بالای ناقه غصۀ روبنده داشتم پائین ناقه عمۀ شرمنده داشتم رفقا کم کم داره بوی محرم میاد .. دلا داره هوایی میشه .. کم کم دلشوره ها داره شروع میشه .. یعنی امسال میتونیم دیگه بریم اربعین کربلا .. بالای ناقه کار به تحقیر میکشید پائین ناقه پهلوی من تیر میکشید بالای ناقه حرمله با سنگ زد مرا پائین ناقه دختر او چنگ زد مرا بالای ناقه سنگ سرم را شکست و رفت پائین ناقه زجر پرم را شکست و رفت بالای ناقه خارجی ام تا صدا زدن پایین ناقه پیرزنان عمه را زدن بالای ناقه اشک علمدار دیده ام پایین ناقه کوچه و بازار دیده ام امام صادق تک و تنها رفت تو مجلسِ اون ملعون دو سه مرتبه اومد جسارت کنه منصور لعنت الله علیه .. نگاه کرد دید پیغمبر با شمشیرِ برهنه جلوش ایستاده .. اگه یه تارِ مو از سرِ صادقم کم شه کاخت رو، رو سرت ویران میکنم .. آخرالامر اومد پایین از تختش عذرخواهی کرد گفت آقا معذرت میخوام اشتباه شد .. با سلام و صلوات آقا رو بردن .. آقا داره میره یه مرتبه برگشت گفت منصور اگه کارم داشتی بگو خودم میام .. اینجوری نریز تو خانه ام .. اون وقت زن و بچه و ناموسِ ابی عبدالله تو مجلس یزید .. حسین ... همین امام صادق فرمود هیچ چشمی اجازۀ گریه بر جد غریبم رو پیدا نمیکنه مگر اینکه روح جدم حسینم میاد مقابلش مینشینه، تو چشماش نگاه میکنه می فرماید حالا تو برا من گریه کن منم برا تو گریه می کنم .. آی حسین .. روتا بود که گریبان ز هجر پاره کنم دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم چه بگویم زِ داغِ بی پدری چه بگویم زِ دردِ در به دری ای بابا گاهی به بپرس احوالم من بی تو مرغِ شکسته بالم دائم در فکر تو و گودالم، ای بابا .. چه بگویم نگفته هم پیداست غم این دل مگر یکی و دو تاست بهمم ریخته گیسویی بهمم ریخته مدت هاست یا برگرد، یا آن دل را برگردان یا بنشین، یا این آتش را بنشان آه ای جان گشتم از غمت حیران، ای دلبر .. آخرین لحظه ای که میرفتی سایه ات پا کشید از سر من با همه غیر من وداع کردی تو نگفتی کجاست دختر من!! گفته بودم به خود اگر آمد می نشینم به روی دامانش او بگیرد به بر مرا من هم کنم از بوسه، بوسه بارانش *همه گذشتگان، پدر مادرامون فیض ببرن ..* طلوع آفتاب را گه سحر ندیده کس برلب شمس نیمه شب لب قمر ندیده کس به روی دامن پدر سه ساله دیده هرکسی به دامن سه ساله ای سر پدر ندیده کس ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net