eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• آینه در آینه تابید عالم شد علی نفسِ خود را دید خود را دید خاتم شد علی اولین صبحِ ظهورِ حی اعظم شد علی حق تماشا کرد خود را تا مجسم شد علی با علی جان میدهم با یا علی تب میکنم حرفِ مولا میزنم یا مشقِ زینب میکنم آنکه اقیانوسِ آرامِ علی شد زینب است آنکه او آغاز و انجامِ علی شد زینب است آنکه او معنایِ اسلامِ علی شد زینب است آن که آمد زینتِ نام علی شد زینب است ما نمی فهمیم از این اعجاز هیچ شعرها را ساده تر میگویم اما باز هیچ او هزاران شیر زن بود او فقط زینب نبود او ظهورِ پنج تن بود او فقط زینب نبود سوختن در سوختن بود او فقط زینب نبود او حسین و او حسن بود ، او فقط زینب نبود شد تمامِ آیۀ "قالو بلی" وقتی رسید با نزولش کربلا شد کربلا وقتی رسید شرح لیلی را اگر منزل به منزل گفته اند شرحِ این تکلیف را جمعِ مقاتل گفته اند کعبه را با بودنش در راه محمل گفته اند گَردِ صحرا نه ، غبارِ پرده را دل گفته اند به حسینش که دل زینب به دستِ اکبر است پرده هایِ محملِ زینب به دستِ اکبر است کشتیِ کرببلا در کربلا پهلو گرفت خواست تا پایین بیاید آسمان زانو گرفت تا بیاید جبریئل از شهپرش جارو گرفت او نه از عباس جان عباس از بانو گرفت پای او بر زانویِ مردانۀ عباس بود بعدِ بابا دستِ او بر شانۀ عباس بود دورِ خود تا دید اکبر را خیالش جمع شد عون و عبدالله و جعفر را خیالش جمع شد دید در گهواره اصغر را خیالش جمع شد بینِ خیمه چند دختر را خیالش جمع شد دید فوجِ دشمنان را گفت عباسم که هست نیزه و تیر و سنان را گفت عباسم که هست ناگهان بی حال شد گودال را وقتی که دید روضه اش اطفال شد گودال را وقتی که دید ماتِ استقبال شد ، گودال را وقتی که دید حرمله خوشحال شد گودال را وقتی که دید آمد و افتاد بر پایِ برادر بازگرد جان خواهر جان من نه ، جانِ مادر بازگرد شامِ غم ای وای ، اکبر را نمیبیند چرا عون و عبدالله و جعفر را نمی بیند چرا پشتِ خیمه قبرِ اصغر را نمی بیند چرا بینِ حجمِ شعله دختر را نمی بیند چرا *تا پا گذاشت رویِ خاکِ کربلا .. دیدن دخترِ علی بی تاب شد .. اجازه بدید یه مقدار برگردم عقب تر ؛ دستور رسید بارها رو پیاده کنید .. اینجا محلِ ریخته شدنِ خون هایِ ماست .. دستور داد خواهرم رو پیاده کنید .. همۀ بنی هاشم ریختن دورِ محملِ زینب ... پردۀ محمل کنار رفت یه نگاه به این سرزمین انداخت .. یه نگاه تو صورتِ حسین .. دید عباس زانو گرفته علی اکبر دست دراز کرده .. خواهرم پیاده شو .. جایی داری پیاده میشی که گردی رویِ چادرت نمی نشینه ... اون وقت این راوی میگه من بودم دیدم .. با چه جلالی زینب پیاده شد .. واقعاً همینطوره از بس که بنی هاشم و محارم زینبُ دورشُ گرفته بودن ، گردِ خاک به چادرش نَنِشست .. اما روزِ یازدهم .. راوی میگه دیدم همه حسینُ رها کردن برگشتن سمتِ دخترِ علی .. چادری که یه ذره خاک روش نشسته نشد .. دیگه جایِ سالمی نداشت .. از جایِ پا پر شده بود ... ای حسین .... «صل الله علیک یا مولای یا اباعبدالله» مزنیدم مبریدم که در این دشت مرا کاری هست یه جمله دیگه بگمُ التماسِ دعا .. همه رو سوارِ ناقه ها کرد .. یه نگاه به خودش کرد ، یه نگاه به دورُ برش .. دید همه ایستادن دارن دخترِ علی رو خیره خیره نگاه میکنن .. کسی که قامتشُ زن هایِ همسایه هم ندیده بودن .. یه نگاه کرد تو گودال صدا زد : حسین جان نگاه کن بین نامحرمان گیر کردم ..داداش یه کاری بکن .. بابا زینبِ عمقِ جانِ حسینُ نشانه گرفت .. راوی میگه یه وقت دیدم رگ هایِ گلو به تلاطم افتادن .. صدایِ تکبیر از حلقوم بلند شد .. همه صورت ها رو برگردوندن عمۀ سادات سوار شد ... ای حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• روضه و توسل شبِ دوم ماهِ محرم سال 1397 ورود خاندان آل الله به وادیِ مقدس کربلا به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » هرکجا نام تو را بردیم کوهِ طور شد آفت و شر و بلا فوراً از آنجا دور شد جای لب‌های تو دیشب اشک هجران خوردم و کام من شیرین با این قطره‌های شور شد در فراق یوسفش اُفتاد بر جان خودش آنقدر گریه زلیخا کرد آخر کور شد روضه‌هایِ خانگی برکت به خانه می‌دهند خانۀ تاریکِ ما با روضه غرقِ نور شد جفت و جور اصلاً نمی‌شد کارهایم تا شبی کفش روضه جفت کردم ، کارهایم جور شد صبح محشر که شود ، مأمور قصرت ‍‌می‌شود آنکه در روضه دم در خادم و مأمور شد وای بر آن روضه خوان و شاعری که پاکتی ست یا که با سواستفاده نامی ‌و مشهور شد شاه ما خیلی سفارش کرده: فابْک للْحُسیْن نزدِ ما ایرانیان این جمله اش دستور شد قبل از آنکه شمر در گودال مذْبوحش کند بر گلویش نیزه‌ای بوسه زد و منْحور شد آنقدر خنجر زدند و آنقدر نیزه زدند که بلاتشبیه مثلِ لانۀ زنبور شد موقع دفن پدر وقتی پسر ، انگشت را از زمین پیدا نمود ، اعضایِ بابا جور شد از دلش اصلاً نیامد بوریا پیچش کنند اولش نگذاشت ، اما آخرش مجبور شد شاعر : رضا قربانی «جهت بهبود و شفایِ همۀ مریضان مخصوصاً ذاکر با اخلاص حاج حسین سازور حمد شفایی عنایت بفرمایید» ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• ذکر توسل و غزل ابتدایِ جلسه شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• روضه و توسل به حضرتِ رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• یتیم باشی و حالت خراب دردسر است میان دشت ببینی سراب دردسر است به رویِ خارِ مغیلان دویده میفهمد نبود مرهم بر التیام دردسر است اگر که لب نزنی مدتِ مدیدی به آب به پیشِ چشمِ تو نوشند آب دردسر است شمارشِ ضرباتِ عدو به پیکرِ من که گشته بی عدد و بی حساب درسر است تمامِ نظمِ تنم را لگد بهم زده است ورق ورق شده باشد کتاب دردسر است کبود گشته رُخم بس که خورده ام سیلی به پشتِ اَبر رود آفتاب دردسر است چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است *تو همۀ این چهل شب ، یه دفعه رو محمل خوابم برد .. ای کاش اون شب نخوابیده بودم ... از بس که اهل کاروان خسته بودن اصلاً هیچ کسی نفهمید من افتادم رو خاکا .. قافله رفت رفت .. یه وقت دیدن شترا دیگه حرکت نمی کنن ... ساربان ها هر کاری کردن نتونستن قافله رو حرکت بدن رسیدن خدمتِ امام سجاد آقاجان چه خبره؟ فرمود حتماً یه نفر جامونده از قافله ... یکی صدا زد رقیه رو نمیبینیم ... گفتن آقاجان کجا دنبالش بگردیم ؟.. فرمود ببینید بابام کجا رو داره نگاه میکنه ...* چهل شب است که یک لحظه ام نخوابیدم به رویِ محملِ عریان چو خواب دردسر است هزار مرتبه شکرِ خدا که مویم سوخت به مو بیفتد اگر پیچ و تاب دردسر است نگاه کردنِ راسِ علی رویِ نیزه ز راهِ دور برایِ رباب دردسر است کجاست تا که تماشا کند عمو عباس برایِ عمه نبودِ حجاب دردسر است گذر زکوچۀ تنگِ یهود بیشتر از کنیز گشتن و بزمِ شراب دردسر است *بابا دیدم عمه م خیلی خجالت می کشه .. همۀ بچه ها به عمه پناه می بردن اما یه وقتی پیش اومد دیدن عمه خمیده خمیده دو دست رویِ سر گذاشته ... بچه ها حلقه باز کردن ، زینب اومد بینِ دخترا نشست .. لذا اون شب تو خرابه وقتی براش سرِ بریده آوردن .. گفت عمه جان امشب یه کاری میکنم همۀ کاروان راحت شن از دستم .. دیگه برا کسی مزاحمتی نداشته باشم .. دیگه دردسری نداشته باشم ... همچین که سرِ بابا رو آوردن براش یه نگاهی کرد .. راوی میگه هی خیره خیره نگاه کرد به سر .. هی تو دهانش میزد ... دستشُ میگرفتن .. ببین با لب و دندانِ بابام چه کردن ... ای حسین ...* ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• روضه و توسل به حضرتِ رقیه سلام الله علیها شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج حسین سازور✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی شور زیبا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• میترسم این چهل روزِ دَووم نیارم سیصد و شصت و پنج روزِ لحظه شمارم خدا نکنه غلام سیات زنده نمونه نتونه امسال برا تو ، روضه بخونه دیشب خواب سیاهی دیدم ، سیاهیِ رویِ کتیبه یه کمی بو بکش دقیقاً ، این بویِ خوبِ عطر سیبه صدایی که میرسه گوشم ، صدا نالۀ امن یجیبه تو که تا اینجا گذاشتی من ، زیرِ علم روزی بگیرم یه‌کم دیگه مهلتم بده ، محرم تو رو ببینم کاش بشه که توی اربعین ، وسط صحن تو بمیرم بمیرم ، بمیرم ، بمیرم «امیرم بگو دستتو میگیرم .... » رسمه که از صاحب عزا رخصت بگیرن تا که بیان به مجلسِ عزاش بشینن یه عده دست به دامنِ حضرت زهرا یه عده دست به دامن اُم البنینن پیرهن سیاهمُ بیارید ، که از الان پیشم باشه خدا نیاره روزی گدات ، وسط میوندارات نباشه هنو چهل روز مونده ولی ، نوکرت نگرانِ آقاشه بزار فقط برسه محرم ، سنگِ تموم میزارم آقا صدقه سر بی‌بی رقیه‌ ست ، همه دار و ندارم آقا به جون پدر مادرم قسم ، خیلی دوسِت دارم آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم بگو دستتو میگیرم .... » چه حالی داره واسه تو چله ‌نشینی میدونم که بین گریه‌هام منو میبینی نه که بی‌بی فاطمه فقط تو مجلساته خودت حتما یک سری میای روضه میشینی دست میکشی روی این سرم ، ولی نمی‌بینمت افسوس تو بی‌کرونی و من فقط ، قطره‌ای‌ام از اقیانوس چه ارتباط قشنگیه ، تو با من و من با تو مأنوس حاجت من از شما اینه ، که بمیرم تو راهت آقا جنازه‌مُ دست به دست یه روز ، برسونن هیأتت آقا سر و جون و کل پیکرم ، فدا سر رقیه‌ ت آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم بگو دستتو میگیرم .... » ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• سینه زنی شور زیبا به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی حنیف طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• يا ضامنِ آهو مدد باز اين گدا با شوق تو اينجا اومد باشه قبول خيلی بدم اما هميشه پيشِ تو زانو زدم راهم بده مهمونتم مهمون كه نه بهتر بگم از خونتم من تا ابد مديونتم لحظه به لحظه عمرمُ ممنونتم ای جانم ای جان شد خونه ي اميد عالم مشهد تو اره به قرآن دلگرمی اين سرزمينِ گنبدِ تو « ای جانم ای جان، سلطان علی موسی الرضا جانم رضاجان » سمتِ تو با دل عازمم ميدونی كه خيلی زيارت لازمم عمريه اينِ خواهشم رخصت بدی وقتی ميام خادم بشم هر وقت دلم مشهد مياد حتماً يه سر بايد بره بابُ الجواد ميره يه سر با اعتقاد از پنجره فولاد تو حاجت ميخواد ديدم خدا رو تو صحنِ گوهرشاد و صحنِ انقلابت هستن ملائک از خادمایِ مخلصِ پا در ركابت « ای جانم ای جان، سلطان علی موسی الرضا جانم رضاجان » ای خوبِ من محبوب من ميدونی كی قلبش برات ميكوبه من اي يار من سالار من ميدونی كی يه عمره دوست داره من عشقم تويی جونم تويی اسمی كه خورده سر در خونه م تويی هم درد و درمونم تويی من با يكی خيلی خوشم اونم تويی اين دل كه دارم پر ميزنه سمتِ حريم غرقِ نورت كامل شكستم قابل نداره باشه تقديم حضورت « جانم حسين جان جانم حسين ، جانم حسين ، جانم حسين جان » خيلی گرفتارم ببين مشكل گشايی كن يل اُم البنين جانِ اميرالمومنين اذنم بده پيشِ تو باشم اربعين اي دلبرم يا ذا الكرم يادم نرفته كربلا كنجِ حرم درمونِ حالِ مضطرم كاشكی بشه بازم بيام با مادرم چشمامِ بستم حس كردم امشب زائرِ صحن و سراتم حالم خرابه ای مستجاب الدعوه محتاجِ دعاتم « جانم اباالفضل جانم ابوفاضل ابوفاضل ابالفضل » ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی حنیف طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴بابُ الحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir