┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•دل آرام جهان..
#نماهنگ و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ غروب جمعه _ کربلایی محمد حسین پویانفر •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دل آرام جهان
آرزوی من یا صاحب زمان
العجل میخونم بعد از هر اذان
آقایِ مهربان ..
بی تو سهمم غمه
کی میشه صبح فرج یابن فاطمه
نکنه واسه اون روز عمرم کمه
بی تو سهمم غمه ..
جاریه عشق تو
سینه به سینه روشنتر از
آب و آیینه روشنتر از
آب و آیینه یا مهدی
عشقت تو قلبمه
من به تو محتاجم بیشتر از همه
هرچی دارم از لطف این پرچمه
عشقت تو قلبمه ..
اسمت مشکل گشاست
شب جمعه ظهورت تو کربلاست
کربلا کربلا ذکر عاشقاست
اسمت مشکل گشاست ..
چقد این روضه ها
داره نور امید العجل
بالحسین شهید العجل ...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#مناجات_دعا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•پَرِت سوخت به آتيش...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی محمدحسین پویانفر•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
پَرِت سوخت
به آتيش كشيدن دَرِ خونه رو، پيكرت سوخت
بميرم جلو چشمايِ زينبت معجرت سوخت
پَرِت سوخت
بميرم، تويِ كوچه ها ميكِشن دشمنا حيدرت رو
با يه ضربه از تو گرفتن گُلِ پرپرت رو، واويلا
گناهِ تو مادر چي بوده، وا اُمّاه
كه رويِ تو اينجور كبوده، وا اُمّاه
علي ديگه طاقت نداره، واويلا
كه زهرا تو آتيش و دوده، واويلا
بميرم، چي بايد بگم از غمِ سيلي و تازيونه
نزن بي حيا مادرم فاطمه نيمه جونه
واويلا، بميرم كه زخمِ دلِ حيدرت، بي حسابِ
سلامِ علي ديگه تو كوچه ها، بي جوابِ، واويلا
چرا رنگِ زينب پريده، وا اُمّاه
چرا قَدِّ مادر خميده، وا اُمّاه
الهي كه بارون بگيره پشتِ در
الهي كه بچه ام نميره، پشتِ در، وا اُمّاه
تو كوچه يه جوري زدن اون غلافُ به بازويِ مادر
كه دستش جدا شد ديگه از تو دستاي حيدر، واي مادر
بميرم، دوباره علي مونده و خنده ي تلخِ مردم
زمين خورده مادر تو كوچه برا بارِ چندم
چهل مردِ جنگي رسيدن، وا اُمّاه
كه دستِ علي رو ببندن، وا اُمّاه
بميرم كه يك عده نامرد تو كوچه
به اشكايِ حيدر ميخندن، وا اُمّاه
*واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو بالا بيار بگو: واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...اين دستت رو كه بالا مياري برات سخت نيست، اما پهلو كه بشكنه، دست آسيب ببينه، بالا آوُردنش سخته... واي...مادرم، مادرم، مادرم، مادرم...
بي بي دست گذاشت رو زانويِ مولا، فرمود: علي جان! من ميرم پشت در، اينارو ردشون ميكنم، اول اينكه بابام زياد سفارشِ من رو كرد، دوم اينا زنهاشون خبر دارن كه من بارِ شيشه دارم، پشت در اومد، يه حرامي صدا زد: علي زن فرستاده پشتِ در، حالا از اين به بعد رو خودش نوشته، نوشته: معاويه! صداي نفس زدنهاي زهرا رو از پشت در مي شنيدم، يادِ سفارشات پيامبر افتادم، چند قدم عقب رفتم، اما كينه ي از علي مقابل چشمم آمد، چنان با لگد به در زدم...*
چند تایی زدند با پا در
تا که افتاد رویِ زهرا، در
گیرم از دست سنگ ها نشکست
چه کند بار شیشه اش با، در
همه کج رفته اند... حتی میخ
همه لج کرده اند... حتی در
*يه وقت صدايِ بي بي بلند شد:" يا اَبتا!" ناله ي دوم صدا زد: "يا اميرالمؤمنين!" سكوت همه جا رو فرا گرفت، يه وقت ديدن يه صدايِ بي رمقي بلند شد: "یا فِضّةُ خُذینی" سر بسته ميگم خواهرا بيشتر گريه كنن...*
بعدِ يك عمر مُراعاتِ كنيزانِ حرم
فضه ي خادمه آخر به چه كاري افتاد.
*ميگه: به حال اومد، نگفت: بچه ام رو كشتن، نگفت: دستم رو شكستن، نگفت: سينه ام رو شكستن، صدا زد:" فضه! اَينَ علي؟"فضه! علي رو كجا بردن؟ گفتم: خانوم جان! ريسمان به گردنش بستن به طرفِ مسجد بردنش، خودش رو رسوند به مسجد هر طوري بود، يه وقت صدا زد " يا اَهل المدينه!" اگه يه مويي از سَرِ علي كم بشه، ميرم كنارِ مزارِ پيامبر، پيراهنش رو به سر مي اندازم، موهام رو پريشون ميكنم، نفرينتون ميكنم، سلمان ميگه: هنوز حرف بي بي تمام نشده بود، ديدم ستون هاي مسجد ميلرزه، آقا اميرالمؤمنين از زيرِ شمشير صدام زد: سلمان! برو به فاطمه بگو: علي ميگه نفرين نكن... فرمود: امر، امرِ علي است، اما تا رهاش نكنن نميرم، اينقدر ايستاد تا ريسمان از گلويِ مولا باز كردن، بي بي يه دست به پهلو گرفته بود، هي دورِ مولا مي گشت، هي صدا ميزد: جانم فدات يا ابالحسن!...
"صَلَّ الله عليكَ يا اباعبدالله..." بي بي جان! يه شمشيرِ برهنه ديدي دلت تاب نياوُرد، واي از اون ساعتي كه نيزه دار، شمشيردار، يه عده با سنگ، پيرمردا با عصا، يه كاري كردن با بدن، وقتي خواهرش رسيد ميانِ گودال، هي صدا ميزد:" أ أنتَ اَخي؟" آيا تويي برادرِ من؟ صدا از رگ هاي بريده بلند شد"اُخَيَّ اِليَّ"...حسين...*
پس با زبان پُر گِله آن بَضْعَةُ رَّسول
رُو در مدینه كرد كه یا اَیُهَّا الرَّسوُل
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست
*دستامون رو بالا بياريم، پدرا، مادرا، گذشتگانمون همه فيض ببرن، همه اونايي كه روضه ي بي بي رو نفس به نفس، زبان به زبان به ما رسوندن، همه فيض ببرن، صدا بزنيم: اي حسين...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•امشب که ناله از لبت..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
امشب که ناله از لبت افتاده رو مگیر
بعد از سه ماه که تبت افتاده رو مگیر
دیدار تو اگرچه غم انگیز می شود
بعد از سه ماه قسمت من نیز می شود
درد عیال دارم و پیرم نموده اند
سی و سه سال دارم و پیرم نموده اند
این آشیانه داغ پرستو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امروز فضه گفت که خانُم وضو گرفت
بعد از سه ماه خانه ی ما رنگ و بو گرفت
گفتم که کار کَم بکن اینجا عزیز من
ممنونِ نانِ تازه ام اما عزیز من
نان را بدون قُوَّت بازو نمی پزند
نان را که با جراحت پهلو نمی پزند
این خانه مدتی ست که جارو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
اصرار می کنیم که نانی، کمی بخور
ای پلک نیمه باز تکانی، کمی بخور
رَدِّ تو از تنور به بستر هنوز هست
زینب دوید گفت که مادر هنوز هست
او دختر است حسرت آغوش می خورد
این سینه ی شکسته، بمان، جوش می خورد
دستت شکسته است که بالا نمی رود؟
این شانه ات چه دیده چرا جا نمی رود؟
چشمِ تو نیز بستن بازو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
*همه حرف من همین یه خطِ، شب شهادت، ازهمه هم عذرمیخوام ...*
یادم نرفته تا دَرِ خانه تو را زدند
یادم نرفته با دَرِ خانه تو را زدند
چشم علی شکستن اَبرو ندیده بود
من را مدینه دست به زانو ندیده بود
امشب چقدر پیش حسن سوخت دخترت
امشب ببین که با سه کفن سوخت دخترت
گفتی وصیتتِ دو سه بوسه به حنجر است
گفتی لباس محسن تو قد اصغر است
#شاعر حسن لطفی
*چقدر امام زمان امشب گریه میکنه، یابن الحسن! خیلی از این جماعتي كه اینجا هستن، تو این ایام داغ دیدن ،پدر ازدست دادن، مادر از دست دادن ،عزیز از دست دادن،ختمی نگرفتن، جلسه ای نگرفتن ،اگه دور قبرم جمع شدن چند نفری جمع شدن ، ولی فاطمیه که شد گفتن ماباید بریم مجلس مادرمون فاطمه...
شیخ صدوق نقل میکنه: اون شاگرد امام صادق، چند وقت نیومده بود، پیداش نبود، اومد تو مسجد ، آقا فرمود: کجایی پیدات نیست؟ گفت: آقا! ببخشید یه چند روزی خدا بهم اولاد داده توي خونه بودم... آقاخوشحال شد، فرمود: چی بهت خدا داده؟ گفت: آقا! خدا بهم دختر داده...آقا امام صادق فرمودند: اسمش رو چی گذاشتی؟ گفت: آقا! شما اجازه بدین اسمش رو فاطمه گذاشتم... يه وقت دیدن آقا شروع کرد گریه کردن، آقا چرا گریه میکنید؟ گفت: یادِ مادرم اُفتادم، حالا كه اسمش رو فاطمه گذاشتی كارِت سخته شده، گفت: چرا آقاجان؟ آقاا فرمودند: نکنه بلند صداش بزنی، نکنه یه وقت سیلی بهش بزنی!.....
چه کردن با این خانم؟ چه کردن که امروز هرکاری میکرد دستش رو میآوُرد بالا موهای زینب رو شونه کنه هی دست میافتاد*
دعایی زیرلب دارم شبانه
تو آمین گوی ای ماهِ یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش رابه زیر تازیانه
* میگه: وقتی دیدم خانُم شروع کرد خونه رو جارو زدن، انگار بچه ها نذر کرده بودن برن کنار قبر پیامبر، لذا از خونه بیرون رفتن، امیرالمؤمنین مسجدِ، اسما میگه خانم صِدام زد، فرمود: من میرم میان حجره، بعد از لحظاتی صِدام بزن، اگه جوابت رو ندادم ،بدون از این دنیا رفتم، علی رو خبرکن...
میگه دیدم بی بی وارد حجره شد، دقایقی بعد صدا زدم: یا بنت رسولالله!یا زوجة امیرالمؤمنین! یا اُم الحسنِ و الحسین! جوابی نشنیدم، یه وقت درِ خونه به صدا اومد، در رو باز کردم، دیدم حسن و حسین، چشما کاسه ي خون، صدازدن: "َ این اُماه "؟" مادرِ ما کجاست ؟
دیدم الان بگم مادرتون جان داده ،بچه ها هم جان میدن، گفتم: سفره پهن کردم بیایيد، یه نگاه کردن، اَسما! کِی بدون مادر سَرِ سفره نشستیم، من رو کنار زدن دَرِ حجره رو بازکردن، حسن خودش رو روي سینه مادر انداخت، حسین صورت کف پای مادر گذاشت، هی صدامیزنه مادربا من حرف بزن....
اینجا اباعبدالله صورت کف پای مادر گذاشت، یه ساعتی هم رسید كربلا، همین صورت زیر چکمه....*
الشِّمر الجالسٌ عَلَی ، نفسِ مادرش گرفت
سر را برید و روبروی خواهرش گرفت
حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•امشب که ناله از لبت..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمدحسین پویانفر•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
هرکی توي این عالم زمین میخوره صدامیزنه: یاعلی!....میان مسجد نشسته بود، حسن و حسین وارد شدن، سلمان میگه هنوز حرفی نزده، آقا تا چشمش افتاد به بچه ها، روی پا ایستاد، یه نگاه کرد، امام مجتبی فرمود: بابا! مادر میان حجره است...
مرد معمولا اگه زمین بخوره با زانو زمین میخوره اما سلمان میگه دیدم اقا از پشت زمین افتاد، هی خاکِ مسجد رو به سر میریزه، امیرالمؤمنینی که کسی تا حالا ندیده پاهاش بلرزه، راهی نبود ازمسجد تا خانه، سلمان میگه: میدوید و هی به زمین می افتاد...خودش رو رسوند کنارِ بدن، چند ماهه صورت رو ندیده، یه وقت پارچه ي سفید رو کنار زد:"الله اكبر" چرا صورتت کبوده ؟...*
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگربروی
زهرا تو پناه منی
گرمی ده آهه منی
*داره علی جون میده، هی صدا میزنه: "کَلِّمینی" بامن حرف بزن، جوابِ علی رو بده، اشک ها روي صورت علی میریزه، یه وقت دید دستِ شکسته بالا اومد، اشکای امیرالمؤمنین رو پاک کرد"اِبکنی یا ابالحسن!" گریه کن "وَابکِ لِلیَتاما" برا يتيمام گريه كن...شروع کرد وداع کردن، علی جان برام قرآن بخون، یه وصیت دارم شبا کنار سر حسینم آب بذار، بچه ام نیمه دل شب بیدار میشه تشنه نمونه...
بي بي جان! کجا بودی کربلا؟ صورتِ راست و روی خاک گذاشته بود، لباش مثل چوب خشک بهم میخورد،
یه حرام زاده آب مقابلش روی زمین میریخت، صدا میزد: حسین از این آب حيوان هاي بیابان میخورن اما به تو نميديم...*
بگو چه کارکنم آب راصدا نزنید
بگو چه کارکنم تاکه دست و پا نزنی
*تا نفس داری شب شهادتی، به اون ساعتی که هر ضربه ای میزد یه مادری بین گودال صدامیزد: "بُنیَّ"...ناله بزن: حسين!...*
صنوبري خمیده خدانگهدارت
خوشی زعمر ندیده خدانگهدارت
قرار بعدی ما عصر روزِ عاشورا
کنارِ رأس بریده خدانگهدارت
حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•می نویسم به چشم تر مادر ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَرشِدنا اِلَی الطَریق یااَباصالِحَ المَهدی"
می نویسم به چشم تر مادر
می نویسم به روی در مادر
با همین پاره ی جگر مادر
سوختم از سکوت اگر مادر
می نویسم مرا ببر مادر
خواهرم نام مادر آورده
چادر گریه برآورده
غم من باز هم سر آورده
کوچه دادِ مرا درآورده
باز رفتم به آن گذر مادر
کوچه بود و عبور بانویش
کوچه و یک بهشت در کویش
مادری و فرشته هر سویش
باد حتی نخورده بر رویش
من در آن کوچه بی خبر مادر
کوچه بود و غروب غم بارش
کوچه بود و دو تا عزادارش
کوچه ی سنگی و دو دیوارش
کوچه و سنگ های بسیارش
کوچه پر شد زِ رهگذر مادر
دیدم آنجا هزار مشکل را
بسته بودند راهِ منزل را
جمع نامحرم و ارازل را
دیدم آن روز دستِ قاتل را
وای از چشمِ خیره سر مادر
چشم خود را که بست زد سیلی
دید بی حیدر است زد سیلی
وای با پشتِ دست زد سیلی
گونه ای را شکست زد سیلی
سنگ دیوار بود و سَرِ مادر
می زدم داد که نزن نامرد
کُشتی پیشِ من نامرد
جایِ مادر مرا بزن مادر
یک نفر بین چند تن نامرد
از غرورم شکسته تر مادر
او زد و هر دوتا زمین خوردیم
هر دوتا بی هوا زمین خوردیم
پیشِ نامردها زمین خوردیم
خنده کردند تا زمین خوردیم
چادر و خون و خاکِ تر مادر
*گفت: امام حسن مجتبی در عالم رؤیا فرمودند عبدالزَهرا! روضهی ما رو نمی خونی؟
گفت آقا روضه خونه شما هستم .. همین چند روز نگذشته روضه تشت و پارههای جگر رو خوندم .. فرمود عبدُالزَهرا اینا روضه های ما نیست .. از این به بعد روضه ما رو اینطور بخوان:
روضهی ما روضهی تَحَیُّره ..
تو کوچه خوشحال قبالهی فدک میان دست، با مادرم داریم بر میگردیم طرف خانه، یه وقت کوچه تاریک شد .. هر قدمی که جلو می اومد مادرم عقب عقب .. صدا زد عبُدالزَهرا! نانجیب چنان با سیلی به صورت مادرم زد ..*
باز غمِ کوچه، روضه نفس گیر شد
اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد
کوچه شده تیره و تار، ببخشن سادات
پُر شده از گرد و غبار، ببخشن سادات
امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات
سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات
امام حسن داد زد بسه نزن نامرد
دستش و بالا برد سیلی محکم زد
یه کودک زار و حزین ببخشن سادات
مادرش افتاده زمین ببخشن سادات
ناموس حیدر و زدن
تو کوچه مادر و زدن
همین قدر بدونید مادرم با دست دنبالم می گشت .. به سختی از زمین بلندش کردم .. خاکهای چادرش رو تکاندم ..
یا صاحب الزمان .. عرض روضهی من ..
مادر رو تو کوچه ها زدن .. یه امام حسنی بود گرد و غبار چادر رو تِکوند ..
اما یه ساعتی رسید دخترش میانِ گودال ...کسی مَحرم نبود دور تا دورش نا محرم ها .. صدا زد حسین ..*
تو کَس و کارِ منی شمر جلودار شده
با سَرت راهنمایِ من و طفلان شده ای
تو همین ظهر خداحافظی از من کردی
وقتِ مغرب نشده رمل بیابان شده ای
دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد
دستی که روی مادرمان را کبود کرد
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•تمامِ دلخوشی زندگی ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا (س) _ اذان گفتن بلال حبشی _ محمدحسین پویانفر •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تمامِ دلخوشی زندگی من این است
که وقتِ مرگ می آیی و مرگ شیرین است
مگر نگفتی علی جان، فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقتٓ وفایت به عهدِ دیرین است
به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پرِ کاه، سینه سنگین است
شهادتین مرا فاطمه تقبل کرد
بیا همه کس و کارم زمانِ تلقین است
سلام وادی من وادیُ الَسلام علی
کجاست مَسکن اَمنِ کسی که مسکین است
رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به رویِ ضریح تسکین است
کفن کنید مرا رو به قبلۀ حرمش
نجف چه جایِ قشنگی برای تدفین است
فراق و وصل مرا می کشد به یک میزان
سرم به دامن حیدر به روی بالین است
سَرم مقابل ایوان طلای شاه نجف
سَرم مقابل زهرا همیشه پایین است
علی که اَبرویِ او قابِ قَوسِ اَو اَدنی ست
اگر مرا نرساند به عرش غمگین است
بخواه روزی از این پادشاه، بندۀ خدا
گدایِ خانه ی او هر که هست تضمین است
مَمات عین حیات است و نار عِین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوشبین است
علی امام مَن است و منم غلام علی
هزار جان گرامی فدایِ نام علی
برو به کار خود ای دون که در دیار علی
به عالمی نفروشند تارِ مویِ زهرا را
*یاصاحب الزمان! برای مادرت دورِ هم جمع شدیم .. مگه میشه مجلسِ مادر پسر دم در نیاد و نباشه؟
اینقدر فضایِ مدینه براش سنگین شده بود، بعد از شهادت پیامبر از مدینه بیرون رفت، توی صحرا زندگی کرد، شب تو عالم رؤیا پیامبر رو دید.. سلام عرض کرد آقا جواب سلام داد.. اما تحویلش نگرفت، دید پیامبر گرد و خاک به چهره داره.. شب دوم دوباره همین حال.. شب سوم دوباره همین خواب .. خودشُ روی پایِ پیامبر انداخت، گفت: آقا! از من دل خورید؟ پیامبر فرمود: به فاطمۀ ما سر نمی زنی؟ از خواب بیدار شد، بُقچَش رو جمع کرد ، رفت طرف مدینه، وارد شهر شد، خدایا این شهر همون شهرِ .. چرا پیامبر اینطور گرد و غبار به صورت داشت .. کوچه ها رو رد می کنه، انگار نه انگار اتفاقی افتاده .. همه مشغول کار خودشونن .. وارد کوچۀ بنی هاشم شد ، رسید دمِ در ..."الله اکبر".. چرا درِ خانه سوخته؟ دَقُ الباب کرد ، اَسماء در رو باز کرد .. تا چشمش افتاد به چشم بلال صدا زد ؛ یا اهل خانه جمع شید مهمان آمده .. بلال سؤال کرد: اسماء در چرا سوخته؟ خاکستر اینجا چه میکنه؟ بی بی فاطمه کجاست؟
بلال! فاطمه میانِ حجره بینِ بستر افتاده ..
بلال وارد حجره شد، برگشت اسماء کسی میانِ حجره نیست.. یه وقت صدا از حجره بلند شد، بیا بلال ..«بیخود نمی گن "نَحَلَ جِسْمُهَا حَتَّى صَارت كَالْخَيَال"، یه شبهه ای از بی بی مونده بود.. یه نگاه کرد ، تا چشمش افتاد به بی بی صدا زد: خانم جان!:
در بسترت به چشم من انگار زینبی
«آخه ، آدم سه ماهه اینقدر لاغر نمی شود»
نشست کنار بستر، فرمود؛ بلال! صدایِ اذان گفتنت رو دوست دارم.. خیلی وقتِ صدای اذانت رو نشنیدم .. برام اذان بگو ، وقت، وقت نماز نیست .. اما یه وقت اهل مدینه دیدن صدا از ماذنه بلند شد (*1) الله اکبر..
اهل خونه دیدن بی بی داره بسترش رو جمع میکنه، سجاده پهن میکنه .. همه خوشحال شدن"
اَشهَدُ اَن لا اِله اِلا الله ..
اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسولُ الله"
اهل مدینه جمع شدن، یه وقت دیدن دوتا آقازاده صدا می زنن بسه بلال .. به خدا مادرمون میانِ سجاده از حال رفت ..
میخوام بگم بی بی جان ! اسم باباتون رو از بالایِ مناره شنیدی دلت تاب نیاورد ..
بمیرم برای اون دختر سه ساله ای که صدا زد :*
آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی
من بر روی نی بودم کِی از تو جدا بودم
آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
*بی بی جان! کجا بودید؟ یه دختر سه ساله هر وقت صدا میزد: "یا اَبتاه" یا با کعبِ نی و تازیانه..*
عدو بهانه گرفت و زد ، به او گفتم بزن
بزن که برای یتیم زدن بهانه لازم نیست
*برا هر دو تا خانم میتونی با این یه خط گریه کنی .. هر دو صدا می زدن:*
سیلی گرفته قوت بینایی مرا
دیوار می کند کمکم راه می روم
منبع:
1_ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۴
2_ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷؛
ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸
مفید، الاختصاص، ص۷۳
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•اونکه واسم یاره مادرِ ..
#سرود ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ محمد حسین پویانفر •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اونکه واسم یاره مادرِ
اونکه دوسم داره مادرِ
اونکه دستای پر مهرشُ
رو سرم میزاره مادرِ
فاطمه مولاتی فاطمه
فاطمه، مادر
بابا، حیدر
ـــــــــــــ
من که عشق نابم فاطمه اس
مهر و هم مهتابم فاطمه اس
خیلی دوسش دارم اخه چون
مادر اربابم فاطمه اس
فاطمه مولاتی فاطمه
فاطمه، مادر
بابا، حیدر
ـــــــــــــ
زندگیم مدیون فاطمه اس
توی سفرم نون فاطمه اس
روزگارش با حیدر خوشه
هر کسی مجنون فاطمه اس
فاطمه مولاتی فاطمه
فاطمه، مادر
بابا، حیدر
ـــــــــــــ
اونکه واسم یاره مادرِ
اونکه دوسم داره مادرِ
اونکه دستای پر مهرشُ
رو سرم میزاره مادرِ
من فدای قد و قامتش
من فدای اشک صورتش
ارزوم لبخند فاطمه اس
زندگیمو میدم بابتش
فاطمه مولاتی فاطمه
فاطمه، مادر
بابا، حیدر
ـــــــــــــ
اونکه دنیا مونده معطلش
من فدای دستای یلش
مثل آقامون مهدی منم
مادری بودم از اولش
فاطمه مولاتی فاطمه
فاطمه، مادر
بابا، حیدر
ـــــــــــــ
اونکه واسم یاره مادرِ
اونکه دوسم داره مادرِ
اونکه دستای پر مهرشُ
رو سرم میزاره مادرِ
فاطمه مولاتی فاطمه
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•از نجف آمده ام از ..
#مدح و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از نجف آمده ام از نجف آبادِ علی
تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی
من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی
که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی
هرکه شد غرقِ علی دید علی فاطمه است
مرتضی مثل کسی نیست ولی فاطمه است
باید از خلق چهل سال جدا بنشیند
تا چهل سال فقط پیش خدا بنشیند
هِی به معراج رَوَد هِی به دعا بنشیند
چله ای آخرِ سر غار حرا بنشیند
تا خدا هرچه که دارد به پیمبر بدهد
تا به قرآنِ خودش سوره کوثر بدهد
باید او عینِ پیمبر خودِ خاتم باشد
باید انگار خداوند مجسم باشد
باید او معنیِ اسلام مُسَلم باشد
جمع اسما ء خدا جامعِ اعظم باشد
باید این مرد علی باشد و حیدر بشود
تا که با حضرت صدیقه برابر بشود
مادر آخرت آمد که به دنیا برسد
خاک لب تشنه مهیاست که دریا برسد
مریم و آسیه و هاجر و حوا برسد
فاطمه آمده تا اینکه به زهرا برسد
نقطۀ "فا" به بَرِ نقطۀ "باء" آمده است
آی جبریل بخوان مادرِ ما آمده است
چارده مرتبه حق گفت که تنها زهراست
چار علی چار محمد همه زهرا زهراست
یک حسین و دو حسن این سه به یکجا زهراست
حضرتِ جعفر از او حضرت موسی زهراست
او که مادر شده بر سرورِ پیغمبرها
پس بگو نیست مگر مادر پیغمبرها
هرچه جبریل پریده نرسیده است به او
هرکجا عقل دویده نرسیده است به او
کعبه ازحج که رسیده نرسیده است به او
سینه را باز دریده نرسیده است به او
فاطمه کعبه شده مکه اسیرش باشد
خواست تا کعبه فقط جای امیرش باشد
چادرش را که تکان داد جهان پیدا شد
اولین بار که خندید زمان پیدا شد
آمد از پیش خداوند و مکان پیدا شد
تا به لب گفت علی جان ضربان پیدا شد
آفرینش شده خم بوسه زند خاکش را
دید چشمانِ نبی معنیِ لولاکش را
کیست او اینکه رسیده به تماشای خودش
امتحان داده ولی قبل خودش جای خودش
هیچ کس نیست شبیهَش بجز آقای خودش
تا خداوند ببیند رخِ زهرای خودش
او که آمد به زمین سجده بر آدم کردند
شد زمین هرچه که از باغ جنان کم کردند
او رحیم است خدا هم کرمش فاطمه است
ذوالفقار است علی و دو دمش فاطمه است
هرکه از تیرۀ مولاست است غمش فاطمه است
دل او شد حرم و در حرمش فاطمه است
تا گرفتیم از این سینه نشانیِ تو را
یافتیم از دلِ خود قبرِ نهانیِ تو را
پای انوار تنور تو که مهمان بشویم
تازه سلمان شده و تازه مسلمان بشویم
ما که بر راه توئیم آنچه شدی آن بشویم
مثل تو پای ولایت همه طوفان بشویم
تا علی هست همه یک رگ غیرت داریم
به تو سوگند که ما عِرقِ ولایت داریم
چه غم از حادثه ها پیرِ خراسانی هست
چه غم از این همه غم غیرتِ ایرانی هست
آی ای خصم زبون خونِ سلیمانی هست
منتظر باش که یک سیلیِ طوفانی هست
منتظر باش که تیغِ علوی تر گردد
«رفته سردار نفس تازه کند بر کردد»
شاعر : حسن لطفی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار..
#مدح_خوانی و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش
کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش
خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش
علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش
به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش
علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او
امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او
وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او
فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او
چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش
ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را
تمام دلخوشی خانۀ موسی ابنجعفر را
علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را
علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را
علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش
دوباره رو به ایوانت امین الله های ما
سلام الله های ما نگاه و آه های ما
به درهای حرم خورده گره گر راه های ما
سر سال است دور تو بگردد ماه های ما
خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش
پشیمان میشود هرکس ننوشد جام سلطانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی
سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی
فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش
چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده
که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده
چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده
کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده
شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش
هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید
هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید
هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید
هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید
دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش
تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم
زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم
تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم
خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم
که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش
همیشه دیدهام اینجا مریضی که شفایش دید
زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید
کنار بچهای معلول ، مردی گریههایش دید
هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید
من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش
بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را
کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را
قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را
کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را
نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش
تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را
تویی که دوست می داری دعای آذری ها را
کنار کفشداری ها مقام پادری ها را
به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را
فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش
شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم
نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم
شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم
دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم
چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش
فقط شمشیر میآمد فقط تکبیر میآمد
به بالا نیزه میرفت و به پایین تیر میآمد
به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر میآمد
خدایا عمه از خیمه اگر که دیر میآمد
پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش
شاعر : #حسن_لطفی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•اسم تو نوشتم روی...
#سرود ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اسم تو نوشتم روی عقیقم آقا
با همه رفیقای تو رفیقم آقا
عجب صحن و سرای دلربایی داری آقا
عجب گلدسته و اِیوون طلایی داری آقا
دَرِ خونت ندارم هیچ ملالی
نرفتم هیچ موقع با دست خالی
بگیر دستم رو یا مُولَی المَوٰالی
علی مولا علی مولا علی جان...
خادمات یکی از یکی همه آقاتر
عشقمِ دو رکعت نمازِ بالای سر
چه عشقی میکنن اینجا کبوترها کنارت
صفا داره بشم همسایه اینجا در جوارت
میان اینجا ملائک واسه حاجت
چقدر زائر میاد واسه زیارت
همه عالم به تو دارند ارادت
یا رضا مدد یا رضا مدد یا مولا
کربلا نرفته چقدر که خواهش کردن
خیلی خیلی آقا مریض سفارش کردن
تو که یک گوشۀ چشمت گره ها میکنه باز
آقا یک نیم نگاهی هم به این دل خسته بنداز
خدا اسمت رو، رو قلبم نوشته
به پابوسیت میان صدها فرشته
برام کفشداریات مثل بهشته
یا رضامدد یا رضا مدد یا مولا
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب جمعه به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نگاه ابی عبدالله، پناه دل بیچارست
کجا مثه حرم میشه، برا کسی که آوارست
به ضریح تو، گره میزنم
همه ثانیه هامو امام حسین
سر ذوقمه، میگیرم اگه
همه قافیه هامو امام حسین
همین ساعت همین لحظه، الان باید حرم بودم
اگه دنیا به کامم بود، الان شاید حرم بودم ..
«حسین جانم ، حسین جانم ...»
نگاه ابی عبدالله، نگاهمو عوض کرده
هوای دلمو داشته، که راهمو عوض کرده
دیگه خستهم از، همه غیر تو
پر کاسهی صبرم امام حسین
کرمت رو باز، برسون بهم
شب اول قبرم امام حسین
همونساعت همونلحظه، اگه میشه کنارم باش
تو تنهایی، تو گرمای شب سرد مزارم باش ..
حسین جانم، حسین جانم ...
نگاه ابی عبدالله، میگن که نگران بوده
عبایی که رو دوشش بود، تو دستای سنان بوده
نه عمامه و، نه یه پیرهن
دیگه نایی نداره امام حسین
واسه دست و پا، زدنش اصلا
دیگه جایی نداره حسین
همونساعت همونلحظه، یکی نیزه به پهلو زد
خدا لعنت کنه شمرُ، که روی سینه زانو زد ..
«حسینم وا، حسینم وا ..»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_شب_جمعه
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•من عبد و مرید، تو بابِ مراد ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس کربلایی محمد حسین پویانفر •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من عبد و مرید، تو بابِ مراد
گدای توأم امام جواد
دلم زده پر تو صحن و سرات
امیدِ منه به گوشه نگات
من تو رو دارم ای همه دار و ندارم
ای همهی کس و کارم
ای دل و دلبر و یارم
«جواد یا مولا .. »
تو حجره غم تو تاب و تبی
صدا میزدی که تشنه لبی
شبیه حسن بدون حبیب
شبیه حسین شدی تو غریب
تو روضهی تو میباره چشام
تن تو کشیده شده روی بام
بی کس و یاری ای همه دار و ندارم
ای همه ی کس و کارم
ای دل و دلبر و یارم
«جواد یا مولا .. »
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net